اشک شوق یا اشک تمساح؟!

حقوق بشر/ بازگشایی “رفح” اولین قدم است

“گذرگاه رفح” باز شد، اما چون قفل این پنجره به نفع کودکان خردسال فلسطینی گشوده شد، آنان که مدام دم از حقوق بشر می زنند، نه جشنی گرفتند و نه پایکوبی کردند. جشن که نگرفتند و پایکوبی که نکردند، بماند، اشک تمساح ریختند از این بازگشایی، که نکند “رفح”، گذرگاه بمب و سلاح باشد علیه رژیم غاصب قدس! همان رژیم که اصولا کودک کشی در ذاتش است. چه مدعیان دروغین حقوق بشر خوش شان بیاید، چه خوش شان نیاید، حالا دیگر گذرگاه رفح باز شده است، آنقدر که جوانان غزه می توانند راهی مصر شوند و خشنود باشند که محاصره غزه را خدا شکست. این را پیرزن فلسطینی می گفت که تازه از گذرگاه رفح رد شده بود تا آن سوی مرز سر بر شانه “سینا” بگذارد که برادرش بود و ساکن قاهره و خیلی سال می شد که ندیده بودش. این اشک شوق فرق دارد با آن گریه و زاری که سران اسرائیل بدان دچار آمده اند. این اشک شوق، این پیروزی، این حماسه و این فتح، همه از صدقه سر مقاوت و استقامت است. اگر پای پرچم حق، ایستادگی کنی، خدا وعده ظفر داده است. همان خدایی که خرمشهر را آزاد کرد. همان خدایی که حصر آبادان را شکست. همان خدایی که محاصره غزه را. همان خدایی که در معادلات شیطان بزرگ جا ندارد. همان خدایی که اسرائیل نمی پرستد و به جای آن، بت ساخته از ۲۰۰ کلاهک هسته ای، و با اینکه مصداق بارز تروریسم است، هم الان نگران این شده که مبادا از گذرگاه رفح به جای اشک شوق، اسلحه مبادله شود! اسلحه ای که اگر دست مزدوران رژیم اشغالگر قدس باشد و “صبرا و شتیلا” بیافریند، جرم نیست، اما همین سلاح، دست حماس، گناهی است نابخشودنی، و کودک آواره غزه چون دستش سنگ و تیرکمان است که با آن صورت غاصب خانه اش را، کاشانه اش را نشانه رود، لابد تروریست است! دنیا اما دیگر بدهکار این حرفها نیست. دنیای بدون مبارک و جهان بدون بن علی، مقدمه زمینی است که در آن، نه بت باشد و نه بتگر، که بت نشاند. دنیا بدون رژیم غاصب قدس، حتی بهتر از دنیای بدون مبارک و بن علی است، که بت و بتگر با هم باید بروند. اگر بازگشایی گذرگاه رفح و شکسته شدن حصر غزه، محصول مصر بدون مبارک است، قدس عزیز هم روزی آزاد خواهد شد. روزی که در آن فلسطین بدون کودک کشان اسرائیلی، دمی نفسی تازه کند. حالا دیگر سرنوشت “سینا” و خواهر پیرش را نمی توان در “اتاق بیضی” و “شرم الشیخ” معین کرد. سرنوشت قدس دست ساکنین قدس افتاده. هنوز مانده تا اشک شوق اصل کاری. هنوز مانده تا قدس را هم خدا آزاد کند. تا آن روز البته نتانیاهو حق دارد که حتی وقت نداشته باشد سرش را بکوبد روی دیوار! تا آن روز باز هم خدا بزرگ است. خدا آنقدر بزرگ است که دوست دارد از میان ابابیل، شن، تار عنکبوت، پشه و سنگ… آری! سنگ، برای خود سرباز درست کند. این سنگ، کمترین سهم کودک آواره قدس است در برابر ۲۰۰ کلاهک اتمی. این سنگ مصداق تروریسم نیست؛ بلکه نشانه جهاد علیه تروریسم دولتی رژیم اشغالگر قدس است.

باز هم حقوق بشر/ وقتی اوباما استراق سمع می کند!

در آمریکا دوباره قانونی تصویب شد که به رئیس جمهور این حق را می دهد که مکالمات شهروندان آمریکایی را استراق سمع کند. اگر بازگشایی گذرگاه رفح خوشحال نکرد داعیه داران حقوق بشر را، لاجرم این استراق سمع هم به ایشان گران نیامد! همین سیاست های دوگانه است که حنای مزوّران مزدور را بی رنگ کرده در جهان. کاش رسانه های ما کمی به جای جار و جنجال و بر سر و کله هم زدن، کمی وقت می گذاشتند و از رئیس جمهور آمریکا سئوال می کردند که: آقای اوباما! آیا بهتر نبود به جای استراق سمع مکالمات مردم آمریکا، دمی می نشستی و صدای واضح و آشکار ملت های بیزار از شیطان بزرگ را می شنیدی؟! شنیدن صدای “آیات القرمزی” آنقدر کار سختی نیست که به استراق سمع نیاز داشته باشد. لابد با گوش، به جای شنیدن حرف حساب، همین طور استراق سمع کرده ای، که ملتها دارند گوشت را مدام می پیچانند دیگر!

همچنان حقوق بشر/ سخنی با عجوزه ها

خوب یادم هست بعد از بندبازی ۱۱ سپتامبر، عده ای از روشنفکران ما که هرگز برای خرمشهر و آبادان اشک نریختند، که هرگز برای هواپیمای ایرباس، ناله نکردند، که هرگز با خانواده ۳۰۰ هزار شهید دفاع مقدس، دمخور نشدند، که هرگز دل نسوزاندند برای انقلاب اسلامی و برای شان اصلا میدان ژاله و حکومت نظامی مهم نبود، آه و فغان سر دادند که آمریکا در حادثه ۱۱ سپتامبر مظلوم واقع شده! پیاده نظام این جماعت اما در فلان میدان شمال شهر به سوگ کشته های ۱۱ سپتامبر هم نشست و برای شان شمعی به یادگار روشن کرد و مشکی پوشید! این جماعت لابد مصداق بارز “صم بکم عمی” هستند که نمی بینند اوضاع امروز بحرین را. بحرینی که تا چند سال قبل از انقلاب اسلامی جزئی از خاک مقدس ایران بود. حالا ما حق داریم “بانوی صلح” را “عجوزه کاخ سفید” بخوانیم یا نه؟! تملق و چاپلوسی غرب گفتن، کاش حد و مرزی داشت که این جماعت تا این حد بی آبرو نمی شد. با بوی تند پیاز گریه کنی، شرف دارد که اشک تمساح بریزی برای ۱۱ سپتامبری که سیاه بازی خود یانکی ها بود تا برای حمله به همسایه های جمهوری اسلامی “دلیل موجه” داشته باشند، البته به خیال خود! سئوال ما در این آخرین کلام این است از عجوزه ها: حالا چقدر گرفتید؟!

روزنامه جوان/ ۹ خرداد ۱۳۹۰

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. هوشنگ می‌گوید:

    این نوشته همه اش دیدگاه بود ولی نکته مهمترش خطابی بود که به رسانه های خودی در عدم پرداختن به نقض فاحش حقوق بشر توسط اوباما داشت .
    راستی امروز آقا به مجلسی ها گفتند که سروکله هم بزنید اما دشمن اصلی که امریکا و اسرائیل است را فراموش نکنید .

  2. ف. طباطبائی می‌گوید:

    هر سه قسمت عالی عالی عالی بود.
    ممنون که به *آیات القرمزی* اشاره کردید. دلنشین و دردناک بود.
    صحبتتون با عجوزه ها هم کاملا به جا بود.
    خسته نباشید.

  3. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    سردار نقدی: صهیونیست‌ها شهرک‌سازی کنند؛ آوارگان فلسطینی پس از بازگشت به مسکن نیاز دارند.

    ایول سردار!

  4. سلاله 9 دی می‌گوید:

    مهر: دبیرکل سازمان ملل متحد در اقدامی عجیب که نشان دهنده همسویی با رژیم صهیونیستی است، از ترتیب دهندگان کاروان کمک رسانی برای مردم غزه خواست از این کار خودداری کنند.
    به گزارش رویترز، با گذشت یک سال از حمله صهیونیستها به کاروان کمک رسانی غزه “بان کی مون” خواستار توقف اعزام کاروان مشابه دیگری به این منطقه شد.

    این جناب دبیر کل کجاست؟
    __________________
    در مورد بانوی صلح هم فکر کنم ،اولین بار شما لقب “شیرین شیرینا” را در ستون تلخند کیهان به او نسبت دادید،خیلی برازنده اش هست،از همان اول شیرین می زد.

  5. م.اشرف می‌گوید:

    سلام به همگی
    داداش! یه دفعه این همه مطلب میذاری, فکر ما نیستی؟ نمیگی از ذوق -دور از جون- سکته کنیم. قلب ما ضعیفه. رعایت کن برادر!
    پاینده باشی و بصیر مثل همیشه.
    ————————————————————————————————
    خصوصی:دنیا اما دیگر بدهکار این حرفها نیست. ظاهرا کلمه “گوش” قبل از “دنیا” جاافتاده است.

  6. سیداحمد می‌گوید:

    اولین باری بود که قبل سایت، مطلب را در روزنامه خواندم!

    هر سه بخش حرف دل هر انسان آزاده است،
    “عجوزه کاخ سفید” برازنده ترین لقب برای آن ملعون است.

    تبارک الله…

  7. مهدی می‌گوید:

    محاصره غزه را خدا شکست

    طیب الله انفاسکم

  8. صبا می‌گوید:

    “تا آن روز البته نتانیاهو حق دارد که حتی وقت نداشته باشد سرش را بکوبد روی دیوار!”
    وقتی خدا قدس را آزاد کرد. به همت مقاومت و با سنگ بچه های غزه سرش میره روی دیوار.
    آن روز دور نیست ان شاءالله.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.