«اسی پاتر» بر وزن «هری پاتر»!

این «برهه کنونی» بیش از آنکه «حساس» باشد، خنده دار است به یک معنی. می بینی طرف در برابر قرآن ناطق، به جای قرآن، نهج البلاغه را برده روی نیزه. یعنی با نام علی، می خواهد مرام علی را بزند. این شامورتی بازی ها مضحک تر از آن است که ملت شهیدپرور ما را در شناخت راه از چاه گیج و منگ کند. ملت ما سرد و گرم چشیده روزگار است. خیلی سخت است که بشود ملت ۳۰۰ هزار شهید را فریب داد. یعنی این جریان انحرافی، ملت ما را مثل خودش فرض کرده. اینکه کاتب مکتب ایرانی با این همه خبط و خطا که حتی صدای خواص معمولا ساکت ما را هم درآورده، ادعا کند که مطیع امر رهبرم و سرباز ولایت فقیه هستم، دقیقا مثل این می ماند که… راه دوری نرویم؛ مثل این می ماند که همین حاج حسین آقای شریعتمداری یک «یادداشت روز» بنویسد در ۳ ستون و براساس «شواهد و قرائن موجود» یا غیر موجود، و «فقط به عنوان مشتی از خروار» چیزهایی بنویسد و «بالاخره» خودش را «مرید مشایی» بنامد! حتی اگر «در این باره گفتنی های دیگری هم باشد» مدیر مسئول کیهان قطعا چنین کاری نمی کند. اصولا جریان انحرافی افتاده به چرت و پرت و به جای حرف حساب، حرف مفت می زند. شاید ماموریت دارد این جریان، که پر کند جای خالی آن شیخ را که «بیسواد» بود خیلی! ندانی اگر «العربیه» به «خلیج» برمی گردد یا «هویج»، صد بار شرف دارد که حرف مفت بزنی. اصولا شان خوبان بسی بالاتر از این است که آدم هایی در ردیف «اسی پاتر!» -بر وزن هری پاتر که زیاد به جادو و جنبل علاقه دارد- دوست و یا دشمن شان باشند. مگر فرقی هم می کند که «هیچ و پوچ» ولایت فقیه را مقدمه ولایت معصوم بداند، یا نداند؟! از بس مفت حرف زد این جریان منحرف که در نقدش مجبور به این ادبیات شدم. باری قبلا حرف مضحکی زده بودند که فلان قسمت نهاد ریاست جمهوری را بخشیدیم به بیت رهبری! تو غلط کردی! این ولایت فقیه است که باید من و شما را قبول داشته باشد. تمام نهاد ریاست جمهوری، همه دولت، سرتاسر مجلس، کل قوه قضائیه و ۴۰ میلیون رای ما، اگر با تنفیذ رهبر روبرو نشود، عینا طاغوت است. جریان مذکور گمانم فرق «رای» و «بیعت» را یادش رفته. ما به خیلی ها رای داده ایم. بیشتر از ۳۰ سال است که داریم به این و آن رای می دهیم، اما بیعت مان فقط و فقط و فقط با ولی فقیه بوده. ما خیلی تیزتر از آن هستیم که خیال کنیم علامه مجاهدی در حد و اندازه های مصباح یزدی، ولایت گریز هستند و آقای مشایی مثلا تجسم ولایت پذیری است! از این جمله خودم هم خنده ام گرفت. اصرار دارد جریان انحرافی به ۲ کار. در عمل، بر زمین گذاشتن امر ولی امر، و در حرف، دم از ولایت فقیه زدن. گمانم این جریان صدر اسلام بود، تیزبازی در می آورد و به جای قرآن، خطبه های ابوتراب را بالای نیزه می برد که بیشتر گیج کند منگان روزگار را! مگر می شود حرف علی را زد، اما در مقام عمل، حرف علی را بر زمین زد؟! چه دیده ما را جریان انحرافی؟! چرا می خواهد طوری وانمود کند که اگر شد دشمن ولایت فقیه خوانده شود، و اگر نشد دوست ولایت فقیه؟! اینکه «ما هم هستیم» راهش این نیست. قربان شان و منزلت و مقام آن رهبر بروم که الان ماههاست یک کلام درباره فتنه ۸۸ سخن نگفته اند. فتنه ای که اندازه سرنگونی یک قاره برایش پول خرج شد، رهبر ما سر جمع برایش ۴ تا خطبه سخن نگفتند. نقل است که رمان خواندن رهبر انقلاب ایام فتنه آنقدر بود که برخی رمان نویسان تعجب کرده بودند، که «آقا» پس کی وقت کردند فتنه را جمع کنند! حتم دارم از این هم کمتر خامنه ای درباره فتنه آفرینان بعدی سخن خواهند گفت، چرا که الان، اسلام در صدر است و دوره «بیداری اسلامی» است؛ «صدر اسلام» نیست که شارلاتان ها عرض خود برند و زحمت ولی امر بدارند. وقتی امروز منطقه خاورمیانه و فردا «قلب اروپا» بر همان سیاق ۳۰ سال گذشته جمهوری اسلامی مشی کرده و می کنند، وقتی سیدحسن نصرالله دستبوس مولای ماست، جریان انحرافی خوب است شان خودش را بداند و دوست یا دشمن امثال من باشد. امثال من یک مقدار بصیرت دارند، یک مقدار هم درد «خودکم عماربینی» دارند، کمی تا قسمتی هم «تخس» تشریف دارند؛ کلا به شما که عرض می کنم سرشان درد می کند برای دعوا. به خصوص که الان از سران فتنه هم خبری نیست، ما حاضریم برای جریان انحرافی وقت بگذاریم. خوب هم بلدیم از کدام زاویه نقدشان کنیم و در کدام زمین با ایشان بازی کنیم. نقد ما به جریان مذکور این است که در سال جهاد اقتصادی لطف کنید و «آمار کار» بدهید. ما این دولت را با ۴ سال اول خودش قیاس می کنیم و می بینیم که هر جا فاصله جریان منحرف از دولت بیشتر بوده، کارآیی دولت در حل مشکلات مردم بالاتر بوده، و هر جا این حاشیه، زیاد نزدیک متن دولت شده، مسئله سازی جایگزین کار و تلاش شده است. آیا اینکه جریان منحرف می کند، خدمت است به دولت یا خیانت؟! دوستی است یا دوستی خاله خرسه است؟! آیا قرار است مثل جریان مذکور به دولت مستقر، همان مثل حزب کارگزاران به دولت هاشمی و حزب مشارکت به دولت خاتمی باشد؟! این بار رئیس جمهور کاش از فلان اردوگاه نزدیک دولت، وقتی صدای دشمن را نشنود، که دیر شده باشد. کاش زود بشنود. کاش همه منتقدین خود را با یک چوب نرانیم و تفاوت قائل شویم میان آنان که خیر ما را می خواهند با آنان که با ما کینه شتری دارند. کاش دلمان برای خدمات خودمان که شب و روز هم بعضا نداریم، بسوزد. کاش عبرت بگیریم از سرنوشت اصلاح طلبان. کاش به جای آنکه خود را اصولگرا بخوانیم یا نخوانیم، لااقل روی اصل «کار» با هم وحدت داشته باشیم و خیال نکنیم جمهوری اسلامی با این بزرگی بخشی از زیر مجموعه میز و صندلی ماست. کاش مالک را به این خاطر که علی به او گفت برگرد، ولایت گریز معرفی نکنیم و کاش وقتی ادعاهای بزرگ داریم، کمی هم میان رفتار و گفتارمان قرابت برقرار کنیم که جماعتی نخندد به حرف مان.

¤¤¤

سوژه است این جریان انحرافی، جان شما. تذکر رهبر به خطای شاید طبیعی چند روزنامه را مصداق ولایت گریزی می داند، اما خودش را ولایت پذیر می داند که بی بی سی همین طور دارد برایش کف مرتب می زند! ما که بخیل نیستیم؛ «آقا» که فقط «آقا»ی ما نیست، اما عده ای لطف کنند و هنگامی که دارند برخی ادعاها را مطرح کنند، در مقام عمل جوری نباشد که ما بگوییم؛ «اسی پاتر» و «شیخ بیسواد»؟!… خب، صد رحمت به شیخ بیسواد!

روزنامه کیهان/ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    اول دیگه، نه؟

  2. سیداحمد می‌گوید:

    اصولا جریان انحرافی افتاده به چرت و پرت و به جای حرف حساب، حرف مفت می زند. شاید ماموریت دارد این جریان، که پر کند جای خالی آن شیخ را که «بیسواد» بود خیلی! ندانی اگر «العربیه» به «خلیج» برمی گردد یا «هویج»، صد بار شرف دارد که حرف مفت بزنی. اصولا شان خوبان بسی بالاتر از این است که آدم هایی در ردیف «اسی پاتر!»- بر وزن هری پاتر که زیاد به جادو و جنبل علاقه دارد- دوست و یا دشمن شان باشند. مگر فرقی هم می کند که «هیچ و پوچ» ولایت فقیه را مقدمه ولایت معصوم بداند، یا نداند؟!

    حرف حساب که جواب ندارد!
    احسنت داداش،
    خسته نباشید.

  3. داداش مرتضی اهوازی می‌گوید:

    نقل است که رمان خواندن رهبر انقلاب ایام فتنه آنقدر بود که برخی رمان نویسان تعجب کرده بودند، که «آقا» پس کی وقت کردند فتنه را جمع کنند!

    دیدید گفتم؛ بابای ماست خامنه‌ای

  4. هوشنگ می‌گوید:

    اسی پاتر ……. بنازم به این ذهن آزاد و باز و تیز و تخس

    عالی بود . از این بهتر نمی شد تعبیری همگانی فهم در این جا کاشت .

  5. چشم انتظار می‌گوید:

    چقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدرقشنگ گفتی :
    نقل است که رمان خواندن رهبر انقلاب ایام فتنه آنقدر بود که برخی رمان نویسان تعجب کرده بودند، که «آقا» پس کی وقت کردند فتنه را جمع کنند!

  6. قاصدک منتظر می‌گوید:

    (“اسی پاتر”-بر وزن هری پاتر که زیاد به جادو و جنبل علاقه دارد.)
    اقا این رو خیلی خوب اومدید,کلا همیشه تمثیلاتتون رو خیلی خوب میاد.

  7. سلاله 9 دی می‌گوید:

    «شاید ماموریت دارد این جریان، که پر کند جای خالی آن شیخ را که «بیسواد» بود خیلی! »

    قدر شیخ را ندانستیم.خل و چل بازی هایش خیلی بامزه تر بود تا کارهای این ها.کجایی پس شیخ بی سواد؟

  8. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    کل مسئله در تفاوت “بیعت ” با”رای” نهفته است…..

  9. محمد می‌گوید:

    چند روز پیش این خبر توی صفحه اول روزنامه ایران بود ، کاش کاوه فرزند شهید هنوز هم مدیر مسئول ایران بود…

  10. مهدی می‌گوید:

    مشی پاتر بهتر نیست؟

  11. چای پولکی می‌گوید:

    سلام و خدا قوت.
    بد جور دلمان هوای راهپیمایی و حالگیری کرده.
    درباره مقاله خاتمی منافق که “تابناک” بدون نقد و نظر درج کرده، نمی نویسید؟

  12. محمد می‌گوید:

    دارید تند روی میکنید .میبینم که دشمنان همیشگی و قسم خورده ما چه قدر از این اختلاف استفاده ابزاری میکنند .وقتی دیدن طرفداران دکتر همان کسانی هستند که مرید سید علی اند تاکتیک را عوض کردند و سعی در نشان دادن شکاف بین این بزرگواران کردند. پس با دست خود دشمن را پروار نکنیم. باشد که بیشتر بیندیشیم ….
    راستی جهت بازگشت حاج احمد صلوات

  13. حسین می‌گوید:

    الهم نشکو الیه …با عرض سلام
    حسین آقا قدیانی از شما دیگه انتظار نمی رفت این جوری مقاله بنویسی …اما دیگه کیهانم اون کیهان نیست و دچار …… شده البته از وقتی صفار هرندی کیهانی شده …حسین آقا توی یکی از مقالاتت خوندم که گفته بودی اگه حضرت آقا امر کند دست سران فتنه را ببوسم می بوسم و اگر بگوید سرشان را جدا کن می کنم…شما که اینهمه در فتنه ها سربلند بودی و ما به وجودت افتخار می کردیم .شما رو فدائی آقا سید علی میدونستیم و دوئستت داشتیم ،الان داریم میبینیم که توی این فتنه جدید که حضرت آقا هشدارشو داده بودند کم آوردی!!!آیا واقعاً با این مقاله ای که نوشتی و تو کیهان گذاشتی اونم بعد صحبتهای آقای ریس جمهور (یعنی بلافاصله صبح فرداش)فکر میکنه دل آقا رو شاد کردی؟!خیر! بلکه رنجوندی.حسین آقا این جریان انحرافی کیه میگی چیه چرا فقط و فقط براساس این شنیده ها و می گویند ها عمل می کنی.ندیدی که تو این امتحان جدید چقدر مردودی داشتیم یاد این فرموده حضرت آقا اوفتادم که:گاهی میشه که خواص از عامه مردم عقب می افتند!ندیدی تو این آزمون الهی چه شخصیت های بزرگی کم آوردن!فکروش میکردی؟چرا اینقدر آب تو آسیاب دشمن میریزی؟صحبتهای چند ماه قبل آقا با مدرسین حوزه رو ببین ایشون می فرمایند: من جهت گیری دولت را جهت گیری درستی می بینم.من با این حرفا و مقالاتت دارم به یه چیزایی شک میکنم.تو اصلاً به فرمایشات آقا توجه نکردی پس چه جوری میخوای فدائی آقا باشی ؟اینجوری؟با وجود جریان انحرافی به این بزرگی و واضحی در مجلسو غیره و ذالک تو چسبیدی به مشائی .بابا مشائی کیه ؟!حسین داری راه و رسالتت رو گم می کنی!۸ سال سازندگی و ۸ سال اصلاحات رو یادت رفته؟تو که دوست نداری دوباره مملکت دست اونا بی افته؟پس نکن برادر من خودتو بیشتر از این خراب نکن.این همه آقا به اصحاب رسانه و اونایی که دست به قلم دارن گوشزد و نصیحت نمودند …گوش کردی واقعاًآقا صراحتاً فرمودند من تا زنده هستم نخواهم گذاشت در انقلاب انحرافی بشود.تو شیرو ول کردی افتادی دنبال پشه؟کدوماش خطرناک تره؟چرا از فتنه گری های اصولگرا نماها نمینویسی .خلاصه گفتم که دوستت دارم و افسر جنگ نرمی دوست ندارم ناخواسته تو پازلی بازی کنی که نمی دونی چیه؟از تو که ادعای فدائی و سربازی آقا رو داری انتظار دارم فقط چشم بدوزی به لبان مبارک آقا و مّر حرفاشونو گوش کنی و منتصبین و غیره و ذالک تو رو به اشتباه نندازند…خدایا همه ما را عاقبت به خیر بگردان. الهی آمین …
    دوستدارتو حسین .م
    حسین قدیانی: صددرصد با شما مخالفم… در نوشته هایم به اندازه کافی جواب امثال شما را داده ام.

  14. احمد می‌گوید:

    سلام علیکم!
    چند جمله از آقا به طور «کامل»، نه گلچین شده یا بهتر بگویم: جمله ی دلخواه را پیدا کرده:
    حالا بعضى‌ها – چه مطبوعات، چه بعضى از عناصر گوناگون – توصیه‌پذیر نیستند؛ آنها از ما توصیه نمیخواهند؛ معلوم نیست سیاستهاى بعضى از این دستگاه‌ها و مطبوعات و رسانه‌ها را کى معین میکند و کجا معین میشود – نانشان در ایجاد اختلاف است – اما آن کسانى که مصالح کشور را میخواهند، مایلند حقائق را غالب کنند، من توصیه‌ام به آنها این است که از این اختلافات جزئى و غیر اصولى صرف نظر کنند. شایعه‌سازى و شایعه‌پراکنى درست نیست. انسان مى‌بیند صریحاً و علناً به مسئولین کشور – کسانى که بارهاى کشور را بر دوش دارند – تهمت میزنند، نسبت به اینها شایعه‌سازى میکنند”
    اینجور نیست که ما چون مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابى هستیم، بنابراین هر کسى که از ما یک ذره- به خیال ما و با تشخیص ما- کمتر است، حق داریم که درباره‌اش هر چى که میتوانیم بگوئیم.”
    “خالص کردن جامعه با فشار و حرکتهای تند به وجود نمی آید و اسلام نیز کسی را مأمور نکرده است که اشخاص ضعیف الایمان را به بهانه خالص کردن جامعه، از دایره خارج کنند.”
    یک سوال: آیا استاد شریعتمداری و برخی همسنگران مصداق واقعی این سخنان آقا نیستند؟!
    فی امان الله

  15. فدک می‌گوید:

    کشمیری را بگیرید حتی اگر رجایی مخالفت کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.