سیاسی کاری عین دیانت ما نیست!

متن زیر در روزنامه وزین کیهان ۶ اردیبهشت ۹۰ کار شده است

نمی دانم این چه قصه پرغصه ای است که هر سال در ۲ مقطع شاهد حمله علیه هیئات مذهبی و هجمه بر تکایای عزاداری هستیم؛ یکی محرم و صفر، و دیگری همین ایام فاطمیه. شگرد دشمن سوءاستفاده از فلان بهانه ای است که رندانه دست می گیرد، اما بهانه هم اگر پیدا نکرد، حاشیه ای کوچک را بر متنی بزرگ، غلبه می دهد و از آب گل آلود ماهی خود را که همانا تیشه زدن به خیام سوگواری است، صید می کند. از همه خنده دارتر اینجاست که گاهی دشمن در لباس کارشناس و آسیب شناس وارد ماجرا می شود؛ کدام دشمن؟ همان که از اساس با «فرهنگ اهل بیت» عداوت دارد. آنقدر می دانم که دشمن از بیرق مدح و علم وعظ ضربه ها خورده و لابد از همین روست که امام راحل همواره بر حفظ شیوه سنتی و اصیل عزاداری آحاد مردم تأکید داشت و موکداً می گفت؛ همین هاست که اسلام را زنده نگه داشته است. با این همه هرگز خود را شایسته نقد و بررسی مسائلی از این دست نمی دانم، لیکن به عنوان فردی که مثل اغلب ایرانیان، عمری پای این علم گذاشته است، و فقط از روی علاقه و دلسوزی به نکاتی اشاره می کنم:
یک: صرف حساسیت دشمن روی مقوله مداحی اهل بیت، به خودی خود نشانگر خشم خصم از محبت و معرفت نسبت به معصومین است. نیز نشان می دهد که این عزاداری ها به خوبی از پس انجام رسالت خطیرشان برآمده اند.
دو: آن حواشی ریز و درشت که دشمن درصدد برجسته کردن آن علیه متن عزاداری هاست، چیزی از جنس «توهم قورباغه ها»ست. مثلاً آیا مضحک نیست؛ دشمنی که با اصل مرجعیت، خصومت دارد، مدام سعی می کند که مداحی را در مقابل سخنرانی، محبت را رو در رو با معرفت، و شور را در برابر شعور قرار دهد؟!… نگارنده تا آنجا که به یاد دارم، احترام به مراجع، پای ثابت مراسم مداحی اهل بیت بوده است. مگر جز این است که قبل و یا بعد از همین مداحی، مستمعین پای منبر سخنان روحانی ای می نشینند که بیرون آمده از دل حوزه، و رشد یافته از پای درس مراجع، علما و آیات عظام است؟! پس چرا بعضاً در مقام دوست، اما پا به پای دشمن، دامن به تفرقه ای می زنیم که اصلاً وجود خارجی ندارد؟! و چرا با مستمسک قرار دادن فلان بهانه -و یا گاه بهانه تراشی!- طوری وانمود می کنیم که گویی در این باب دعوای «نعمتی- حیدری» وجود دارد؟! این در حالی است که بارها و بارها دیده ایم وقتی دشمن علیه مرجعیت و حوزه و روحانی و تقلید و بحث و درس، بلند شده، اول مدافع آستان روحانیت معظم و اول پاسدار علمای آگاه، همین جامعه مظلوم مداحان بوده اند. به عنوان نمونه به یاد آورید عصر دوم خرداد را. آیا در برابر آن همه هجمه علیه اصول و مقدسات، و آن همه حمله علیه علمای مبارز و مراجع مبرز، این تکایای عزاداری و مداحان عزیز نبودند که به دفاع جانانه از دین و مبلغین دین -مراجع و روحانیون- بلند شدند؟!
سه: در همان زمان دولت مدعی اصلاحات، خوب یادم هست که یکی از تئوریسین های دوم خردادی با اشاره به علاقه بی حد و حصر مردم به ویژه قشر جوان به هیئات مداحی و تکایای مذهبی، اعتراف کرد؛ تا گرایش نسل جوان به این مساجد و خیام هست، شکست اصحاب لیبرالیسم و اعوان و انصار سکولاریسم در ایران حتمی است. دست بر قضا همین هم شد و مردم، انتخابات پشت انتخابات به کسانی رای دادند که از جمله اصول مقدس شان حفظ همین پایگاه سنتی مدح اهل بیت بود.
چهار: در مقام بهانه گیری های همیشگی، دشمن یکی هم استناد می کند به سخنان سیاسی فلان مداح محترم. اینجا در مقام اصلاح، عده ای -چه دوست و چه دشمن- از ترس افراط، نسخه تفریط تجویز می کنند، و به گونه ای خواهان غیرسیاسی شدن مراسم مداحی اهل بیت هستند. پر واضح است که اگر کسی از این تجویز، بوی «جدایی دین از سیاست» به مشامش برسد، نمی توان بر او خرده گرفت، حتی اگر منتقدین، فی الواقع از نسخه تجویزی، چنین برداشتی نداشته باشند.
پنج: این وسط اما «صراط مستقیم» پرهیز از افراط و تفریط است. اگر «سیاست ما عین دیانت ماست»، چه مداحی اهل بیت و چه سخنرانی خطبای دین شناس، مصداق عینی این شعارند، لیکن لازم است در عین سیاسی بودن، بر «مناط انضباط» حرکت کرد. سیاسی بودن روضه ها را حتماً می توان با فضا را ملتهب نکردن، تهمت نزدن، و بعضاً با مصداق تعیین نکردن، -آنچنان که آیت الله جوادی آملی هم اخیراً اشاره کردند- جمع کرد.
شش: اگر روی کار آمدن جریان اصولگرایی، منجر به خدمات شبانه روز کلیت این جریان به همه مردم این سرزمین شده است، از یاد نبریم که تکایای عزاداری در مسندنشینی اصولگرایان، نقش بسیار مؤثری داشته اند. یعنی بی آنکه اهل سیاسی کاری باشند، در کار سیاسی خود به خوبی بصیرت افزایی کرده و روشنگری بخشیده اند. این وسط آنچه شاید بدتر از «جدایی دین از سیاست» باشد، این است که تکیه عزای اهل بیت را با حزب خود اشتباه بگیریم و در کمال ناجوانمردی، پای اردوکشی های خطی و صنفی خود را به صفوف متحد سینه زنان حسینی«ع» و فاطمی«س» باز کنیم. اینجاست که یکی از مهمترین انتقادات ما به «جریان انحرافی» را باعث می شود. متأسفانه دیده شده که این جریان قصد دارد میان متحدین انبوه علیه فتنه هشتاد و اشک، رخنه کند و با دو دستگی و تفرقه، موجب غم و اندوه در این صفوف واحده شود. بدیهی است این نقشه شوم هرگز نخواهد گرفت، چرا که هیئات و تکایا به همان اندازه که «سیاسی» هستند، از «سیاسی کاری» پرهیز دارند؛ آنهم سیاسی کاری و سیاه کاری به نفع جماعتی که بعضاً منکر بدیهی ترین محکمات دینی همچون «حجاب»اند.
هفت: در پایان نکته ای خطاب به نکته گیران. قطعاً به بهانه واجب مهمی چون «نهی از منکر» نمی توان قید واجب اهمی چون «جهاد علیه دشمن» را زد. اینکه بعضی از خودی ها به جای حمله به دشمن، هجمه تبلیغاتی علیه آمریکا و اسرائیل، مقابله با سران فتنه، نقد بی بصیرتی و انتقاد از انحرافات، دست روی دست گذاشته و به تماشا مشغول اند، تا مگر از فلان مداح و بهمان واعظ، چیزی پیدا کنند، و بعد همگی با هم بر سرش خراب شوند، قطعاً مصداق «نهی از منکر» نیست. دشمن را ندیدن، و یا دوست را بیش از دشمن شماتت کردن، کار فرصت طلبان همسو با دشمنی است که هرگز از ایستگاه صلواتی جنگ نرم، قدمی جلوتر برنداشته اند. اگر توصیه اخلاقی رهبر حکیم به ما ظلم نکردن حتی به دشمن است، طبعاً این توصیه شامل حال دوست هم می شود و قطعاً شامل حال روضه خوان ارباب بی کفن هم خواهد شد. بگذریم که «فرصت طلبی های اینچنینی» خود «منکر»ی است که حتما باید «نهی» شود!

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  2. سیداحمد می‌گوید:

    مطلب جامع و کاملی بود؛

    ذکر این نکات در شرایط کنونی مهم و تاثیر گذار است؛
    ممنونم که به این موضوع پرداختید.

    خیر دنیا و آخرت نصیبت داداش حسین.

  3. سلاله 9 دی می‌گوید:

    اوایل خواندن این نوشته یاد این خبر افتادم که قبلا هم برای قطعه کامنت کرده بودم.
    یک منبع دیپلماتیک کویتی، ناگفته ای از سفر سه سال پیش جرج بوش رییس جمهور سابق آمریکا به کویت را مطرح کرد.
    وی گفت: “سه سال پیش جرج بوش سفری به کویت داشت. او در این سفر با صباح الاحمد الجابر الصباح امیر کویت نیز دیداری داشت که در آن مسایل منطقه، وضعیت نظامیان آمریکا در کویت و مهم تر از همه، طرح بوش برای حمله به ایران مورد ارزیابی قرار گرفت.”
    این مقام کویتی افزود: “سفر بوش مصادف بود با ایام محرم و سوگواری شیعیان برای امام سوم شان حسین علیه السلام که نواده پیامبر اسلام است.
    بوش در ملاقات با امیر کویت نظر وی درباره حمله به ایران را می پرسد و او نیز بلافاصله به رییس جمهور آمریکا می گوید:اگر موافق باشی تو را به مناطق شیعیان کویت می برم تا ببینی آنها بعد از۱۴۰۰ سال، هنوز برای کشته شدن یکی از رهبران خود سوگوار و خشمگین اند.
    حمله به ایران نیز چنین تبعاتی خواهد داشت و ایرانی ها که عمدتا شیعه هستند تا همیشه تاریخ در اندیشه انتقام از شما خواهند بود; آنها با بقیه فرق دارند و بهتر است با ایرانی ها در نیفتی.”
    دشمنان ما خوب می دانند که از کجا ضربه می خورند و منبرها و هیئات را هدف قرار داده اند.لعنت الله علی القوم الظالمین

  4. ف. طباطبائی می‌گوید:

    عالی و پر نکته. چقدر عالیه که شما حواستون به همه مسائل جامعه هست.
    دشمن دقیقا می دونه از چه طریقی باید وارد بشه و ضربه بزنه. مهم اینه که ملت چشم و گوششون باز باشه. بزرگترامون همیشه میگن این روضه ها و سینه زنیها کشورمونو بیمه میکنه و باعث میشه دشمنامون رسوا بشن و میبینیم که میشن.

  5. قاصدک منتظر می‌گوید:

    (دشمن را ندیدن, ویا دوست را بیش از دشمن شماتت کردن, کار فرصت طلبان همسو با دشمنی است که هرگز از ایستگاه صلواتی جنگ نرم ,قدمی جلوتر برنداشته اند.)

  6. صبا می‌گوید:

    رو ضه های ما زاییده شد از مادران سیاسی اند . امام حسین علیه السلام جز برای احیای دین قیام کردن و نابودی حکومت باطل ، روضه مادر جز برای دفاع از ولایت بود و همهینطور همه روضه های ما.
    بزرگی میگفت بعد از اسم ائمه سلام های خدا و خودمان را کامل بنویسیم.

  7. مهدی آنتی گرین می‌گوید:

    خیلی ها دست روی دست گذاشتن.بقول آقای جلیلی
    لطفا کار بیهوده بکنید ولی حداقل کاری بکنید

    بیایید از عکسهای شعارنویسی لذت ببرید !!!
    شعارنویسی – شعار نویسی

    http://www.mahdi2o3.blogfa.com

  8. سجاد می‌گوید:

    سلام
    بی شک جایی که دشمن بیشترین ضربه رو از آنجا خورده مکتب اهل بیت و همین هیئت هاست.
    خیلی خوب بود.خدا قوت.

    یا علی مدد.

  9. چای پولکی می‌گوید:

    لعنت بر آن قومی که شهادت طلبی را خشونت طلبی، و عزاداری و گریه را مایه افسردگی جوانان نامیدند . . .

  10. ___باتومی___ می‌گوید:

    بیایید و بعثت دیگر باره انسان را تماشا کنید…

  11. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش عزیز:
    نکته ای بایددرباره ی این افرادی که شما به آن ها اشاره داشتی اضافه کرد و آن این :
    کسانی که به دنبال کم رنگ کردن شوروشعور ، درمجالس مذهبی وجدایی منبرازمداحی هستند ، بدانند این پیوند گسستنی نیست . به همان دلیل که اطراف بعضی ازکسانی که اعتقادی به نظام و حضرت ماه وستاره های آن ندارند ودست برقضا ، اهل منبرو وعظ بوده وجمعی ازمداحان سفارشی ، درباری ، نقش ذغال خوب رادرانحراف فکری مستمعین شان بازی می کنند ، موردتاییدهمین افراطیون و بعضاتفریطیون هستند .

  12. مهدی می‌گوید:

    به جز هیأت سرو سامان ندارم

  13. سربازةٌ می‌گوید:

    چرا باید صحبت های فلان مداح در شش، هفت ماه قبل از سال ۹۰، الآن فراگیر شود؟
    چرا؟
    نقد هم باید منصفانه باشم…
    درست است که می گویید:
    “اگر توصیه اخلاقی رهبر حکیم به ما ظلم نکردن حتی به دشمن است، طبعاً این توصیه شامل حال دوست هم می شود و قطعاً شامل حال روضه خوان ارباب بی کفن هم خواهد شد.”

  14. زانیار می‌گوید:

  15. ___ باتومی ها ___ می‌گوید:

    کامنتی که طرحم رو ارسال کرده بودم حتما ببین
    به داداش هم نشون بده
    یه طرح دیگه که خیلی قشنگه رو دارم میزنم
    فعلا یا علی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.