“جهاد اقتصادی” حکومتی ترین حکم این سال ها

این متن در روزنامه “وطن امروز” ۴ اردیبهشت ۹۰ کار می شود

یکم: خوب به یاد دارم که بعد از نوشتن متن “دخترکان گل فروش بوی ادوکلن نمی دهند” -که در روزنامه و وبلاگ قطعه ۲۶ بازتاب زیادی داشت- یکی از اساتیدم تماس گرفت و ضمن دفاع کامل از ادبی بودن متن و تعریف از “چگونه نوشتن”، در باب “چه نوشتن” تذکری داد معطوف به آنچه که ایشان “حق حکومت” می خواندش. یعنی که عیبی ندارد در مقام دفاع از ضعیف ترین قشر جامعه بلند شوی، اما اگر در راه همین دفاع، “حق حکومت” را نادیده بگیری، این خود نوعی ظلم است. اشاره استاد مشخصا به این بود که در مسیر بهشت زهرا، بخشی از همین حکومت -بخوانید شهرداری- مکانی را تعبیه کرده تا زائران قبور بروند و از آن مکان تعیین شده برای سنگ مزار اموات خود گل بخرند؛ تا همزمان جلوی بروز ۲ اتفاق زشت گرفته شود؛ “یکی مختل شدن عبور و مرور وسایل نقلیه در این مسیر و دیگری پدیده دست فروشی”. نه آنچنان کامل، اما کمی تا قسمتی به این استاد خود حق دادم. جز این نیست که حکومت هم برای خود حقی دارد و این حق نباید حتی قربانی دفاع از دخترکان گل فروشی شود که بوی ادوکلن نمی دهند. من البته معتقدم دفاع از حق بعضا نادیده گرفته شده امثال کودکان گل فروش، هرگز تعارضی با دفاع از حق حکومت ندارد؛ به ویژه اگر نام آن حکومت “جمهوری اسلامی” باشد. اصولا دفاع از عدالت و عدالت طلبی -که برای من، این دومی ارزشش بیشتر است- جزئی از دفاع ما از اصل حکومت و حق نظام است. درست به همان دلیل که چون منی سنگ دفاع از خون شهدا را به سینه می زند و خود را با افتخار، یک نویسنده صددرصد وابسته به حکومت می داند، پرچم عدالت و بیرق عدالت طلبی بلند می کند. عدالت طلب بودن ما، عین علاقه ماست به حکومتی که بر اساس اقامه عدل تاسیس شده و بر همین اساس، “قانون هدفمندی یارانه ها” را اجرا می کند. گمانم مراد از “جهاد اقتصادی” نیز در درجه اول تثبیت “عدالت” است و در درجه دوم تحقق “پیشرفت”. پس “جهاد اقتصادی” هدف ما نیست؛ راه رسیدن ما به هدف است و رهبر حکیم در این مورد، راه رسیدن به اهداف والای نظام مقدس جمهوری اسلامی را نشان دادند، نه هدف را. همچنان که “همت مضاعف-کار مضاعف” هدف نبود؛ راه رسیدن به هدف بود. 
دوم: در جایی از نکته اول، سخن از “حق حکومت” شد. این هم طبعا حق حکومت است که برای رسیدن به اهداف خود، هم راه را نشان دهد و هم راه میانبر را، و بر همین اساس، طرح بریزد و قانون تصویب کند و سند چشم انداز ارائه دهد و تصمیمات علنی خود را عملی کند.
سوم: تصویری که من از ادوار سازندگی و اصلاحات در ذهن دارم، این است که در هر ۲ دوره، گوشت قربانی، “عدالت” بود. حتما از “عصر اصولگرایی” چنین تصوری در ذهن ندارم. قبلا در نوشته ای مطول، دلایل خود را کامل شرح دادم و نیازی به ذکر دوباره نیست.
چهارم: عدالت هم حق، و هم تکلیف حکومت است. عدالت از آن رو “حق حکومت” است که اگر ناعادلانه با آن برخورد شود و حقوقش در نظر گرفته نشود، نمی تواند با خیال جمع، به تکلیف خود که همانا تحقق عدل است، عمل کند. یعنی عدالت به آن دلیل “حق حکومت” است که بتواند زمینه تحقق بهتر “تکلیف حکومت” را موجب شود، که دست بر قضا، جز “عدل” برای حکومت نمی توان هدفی متصور بود. نظام جمهوری اسلامی که جای خود دارد؛ “نظام علوی” هم جز عدل هدفی نداشت و حکومت برای “علی” ارزشی کمتر از آب بینی حیوان داشت، الا به اقامه داد. همین طور است “نظام مهدوی”. “یوسف زهرا” قرار است بیاید تا جهانی که پر از ظلم و جور شده، تبدیل به جهانی پر از عدل و قسط کند.
پنجم: نظامات علوی و مهدوی اگر چه قطعا کار معصوم است، لیکن نظام جمهوری اسلامی، به هر دوی این نظامات، به چشم اسوه و الگو نگاه می کند و دقیقا دارد به سمت همین قله حرکت می کند. بخش بسیار مهمی از راه را طی کرده و بخش دیگری که باقی مانده، دارد طی طریق می کند. الگویی در گذشته دارد و اسوه ای در آینده. در گذشته خود، “صدر اسلام” -حکومت نبوی و دولت علوی- را دارد و در آینده خود، “حکومت موعود” را. من جمهوری اسلامی را پلی درخشان می دانم که عامل اتصال گذشته و آینده است. هنوز یادم هست که ۲۱ آبان سال ۸۲ نوشتم؛ همچنان که ما ۲ دوره غیبت صغری و کبری داشتیم و داریم، ظهور هم با روی کار آمدن جمهوری اسلامی به نظر می رسد مثل غیبت ۲ دوره داشته باشد. مروری بر حوادث این روزهای دنیا به خوبی گواهی می دهد که جمهوری اسلامی به رهبری خمینی و خامنه ای، “ظهور صغری” است. یعنی با روی کار آمدن حکومتی که در راس آن ولی فقیه است -به عنوان جانشین و نائب معصوم- بخش مهمی از دوران سخت غیبت خورشید سپری شده. چه بسیار که حکومت در این سالیان غیبت، دست حکام شب پرست بود، ولی الان اگر چه باز شب است، اما آنکه دارد بر ما حکومت می کند، “حضرت ماه” است، و این یعنی ما در ساعاتی از شب قرار داریم که به “سحر” و “طلوع خورشید” نزدیک است.
ششم: مهمترین دشمنان جمهوری اسلامی، آمریکا و اسرائیل اند، اما چه سود از این دشمنی داشته اند؟!… کافی است نگاهی بیاندازید به اوضاع منطقه و تلالو “بیداری اسلامی” را از “میدان لولو” تا “میدان التحریر” ببینید. قصه “بیداری اسلامی” البته فقط مختص به شیعه و سنی نیست و حالت “جهانشمول” پیدا کرده است. نفرت از آمریکا و اسرائیل، آیا فقط اختصاص به مسلمانان دارد؟! نفرت از ظلم و جور، آیا فقط مطالبه مسلمین عالم است؟!… قطعا اینگونه نیست؛ پس باید به جای “بیداری انسانی” از “بیداری جهانشمول اسلامی” سخن گفت، چرا که پرچم قیام علیه ظلم و جور، بنا به اعتراف واقعیت، دست دین مبین اسلام است.
هفتم: پس اینکه معتقدم “سَحر” نزدیک است، از روی “سِحر” نیست. شب پرستان بر اساس وقایع بدیهی و حقایق روشن، حریف “ظهور صغری” نشده اند، اما تا همه جهان مشمول عدل و قسط و داد شود، باید چشم امید به “ظهور کبری” داشت. “چشم امید” اما با ۲ کار نمی خواند؛ یکی اینکه در باب ظهور، به جای واضحات، سخن از خرافات بگویی و به جای سَحر، دل به سِحر و جادو ببندی. اگر این را “افراط” بخوانیم، “تفریط” این است که گمان به دائمی بودن شب ببریم و به جای آنکه برای حضرت ماه، ستاره باشیم، خفاشان گرد شب پرستان گردیم. 
هشتم: “سپهر ولایت” با این آسمان که بالای سر ماست، یک فرق اساسی دارد. در این آسمان، شکی نیست که نور ماه از آن ستاره هاست. بگذریم که بسیاری از ستاره ها، سالهاست که رخ در نقاب افلاک –آری افلاک، چرا خاک؟!- کشیده اند و در همان آسمان آرمیده اند، تا بتوان آسمان را “قبرستان ستاره های مرده” دانست. در “سپهر ولایت” اما آنانکه عباس بن علی را “قمر بنی هاشم” خوانده اند، یکی هم لابد به این دلیل است که حضرت ابالفضل، از خورشید وجود سیدالشهدا نور گرفته است. “راس الحسین” آنقدر نورانی هست که برادرش عباس را هم تبدیل به “قمر” کند. در عاشورا، در آن “یوم العیار” و “یوم المعیار” شب پرستان خواستند میان ماه و خورشید جدایی بیاندازند، اما هرگز نتوانستند. “ماه بنی هاشم” برای لحظه ای از “خورشید بنی هاشم” جدا نشد؛ چه در زندگی و چه در جنگ و چه در شهادت. همگان می دانند که عصر عاشورا حسین و عباس با هم جنگیدند. با هم جنگیدند، اما “سقای دشت کربلا” -شاید به خاطر نشاط و جوانی اش- در اثنای همین جنگ بود که به آب هم رسید، تا سیراب کند کام اهل حرم را، اما علقمه را برای ابد تشنه ادب خود کرد، آنجا که وقتی در مشت خود جرعه آبی جمع کرده بود، به جای آنکه در زلال آب، خود را یعنی ماه را ببیند، حسین را یعنی خورشید را دید… و دید که هنوز خورشید تشنه لب است. پس درود فرستاد بر مولای خود حسین و به یاد لب تشنه مولا و امام خود، آب را به همان رود برگرداند و به جای کام خود، مشک را سیراب از آب کرد تا اگر شد در خلال جنگ کنار حسین، بتواند این مشک آب را به یتیمانی برساند که در خیمه داشتند “العطش” می گفتند. دقایقی بعد اما آن مشک آب به حرم نرسید و ماه که کنار خورشید بود، بر زمین افتاد و کمر حسین شکست. حالا دیگر اباعبدالله که از عباس برای اولین و آخرین بار در دنیا “برادر” شنیده بود، باید تنهای تنها و بدون برادر می جنگید. دقایقی جنگید و حسین هم به شهادت رسید تا سیدالشهدای همه تاریخ باشد؛ خون خدا باشد. حالیا! گفت: “ما رایت الا جمیلا”… کجا دشمن توانست میان ماه و خورشید جدایی افکند، تا که “بین الحرمین” هست؟!… نظام مقدس جمهوری اسلامی به یمن و برکت حرکت حضرت روح الله، بین الحرمین صدر اسلام و آخرالزمان است. نظام مقدس جمهوری اسلامی به یمن و برکت خون ۳۰۰ هزار شهید، مقدمه حکومت جهانی مهدی موعود است. خورشید، مقدم بر ماه است و ماه، مقدمه خورشید. “ماه بنی انقلاب” در “سپهر ولایت” البته که نورش را از ستاره ها نمی گیرد. از خورشید نور می گیرد و به ستاره ها نور می دهد. بی عشق ماه، نتوان عاشق خورشید شد… در کربلا هم رسم عشاق بر این است که اول می روند حرم قمر بنی هاشم و با اذن عباس، از خیمه ماه به حرم ثارالله می روند. مگر نه این است که پذیرش “ولایت ماه” در ظهور صغری، تمرینی است برای پذیرش “ولایت خورشید” در ظهور کبری؟!… و مگر نه این است که خامنه ای، “ماه بنی انقلاب” است؟!
نهم: تا کنون به یاد ندارم که گفته باشم “رهبر معظم انقلاب”. “مقام معظم رهبری” که اصلا نگفته ام. با این همه اصلا نمی خواهم کسی را متهم به تملق کنم، اما “مدح ماه” در این “جنگ تحلیلی”، در این “کربلای رنج” بخشی از تاکتیک و قسمتی از استراتژی من است. کار من “مدح ماه” است و خود را بی لیاقت تر از آن می دانم که بخواهم از ولایت فقیه دفاع کنم. اصولا معتقدم این ماه است که مدافع ما ستاره هاست. برخی از ما زیادی خود را بزرگ فرض کرده ایم. مدافع ماه، خورشید است و مدافع “ماه بنی انقلاب”، “ماه بنی هاشم”. پس چیست این شعار که می دهیم؛ “ابالفضل علمدار، خامنه ای نگهدار”؟! من که کارم “مدح ماه” است، اما از ۲ گروه چاپلوس سخت در عجبم؛ کسانی که دخیل به شب پرستان بسته اند و متملق آمریکا و اسرائیل شده اند، و کسانی که “اصل ولایت فقیه” و “اصل نظام جمهوری اسلامی” و “اصل انقلاب اسلامی” و “اصل وصیت امام” و “اصل وصیت شهدا” و “اصل قانون اساسی” را رها کرده اند و “تملق جزء” می گویند؛ تملق فلان مدیر (به جای گفتن خدمات شهرداری)، تملق مصلحت سنجی های بعضا بی دلیل (به جای مطالبه عدالت از دستگاه قضایی)، تملق خواص بی بصیرت (به جای دفاع از قوانین خوب مجلس)، تملق نویسنده نامه سرگشاده (به جای حمایت از ضرورتی به نام مجمع تشخیص)، تملق جریان انحرافی (به جای ذکر خدمات بیشمار دولت)، تملق “امار” با الف ها (به جای حمایت از عمارها)، تملق آقازاده ها (به جای ایستادگی پای محاکمه غارتگران). من اما متعلق به اصل نظامم و نویسنده ای وابسته و گره خورده به اصل حکومت هستم؛ اصل بسیج، اصل شورای نگهبان، اصل مسجد ارک، اصل ۹ دی، اصل بصیرت، اصل چفیه “آقا”، اصل عصر اصولگرایی، اصل خون دل مادر شهید حسین غلام کبیری، اصل کربلای پنج، اصل کربلای رنج… و حتی اصل آرم مقدس سپاه روی پیراهن “آقاعزیز”. نویسنده ای که اینچنین قلمش دربست در خدمت جمهوری اسلامی باشد، اصولا به تملق نیازی ندارد؛ بحث من مهمتر و بالاتر از این حرفهاست! سخن من از سر تملق نیست، چون نمی تواند باشد. اصلا ممکن نیست. سخن من از سر تعلق است. تملق، کاریکاتور تعلق است؛ همچنان که انقلاب مخملی، کاریکاتوری از انقلاب اسلامی است. مهمترین دلیل آزاده بودن و مستقل بودن هنرمندان متعهد جمهوری اسلامی، وابستگی محض شان است به انقلاب اسلامی. مهمترین دلیل استقلال من، این جمله است: “بابای ماست خامنه ای” و مهمترین دلیل آزاده بودنم، این جمله است: “من مستاجر نیستم، خانه ام بیت رهبری است”. با تملق بزرگان گفتن، چیزهای زمخت شاید بتوان گفت، القاب درشت و عناوین لخت شاید بتوان داد، اما قطعا نمی توان نوشت؛ “تا وقتی حاکم علی است، راهپیمایی های ما همه حکومتی است”. باید تعلق خاطر محض به رهبر انقلاب داشته باشی که بتوانی بنویسی؛ “به کوری چشم فرانس ۲۴ اعتراف می کنم و افتخار می کنم که حکومت به ما ساندیس داد”. من از آنجا که اهل تملق نیستم، “تیتر یک” دلم، نه “دولت” است و نه “شهرداری”، بلکه “سیدعلی حسینی خامنه ای” است؛ چرا که اگر این ماه پاره علوی تبار نبود، نقشه دشمن در همین فتنه هشتاد و اشک کارگر می افتاد… و وقتی جمهوری اسلامی نباشد، اصولا کدام مدیر جمهوری اسلامی؟!… کدام خدمت رسانی؟!… کدام متملق؟!… کدام متعلق؟!      

***
 از “دخترکان گل فروش” اتفاقا عمد داشتم که سری به تاریخ و جغرافیا و زمین و آسمان و زمان بزنم و برسم به همین جا. طیاره کلماتم را از ارتفاع “عشق پایی” آسمان کربلا از “سطح علقمه”، روی خوب باندی نشاندم؛ باند خدمت، اما بی مزد و منت. از سر تعلق، و نه تملق. اینجا روی این باند فراجناحی، راحت تر می شود به جای “باندبازی”، “تهذیب” را بر “تحزب” غلبه داد و سخن از “حکم حکومتی” رهبر گفت درباره “جهاد اقتصادی”. “جهاد اقتصادی” یک “امر” نیست که تو مردد باشی در “مولوی-ارشادی” بودنش، یک “حکم حکومتی” است، بلکه حکومتی ترین حکم رهبر انقلاب در این سالهای رهبری بوده است. “جهاد اقتصادی” می تواند بهترین راه باشد برای رسیدن به “اقتصاد بدون نفت” که از جمله آمال رهبر بوده است. پس جای حکم روی بنر نیست. بنر جای تبلیغ است، نه جای کار. جای کار روی زمین است؛ که کار، تبلیغ نمی خواهد، لباس کارگری می خواهد. این جاست که حتی اگر “ستاره” هم باشی، بر تو فرض است که از “عرش” به “فرش” بیایی و روی باند خدمت بی مزد و منت، “همت مضاعف” کنی، “جهاد اقتصادی” کنی، کار کنی، کارگری کنی. تا نفت، محور اقتصاد ما نباشد، باشد که “جهاد اقتصادی” را “حکم حکومتی” تلقی کنیم؛ آنقدر که هیچ دخترکی مجبور نباشد کنار باند زر و زور و تزویر گل بفروشد!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. علیکمال می‌گوید:

    حتما باید به دادنستان تهران هم حق حکومتی بدهیم تا بتواند گزینشی با مردم برخورد کند؛ اگر کسی غیر از خاندان هاشمی هتاکی کنند، مجرمند و باید به دست عدالت سپرده شوند، اگر کسی به خاندان هاشمی توهین کند، مجرم‌تر است و باید بیشتر به دست عدالت سپرده شود؛ اما اگر از خاندان هاشمی کسی مثل فا… به نظام و مسئولین هتاکی و توهین کند، هرگز نباید توبیخ و دستگیر و غیره شود؛ که هیچ، باید تشویق هم بشود.
    اخیرا فا… هاشمی گفته: مسئولین مملکت اراذل و اوباشی هستند که….
    قابل توجه قاف قاف و دادنستان تهران؟؟؟!!!

  2. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  3. سیداحمد می‌گوید:

    همچنان که ما ۲ دوره غیبت صغری و کبری داشتیم و داریم، ظهور هم با روی کار آمدن جمهوری اسلامی به نظر می رسد مثل غیبت ۲ دوره داشته باشد. مروری بر حوادث این روزهای دنیا به خوبی گواهی می دهد که جمهوری اسلامی به رهبری خمینی و خامنه ای، “ظهور صغری” است. یعنی با روی کار آمدن حکومتی که در راس آن ولی فقیه است -به عنوان جانشین و نائب معصوم- بخش مهمی از دوران سخت غیبت خورشید سپری شده. چه بسیار که حکومت در این سالیان غیبت، دست حکام شب پرست بود، ولی الان اگر چه باز شب است، اما آنکه دارد بر ما حکومت می کند، “حضرت ماه” است، و این یعنی ما در ساعاتی از شب قرار داریم که به “سحر” و “طلوع خورشید” نزدیک است.

    واقعا این اشاره زیبا و قابل توجه است،
    این سخنتان بسیار آرام بخش و دلنشین است؛
    احسنت سالار.

  4. خیــــــــــــــــــــــــــــــلی زیبا بود خصوصا:

    “من جمهوری اسلامی را پلی درخشان می دانم که عامل اتصال گذشته و آینده است. …….همچنان که ما ۲ دوره غیبت صغری و کبری داشتیم و داریم، ظهور هم با روی کار آمدن جمهوری اسلامی به نظر می رسد مثل غیبت ۲ دوره داشته باشد. مروری بر حوادث این روزهای دنیا به خوبی گواهی می دهد که جمهوری اسلامی به رهبری خمینی و خامنه ای، “ظهور صغری” است.”

  5. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    قبل از قرائت….
    داداش جریان پخش طنز ۴چرخ چیه؟چندتا پیامک اومده فراخوان اعتراض داده بخاطر تقارن ان با ایام فاطمیه…

  6. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    درباره نکته ۳:جانا سخن از زبان ما میگویی….

  7. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    فقط “امام خامنه ای”

  8. سیداحمد می‌گوید:

    ماشالله
    تبارک الله به این قلم و شعور

    متن خوب شروع شد ولی در بخش “هشتم” و “نهم” عالی، عالی، عالی ادامه پیدا کرده و در پاراگراف آخر به بهترین نحو ممکن به پایان رسید.

    واقعا به بهترین نحو ممکن حرفتان را بیان کردید، مخاطب کاملا غرق در لذت می شود از خواندن متن؛
    ممنون داداش حسین.

  9. سیداحمد می‌گوید:

    طنز ۴چرخ جریانی نداره!
    فقط من نمیدونم این صدا و سیما با این همه برنامه عالی! اگر پخش این طنز را ۲ هفته به تاخیر می انداخت چه اتفاقی می افتاد؟!

    در رسانه ملی جمهوری اسلامی این روز اثری از ایام فاطمیه نیست!!!
    به هر حال مهم نیست؛ مهم این است که

    این صدای تپش قلبم نیست….. در نهان خانه دل سینه زنیست…

  10. سیداحمد می‌گوید:

    عجلو باصلاة…

  11. سجاد می‌گوید:

    سلام
    آقا سید خوب داری دعوت به نیکی می کنی, اجرت با فاطمه زهرا(س).

    ……
    تقدیم به قطعه ای از بهشت: دست یه دست هم دهیم به مهر . . . . . .

    http://www.img4up.com/up2/01762961595471086940.jpg

    یا علی مدد.

  12. سجاد می‌گوید:

    سلام
    راستی در مورد متن تعابیر عالی بود مخصوصا اینجا:
    “اما علقمه را برای ابد تشنه ادب خود کرد،”

    دستت درست داداش!
    عجب قلمی داری.
    یا علی مدد.

  13. میلاد پسندیده می‌گوید:

    متن فوق العاده ای بود. کاش بشنوند آنها که باید کار کنند نه ………….

    راستی سخنرانی امام خامنه ای در جمع مردم فارس هم شنیدنی بود
    مخصوصاً تاکید شدید ایشان بر هوشیار بودنشان در برابر انحرافات
    درسها و نکته های فراوانی داشت ها!!!

    اگر در خانه کس است، یک اشاره بس است.

  14. ف.طباطبائی می‌گوید:

    توصیه هاتون در مورد جهاد اقتصادی خیلی عالیه.
    (جای حکم روی بنر نیست. بنر جای تبلیغ است، نه جای کار.)
    تو این متن تعابیر خیلی زیبائی استفاده کردید. درسته که مورد هشت و نه فوق العاده بود ولی مطلبی که در شماره هفت اشاره کردید هم خیلی با اهمیت بود. بی همتائید.

    پدرتون که مورد رحمت الهی قرار گرفتند دعا میکنیم هم نشین سیدالشهدا باشند، خدا مادر بزرگوارتونو حفظ کنه که ما داشتن شما رو مدیون پدر و مادرتون هستیم. خدمت حاج خانمتون هم سلام و عرض ادب بچه های قطعه۲۶ رو ابلاغ بفرمائید.

  15. شک ندارم که در ظهور صغری هستیم وداریم تمرین ولایت مداری می کنیم برای روز مبادا.ان شاالله همه ستاره ها ظهور کبری را درک کنند…

  16. رادیو فردا می‌گوید:

    اقتدارایران اسلامی دربرابر شیطان بزرگ اززبان سخنگوی کاخ سفید:

    آرزوی آمریکا مذاکره با ایران است
    آلن آیر:«آرزوی آمریکا مذاکره با ایران است. نه تنها آرزوی آمریکا بلکه آرزوی جامعه بین‌المللی و گروه ۵+۱ این است که حکومت جمهوری اسلامی ایران به پای میز مذاکرات برگردد».
    (وبلاگ رادیو فردا با هدف حمایت از منافع ملی ایران و مبارزه با هجمه های رسانه ای استکبار تاسیس شده است.ما را در پیوند دادن به خود و ابراز نظرات یاری کنید.)

  17. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    ……………………………………………

  18. سلاله 9 دی می‌گوید:

    «نظام جمهوری اسلامی،الگویی در گذشته دارد و اسوه ای در آینده.»
    «مدافع ماه، خورشید است و مدافع “ماه بنی انقلاب”، “ماه بنی هاشم”.»
    «من از آنجا که اهل تملق نیستم، “تیتر یک” دلم، نه “دولت” است و نه “شهرداری”، بلکه “سیدعلی حسینی خامنه ای” است»

    مهارتتان در انتخاب تیتر ستودنی است.

    حضرت ماه با اشاره به نامگذاری امسال به‌عنوان سال جهاد اقتصادی، تأکید کردند: همه مردم و مسئولان باید دست به دست هم دهند تا این حرکت آغاز شود زیرا هدف از نامگذاری‌های هر سال، ایجاد زمینه برای شروع حرکت به سمت شعار و هدف انتخاب شده است.

  19. امیرحسین.د می‌گوید:

    سلام حاج حسین
    این نامه ای است که برای “آیات القرمزی” دانشجوی بحرینی نوشتم.
    اگر دوست داشتی و قابل بود در قطعه ۲۶ قرار بده.
    _________________________________________________

    این متن نامه ایست که برای ” آیات القرمزی” دانشجوی جوان بحرینی که توسط مزدوران آل خلیفه به دلیل شعر خواندن این شاعره ی جوان بر علیه آل سعود در میدان لوءلوء دستگیر شد ، نوشته ام.
    امیدوارم که زنده بماند و این نامه به دستش برسد.

    قبل از هر چیز با توجه کامل ، برای سلامتی این شیر دختر که الان در حالت کما قرار دارد یک صلوات بفرستید.

    ____________________________________________________

    «بسم الله الرحمن الرحیم»

    «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ »

    «ما مى‏خواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانى و زبونى گرفته شده بودند ، نعمت هاى باارزش دهیم ، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [اموال ، ثروت‏ها و سرزمین‏هاى فرعونیان] گردانیم »

    (قصص ، کریمه : ۵ )

    سلام علیکم و رحمة الله
    سعیکم مقبول

    قبول باشد خواهرم این مجاهدتت در راه حق. الحق والانصاف خوب جای پای مادر شهیدمان گذاشتی. فی الحال در ایام سوگ و غم حضرت صدیقه طاهره به سر میبریم و خبر وقایع بحرین صد چندان دلمان را خون کرده است.
    خوب بوی حضرت پهلو شکسته را گرفته ای:

    السَّلامُ عَلیک ِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ

    صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

    خواهرم ؛ به خدا سوگند که که نوشتن این نامه آنقدر جانکاه است که دوست دارم که هرچه زودتر تمامش کنم ولی آنقدر حرف ها با تو دارم که این نامه و این کلمات توان گفتن آنها را ندارد.
    خواهرم؛ این روزها بوی فاطمه زهرا را از بحرین میشنوم. این روزها داغ بحرین ما را سیاه پوش کرده است. این روزها از بحرین بوی خون می آید و بدان که همین خون هاست که ضامن پیروزی انقلاب بحرین خواهد بود ان شاءاالله الرحمن. این روز ها بحرین ،” بحر ” ” خون” شده است. این روزها صدای فتح می آید از بحرین. این روزها بحرین آبستن “جمهوری اسلامی” است و الان دارد درد زایمانش را فریاد میکشد. این روزها دارم صدایی را میشنوم: “بحرین را خدا آزاد کرد” .
    خوب تو برایمان بگو از بحرین. بگو از میدان لوءلوء . بگو از سلحشوری مسلمانان بحرین . بگو از دلاوری شیرزنان و شیر دختران کشورت. از مرثیه ها بخوان. از روضه ها بگو. از خانواده هایی که بی سرپرست شدند. از دامن هایی که آلوده شد. از دخترانی که هنوز به خانه شان بر نگشته اند . از جوانان رشید بحرین برایمان بگو…
    چرا چیزی نمیگویی آیات؟! چیزی بگو و این روزه ی سکوت را بشکن.
    آری میدانم با تو چه کردند این آل الشیطان. آری میدانم دردهایت را. میدانم که “عیسی بن حمد آل خلیفه” ی ملعون چنان سیلی هایی به صورتت زده که چندین بار از هوش رفته ای.میدانم که گوشواره ات با سیلی این حرامی شکست. میدانم که چشمانت بعد از آن سیلی ها هنوز تار میبیند. میدانم که صورتت هنوز کبود است از ضرب دست آن حرام زاده. میدانم….
    اما نه… من نمیتوانم درک کنم درد های تو را. هی آیات ! چقدر شبیه فاطمه شده ای ….
    بگذریم… بگذار که من از ایران بگویم برایت. ما همه به فکر تو بوده ایم . اصلا فکر نکنی که مساله اصلی کشور ما جز مساله بحرین چیز دیگری بوده است!!!
    البته بگذار ببینم… چرا بودند کسانی که مساله اصلی را فراموش کردند و به حاشیه رفتند. عده ای که کلا تو حاشیه اند و اصلا کاری به این حرف ها ندارند. عده ای اما بر سر یک مستند چنان هیاهویی راه انداختند که ناگهان به خودمان آمدیم و دیدیم که کل کشور جز تعداد اندکی درگیر این مستند شده بودند.
    عده ای اما این وسط دلشان برای این و آن تنگ میشد و از مدل۵۷ یک نفر گرفته تا مدل۸۴ یک نفر دیگر. از دهه ی ۷۰ یک نفر تا دهه ی ۶۰ یک سردار.
    اما یک عده ای بودند این وسط که یک سوژه ی درست و حسابی گیرشون اومده بود و چنان مشغول کوبیدن این سوژه بودند که اصلا دیروزشون رو یادشون رفته بود چه برسه به مساله بحرین.
    اما یه تعداد اندکی هم بودند که تو این شلوغیا مردم عزیز بحرین رو فراموش نکرده بودند .
    همین بود احوالات کشور ما در این چند روز.

    آیات ؛ تو آیتی هستی برای همه
    به خداوند سوگند میخورم که تو آیتی از آیات الهی هستی. همین الان دارم میگویم و شهادت میدهم که فردای قیامت بتوانم به چشمان معصومت نگاه کنم و بگویم که شناختمت و گر چه نتوانستم از غم آلوده کردن دامنت توسط این حرامیان بی آبرو ،جان بدهم ولی آنقدر برای نوشتن این نامه گریه کردم که چندین بار از حال رفتم.
    با این حال شهادت میدهم که نتوانستم حقت را ادا کنم.

    آیات؛ ای خواهر گرامی ام
    نامه ام تمام شد ولی دوست دارم برایت بنویسم . از برخی دختران کشورم که آرمان هایشان را گم کرده اند و ارزش هایشان از سرِ سیری و راحتی عوض شده است.
    خواهرم؛ آیات
    نمیدانم در اثر ضربات آن سیلی ها چقدر صورتت کبود شده است . من خجلم از کبودی صورت تو و خشمگینم از کبودی صورت برخی دختران ایران زمین.
    این کبود کجا و آن کبودی کجا!!!….
    کبودی صورت تو از جنس کبودی صورت فاطمه (س) و کبودی صورت دختران ما از جنس تیرهای زهراگین شیطان است . تو برای اسلام صورتت کبود شد و اینان برای ……

    بگذریم؛
    راستی آیات ، فاطمی شدنت مبارک….

  20. سیری کردم در تاریخ و جغرافیا و زمین و آسمان و زمان و علقمه و بین الحرمین و راس الحسین …

    و روی خوب باندی فرود آمدم …
    آری جهاد اقتصادی حکم حکومتی است و لازم الاجرا … بگردیم و ببینیم هر کداممان چگونه می‌توانیم این حکم حکومتی را در زندگی خود اجرا کنیم

  21. خیبری می‌گوید:

    سید احمد جان
    دوستان کی میرن کربلا انشاالله

  22. خیبری می‌گوید:

    حسین جان باز هم مثل همیشه گل کاشتی ایول داداش دمت گرم

  23. دانیال می‌گوید:

    سلام حاج حسین یکه تاز، چه درست گفته مبصر قطعه۲۶ که **هیچ کس به گرد پای داداش حسینم نمیرسه**
    خوب رو دل مخاطبت اثر میذاری حاجی، باید طلا گرفت این جمله های به یاد ماندنی را.

    (کجا دشمن توانست میان ماه و خورشید جدایی افکند، تا که “بین الحرمین” هست؟!… نظام مقدس جمهوری اسلامی به یمن و برکت حرکت حضرت روح الله، بین الحرمین صدر اسلام و آخرالزمان است. نظام مقدس جمهوری اسلامی به یمن و برکت خون ۳۰۰ هزار شهید، مقدمه حکومت جهانی مهدی موعود است.)

    خیلی مخلصیم حاجی

  24. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ

    مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ

    عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ

    بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ

    وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ «۲۵۵»

    لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ

    بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ

    لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ «۲۵۶» اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ

    آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ

    أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ

    أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ «۲۵۷»

  25. چشم انتظار می‌گوید:

    نمی دونم ،
    این چه عشقیه که ازهرجاسخن می گی و ازهرکی وهرچی می نویسی باید یه سری هم به علقمه و دو دست بریده ی قمربنی هاشم وانکسار پشت خورشیدبنی هاشم بزنی . نگهدارخودتو قلم پاکت صاحب عَلم کربلا انشائالله .
    بااینکه استادان عزیزت رو خیلی خیلی خیلی دوست داریم ولی هیچ منافاتی نداره یه شاگرد یه روزی ازاستاد خودش جلو بزنه مثل اینکه حضرت آقا درخصوص شهید کاوه فرمودند : محمود یک زمانی شاگرد مابودبعداستادماشد . دوتانگاه قشنگ درمتنتون داشتین داداش عزیز :
    نگاه اول ” اصولا دفاع از عدالت و عدالت طلبی -که برای من، این دومی ارزشش بیشتر است- جزئی از دفاع ما از اصل حکومت و حق نظام است”
    ونگاه دوم ” همچنان که ما ۲ دوره غیبت صغری و کبری داشتیم و داریم، ظهور هم با روی کار آمدن جمهوری اسلامی به نظر می رسد مثل غیبت ۲ دوره داشته باشد. مروری بر حوادث این روزهای دنیا به خوبی گواهی می دهد که جمهوری اسلامی به رهبری خمینی و خامنه ای، “ظهور صغری” است. یعنی با روی کار آمدن حکومتی که در راس آن ولی فقیه است -به عنوان جانشین و نائب معصوم- بخش مهمی از دوران سخت غیبت خورشید سپری شده. چه بسیار که حکومت در این سالیان غیبت، دست حکام شب پرست بود، ولی الان اگر چه باز شب است، اما آنکه دارد بر ما حکومت می کند، “حضرت ماه” است، و این یعنی ما در ساعاتی از شب قرار داریم که به “سحر” و “طلوع خورشید” نزدیک است”
    حیف که اجازه ندادی اون متنی روکه برات وبه عشقت نوشتم تو وبلاگ بذارم باعنوان : آیااوکپی برابربا اصل است ؟ یه چیزی تومایه های آوینی – قدیانی

  26. من نه منم می‌گوید:

    سلام برادر

    مدتهاست مطالبت را دنبال میکنم. دست مریزاد

    اگر وقت کردی سری به وبلاگ من بزن و مطلبم را بخوان و نظر بده. میخاهم بدانم که در چه سطحی و چطور نوشتم.

    ممنون
    یا علی

  27. سیداحمد می‌گوید:

    آیت الکرسی رو کامنت کردم، لطفا همه تون بخونید برای سلامتی و موفقیت و عاقبت به خیری داداش حسین.
    در مقابل این همه زحمت و لطف داداش که کاری ازمون بر نمیاد، پس لااقل دعا کنیم که خدا توان مضاعف به داداشمون بده.

  28. سیداحمد می‌گوید:

    خیبری جان!

    انشالله هماهنگی های لازم که صورت گرفت زمان سفر برنده های بهاریه اعلام خواهد شد.

  29. sabte asrar می‌گوید:

    سلام!
    با “برخیز برادر” به روزم! حتما ببینید و کامنت بگذارید!
    sabteasrar.loxblog.com
    adeldarbandi.blogfa.com
    به امید ظهور

  30. یا خامنه ای می‌گوید:

    رهبرى هم که بنده هستم، خداى متعال کمک کرده، ما در مواضع صحیحِ خودمان محکم ایستاده‌ایم. تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه‌ى الهى نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوى آرمانها ذره‌اى منحرف شود.

  31. صبا می‌گوید:

    ………………………….
    البته تا منظور و نیت نویسنده از … چه باشد و گوینده که ؟! باشد!

  32. سید مهدی. ک می‌گوید:

    آقا بسیار عالییییی، خدا نگهدار شما و قلم توانمندتون باشه.
    کاملا جا داشت که آقا سید آیت الکرسی براتون بذارن، متن که خیلی آموزنده بود ولی خیلی تمیز تمومش کردید، کارت درسته حاجی.

    دیروز که وطن امروز گیر نیاوردیم و از اونجائی که دیروز مسئولیت خرید وطن امروز با بنده بود حسابی تنبیه شدیم. دعا کنید امروز گیر بیاریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.