بین البهارین… عباس و حسین!

پرستوی مهاجر/ بهاریه ۶۲: سالهای گذشته گمانم بر این بود که بهترین سال تحویل تجربه شده‌ام، لحظه تحویل سال ۱۳۸۱ بود که با خانواده رفته بودیم برای عزاداری سالار شهیدان. دقیق یادم نیست حول و حوش ساعت ۱۰ بود و آقایان در خیابان مشغول سینه زنی و خانم ها در حسینیه، که نوحه خوان در همان حال و هوای عزاداری اعلام کرد به لحظه سال نو نزدیک می شویم و همه متوسل شدیم به آقا امام حسین(ع) و در آن لحظه همه یا حسین می گفتیم. چنان لحظه جانانه و روحانی بود که فکر نمی کردم سال نو دیگری روی دست آن بلند شود حتی سال تحویل سال ۱۳۸۴ که در خیابان امام رضا(ع) مشهد همراه خیل عظیم زائران به طرف حرم رضوی در حرکت و گلدسته ها و گنبد آقا را در مقابل نظاره‌ گر بودیم و در یک لحظه بلندگوهای هتل‌های اطراف حرم دعای تحویل سال نو را پخش کرد و وجود عزیزی که آخرین سال تحویل زندگی‌اش در کنارمان بود. ولی سال تحویل ۱۳۹۰ خاص‌ترین سال تحویلی بود که به عمرم درک کردم. قرارمان بین الحرمین بود. آه از بین الحرمین و حس ملکوتی آن. هروقت در بین الحرمین رفت و آمد می کردم این جمله آشنا را زمزمه می کردم: “یاحسین، صفا حرم توست و مروه حرم عباس و سعی من در بین‌الحرمین…”. من مطمئن بودم بسیجیان خامنه‌ای عزیز در بین‌الحرمین سنگ تمام می گذارند. می‌گویم بسیجیان خامنه‌ای نشان به آن نشان که همه‌شان چفیه‌ بر دوش روبروی حرم حضرت قمر بنی‌هاشم می‌خواندند: “اباالفضل علمدار خامنه ای نگهدار”. کلا بین‌الحرمین را در این چند روز در قرق بسیجیان خامنه‌ای دیدم. در تب و تاب بودم که سال تحویل در کنار آقا و مولای مان حضرت ثارالله باشم. بین الحرمین را به طرف حرم راه افتادم. زائرین فراوانی با خود سفره هفت سین و حتی آینه و شمعدان های بسیار کوچک و میوه و شکلات آورده بودند. حال و هوای خاصی حاکم بود ولی عشق به حضرت سیدالشهدا و اباالفضل علیهم‌السلام بر عید سنتی نوروز غالب شده بود و مردم نوروزشان را مزین و معطّر کرده بودند به عطر عاشقی این عزیزان… حرم حضرت سیدالشهدا(ع) مملو از جمعیتی بود که از ساعت ها قبل برای درک واقعی لحظه تحویل سال در این قطعه از بهشت بیتوته کرده بودند. من به طرف ضریح راه افتادم و پس از عرض ادب و بوسیدن ضریح، روبروی ضریح حضرت در گوشه‌ای ایستادم. دقایق نزدیک سال تحویل شور و هیجان خاصی جمعیت حاضر را در برگرفت و ناگهان ندای “یا حجت بن الحسن عجل علی ظهورک” و”لبیک یا حسین” و بعد از آن “یا حیدر یاحیدر” که ابتدا از رواق مردانه شروع شد در فضای حرم طنین انداز شد و چنان لحظات شورانگیز و به یادماندنی را بر فضا حاکم کرد که برای لحظاتی اعراب حاضر مات و مبهوت به این صحنه خیره شدند و البته خودمان هم لحظه سال تحویل را از یاد بردیم و نمی‌دانم در حین گفتن کدامیک از این اذکار بودیم که سال نو شد. مهم موج جمعیت بود که ضریح آقا را چون نگینی در برگرفته بودند و پروانه‌وار بر گرد آن می‌گشتند و خود و لحظاتشان را معطر و متبرک می‌کردند. در محضر سالار شهیدان و در کنار مرقد یاران وفادار آن حضرت برای تعجیل در ظهور امام عصرمان و اینکه ما هم مثل یاران امام و به رهبری ولی فقیه ذره ذره وجودمان را فدای امام عصرمان کنیم، دعا کردیم. ره‌آورد این سفر نورانی برایم بسیار شیرین و بیاد ماندنی است، زیارت مرقد مطّهر و منوّر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در نجف اشرف، مرقد مطهّر و نورانی حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام و قمر بنی‌هاشم در کربلا، حضرت امام موسی کاظم و امام جواد الأئمه علیهم السلام در کاظمین و زیارت حرم ملکوتی و مظلوم امام هادی و امام عسگری در سامرا بویژه این که ضریح چوبی و حرم به ظاهر خرابه این دو امام به شدت شیعیان اهلبیت را ماتم زده می‌کرد، زیارت سرداب مقدس که ارادت و شیفتگی عاشقان امام عصر را صد چندان می‌کرد همه و همه لحظات و خاطرات فراموش ناشدنی را برایم رقم زده است که امیدوارم حلاوت آنها برای سالیان متمادی در جسم و جانم ماندگار باشد.

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ف.طباطبائی می‌گوید:

    خوش به سعادتتون. چه تحویل سالی داشتید. واقعا قشنگ بود.

  2. سیداحمد می‌گوید:

    کربلا
    برای دیدنت چشم انتظارم
    همه لحظه لحظه ها رو میشمارم
    بخدا خسته شدم، بسه جدائی
    کِی میشه سر روی شش گوشه ات بذارم….

  3. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*
    سلام بر عباس!
    سلام بر “بین البهارین”…

  4. شافی می‌گوید:

    “یا حجت بن الحسن عجل علی ظهورک” و”لبیک یا حسین” و بعد از آن “یا حیدر یاحیدر” که ابتدا از رواق مردانه شروع شد در فضای حرم طنین انداز شد و چنان لحظات شورانگیز و به یادماندنی را بر فضا حاکم کرد که برای لحظاتی اعراب حاضر مات و مبهوت به این صحنه خیره…
    مو بر بدنمان سیخ شد…..

    یا حسین
    خوش به سعادتتان ….
    دلمان خواست…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.