آدم رو جو نگیره!

مرتضی طالبی/ بهاریه ۵۰: گمانم فردای ۲۵ بهمن بود که آخر شب هوس دیدن قطعه ۲۶ زد به سرم. نشستم پشت لپ تاپ(دیگه دیگه!) تو جستجوگر گوگل نوشتم قدیانی و دکمه ی اینتر را فشار دادم. صفحه قدیانی. دات. کام رو باز کردم. از خاطرات دیروز تهران نوشته بود که شلوغ شده بود و… جدای از تعریف اصل خاطره، چند خط از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” برایم جالب بود؛ با هم بخوانیم:

دوشنبه بعد از انتخابات، جنگ ما را عاشق خود کرده بود. البته از نوع نرمش. تا محمد بخواهد دنبالم بیاید، نیم ساعتی وقت بود. رفتم حمام به قصد غسل شهادت. جو گیر شده بودم. زیر دوش زدم زیر آواز… “گلبرگ سرخ لاله ها در کوچه های شهر ما بوی شهادت می دهد”.
– غلط کردی!
مادر در حمام را به قاعده رد شدن مچ دستش باز کرد و به رسم همیشه یک لیوان آب پرتقال به من داد و گفت: غلط کردی.
منظورش را نفهمیدم ولی آب پرتقال در آن بخار حمام عجب چسبید. جگرم حال آمد. تا به حال زیر دوش آب گرم، آب پرتقال خورده ای؟ من زیاد خورده ام. از همان بچگی.

***

گفتم عجب پیشنهادی. جلدی پریدم برم زیر دوش. حین رفتن به عیال گفتم: من می رم یه دوش بگیرم، بی زحمت زیر دوش یه لیوان آب پرتقال بگیر بده دستم . بین پانزده تا سی(تردید از من است!)علامت تعجب روی سرش سبز شد. گفت: آب پرتقال رو چشم اما تو بعد از ظهر حمام بودی، دوباره چه حمام رفتنیه؟! پیچوندم که خوب موهام رو نشستم. آب داغ رو بازکردم. تمام حمام رو بخار گرفت. شامپو صدر صحت رو زده بودم که عیال در زد و گفت: بفرما! با یک دست لیوان آب پرتقال را گرفتم و با دست دیگرم سرم رو زیر آب شستم. بعد هم چشمام رو بستم و با کلی گرفتن حس، آب پرتقال رو یک نفس سرکشیدم. کلی چسبید، انصافا جگرم حال آمد. تمام که شد یه نفس راحت کشیدم اما نمی دانم چرا نفسم بوی کف می داد. یک لحظه یه چیزی مثل برق از جلوی چشمام رژه رفت که نکند داخل لیوان آب پرتقال کف شامپو ریخته باشد. به لیوانی که هنوز توی دستم بود نگاه کردم. چشماتون روز بد نبیند؛ دیدم داخل لیوان کف چسبیده است، نگو موقع شستن سرم کف شامپو داخل لیوان ریخته بود. روم به دیوار، دوبار هرچی خورده بودم بالا آوردم. حالا می فهمم وقتی میگن آدم رو سگ بگیره، جو نگیره یعنی چی…

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  2. il,kd ;i aa jh nhnha nhvi می‌گوید:

    سلام
    از معصوم صلوات الله علیه روایت داریم که در حمام که بدن گرم است نوشیدنی سرد خورده نشه چرا که باعث پوسیدگی معده میشه .
    جهت اطلاع دوستان
    یاعلی

  3. شهادت می‌گوید:

    واقعا جالب بود…کلی خندیدم.

  4. شافی می‌گوید:

    خیلی بامزه بود!
    خیلی!

  5. سجاد می‌گوید:

    سلام
    خیلی باحال بود.خیلی!!!

    یا علی مدد.

  6. الامان یا مهدی می‌گوید:

    خندیدیم فقط این بهاریه بود ؟ بهارش نکنه نکته انحرافیشه.

  7. ن.بهادری می‌گوید:

    چه کاریه؟. خب تشریف بیارین بیرون، بخورید.

  8. ناشناس می‌گوید:

    خیلی با نمکی – رو خیار شور خوابیدی شیطون ! ! !

  9. تارا مهدوی می‌گوید:

    ترکیدیم از خنده ولی بهارش کجاش بود؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.