آقای هاشمی! چه اصراری دارید خودتان را جایز الناسزاتر از این کنید؟!

در دین و عقل و آئین آمده که تهمت، گناه است، گناه خیلی بزرگی هم هست، اما این نیز آمده که مسلمان نباید خودش را در معرض تهمت قرار دهد، که این هم به طریق اولی، اشتباه، بلکه گناه است. فحاشی البته که بد است، لیکن مع الاسف آقای هاشمی و خاندان اشرافی ایشان و آقازاده های بی ادب، بی شعور، مختلس و فتنه گرشان، مکرر در مکرر، خودشان را در معرض ناسزای آحاد ملت قرار داده اند. این وسط، گناهی اگر هست، بار عمده اش روی دوش خود آقای هاشمی است که با رفتار و گفتار خودشان، واجب النفرین ملت، بلکه جایز الناسزای توده ها کرده اند خودشان را. این نفرین و ناسزا را توی مخاطب می توانی بد و بیراه بخوانی، فحش بخوانی، تهمت بخوانی، توهین بخوانی، «ایران که باغ پسته بابات نیست» بخوانی، «تاجر ورشکسته، برگرد به باغ پسته» بخوانی… یا هر چیز دیگری که دلت خواست! توی خواننده می توانی راحت باشی! خوب یا بد، و درست یا نادرست، واقعیت این است که ملت، مجبورند، هر یک با زبانی، چیزهایی نثار آقای هاشمی کنند که لااقل اندکی دل پر دردشان خالی شود! به جبران خالی شدن دل پر درد ملت، خدا حتما خواهد بخشید خطای ملت را، که گناه ناسزا به آقای هاشمی، اصلا گناه ملت نیست، بلکه گناه خود آقای هاشمی است. این روزها، هر کس به زبانی به آقای هاشمی طعنه می زند؛ حالا یکی رکیک تر و گیرم یکی رقیق تر! مقصر اما خود آقای هاشمی است. ایشان، هر چند که ناسزا بد است، اما جایز الناسزا کرده اند خودشان را. در این منظومه، البته آنچه بی اهمیت است، این است که ایشان کنار ماکت امام، نشسته باشند، یا نشسته از راست، نفر اول کنار «حضرت آقا» باشند یا حتی کنار «ف. ه» و «م. ه» و هر کس و ناکس دیگری! مسئله از این حرف ها گذشته است! متاسفانه شرایط جوری شده که اگر هم الان، آقای هاشمی، نامه فدایت شوم به رهبر انقلاب، بنویسند، یا نه! نامه قربانت گردم به اوباما بنویسند؛ راهپیمایی ۲۲ بهمن بیایند، یا نه! آقازاده های بی ادب، بی شعور، مختلس و فتنه گرشان را روانه آشوب عاشورا کنند؛ هیچ توفیری در اصل معامله ملت با آقای هاشمی نمی کند!! رو شده چهره ایشان برای همه، اعم از دوست و دشمن و شهری و روستایی. پس بخوانید این نوشته را که من نیز اندکی می خواهم بکاهم از دردهای دلم!

یک: با عرض معذرت از حضرات اساتید، علمای اخلاق و دیگران از همین دست، بگذارید برای یک بار هم که شده، پرده برداری کنم از پشت صحنه یک بلوتوث. سال گذشته در همین روزها، برادر عزیز و بزرگ ترم، رزمنده همین ایام والفجر هشت، سعید تاجیک، اشتباهی کرد و در شهرری، «ف. ه» را با الفاظ ناپسندی نواخت! که البته ترکش هایش نگارنده این سطور را هم گرفت!

یک/ ۱: جالب بود؛ تقریبا همه کسانی که داشتند به سعید تاجیک تذکر می دادند که فحش، چیز بدی است، ترجیع بند ثابت حرف شان این بود که چرا به این آقای هاشمی… و… و… (نقطه چین ها، جای ناسزاها آمده است!!) همچین حرف هایی زده اید؟! نمی گفتند «ف. ه» فلان و بهمان، بلکه می گفتند آقای هاشمی… و… و…!! سئوال اساسی اینجاست: چه کرده آقای هاشمی با خود، که حتی علمای اخلاق هم، در وصف ایشان، گاه هست که نمی توانند زبان خود را کنترل کنند؟!!

یک/ ۲: می دانید قصه چیست؟! گاه هست که خود خدا هم به اینجایش می رسد و عمل عده ای از مثلا علما را با عمل حمار، مقایسه می کند. به همین نسبت، علمای اخلاق هم گاه هست که به اینجای شان برسد! همه ملت هم!! صرف نظر از اینکه چه کسانی در خلوت و چه کسانی در جلوت، و چه کسانی رکیک و چه کسانی رقیق، به آقای هاشمی بد و بیراه می گویند، اصل ماجرا این است که آقای هاشمی خودشان را جایز الناسزا کرده اند.

یک/ ۳: اما چرا، و با کدام رفتار و گفتار، آقای هاشمی، خودشان را جایز الناسزا کرده اند؟! این را حتما شرح می دهم، اما قبلش از مراکز نظرسنجی نظام مقدس جمهوری اسلامی می خواهم یک نظر سنجی، با ۲ سئوال برگزار کنند. اصلا این نظرسنجی را میان سبزها برگزار کنند و از ایشان بپرسند؛ اولا: آیا قبول دارید که آقای هاشمی خودشان را جایز الناسزا کرده اند؟! ثانیا: منفورترین سیاستمدار تاریخ جمهوری اسلامی کیست؟!

یک/ ۴: اگر بگوییم فتنه ۸۸ را آقای هاشمی با نامه سرگشاده اش کلید زد، سخن درستی است. نقش برجسته و پررنگ آقازاده های در اینجا می خواهم بگویم بی شرف خاندان اشراف هم بر احدی پوشیده نیست. خب! مقایسه کنید رفتار و گفتار عالیجناب راس فتنه و خاندان شان را که بدون تعارف، می خواستند سیدعلی را از تخت به زیر بکشند، با ۴ تا فحش سعید تاجیک! برای این دومی ۸ ماه زندان بریده اند، اما برای آن اولی چه؟!! مصلحت است یا منفعت است یا حکمت است یا بصیرت است یا صبر است یا اقتضای روزگار است یا بی عدالتی است، من نمی دانم! من فقط یک چیز می دانم؛ آقای هاشمی هنوز هم کنار «آقا» می نشیند و «ف. ه» و «م. ه» اراده درست و درمانی بر محاکمه شان نیست.(از یاد نبرید که حکم نمی دهم، فقط دارم گزارش می دهم!) در چنین شرایطی و با چنین حال و روزی، آیا اصلا ممکن است که تو از ملت بخواهی، احترام آقای هاشمی را نگه دارند؟!!

یک/ ۵: بغض، گاهی آنقدر حجیم می شود که بیرون نمی آید، الا با ناسزا. این اتفاق شاید البته درست نباشد، اما واقعیت دارد!

دو: آن روزها اما من، نوشته ای نوشتم که همه لابد خوانده اند و دیده اند و بنا به دلایلی، شاید من باب لوطی گری، آمدم و پشت سعید تاجیک ایستادم. هزینه اش را هم دادم. نمی پسندیدم و دور از معرفت می دیدم که همه فتنه ۸۸ خلاصه شود در گیر دادن به اشتباه یک بچه بسیجی. آن روزها البته در خفا، من نیز توصیه ای به سعید تاجیک کردم که امروز علنی اش می کنم. من به آقاسعید گل و گلاب، فقط یک چیز گفتم: حیف فحش نبود که حرام این «ف. ه» کنی؟!!

سه: آری! ناسزا را نباید حرام هر کسی کرد، که ناسزا هم برای خودش، سزایی و شانی و منزلتی دارد، اما از «ف. ه» که بگذریم، سخن از آقای هاشمی خوش تر است! آقای هاشمی از آنجا که خیلی انسان باحالی هستند و امام در به ثمر رساندن انقلاب، گاهی به ایشان کمک می کردند، اغلب اوقات، رفتار و گفتاری از خودشان بروز می دهند که جایز الناسزا می کنند خودشان را، و الا من که معتقدم حتی ایشان هم با همه بزرگی شان، لیاقت ناسزا و فحش این ملت را ندارند! اما چه می شود کرد که واقعیت، گاهی تلخ است و البته شنیدنی!

چهار: بگذار حدیث نفس بگویم. در خانه و خانواده و سر سفره پدر و مادری بزرگ شده ام که این بوده نتیجه اش؛ روزی در اوج فتنه ۸۸ در کوچه ای، با کسی، سبزی، جلبکی، منافقی، جوانی مثل خودم، هر که، دست به یقه شدم. هم می زدم و هم می خوردم! وسط این زد و خورد دیدنی، فحش بدی داد. بگذار راحت باشم؛ فحش پدر داد. به طرف گفتم: بیا منو بزن، اما فحش نده! فحش هم می خواهی بدهی، بده، اما لااقل فحش پدر و مادر نده!

پنج: در مذمت فحش و ناسزا، می توانم کتاب، رمان، قصه، حدیث و آیه بنویسم، اما در این باره که آقای هاشمی، خودشان را جایز الناسزا کرده اند، نیز!! عدالت که ظاهرا کاری با کار خاندان اشراف ندارد، اما در دیگ عدالت باز است، کجا رفته حیای آقای هاشمی؟! این کدام نمایش است که این چنین زبان ملت را باز کرده؟! این کدام نمایش است که جایز الناسزا کرده ایشان را؟!

پنج/ ۱: ملت، بسی مسرور از کنار رفتن دیکتاتور دانشگاه آزاد، بعد از دیکتاتورهای منطقه، هنوز خنده بر لب شان دائمی نشده، که شاهدند آقای هاشمی با نوعی دیکتاتوری، از امضای نامه آغاز به کار فرد جدید، شانه خالی می کند. اگر آقای هاشمی در این باره خیلی زور دارد، نتیجه بدیهی اش، این می شود که مردم، زور به زبان شان بیاورند و چیزهایی درباره ایشان بگویند که علی القاعده نباید بگویند! اما می گویند! مقصر این همه فحاشی و حرافی، رفتار و گفتار آقای هاشمی است. این که جای خود دارد! حتی معتقدم به جای سعید تاجیک، آقای هاشمی باید جور حکم بچه خوب شهرری را بکشند و ۸ ماه زندان بروند! چرا که آقای هاشمی، خودش، خودش را جایز الناسزا کرده!

پنج/ ۲: سال های سال است که آقای هاشمی از هر مسیری که در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت می کنند، با شعار توده ملت، علیه خودشان مواجه می شوند، اما برای اینکه در اخبار شبانگاهی، سه، شاید هم ۳ نشود، ایشان برای همان ملتی که علیه شان شعار می دهند، دست تکان می دهند!!! نتیجه طبیعی این عکس العمل، می دانید چیست؟!! این است: همان ملتی که تا پیش از این به شعار «هاشمی، هاشمی! بصیرت، بصیرت!» اکتفا کرده بودند، زیر لب، اما نه خیلی غیر واضح! چیزهای دیگری هم به ایشان بگویند!! محافظان آقای هاشمی در این باب می توانند ضمن صحه گذاشتن بر حرف من، حتی تا حد یک رمان پرفروش، مطلب بنویسند!!

پنج/ ۳: پیش از این گفتم که از دل چه سفره ای بیرون آمده ام، اما امسال، شب ۲۱ شاید هم شب ۲۲ بهمن که آقای هاشمی، ملت را به حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن دعوت کردند، مادربزرگ پیرم، که اگر به کسی «تو» بگوید، حتما ما گمان می کنیم به او فحش داده،(چرا که تا به حال، ندیده ایم به کسی «تو» بگوید!) چیزی خطاب به ایشان گفت که از نوشتنش معذورم اما محترمانه اش این می شود: «همین! فقط مانده که «تو» ما را دعوت کنی به راهپیمایی ۲۲ بهمن!!» آهای آقای هاشمی! من از شما شاکی ام؛ شما چرا و به چه حقی و با کدام رفتار و گفتار، تا این حد خودتان را جایز الناسزا کرده اید که حتی مادران شهدا هم نمی توانند شما را وصف کنند الا به ناسزا؟!! به راستی چرا؟!! چیست راز این همه نفرت و نفرین؟!! عجبا از روی شما! شما با کدام رو، جرئت می کنید که مردم را دعوت کنید به شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن؟!! چرا اینقدر برای خودتان فحش می خرید؟!! شما علیه همین ۲۲ بهمن و صاحبش، نامه سرگشاده نوشتید! پس اگر روی شما زیاد است، من نمی توانم جلوی زبان مادربزرگم را بگیرم! و عن قریب است دیگر حتی نتوانم جلوی زبان قلمم را بگیرم!!

پنج/ ۴: بی شمار است مثال هایی از این دست. آقای هاشمی در اوج فتنه ۸۸ ادعا می کند که «ف. ه» برای خوردن ساندویچ به خیابان انقلاب رفته، نه آشوب! اگر سیاست و حرافی، تا این حد، بی پدر و مادر است، پس سعید تاجیک هم علیه «ف. ه» داشت «یاسین» می خواند و فحش نمی داد!! مادربزرگ من هم داشت صلوات می فرستاد برای شما!! به خدا آقای هاشمی! اگر ما قبول کنیم که هیچ چیز به نام شما و خاندان تان و آقازاده های تان نیست، اما مع الاسف در خرید فحش و ناسزای این ملت، انصافا خیلی چیزها به نام شماست!! این یکی را شما زیادی خرید کرده اید!

پنج/ ۵: حتی طرز نشستن شما در جمع بزرگان، حتی خاطره تعریف کردن تان از انقلاب، چیزی جز خریداری فحش توسط این ملت نیست!! این یکی را مختصر و مفید می گذرم و شرحش نمی دهم!

پنج/ ۶: شما در یکی از آخرین شاهکارهای تان، به استفاده از ماکت امام در ایام دهه فجر، انتقاد کرده اید. ماکت درست کردن از امام که البته کار نادرستی بود، اما این کار نادرست به شما چه ارتباطی دارد؟!! صرف نظر از عکس های خود شما با این ماکت، به شما و با عرض معذرت، باید گفت: ساکت! شما اگر نگران شان امام بودید، به نائبش، نامه سرگشاده نمی نوشتید! دغدغه امام دوستی شما، آن روز که همسرتان از منافقین خواست علیه انقلاب اسلامی خمینی، «بریزید به خیابان ها»، کجا رفته بود؟!! آن روز که بی شرف های ساندویچ خوری از قبیل آقازاده های خودتان، مشغول آتش زدن عکس امام بودند، چرا کلفت نکردید رگ گردن تان را؟!! نه! مردم باور نمی کنند این ژست های شما را. پس لطف کنید و این همه ناسزا نخرید! زبان این ملت، مو درآورده که چگونه بنوازد خاندان اشرافی شما را! حالیا که ملتی مانده اند با کدام ناسزا، سزای اعمال شما و خاندان تان را بدهند! هیچ ناسزایی آرام شان نمی کند! هیچ فریادی! هیچ دادی! با این همه بیداد، مانده اند ملتی چه کنند؟!

پنج/ ۷: دسته گل جدید شما، اما از همه جالب تر است. شما ادعا کرده اید که از امیرکبیر، بیشتر کار کرده اید!! اگر منظورتان از «کار»، فتنه گری، رواج مصلحت پرستی، نماد بی عدالتی، خوی اشرافی، گنده گویی، له کردن چرخ زندگی پابرهنه ها به اسم سازندگی، پرورش آقازاده های اسوه ادب و ساندویچ خوری، تلاش برای مادام العمر کردن ریاست جمهوری، و سفر خاندان تان به کیش و دوبی و اروپا و کوفت و زهرمار است، امیرکبیر که سهل است، مالک اشتر نخعی هم به گرد پای شما نمی رسد!!! شما البته در خریدن ناسزای این ملت هم، خیلی بیشتر از امیرکبیر کار کرده اید!!! و اما شما کجا و شهید فین کاشان کجا؟!! شما «امیرصغیر» هم نیستید، چه رسد به «امیرکبیر». امیرکبیر، القاب و عناوین را حذف کرد، اما شما همه رفتار و گفتارتان، گرفتار همین القاب و عناوین است! امیرکبیر، دارالفنون تاسیس کرد، اما دارالفنون، دانشگاه آزاد نبود! جای پارو کردن پول ملت و در شیشه کردن خون ملت نبود! شما کجا، و آن امیر یکه تاز دوران کجا، که هر صبح خود را فقط و فقط با «زیارت عاشورا» آغاز می کرد؟!! امیرکبیر دوران ما، مصطفی احمدی روشن است، نه شما! امیرکبیر به فکر امتیاز دادن به بیگانه نبود، اما شما، اگر خامنه ای نبود، وا داده بودید در بحران سفرا! یادتان که هست؟!! جایز الناسزا می کنید خودتان را شما! استادید در این کار! ادعا می کنید که؛ «آزادی و توسعه سیاسی، در دوره خاتمی، مدیون دوره ریاست جمهوری من بود!!» پس بگذارید بگویم که وزرای مشترک شما و خاتمی، اتفاقا بارها و بارها اعتراف کرده اند که هم شما و هم خاتمی، مشی دیکتاتوری داشتید! و متاسفانه هنوز هم دارید! و چون دارید، و چون چنین دروغ می گویید، و چون چنین است رفتار و گفتارتان، ناچارم که باز هم تیتر مطلب را برای تان تکرار کنم و شما را نصیحت کنم که: «آقای هاشمی! چه اصراری دارید خودتان را جایز الناسزاتر از این کنید؟!»

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

این نوشته کامل نمی شود الا به یک تذکر و یک یاد.

تذکر/ من البته می فهمم نظام را، حتی قوه قضائیه را که گاه باید عدالت را همراه با عناصر حکمت و مصلحت، اجرا کند. باور کنید حتی حدس می زدم که در روز میلاد رسول خدا، آقای هاشمی، عاقبت آفتابی شود در بیت رهبری. مدت ها بود که آقای هاشمی داشت یک جور دیگر می رفت، نیاز داشت به این راه، و به کوی «حضرت ماه». به اینکه مثلا من هنوز هستم! و من هم هستم! اتفاقا دم امام خامنه ای گرم، که مقتدر است و کاری می کند که حتی، کسی در مایه های آقای هاشمی هم، وقتی می خواهد آفتاب بگیرد، ناچار شود بیاید زیر نور ماه! دم «سیدعلی» گرم، که بدون عمل به حتی یک توصیه امثال آقای هاشمی، فتنه را با یوم الله ۹ دی ملت، جمع کرد؛ یعنی گذاشت به اسم ملت تمام شود. در عظمت، شکوه، اقتدار و فرماندهی بی مثال مولای عاشورایی ما همین بس، که حتی مردودین فتنه ۸۸ هم می آیند و زیر نور ماه، آفتاب می گیرند. این چنین بزمی، از هزار «غلط کردم» برای اهل فتنه بدتر است. ما خوب می فهمیم آنچه را که خوب می بینیم! آری! ما درک می کنیم نظام را، حتی دستگاه محترم قضایی را، اما آنچه درک نمی کنیم اصرار بیش از حد بعضی هاست به خریدن بد و بیراه این ملت! ما پررو بودن این جماعت را، درک نمی کنیم! ما البته چیز دیگری که درک می کنیم، این است: عدالت در جمهوری اسلامی، اغلب اوقات، با رعایت ۲ عنصر حکمت و مصلحت اجرا می شود، لیکن وقتی که یوسف زهرا بیاید، اعتقاد ما بر این است که عدالت، فقط و فقط با رعایت «عنصر ذوالفقار» اجرا می شود. آن روز، با همین چشمان خودمان، دچارشدگان به نفرین مادران شهدا را قشنگ خواهیم دید. البته بعضی ها چون از امیرکبیر هم بیشتر کار کرده اند، خوب است از هیچ چیز نگران نباشند و با ما «دعای فرج» بخوانند.

یاد/ خدا رحمت کند گذشتگان شما را. عمه مرحومه ای داشتم که از فرط دوراندیشی، شعارهای ملت در یوم الله ۹ دی را همان سال های نخستین عصر سازندگی نثار آقای هاشمی می کرد. آن روزها تازه به سن سیاست پا گذاشته بودم و گاهی البته با عمه ام بحث می کردم، اما حکایت همان واعظین اخلاق به سعید تاجیک، که اوایل این نوشتار، وصف شان رفت، آخر همه مباحثم، به خدابیامرز عمه ام می گفتم: این همه علیه شما حرف زدم ها، اما خداوکیلی، این مرد(منظورم آقای هاشمی است!) اصلا به دلم نمی نشیند! اصلا فکر می کنم حق با شما باشد عمه جان! عمه جان من حالا کنار همسر شهیدش، یک ردیف آن طرف تر، در جوار رحمت خدا آرمیده است، و من هر وقت بهشت زهرا می روم، اول کاری که می کنم، رفتن بر سر مزار عمه جانم است که درود بفرستم بصیرت قدیمی اش را. هنوز مانده بود که «م. ه» در سال ۸۳ بگوید؛ «اگر پدرم رئیس جمهور شود، قانون اساسی را به ضرر اختیارات رهبری تغییر می دهد» و هنوز مانده بود که «ف. ه» در سال ۸۸ بگوید؛ «ما اصلا رهبری را نمی شناسیم. دوره ریاست جمهوری پدرم و آقای خاتمی هم همین طور بود» و هنوز تا «نامه سرگشاده» خیلی مانده بود که آن مرحومه مغفوره می گفت: این آدم که من دارم می بینم، صندلی «آقا» را نشانه گرفته!

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. آذرخش می‌گوید:

    بسم الله…
    مگه از اینم جایزالناسزاتر می شه؟!!

  2. سیداحمد می‌گوید:

    حرص دنیا با آدم، چه ها که نمی کند؟!

  3. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    یک زمانی بود بچه بودم و زمان ریاست جمهوری این دامت برکاته جایز الناسزا

    وقتی پشتش حرف می زدند و ناسزا می گفتند ناراحت می شدم که ای بابا اینا ضد انقلابند.
    الان گمانم باید توبه کنم از اون فکر و از اون حرف……………

    البته اونایی که اون موقع به او می گفتند حالا به همه می گویند. حالا ضد انقلاب ترند ولی در مورد “…….” اشتباه نکرده بودند!!!!!

  4. هوشنگ می‌گوید:

    با خودم فکر میکردم چه نظری بگذارم که حق مطلب تا حدی ادا شود که ناخودآگاه این جمله به ذهنم رسید: من چه گویم که تو خود کوه کلامی!

  5. باران می‌گوید:

    بعضیا اینقدر پولشون زیاد شده دیگه نمیدونن چکارکنن‏! ناسزا میخرن‏!‏‏!‏‏!‏

  6. عمار می‌گوید:

    نمیدانم چرا ما خانوادگی، از اول هم از این مرتیکه خوشمان نمی آمد!!!!! الان که دیگه جای خود داره! نمی دانید فشار خونم تا چند هزار میره، وقتی این یارو را مظلومانه تو بیت میبینم!!!!
    متنتون خیلی جالب بود. دقیقا حرف دل ما بود به این جماعت!

  7. عباس اسلامی می‌گوید:

    سلام حسین جان
    داشتم تصورت می کردم زمانی را که داشتی این مطالب را می نوشتی
    چهره ای مصصم با پیشانی عرق کرده و ابروهای درهم گره خورده،
    اراده ای محکم و استوار در قلمی آتشبار

    رمی جمراتت قبول حق پسر

  8. عباس اسلامی می‌گوید:

    واقعا که چه نکته ای گفتی:

    در دیگ عدالت باز است!!!!
    کجا رفته حیای آقای هاشمی

  9. سیده زهرا می‌گوید:

    …………………………………………………

  10. ساحل می‌گوید:

    بسیار عالی
    خدا کنه ما اسیر دنیا نشیم

  11. شیوا می‌گوید:

    ذلیل که هست خدا لعنتش کنه

  12. ف. طباطبائی می‌گوید:

    “امیرکبیر دوران ما، مصطفی احمدی روشن است، نه شما!”

    چنان عالی نوشتید که متحیرم!!

  13. ف. طباطبائی می‌گوید:

    جدا بیان قوی و زیبائی دارید.
    گرچه قوه قضائیه همچنان به مصلحت سنجیش ادامه میده ولی این متن شما حرف دل اکثریت مردم بود. شک نکنید.
    حرف دل همه ما…
    خدا قوت آقای قدیانی.

  14. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ارحم الراحمین**

  15. اندیشه می‌گوید:

    سلام!
    مطمئنم خیلی زود به خاطر حرف حق و جگر خنک کنی که زدید، فیلتر می شید. مگه اینکه از دست قوه قضاییه در برید!
    قلم خودتون رو واسه این خاندان، کثیف نکنید. حیف نیست قلمی که واسه شهدا مینویسه، واسه کسی بنویسه که پا روخون شهدا گذاشته؟!

  16. پدیده می‌گوید:

    تا وقتی هاشمی زنده است، همه کارهای تاریخ انقلاب را بنام خودش خواهد خواند. پس فردا میگوید تمام خدمات دولت های نهم و دهم هم ریشه در دولت من داشت و البته تمام کارهای بزرگ انجام شده در تاریخ ایران در برابر فعالیت های ایشان حقیر خواهد بود!

    آقای قدیانی! جا داره اسم این موجود “فرعون داخلی” گذاشته شود.

  17. میلاد پسندیده می‌گوید:

    تا نهضت زنده است، هاشمی هم زنده است… و آنگاه با ظهور بقیةالله، دیگر زنده نیست.

    هی می نویسم… پاک می کنم… جز با فحش نمی توان کامنت گذاشت!! اما همین را قبول کنید.

  18. جماران می‌گوید:

    بیدار شو اى یار، از این خواب گران… بنگر رخ دوست را به هر ذرّه عیان
    تا خوابى، در خــودىّ خود پنهانى… خورشید جهان بُوَد ز چشم تو نهان

    “امام روح الله”

  19. سیداحمد می‌گوید:

    “عدالت که ظاهرا کاری با کار خاندان اشراف ندارد، اما در دیگ عدالت باز است، کجا رفته حیای آقای هاشمی؟!”

    مصلحت سنجیِ بی حد و حسابِ عدالت، ایشان را به شدت بی حیا کرده است!

  20. سیداحمد می‌گوید:

    “ملت، بسی مسرور از کنار رفتن دیکتاتور دانشگاه آزاد، بعد از دیکتاتورهای منطقه، هنوز خنده بر لب شان دائمی نشده، که شاهدند آقای هاشمی با نوعی دیکتاتوری، از امضای نامه آغاز به کار فرد جدید، شانه خالی می کند.”

    این مسئله، واقعا این روزها ذهنم را درگیر کرده است!
    صدای هیچ کس هم در نمی آید! بعضی ها منتظرند چیزی شبیه به بلوتوث شهر ری پخش شود تا فریاد وااسلاما سر دهند؛
    اما در برابر شاهکارهای رفسنجانی، صدایشان در نمی آید!

  21. سیداحمد می‌گوید:

    پنج/ ۷ را هم عالی بیان کردید؛
    یعنی به بهترین نحو ممکن!

    متن سنگینی بود!
    ممنون سالار…

  22. سیداحمد می‌گوید:

    “در عظمت، شکوه، اقتدار و فرماندهی بی مثال مولای عاشورایی ما همین بس، که حتی مردودین فتنه ۸۸ هم می آیند و زیر نور ماه، آفتاب می گیرند. این چنین بزمی، از هزار «غلط کردم» برای اهل فتنه بدتر است.”

  23. شفا می‌گوید:

    خدا همه را شفا بدهد از جمله مریض منظور

  24. سلاله 9 دی می‌گوید:

    و ما نیز…

    عن قریب است دیگر حتی نتوانیم جلوی زبان کامنت مان را بگیریم! که البته تلاش می کنیم که بگیریم.

    تکرار چند باره عبارت “آقازاده های بی ادب، بی شعور، مختلس و فتنه گرشان” به جا بود. حق شان است…
    متن، درخور شان و منزلت این خاندان بود. ممنون.

  25. شهوت قدرت چه کارا که با آدمی نمی کنه! این هاشمی از کجا رسید به کجا؟ خدایا همه ما رو عاقبت به خیر کن…

  26. سلاله 9 دی می‌گوید:

    “کسی در مایه های آقای هاشمی هم، وقتی می خواهد آفتاب بگیرد، ناچار شود بیاید زیر نور ماه! دم «سیدعلی» گرم، که بدون عمل به حتی یک توصیه امثال آقای هاشمی، فتنه را با یوم الله ۹ دی ملت، جمع کرد؛ یعنی گذاشت به اسم ملت تمام شود.”

    قسمت تذکر متن، از آن جاهایی است که باید گفت: بر خامنه ای، رهبر خوبان، صلوات.

    *اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم*

  27. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۵۰* امیرالمومنین على علیه السلام:

    اوج حیا این است که آدمى از خودش حیا کند.

    (غررالحکم، ج۴، ص۳۷۳)

  28. برف و آفتاب می‌گوید:

    این متن رو باید تو ذهنمون ترجمه کنیم. یعنی به جای نقطه چین ها، هر چی که دلمونو خنک می کنه، و به جای ناسزاهای رقیق، غلیظ ترش رو بذاریم!

    با خوندن نوشته های شما حرص و هیجان آدم آروم میشه. ما سلامت روان مون رو مدیون شما هستیم! باور کنید!

  29. sarbaze1404 می‌گوید:

    سلام داداش. دمت گرم؛ با اینکه خیلیا میگن نباید به تن هاشمی پیراهن شماره ۱۰ جبهه ی!!!!!!!!!! فتنه گرا رو پوشوند و خواه ناخواه، مانع ناسزا گفتنش میشوند، بنده موافقم که باید افرادی نظیر حسین قدیانی باشن با این قلم(داداش حالا که تاییدت کردم برو حالشو ببر و بر این مشی عالیت پایدار!!!!!!!!!! باش).
    یا علی

  30. یا حسین می‌گوید:

    “اتفاقا دم امام خامنه ای گرم، که مقتدر است و کاری می کند که حتی، کسی در مایه های آقای هاشمی هم، وقتی می خواهد آفتاب بگیرد، ناچار شود بیاید زیر نور ماه!”

    باورم نمیشه متنی به طول ۸ وجب رو یه نفس خوندم. احتمالا شما هم یه نفس نوشتید!

  31. مجنون می‌گوید:

    سلام
    فقط میتونم بگم ناز شستت!
    وقتی مطالبت درباره دامت برکاته را میخونم، یه ذره دلم خنک میشه.
    البته فقط یه ذره! چون این آتیشی که این جناب و خاندانش به دل ما زده ……..
    راستی یه خواهش با این که میدونم خیلی سرتون شلوغه ولی خواهش میکنم یه سری به وبلاگم بزنید و راهنماییم کنید.
    اگه رسیدید!
    یا علی

  32. چشم انتظار می‌گوید:

    در خصوص این متن وزین، که وزانتش اگر بیشتر از وزن دارایی ها، خاطرات و ناگفته های هاشمی ….الله علیه نباشد، یقینا” کمتر نیست، (قیاس مع الفارق بود ببخشید!) باید گفت:
    داداش حسین، چه حس مشترکی. و من مطمئنم این حس در وجودِ بی… اِ ببخشید، ذی وجود خود اعمی حضرت! کاملا” نهادینه شده. و احتمالا” در خفا، جدای از الهامات درونی و اوهامات بیرونی، فایلی هم برای خود ناسزا گویی، دارند!!

  33. حنظله می‌گوید:

    طیب الله برادر

    من یه آدم خرافاتی هستم؛ اگه اتفاق ناگواری برای داداش حسین ما بیافته مثلا یه نفر با ماشین بهش بزنه یا توی بازداشتگاه، مواد شوینده بخوره و یا صاعقه به اون بزنه، ما یقینا عالیجناب دامت برکاته و اطرافیانش رو مقصر می دونیم؛ گفته باشم!
    ولی اخوی جدی جدی الان بدجوری نگران سلامتی شما هستم. مراقب باش یک وقت بلایی سرتان نیاورند.

  34. بی تاب هویزه می‌گوید:

    عجب تیتری!!!!!!!!!!!
    دو تا سرباز خط مقدم، زدید به دل عملیات شناسایی.
    جوهر قلم تان مستدام.

  35. بی تاب هویزه می‌گوید:

    “حیف فحش نبود که حرام این «ف. ه» کنی؟!!”

    هییییییییییییییییییییی! یعنی آخرش بود!

  36. ترگل می‌گوید:

    بالاخره اتصال به اینترنتم بعد از ماه ها برقرار شد!

    جیگرم خنک شد با این دل نوشت؛
    دلم برای دیدگاه نوشتن تنگ شده بود.

  37. ترگل می‌گوید:

    داد بزنین دزد، طرف موضع میگیره خودش!

  38. ترگل می‌گوید:

    محبوبیت رو باید در ۲۲ بهمن دید. هیچکی اطراف این حضرت رفسنجانی نبود؛ معلوم نبود برای کی دست تکان می داد!

  39. سلام گلم؛
    وقتی اسم امثال “ه اش می” و “خ ا ت می” تو قطعه ۲۶ می بینم گریه ام می گیرد، این محیط مقدس جای شهدا و امامشان و حضرت ماه است.

  40. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    سلام و عرض ادب.
    متن وزینی بود. سپاسگزارم. آغاز و پایان خوبی داشت.
    رفتار های این جناب و مصلحت سنجی مسئولین در برابر ایشان، باعث شده آدم مجبور به فحش دادن شود.
    هر حرفی که می زند و در هر زمینه ای که اظهار نظر می کند، فقط مجبوریم بگوئیم:
    لطفا شما حرف نزن!
    خودش حرمت را شکست. تنها و تنها مقصر خودش است.

  41. پرستوی مهاجر می‌گوید:

    اللهم و من ارادنی بسوء فارده و من کادنی فکده و اجعلنی من احسن عبیدک نصیبا و ….
    خدایا و هرکه به من بد بیاندیشد تو مجازاتش کن و هرکه مکر ورزد تو به کیفرش برسان و …
    خطاب به ملک عبدلی آخرین پادشاه عربستان!
    این فراز یکی از فرازهای عاشقانه دعای کمیل است که از آقایمان حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به شیعیانشان رسیده است و ما با آن دشمنانمان را به لطف خدا کله می کنیم از بابت ۱۸٫۰۰۰٫۰۰۰ دلاری که به وطن فروشان خارج نشین اهدا کردی مطمئن باش فرعون بعدی که کله می شود خودتی به امید خدا.
    آقای قدیانی متنتان بسیار عالی بود بخصوص پنچ/۷
    دوستان موفق و مؤید باشید برای همسنگرانتان که پنجشنبه و جمعه آزمون کارشناسی ارشد دارند دعا کنید.

  42. پاییز می‌گوید:

    عدالت در جمهوری اسلامی، اغلب اوقات، با رعایت ۲ عنصر حکمت و مصلحت اجرا می شود، لیکن وقتی که یوسف زهرا بیاید، اعتقاد ما بر این است که عدالت، فقط و فقط با رعایت «عنصر ذوالفقار» اجرا می شود. آن روز، با همین چشمان خودمان، دچارشدگان به نفرین مادران شهدا را قشنگ خواهیم دید. البته بعضی ها چون از امیرکبیر هم بیشتر کار کرده اند، خوب است از هیچ چیز نگران نباشند و با ما «دعای فرج» بخوانند…

  43. پاییز می‌گوید:

    هنوز مانده بود که «م. ه» در سال ۸۳ بگوید؛ «اگر پدرم رئیس جمهور شود، قانون اساسی را به ضرر اختیارات رهبری تغییر می دهد» و هنوز مانده بود که «ف. ه» در سال ۸۸ بگوید؛ «ما اصلا رهبری را نمی شناسیم. دوره ریاست جمهوری پدرم و آقای خاتمی هم همین طور بود» و هنوز تا «نامه سرگشاده» خیلی مانده بود که آن مرحومه مغفوره می گفت: این آدم که من دارم می بینم، صندلی «آقا» را نشانه گرفته!

    عالی بود. واقعا متن دهن قفل کنی بود. آخه آدم چی بگه. منم همون کامنت آقای “هوشنگ” و “عباس اسلامی ـ اولیش”

  44. لبیک یا حسین می‌گوید:

    وقتی یوسف زهرا بیاید اعتقاد ما بر این است که عدالت فقط و فقط با رعایت عنصر ذوالفقار اجرا میشود.

  45. لبیک یا حسین می‌گوید:

    راستی تا متن را نخوندم نفهمیدم عنوان را چه جوری باید بخوانم!

  46. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    خطاب به اکبر:

  47. همکار عمه می‌گوید:

    مثل این که بصىرت در خاندان شما ارثى است!
    خدا حفظ کند مادر بزرگ عزىزتان را و بیامرزد عمه خوش اخلاق، مؤمن باتقوى، صبور و بابصیرت تان را. چه خون ها که در دل پردردش موج نزد از فتنه ٢ خرداد که باز کلیدش را همین آدم زد در نماز جمعه آن روزها از ٢ طرف میخوردیم! وقتى بابصیرت مثال زدنى اش می گفت: خاتمى همان رفسنجانى است
    آخر، آن روزها آقایان اصلاح طلب با بزرگترین دروغ تاریخ که عبارت بود از «مخالفت با رفسنجانى» رأى ملت را
    دزدیده بودند! به خاطر همین است که حالا فریاد اى دزد و اى دروغ شان بلند است!
    اما شاهد که از تو خونه دربیاد، قاتل جون میشه!

    بله آقاى راس فتنه! وزرای شما وزرای خاتمى بودند و معاونتان و همه آقایان اصلاح طلبى که امروز مزورانه جیغ بنفش فتنه گرى میکشند، همه عصبانیت شان از این است که چرا ملت فهیم ایران عباى رفسنجانى را روى دوش موسوی دیدند و کلاه ٢ خرداد به سرشان نرفت.

    جناب قدیانى!
    نوشته شما مرحمى بود بر کهنه ترین و عمیق ترین زخم وجودمان؛ «مردیم بس که خون دل خوردی».
    فکر مى کنم که عمه خانم مرحومتان هم از آن اعلى علیین با اجازه خدا «قهقهه مستانه» زدند.
    براى شادى روح بانوى بصیر فرهیخته و معلم مرحومه، فاطمه قدیانى؛ دبیر فهیم دبیرستان حضرت فاطمه شهرک اکباتان، فاتحه و صلوات.
    حسین قدیانی: ممنون همکار عمه! لطف کردید با این کامنت تان! و شرمنده فرمودید!

  48. سیداحمد می‌گوید:

    خواندن مطلب به شدت باعث می شود کینه های آدم نسبت به این شخص فوران کند!
    فحش هم که نمی توانیم بدهیم!
    بنده خدا مرتضی دچار خودسانسوری شدید شد!!!

    دخترش در روز عاشورا دستور حمله به عزاداران حسینی را صادر می کند و آنوقت خودش ادعای امیرکبیر بودن دارد!!!
    به قول یه بنده خدا… وا عجبا!!!

  49. سوگند می‌گوید:

    بعضی مواقع بزرگترها مواردی را می بینند، که اصلا به ذهن ما خطور هم نمی کند. شما در مورد عمه بزرگوارتان گفتید و من هم دقیقا یاد یکی از اقوام نزدیکم افتادم.

  50. به جای امیر می‌گوید:

    سوسیس ! (گفت و شنود)

    گفت: پس چی شد؟!
    گفتم: چی؟ چی شد؟!
    گفت: مگر امیرارجمند و مزروعی نمایندگان موسوی و خاتمی در خارج کشور برای روز ۲۵ بهمن تظاهرات سکوت اعلام نکرده بودند؟! پس چی شد؟!
    گفتم: ای بابا! لوطی خوش آب و هوا! گروه های اپوزیسیون این دو نفر را نفوذی وزارت اطلاعات می دانند و هشدار داده اند که پیشنهاد آنها ترفند دیکته شده وزارت اطلاعات است.
    گفت: حالا تظاهرات سکوت یعنی چی؟!
    گفتم: اعلام کرده بودند که هواداران جنبش سبز اعتراض خود به جمهوری اسلامی را در پیاده روها و یا کتابخانه دانشگاه ها با حفظ سکوت اعلام کنند!
    گفت: مگر بقیه مردم در پیاده روها جیغ می زنند و راه می روند؟! شرط حضور در کتابخانه ها هم سکوت است.
    گفتم: چه عرض کنم؟! خل و چل تر از آنها خودشان هستند. یکی از اراذل و اوباش وارد کتابخانه شد و با صدای بلند گفت؛ آقا! ساندویچ سوسیس داری؟ مدیر کتابخانه گفت؛ هیس! هیس! اینجا کتابخانه است، نباید بلند صحبت کنی و یارو صدایش را آورد پایین و یواشکی پرسید؛ ساندویچ سوسیس داری؟!

  51. آذرخش می‌گوید:

    لا اله الا الله!
    خدایا نسل این خاندان بختک رو از روی زمین بردار و ملتی رو شکرگزار کن!!!

    در ضمن رحمت به روح پاک عمه تون که سال ها پیش این روزها رو می دیدن.

  52. جلال معترف می‌گوید:

    فقط داداش حسین ماست که میتونه اینطوری حرف دل بزنه.
    آبی بود که بر آتش دلم ریخیتی مومن.

    هاشمی
    خودت کردی که لعنت بر خودت باد!!

    داداش حسین یه دونه ای به مولا.

  53. عباس اسلامی می‌گوید:

    با آل علی هر که درافتاد، ور افتاد.

  54. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    سلام
    یه پیشنهاد برای بچه ها!
    همه میتوانند هرچه دلشان میخواهد را باصدای بلند پای مانیتور بگویند و جایش نقطه چین بگذارند. این طوری مقدار جایز الناسزایی ایشان دستمان می آید.

    این طوری: …………………
    …………………………..
    ………………………….

  55. سیده زهرا می‌گوید:

    ………………………………………………….

  56. عمار می‌گوید:

    قسمتی از وصیت نامه شهید میر هادی خوشنویس فرمانده تیپ سوم لشگر ۲۵ کربلا:
    “خدایا! به تو شکایت می آورم از کسانی که، خود را مسلمان می دانند لکن همانند کوفیان امام را نمی شناسند. خدایا به تو شکایت می کنم از کسانی که، خود را مسلمان تصور می کنند در حالی که ذره ای از ثواب و پاداش و وعده داده شده تو را باور ندارند. خدایا شکایت می کنم از کسانی که قرآن، کتاب پاک تو را، می خوانند اما به گفته هایش اعتماد نمی کنند. قرآن تو را تلاوت می کنند اما حق و باطل را جدا نمی کنند.”

  57. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا حی و یا قیوم**

  58. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    همانا لذتی که در فحش دادن به منافقین هست، در درود فرستادن
    بر مسلمین نیست!
    ان الله یحب المتفحشین علی الکفار و المنافقین!

  59. محسن فریدونی می‌گوید:

    سوره اهل ولا سید علی
    یار شاه کربلا سید علی

    دشمنت را خسته راحت کرده ای
    عالمی را مات راهت کرده ای

    لال کردی تو زبان فتنه ها
    یا علی گفتی میان فتنه ها

    حق آقایی به جا آورده ای
    سایه ی روی سرم خامنه ای

    یار مایی در زمان بی معین
    نقطه ی بشکفتن حق در زمین

    یاد ما دادی تو راه و چاه را
    از غمت تنها سرودی آه را

    لب گشایی بهر جنگ آماده ایم
    خاطرت آسوده ایران زاده ایم

    آبروی مسلمین سید علی
    مرد مردان زمین سید علی

    نام و جان در راه ایمان می دهیم
    هر چه می خواهی بگو آن می دهیم

    از بصیرت گفتی و من با همان
    یکه تازی می کنم بر دشمنان

    (به حرف اول هر مصراع توجه کنید!)
    (سید علی حسینی الخامنه ای)

    شاعر : محسن فریدونی
    http://www.Moshtagh.Pelakfa.Com

    پست تان را خواندم برادر قدیانی؛
    نمی دانم چرا احساس کردم این شعر هم یک ناسزاست به آقای جایزالناسزا.
    شما چطور؟

  60. اشلو می‌گوید:

    داش حسین قدیانی کمی آهسته تر…
    واقعا که دفاعتان از ناسزا دهندگان به آقای هاشمی و نیز دفاعتان از ریاست جدید و فامیل باز دانشگاه آزاد شرم آور است

  61. مسعودساس می‌گوید:

    قبول باشه
    خدا چیزش کنه این صغیره رو!

  62. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۵۱* پیامبر اکرم صلى‏ الله ‏علیه و‏ آله:

    هر که تکبر کند، خدا پستش گرداند؛ او در چشم مردم کوچک است و در خیال خودش بزرگ.

    (کنز العمال، ح۵۷۳۷)

  63. مرتضی اهوازی می‌گوید:
  64. یه سوال می‌گوید:

    یعنی همه خوننده های وبلاگت موافق حرفات هستند؟ هیچ کس نیست که حرفاتو نقد کنه یا تو فقط موافقاتو تایید می کنی؟

  65. یه سوال می‌گوید:

    امیدوارم فقط از سوالم عصبی نشی چون متوجه شدم خیلی دوست نداری نقد بشی

  66. چشم انتظار می‌گوید:

    الحق والانصاف، زیبا و دشمن شکن و امیدوار کننده و غرور آفرین صحبت کرد رییس جمهور، در سازمان انرژی اتمی ایران.
    اما! ای کاش در خصوص بعضی موارد، نمی کرد آن کارهایی که نباید می کرد. و می کرد آن کارهایی را که باید می کرد.

  67. معین می‌گوید:

    سلام
    بد بد بد
    من باب مخالفت نظر می دهم که این گونه سخن را شخصا نمی پسندم.

    تذکر: فکر نمی کنم ملتی که به فرموده امام راحل برتر از امت زمان رسول الله است، به این راحتی که شما گفتید فحش و… نثار شخص مذکور کنند. ملتی را که پیامبران، آرزوی داشتن آنها را داشته اند، هر چه داد دارند سر امریکا و اسرائیل میزنند، تازه! فحش و تهمت و توهین و الخ هم نه، داد، داد، برای حرکت به سمت حکومت عدل و داد. چه اصراری دارید ملت ایران را اینگونه توصیف کنید؛ مگر ما با کسی کینه و دشمنی شخصی داریم؟ اگر برای اسلام، سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم، پیدا کنیم، هیچ وقت به اینجایمان نمی رسد. اون آیه ای را که فرمودید، هم ببینید استاد پناهیان چگونه توضیحش را بیان می کند و از خدا به این راحتی مایه نگذارید.
    موفق باشید.

  68. حسام می‌گوید:

    رهبرم فرمودند: به مسئولین نظام تا وقتی که در مسند امور هستند توهین نشود.
    یا من معنای ولایت پذیری را نمی فهمم یا شما.
    در رفتار خود تجدید نظر کنید.
    در ضمن، سخنان مادر بزرگ یا عمه ی شما وحی منزل نیست. هر کسی رای و نظر خود را دارد.

  69. سیداحمد می‌گوید:

    جناب حسام؛

    آقای قدیانی کجای این نوشته به کسی توهین کرده اند؟! یعنی شما معتقدی «م. ه» مختلس به معنای دزد اموال عمومی نیست؟! یعنی شما اعتقاد داری پول بیت المال را خرج فتنه آفرینی و کمک به اراذل و اوباش نکردند؟! وانگهی! کی و کجا آقای قدیانی گفته اند که نظر اقوام شان، وحی منزل است؟!!! و اما از نظر «آقا» به هیچ کس نباید توهین شود، نه فقط مسئولین نظام. بگذریم که متاسفانه بعضی ها خودشان را جایز التوهین کرده اند که این البته، ربطی به آقای قدیانی ندارد!

    جناب معین؛

    اینکه باید هر چه فریاد داریم بر سر آمریکا و اسرائیل بکشیم، درست! اما امام نیز گاهی علیه اسلام مرفهمین بی درد، فریادهای زیادی می کشیدند. درباره تفسیر حاج آقا پناهیان از آیه مربوطه نیز، اتفاقا نظر آقای قدیانی در این متن، چکیده و خلاصه ای از همان تفسیر است. یعنی می فرمایید همه این دروغ ها و فتنه آفرینی ها و قانون گریزی ها را ببینیم و هیچ واکنشی نشان ندهیم؟!! اینقدرش را که آقای قدیانی نوشت، لطف می کنید اگر دریغ نفرمایید از ما!!

  70. سیداحمد می‌گوید:

    واقعا مانده ام از بعضی ها که چرا چماق ادب شان فقط بر سر ما و البته بی خود و بی جهت، بلند است؟!!

    زمانی که خاندان اشراف، دروغ می گویند، تهمت می زنند، علیه رهبر، درشت گویی می کنند، علیه انقلاب اسلامی و این همه خون، آشوب می کنند، از زیر تیغ عدالت، فرار می کنند، و همین فرار را با فرافکنی توجیه می کنند و هزار و یک غلط دیگر، آیا این دوستان عزیز و مبادی ادب، می روند در سایت جناب سرگشاده و آیا خاندان اشراف را با تذکرات شان و کامنت های شان، از بی اخلاقی و اشاعه آشوب و ترویج دروغ، پرهیزشان می دهند؟!! یا فقط به آقای هاشمی نباید ظلم کرد؟!! اینقدر که آقای قدیانی نوشته را هم اگر نتوانیم بگوییم، که دیگر خیلی نامردی است به خدا!!
    حسین قدیانی: اینها را ول کن! بهترین بازیکن جام دهه فجر موسسه کیهان و شاید آقای گل بازی ها شدم! بگذریم که بازی نیمه نهایی و به دلایلی، تیم ما نیمه دوم به زمین نرفت، تا نشان دهیم هیچ جام و جایزه ای، حتی خود فوتبال، اینقدر ارزشش را ندارد که…!! باز هم بگذریم!!

  71. سیداحمد می‌گوید:

    آقائی آقای گل…

    در گل زدن به بعضی ها (به قول خودت: نه بعثی ها!) هم اولی!

  72. ف. طباطبائی می‌گوید:

    با این جمله آقا سید خیلی موافقم:

    “اینقدر که آقای قدیانی نوشته را هم اگر نتوانیم بگوییم، که دیگر خیلی نامردی است به خدا!!”
    والا!!

  73. سیداحمد می‌گوید:

    برای این متن تا الان، ۴۴ نفر، ۷۳ کامنت گذاشته اند!

  74. آذرخش می‌گوید:

    خواستم بگم ها! باز سیداحمد زودتر گفت!

  75. آذرخش می‌گوید:

    مبارکه داداش حسین! کفش طلا و توپ طلا و تور طلا و جوراب طلا و … هم دادن بهتون؟
    حسین قدیانی: ای بابا! الاغ طلا هم ندادن!!

  76. پرستوی مهاجر می‌گوید:

    سلام به همه دوستان
    سیداحمد! چیزی به اینها نگو! اینقدرها هم که فکر می کنی اینها بی انصاف نیستند و یکطرفه به قاضی نمی روند. مطمئناً “معین” و “یه سوال” بعد از فتنه در سایتهای فتنه گران هم کامنت گذاشته اند و به آقای هاشمی ایراد گرفته و تشر زدند که خجالت نکشیدی از بابت نامه سرگشاده؟ از بابت بچه ها و خانواده ات؟ حتماً خون شهدا را به رخشان کشیدند و کلی آقای جایزالناسزا را شرمنده کرده اند.
    اصلاً انزوای سیاسی این خانواده و یا فرار فرزند ذکورشان از بابت کامنتهای منصفانه اینها و امثالهم است.

  77. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    باز من نبودم، یک عده بی بصیرتی نشون دادن!
    …………………………………….
    ولی من هم قطعا با این یک جمله مشکل دارم:
    آری! ناسزا را نباید حرام هر کسی کرد، که ناسزا هم برای خودش،
    سزایی و شانی و منزلتی دارد،
    که به نظرم اگر نبود بهتر بود.

  78. قاصدک منتظر می‌گوید:

    …………………………………………………………………………………………………… !
    این نقطه چین ها جهت ادای قسمت اندکی از حقیست که خاندان هاشمی بر گردن این نظام و ملت دارند مخصوصا در این چند سال اخیر که سنگ تمام گذاشتند! گفتم در این فریضه مستحب، من هم سهیم باشم.

  79. به جای امیر می‌گوید:

    شیر (گفت و شنود)

    گفت: حیوونکی ها!
    گفتم: کی؟ چی؟!
    گفت: عطاءالله مهاجرانی و علیرضا نوری زاده را می گویم که به دیدار و دست بوسی پادشاه سعودی رفته اند.
    گفتم: اینها که دم از دموکراسی می زدند، چطور به دست بوسی پادشاه کشوری رفته اند که تاکنون حتی یک انتخابات هم در آن صورت نگرفته و دیکتاتوری کامل بر آن حاکم است؟!
    گفت: احتمالاً عطاءالله مهاجرانی آنقدر از خواص «شیر خر» برای نوری زاده تعریف کرده که دهان آن حیوان زبان بسته آب افتاده و تاسف خورده که چرا بعد از صدها بار دست بوسی پادشاه سعودی به این نکته توجه نداشته است.
    گفتم: ولی پادشاه سعودی «شیر» ندارد که به آنها بدهد!
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: دو نفر برای دزدی وارد یک باغ شدند. صاحب باغ از راه رسید و آنها زیر شکم یک الاغ پنهان شدند. صاحب باغ که آنها را دیده بود، پرسید اینجا چه می کنید؟! گفتند آمده ایم شیر بخوریم. گفت؛ ولی این الاغ ماده نیست که شیر بدهد؟! گفتند؛ می دانیم! ولی خر است دیگر، یکدفعه دیدی شیر هم داد!

  80. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    خدا حفظ کنه حاج حسین شریعتمداری رو.
    حسین جون هر وقت میری کیهان، حاج حسین رو از طرف ما ببوس.

  81. سیداحمد می‌گوید:

    واقعا خدا حفظ کند ایشان را؛
    صحبتشان حس خوبی به آدم منتقل می کند!

  82. برف و آفتاب می‌گوید:

    کسانی که از جناب هاشمی دفاع می کنند انگار هنوز به رذالت طرف پی نبرده اند. به نظر شما کسی پیدا می شه که؛ وقتی به یک بی شرف، بگیم “بی شرف”، بگه چرا توهین کردی؟!

  83. برف و آفتاب می‌گوید:

    ………………………..
    راستی تبریک آقای گل. ان شاء الله درد زانوتون هم خوب بشه که دیگه وقتی حرف فوتبال می زنید یاد درد زانوتون نیفتیم!

  84. عمار می‌گوید:

    سلام آقای گل. مبارکه ان شاالله…………………………..

  85. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین اگه به شما هیچ هدیه ای از طلا و نقره و برنز و بدلیجات و… ندادند در عوض ما قلبی مملو از محبت تقدیم شما می کنیم.

  86. عباس اسلامی می‌گوید:

    سلام بر حسین

    هر دو تا را داریم هم تولی و هم تبری
    هم جانانه با اشرافی گری و ظلم هاشمی می ستیزیم
    هم ارادت خویش را به “مصباح روزهای غربت ماه” نشان می دهیم
    تقدیم به مطهری زمان

    طرح مطهری۲۰۱۲ :
    http://eslami1414.persiangig.com/mesbah.jpg

    تا چه قبول افتد و چه در نظر آید…

  87. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **لا اله الا الله الملک الحق المبین**

  88. چشم انتظار می‌گوید:

    با اجازه ی داداش حسین.
    عباس اسلامی عزیز!
    طرح مطهری زمان، خیلی قشنگ و جذاب بود. دستت درد نکنه. فقط چون وبت باز نمی شد، با عرض پوزش اینجا مطلبم رو می گم. به نظرم؛ اگه عکس علامه رو، در جایی غیر از فانوس، یا گرد سوز، اسمش هرچی هست، کار می کردی بهتر بود. برای من البته اینجوریه، که یه جورایی انرژی مثبت نمی رسونه. نمی دونم منظورم رو رسوندم یا نه. مثلا” نور چراغ، که همون تصویر علامه ی عزیز ماست، به واسطه ی اون موادیه که، در مخزن فانوس وجود داره. و یه کم سئوال بر انگیز می شه. یا خود فانوس، چون مربوط به قدیم الایام هست، شاید با عصر امروز همخوانی لازم رو نداشته باشه. اگه بشه یه جورایی، تلفیقی از عکس استاد رو، با شهید مطهری کار کرد، که هم نشون دهنده ی گذر زمان و هم نشون دهنده ی امروز باشه، جالب به نظر می رسه.
    ببخشید شاید من اشتباه بکنم.

  89. سرباز کمپ می‌گوید:

    خدا حفظت کنه داداش!

    همه بچه ها بخوانند آیة الکرسی را برای حفظ نظام و رهبر عزیزمان و در ضمن برای حفظ داداش حسین عزیزمان:

    «اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ * لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».

  90. سید رسول می‌گوید:

    به جان مادرم این مطلب نوشته من نیست.
    http://www.681.ir/?p=1792

  91. اکبر می‌گوید:

    آخه انسان! این الناسزا و واجب الناسزا چیه که میگی؟ اینکه اصرار کنی به عربی و زبان مادریتو به حروف بی ربط عربی آلود کنی جالبه؟ با مزست؟ ابداع ادبیه؟ به خدا نیست.
    هم زشته هم نشانه ضد فرهنگی و کم دانی از زبان فارسی. عزیزجان. ناسزا فارسیه اگه می خوای بگی لازمه به کسی فحش بدیم، خیلی ساده بگو “به او باید ناسزا گفت”
    نگو “واجب الناسزا ” چون اینجوری از یه سازکار عربی برای ساخت کلمه فارسی استفاده میکنی.

  92. اکبر می‌گوید:

    بعدم!! اینقدر که میگین جاسبی فلان است و فلان است و ۳۰ سال رییس بوده، ۳۰ سال برده، خورده، دانشگاه آزاد رو ویران کرد، باشه قبول راست میگین. موافقم. ایشون بسیار نالایق هستند.
    اما به جای جاسبی کی قراره بیاد؟ میرزا تقی خان امیرکبیر؟
    نه! یه آدمی که فقط به خاطر حرف شنو بودن و روابط فامیلی داره میاد سر کار.
    بد به بدتر ترجیح داره. باز جاسبی یه سابقه کار و سابقه مدیریتی داره.

  93. سلام بر داداش حسین.
    تبریک می گیم آقای گل…
    اینم هدیه ناچیز من:
    http://upload20.ir/upload/13293992931467463481.jpg
    حسین قدیانی: ممنون!

  94. حامد توکلی می‌گوید:

    آقا من یه کامنت نیمه بی ربط می خواهم بذارم.

    از آقای شریعتمداری توی برنامه شبکه دو پرسیدن خودتون رو معرفی کنید و بگید چطور شد که انقلابی شدید و چه کارهایی کردید. آقای شریعتمداری با تواضع میگن پشه چیه که فشار خونش چی باشه.

    فردا پس فرداش برادر محسن سابق رو میارن…
    نه برادر محسن که خدایش بیامرزد دکتر رضایی رو میارن همون سوال رو میپرسن معذرت می خواهم معذرت می خواهم معذرت می خواهم یا الله گفته و نگفته برای خودشون همچین منبری رفتن خلاصش میشد البته امام هم یه کمکهایی به ما کردن توی انقلاب کردن و این مباحث.

    همان لحظه خانه ی ما: پدر یه نگاهی به من میکنه. من یه نگاهی به پدرم میکنم.
    یک سری سزا و نا سزا در همین نگاه ها رد و بدل میشه. پدر کنترل تلوزیون رو بر میداره و کانال عوض میشه.
    با خیال راحت میشینیم راز بقا نگاه میکنیم.
    با تشکر از جناب دکتر رضایی.

  95. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    حامد توکلی عزیز، من هم اون برنامه رو دیدم.
    ولی همچین چیزی ندیدم! بنده خدا شروع کرد به خاطره گفتن
    و کمی تا قسمتی هم پنبه احمدی نژاد رو زد.
    بعدشم، حالا فرض کنیم برادر محسن هم کمی از خودش تعریف کنه.
    یا علی لاریجانی، یا ممد باقر، بهتر از اینه که از انقلاب برگردند.
    واقعا زیبنده انقلاب نیست که فرمانده سابق سپاهش، رئیس مجلسش،
    شهردارش، رئیس مجمعش و غیره و ذلک از انقلاب برگردند.
    به نظرم حتی اگه شده این دوستان رو همینطوری نگه داریم
    بهتر از اینه که ولشون کنیم به امان خدا (البته منهای اکبر آقا که خودش نمیخواد).
    دیشب اگه صحبتهای حاج حسین شریعتمداری رو گوش میدادی،
    یه جائی گفت که امام دوست داشت کسی مثل احسان طبری هم
    توبه کنه و از دنیا بره.

  96. سیداحمد می‌گوید:

    اسلامی ایرانی؛

    احسنت به بصیرتت برادر!

  97. سید می‌گوید:

    آقای قدیانی من چند سوال از شما دارم:
    ۱) مگه امام نفرمودند که دست امام خامنه ای از آقای هاشمی جدا نشه! چرا ما به همین راحتی به خاطر احمدی نژادی که اصلا چیزی به اسم ولایت فقیه رو قبول نداره، داریم دست این ۲ نفر رو از هم جدا میکنیم؟
    ۲) کجا امام خامنه ای گفتند که ایشان از نظام خارج شده؟! مگر در میلاد حضرت رسول آقای هاشمی دست راست رهبر ننشسته بودند؟!
    بله حالا اولاد ایشون، ناخلف؛ دلیلی بر اینکه ایشون از نظام خارج شدن نیست!
    ۳) این همه احمدی نژاد، امام خامنه ای رو سپر خودش کرد؛ ۱۱ روز خانه نشینی کرد. من میتونم هزار کار ضد دین و ولایت احمدی نژاد رو بنویسم که خود شما هم میدونی ولی یک بار علیه این آقا حرفی نزدی اما اینجا اقسام توهین ها رو به آقای هاشمی کردی!

  98. سید می‌گوید:

    آقای قدیانی عزیز! شما که دیگه از ما اطلاعاتتون بیشتر که احمدی نژاد و دار و دستش هیچ اعتقادی به ولایت فقیه ندارند. ما تو این چند سال تمامی یارهای اصیل انقلاب مثل هاشمی و… را به خاطر این شخص از دست دادیم. منظورم اصلا خاتمی و موسوی کروبی و این ملعون ها نیست. افرادی مثل هاشمی، مثل مراجع عزیز که هر بار اعتراض کردن به این آقا، بهشون توهین شد. مثل مسائل دینی از حجاب و فساد سینما و… همه چیز دین ما رو این آقا برد زیر سوال. فریاد شما در نیامد. بعد مطهری یا رضایی که ۲ تا انتقاد ساده به این آقا میکنن، میشن ملحد ضد انقلابی!

  99. سیداحمد می‌گوید:

    جناب سید؛

    گفتید: “…ولی یک بار علیه این آقا حرفی نزدی…”

    چرخی در مطالب قطعه ۲۶ بزنید تا خودتان متوجه اشتباهتان بشوید!
    وقتی از چیزی اطلاع کافی ندارید، به این صورت اظهار نظر نکنید!

    شما یا خیلی ساده ای یا …!
    “خاتمی و موسوی و کروبی” در خباثت، شاگرد هاشمی بودند!
    حسین قدیانی: نمی دانم در کجای وبلاگ، اشاره به غلو علی مطهری در وصف همین دولت و همین احمدی نژاد کرده ام؟! کاش دوستان پیدایش کنند. همانجا نوشته بودم که علی مطهری دست بر قضا با اصرار احمدی نژاد وارد لیست اصول گرایان شد و به مجلس راه یافت!! حالا اما همین علی مطهری از این طرف بام افتاده و حتی خوبی های دولت را نیز، قبول ندارد و جز انتقاد، انگار کار دیگری ندارد! منظور اینکه گاهی حق دارم نقدی را بی پاسخ، بگذارم و حق دارم اصولا تایید نکنم برخی نقدها را. آخر بگو ما کی به خاطر احمدی نژاد، قید هاشمی را زده ایم؟!! مسئله اصول و ارزش هاست، نه احمدی نژاد! و نه حتی هاشمی! می برند و می دوزند برای خودشان عده ای!! من کی به محسن رضایی، ملحد ضد انقلاب گفته ام؟!! کاش به جای ارادت به افراد، کمی به نقد خود ارزش قائل شویم و درست نقد کنیم. گیرم که امام گفته باشد جمله هم دستی و هم پیمانی بعضی ها را با خامنه ای، اما بشکند آن دست که نامه سرگشاده نوشت! چرا که ولایت فقیه، اولین و آخرین پیام امام است به ما. همان امام که ملاک را حال فعلی افراد می دانست. بیش از این تاب جواب به برخی شبهات را ندارم اما وقتی همچین نقدهایی می بینم، مصمم تر می شوم که تایید نکنم هر انتقادی را و آلوده نکنم فضای «قطعه ۲۶» را به این مثلا سئوالات! روزی نیست که برای «قطعه ۲۶» از طرف انحرافی ها، کامنتی، اهانتی، دروغی… نیاید، آن وقت…!! و اما اگر معتقد باشیم که احمدی نژاد هیچ اعتقادی به ولایت فقیه ندارد، لابد این کار را از آقای هاشمی یاد گرفته!! وانگهی! امثال این و آن، اصلا کوچک تر از این هستند که ولایت فقیه را قبول داشته یا نداشته باشند!! دارد کار خودش را می کند ولایت فقیه و خوب هم دارد کارش را می کند و تصویر شهید هسته ای اش می درخشد دست مردم آمریکا حتی!! پس می شود راحت عبور کرد از برخی عدم اعتقادها، البته اگر به این تندی و تیزی، وجود خارجی داشته باشد!! یا مثلا من کی گفته ام هاشمی از دایره نظام خارج است؟!! من که اصولا نظام را بخشی از دایره آقای هاشمی دامت برکاته و آقازاده هایش می دانم!!! علی ایحال، آنکه هم از توبره می خورد و هم از آخور، و آنکه علی الدوام یکی به نعل و یکی به میخ می زند، از دایره انسانیت خارج است؛ دایره نظام، پیشکش!! این را هم بگویم و خلاص! از نظر من، فرزندان آقای هاشمی، اولاد ناخلف نیستند! به ننه بابای شان رفته اند اتفاقا!! روزی یاسر هاشمی در وصف ساده زیستی!! پدرش به روح الله حسینیان گفته بود: پدر من هر شب، شام، نان و پنیر می خورد!! روح الله حسینیان جواب خوبی داده بود؛ این از ساده زیستی پدر شما نیست، بلکه از تنبلی و بی عرضه بودن مادرتان است!!! مخلص کلام: شکسته این بت در نظر ما دیگر! بدجور هم شکسته!!

  100. سلاله 9 دی می‌گوید:

    “غلو علی مطهری در وصف همین دولت و همین احمدی نژاد”

    اگر این است سیاست…

    http://www.ghadiany.ir/?p=9810

  101. سیداحمد می‌گوید:

    ممنون سلاله؛
    اینترنت پرسرعتم قطع شده و نمی توانستم جستجو کنم!

  102. حامد توکلی می‌گوید:

    سلام علیکم خدمت همه مخصوصا اسلامی ایرانی عزیز
    معلومه جناب محسن رضایی چنین حرفی رو نزدند
    عرضم به اینه که نه به اون تواضع جناب شریعتمداری نه به این منم منم های دوستانمون که یکیشون هم بشه مصبوقا برادر محسن!
    حتما به خاطر دارید چه دوستانی ادعای گردوندن جنگ و کشور در زمان جنگ و غیره رو داشتن.
    میدونید که چه عزیزی ادعاهای بزرگ دارن برای انقلاب که ما تلاش کردیم و “نامه نگاری کردیم” و فلان و بهمان.
    چیزی هم که در ادامه میگم عقیده شخصی منه محتمل میتونه غلط هم باشه ولی تواضع هم یکی از خصیصه های انسان انقلابی هست حالا انقلاب فرانسه باشه یا انقلاب اسلامی.

    در مورد توبه هم باید بگم امام بی شک درست گفتن که یزید هم توبه کنه (توبه کنه ها! 🙂 جک گفتم.) بهتره تا اینکه توبه نکرده سقط شد.
    ولی یه مبحثی هست دستی که گاهی برای خودش ساز ناقاره میزنه و ادعای گردن کلفتی میکنه به درد بدن انقلاب نمیخوره بابا اما هم الان ازش می پرسیدیم چه کردی اینقدر خودش رو تحویل نمی گرفت.

    قبول کن فاصله هست بین برادر محسن و دکتر رضایی هر چند هر دو دست و بال نظام هستند.
    هر چند…

    و سید عزیز پی گیر تر اگر بودی مطالب قطعه رو همچین بحثی نمی کردی (قبول دارم شاید به دلایلی دکتر احمدی نژاد کمتر مورد خطاب خشم آلود قطعه قرار گرفته) اگر بخواهیم به میزان سزاواری بر گیر دادن بررسی کنیم آقای هاشمی هنوز چوب خطشون جا داره.

  103. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    به به شب از نیمه گذشته و قلندران بیدار.
    جناب آقای برادر مالدینی آقای گل، شما که ۳ صفحه A4 این وقت شب
    روشنگری مینویسی، یه لطفی بکن اندازه یه کف دست هم مطلب بنویس
    کف کردیم!
    به همون تیترهای سرکاری تا ساعاتی دیگر هم راضیم!!

  104. مورد دوم جناب “سید” خیلی جالبه!:

    ۲) کجا امام خامنه ای گفتند که ایشان از نظام خارج شده؟! مگر در میلاد حضرت رسول آقای هاشمی دست راست رهبر ننشسته بودند؟!

    عجب ملاکی!!! اگه جناب “سید” این عکس رو می دید چی می گفت!
    http://upload20.ir/upload/1329448661242599696.jpg

    خلاصه بعضی ها خودشونو به زور می شینونن(!) کنار رهبری. به نظر من باید نگاه کرد دید رهبری خودشون به سراغ کی می رن.

  105. برف و آفتاب می‌گوید:

    هاشمی جزو نظامه؛ اما نه به خاطر مقبولیتش؛ بلکه چون مثل زالو چسبیده به نظام ما؛ و هرچی ملت پس می زندش از رو نمی ره!

  106. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۵۳* امام صادق علیه السلام:

    دانش، بیست و هفت قسمت است. تمامى آنچه پیامبران آورده اند، دو قسمت است و مردم تاکنون بیش از دو قسمت را نشناخته اند؛ چون قائم بپاى خیزد، بیست و پنج قسمت دیگر را بیرون آورد و در میان مردم بپراکند.

    (موسوعة احادیث المهدى، ج ۴، ص۵۳)

  107. بی تاب هویزه می‌گوید:

    “یا مثلا من کی گفته ام هاشمی از دایره نظام خارج است؟!! من که اصولا نظام را بخشی از دایره آقای هاشمی دامت برکاته و آقازاده هایش می دانم!!! ”

    خیلی جواب قشنگی بود…

  108. ناشناس می‌گوید:

    سلام و درود خدا بر میثم تمار علی ابن ابیطالب که به روشن گری پرداخت و عاشقانه در مسیر خاندان نبوت به معشوق خود واصل آمد…
    سلام و درود خدا بر میثم سید علی (امام خامنه ای)
    حسین جان قدیانی تو در مسیر میثمی و کلامت به شیرینی خرما که قوت میدهد راهیان ولایت را و بصیرت نیز.
    میثم تمار سید علی در زیارت عاشورایی که هر صبح یا شام مذکوری! دعایمان کن که آن اقیانوسی است از بصیرت.

  109. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم**

  110. سید می‌گوید:

    ……………………………..

  111. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    ان شاء الله امشب «قطعه ۲۶» به روز خواهد شد در «ستون یسار».

  112. چشم انتظار می‌گوید:

    انشاءالله، ستون این خیمه همیشه پا بر جا و استوار باقی بمونه. خیمه ای که اسمش هست قطعه ی مقدس ۲۶

  113. حقیقت می‌گوید:

    همچنان بلاگفا امکان درج لینک از این سایت رو از کاربرانش صلب کرده!
    این یادداشت پردرد و پر حرف رو توی وبم کار کردم با ذکر اسم اما بدون درج لینک؛
    حلال کنید.
    خداقوت به قلمتون.

  114. فاطمه می‌گوید:

    سلام؛
    واقعا زیبا و دلنشین بود! مخصوصا پنج/۷
    یعنی کل متن یک جور به دل نشست، پنج/۷ یک جور دیگر!

  115. فاطمه می‌گوید:

    با اجازتون خطاب به آقای “اکبر” بگم که اتفاقا “واجب الناسزا” هم خیلی زیبا تر و ادبی تر از “باید به او ناسزا گفت” است که پیشنهاد دادید، هم گیرا تر است، هم اصلا خودش در خودش “تر” دارد که در جمله پیشنهادی شما ندارد!
    هم حق مطلب را بهتر ادا میکند!

  116. سیداحمد می‌گوید:

    آرام آرام… عجلوا بالصلاة…

  117. محمد می‌گوید:

    …………………………..

  118. یا حسین می‌گوید:

    رسول خدا (صلی الله علیه و آله) :
    کسی که برای رفع نیاز برادر مومن خود کوشش نماید مانند این است که نه هزار سال خداوند متعال را عبادت نموده در حالی که روزها را روزه گرفته و شب ها را هم شب زنده داری نموده.
    بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۳۱۵

  119. به جای امیر می‌گوید:

    اشتباه (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: وزیر اطلاعات دولت خاتمی در مصاحبه با روزنامه شرق گفته است؛ «رفتار تنگ نظرانه بعضی ها باعث شد خیلی ها از ایران بروند»!
    گفت: ایشان نگفته آن خیلی ها که از ایران رفته اند چه کسانی بوده اند؟!
    گفتم: نه! ولی بیشتر آنها در دوران سازندگی که آقای یونسی رئیس دادگستری بود و یا در دوران اصلاحات که باز هم آقای یونسی وزیر اطلاعات بود از ایران رفته اند.
    گفت: مثلا چه کسانی؟
    گفتم: مهاجرانی، وزیر ارشاد و معاونش که همکار آقای یونسی بودند. برخی از نویسندگان روزنامه های زنجیره ای که آقای یونسی می گفت پایگاه ضد انقلاب هستند، تعدادی از هنرپیشه ها و فیلم سازها که آقای یونسی آنها را فاسدالاخلاق می دانست و راست هم می گفت.
    گفت: پس قضیه چیست؟! یعنی آقای یونسی از آن اقدامات خداپسندانه و انقلابی خود توبه کرده یا آن را فراموش کرده یا…؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی از جوانی پرسید؛ شما آقا بهرام، فرزند هوشنگ خان که زیر گذر جگرکی داشت نیستید؟ و جوان پاسخ داد؛ بله بله خودم هستم؟! و طرف گفت؛ ببخشید، مثل این که اشتباه گرفتم!

  120. پرستو می‌گوید:

    خیلی مانده بود که آن مرحومه مغفوره می گفت: این آدم که من دارم می بینم، صندلی «آقا» را نشانه گرفته!

  121. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا رب العالمین**

  122. یونس الف می‌گوید:

    سلام
    آقای هاشمی شاید دلش خوشه به اینکه متفاوت باشه و بر خلاف جریان آب شنا کنه اینجوری می تونه اسمی توی تاریخ برای خودش دست و پا کنه…
    می گن برادر بهلول دید داداشش خیلی معروفه گفت منم باید یه کاری کنم که معروف بشم، اومد رفت توی چاه آب ده ادرار کرد، اونم معروف شد اما چه معروفیتی.

  123. ح.س می‌گوید:

    شرم بر نویسنده نادان این مطالب. شرم را احیانا اگر بدانید چیست…
    حسین قدیانی: اگر بگویی، خوشحال می شویم!!

  124. بصیرت می‌گوید:

    امام خمینی: نهضت زنده است چون هاشمی زنده است.

  125. م.ر.غریب می‌گوید:

    باسلام و عرض ادب؛
    جلوی زبان قلمت را نگیر برادر، حرف دل ملت را می زند این قلم،
    منظور ملت بصیر و دانای ایران اسلامی است نه هر بی سروپایی (مثل:”ح. س” یا “بصیرت” و…)
    برای ساکت شدن منافقین عرض می کنم که:
    ((اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اید امامنا خامنه ای))
    و اینکه شرم بر نادان و منافق و زنده باد حسین قدیانی
    در پناه حق باشی داداش حسین – یاعلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.