هسته ای آمده ایم

ما بچه های همین خیابانیم. بزرگ شدگان آبادی شرف. سرایندگان «ای مجاهد! ای مظهر شرف». ظهر شرعی تقدیر ما اینجاست. ما اینجا با همان لحن بلال پابرهنه، اذان گفتیم از بلندای مناره ها. ما همه موذن شدیم اینجا. وضو با شعاع نور آفتاب، گرفتیم. آفتاب گرفتیم. خمینی، مسیر انقلاب را از خیابان ما رقم زد. و بعد، به پشتیبانی ما، دولت تعیین کرد. اینجا هنوز هم خمینی دارد برای ما دست تکان می دهد. اینجا ما بر زمان و زمین می گذریم، نه این دو بر ما. اینجا دیروز ندارد. همیشه امروز است. اینجا گذشته ندارد. همیشه حال است. اینجا نوروز طینت ماست. بهاران انقلاب اسلامی. سپیده دم تاریخ. «احسن الاحوال» ملتی که ما باشیم. اینجا سال تحویل خون شهدای ما به خون سیدالشهداست. اینجا دستان بریده عباس بن علی، جلو می برد چرخ جانباز عشق درصد را. اینجا «رقیه»، دلداری می دهد به «علیرضا». اینجا موقعیت «خیبر» و «بدر» است. اینجا هسته ای آمده ایم.

ما بچه های همین خیابانیم. جوانی این خیابان، کنار ما گذشته است. ما که پیر نمی شویم اینجا! اینجا بود که سرنوشت ما با خون شهدا «روشن» شد. اینجا هنوز هم عطر «مصطفای شریف» می دهد. اینجا غنی سازی می شود دانش هسته ای ما. اینجا اولین کلاس درس دانشمندان هسته ای ماست. یادآور نیمکت های ۳ نفره! اینجا برای ما «زنگ خاطرات» است، اما برای «آرمیتا» کلاس نقاشی است. ما همه، مدادرنگی های سبز و سفید و سرخ دخترکی هستیم که با دست های کوچکش، از ما «پری» می کشد تا «خون فرشته» همچنان بر «دیو ترور» پیروز شود. اینجا خون بر زر و زور و تزویر و شمشیر پیروز است. اینجا انرژی مثبت می دهد به ما. و حضور ما، به انرژی هسته ای. اینجا هسته ای آمده ایم.

ما بچه های همین خیابانیم. ابایی نداریم از گفتنش. اینجا خیابان نیست؛ خانه پدری ماست. اینجا بود که تصمیم گرفتیم دخالت کنیم در کار جهان. و چون دخالت کردیم، اتفاق دیگری دارد در جهان می افتد. ریشه اشعار سرخ آیات القرمزی برمی گردد به اینجا. نسخه اصلی «التحریر» اینجاست. اینجا «آزادی» تجربه می شود و عشق، فقط با زبان اشک، ترجمه می شود. ما اینجا گریه های مان، همه از فرط خوشحالی است. اول بار، اینجا بود که یک ملت شدیم. اینجاست که یک ملتیم. اینجا هسته ای آمده ایم.

ما بچه های همین خیابانیم. اگر ماهی باشیم، اینجا دریا است. اگر ستاره باشیم، اینجا آسمان است. اگر مجنون باشیم، اینجا کوی لیلی است. اگر لاله باشیم، اینجا دشت حاصل خیز آلاله هاست. «الله اکبر»، اینجا بود که آشنا شد با زبان ما. و نیز «لا اله الا الله». اینجا بود که ما چشم باز کردیم و با دم مسیحایی روح الله، دوباره زنده شدیم. اینجا محل تولد ماست. و پرستار ما خداست که هوای ما را همیشه داشته است. به لطف خدا، اینجا هسته ای آمده ایم.

ما بچه های همین خیابانیم. چشم ما اینجا بهتر می بیند و قلب ما اینجا نازنین تر می زند. کوچه پس کوچه های این خیابان، کوچه پس کوچه های دل ماست. بهترین جای قصه ما از اینجا شروع شد. درست از همین جا بود که خدا، «روح خدا» را در تن سرد زمستان، دمید و از ما شکوفه ساخت. ما اینجا قد کشیدیم و در همین خیابان بود که درآمدیم از آب و گل. اینجا هوا آنقدرها هم سرد نیست. دمای هوا، مثبت عشق است. گرم کرده ما را انرژی هسته ای. اینجا هسته ای آمده ایم.

ما بچه های همین خیابانیم. بزرگ شده های «امام حسین» و «انقلاب اسلامی» و «آزادی» و همین «برج سفید» وسط میدان بزرگ که البته ضریح ندارد، اما انگار امام زاده تظاهرات ماست. اینجا حرم امن حضور ماست. بین الحرمین خاطرات ملتی که ما باشیم. این خیابان، خانه ماست که سقفش، آسمان خداست. این خانه، مال ماست. ما در این خیابان، صاحب خانه ایم. راحتیم. نفس می کشیم. زندگی می کنیم. شعار می دهیم. و شعار می دهیم که اینجا هسته ای آمده ایم.

ما بچه های همین خیابانیم. همین راه. همین راهپیمایی. اینجا بوسیدن دارد پیشانی علیرضا. اینجا دیدن دارد نقاشی آرمیتا. اینجا بوی شهید می دهد. بوی گلاب. بوی مادر شهید دهه ۶۰ و یک اتوبوس با ۲ طبقه شهید. سوگند به مادران چند شهید، به لاله در خون خفته! اینجا هسته ای آمده ایم… وطن امروز/ ۲۲ بهمن ۱۳۹۰

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

    دوستان محترم؛

    با اینکه داداش حسین، امسال هم در جشنواره مطبوعات، شرکت نکرده بودند، اما تیتر یک «غدیر قم» ایشان(روزنامه وطن امروز/ مورخ ۲۸ مهر ۱۳۸۹) که توسط بچه های روزنامه وطن امروز به جشنواره ارسال شده بود، حائز جایزه بهترین تیتر شد. این موفقیت را به ایشان و همه بچه های خوب قطعه ۲۶ تبریک عرض می کنم.

    برنا: «غدیر قم» بهترین تیتر نظرسنجی مطبوعات/ در پایان هفدهمین نمایشگاه و جشنواره مطبوعات نتایج نظرسنجی بین شرکت‌کنندگان جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها اعلام شد. بر اساس این گزارش، «غدیر قم» از روزنامه «وطن‌امروز» به مناسبت سفر رهبر معظم انقلاب به قم، عنوان تیتر برگزیده را به خود اختصاص داد.

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “اینجا بود که سرنوشت ما با خون شهدا «روشن» شد.”

    “اینجا «آزادی» تجربه می شود و عشق، فقط با زبان اشک، ترجمه می شود.”

    “«الله اکبر»، اینجا بود که آشنا شد با زبان ما. و نیز «لا اله الا الله». اینجا بود که ما چشم باز کردیم و با دم مسیحایی روح الله، دوباره زنده شدیم.”

    “اینجا بوسیدن دارد پیشانی علیرضا. اینجا دیدن دارد نقاشی آرمیتا. اینجا بوی شهید می دهد.”

    “اینجا هسته ای آمده ایم…”

    بسیار یبا و دلنشین… به به…
    سالاری داداش حسین!

  3. فدایی امام خامنه ای می‌گوید:

    ماشاء الله… انرژی (شور و شعور انقلابی) گرفتم.
    مخصوصا پاراگراف یکی مونده به آخر!

  4. پیام فضلی می‌گوید:

    #قلاده های طلا و تحسین جسارت توقیف!
    http://sms88sms.persianblog.ir/post/1188/

  5. برف و آفتاب می‌گوید:

    اگه می گفتید کس دیگه ای برنده شده تعجب آور بود! تبریک میگیم.

    این متن هم مثل خیلی از متن هاتون آرامش بخشه. قشنگه.

  6. سلاله 9 دی می‌گوید:

    الحمدالله که ما بچه های همین خیابانیم و مردم بحرین و مصر و لیبی، بچه های خیابان پشتی اند. خیلی زیبا و حماسی بود و ممنون از دوستان وطن که خلاقیت به خرج دادند و به فکر پذیرایی فرهنگی در ۲۲ بهمن هم هستند. انشاءالله که انقلاب مان، همیشه در پناه الطاف خفیه ی الهی باشد.

  7. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین!
    عجب ترجیع بند حماسی و زیبایی سرودید:
    اینجا هسته ای آمده ایم.
    در ضمن انتخاب تیتر یک (غدیر قم) در جشنواره ی مطبوعات، اول به بچه های قطعه ی مقدس ۲۶! به خاطر داشتن چنین داداش هنرمندی، و بعد هم بر جنابعالی مبارک باد.
    حسین قدیانی: ممنون از همه شما دوستان! هیچ وقت، تک خور نبوده ام در موفقیت ها. اینکه دیگر، جایزه خود خود خودتان است. این را هم بگویم؛ هر وقت چنین جوایزی می گیرم، اول از همه زنگ می زنم به استاد عمرم هرندی عزیز و به ایشان تبریک می گویم، که حتما اوقات برنده شدنم، دست حضرت استاد و معلمی های شان در کار است.

  8. فاطمه می‌گوید:

    …در این هیاهوی سکه و دلار و اختلاس
    در این “ولع بازار”
    و البته دراین “بهشت تحریم ها”
    شانه به شانه ی شهدامان آمده ایم!
    آمده ایم تا “موش کور خانه به دوش” بداند که بازار”روشن” شدنمان همیشه از سکه ودلار داغتر است!
    ما اینجا داغتر آمده ایم!
    “روشن”تر آمده ایم!
    هسته ای تر آمده ایم!

  9. سلاله 9 دی می‌گوید:

    دارد می رسد از راه روز یوم الله. بهترین روز بچگی های پر از خاطره ما، که تا به میدان آزادی نمی رسیدیم، قبول نبود راهپیمایی.
    ما از همان بچگی، آدمک عموسام را آتش می زدیم. اول، یک حال اساسی به پرچم اسرائیل می دادیم، بعد بادبادک هوا می کردیم. ما از همان بچگی در رکاب انقلاب اسلامی بودیم.

    دارد می رسد از راه روز یوم الله. لا یوم، کیومک یا اباعبدالله. “حسین حسین شعار ماست”، حتی در روز ۲۲ بهمن. شهادت در این روز افتخار ماست. دهم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری، ۲۲ بهمن دین خداست و ۲۲ بهمن، عاشورای انقلاب اسلامی است. امسال خاورمیانه عربی، یکی از مسیرهای ۶ گانه راهپیمایی ۲۲ بهمن شده است.

    انقلاب اسلامی هر چه می گذرد جوان تر می شود. انقلاب اسلامی اگر چه سال هاست که به پیروزی رسیده، اما هنوز تمام نشده، که بشود علیه اش انقلاب غیر اسلامی کرد. انقلاب اسلامی هنوز ادامه دارد؛ نشان به نشان خاورمیانه امروز.

    **ما هم سن انقلابیم و ۲۲ بهمن جشن تولد ماست. کیک تولد انقلاب ما “کیک زرد” انرژی هسته ای است.**

    “کتاب قطعه ۲۶/ ص۳۴۲”
    حسین قدیانی: تا ساعاتی دیگر، یک حال اساسی و کیهانی، به آقای اوباما خواهم داد!! آقای اوباما! تو رئیس جمهور آمریکا نیستی…

  10. سیداحمد می‌گوید:

    واقعا متن زیبائیست… عالی…

    “ما بچه های همین خیابانیم. اگر ماهی باشیم، اینجا دریا است. اگر ستاره باشیم، اینجا آسمان است. اگر مجنون باشیم، اینجا کوی لیلی است. اگر لاله باشیم، اینجا دشت حاصل خیز آلاله هاست.”

  11. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “ما بچه های همین خیابانیم… اینجا نوروز طینت ماست.”
    در اینجا قلب ما قلوب شد. حال ما را در اینجا باید پرسید؛ جایی که سرآغاز “احسن الاحوال” ماست. ما ندای “الله اکبر” را از پای برجی در همین خیابان به جهان صادر کردیم. صفای اینجا “مصفا” به خون “روشن” ضمیرانیست که سرخی خونشان پایه محکمی برای رنگ سفید و سبز پرچم ایران است. طاووس های این خیابان، کابوس چشم دشمنانند. پنجره های این خیابان رو به خورشید باز می شود…
    “اینجا هسته ای آمده ایم.”

  12. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    آنقدر زیبا می نویسید که مخاطب غرق در شعف و غرور می شود.
    خط به خط نوشته هایتان باعث می شود افتخار کنیم به هویت و اصالتمان.
    اشک لذت بخشی دارد این متنتان.
    شما فوق العاده اید…

  13. جماران می‌گوید:

    فرهـادم و سـوزِ عشق شیـرین دارم… امّـــــید لقــــاء یـــــار دیـــــرین دارم
    طاقت ز کفــــم رفت و ندانم چه کنم… یادش همه شب در دل غمگین دارم

    “امام روح الله”

  14. . می‌گوید:

    چرااااااااااااا؟
    این همه بچه بسیجی اون وقت “قلاده های طلا” مثل فیلم های دیگه ی ارزشیمون (ملک سلیمان، پایان نامه، ۳۳روز و…) رو زمین بمونه!!!!!!!!!

    بابا حتی اگه توی جشنواره بلیط هم بهمون نمی رسه باید بریم و بفهمونیم که ما حمایت می کنیم از این فیلم. خیلی زحمت کشیده شده برای این فیلم. خیلی هنرمندانه دست این جلبکی ها رو رو کرده..
    دوستان فریضه ست؛ خودمون باید به داد فیلم های ارزشیمون برسیم. باید هزینه کنیم همه جوره، باید.

    نباید گذاشت مثل فیلم پایان نامه که تو جشنواره ی پارسال از طرف همین جلبکی ها “هو” شد، برای “قلاده های طلا” هم اتفاق بیفته..

    بابا “قلاده های طلا” الان حضور می خواد، حضور.
    ای کاش که حمایتمون از هم همه جانبه و جانانه باشه…

  15. . می‌گوید:

    اینم سینماها و سانس های اکران “قلاده های طلا” در جشنواره ی امسال:
    سانس هایی که زمانشون گذشت:
    ۲شنبه، ۱۷/۱۱… ساعت ۲۰، سینما استقلال
    ۳شنبه، ۱۸/۱۱… ساعت ۱۶، سینما اریکه ایرانیان
    ۳شنبه، ۱۸/۱۱… ساعت ۱۹، سینما جوان
    ۴شنبه، ۱۹/۱۱… ساعت ۱۶، سینما فلسطین(۱)
    ۴شنبه، ۱۹/۱۱… ساعت ۱۹، سینما آزادی(شهر هنر)

    سانس های آینده:
    ۵شنبه، ۲۰/۱۱… ساعت ۱۷:۳۰، سینما آزادی(شهر فرنگ)
    جمعه، ۲۱/۱۱… ساعت ۱۵:۳۰، سینما بهمن(۱)

  16. . می‌گوید:

    محمد خزاعی، تهیه کننده ی فیلم «قلاده‌های طلا»، دقایقی پیش اعلام کرد: این فیلم پنجشنبه شب در برج میلاد روی پرده می‌رود.

  17. سیداحمد می‌گوید:

    “این پذیرایی، قطعا به جز اون همه ساندیسی است که به شما خواهند داد!! اون سر جاش محفوظه!!”

    “بنازم انقلاب اسلامی را که با ساندیس و تی‌تاپ و هوندا ۱۲۵ و اتوبوس، دهن‌کجی کرده به تمام دنیای غرب. آمریکا حریف ساندیس ما نمی‌شود.
    برادر کوچک من، ساندیس خود را که خورد، آن را باد کرد و ترکاند جلوی چشم عکس نتانیاهو و مردک ۲ متری عقب رفت. من یک ساندیس جمهوری اسلامی را با کل دنیای آمریکا و اسرائیل عوض نمی‌کنم. من حتی اگر به عشق خوردن فلافل، بروم «حاج منصور» شرف دارد که به عشق BBC سر از لندن درآورم. ساندیس جمهوری اسلامی شراباً طهوراست. آب زمزم است. آب زمزم ما ساندیس‌های جمهوری اسلامی‌ است، نه چشمه‌ای که اختیارش دست سعودی‌های شیعه‌کش است.”

    عاشق این جملاتم…

  18. شهید آینده می‌گوید:

    پیشاپیش ولادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) و امام صادق(ع) رو تبریک عرض میکنم.
    پیشاپیش سالروز حماسه ۲۲ بهمن رو تبریک عرض می کنم.
    اللهم عجل لولیک الفرج!
    حسین قدیانی: پیشاپیش الهی آمین!

  19. ف. طباطبائی می‌گوید:

    خیلی زیباست. تکرار جمله “اینجا هسته ای آمده ایم” جدا حس قشنگی منتقل می کنه.
    از اونهائیه که چند بار خوندنش لذتی شیرین داره.
    خدا قوت آقای قدیانی.

  20. ف. طباطبائی می‌گوید:

    میشه پیشاپیش تبریک گفت؟!!
    پس من هم به علت عدم دسترسی به اینترنت در روزهای آینده، پیشاپیش عیدو تبریک عرض میکنم.
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

  21. به جای امیر می‌گوید:

    قله (گفت و شنود)

    گفت: سایت ضد انقلابی بالاترین خطاب به موسوی و خاتمی و کروبی نوشته است؛ « باور کنید که شما در حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ فریب مشاورانتان را خوردید و ما هم باور می کنیم که فریب شما را خوردیم.»
    گفتم: یارو به خیال خودش خیلی زرنگ تشریف داره!
    گفت: چطور مگه؟!
    گفتم: می خواهد رد پای آمریکا و انگلیس و اسرائیل را پاک کند و فتنه ای را که آنها دیکته کرده بودند، یک تصمیم درون گروهی اپوزیسیون قلمداد کند.
    گفت: مگر آنهمه دلیل و سند که از وابستگی سران و عوامل فتنه به سرویس های اطلاعاتی بیگانه حکایت می کند قابل انکار کردن است؟ درباره مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس که آشکارا به طراحی فتنه اعتراف دارند چه می توانند بگویند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! دانش آموزی به مادرش گفت؛ مامان جون! دعا کن تا فردا صبح ۲۰ متر از ارتفاع قله دماوند کم بشه. مادرش با تعجب پرسید؛ چرا؟! واسه چی؟! دانش آموز گفت؛ آخه سر امتحان ارتفاع قله دماوند را به جای ۵۶۸۱متر، ۵۶۶۱ متر نوشته ام!

  22. کوثر به گوشم می‌گوید:

    بسم رب الشهدا

    دلخوری یک شاگرد کوچک باعث نمیشود از زیبایی سرمشقی که استادش بالای آسمان قطعه اش، نه ببخشید بالای دفتر صدبرگش نوشته ذوق نکند و به داشتن قلم فاخر استادش افتخار نکند…
    .
    .
    ومنِ کمترین هرچند دلخورم
    اما ذوق کردم و افتخار
    حسین قدیانی: شما لطف دارین… ممنون!

  23. سیداحمد می‌گوید:

    میلاد آقا رسول الله و امام صادق (ع) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد.

    http://www.islamupload.ir/user_uploads/iumahdi31310b9/.mp3

  24. عمار می‌گوید:

    سلام. پیشاپیش تولد من و انقلاب مبارک! نمیدونید چه لذتی داره روز تولدت، پا به پای مردم همیشه در صحنه بری راهپیمایی و تو دهن اسرائیل و امریکا بزنی! خیلی لذت بخشه! خیلی!
    حسین قدیانی: به به! مبارک باشد…

  25. بی تاب هویزه می‌گوید:

    سلام
    تیتر “غدیر قم” واقعا زیبا بود. تبریک عرض می شود.

  26. عمار می‌گوید:

    تبریک تولد از زبان فرزند شهیدی که مثل پدر، مقدس و افتخار آفرین میدرخشه، خیلی افتخار میخواد، که خوشبختانه نصیبم شد. ممنون.

  27. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    مبارکا باشه؛ عید و تیتر و تولد و فجر و بدر و خیبر و… کلا!

  28. سرباز کمپ می‌گوید:

    سلام و درود بر همه اهالی قطعه.
    داداش متن خیلی قشنگی بود. خـــــــــــــــــیلی.
    این یوم الله چه یوم اللهی بشه! برای رسیدنش لحظه شماری می کنیم.
    خیره به ثانیه شمارِ ساعت دیواری اتاقم، ۱۵۱۲۰۰ ثانیه تا حماسه ای دیگر…
    راستی؛
    شنبه ۳۴/۱/۱ انقلابی شمسی!
    خیلی قشنگه که چند روزی با این تاریخ زندگی کنیم!
    http://camp707.com/archives/2683

    پس بچه های قطعه سال نو مبارک !!

  29. شاکر می‌گوید:

    یک چیزی میگویم جوش نیاوری ها! خیلی شبیه جوانی های(آقا) هستی. دقت کن.

  30. ماشاالله به این قلم. ماشاالله به این شور و شعور.

  31. پاییز می‌گوید:

    اینجا «رقیه»، دلداری می دهد به «علیرضا». اینجا موقعیت «خیبر» و «بدر» است.

    ما بچه های همین خیابانیم. همین راه. همین راهپیمایی. اینجا بوسیدن دارد پیشانی علیرضا. اینجا دیدن دارد نقاشی آرمیتا. اینجا بوی شهید می دهد. بوی گلاب. بوی مادر شهید دهه ۶۰ و یک اتوبوس با ۲ طبقه شهید. سوگند به مادران چند شهید، به لاله در خون خفته! اینجا هسته ای آمده ایم…

    موفق باشید.

  32. پاییز می‌گوید:

    آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو
    خون جوانان ما می چکد از چنگ تو
    ای ز شراره ستم شعله به عالم زده
    امن و امان جهان یکسره بر هم زده
    بر سر هر خرمنی در د ل هر گلشنی
    آتش بیداد تو صاعقه غم زده
    ثروت انبوه تو خون دل توده هاست
    کین تو بر سینه ها دشنه ماتم زده
    دزد جهان خواره ای دیو ستم پاره ای
    عقرب جراه ای روبه مکاره ای
    جور و جفا در تو هست مهر و وفا در تو نیست
    زهر بلا در تو هست شهد صفا در تو نیست
    در همه دور زمان چون تو ستم کاره نیست
    عامل هر فتنه ای صلح و صفا در تو نیست
    آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو
    خون جوانان ما می چکد از چنگ تو
    در همه گیتی به پاست نائره جنگ تو
    گوش جهان خسته طبل بد آهنگ تو
    مظهر شیطان تو یی دشمن انسان تویی
    ای همه اهریمنی سرحد فرهنگ تو
    رسم تو عصیانگری کار تو ویرانگری
    تیره شده عالم از حیله و نیرنگ تو
    دشمن هر ملتی موجب هر ذلتی
    سایه هر وحشتی فتنه هر امتی
    جور و جفا در تو هست مهر و وفا در تو نیست
    زهر بلا در تو هست شهد صفا در تو نیست
    در همه دور زمان چون تو ستم کاره نیست
    عامل هر فتنه ای صلح و صفا در تو نیست
    آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو
    خون جوانان ما می چکد از چنگ تو
    حسین قدیانی: وای که چقدر دوست دارم این سرود را…

  33. سیداحمد می‌گوید:

    در بین سرود های انقلابی، این سرود یکی از بهترین هاست!

  34. پاییز می‌گوید:

    لینک دانلود صوتی سرود امریکا امریکاننگ به نیرنگ تو:
    http://www.sajed.ir/new/download/doc_download/629——.html

    امیدوارم لینکش مشکلی نداشته باشه، خودم هرکاری کردم اپلودش کنم نشد، اگه احیانا لینک مشکل داشت، اینم لینک صفحه:
    http://www.sajed.ir/new/component/docman/cat_view/788–/834–/910–.html?orderby=dmdate_published

  35. لجمن می‌گوید:

    تا فتح خیبر، فقط یک یا حیدر:
    http://lajman.blogsky.com/1390/11/20/post-94/

  36. حامد توکلی می‌گوید:

    سلام
    عیدهاتون مبارک.
    اومدم حاظری بزنم گفتم یه نظری هم بدم.
    ما بچه های همین خیابانیم. اینجا خیابان نیست. اینجا اتوبان است اینجا باند است هواپیمایی اسلامی است برای پرواز عروج. اینجا کارمندان خطوط هوایی اعتصاب نکرده اند.
    اینجا برای هر ساعتی بلیط داریم. به ذکر الله اکبر و بیمه لا اله الا الله میپریم اینجا بحران سرما نداریم. اینجا به گرمای ماه دل گرمیم. خورشید هم امروز و فردا می آید. (حالا کی گفتم.)
    اینجا گرسنه و نداریم چشم و دل همه مان به ساندیس سیر است.
    اینجا شروع است.
    اینجا پایان است.
    اینجا ایران است.

  37. حامد توکلی می‌گوید:

    راستی مثل اینکه اینجا هسته ای هم آمده ایم.
    دماغ تمام دوستان بیضی سوز. پوزشون کش.
    اینجا ما ۱۰۰ درصدیم شما هم جزو آدمی زاد نمی شمریم.
    تا جونتون در آد!
    🙂
    همیچن خنک شدما.:))

  38. مهدی می‌گوید:

    سلام…
    حسین جان! رفیقت آقای دامت برکاته امروز اومده رفته خونه امام خامنه ای نشسته کنار لاریجانی! خبر داری؟ نماز جمعه نمیاد، حالا اومده دیدار مسئولین نظام! معلوم نیست چطور سر از اینجا در آورده.

  39. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    سلام بر تمام عزیزان قطعه ای

    یوم الله بیست و دوم بهمن و اعیاد بزرگ ربیع
    ولادت حضرت خاتم صل الله علیه و آله و میلاد رئیس مذهب شیعه حضرت امام صادق علیه السلام بر همه خیلی خیلی مبارک.
    امروز جمعه بود و انشاءالله عید اصلی را با حضور حضرت خورشید امام حی و حاضر خود مولانا صاحب الزمان عجل الله جشن بگیریم.
    یک خواهش دسته جمعی از عزیزان
    چون من نمی توانم در راه پیمایی شرکت کنم از همه تقاضا دارم به جای منم چند تا شعار بدید.
    پیشاپیش از شما تشکر میکنم…

  40. سیداحمد می‌گوید:

    الله اکبر…
    قطعه ۲۶: خامنه ای رهبر!

  41. حامد توکلی می‌گوید:

    الله اکبر…

  42. به جای امیر می‌گوید:

    شناسایی !(گفت و شنود)

    گفت: چند سایت وابسته به اپوزیسیون خطاب به اردشیر امیرارجمند مشاور فراری موسوی و رجبعلی مزروعی مشاور پناهنده خاتمی نوشته اند؛ «شما اگر مامور وزارت اطلاعات رژیم نیستید، چرا می خواهید هواداران داخلی جنبش سبز را دودستی تقدیم ماموران وزارت اطلاعات کنید»؟!
    گفتم: چطور مگه؟! واسه چی؟! چی شده؟!
    گفت: امیرارجمند و مزروعی به نمایندگی از سران فتنه، پیشنهاد کرده اند که مخالفان نظام روز ۲۵ بهمن در چند پیاده رو دست به پیاده روی سکوت بزنند!
    گفتم: مگر بقیه مردم در پیاده روها داد می زنند و راه می روند؟!
    گفت: پیشنهاد کرده اند که مچ بند سبز همراه خود داشته باشند و چنانچه ماموران پلیس در اطراف نبودند از آن استفاده کنند.
    گفتم: مگر ماموران پلیس و اطلاعات با لباس فرم می آیند که شناخته شوند؟!
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: پسری با پدرش رفته بود دزدی، مامور پلیس دنبالشان کرد و داد زد گوساله وایستا! پسره ایستاد و به پدرش گفت؛ بابا جون! تو فرار کن! من شناسایی شدم!

  43. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ذالجلال و الاکرام**

  44. شیدا می‌گوید:

    خیلی سالها خودم را هر طور شده از این سر دنیا میرسوندم برای خوردن آن ساندیس مستی فزای کمال آور که شما به زیباترین وجه آن را توصیف کرده اید.
    امسال همراه با متن زیبا و شگفت انگیز شما، بر محرومیت خودم از آن همه حماسه و غرور و آگاهی، حسابی عقده گشایی کردم.
    و البته بیشترش برای احساس خسران و افسردگی بود که از نخوردن آن ساندیس کذایی عارض شده بود.
    جمله هایتان هر یک از دیگری زیباتر و عمیقتر هستند.
    هنر آن است که بی تکلف و خود نمایی، اعماق جان انسان را از شادی و غم لبریز کند.
    کاری که قلم سحر آمیز شما به شایستگی و روانی از عهده آن بر میاید.
    همیشه برایتان دعا میکنم و صدقه میدهم.
    حسین قدیانی: لطف دارید شما.

  45. عمار می‌گوید:

    روز ۲۲ بهمن، یک بنده خدایی تعریف کرد، واسه انجام کاری، رفته بوده خونه یکی از اقوام. که یه خانم مسن و مریضی هست، طوری که نمیتونه راه بره. به اون بنده خدا گفته بوده، منو تا جلوی در ببر تا همراه با مردم یکم راهپیمایی کنم، از اون بنده خدا که تو مریضی و واجب نیست، و از اون خانم هم که، احتیاج دارم به این هم قدم شدن! طوری که انگار همپای دسته عزاداری امام حسین(ع) میخواد حرکت کنه، و حاجت روا بشه!!!! خیلی برام جالب بود این طرز فکر. خیلی.

  46. شیدای رهبر می‌گوید:

    سلام. خسته نباشید.
    احسنت. شور انقلابیمون مضاعف شد.
    با دو مطلب با عنوان های “ما وظیفه ی بزرگی داریم” و “یاد آن روزها واین روزها”بروزم. خوشحال می شم تشریف بیارید.

  47. محسن فریدونی می‌گوید:

    به نام خدای روزهای آسمانی

    به روزم…

  48. محسن فریدونی می‌گوید:

    چراغ دولت عشقم امام خامنه ایست
    یقین که رهبر راهم امام خامنه ایست

    برای آنکه به تنگ آوری تو دشمن را
    سلاح معرفتت یک کلام خامنه ایست

    به هر حکایت دشمن بخند و طعنه بزن
    ستون مقتدر این نظام خامنه ایست

    شما که مرد نبردید و خستگی نافهم
    به کوه پای شماها دوام خامنه ایست

    همان کسی که نگاهش ز چشم مهدی هست
    برای اهل طریقت پیام خامنه ایست

    به هرکه نیت می خوارگی مهدی کرد
    بگو نه خو نه می و نی که جام خامنه ایست

    شاعر: محسن فریدونی
    http://www.moshtagh.pelakfa.com

  49. به جای امیر می‌گوید:

    رأی (گفت و شنود)

    گفت: «۱۲گروه فعال سبز» با صدور بیانیه ای خواستار شکستن حصر موسوی و کروبی شده اند.
    گفتم: این ۱۲گروه کی هستند؟ کجا هستند؟ اسمشان چیست؟ هرکدام چند نفر عضو دارند؟! و…
    گفت: اسمی از اعضا و تعداد آنها نبرده اند.
    گفتم: بالاخره باید یک دفتری؟ دستکی؟ آدرسی؟ یا حداقل یک علامت و نشانه ای ارائه کنند که معلوم باشد این ۱۲گروه وجود خارجی هم دارند!
    گفت: نه! هیچ آدرس و نشانه و شماره تلفن و… هیچی ارائه نکرده اند.
    گفتم: یارو کاندیدای مجلس شده بود بعد از شمارش آراء معلوم شد فقط ۲ تا رأی آورده، شب که به خونه رفت همسرش با دمپایی به سراغش اومد و گفت؛ فلان فلان شده، من که به تو رأی ندادم، پس فقط یک رأی مال خودته، اون رأی دوم مال کیه؟ نکنه زیر سرت بلند شده باشه؟!

  50. رها می‌گوید:

    سلام به برادر خوبم. وقتی مطالبو میخونم حس عجیبو خوشایندی که تو رگهای بی جونم میدوه حس میکنم…
    آه خدای من! حتی نمیتونم حسمو تعریف کنم… خدا خیرت بده.
    دست عالی مولا علی یارت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.