آستانه محرم، آستانه شهداست

سرلشکر بسیجی و سردار دشمن شکن سپاه خامنه ای، در شب عملیات «کربلای ۵»

تقدیم به همرزم همیشه شهدا، حاج قاسم سلیمانی

از بس قشنگ می گفتند؛ «هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله»، که نمی شود از محرم نوشت و یادی از شهدا نکرد. شهدای ما شهادت نامه شان را درهمین شب های محرم، به امضای سیدالشهدا می رساندند. شهادت، حاجت شهدای ما بود از امام حسین. حاج قاسم بارها حاجت روا شده و بارها شهادت نامه اش امضا شده. حسین، بعضی ها را چند بار می برد؛ آهسته و پیوسته می برد و طولانی تر و عاشقانه تر می کند شهادت شان را. به هر حال، ما زمینیان هم شهید و شاهد و شاهد شهیدان، می خواهیم یا نه؟! حالیا! شهدا آنقدر برای خون خدا گریه می کردند، که اباعبدالله، ولو یک بار هم که شده، امضا کند شهادت نامه شان را. تا این امضای سرخ را نمی گرفتند، نمی رفتند. همین که عطر محرم فرا می رسد، شهدا دل ما را می برند به شب های عملیات. به اشک های خداحافظی. به شانه های لرزان همسنگران. به فصل گرم حلالیت. زمانه «یا زیارت یا شهادت». محرم، بهار خون است و مگر نه آنکه شهدای ما در موسم عاشورای جبهه ها، دل به نسیم کربلا بسته بودند. یاد زیارت عاشورایی که می خواندند به خیر! نمی دانم جای آنها میان ما خالی است، یا جای ما میان آنها. اصلا ببینی یادی از ما می کنند؟ لااقل همین اندازه که ما به یادشان ایم! نمی دانم آنجایی که الان شهدا «عند ربهم یرزقون» اند، محرم فرا رسیده یا نه. یک شب با ما فاصله دارند، یا بیشتر. نزدیک اند به ما یا دور. شاید ما از آنها دور باشیم، اما آنها به ما نزدیک. شاید درعوض اینکه ما شهدا را نمی بینیم، شهدا ما را می بینند. شاید دل شان می سوزد برای ما، برای غم و غربت ما. خوشم می آید از وقت شناسی شان. به موقع پرکشیدند. نمی دانم زمان برای شهدا چگونه می گذرد. اصلا آنها بر زمان می گذرند، یا زمان بر آنها. نمی دانم در مکان خاصی مستقرند، یا مکان، مستقر شهداست. روزگاری با ما بودند، اما اینک، به چه سؤالاتی کشیده کار ما! حق مان است؛ ما در جایی زندگی می کنیم که سجن مومن است، اما شهدا جمع شان جمع است در یک جای دنج. خوش به حال شان! شب های جمعه لابد می روند کربلا. اگر هم به یاد ما نباشند، حق دارند. یاد ما خراب می کند زلال خلوت شان را. ما آلوده ایم؛ دست مان به آسمان نمی رسد. شهر ما ستاره ندارد. غبارآلود است دل ما. ما باید با هوای نفس بجنگیم و دل مان خوش باشد که اسمش «جهاد اکبر» است! حالا به ندرت باز می شود در باغ شهادت. گه گاه! اینک در فراق روزگار جنگ، باید با روزگار جنگید. روزگار بدون صبحگاه دوکوهه. روزگار محرم های بدون شهدا. روزگار دلتنگی برای آغوش مردان خاکی. روزگار هجران برادر با برادر. برادری که شهید شده و برادری که مانده. همه اش خاطره، همه اش خاطره! ببینی شهدا هم خاطرات ما را مرور می کنند؟! نکند فراموش کرده باشند ما را. نکند ما را نشناسند. نه! نه! لااقل محرم ها به یاد ما باید بیفتند.

¤¤¤

نمی دانم آن سوی هستی، خیمه عزای حسین، چگونه بر پا می شود، اما می دانم که حتما بر پا می شود. از شهدای ما، مگر ممکن است حسین را، «حسین، حسین، حسین» را، سینه زدن برای حسین را بگیری؟! نه، ممکن نیست. قلب شهید، از تپش باز می ایستد، اما «حسین، حسین، حسین» گفتن شهید، بسته به قلب او نیست؛ وابسته به خون اوست. مگر خاک مجنون، هنوز هم عطر شهدا نمی دهد؟! مگر نمی جوشد همچنان خون شهید؟! شهدایی که ما می شناختیم، چشم را جز برای اشک نمی خواستند. آنهم نه هر گریه ای! گریه فقط برای حسین. حتم دارم آن سوی هستی را نیز، شهدای ما سیاه پوش کرده اند. اخلاق شهدا دست ماست. لابد باید تکیه قشنگی در بهشت زده باشند. پر از پرچم، بهتر از پرچم های ما. شهدای ما بعد از شهادت، لابد بیشتر عاشق سیدالشهدا شده اند. شهدایی که ما می شناختیم، در تکیه عزای ارباب، بزرگ شده بودند. آرزو داشتند در رکاب اباعبدالله و با سر و صورت خونی، دعوت خدا را لبیک بگویند. شهادت را اگر عاشقانه دوست داشتند، فقط برای حسین بود. شهادت را برای دیدن حسین و نوشتن نام خود در کنار اصحاب سیدالشهدا می خواستند. ما که یادمان نرفته شهدا را. گمانم هر کجا که باشند؛ در آستانه محرم، باز هم شیدا می شوند. چه می گویم که شهید، خود، آستانه عاشوراست. ما امروز در آستانه شهدا ایستاده ایم. ما حسین و محرم و تاسوعا و عاشورا وکربلا را به شهدا بدهکاریم. ما شهادت را مدیون شهداییم. از قلم بگیر تا علم، ما بدهکاری داریم به شهدا. راه اشک را شهدا جلوی چشمان ما گشودند. راهی که با خون شان باز کردند. اگر ما می گوییم «حسین»، اما شهدا برای باقی ماندن ذکر حسین در این دیار، از جان خود گذشتند. تشنه رفتند. دوست داشتند تشنگی را.

¤¤¤

برای ما اهل زمین، محرم آمده است؛ کجایید شهدا! می دانم که جمع تان جمع است، و شمع انجمن تان، حسین! لازم نیست به ما فخر بفروشید. ما خود، به مقام والای شما واقفیم. فقط یادتان باشد محرم های این دنیا را. یادتان باشد که روزگاری، در همین ایام، کنار ما بودید و با ما سینه می زدید. شوق بعد از عزای تان را کنار ما بودید. لااقل سربند «یا حسین» یکی تان را که ما بسته ایم. یادتان هست؟! اینک پیش از ما بهتران، عزای شما، رنگ و بوی دیگری گرفته است. ما خود قبول داریم که «حسین،حسین، حسین» شما شنیدنی تر است، اما شما که شهدای خودتان نیستید، شهدای مایید. از خون و استخوان مایید. از نسل ما و از سلاله مایید.شما هق هق گریه های ما را شنیده اید. شما لرزش شانه های ما را احساس کرده اید. محرم های این دنیا را که یادتان نرفته؟! زیارت عاشورای شب های عملیات را که یادتان هست؟! هنوز هم حسین، شهادت نامه امضاء می کند. تا چشم ارباب، کدام مان را بگیرد، شما هوای ما را داشته باشید. برای ما هم دعا کنید که در بستر نمیریم. دعا کنید که قدر همسنگران شما را بدانیم. دعا کنید بدانیم قدر رزمندگانی را که با شما تا لب چشمه شهادت آمدند، اما… اما قصه این بود که خدا، ماه را تنها نمی خواست.

¤¤¤

بچه های «کربلای ۵» در شب شروع این عملیات، از خدا بهشت را طلب نمی کردند، شعارشان این بود: «کربلا، کربلا، ما داریم می آییم». شاید هم الان کربلا باشند شهدا، شاید هم پیش حسین. هر کجا هستند آنچه بر پاست، بساط عزاست. حتی آن سوی هستی، امروز جز این قصه نیست؛ «باز این چه شورش است که در خلق عالم است».

روزنامه کیهان/ ۷ آذر ۱۳۹۰

کلیپ کوتاهی از وبلاگ سرافرازان/ ذوق و شوق نینوا کرده دلم

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. میلاد پسندیده می‌گوید:

    به به… منتظریم…

    اینجا داره برف میاد.
    حسین قدیانی: اینجا شدیدتره! برو ستون خیمه!

  2. خـــداحـــافــــظ قـــــطعــه
    خـــداحـــافــــظ قـــــطعــه
    خـــداحـــافــــظ قـــــطعــه
    از تمام اهالی قطعه مقدس ۲۶ تا پایان دهه محرم خداحافظی می کنم.
    _____________________________________________
    – دارم میرم یه جایی که به احتمال زیاد برق هم ندارن چه برسه به اینترنت.
    – داری میری روستاهای دور افتاده؟
    – پــ نــ پــ دارم میرم لس آنجلس !! چند ساعتی برق ها رفته، میاد ایشاا… .
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    التماس دعای فراوان از تک تک بچه ها
    حتی شما دوست عزیز

  3. چوک دیریا می‌گوید:


    حسین قدیانی: یک بار دیگر و بهتر بفرست… باز نشد برای من.

  4. صبا می‌گوید:

    امام زمان علیه السلام می فرمایند:
    برای تعجل در فرج بسیار دعا کنید که گشایش و فرج شما در آن است.
    محرم که می آید انگار غیبت “مولا” بیشتر حس می شود!

  5. ف. طباطبائی می‌گوید:

    دقیقا داشتم به این جمله ای که خانم صبا گفتن فکر میکردم.
    “محرم که می آید انگار غیبت “مولا” بیشتر حس می شود!”

    مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم…
    **السلام علیک یا صاحب الزمان**

  6. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین
    یه فیلمی داشتم از مستند فاخر روایت فتح (قسمت هشتم شلمچه) که خاطرات بچه های کرمان رو نشون می داد. یه صحنه از سردار سلیمانی نشون داد که در حین سخنرانی در منطقه ی عملیاتی، که داشت از چند تن از سرداران از جمله حاج احمد متوسلیان نام می برد که به شدت منقلب شد و شروع به گریه کرد. خیلی تصویر عجیب و به یاد ماندنی بود ولی هر چی گشتم پیداش نکردم که لینکش رو بذارم. حیف…

  7. چوک دیریا می‌گوید:

    ببین حالا باز میشه؟
    http://20uploads.com/files/1390/azar/1-5/ghadiany.wmv
    خودم تست زدم باز شد

  8. سیده از فرانسه می‌گوید:

    کربلای جبهه ها یادش بخیر

  9. چای پولکی می‌گوید:

    ای اجل یک چند روزی دور ما را خط بکش
    وعده ی ما عصر عاشورا کنار قتلگاه . . .

    السلام علیک یا اباعبدالله

  10. میلاد پسندیده می‌گوید:

    برف شدید امروز رشت مجبورمان کرد که برویم پشت بام و برف پارو کنیم:
    http://s2.picofile.com/file/7194236234/barf02.jpg
    http://s2.picofile.com/file/7194235806/barf01.jpg

  11. آذرخش می‌گوید:

    اوه اوه فکر کن از ظهر مونده بودیم منتظر متن!

  12. میلاد پسندیده می‌گوید:

    کلیپ جالبی بود… ممنون از چوک دیریا
    حسین قدیانی: فقط در زمینه تئاتر، فعال نیستن بچه ها! بزنم به تخته!

  13. میلاد پسندیده می‌گوید:

    یک نکته… این آقای سلیمانی را من قبل از این بحث ترور نمی شناختم… کمال سپاسگزاری را دارم از دشمنان این مملکت که باعث می شوند ما بفهمیم باید قدر چه کسی را بدانیم… خدا دوست و دشمن را حفظ کند!

  14. میلاد پسندیده می‌گوید:

    حالا چرا تئاتر؟!
    حسین قدیانی: تئاتر، مادر خیلی از هنرهاست و متاسفانه حزب الله اصلا تئاتر را جدی نمی گیره. الان نوعی رجوع به تئاتر در میان اهل سینما دیده می شه که بیشتر بوی روشنفکری می ده و طبیعی هم هست. ما تقریبا در تئاتر کاری نکرده ایم. تعزیه را که هنری دیگر است، با تئاتر اشتباه گرفته ایم و تئاتر را هم فروکاسته ایم در یک سری نمایش های دم دستی و سبک. فقط گاهی با مضامین دینی/ تاریخی، گاهی دوستان متعهد، یک کار فاخری از دست شان درمی رود!!

  15. چوک دیریا می‌گوید:

    حسین جان یه بلا نسبت بگو بچه ها فک می کنن با ما(بچه های قطعه) هستی
    حسین قدیانی: ممنون از کار خوبت. آفرین!

  16. سایه/روشن می‌گوید:

    چقدر این سقف های شیروونی جالبن.
    می گم کاش با شاتر پایین هم می گرفتین ببینیم برفا چه جوری میشن.
    ما که فعلن از برف بی نصیبیم.

  17. سیداحمد می‌گوید:

    آقا میلاد؛

    خیلی ها مثل شما بودند.
    نه حاج قاسم را می شناختند و نه سپاه قدس را!
    در این چند وقت اخیر شاید بیش از ۲۰ نفر از خودِ من پرسیدند سپاه قدس کجاست؟ قاسم سلیمانی کیست؟!
    وقتی کمی برایشان توضیح دادم همه ابراز خوشحالی و غرور کردند.
    دشمنان نمی دانند با معرفی شیرمردان سپاه قدس، چه لطفی به ما کرده اند!
    حسین قدیانی: اگر بگوییم به برکت وجود نازنین دشمنان، ملت موفق شد سپاه قدس را بیش از قبل بشناسد، سخن درستی است. البته الان هم شناخت درستی از سپاه قدس و امثال حاج قاسم نداریم. چیزکی می دانیم…

  18. میلاد پسندیده می‌گوید:

    یک شهید قشقایی و یک شهید قدیانی تنها حضور حزب الله در تئاتر بود که تمام شد!!

  19. سیداحمد می‌گوید:

    “گاهی دوستان متعهد، یک کار فاخری از دست شان درمی رود!!”

    کاری در حد “ستاره صبح” و ” شب آفتابی”.
    حسین قدیانی: البته اینها که گفتی، تئاتر بود و نبود. تعریف دیگری داشت و بدیع بود، اما حیف که نمایش داشت، جلوه ویژه داشت، قشنگی داشت، اما قصه نداشت و خیلی کلی بود.

  20. سیداحمد می‌گوید:

    تئاتر بود و نبود را قبول دارم!

    حتما قبول دارید نکات مثبتش غلبه دارد بر انتقاداتی که می توان داشت.
    واقعا برایش زحمت کشیدند.

  21. چوک دیریا می‌گوید:

    آره متاسفانه تو عرصه هنر کلا بچه های حزب الله اکثرشون اعتقادی به انجام کار هنری ندارن و خصوصا تئاتر
    متاسفانه تائتر و سینماجای خاصی داره در بین مردم منتها ما جاهای مهم رو خالی می گذاریم که دشمن که نفوذ کرد و حسابی دوستانمون رو منحرف کردم تازه می فهمیم اینم یه راهی هست که دشمن داره ضربه می زنه و تا بخوایم عاشورایی وارد بشیم ضربه کاری خوردیم
    مگه هالیوود چیکار داره می کنه
    ولی یه بدی که سینما و تئاتر بچه حرب اللهی ها داره اینه که مطلب رو مستقیم می کوبه تو سر مخاطب و اصلا ترکیب نمی کنه با سایر مسائل که بقیه دوس دارن یا غیر مستقیم بلد نیستیم بگیم

  22. میلاد پسندیده می‌گوید:

    وقتی شهر رشت که زمانی مدخل ورود تئاتر به ایران بود و اولین بازیگر زن و برترین هنرمندان گذشته و اکنون تئاتر کشور را دارد، سالن تئاتر ندارد، بقیه شهرستان ها تکلیفشان معلوم است… جسارت نباشد اما تهران هم که قربانش بروم… هیچی… خدا دوست و دشمن را حفظ کند!!!

  23. میلاد پسندیده می‌گوید:

    سید احمد اینها که مثال زدی خودشان برداشتی از تعذیه و شبیه خوانی است نه تئاتر… تئاتر درام می خواهد و دراماتورژ… همانطور که داداش گفت.

  24. میلاد پسندیده می‌گوید:

    غلط املایی داشتم: “تعزیه”

  25. سیداحمد می‌گوید:

    میدانم که این نمایش ها با آنچه به طور معمول تئاتر نامیده می شود، تفاوت دارد.
    اما از شخصی که استاد بود در این زمینه، شنیدم که گفت می شود این نمایش ها را هم نوعی “تئاتر” به حساب بیاوریم.

  26. میلاد پسندیده می‌گوید:

    یک نکته اینکه معمولاً هنرمند حزب اللهی یک سلسله بحثی در ذهنش شکل می گیرد که می خواهد اینها را به زور بچپاند در سناریو. بعد می بیند زمانش طولانی شده، می رود جزئیات را قیچی می کند… بعد اثرش بجای اینکه مثل پرنیان و حریر روحت را نوازش بدهد، مثل توپ شلیک می شود در کله ات… این به کنار… می بیند نتیجه نگرفته، جزئیات را اضافه می کند و کلیات را قیچی و می رود فیلم بعدی را بسازد… و باز هیچی به هیچی.
    و همینطور هی کشتی می گیرد تا یا مجوز بهش ندهند یا دیوانه میشود و به انحراف می افتد یا تازه بعد از ۵۰ سال می فهمد مدیوم سینما و تلویزیون و تئاتر چه فرقی دارند که آن بحث دیگر کهنه شده!

    به جایش این هالیوودی ها را ببینید که چطور در طی ۷۰ سال یک بحث سلسله وار را در خون ما تزریق می کنند… می بینی یک فیلمی را که داستانش را تعریف می کند اما در لحظه ای حساس (بزنگاه) زهرش را در یک جمل می ریزد… آقا توجه نکردی! فقط یک جمله… مثل ما خطبه نمی خوانند.
    خدا دوست و دشمن را حفظ کند!!!!

  27. میلاد پسندیده می‌گوید:

    برای نوشتن و اجرای تئاتر باید هم ذهن باز داشت و هم صبر… متأسفانه تعصب دارند و جوشی هستند.
    حسین قدیانی: یک فایل صوتی دارم از تئاترهای بابااکبر که خیلی از هنرمندان فعلی هم با سلیقه های مختلف، هستند توش. یک جا بابا می گوید؛ «اصلا کاخ سبز دمشق یا خیمه خالی حسین؟!… کدام را انتخاب می کنی؟!»

  28. سیداحمد می‌گوید:

    «اصلا کاخ سبز دمشق یا خیمه خالی حسین؟!… کدام را انتخاب می کنی؟!»

    چقدر حرف دارد این جمله!
    حسین قدیانی: در هنر اول انقلاب، خیلی خوب از عنصر تلنگر استفاده می شد. مثلا سرودها را ببینید! همه تلنگر داشتند. الان سرودهای حزب الله لبنان، همه تلنگرزننده و بیدارکننده است، اما ما گمانم خیلی وقت است اصلا سرود نداشته ایم. خیلی وقت.

  29. سایه/روشن می‌گوید:

    “متاسفانه حزب الله اصلا تئاتر را جدی نمی گیره”

    واقعا ببخشید، اما حزب الله کدوم هنر رو جدی می گیره؟!
    چرا خانواده های متعهد و بسیجی خیلی کم به بچه هاشون اجازه می دن که رشته های هنری رو انتخاب کنن؟ چرا گذاشتیم یه عده آدم بی درد و بی تعهد برای تفریح و تفنن هم که شده خودشون رو بندازن توی دانشگاه های هنر؟
    این قضیه واقعا ریشه ایه. دورانی که هنرمندان الان درس خوندن، حزب اللهی ها تقریبا از هنر فاصله می گرفتن و همین باعث جدایی فکری اون ها شد. باید قبول کنیم که خودمون هم توی این زمینه کم گذاشتیم. میدون رو براشون خالی کردیم و حالا خودشون رو همه کاره می دونن.
    تهران که وضعیت بهتری داره. اما مشهد هنوز هم نمیتونه با هنرمندها تعامل خوبی داشته باشه. به خاطر همینه که دانشکده هنر دانشگاه فردوسی مشهد، توی نیشابوره!!
    حسین قدیانی: نسل من متاسفانه در گیر و دار دوران گذار گیر کرد، اما گمانم روحیات هنری بچه حزب اللهی هایی که الان بین ۱۵ تا ۲۰ سال سن دارند، بهتر تبلور کند. این را دارم می بینم…

  30. میلاد پسندیده می‌گوید:

    سرود نداشتیم اما ترانه که داشتیم… مثلاً این تیتراژ برنامه تلویزیونی سابق دکتر یامین پور.

  31. سیداحمد می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج… واقعا آدمی در محرم، و در آستانه ماه عزا، بیشتر حس می کند دل تنگی غروب جمعه را.

  32. مسعودساس می‌گوید:

    آقا میلاد؛
    این طنابه چیه بستی به خودت؟

  33. سلاله 9 دی می‌گوید:

    یک نکته ای را نمی دانم بگویم یا نه؟ اگر بچه حزب اللهی ها وارد هنر و تئاتر و … شوند و بعد حرف های جناب سلحشور درباره ی سینما که ” نیروهای ما را بلعید و عملا سینما بود که حتی بچه های رزمنده، بچه های طلبه، بچه های حزب اللهی و هیئتی ما را در خود منحل کرد و فراوان بودند نیروهایی که وارد سینما شدند و از دست رفتند و این سینما بود که امثال ما را تغییر داد، نه اینکه ما سینما را تغییر بدهیم.”
    درست از آب دربیاید چه؟ یعنی این حرف ایشان را قبول دارید که همان بهتر که بچه‌ مذهبی‌‌ها به عرصه فیلم‌ سازی نروند؟
    یعنی این که تا قبلش من مثل “سایه/ روشن” فکر می کردم که ماها یک سری عرصه ها را خالی گذاشته ایم و نباید این جوری باشد، اما با خواندن حرف های سلحشور گیج شدم .
    حسین قدیانی: چیزی نگویم بهتر است!

  34. سایه/روشن می‌گوید:

    خدا کنه این جور که شما می گین باشه.
    چون من هم دارم می بینم همین هایی که الان دیگه همسن شما هستن و به عنوان استاد در هنرستان ها و دانشکده ها تدریس می کنن چه جوری این فطرت پاک بچه ها رو با حرف های مزخرفشون آلوده می کنن.
    من خودم توی همین کلاسها هستم. دارم حس می کنم و می بینم چه جوری نظام رو که هیچ، بعضی وقت ها ارزش های اسلامی رو هم با نیشخند های معنادار پاسخ می دن. فقط به خاطر این که فلان مسئول باهاشون دچار مشکل شده.
    مثل دردهای حاتمی کیا که می فهمیدم چی میگه. ولی همه که مثل اون نیستن تا این طرف رو هم به خاطر ارزش ها تحمل کنن.
    دردها زیادن اما مجال گفتن نیست.

  35. مسعودساس می‌گوید:

    اسم حزب الله اومد، گفتم اینو گوش کنید{شایدم شنیده باشید}
    صبحگاه حزب الله:
    http://s1.picofile.com/file/7194338381/%D8%B5%D8%A8%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%87_%D8%AD%D8%B2%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87.mp3.html

  36. جماران می‌گوید:

    فــولاد دلـــی که آه، نرمـــش نکــند… یا ناله دلسوخته، گرمش نکند
    طوقی ز جفا فکنده بر گردن خویش… آزار دلـم، دچـار شـرمش نکـند

    “امام روح الله”

  37. ف. طباطبائی می‌گوید:

    بحث های هنری برگزار کردید؟!!

  38. میلاد پسندیده می‌گوید:

    مسعود ساس! آن طناب برای اینست که اگر خدای ناکرده سُر خورد، با مخ نرود در آسفالت کوچه… احتیاط شرط عقل است!

  39. میلاد پسندیده می‌گوید:

    داداش! در مورد اون حذفی، شما جوابی نوشتید که به علت قطع برق نشد که بخوانم. الآن هم که نیست.

  40. سایه/روشن می‌گوید:

    می گم وقتایی که می گفتین دقایقی دیگر… چند ساعتی طول می کشید، الان که نوشتین ساعاتی دیگر دقیقا چقدر طول می کشه تا برنامه هامونو تنظیم کنیم!!

  41. سیداحمد می‌گوید:

    ۱۰ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسینِ زهرا…

  42. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بسم رب الفاطمه(س)

    ۸۶* امیرالمومنین على علیه السلام :

    هرگاه به مشورت نیازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما؛ زیرا آنان ذهنى تیزتر و حدسى سریع تر دارند. سپس (نتیجه) آن را به نظر میان سالان و پیران برسان تا پیگیرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب کنند، چرا که تجربه آنان بیشتر است.

    (شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۳۷)

  43. سادات می‌گوید:

    سلام
    امروز کمی هوایی اربابم
    از صبح دلم گرفته و بی تابم
    تقویم بیاورید…ای وای حسین
    نزدیک محرم است و من در خوابم
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    مکه, غدیر, عشق به حیدر, مباهله
    کم کم, صدای زنگ غم انگیز قافله
    سربسته گویمت, تو فقط روضه گوش کن
    ناموس اهل بیت کجا, شمر و حرمله…

  44. بچه مثبت می‌گوید:

    سلام
    منتظر متن جدید هستم و اما یک جمله:
    متن “نان ۹۹ درصد در گلوی اهل نفاق گیر کرده است/ ادبیات ۹ دی، بادی گارد ندارد” بهتر بود در بخش اصلی سایت قرار می گرفت. تحقیقا می توانم بگویم که بی نظیرترین متنی بود که در این اواخر از شما می خواندم.متنی مملو از مضمون و مفهوم آمیز و پرمغز بود. اما ناراحت شدم که چنین متن عجیب و زیبا در بین متون مهجور و مغفول ماند. فقط با این متن می شد یک هفته حرف زد و حال کرد…
    حسین قدیانی: چرا همچین حرفی می زنید؟! ستون بیست و شش، سردر وبلاگ و بالای وبلاگ است و اولین جایی از قطعه است که باز می شود. من برای زیر نرفتن این متن، برای اولین بار، ستون بیست و شش را ۲ متنه کردم. الان هم با اینکه قدیمی ترین متن میان متن های صفحه یک وبلاگ است، باز بالاست.

  45. به جای امیر می‌گوید:

    گیج (گفت و شنود)

    گفت: سایت بالاترین به مدعیان اصلاحات حمله کرده و نوشته است؛ چرا زودتر تکلیف خود را با انتخابات مشخص نمی کنید؟
    گفتم: چه تکلیفی؟!
    گفت: نوشته است؛ اگر قصد شرکت در انتخابات داشته باشید معلوم می شود که از ابتدا با شعار تقلب ما را فریب داده اید.
    گفتم: خب! چرا انتخابات را تحریم نمی کنند؟!
    گفت: برای اینکه اگر انتخابات را تحریم کنند، بعد از پایان انتخابات نمی توانند ادعا کنند که تقلب شده است!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو با کت و پیژامه خوابیده بود. پرسیدند چرا با کت خوابیده ای؟ گفت؛ شاید مهمان بیاید! گفتند؛ پس چرا پیژامه پوشیده ای؟ گفت؛ خب! شاید هم مهمان نیاید!

  46. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین به نظرم جای یک متن تاتری خالیه با این توضیحاتی که فرمودین.

  47. سیداحمد می‌گوید:

    صل الله علی الباکین علی الحسین…
    دوستان!
    اینها لینک چند مداحی عاشورائی است، نوحه هائی است که خودم خیلی دوست دارم. البته انتخاب چند مداحی از بین صدها گزینه کار سختی است!
    اینها را فعلا داشته باشید. در طول دهه هم هر روز نوحه دیگری برایتان می گذارم.

    http://upload20.ir/upload/13222525762110295253.wma

    http://www.faupload.com/upload/90/Azar/1-6/ای-نامه.mp3

    http://upload20.ir/upload/13222531401215336585.wma

    http://upload20.ir/upload/1322253829970101027.wma

    http://www.faupload.com/upload/90/Azar/1-6/Karimi-011.mp3

    http://www.faupload.com/upload/90/Azar/1-6/باب-المراد-عالمی-ابالفضل.mp3

    http://www.faupload.com/upload/90/Azar/1-6/بی-تاب-حسینم-بی-خواب-ابالفضل.mp3

    http://www.faupload.com/upload/90/Azar/1-6/میکشی-مرا-حسین.wma

    http://www.faupload.com/upload/90/Azar/1-6/آه-گردون-خلج.mp3

  48. چشم انتظار می‌گوید:

    من هم مطلبی در خصوص تاتر بگویم؛
    در این که تاتر مثل رشته ی دو و میدانی که مادر همه ی ورزش هاست، مادر هنر های نمایشی تلویزیونی و سینمایی است، حد اقل خودم شک ندارم.
    اما اینکه چرا وضعیت کنونی تاتر ما این است شاید به چند دلیل بر می گردد؛
    اول عدم علاقه و انگیزه ی مخاطب یا همان مردم است (مثلا” از جمع خود ما تا حالا چند بار تو عمرمون تاتر رفتیم)که تقریبا” به تاتر به عنوان یک هنر واقعی و اصیل نگاه نمی کنند. بیشتر در عوام و اندکی هم در خواص.
    دوم اینکه در صف آموزش و تعلیم و تربیت دانش آموزان، یعنی مدرسه آنگونه که شایسته ی این هنر قدیمی و عجین با فطرت انسان است، جدی گرفته نمی شود.
    سوم البته این رو یقین ندارم؛ اشتباه گرفتن این هنر با بعضی سبُک سری ها و
    دلقک بازی ها به اسم تاتر که غالبا” خروجی اون هم مسائل ضد اخلاقی و…
    چهارم استقبال قشر خاصی از مردم آن هم تا حدودی برای کلاس کار که بله ما رفتیم مثلا” فلان تاتر رو دیدیم البته این نظر منه چون یکی دو مورد اینجوری برخورد کردم.
    در پایان با وجود این که به شخصه آقای سلحشور رو یکی از ذخایر سینما و تلویزیون می دونم. اما زیاد با این مطلبی که سلاله ی عزیز از قول ایشون گفتند موافق نیستم. شما نگاه کنین ما در عرصه های خطرناک تر و آلوده تر از تاتر و سینما هم داشتیم که بچه حزب اللهی ها با تمام خطراتش سر بلند بیرون اومدند. نمونش همین فضای سایبری و اینترنت و … که اگه خطر اخلاقی و اعتقادیش بیشتر از صحنه های زنده ی تاتر! و پشت پرده ی! سینما و تلویزیون نباشه کمتر نیست. اما شاهدیم که چگونه هر روز پدیده ای در این رابطه ظهور می کنه. اما در کل نباید حساب چهار نفر رو که آیا زمینه اش رو داشتند یا نه و در این وادی منحرف شدند بهانه کرد و وارد این معرکه نشد. خطر همیشه و همه جا برای همه ی ما هست. بلا شک.

  49. سیداحمد می‌گوید:

    بچه مثبت؛

    نگاه کن! از ۳۰ آبان تا الان یعنی نزدیک ۶ روز است که متن فوق الذکر، تقریبا در بهترین جای وبلاگ است…

  50. بچه مثبت می‌گوید:

    چون برخی از دوستانی که همیشه مطالب شما را دنبال می کنند از این متن بی خبر بودند و بر اساس عادت همه سایتها، ستون وسط را اصلی می دانند و وقت اصلی را بر آن می گذارند.
    حیفم آمد کسی قطعه ۲۶ بیاید و این متن بی نطیر و طوفانی و غیرقابل وصف را نخواند. هنوز هم دارم می خوانمش و با جمله جمله اش حال می کنم.نمی دانم با چه حالی نوشته اید که اینگونه ….؟!!!

  51. سیداحمد می‌گوید:

    بچه مثبت بزرگوار؛

    به دوستانتان بفرمائید در قطعه۲۶ متن های هر ۴ ستون، متن اصلی و مهم محسوب می شود!
    هر کدام را که نخوانند ، ضرر می کنند!

  52. بچه مثبت می‌گوید:

    انتقادی هم به سید احمد عزیز دارم که بعدا اگر توفیقی بود عرض می کنم…

  53. سیداحمد می‌گوید:

    هر وقت توفیق شد، بنده با جان و دل برای شنیدن انتقادتان آماده ام!

  54. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    اما شهدا جمعشان جمع است در یک جای دنج. خوش به حالشان!
    و بد به حال ما که باید دنیای بی حسین را تاب بیاوریم و منتظر بمانیم مگر حضرت خورشید معبری باز کند بهر شهادت!
    شهدا جایشان خوبست. حالشان خوبست. هوایشان خوبست ولی وای بر حال و هوای ابری دل ما که از بس باریده دیگر رمق ندارد.
    شهدا دعا کنید برای ما! ملتمسانه محتاج دعایتان هستیم در این وانفسا!!!!!

    مثل همیشه اشک مهمان چشمها میشود با معجزه قلم داداش حسین!
    بر قرار باشید مثل همیشه.!

  55. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    بسم الله
    جهت اطلاع دوستداران حاج محمود کریمی:

    از روز شنبه ۵ آذرماه ۱۳۹۰ مصادف با شب اول محرم ۱۴۳۳
    از ساعت ۱۵ بمدت ۱۱ روز هیأت رایة العباس(ع) چیذر، امام زاده علی اکبر(ع) ***********************************************
    از روز شنبه ۵ آذرماه ۱۳۹۰ مصادف با شب اول محرم ۱۴۳۳
    از ساعت ۱۹ بمدت ۱۱ شب هیأت ثارالله(ع) مسجد امام الهادی(ع)

  56. Kayvan می‌گوید:

  57. م. ا می‌گوید:

    قبل از *** اول خط سوم

    “ببینی شهدا هم خاطرات ما را مرور می کنند؟!” ببینم؟
    حسین قدیانی: گاهی می گیم؛ ببینی الان فلانی چی کار داره می کنه؟!… این از اوناس.

  58. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بابت این متن به طور ویژه از شما سپاسگزاریم، از آن متن هایی است که چند باری باید خوانده شود.
    آخرین باری که این طوری گریه کردم، در بین الحرمین بودم…

  59. ف. طباطبائی می‌گوید:

    سلام. خدا قوت.
    عالی بود آقای قدیانی. بهترین متن برای استقبال از محرم یعنی همین.
    سلاله ۹دی درست میگه. باید چند بار بخونیم و…

  60. سنگربان می‌گوید:

    خوش بحال شهدا ….
    زمان داره مارو با خودش کجا می بره…………
    فرمانده های شهید مون ۲۴ ـ ۲۵ ساله شهید می شدند…..
    خیلی از شهدای ما کم سن و سال بودند !
    الان ماها سن مون داره میره بالا ….
    شهادت تو عصر ما سخت تر! چون گناه نکردن و داشتن ایمان خیلی دشوار…

  61. سیداحمد می‌گوید:

    “ما در جایی زندگی می کنیم که سجن مومن است، اما شهدا جمع شان جمع است در یک جای دنج. خوش به حال شان! شب های جمعه لابد می روند کربلا. اگر هم به یاد ما نباشند، حق دارند. یاد ما خراب می کند زلالی خلوت شان را.”

    “از شهدای ما، مگر ممکن است حسین را، «حسین، حسین، حسین» را، سینه زدن برای حسین را بگیری؟!”

    “لابد باید تکیه قشنگی در بهشت زده باشند. پر از پرچم، بهتر از پرچم های ما. شهدای ما بعد از شهادت، لابد بیشتر عاشق سیدالشهدا شده اند.”

    “کجایید شهدا؟! می دانم که جمع تان جمع است، و شمع انجمن تان، حسین!”

    باز این چه شورش است که در خلق عالم است….

  62. سیداحمد می‌گوید:

    “ما خود قبول داریم که «حسین، حسین، حسین» شما شنیدنی تر است، اما شما که شهدای خودتان نیستید؛ شهدای مایید.”
    شهدای مائید…

  63. آذرخش می‌گوید:

    السلام علیک یا اباعبدالله…

  64. چوک دیریا می‌گوید:

    اینم یه کلیپ کوتاه از عزاداری بندری
    http://20uploads.com/files/1390/azar/1-5/aza.wmv

  65. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    عشق است به آسمان پریدن
    عشق است به خاک و خون تپیدن
    عشق است به کربلا رسیدن

    خیلی زیبا بود، سپاسگزارم آقای قدیانی.

  66. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا رب العالمین**

  67. مسعودساس می‌گوید:

    اعجاز می‌کند به خداوندی خدا
    شور غمت به سینة هر کس که پا گرفت
    ——————————
    صل الله علیک یا اباعبدالله

  68. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    شب های دهه اول ماه محرم- مسجد حضرت امیر(علیه السلام)
    برنامه: سخنرانی و مداحی

    بخش اول:

    سخنران: شیخ حسین انصاریان

    مداح: حاج علیرضا بهاری

    بخش دوم:

    سخنران: حجت السلام علوی تهرانی

    مداح: حاج حسن خلج

    زمان: شنبه ۵ تا دوشنبه ۱۴ آذر ۹۰- شب اول تا دهم ماه محرم- ساعت ۱۸ تا ۲۳

    مکان: تهران- ضلع غربی خ کارگر شمالی- بعد از خیابان فاطمی- روبروی پمپ بنزین- مسجد حضرت امیر علیه السلام
    ***********************************
    شب های دهه اول ماه محرم- حاج منصور ارضی- مسجد ارک تهران
    برنامه: سخنرانی و مداحی
    سخنران: حجت الاسلام سید حسن مومنی
    مداح: حاج منصور ارضی
    زمان: از شنبه ۱۵ الی دوشنبه ۱۴ آذر ماه ۹۰- شب اول تا دهم محرم-
    از نماز مغرب و عشا
    مکان: تهران- میدان پانزده خرداد- مسجد ارک تهران

    **************************************
    صبح های دوازده روز اول محرم- حاج منصور ارضی- صنف لباسفروش ها
    برنامه: سخنرانی- زیارت عاشورا و عزاداری

    سخنران:؟

    مداح: حاج منصور ارضی

    زمان: از یکشنبه ۶ الی پنجشنبه ۱۷ آذر ماه ۹۰- روز اول تا ذوازدهم محرم- از نماز صبح

    مکان: تهران- میدان استقلال(مخبر الدوله)- خ سعدی جنوبی- حسینیه صنف لباسفروش ها
    ***********************************
    صبح های دوازده روز اول محرم- مهدیه امام حسن مجتبی علیه السلام- حاج سعید حدادیان
    برنامه: سخنرانی- زیارت عاشورا- عزاداری

    سخنران: حجت السلام سید مهدی حائری زاده

    مداح: حاج سعید حدادیان

    زمان: از روز یکشنبه ۶ الی پنجشنبه ۱۷ آذر ۹۰- روز اول تا دوازدهم محرم- از نماز صبح

    مکان: تهران- ضلع شمالی خ آزادی- بعد از بزرگراه یادگار امام- مهدیه امام حسن مجتبی علیه السلام

    **********************************

    شب های دهه اول محرم- آیت الله العظمی مجتبی تهرانی
    برنامه: سخنرانی و عزاداری

    سخنران: آیت الله العظمی مجتبی تهرانی

    زمان: از شنبه ۵ الی چهارشنبه ۱۶ آذر ۹۰- شب اول تا دوازدهم محرم-
    از نماز مغرب و عشا

    مکان: تهران- خ مجاهدین اسلام- خ ایران- بن بست ملکی
    ***************************************
    شب های دهه اول ماه محرم- حاج علی قربانی- مسجد امام حسین علیه السلام
    برنامه: سخنرانی و مداحی

    سخنران:؟

    مداح: حاج علی قربانی( حاج قربون)

    زمان: شنبه ۵ الی دوشنبه ۱۴ آذر ۹۰- شب اول تا دهم محرم- ساعت ۲۰

    مکان: تهران- میدان امام حسین علیه السلام- مسجد امام حسین علیه السلام
    *************************************
    شب های دهه اول محرم- حاج محمد رضا طاهری
    برنامه: سخنرانی و مداحی

    سخنران: دکتر قنبری و حاج آقا سرخه ای

    مداح: حاج محمد رضا طاهری

    زمان: شنبه ۵ الی دوشنبه ۱۴ آذر ۹۰- شب اول تا دهم محرم- بعد از نماز مغرب و عشا

    مکان: تهران- خ هفده شهریور- نرسیده به میدان خراسان- حسینیه پیروان مکتب المهدی(عج الله فرجه)
    *********************************
    عصرهای دهه اول محرم- حاج محمود کریمی- امامزاده علی اکبرعلیه السلام- چیذر
    برنامه: سخنرانی و مداحی

    سخنران: حجت السلام ریاضت

    مداح: حاج محمود کرمی

    زمان: شنبه ۵ الی سه شنبه ۱۵ آذر ۹۰- روز اول تا دهم محرم- ساعت ۱۵

    مکان: تهران- چیذر- امامزاده علی اکبر علیه السلام
    ************************************
    شبهای دهه اول ماه محرم- حسینیه شهدای بسیج- حاج سعید حدادیان
    برنامه: سخنرانی و مداحی

    سخنران:

    شب اول تا پنجم: حجت السلام رئیسی

    شب پنجم تا دهم: آیت الله زابلی

    شب یازدهم: حجت السلام صدیقی

    شب دوازدهم و سیزدهم: حجت السلام ثمری

    مداح: حاج سعید حدادیان- محمد حسین حدادیان

    زمان: شنبه ۵ الی پنج شنبه ۱۷ آذر- شب اول تا سیزدهم محرم- ساعت ۲۰

    مکان: تهران- ضلع شرقی بزرگراه بسیج- خ شهید رحیمی- حسینیه شهدای بسیج

    *************************************
    شب های دهه اول ماه محرم- هیئت ثارالله(علیه السلام)- مسجد الهادی(علیه السلام)- حاج محمود کریمی
    برنامه: سخنرانی و مداحی

    سخنران: حجت السلام نعیم آبادی- حجت السلام فاضلی

    مداح: حاج محمود کریمی

    زمان: شنبه ۵ آذر الی سه شنبه ۱۵ آذر ۹۰- شب اول تا یازدهم محرم- ساعت ۲۰

    مکان: تهران- بزرگراه رسالت- مجیدیه شمالی- خ استاد حسن بنا- بالاتر از میدان ملت- کوچه صباح غربی- مسجد الهادی(علیه السلام)
    ************************************
    شب های دهه اول ماه محرم- هیئت رزمندگان قم- حاج سید مهدی میرداماد
    برنامه: سخنرانی و مداحی

    سخنران: حجت السلام دکتر رفیعی

    مداح: حاج سید مهدی میرداماد

    زمان: شنبه ۵ الی سه شنبه ۱۵ آذر ۹۰- شب اول تا یازدهم محرم- ساعت ۲۰

    مکان: قم- خیابان چهارمردان – گلزار شهدا – مجتمع امام خمینی- هیئت رزمندگان اسلام
    *********************************
    منبع: http://majalesnews.blogfa.com/cat-15.aspx

  69. پری می‌گوید:

    سالکی را پرسیدند زندگی چیست؟ گفت کودکی و پیری. گفتند جوانی چه؟ گفت فدای حسین…

  70. بهنام می‌گوید:

    ……….$……………..##
    …………$………….#…..*
    ………….$……….$$
    …………..$………….$.
    ……………$……………$
    ……………$……………..$
    ….$……….$……………….$$
    …..$………$…………………..$$$…………..$$……$
    ……*$$$$*…………………………$$$$$$$…$$$$$………………….$
    ……………………………………………………………$……….#………..$
    ………$…$……………………………………………….$……………………$
    ………………………………………………………$..$….$………………….$
    …………………………………………………………………$………………..$
    …………………………………………………………………..$$………….$$
    ………………………………………………………………………$$$$$$$

    از شهدای ما، مگر ممکن است حسین را، «حسین، حسین، حسین» را، سینه زدن برای حسین را بگیری؟! نه، ممکن نیست. قلب شهید، از تپش باز می ایستد

    تصور کنید بهشت را
    شهدا حلقه زده اند دور اربابشان و سینه زنان هروله می کنند
    از طرف دیگر نوای دیگری می آید: علمدار،علمتو نگه دار،دست علی به همرات . . .

  71. بهنام می‌گوید:

    باب المراد عالمی ابالفضل . . .

  72. سیداحمد می‌گوید:

    آغاز ماه عزای سید و سالار شهیدان بر مولا صاحب الزمان و نائب بر حقش تسلیت باد.

    شب اول محرم، سینه زنت آرزوشه…
    http://www.faupload.com/upload/90/Azar/1-6/NOOROZAHRA-03.mp3

    http://upload20.ir/upload/13223169121782127857.wma

  73. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بسم رب الحسین (ع)

    ۸۷*امام حسین علیه السلام هنگام شنیدن خبر شهادت حضرت مسلم فرمود:

    خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوی آرامش الهی و بارگاه بهشت و خشنودی خداوند هجرت کرد. او تکلیف خود را انجام داد و هنوز تکلیف ما باقی است…

    (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۷۴)

  74. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین!
    حقِ کدام یک از این سطور زیبا رو می تونیم ادا کنیم؟
    حقِ؛ شهدای ما شهادت نامه شان را در همین شب های محرم، به امضای سیدالشهدا می رساندند.
    یا حقِ؛ شاید دل شان می سوزد برای ما، برای غم و غربت ما. خوشم می آید از وقت شناسی شان. به موقع پر کشیدند.
    یا حقِ؛ ما حسین و محرم و تاسوعا و عاشورا و کربلا را به شهدا بدهکاریم. ما شهادت را مدیون شهداییم.
    یا حقِ؛ هنوز هم حسین، شهادت نامه امضا می کند. تا چشم ارباب، کدام مان را بگیرد، شما هوای ما را داشته باشید.
    یا حقِ؛ بچه های «کربلای ۵»
    ادای حقِ این متن عاشورایی ات، فقط قطرات اشکی است که برای بد بختی خودمان جاریست…

  75. سایه/روشن می‌گوید:

    فقط خدا کند که جمع شان که جمع شد، به ما بیچارگان زان سو نخندند،
    وگر نه، “داغ” ی می شود بر پیکر زخمی روح مان.

    براستی آن سوی هستی چه خبر است؟
    آیا اشکی که از چشم سر گناه آلودمان می چکد پذیرفتنی ست،
    هر چقدر هم که ترجمان عشق حسین باشد؟!

  76. سایه/روشن می‌گوید:

    آنان که رفته اند می دانند
    گذار از هر کربلا به کربلای دیگر،
    جز با شهادت ممکن نیست.
    .
    .
    .
    علــی
    اکبــــر
    بقایی:::………..

  77. م.طاهری می‌گوید:

    خوش به حالشان
    اگر مراسم بگیرند در حضور صاحب مجلسه

  78. سیداحمد می‌گوید:

    ۹ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسینِ زهرا…

  79. سادات می‌گوید:

    سلام
    عهد و پیمان شهادت رفته از دوران ما
    قافیه تنگست و شعری نیست در دیوان ما
    جان به قربان همان شاعر که از جانش سرود:
    بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا…

  80. شهید آینده می‌گوید:

    آدم رو عصبانی نکنید دیگه!
    مسوول کانون فرهنگی بسیج شدیم ولی وقتی میریم تو پایگاه با صندلی هیچ فرقی نداریم!!!
    روز اول که نه هفته اول که مسوول میشی یه جلسه میذارن و کیک و شربتی و حرفی و در نهایت هم گوگولی!!!
    کلی حرف میزنن که باید فلان کار رو بکنیم!
    الان فلان وظیفه رو دوش ماست!
    شما که شدی مسوول کانون به این مهمی!باید کار کنی!قبلیا کار نکردن شما باید جور اونا رو هم بکشی!
    ولی برای اینکه چهار تا برگه بدن که طرحامون رو تنتظیم کنیم برای تصویب بدیم شورا باید از ساعت ۱۰ صبح تا دو بشینیم که شاید مسوول واحد کارای شخصیشو ول کنه بیاد جواب ما رو بده!
    بعد از ۴ ساعت علافی اومده پنج تا برگه داده که برم طرحامو پیاده کنم و بدم بهشون!
    کلی طرح داشتم;یکیش همین بود که گروه های سرود و تئاتر دانشگاه رو بسازم!-می خواستم بگم فعال کنم دیدم از اول نداشته-ولی اینقدر علاف می کنن که پشیمون شدم!
    گفتم برم شب شعر راه بندازم اونم تایید نشد!!!
    موقع حرف زدن همه ماشاءالله سخنور توانایی هستن ولی موقع کار که میشه…
    خب نمیذارن کار فرهنگی کنیم دیگه!
    اگه میذاشتن الان حداقل در حد خودمون یه گروه تئاتر داشتیم ولی نمیذارن!!!
    اللهم عجل لولیک الفرج

  81. ما تنهای تنهاییم می‌گوید:

    یادش به خیر. دوران کودکی و نوجوانی، در مدرسه ی شاهد کرمان با دختر سردار سلیمانی دوست بودیم و خواهرم با ایشان همکلاسی. آنوقتها سردار، فرمانده ی لشکر ۴۱ ثارالله بود و هنوز در هوای شهر ما نفس می کشید. سال ۱۳۷۶ اولین کنگره سرداران شهید استان با همت ایشان برگزار شد و بواسطه ی اخلاص ایشان چه معنویتی که از آن منتشر گردید و فضا را از عطر و یاد شهدا پر کرد و سالهاست که این کنگره به مناسبت سوم خرداد برگزار می شود. نگاهش دل ما را که با تمام وجود دوستش داریم خالی می کند چه رسد به دشمنان و بدخواهانش که نمی دانند چنگ بر روی ماه زدن از فرومایگی و کوردلیشان است و صورت نورانی ماه را خراشی نمی رساند.

  82. بچه مثبت می‌گوید:

    سلام…
    متن قشنگی بود …

  83. ف. طباطبائی می‌گوید:

    حسین ثارالله…
    الحمدلله که دوباره محرمت رو دیدم
    الحمدلله که دوباره به آرزوم رسیدم
    الحمدلله که نمردم و خیمه ها رو دیدم

  84. به جای امیر می‌گوید:

    نبات (گفت و شنود)

    گفت: در جلسه ای که نزدیک به ۲۰ نفر از مخالفان دولت سوریه در لندن تشکیل داده بودند یک دانشجوی سوری از سخنران پرسیده است؛ نظر شما درباره اسرائیل چیست؟ و او پاسخ داده که اسرائیل دشمن شماره یک و قاتل مسلمانان است.
    گفتم: دیگه چی؟
    گفت: دانشجوی سوری نظر سخنران را درباره آمریکا و انگلیس و فرانسه هم پرسیده و سخنران در جواب گفته است؛ همه این دولت ها دشمن مسلمانان و خواستار بهره کشی از آنها هستند.
    گفتم: خب! حالا منظورش چی بوده؟
    گفت: پرسیده است؛ اگر آمریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه دشمنان ملت های مسلمان هستند، چرا با آنها در مخالفت با سوریه همصدا شده اید؟
    گفتم: چه جوابی داده است؟
    گفت: سخنران او را از جلسه اخراج کرده است!
    گفتم: از یارو پرسیدند میدونی نبات کیلویی چنده؟ گفت؛ نمی د ونم! پرسیدند؛ می دونی نقل کیلویی چنده؟ یارو گفت؛ نه نمی دونم! طرف گفت؛ اشکالی نداره! از قدیم و ندیم گفته اند خر، چه داند قیمت نقل و نبات؟!

  85. شهید آینده می‌گوید:

    “اما شما که شهدای خودتان نیستید؛ شهدای مایید.”
    خیلی قشنگه!
    با اجازه و البته معذرت از داداش حسین!
    کلا بروبچ بسیجی پیش بزرگترا که میرسن یکم پررو میشن!
    مثلا وقتی میریم یکم گوش شیطون کر! با خدا خلوت کنیم خیلی پر رو بازی در میاریم!
    هنوزم وقتی متن”خدایا!کی بقیه ات را پس می دهی؟!” را می خونم هم خندم می گیره و هم گریم!
    گریه برای محسوس نبودن امام زمانم و خنده برای-ببخشیدا-یکم با حال حرف زدنتون با خدا
    خدا اجرتون بده
    اللهم عجل لولیک الفرج

  86. حسین می‌گوید:

    بابا شما ها چقدر دلتون خوشه
    بگید مام دلخوش باشیم

  87. سادات می‌گوید:

    وقت وداع فصل بهاران بگو “حسین”
    در لحظه های بارش باران بگو “حسین”

    هرجا دلت گرفت کمی محتشم بخوان
    هی در میان گریه بگو جان، بگو “حسین”

    کشتی شکست خورده که دیدی به کارزار
    در خاک و خون تپیده به میدان بگو “حسین”

    از نام گرم او دل برف آب می رود
    در سردسیر سخت زمستان بگو “حسین”

    تغییر کرده است لغتنامه هایمان
    زین پس به جای واژه عطشان بگو “حسین”

    روضه بخوان که لحظه ی طغیان چشم ما
    همپای چشمه های خروشان بگو “حسین”

    دیدی اگر که جسم قمر زیر آفتاب
    مانده سه روز بین بیابان بگو “حسین”

    دیدی اگر که جامه ی یوسف ربوده اند
    افتاده بین معرکه عریان بگو “حسین”

    دیدی اگر که قاری قرآن سرش شکست
    از سنگ قوم دشمن قرآن بگو “حسین”

  88. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ذالجلال والاکرام**

  89. میلاد پسندیده می‌گوید:

    خیلی دلکش بود… نام شهید که می آید حتماً یاد امام حسین هم می افتیم… چقدر تعابیر زیبایی داشتی درباره عزاداری آن ور

    من هم طرحی ساختم برای بنر عزاداری که البته خیلی دیر رسید.
    http://miladps3.mihanblog.com/post/84

  90. زینب می‌گوید:

    خواب آرام پسر در سایه نگاه عاشقانه پدر …
    نگاه پدرتون توی عکس انگار خیلی حرفها داره…خیلی …

    شهادت نصیبتان.

  91. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    پخش زنده حرم امام حسین (ع)
    http://alatash.com/index3.htm

    پخش زنده حرم حضرت اباالفضل (ع)
    http://alatash.com/index4.htm

  92. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    سلام به همه بیست و شیشی ها، عزاداریتون قبول.
    داداش حسین ارادتمند و دعاگوئیم.

  93. یاسر می‌گوید:

    السلام علیک یا حسین ابن علی.
    ممنون داداش که هم استانی ما کنج دلت جای دارد …
    فرامی رسد کم کمک عاشورا و خونین می شود کم کمک روز شمار سید قطعه…
    نمی دانم امسال پاییزمان عاشورایی است یا عاشورامان پاییزی…

  94. یاسر می‌گوید:

    چه می کنی با دل ما حسین ؟ قلمت چه می کند ؟ صبح های دوکوهه یادش بخیر یاد صدای خوب گلستانی و جواب خوب بچه ها ، یاد فتح المبین بخیر ، دلم برای گلستانی تنگ شده حسین جان ، کربلای ۵ ساعت سه و سی و پنج دقیقه بود “یازهرا”…
    عجب عملیاتی…
    خدایا کو سنگر که سر را به دیوارش بکوبیم و شهادت طلب کنیم…
    کجایند بچه ها…

  95. سیداحمد می‌گوید:

    فریاد یا محمدا… حسین رسید به کربلا…

  96. پری می‌گوید:

    پس کی مطلب جدید مینویسین؟
    حسین قدیانی: ستون پلاک، آپ شد!

  97. سیداحمد می‌گوید:

    ۸ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسینِ زهرا…

  98. به جای امیر می‌گوید:

    زنگ (گفت و شنود)

    گفت: بانی درازگوش تروا طی مقاله ای در سایت «روز آنلاین» نوشته است «ما گروه های اپوزیسیون فقط بلدیم یکدیگر را جر بدهیم و پاچه همدیگر را بگیریم».
    گفتم: در جریان فتنه ۸۸ که از «پیوند مستحکم گروه های اپوزیسیون با یکدیگر» سخن می گفتند!
    گفت: آره! اما حالا که فتنه شکست خورده و آمریکا و انگلیس و اسرائیل گروه های اپوزیسیون را مثل گله بی صاحب رها کرده اند، این حیوونای زبون بسته از بیکاری بدجوری به جان هم افتاده اند.
    گفتم: یارو از بیکاری حوصله اش سر رفته بود، زنگ در خونه خودش رو میزنه و فرار میکنه!

  99. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    یا حسین! باز هم گذر زندگی ما افتاد به کوچه محرم. ای کاش می دانستی حسین داشتن چه صفایی دارد!
    حسین جان! مقام شهید بالاست، اما مقام سیدالشهدایی تو را، فقط و فقط خدا می فهمد. ای خون خدا! کاش از تکه های سنگ، برای صورتت کفن نمی دوختند. کاش نمی سوزاندند دل خواهرت را. گفت: «از تل زینبیه، زینب صدا می زد حسین».
    و اما این میکشی مرا حسین شما ،این بار نصیب خود داداش حسین که با این نوشته ها می کشد آخر ما را.
    خدا می داند تملق نمی گویم . اگر قلم به دست نبودم وبا نوشتن دست به گریبان، شاید این قدر نمی فهمیدم. ولی حالا مطمئنم که قلمتان ریشه در خون بابا اکبر ها دارد.
    برای دل بیمار ما هم در این شبها دعایی بکنید بلکه بیدار شود از این خواب غفلت!!!
    راستی حالا که رابطه شما با ، بابا اکبر خوب است بسپرید به این داداش کاظم ما بگوید یه کم هم هوای ما را داشته باشد، راه دوری نمی رود.
    انشاءالله در دوران ظهور از سربازان حضرت باشیم دسته جمعی!

  100. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    بچه های «کربلای ۵» در شب شروع این عملیات، از خدا بهشت را طلب نمی کردند، شعارشان این بود: «کربلا، کربلا، ما داریم می آییم».
    تاحالا شده از روی دیدگاه ها بفهمید که اصلا مطلبتون رو نخونده ؟

  101. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا قاضی الحاجات**

    ذکر همه روزهای هفته زیباست و حس خوبی داره، ولی این ذکر روز دوشنبه یه چیز دیگست!!

  102. Kayvan می‌گوید:

  103. ناشناس می‌گوید:

    سلام خیلی وقته یه متن قشنگ برای عاشورا ومحرم و اسارت حضرت زینب نذاشتی .دوست دارم یه همچین متنی سفارش بدم

  104. فدای رهبر می‌گوید:

    برای دل بیمار ما هم در این شبها دعایی بکنید بلکه بیدار شود از این خواب غفلت!!!
    بچه ها خیلی خیلی دعا کنید…۲ روز از محرم گذشت ولی هنوز…الهی بحق الحسین…

    “ما امروز در آستانه شهدا ایستاده ایم. ما حسین و محرم و تاسوعا و عاشورا وکربلا را به شهدا بدهکاریم. ما شهادت را مدیون شهداییم.”
    شهدایی که ما می شناختیم، چشم را جز برای اشک نمی خواستند. آنهم نه هر گریه ای! گریه فقط برای حسین.

    بکش مرا حسین…دعا برای خوب شدن حال دلمون

  105. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
    وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
    وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
    وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ…

  106. ... می‌گوید:

  107. ارمان روشن می‌گوید:

    ….

  108. لبیک یا حسین می‌گوید:

    آهسته گویمت نکند بشنود رباب از عمر اصغرش فقط هشت روز مانده است

  109. لبیک یا حسین می‌گوید:

    زیبا بود / دوستان در این شبها یاد دل حضرت ماه هم باشید

  110. سلاله 9 دی می‌گوید:

    سوره غم داره یه آیه، لعن الله بنی امیّه/ هر کس و بهر کاری ساختن، کار ما گریه به رقیّه/ کوثر مولایی، خَلقاً و خُلقاً شبیه زهرایی/ با دل دریایی، میوه دل ریحانه بابایی/ به ابوالفضل نور عینی، چشم روشنی حسینی/ با همون دستای کوچیکت، کلید بین الحرمینی/ گوهر نایابی، تو اولین روضه خوان اربابی/ نگین مهتابی، کی گفته تشنه، تو دختر آبی/ تشنه اشک چشات دریا، خجل ز آبله هات صحرا/ تا چادرت رو سر میکنی، زینب میگه جانم زهرا/ رشک ملک داری، فاطمه ای اما نه فدک داری/ با سر بابایت، قباله ی کل این فلک داری/ سه ساله شهره ارباب، زهرایی و زهره ارباب/ نمک سفره خدا حسین، تو نمک سفره ارباب/ لاله ترین یاسی، ای که برادر زاده عباسی/ گریه ات نه از ترسه، به ناسزا بر پدرت حساسی

  111. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بسم رب الحسین (ع)

    ۸۸* امام باقر علیه السلام:

    هر مؤمنی که چشمش برای شهادت حسین اشکی بریزد و آن اشک بر صورتش جاری شود، خداوند او را در اتاق های بهشتی جای دهد که در آن سکونت نماید.

    (بحارالانوار، ج۴۴، ص ۲۸۵ )

  112. یاسر می‌گوید:

    این روزها دلم بدجوری هوای دوکوهه را کرده ، دوکوهه این روزها غریب تر از همیشه است ،دوکوهه را از یاد نبرید …
    دوکوهه در روزهایی نزدیک پایگاه یاران مهدی خواهد بود …
    “سلام بر تو ای خون خدا”

  113. یاسر می‌گوید:

    داداش دوست دارم واقعاً همیشه هستی…

  114. سیداحمد می‌گوید:

    ۷ روز مانده تا عاشورا
    لبیک یا حسینِ زهرا…

    خدا نگه داره عمه رو، اگه نبود میمردم
    سپر برای تنم میشد وقتی کتک می خوردم…

    http://upload20.ir/upload/1322505061803962154.mp3

  115. وارث می‌گوید:

    سلام
    ایام پیروزی خون بر شمشیر رو تسلیت میگم به همه دوستان قطعه ای.
    موفق و موید باشید زیر سایه آقا امام زمان و در رکاب امام خامنه ای.

  116. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    بابای مظلومم گیسو پریشانی/ چرا برای من قرآن نمی خوانی
    آآآآآه/ تو مه و من ستاره ی سحرم/ در به در عشق تو ای پدرم/ در به در عشق تو ای پدرم
    یا ابتا حسین حسین بابا/ یا ابتا حسین حسین بابا
    امشب وسط روضه یه چیزی به ذهنم رسید. سوال عجیبیه!
    درسته که امام حسین علیه السلام می خواست سر عشق بازی با خدا از همه ی هستش بگذره . ولی سوال اینه که مردم اون زمان برای رسوندن امام به آرزوش باید این مقدار شقاوت به کار می بردن. نمیشد حداقل برا رقیه(س) سر باباش رو نبرن. نمی شد به علی اصغر آب ندن ولی دیگه تیر سه شعبه بهش نزنن . نمی شد وقتی امام رو کشتن دیگه اربا ارباش نکنن یا رو بدنش اسب نتازونن. نمیشد … نمیشد… نمیشد….

  117. سایه/روشن می‌گوید:

    مـســت از غــمِ تـوام غـــمِ تـو فـــرق مـی کـنـد
    مـحـــوِ تـوام کـه عــالـــــــمِ تـو فـــرق مـی کـنـد

    بـا یـک نـگـــاه مـی کـشـــی و زنـده مـی کـنـی
    مـثــل مـسـیــــح ، نـه، دمِ تـو فـــرق مـی کـنـد

    یــک دم نـگـــــــاه کـن کـه مــــرا زیـر و رو کـنـی
    بــایـــد عـــــوض شــــد آدمِ تـو فـــرق مـی کـنـد

    تـنـهـا کـمــــی بـه مـن نـظــرِ لـطــف مـی کنـی؟
    آقـــــای مـــهــــــربـان! کـمِ تـو فـــرق مـی کـنـد

    زخمـــی ست در دلم که علاجـی نداشته است
    جـز مـرحـمــت کـه مـرهـــمِ تـو فــــرق مـی کنـد

    اشــکِ غــمـت بـرای مـن احلــی من الـعــســـل
    گـفـتـم بـرایِ مـــن غــــــمِ تــو فـــرق مـی کـنـد

    صلح تو روضه است حماسه است غربـــت است
    مــــــــاهِ تـو و مــحــــــــــرمِ تـو فــــرق مـی کـنـد

    بـایـد خـیــــــــال کـرد تـجـســـــم نـمــــــود؛ نــه؟
    نــه؛ گــنــبـــدِ تـو و پـرچـــــمِ تـو فـــرق مـی کـند

    لـخـتــی بـخــنـــد قــافــیـــه ام را بـــهــــم بــریــز
    آقــــــای مــن! تـبـســـــــــمِ تـو فـــرق مـی کـنـد
    .
    .
    .
    ….:::سید رضا شرافت::::……

  118. به جای امیر می‌گوید:

    کایت (گفت و شنود)

    گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به انگلیس پناهنده شده از گروه های اپوزیسیون خواسته است روز ۲۲ بهمن برای نشان دادن مخالفت خود با جمهوری اسلامی ۵ دقیقه سکوت کنند!
    گفتم: عجب دیوانه ای است اینهمه فریاد زدند چه کسی شنید که حالا متوجه سکوت آنها بشوند!
    گفت: یکی از کاربران فیس بوک هم خطاب به او نوشته است بعد از پروژه درازگوش تروا، چشممان به پروژه احمقانه شما روشن شد!
    گفتم: حیوونکی گناه داره! باید بذارن طرح و پروژه اش رو بده!
    گفت: یک سایت دیگر خطاب به این اصلاح طلب فراری نوشته است؛ چرا باعث خنده می شوی؟ سکوت که هزینه ندارد اگر راست می گویی دست به یک عملیات درست و حسابی بزن!
    گفتم: اتفاقا یکی از همین اجق وجق های فراری و پناهنده خودش رو با «کایت» به ساختمان یکی از سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران زد و باعث کشته شدن ۵۸ نفر شد. اول خودش که در دم قبض رو گرفت و رفت و ۵۷ نفر دیگر هم از خنده روده بر شدند!

  119. باران می‌گوید:

    *اللهم صلعلی محمد و آل محمد*
    وعجل فرجهم

  120. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ارحم الراحمین**

  121. سکوت می‌گوید:

    منزلگه عشاق دلاگاه حسین(ع) است

    بی راهه مرو که بهترین راه حسین است

    از مردم گمراه جهان راه مجویید

    نزدیک ترین راه به الله حسین است

  122. مهدی نعیمی می‌گوید:

    سلام
    من هر وقت پیام دادم خبری نشد !!!!
    داداش حسین یه چیزی هم به ما بگو دلمون خوش بشه……….
    بابا ماکه دق کردیم….
    همین دو هفته پیش چندتا از دوستام تو پادگان ملارد شهید شدن ،دلم بد جوری گرفته……………………………….

  123. بهنام می‌گوید:

    مداحی های آذری حاج محمود کریمی در محرم ۱۳۹۰، به صورت روزانه
    http://madahiclip.blogfa.com/

  124. روزبه می‌گوید:

    دیگه وقتشه; اون متنی رو که خطاب به شمر نوشته بودی رو بذار تو سایت
    زود باش دلمون هوای روضه کرده!

  125. کبوتر حرم می‌گوید:

    یااباعبدالله،کسی که عاشق امام حسین(ع) است خانه ی او هم حسینیه است.شهید خمری

  126. ارمان روشن سبز می‌گوید:

    بخدا حرفات دوزارهم نمی ارزه!

  127. یاسر می‌گوید:

    سلام مطلب جدید نمی ذاری برادر؟
    حسین قدیانی: قطعه فردا آپ می شه. الان گیرم!!

  128. یاسر می‌گوید:

    ان شاء الله هیچ وقت گیر نباشی برادر حسین.

    دلش دریای صدها کهکشان صبر
    غمش طوفان صدها آسمان ابر
    دو چشم از گریه همچون ابر خسته
    ز دست صبر ِزینب، صبر خسته
    صدایش رنگ و بویی آشنا داشت
    طنین ِموج آیات خدا داشت
    زبانش ذوالفقاری صیقلی بود
    صدا، آیینه ی صوت علی بود
    چه گوشی می کند باور شنیدن؟
    خروشی این چنین مردانه از زن
    به این پرسش نخواهد داد پاسخ
    مگر اندیشه ی اهل تناسخ :
    حلول روح او، درجسم زینب
    علی دیگری با اسم زینب
    زنی عاشق، زنی اینگونه عاشق
    زنی، پیغمبر ِقرآن ناطق
    زنی، خون خدایی را پیامبر
    زن و پیغمبری ؟ الله اکبر
    ***مرحوم قیصر امین پور***

  129. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۲۲:۲۲
    تعداد افراد آنلاین: ۲۰ نفر

    ماشالله…
    داداش حسین بسیجی ها فــــــدائی داری…

  130. Kayvan می‌گوید:

    ….

  131. یاسر می‌گوید:

    مشک برداشت که سیراب کند دریا را
    رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را

    آب روشن شد و عکس قمر افتاد درآب
    ماه می خواست که مهتاب کند دریا را

    کوفه شد، علقمه شق القمری دیگر دید
    ماه افتاد که محراب کند دریا را

    تا خجالت بکشد، سرخ شود چهرهء آب
    زخم می خورد که خوناب کند دریا را

    ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
    تا در آغوش خودش خواب کند دریا را

    آب مهریهء گل بود والا خورشید
    در توان داشت که مرداب کند دریا را

    روی دست تو ندیده است کسی دریا دل
    چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

    سید حمیدرضا برقعی

  132. کبوتر حرم می‌گوید:

    آخرت همه ما همین الآن که داریم یه کاری انجام میدیم، ساخته میشه. پس مراقب باشیم…

  133. به جای امیر می‌گوید:

    ازدواج (گفت و شنود)

    گفت: برخی گروه های اپوزیسیون خارج نشین به آن عده از مدعیان اصلاحات که می گویند باید در انتخابات مجلس شرکت کرد، بدجوری حمله کرده و فحش می دهند.
    گفتم: دیگه چه خبر؟!
    گفت: گروه های اپوزیسیون می گویند تصمیم شما برای شرکت در انتخابات مجلس نهم یعنی اعتراف به این که شعار تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ دروغ بوده است.
    گفتم: این گروه های اپوزیسیون عجب خل و چل هایی هستند! معلوم می شود که سازمان سیا فقط از آنها بیگاری می کشد و آنها را در جریان اصلی امور نمی گذارد.
    گفت: چطور مگر؟
    گفتم: مدعیان اصلاحات جنگ زرگری راه انداخته اند و براساس برنامه ای که به آنها دیکته شده یک عده از آنها باید سعی کنند در انتخابات شرکت کنند و یک عده هم بگویند شرکت نمی کنیم!
    گفت: چرا؟!
    گفتم: دستور مدیران بیرونی آن است که در انتخابات مجلس نهم هم ادعای تقلب کنند و به همین علت ابتدا باید شرکت کنند تا بعد بگویند تقلب شده!
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: یارو به دکتر مراجعه کرد و گفت؛ آقای دکتر نمی دونم چرا بچه دار نمی شوم! دکتر پرسید؛ چند وقت است که ازدواج کرده ای؟ یارو گفت؛ هنوز ازدواج نکرده ام!

  134. سیداحمد می‌گوید:

    ۶ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسینِ زهرا…

  135. بهنام می‌گوید:

    حسین جان دلتنگ نوشته هات شدیم
    مخصوصا تو محرم
    یه مطلب بزار از اون روضه ای هاش،با نوای کربلا

  136. قاصدک منتظر می‌گوید:

    السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
    قربون دختر کوچولوی امام حسین حضرت رقیه خانم(س)

  137. کبوترحرم می‌گوید:

    این ویرایش متن و …‏(سه نقطه‏)شدن کامنتاتوسط شما خیلی باحاله‏!‏

  138. باران می‌گوید:

    سلام
    وبلاک خیلی گیرا و جالبی یه خوشحال میشم با هم تبادل لینک داشته باشیم
    باتشکر

  139. ولایت مدار می‌گوید:

    با عرض سلام و خسته نباشید
    وبلاگتان خیلی جذاب و پرمحتوا یی دارین خوشحال میشم با شما تبادل لینک داشته باشم.

  140. میلاد می‌گوید:

    با سلام
    عجب حال و هوایی اینجا هست
    مثل قدیما شور و اشتیاق بسیجی های واقعی اینجا موج میزنه
    ای کاش تمام ایران و جهان میشد مثل اینجا

    تبادل لینک با دیگر دوستان همرزم مایه افتخار بنده هست
    به امید شهادت در رکاب مهدی فاطمه
    لبیک یا خامنه ای ، لبیک یا حسین است ، و لبیک یا حسین یعنی لبیک اللهم لک لبیک
    پس ، لبیک یا خامنه ای

  141. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا حی و یا قیوم**

  142. با سلام بر شما تو رو خدا در این روزها برای ما هم که در غربت هستیم دعا کنید یادتون نره ……………تو رو خدا دعا کنید که یادمون نره شهدا را راهشون را آرمانها شون رو دلم این روزها بسیار گرفته از کسانی که شهدا را دیدند باهاشون بودند ولی پشت به همه ارمانها ی شهدا کردند از خدا بخواهیم که لحظه ای ما را به خودمون وا نگذارد از خدا می خواهم اگر زمانی قرار باشه از امام شهدا از شهدا غافل بشم مر گم را برسونه که نباشم بهتره تا زندگی با ننگ و خفت………التماس دعا از همه در این ایام…………

  143. سحر سادات می‌گوید:

    خیلی دلم میخاد برم جنوب؛
    اما نمیدونم چرا شهدا دوست ندارن منو ببینن!
    البته میدونم…
    گناه پر و بالم رو بسته؛ وقتی نمیتونم پرواز کنم چه توقع بی جایی دارم که میخام شهدا منو دوست داشته باشن و مهمونی دعوتم کنن
    سینه مالامال درد است…

  144. زهرا می‌گوید:

    من به شخصه حضور شهید را در زندگیم حس کرده ام؛ عموی من شهید شده… یه بار یه حرفی سر مزارش زدم که هنوز شاید به هفته نرسید به مراد دلم رسیدم. وقتی میگن شهید زنده است واقعاً درسته… من که این زنده بودن شهید رو همیشه حس می کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.