دهه ۶۰ دوستی یا دهه ۶۰ پرستی؟!

مدت هاست که «دهه ۶۰» و ذکر خاطراتش، نقل محافل شده است. از فیلم و سریال بگیر تا کتاب و رمان، اهل هنر، نیم نگاهی به دهه ۶۰ دارند و اغلب، هنر انعکاس دهنده روزگار جنگ، گذشته از قوی یا ضعیف بودنش، با استقبال مردم روبرو می شود. چرا به نسبت دیگر دهه های ماضی، دهه ۶۰ این همه حس قشنگ و به یادماندنی با خود به همراه دارد؟!

دهه ۶۰ یعنی دهه جنگ. دفاع مقدس را از این دهه بگیری، یعنی دهه ۶۰ را از دهه ۶۰ گرفته ای. دهه ۶۰ یعنی دهه جبهه. دهه شهدا. بهار شهدا. دهه ۶۰ یعنی دهه اخلاص. دهه ایثار. دهه همدلی. دهه سختی های آسان. دهه تلخی های شیرین. دهه غم های شاد. بهار نوستالژیک است دهه ۶۰ با همه حادثه های ریز و حماسه های درشتش. یادتان هست که در چهارراه این دهه، آن هنگام که افسر راهنمایی و رانندگی نبود و گره می خورد ترافیک، مردم، خودشان از ماشین پیاده می شدند و راه را به قشنگی هر چه تمام تر باز می کردند؟!

چرا دهه ۶۰ و سخن گفتن از آن، این همه خریدار دارد؟! چرا از اصلاح طلب گرفته تا اصولگرا، و از جوان ۳۰ ساله گرفته تا پیر فرتوت، این همه دهه ۶۰ را دوست دارند؟!

واقعیت این است که دهه ۶۰ رخصت جنگ، فرصت زندگی را نتوانست از مردم بگیرد. مردم، جوانان خود را به جنگ اعزام می کردند، لیکن زندگی را تعطیل نکرده بودند. آنچه سر جای خود، جاری و ساری بود، زندگی بود. مردم، حتی شهید هم می دادند، اما باز حکایت زندگی، چیزی نبود که دستخوش تغییر شود. قدر مسلم، دهه ۶۰ زندگی در متن جنگ، یا جنگ در متن زندگی جریان داشت، اما هرگز رسانه ای نمی شد. بود، اما بیان نمی شد. وجود داشت، لیکن دیده نمی شد، که دهه ۶۰ بود، اما رسانه ای نبود. همه سهم مردم از صدا و سیما ۲ کانال یک و دو بود، آن هم در ساعات مختصری از روز، تازه اگر برق نمی رفت! دهه ۷۰ و دهه ۸۰ هرگز اینچنین نبود. زندگی مردم به مدد رسانه های متعدد که صدا و سیما فقط یکی از آنهاست، سبب شد که در این ۲ دهه، زندگی مردم هم جریان داشته باشد و هم رسانه ای شود. اتفاقی که به جبر زمان، نمی توانست برای دهه ۶۰ رخ دهد. اینکه چرا امروز، سخن گفتن از دهه ۶۰ شیرین می نماید، برای قصه هایی است که آن زمان در سینه ماند و مردم درگیر با جنگ، اصلا فرصت نکردند که بدانها بپردازند. به آن معنی، رسانه ای نداشتند که خود را و جنگ و زندگی خود را در آینه آن تماشا کنند.

اینچنین است که حتی جلد کتب درسی روزگار دهه ۶۰ و مجری برنامه های کودک این دهه، محبوب خاص و عام، از خواص گرفته تا عوام می شوند. یادتان هست یک حلقه فیلم فوجی می گرفتیم و می دادیم عکاسی تا برای مان ظاهر کند؟! یادتان هست که عکس های خود را نه از صفحات دیجیتالی، بلکه در صفحات کوچک کاغذی نگاه می کردیم و لذت می بردیم؟! آن عکس ها البته کیفیتی نداشت؛ آنچه کیفیت داشت، زندگی مردم در اوج جنگ بود و اخلاصی که داشتند. جنگ، بد است و پر از ضرر و زیان و آوارگی و درد و یتیمی، اما همین جنگ، دهه ۶۰ را از آلودگی ها و کژی ها شسته بود. جبهه، آینه دهه ۶۰ را از غبار و زنگار، خالص کرده بود. آینه ها خاکی بود، اما پاک بود.

دهه ۶۰ دوستی، برای نسل من و نسل مسن تر از سن من، یک اتفاق کاملا بدیهی است. حتی گمانم کاروان راهیان نور، فقط به زمین این دهه، یعنی فکه و شلمچه سفر نمی کند، بلکه مسافر زمان دهه ۶۰ نیز هست. بی شک، سخن گفتن از دهه ۶۰ انگار رهسپار شدن با «راهیان نور» است، نه به زمین، بلکه به زمان. نه به مخاطره، بلکه به خاطره.

دهه ۶۰ دوستی، که یک رخداد طبیعی است، مع الاسف، عده ای می خواهند آلوده به اغراض خود کنند و آنرا به «دهه ۶۰ پرستی» تبدیل کنند که البته نه واقعیت دارد و نه درست است. منظورم از دهه ۶۰ پرستی، همان شعار بود که در اوج فتنه سر داده شد؛ «بسیجی واقعی، همت بود و باکری».

ما از دهه ۶۰ یاد می کنیم، اما قرار نیست که به این دهه رجعت کنیم. ما چشم به آینده داریم و به دهه های طلایی تر از دهه سیاه سفید ۶۰ که البته خیلی نازنین بود. قطعا چماق ساختن از دهه ۶۰ بر سر دهه کنونی، کاری نادرست و روایتی مجعول از تاریخ است. اینکه بگوییم دهه ۶۰ اصلا زشتی و تلخی و تالم و افسوس نداشت، مردم حتما باور نمی کنند، بلکه سخن بر سر خاطراتی است که خنده و گریه را توامان با هم داشت. هم درد داشت و هم درمان، لیکن رسانه نداشت و حالا، این رسانه افتاده به کار نوستالژی، که می نشیند به دلها.

خدا کند که لااقل به دهه ۶۰ رحم کنیم و آنرا سیاسی نکنیم. زیبا بودن دهه ۶۰ برای همه ملت ایران، چیز قشنگی است، به این شرط که توسط سیاسی بازها، به وادی افراط و تفریط نیفتد. دهه ۶۰ بخشی از گذشته ما بود که البته ادامه دار بود و به دهه های بعدی رسید. هر دهه ای را باید به اقتضای خودش سنجید و لزومی ندارد که بی خود و بی جهت، بر طبل دروغین «دعوای دهه ها» بکوبیم. اگر خانم ها «خامنه» و «رضایی» برای ما محبوب اند، این حق مسلم نسل کودک فعلی است که گرد «عموپورنگ» بگردند و با «خاله شادونه» خوب و مهربان شان صفا کنند. دهه ۶۰ خاطره است، اما همین خاطره اگر قرار باشد کار چماق را انجام دهد، ناخواسته ظلم کرده ایم به این دهه. دهه ای که برای ۳۰ ساله های امروز، با هر گرایش سیاسی و فرهنگی و عقیدتی، بسی زیباست، اشاره اش فقط و فقط به ایام کودکی یک نسل است که رسانه درست و درمانی نداشت. اینکه بچه های امروز، رسانه دارند و مجری دارند و برنامه کودک دارند و اینترنت را ۲ لپی قورت می دهند، جرم شان نیست، اقتضای روزگار کودکی شان است.

***

مخلص کلام؛ اینکه مدعی شویم مردم، دهه ۶۰ و ذکر خاطرات این دهه را دوست دارند، چون از دهه فعلی، عاصی اند، بیش از آنکه بی انصافی در حق دهه کنونی باشد، ظلمی شاید ناخواسته در حق خود دهه ۶۰ است. دهه ۶۰ هم مثل جنگ می ماند. باید «درست» نقل شود، نه «درشت». افتادن به ورطه اغراق در ذکر دهه ۶۰ صرف نظر از هر قصد و نیتی، سبب می شود واقعیت های این دهه را نیز نسل نوجوان امروز باور نکند و بدون تعارف، بنویسد به حساب خالی بندی و گذشته پرستی. همانچه بود و همانکه بود را اگر بگوییم، خودش به اندازه کافی قشنگ هست. اینچنین است که «وضعیت سفید»، «دا»، «بابانظر»، «بچه های دیروز» و… هم، به دل ما می نشیند و هم به دل نسلی که اصلا دهه ۶۰ را ندیده است.  

روزنامه جوان/ ۳ آذر ۱۳۹۰

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ف. طباطبائی می‌گوید:

    در نبود مبصر؛ به نام خدای دهه ۶۰

  2. ف. طباطبائی می‌گوید:

    با همه زیبائی که از دهه ۶۰ نوشتین، بیان این نکته خیلی با ارزش بود:

    “ما از دهه ۶۰ یاد می کنیم، اما قرار نیست که به این دهه رجعت کنیم. ما چشم به آینده داریم و به دهه های طلایی تر از دهه سیاه سفید ۶۰ که البته خیلی نازنین بود. قطعا چماق ساختن از دهه ۶۰ بر سر دهه کنونی، کاری نادرست و روایتی مجعول از تاریخ است.”

  3. ف. طباطبائی می‌گوید:

    مطلبتون مثل دهه ۶۰ دوست داشتنی بود.
    یادآوری بعضی خاطرات گذشته، گاهی اوقات باعث میشه اشک آدم در بیاد. شما با گذاشتن این عکس، کارو تموم کردید…

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

  4. سنگربان می‌گوید:

    همت و باکری بسیجی بودن ولی اون موقع به بسیجی بودن افتخار می کردند همه….
    ولی الان بسیج خیلی مظلوم….
    یادم تو دانشگاه واسه یه همایش یا یادواره و برنامه های مختلف حتی مسولین دانشگاه به چه چشمی به ما نگاه می کردند. یکی از مسولین می گفت کی می شه در بسیج گل بگیرند……
    علمی که دست “آقا” ست از علمی که امام(ره) سنگین تر….
    این بیرق و علم سنگین کار بسیج سخت تر می کنه و ارزش کار بیشتر ….
    یعنی این بسیجی امروز ارزشش از بسیجی دیروز باید بیشتر باشه و در اصطلاح بسیجی تر !!!

  5. پری می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

    آره آبجی میگه بچه که بودیم دست داداش ها رو میگرفتم میرفتیم خونه همسایه فقط جمعه بعد از ظهر برنامه کودک میدیدیم!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    دهه ۶۰ برای همه ما دورانی پر افتخار محسوب می شود.
    “دهه ۶۰ نسل مرا بزرگ بار آورد.”

    آلبوم دهه ۶۰ زندگیمان را که ورق بزنیم، در هر صفحه اش، آنقدر خاطره هست که هر قدر هم تکرارش کنیم، تکراری نمی شود!
    با همه خاطراتش می شود خندید و گریست.

    همین تکراری نشدنش باعث شده هر قدر که در این مورد بنویسید، برایمان جذاب است. همین هم هست علت شیرین بودن فیلم ها و کتاب هائی که در حال و هوای آن دهه سیر می کنند.

  7. سیداحمد می‌گوید:

    “اگر خانم ها «خامنه» و «رضایی» برای ما محبوب اند، این حق مسلم نسل کودک فعلی است که گرد «عموپورنگ» بگردند و با «خاله شادونه» خوب و مهربان شان صفا کنند. دهه ۶۰ خاطره است، اما همین خاطره اگر قرار باشد کار چماق را انجام دهد، ناخواسته ظلم کرده ایم به این دهه.”

    “اینکه بچه های امروز، رسانه دارند و مجری دارند و برنامه کودک دارند و اینترنت را ۲ لپی قورت می دهند، جرم شان نیست، اقتضای روزگار کودکی شان است.”

    این نگاه، خیلی عالی و آموزنده است.
    ممنون داداش حسین…

  8. سیداحمد می‌گوید:

    عکس خاصی انتخاب کردید؛
    سپاس…

  9. چشم انتظار می‌گوید:

    فقط با قلم داداش حسین می تونی اینقدر سبک بال و شاعرانه و البته عارفانه سفر کنی به دهه ای که به نظرم می توان گفت: دهه ی ۶۰ مانیفست و تالی تلو انقلابه. البته با رویکرد عدم رجعت… که شما اشاره فرمودید.
    ممنون داداش حسین.

  10. چشم انتظار می‌گوید:

    دارم به این فکر می کنم که، داداش حسین چه آرام خوابیده و…

  11. چشم انتظار می‌گوید:

    ولی داداش حسین، با همه ی اعتقادی که به صحبت شما در خصوص اقتضای زمانه دارم. اما این را هم معتقدم که؛ صفا و سادگی تنها مدی است که هیچ وقت دِمُده نمی شود و برای همینه که فطرت کودکِ “قورت دهنده ی دو لپیِ اینترنت” هم، از دیدن تلویزیون آن زمان لذت می برد.

  12. ولی عجب متنی زده داداش ها!
    پ ن پ می خواستی متن داداش رو بزنه؟!!

  13. سیداحمد می‌گوید:

    آقا مرتضی؛

    بعضی از پـــ نـــ پ هات خیــلی قشنگه!
    این هم جالب بود.

  14. میلاد پسندیده می‌گوید:

    چقدر به نکات زیبا و ظریفی اشاره می کنید… البته یه کوچولو توهم توطئه هم دارید داداش!
    حسین قدیانی: خب بگو!!!

  15. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    دلنشین بود، سپاسگزارم.
    دهه شصت پرستی از دیدی که شما به آن اشاره کردید، مسلما مذموم است اما متولد دهه ۶۰ بودن کلا افتخار آمیز است هر چند که خیلی آخرِ دهه ۶۰ باشد!!
    البته خاطراتی که شما دارید، ما نداریم. اما به هر حال کلاسِ دهه شصتی بودن بیشتر است!!

  16. میلاد پسندیده می‌گوید:

    داداش! چرا همه اش می گویی “خب بگو”؟!!
    حسین قدیانی: دوست دارم اگر درباره نوشته، حرفی داری، بزنی. این اصلا به این ربطی نداره که من، توهم توطئه دارم یا نه، و تو می خواهی نقد کنی یا تعریف. از منظر حرفه ای دارم می گما. مثلا گمانم نظرت درباره متن «آقا از ما رضایت دارد» کامل نبود. همین!

  17. سلاله 9 دی می‌گوید:

    مردم، حتی شهید هم می دادند، اما باز حکایت زندگی، چیزی نبود که دستخوش تغییر شود.

    آنچه کیفیت داشت، زندگی مردم در اوج جنگ بود و اخلاصی که داشتند.

    همین جنگ، دهه ۶۰ را از آلودگی ها و کژی ها شسته بود.

    دهه ۶۰ هم مثل جنگ می ماند. باید «درست» نقل شود، نه «درشت».
    .
    .
    .

    “دفاع مقدس را از این دهه بگیری، یعنی دهه ۶۰ را از دهه ۶۰ گرفته ای.”

  18. سلاله 9 دی می‌گوید:

    اگر دهه ۶۰ پدران ما به رهبری خمینی نشان دادند که انقلاب اسلامی شکست ناپذیر است، اما دهه ۸۰ ملت ما به رهبری خامنه ای نشان داد که دشمن، شکست پذیر است. باش تا دهه های بعدی! ما از دهه ۶۰ جلوتر آمده ایم، اما هر چه داریم از آن شهداست. هم خمینی و هم خامنه ای، این را به ما گفته اند. راستی! کجایند مردان بی ادعا؟! باور کنیم هنوز هم هست، مادری که چشم به راه است. هنوز هم هست مادری که صدای زنگ خانه اش، همچنان دهه ۶۰ ی است. مادری که جگرگوشه اش را در دهه ۶۰ جا گذاشته. مادری که بعد از جنگ، عمرش را مدام از این تابوت به آن تابوت، دنبال پلاکی، نشانی، چند تکه استخوانی گذاشته. مادری که دهه ۶۰ جوان بود و حالا پیر شده است. مادری که امروز، فردا از پیش ما خواهد رفت، اما جای اشک هایش روی قاب دیوار دهه ۶۰ هنوز باقی است. میراث فرهنگی ما به شدت بارانی است. بنده خدا هنوز هم حال و هوایش بهاری است و هنوز هم همان شعر معروف دهه ۶۰ را می خواند و می گوید: «گلی گم کرده ام، می جویم او را، به هر گل می رسم، می بویم او را»
    قطعه مقدس ۲۶/ متن چند خط یادگاری روی دیوار دهه ۶۰

  19. میلاد پسندیده می‌گوید:

    چون عکس اصلی قبلاً ادیت شده بود، نشد که طبیعی بشود:
    http://s1.picofile.com/file/7192085913/baba_akbar_03.jpg

  20. میلاد پسندیده می‌گوید:

    نگفتم چون قبلاً گفته بودم… نام “همت مضاعف، کار مضاعف” خیلی بیشتر برای مردم قابل فهم بود و هرکسی می توانست آن را عملی کند اما نام “جهاد اقتصادی” بیشتر به نظر می رسد مربوط به مسئولان باشد تا مردم… حتی تحلیل گران هم یکبار نیامدند وظایف مردم در سال جهاد اقتصادی را تبیین کنند!

  21. سیداحمد می‌گوید:

    “منظورم از دهه ۶۰ پرستی، همان شعار بود که در اوج فتنه سر داده شد؛ «بسیجی واقعی، همت بود و باکری».”

    همت و باکری (که سلام و درود خدا بر ایشان باد) حتما بهتر از هر کسی عظمت بسیجیان خامنه ای را درک می کنند. یاران شهدای دهه ۶۰ هنوز هم هستند و مبارزه می کنند…

  22. میلاد پسندیده می‌گوید:

    وقتی فقط مسئله سبقت گرفتن از هم در زیر و رو کردن سمساری هاست و توطئه ای وجود ندارد و توهم برنامه ریزی شده بودن آن مطرح می شود، ایده ای به توطئه گر داده می شود تا باز بگوید بله دیگر دوره نخست وزیری فلانی بود دیگر و از اینجور چیزها! مگر نه؟
    حسین قدیانی: دقیقا منظورت را نگرفتم.

  23. سیداحمد می‌گوید:

    آقا میلاد؛

    مطلب “جهاد اقتصادی به روش آندرانیک” که داداش نوشته بودند را یادت هست؟
    مسلما آقا از مردم در حد توان انتظار دارد.
    ببین وقتی قیمت یک کالا بی دلیل و به طرز مشکوکی افزایش پیدا کند، طبیعتا می توان رد پای اختلال گران را دراین ماجرا دید.
    حالا در این شرایط مردم می توانند به طور هماهنگ خرید آن کالا را تحریم کنند؛ مطمئن باش به چشم بر هم زدنی قیمتش کاهش پیدا می کند. این تجربه در کشورهای دیگر جواب داده.
    اما مردم ما متاسفانه به محض اینکه حس می کنند کالائی گران و یا کمیاب شده، موج موج برای خرید آن صف می کشند. خب این تقاضای ناگهانی، مسلما باعث افزایش قیمت می شود.
    در جواب “چوک دیریا” هم عرض کردم همه انتظار حضرت آقا از ما، مصرف درست و معقول است. مردم باید زیرک باشند.
    البته این درست است که مخاطب جهاد اقتصادی، بیشتر مسئولین هستند. اما مردم هم در حد خودشان می توانند کمک های شایانی بکنند.
    صرفه جوئی و دوری از مصرف گرائی دو راهکار مهم است که به ما مربوط می شود.

  24. سلاله 9 دی می‌گوید:

    اگر دهه ۴۰، دهه رویش سربازان امام خمینی بود، بچه های دهه ۶۰ هم سربازان مطیع و گوش به فرمان خامنه ای اند و بر خامنه ای رهبر خوبان صلوات.

    “ألّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم”

  25. بهنام می‌گوید:

    یاد یه تیکه از آژانس شیشه ای افتادم
    .
    .
    .
    دهت گذشت مربی

  26. بهنام می‌گوید:

    برای دهه ۶۰ی ها

    ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
    از هر چه کـه دم زدیم آنها دیدند
    ما مدعـیـــــان صف اول بودیــم
    ازآخــر مجلس شهـــدا را چیدند

  27. قاصدک منتظر می‌گوید:

    نمی دونم این نظرم درسته یا نه ?! اما فکر می کنم همون بهتر که صدا و سیما در دهه ۶۰ دو کانال بیشتر نداشت چون اگه مثل الان, تعدد کانال تلویزیون داشتیم, شاید قسمتی از شیرینی اون دهه گرفته می شد(چون احساس می کنم با توجه به جنگ و مسائل پیرامون اون, افراد از وقتهایی که کنار هم بودند استفاده بهینه تری می کردند و خاطرات بیشتری دارند; چیزی که قسمت اعظم اون الان به وسیله ی همین تلویزیون گرفته شده!)

  28. چوک دیریا می‌گوید:

    عجب دهه ای بوده، دهه ۶۰ ما که نبودیم

  29. م.طاهری می‌گوید:

    نکته ظریف و با اهمیتی است.
    این دهه ۶۰ دوست داشتنی نباید چماقی بشود برای کوبیدن داشته های امروز
    من فکر می کنم بعده ها دهه بصیرت هم در ذهن مردم دهه ماندگاری شود. اگر وسط جنگل ایستاد نمی شود تمام زیبایی آن را دید، برای دیدنش باید کمی فاصله گرفت تا بشود خوب دید و لذت برد.

  30. هـــر دم به گوشم می رسد، آوای زنــــــگ قـــــافــــلـــه
    ایــن قــــــافـــلــه تــا کــربـــلا، دیـــــگـــر نــدارد فــاصــــلــه
    یـــک زن میــــان کــــــاروان، در شور و در تاب و تب است
    ایـن زن صدایــش آشنا ست، آری صــــدای زیـنـــب اســـت

  31. معین می‌گوید:

    با سلام
    خاطرات دهه شصت برای ما که خودمون که تقریبا آخرهاش به دنیا اومدیم شاید زیاد موضوعیت نداشته باشه اما اینقدر این خاطرات و تعریف و تمجیدها را شنیده ایم که دیگر خاطرات خاطره ی دهه شصت برای ما خاطره انگیز شده!
    فیلم وضعیت سفید قشنگ بود من دوستش داشتم ولی امید داشتم امام خمینی(ره) جایی بین این همه خاطره ریز و درشت داشته باشه که نشد. بین این همه فوتبالست و فیلم و سریال های قدیمی و وسائل ریز و درشت، پیام های امام و رابطه های جوانان با بزرگترین رهبر قرن هیچ جایی نداشت.
    نمی دونم چند قرن باید طی بشه تا کارگردانی وجود پیدا کنه خاطرات امام و مردم را به زیبایی فیلم وضعیت سفید به تصویر بکشه!
    .
    .
    محسن رضایی:”حسن و احمد را بزرگ کرده بودم اگر بگویم عمرم بیشتر با حسن سپری شده تا احمد اغراق نکرده ام و اگر بگویم حسن را کمتر از احمد دوست نداشتم خلاف نگفته ام . ” فارس
    یاد مناظره دکتر و رضایی افتادم. حسن مقدم را شما بزرگ کردین؟(دولت را در زمان جنگ شما اداره می کردین؟)
    نمی دونم چه نسبتی بین یه سردار عالی رتبه که کلی خدمات در سابقه اش هست و فرزندی که علیه نظام موضع گرفتن توی سابقه اش هست وجود داره!؟

    کاشکی این گفته محسن رضایی را توی یک نوشته ی طنزتان می آوردید.

  32. میلاد پسندیده می‌گوید:

    منظورم از کامنت آخر این بود که این تحلیل موشکافانه به عقل جن هم نمی رسد… اگر من جز اهل فتنه بودم از این ایده ای که در متن شما داده شد حداکثر استفاده می کردم… در حالی که قبل از حسین قدیانی کسی به فکرش نرسیده بود که می شود از دهه ۶۰ بهره سیاسی برد!

    منظورم از کامنت قبل از آخر این بود که جهاد برای ما در صحنه بودن معنا شده… دقیقاً در مثال سید احمد، جهاد اقتصادی یعنی در صحنه نبودن و استفاده نکردن و نخریدن و نبودن… خب اگر همین ها اول سال تحلیل می شد، مشکلی نبود.

    در هر صورت فعلاً که همگان سال جهاد اقتصادی را یکی به اختلاس عظیم و دیگری به حقوق مادام العمر می شناسند… حیف شد اساسی.
    حسین قدیانی: چند تایی متن دهه ۶۰ی نوشته ام و اگر نبود که برخی چیزها را در بعضی روزنامه ها نخوانده بودم، حتما این متن را بدین شکل نمی نوشتم. آری! حس می کنم با جریان محبوبیت دهه ۶۰ دارد برخورد ناجور می شود. البته هنوز فراگیر نشده و ان شاء الله هرگز نشود.

  33. سیداحمد می‌گوید:

    آقا میلاد؛

    کامنت من دقیقا برگرفته از فرمایشات حضرت آقاست. چیزی که شما آنرا نخریدن و در صحنه نبودن توصیف می کنید، در واقع به معنی ذکاوت، هوش و مدیریت اقتصادی در زندگی هاست. اگر چنین روشی در پیش بگیریم، اگر کالاهای ساخت داخل را برای خرید انتخاب کنیم، دقیقا مصداق حضور در صحنه و حمایت از تولید کننده داخلی است.

    جهاد گاهی اوقات مثل جنگ، “نرم” می شود!

  34. به جای امیر می‌گوید:

    غلط (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: سایت کلمه وابسته به موسوی که از لندن و پاریس بارگذاری می شود با اشاره به قطعنامه های شورای حکام و سازمان ملل اوضاع کشور را خطرناک نامیده و برای رفع این خطر پیشنهاد سران فتنه را مطرح کرده است.
    گفت: آمریکا و اروپا که با بزرگترین بحران مالی و عظیم ترین جنبش ضد سرمایه داری روبرو هستند و دیکتاتورهای دست نشانده آنها یکی پس از دیگری سقوط می کنند و… در بحران و خطر به سر می برند یا جمهوری اسلامی ایران که دشمنان غربی و منطقه ای آن رو به زوال نهاده اند؟
    گفتم: سایت کلمه نوشته است اگر رهبران جنبش سبز(!) در رأس امور بودند، اولا؛ آمریکا علیه ایران قطعنامه صادر نمی کرد و ثانیا؛ اگر هم قطعنامه ای صادر می شد جواب سران جنبش آنها را قانع می کرد!
    گفت: سران فتنه به آمریکا چه می گفتند که قطعنامه صادر نکند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو می گفت هر وقت با کسی درگیر می شوم، حرف آخر را من می زنم. پرسیدند چه می گویی؟ گفت؛ با قاطعیت و اقتدار کامل می گویم غلط کردم!

  35. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین فوتبالی
    نمی نویسی یه متن والیبالی؟!

  36. شهید آینده می‌گوید:

    چقدر منفعل شدم!
    نظرات رو خوندم ولی نمی تونم حرفی بزنم!
    چرا؟
    اللهم عجل لولیک الفرج

  37. سادات می‌گوید:

    سلام
    در کنار همه زیبایی های دهه ۶۰ , یادمان نرود که دهه ۶۰ , دهه خون دل خوردن و دم بر نیاوردن حضرت آقا از دست کارهای شبه کمونیستی میرحسین و نبوی و دار و دسته شان بود.

  38. محسن می‌گوید:

    قدیانی!!!!

    تا حالا کسی بهت گفته بود:
    ای تو اون ریشت؟

    راستی به روح اعتقاد داری؟
    اگه داری؟ پس تو اون روحت!!!

  39. فاران (نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    داداش حسین بسیجیها(من از بکاربردن علامت تعجب در چنین جملاتی لذت نمیبرم)
    هم به ریشت هم به روحت صلوات می فرستیم تا نورش دشمنو کور کنه ،دوست را هدایت….
    اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم والعن و اهلک اعدائهم

  40. به جای امیر می‌گوید:

    گیج (گفت و شنود)

    گفت: سایت بالاترین به مدعیان اصلاحات حمله کرده و نوشته است؛ چرا زودتر تکلیف خود را با انتخابات مشخص نمی کنید؟
    گفتم: چه تکلیفی؟!
    گفت: نوشته است؛ اگر قصد شرکت در انتخابات داشته باشید معلوم می شود که از ابتدا با شعار تقلب ما را فریب داده اید.
    گفتم: خب! چرا انتخابات را تحریم نمی کنند؟!
    گفت: برای اینکه اگر انتخابات را تحریم کنند، بعد از پایان انتخابات نمی توانند ادعا کنند که تقلب شده است!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو با کت و پیژامه خوابیده بود. پرسیدند چرا با کت خوابیده ای؟ گفت؛ شاید مهمان بیاید! گفتند؛ پس چرا پیژامه پوشیده ای؟ گفت؛ خب! شاید هم مهمان نیاید!

  41. بچه گردان می‌گوید:

    واقعیت این است که دهه ۶۰ رخصت جنگ، فرصت زندگی را نتوانست از مردم بگیرد.
    …..

  42. بچه گردان می‌گوید:

    حاج حسین خداییش همش نباید….بشه

  43. سلام.
    دهه ی شصت، دهه ی زنده شدن ارزشهایی بود که سالها مرده بودند؛ شاید فراموش شدن اون ارزشهاست که اون سالها رو برای ما خاطره انگیز کرده …

  44. سیداحمد می‌گوید:

    فردا یعنی ۸ آذر ماه مصادف با سالگرد عملیات “طریق القدس” است که با رمز “یا حسین (ع)” در منطقه غرب سوسنگرد و بستان با هدف آزاد سازی بستان و دسترسی به هورالهویزه انجام شد.
    این عملیات با موفقیت و پیروزی سپاهیان الله به پایان رسید.

    نثار ارواح مطهر شهدای عملیات “طریق القدس”
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  45. به جای امیر می‌گوید:

    کایت (گفت و شنود)

    گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به انگلیس پناهنده شده از گروه های اپوزیسیون خواسته است روز ۲۲ بهمن برای نشان دادن مخالفت خود با جمهوری اسلامی ۵ دقیقه سکوت کنند!
    گفتم: عجب دیوانه ای است اینهمه فریاد زدند چه کسی شنید که حالا متوجه سکوت آنها بشوند!
    گفت: یکی از کاربران فیس بوک هم خطاب به او نوشته است بعد از پروژه درازگوش تروا، چشممان به پروژه احمقانه شما روشن شد!
    گفتم: حیوونکی گناه داره! باید بذارن طرح و پروژه اش رو بده!
    گفت: یک سایت دیگر خطاب به این اصلاح طلب فراری نوشته است؛ چرا باعث خنده می شوی؟ سکوت که هزینه ندارد اگر راست می گویی دست به یک عملیات درست و حسابی بزن!
    گفتم: اتفاقا یکی از همین اجق وجق های فراری و پناهنده خودش رو با «کایت» به ساختمان یکی از سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران زد و باعث کشته شدن ۵۸ نفر شد. اول خودش که در دم قبض رو گرفت و رفت و ۵۷ نفر دیگر هم از خنده روده بر شدند!

  46. طی طریق می‌گوید:

    هلالم کرده ای هلال من/نگاهی کن به روز و حال من…یاحسین…
    حظ محض در جوار بارگاه ملکوتی حضرت سیدالشهدا(ع)
    طی طریق را دریابید
    التماس دعای خیر در این ایام پرفیض

  47. بچه گردان می‌گوید:

    بر دشمن امام و انقلاب لعنت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.