شیخ بی سواد و هیئت گمراه صبح امروز با حضور در قاره آمریکا وارد خلیج مکزیک شد. وی در بدو ورود به خلیج مکزیک به ابراز احساسات آبزیان خداجو پاسخ گفت و در حالی که لباس غواصی پوشیده بود وارد شکم یک نهنگ شد. این فتنه گر ضمن بازدید از قسمتهای مختلف بدن این نهنگ در سخنان کوتاهی که در محل روده بزرگ این جانور برگزار شد به نقش آب در زندگی ماهی ها اشاره کرد و گفت: کلا به شما که عرض می کنم بهتر است به علت نشت نفت از حفره خلیج مکزیک ماهی ها به جای آب دریا از آب معدنی استفاده کنند. نامزد شکست خورده انتخابات در ادامه با انتقاد از تیغ موجود در بدن ماهی ها خاطرنشان کرد: هنگام ورود من به شکم این نهنگ، شوهر یک عروس دریایی قصد تعرض به من داشت که خوشبختانه با وساطت یک اره ماهی ماجرا ختم به خیر شد. وی با یادآوری داستان پینوکیو که با مسخ شدن به شکل یک الاغ وارد شکم نهنگ شد تصریح کرد؛ امیدوارم همانند پینوکیو من هم بعد از خروج از شکم این نهنگ آدم شوم که این سخن شیخ بی سواد با تشویق پی در پی آبزیان حاضر در جلسه همراه شد.
این گزارش می افزاید؛ کروبی که قصد خروج از شکم نهنگ را داشت ناگهان با دهان بسته نهنگ مواجه شد و کار بیخ پیدا کرد که با وساطت خواهر شوهر همان عروس دریایی موفق به خروج از دهان نهنگ شد. کروبی هنگام خروج از دهان نهنگ در حالی که روی دندان عقل این نهنگ ایستاده بود از نهنگ پرسید: کلا من چند دقیقه در شکمت بودم؟
شیخ بی سواد آنگاه با حضور در محل حفره ایجاد شده در خلیج مکزیک نسبت به نشت نفت از این حفره واکنش نشان داد. وی گفت: اگر در آن جمله کذایی که عده ای برای ما بامبول در آوردند، “العربیه” به جای “دول” به همان “خلیج” برمی گشت، الان خلیج همیشه مکزیک با مشکل نفت نشت یعنی ببخشید نشت نفت مواجه نمی شد. وی که می خواست به فراخور موضوع نام شرکت بریتیش چبزتلیوم را بر زبان بیاورد با مشکل در تلفظ صحیح نام این شرکت مواجه شد و مابقی سخنان خود را با دشواری از روی برگه ای خواند که زن دایی همان شوهر عروس دریایی برایش آماده کرده بود.
کروبی در پایان گفت: حتی ننه جون من هم می توانست پس از چندین ماه با نخ و سوزن سر گشاد این حفره را هم بیاورد اما متاسفانه بعد از روی کار آمدن دولت اشکانیان، نخ و سوزن ننه جون صرف دوختن سوراخ های دیگری شد که این مسئله جای بررسی بیشتری دارد.
وی که به وقت خود قانع نبود، خطاب به برادر شوهر همان عروس دریایی گفت: به شما که عرض می کنم من کلا چقدر وقت دارم که این سخن شیخ باعث شد کارگران مشغول کار در حفره خلیج مکزیک شیخ بی سواد را به دریا پرت کنند.
شیخ بعد از پرت شدن به آبهای آزاد از مدیریت دانشگاه آزاد خواست برای عروس دریایی ها هم در کف اقیانوس یک واحد دانشگاه تاسیس کنند و بعد از این درخواست در حالی که داشت غرق می شد به خاله همان عروس دریایی گفت: من در طول این سفر مدیون زحمات شما پری دریایی بوده ام. (ادامه دارد …)
همین متن را فردا در “وطن امروز” بخوانید.
وی که می خواست به فراخور موضوع نام شرکت بریتیش چبزتلیوم را بر زبان بیاورد با مشکل در تلفظ صحیح نام این شرکت مواجه شد و مابقی سخنان خود را با دشواری از روی برگه ای خواند که زن دایی همان شوهر عروس دریایی برایش آماده کرده بود.
کولاک کولاک کولاک
سلام. همش فکر میکنم روزی که شیخ به دیار باقی(یا به قول خودش فانی) سفر کنه ناراحت میشم یا خوشحال؟! آخه دوری شیخ خیلی سخته برام!
خامنه ای! ما را ببخش……………………………………
داغون شدم داداش.
سلام علیکم
داشتم ناامید می شدم گفتم رفتی تا فردا
وقتی آقا گفت “این عمار”، خدا برای همه ما حتی ما مثلا بسیجی ها گناه بزرگی در پرونده اعمال مان ثبت کرد. ما هم به نوبه خودمان علی را تنها گذاشتیم. ۹ دی خیلی زودتر باید رخ می داد.
من اتفاقا آدم مغروری هستم که معتقدم با نگارش “نه ده” به شدت بوی پدر شهیدم را می دهم …
جنگ ۳۳ روزه را همه دنیا به نام نصرالله نوشتند اما سید حسن فقط سرباز خامنه ای ست.
نوشتم: ماشاءالله! شما گمانم کلا این دو هفته پیش نویس آماده می کردید.
خطا داد:خیلی تند تند دیدگاهتان را مینویسید، کمی آرامتر…
می نویسم: منم همینو میگم، خیلی تند تند دیدگاهتان را مینویسید، کمی آرامتر…
بابا اکبر راستش شخصیت جالبی داشت. نفوذ عجیبی داشت. هر جا می رفت عمدتا محور جمع می شد.
مثل خودت داداش حسین.
شادی روح “بابااکبر” :
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
ممنون داداش.
داداش من بوی “بابا اکبر” رو از خط به خط نوشته هات استشمام میکنم ………….
ااااااااااااااااااااااااااااااااااه …….با چه سرعتی مطلب می ذارید ممنونیم داداشی.
آبزیان خداجو رو خوب اومدی ولی مشکل این جاست که آبزیان هم برای شیخ بی سواد ابراز احساسات نمی کنند آی کیوشون بیشتر از این حرفاست
“داداش حسین نبود میکشت ما را روزمرگی”
چه جوری میتونم ممنونت باشم داداش حسین؟
مصاحبه
آنتی بی بی سی
با
حسین
قدیانی
بعد
از
سفر
حج
را
در
آنتی بی بی سی
بخوانید
!!!
antibbc.blogsky.com
سلام آقای قدیانی میدونم خیلی دیر اومدم ولی زیارت قبول
خیلی دلم گرفته
خیلی دلم برای قظعه ۲۶ تنگ شده بود از همون موقع که شما عازم سفر حج شدید منم نتونستم بیام اینجا
درسته خیلی نظر نمی ذارم ولی تا وارد اینترنت می شم اولین جایی که میام اینجاست حتی قبل از وبلاگ خودم
هرچند که سهم من از وبلاگ شما فقط حذف شدن وبلاگم بعد از گذاشتن لینک سایت شماست اما به همین هم به شدت افتخار می کنم که به خاظر عشق به حضرت ماه و یاران باوفایش حذف شدم
خیلی دلم گرفته خیلی دلم تنگ آقاست برام دعا کنید
اگه هیچوقت جوابمو ندید هم بازم میام اطمینان داشته باشید
“””یاد امام و شهدا دلو میبره کرب و بلا”””
بسم الله الرحمن الرحیم
ما زخم خوردگان تیرهترین، سردترین و بلندترین شبهای جور بودیم. ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. نخستین شعاع فجر را که دیدیم خیز گرفتیم. عاشقانه به سوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخمهای استخوانگداز خویش را بشوییم؛ که ثابت کنیم؛ سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی میپوشد. سرخی میشوید و جلادان تاریخ را رسوا میکند.«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست». سپیده دم خونین عشق فرا رسید دوستان. ای برادر! ای خواهر! تو را فقط یک پیام، تو را فقط یک وصیت، تو را فقط آخرین حرف که؛ خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار. التماس دعا دارم.
اکبر قدیانی ـ ۹/۲/۱۳۶۱
وصیت نامه بابا اکبر به آدم میفهمونه پشت صحنه این قلم جادویی داداش حسین چیه.
داداش حسین: ممنون از شما دوست خوبم و آن وصیت نامه که اینجا گذاشتید. خواندن وصیت نامه بابا اکبر همیشه برایم آرامش بخش بوده.
انرژی مضاعف گرفتی از حج داداش حسینا… قبول باشه 🙂
چه عجب یه مطلب دیدیم که نظراتش با اول دوم شدن شروع نشده… از ته دل می گم موفق باشید همتون اول بشید ان شاء الله
داداش منو ببخش “خامنه ای! ما را ببخش” رو خوندم قاطی کردم بدجور
سلام داداشی جونم
کلأ به شما که عرض می کنم ، خیلی حال داد ،دمت گرم ، اما فک کنم علاق درسته ها نه الاغ !!
نه تنها برای شما که برای همه قطعه ۲۶ ها آرامش بخشه.
من یه مشکل خیلی اساسی دارم
این شیوه مسخره کردن آدما به هر طریقی دور از اخلاق و یا حتی گناه کبیره نیست؟
تمام مدتی که به متن های اینچنینی شما می خندم پیش خودم عذاب وجدان دارم
اینکه اونا سران فتنه اند و این حرفا مسلمونیشون رو که انکار نمیکنه
داداش حسین: شما برای اینکه یک وقت سر از جهنم در نیاورید می توانید مطالب من را نخوانید. من اما این کارم را ادامه می دهم و دیگر حوصله بحث بیشتر را ندارم.
داداش دیگه بریم بشینیم با آرامش مطالبتونو دوره کنیم هنوز کلی از جاهاشو نگرفتم .
سید احمد به داداش حسین:
فدایی داری داداش حسین بچه بسیجیا
البته می بخشیدها
من حس بدم رو عنوان کردم که اگه حجتی هست منم راهنمایی کنین
ممنون
بسیار زیبا وشادی آفرین.
ولی امشب جونی برای خندیدن نداریم…..
رحمت خدا بر شهید قدیانی.
الهی الان که ما اینجائیم ایشون همنشین ارباب حسین باشن.
دقیقا اولین باری که وصیت نامه ایشونو خوندم فهمیدم که سرچشمه این نوشته های شما از کجاست….
شب بخیر برادر عزیز…
جناب محض مزاح میگم:
با این سرعتی که شما تو اتوبان پیش گرفتین حتما باید تست الکل بدید…
بد جوری مشکوک می زنید…
امان از کروبی من موندم این بشر این همه پست های حساس چجوری داشته؟!!!!!!!!!!!!!!!!
جالب بود – شاد و موفق باشید…
سلام داداش حسین
کلا چه حالی کرد پینوکیو که در مثل مناقشه نیست الحمدلله
سلام و خدا قوت.
جدا که خسته نباشید بابت این گزارش از خلیج همیشه مکزیک.ولی من شک دارم که پسر ننجون مث پینکوکیو آدم بشه!!
واقعا این وصیت نامه پدر بزرگوارتونه که آیه عزیز گذاشتن؟خدای من؛ پسر کو ندارد نشان از پدر.خیلی قشنگ نوشتن.خداوند٬شهید قدیانی(پدر و بحق علی پسر) رو با خوبان درگاهش محشورشون کنه:الهی آمین.
حسابی ترکوندیدا! چه خبره؟
بابا ایول فقط همین
تو رو خدا این شیخ را غرق نکنید حیف است!
ی مطلب طنز هم درباره شهرام امیری بنویس خیلی با مزه تر از آب درمیادا
دالداش این شیخ واسه آمریکا دیگه یه مهره سوخته محسوب میشه.احتمالا راهشم نمیدن که وارد خلیج مکزیک بشه چه برسه به اینکه بخواد نظر بده .
ای بابا اسم پسرناخلف شیخ کوچولو رو که یادت رفته بیاری ..اونم یه سکانس بوده هااا…فک کن یادت میاد
سلام
وای خدا چقدر خندیدم . حسابی تو این سال همتتون مضاعف شده ها .
میگم نکنه حالا این شیخ توهم بزنه فکر کنه حضرت یونس شده ؟
آخه میگن وقتی حضرت یونس رفت تو شکم نهنگ به نوعی معراج رفت .
یه سوال :
ننجون خدا بیامرزشم توهم میزد یا واقعا خیاط بود..
راستی حاج آقا بعضی ها که با نام ندا کامنت میزارن به نوعی میخوان نام ندا آقا سلطان رو زنده کنند . داشته باشید پس فردا با نام سهراب هم براتو میزارن .
سلام . پاسخ شما به نظر بالا همراه با خشونت و اصولا خلاف دموکراسی است ! ! ! ! ! ! ! ! !
شوخی کردم ولی جدا میشد کمی ملایمتر جواب داد .
سلام.
اوّلین پست وبلاگم رو با این عنوان نوشتم:
بار دیگر«بالاترین» رودست خورد!
منتظرم…!
سلام با تیترش که خیلی حال کردیم تا بریم خوشو بخونیم .
فعلا
۱۰۰ تومن !!
داداش حسین: ولله تقصیراتی گشمسین!
یاد سوسیس ها ی خ کرمان زمان مجردی بخیر !
داداش حسین: هات شام مهدی!
سلام حاجی
آخی ی ی ی ی ی ش ش ش ش…………تموم شد …….ماشالا تلافی کردی این مدت رو
و
هر چی نماز خوندی ، ایشالا قبول…ولی اون نمازی که برا بر و بچ این قطه خوندی ایشالا قبولتر باشه
یا علی
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
سلامتی اقا صلوات
حتما جواب بده
قرار بود مجله نه ده را نشر بدهی (که نشد)وگفته بودی کلی مصاحبه ومطلب تهیه کرده اید لا اقل مصاحبه ها را روی سایت بگذار خصوصا مصا حبه باامیر خوانی وحسینیان را
ترکوندی داداشی به شدت.دهنم؛چشمم همه اعضام کف کرد انقدر متنات زیاد وباحال بود.خیلی شب خوبی بود.ایولا
الهی لا تجعل فی قلوبنا غلاً للذین آمنوا…
“خدای من هیچ کدورت و ناراحتی از کسانی که ایمان آورده اند در قلب من قرار مده”
من به نظر گذاشتن نرسیدم با این سرعت بالای شما. دست مریزاد. خدا قوت
نفستون حق،قلمتون پرشور
یا علی
سلام مجدد عزیز دل.
جات خالی بودیم روضه.
این حال خوشی که بعد روضه ها به آدم دست میده خیلی دلچسبه نه؟
آدم احساس سبکی میکنه.
دلش میخواد پرواز کنه….
خوبید داداش حسین بسیجیها؟
خیلی مخلصیم سالار.
ســـاعــــت: ۱۲:۵۸
آنــلایــــــن: ۴۱ نــفـــر
داداش حسین: این کار فقط مخصوص سید احمد است و بس.
داداش حسین تکی به خدا
میثم که کم اورده – البته مطمئنا نمی تونه بی تفاوت باشه و ساکت
ولی توی این فضا که نتونست بمونه – البته خودش اینجور گفته
ولی ما شما رو دوست داریم – هواتونو داریم – یه وقت فکر نکنید که تنهایید
با سرعت برو ما که کمربندامونو بستیم -خیالی نیست.
ســـــلام
ماشاالله بازم پست جدید.
عالی بود.
میشه من بار پیام بازرگانی بدم؟
با اجازه 🙂
بازدید امروز: ۴۳۵
بازدید دیروز: ۵۲۱۶
افراد آنلاین: ۳۵
بازدید کل: ۴۷۶۸۵۷
ماشاالله
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام حاج حسین
نمیگم حاجی چون حج رفتین که حج طواف به دور کعبه ی ولایت که وسط دل اوناییه که هرچند برای علی عمار نبودند اما خوب بچه عمار که بودند
اولش فکر کردم وبلاگو اشتباهی اومدم!بعدم فکر کردم شاید حواسم نبوه چندتا مطلبو جا گذاشتن و در نهایت حقیقت مثل روز خودشو بهم نشون داد و پذیرفتم که نه آدرس اشتباهه و نه من کم حافظه شما خیلی پر کارید و من که فکر می کردم بعد از بازگشت از حج نکنه بی خیاله وبتون بشید عکسش شد پس نتیجه اینکه:
من هشتپای خوبی نمیشم …….
حالا باید وقت بذارم و یکی یکی بخونمشون
منتظر بعدیهاییم البته عجله نکنید حرف دل عجله نمیطلبه حال خوش میخواد
جالب بود….
هر موقع نوشته هاتون رو می خونم این جیگرم حال می یاد…
بابا من ادم سادهای ام کاش قبل از درج مطلب ما را از خبری که قصد نقد کردنش رو دارید آگاه می کردید و گرنه من راست راستی فکر می کنم شیخ بی سواد به مکزیک سفرکرد!
ببین منو :
خدا حفظت کنه
همین !
ببخشید داداش حسین
دیروز نتونستم بقیه اشو بخونم
امروز اومدم
کولاک کردی
امان از شیخ خیلی بلا تشریف دارن
چه کارایی که نمیکنه :و)
سلام
به تنهایی دارید پاسخ تمام توپخونه های دشمن را میدید،آخ چه لذتی داره بشونیشون این فتنه گرا را تا متنهای شما را بخونن،چهرشون دیدنی خواهد بود….
خواندن درباره شیخ بی سواد عجیب دل ادم رو شاد می کنه
خدا قوت
سلام.قابل توجه داداش که یه هم نام دارم به نام عباس که اون من نیستم.من اینم واون یکی دیگه است.حواست باشه.اون
وب داره ومن ندارم.فدات بشم
به نام خدا
سلام به آقای قدیانی محترم (داداش حسین معروف)
مطالبتون بسیار تا بسیار جذاب و خواندنی است و شخصا از خواندن مطالبتان انرژی میگیرم (مخصوصا طنز سیاسی).
یه سوال و یا در واقع یک در خواستی که ازتون داشتم اینه که آیا می توانم در جایی دیگر از مطالبتون استفاده کنم؟؟؟
.
.
.
ممنون می شم اگه پاسخ بدید…
با اینکه از شیخ مزبور خوشم نمیاد، بسیار بی مزه بود. یخ کردیم.
ظمنا داداش، سعی کن انتقاد پذیر باشی و نظر مخالفا یا منتقدا رو هم حذف نکن