برای میثم محمد حسنی

گفتند میترسی … تصویرم را نشان دادم
گفتند گمنامی … نامم را نوشتم
گفتند خودت برای خودت کامنت میگذاری … نظرات را بستم
گفتند مغرور شده ای … آمار بازدیدکنندگان وب را برداشتم
گفتند چرا خانم ها بیشتر برایت کامنت میگذارند … سکوت کردم
گفتند جواب کامنت خانم ها را چرب تر میدهی … خندیدم
گفتند میکشیمت … کفن خریدم
گفتند تکراری شده ای … مضاعف شدم
گفتند عکس خودت را میگذاری که چه؟ … برداشتم
گفتند و گفتند. و این تنها نمی از آن اقیانوس است…
ممنونم از شمایان که لطف نثارم کردید و خواستید که برگردم … از حسین قدیانی بگیر تا پیام فضلی و باقی رفقا … اما مصمم بر رفتنم… و این رفتن به معنای عدول از مواضع نیست … که رفتن رسیدن است … رسیدن به آنجا که او میداند و من. این آخرین طرح من در دوئل خواهد بود که پیشکش میکنم به تمامی فتنه گران ، از ازل تا ابد … هر چه میخواهید بگوئید … ترسیده … بریده … کم آورده … مهم رفتن بود که رفتم … به دلایلی که مکتوب و محفوظ است در لوح دلم که حرم امن الهیست … عمری بود با سنگری دیگر در خدمتم … نمیدانم زمانش را … شاید با آغاز فتنه ی جدید … شاید با نامی جدید … دیگر چه چیزی برای گفتن مانده است ؟! جز اینکه لایمکن الفرار از عشق!
***
این مثلا آخرین پست میثم محمد حسنی عزیز در “دوئل” است.

میثم جان!
گفتند؛ می ترسی، بگو؛ غلط کردید بیشمارید.
گفتند؛ گمنامی، بگو؛ به تو چه.
گفتند؛ خودت برای خودت کامنت می گذاری، بگو؛ کجا شو دیدی.
گفتند؛ مغرور شدی، بگو؛ روی شانه عباسم.
گفتند؛ چرا خانمها بیشتر برایت کامنت می گذارند، بگو؛ چون خواهرانم از نسل زینب هستند.
گفتند؛ جواب کامنت خانمها را چرب تر می دهی، بگو؛ دنبال فضولش می گشتم.
گفتند؛ می کشیمت، بگو؛ حالا بگذار اونایی که قبلا کشتی از بیمارستان مرخص شن.
گفتند؛ تکراری شده ای، بگو؛ دوست دارم.
گفتند؛ عکس خودت را میگذاری که چه، بگو؛ برای اینکه خیلی خوشگلم.
و خلاصه باید پوستت کمی کلفت تر از این حرفها باشد که هست. فقط یک کم داری ناز می کنی که ما فعلا چون سر کیف هستیم نازت را می خریم اما معلوم نیست همیشه سر کیف باشیم لذا تو هم غلط کردی داری برای ما شاخ می شی. کار درست را من می کنم؛ می بینم یارو داره انتقادش بوی چرت و پرت می ده، پرتش می کنم سطل آشغال. میثم جان! تو گلوله کم داری. جوخه ها را بزن. جوجه ها خودشان خواهند مرد. چند روزی من از طرف همه بچه ها به تو مرخصی می دهم به شرط اینکه مثل بچه آدم بری و زود برگردی. حرف زیادی هم بزنی، علیه خودت یک دل نوشته یک صفحه ای می نویسم که حالت جا بیاید. خودت به میزان دیوانه بودن من واقف هستی. خداحافظ.

***

و اما سخنی با دیگر دوستان!

خدا وکیلی حق با میثم است!! همه قصه در همین یک کلام خلاصه می شود که من الان می گویم؛ عده ای از ما تاب دیدن رشد همدیگر را نداریم. همین و دیگر هیچ!

بعدالتحریر: خریدن کتاب میثم محمد حسنی که مجموعه ای از بهترین کارهای اوست شاید بهترین دلگرمی برای این روزهای میثم باشد. در وبلاگ دوئل می توانید از نحوه خرید این کتاب باخبر شوید؛ در یکی از پستهای بالای وبلاگ آمده.

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. منتظر خورشید می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدی
    چیکار کنیم امسال سال همت مضاعف و سال مضاعف داداش حسینم تخته گاز داره مینویسه

  2. لجمن می‌گوید:

    سلام اگه افتخار می دید به لجمن یه سر بزنید . منتظرم داداش حسین ما فراریهای بلاگفاییم .!

  3. منتظر خورشید می‌گوید:

    همیشه در این نظام آزادی برای همه هست الا بچه بسیجی ها و دوستداران انقلاب
    یک وقت داداش شما هم کنار نکشی
    داداش حسین: من پررو تر از این حرفها هستم. یارو برام کامنت گذاشته بیچاره خامنه ای که تو طرفدارش هستی. خامنه ای را گذاشتم در قلبم و مابقی نظرش را پرت کردم سطل آشغال. اتفاقا خوش به حال ماه که چون ما ستاره هایی را دارد. وقتی خود آقا به من می گوید؛ نی ساندیس شما خیلی معروف شده، حالا نظر این یارو جایش غیر از سطل آشغال است؟! من اتفاقا نقطه ضعف این عزیزان را می شناسم و دم به ساعت زیباتر از آقا تعریف می کنم و به جای جر و بحث با اینها کار خودم را یعنی مداحی ماه را انجام می دهم.

  4. پیام فضلی می‌گوید:

    داداش حسین دمت گرم.
    إن شاءالله دوئــــــــــل موندگاره.
    —————————————-
    #برای دوستان:
    آدرس دوئل: http://www.duelfa.com/
    (میثم محمدحسنی)

  5. فاطمه می‌گوید:

    سلام
    پستاتون فقط اشک در میاره
    خدا شما را با پدر بزرگوارتون محشور کنه
    التماس دعا

  6. آبجی زهرا می‌گوید:

    زنده بااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد دوئــــــــــل…

  7. # # سیم خاردار # # می‌گوید:

    سلام علیکم
    راست میگین…

  8. عرفان می‌گوید:

    سلام
    من مطالب میثم محمد حسنیو نخونده بودم اما به هر حال حیف شد که نوشته های یه نویسنده ی ارزشی رو برای یه مدتی نمیبینیم
    توی جواب یکی از نظرات نوشتی:”وقتی خود آقا به من می گوید؛ نی ساندیس شما خیلی معروف شده” میشه از دیدار با آقا برامون بیشتر بگی
    یا علی

  9. مهدی می‌گوید:

    سلام
    آیا ممکن است درباره آن “عده ای” که فرمودید، یک کم بیشتر توضیح بفرمایید.
    با تشکر
    داداش حسین: نه!

  10. دیوونه داداشی می‌گوید:

    خوش به حال ماه که چون ما ستاره هایی را دارد و
    خوش به حال ما که ستاره های دنباله داری چون داداش حسین* و به کوری چشم حسودان داداش میثم ماندگار را داریم.

  11. # # سیم خاردار # # می‌گوید:

    چه جوری این همههه….
    کپیدم خدایی…ولی انقد جذابه همشو خوندم…
    خدا دادااااااش(تا کور شود هر آنکه نتواند دید)حسینمونو حفظ کنه ….

  12. م.طاهری(ظهور منجی نزدیک است) می‌گوید:

    خطاب به همه افسران جنگ نرم:
    واقعا خسته نباشید و خدا قوت

    سختی داره میدونیم انشاالله شیرینیش پیش اون کسی که باید و برای روزی که باید محفوظه
    منتظر برگشتن اقای محمد حسنی می مونیم

  13. sadra می‌گوید:

    سلام زیارت قبول
    برای ما هم دعا کردید؟

  14. امید می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج

    زهـــرا(سلام الله علیها) اگر نبود محمـــد یتیم بود

    پربـــــــار نخـــــــل ــــــبز ولایت عقیم بود

    از هرچــــه غیـــــــر خوبی و پاکــــــی جداسـت او

    آیـــــــــــــــینه ی تمام نمــــــــای خداســـــت او

    رسیدن بخیر آقا حسین .
    از قبرستان بقیع چه خبر …………………؟

  15. سید احمد می‌گوید:

    خدایا داداش حسین ما رو از ما نگیر.
    آخه چقدر شما گلی.
    چه جوری بگم دوستت دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  16. روضه می‌گوید:

    بسم رب الشهدا
    ادخلوها بسلام آمنین
    سلام عزیزه دل! بدون نام برات نظر می دم تا با تمام وجود ابراز ارادت کنم و تو پرم نزنی!
    آقا حسین!
    داداش حسین!
    حاج حسین !!!!
    روز های سفرت رو من هم سفر بودم برادر
    کم و بیش نزدیکم و دور
    بد جوری کارم گره خورده داشتی می رفتی خواستم بیام بگم التماس دعا بعد گفتم بی خیال حاجی! تو که حج رفتی می دونی کعبه یک سنگ نشانی ست که ره گم….
    بعد هم به خودم گفتم اگر خدا بخواد خودش تو سر حسین آقای قدیانی می ندازه که یه “بنده”خدایی این وسط بود که هر بار فقط التماس دعا داشت همین!
    همین آخرین پستت رو خوندم حاجی. اون هم بعده حدوده سه هفته که اومدم نت
    اولین بار بود می رفتی؟ جویا شدم فهمیدم با خانواده رفتید
    قبول تون باشه دست جمعی ان شا الله
    نفس عمیق می کشم.شنیدم تو بقیع با شرطه ها گپ و گفت عاشقانه هم داشتید!! یادش بخیر عهد های نورانی بقیع
    پایین پله ها هم تاب نمیاوردم
    می خواستم جایی باشم که بهم گره خوردگی و پیچیدن به خودم را همه ببینند
    آن موقع ها هنوز خدمت شما و بر و بچز حزب الله زیاد آشنایی و ارادت نداشتیم. آن روزها کیهان نمی خواندم و رجا به نظرم تند می آمد
    حالا خودم از رجا تند ترم و مصاحبه ام در کیهان چاپ می شود!!
    دلم گرفته حاج حسین!
    چقدر این اسم بهت می آید. تا قبل از این برادر صدات می کردم. عباس به حسین می گفت آقاجان(صدای حاج محمود کریمی تو گوشم می پیچه)
    نفس عمیق می کشم. بوی کربلا میاد. دلم روضه می خواد. خیلی دلم گرفته. خدا هرکه را بخواهد از رحمت خاصه برخوردار می کنه(صدای آیت الله عبدالله جوادی تو گوشم می پیچه)
    برام دعا کن حاجی!
    بحق خاکی که رو گنبد خضرا نشسته و بحق خاکی که تو بقیع نمی ذارن به آغوش بکشیمشون
    بحق خاک دور از دسترس قبرستان ابوطالب و مزارمادر سید بانوان دو عالم ام المومنین حضرت خدیجه ی طاهره
    بحق سنگ های صخره ای احد
    و بحق روضه ی رضوان
    ….
    بحق در بسته ی خانه ی فاطمه ی زهرا صدیقه ی شهیده ی مکسوره ضلعها…..
    دعام کن حاجی
    بخدا بریده م
    خیلی وقته با بهشت زهرا هم ….بگم قهر کردم؟! یا بگم اونها باهام قهر کردن؟
    می دونم بدونه این که “گرا” بدم هم می شناسی ولی….
    یه روزی بلاخره من هم جرات نوشتن پیدا می کنم. اون روزمیام می شم همسایه ی دیوار به دیوار قطعه ۲۶
    ان شا الله که نزدیک است که ترس من ازین همه ارعاب بریزد
    خوش به سعادت آقامیثم بلاخره تکلیف داره اما من ترسم از خودمه.از بلاتکلیفی خودم. دعا کن ما هم سر و سامون بگیرین و بیاییم بنویسم.

  17. خواهر کوچکتان می‌گوید:

    سلام مدافع ماه پاره!حجتون اساسی قبول!دیروز سالگرد جام زهر بود…خیلی کتاب از دفاع مقدس خوندم اماتو هیچ کدومشون ننوشته بود چرا حضرت امام و بقیه بسیجی ها اصرار به ادامه جنگ داشتند هروقت از مادرم پرسیدم انگار بغض کرد و درست جوابمو نداد. انگار جام زهر رو گرفته بودم طرفش…من همه اطلاعاتم از این ۸سال سراسر نور رو از کتاب هایی که خوندم و صحبت های مادرم دارم .
    توی این کتابا هم احتمالا رودرباستی با “عده ای” هست و هیچ حرفی از چرای قضیه جام زهر و اصرار بر ادامه جنگ زده نشده .
    برای خودم خیلی متاسفم که دلیل مساله به این مهمی رو نمی دونم.با این همه ادعا!!
    خلاصه…!مگه شما داداش حسین ما نیستین؟فکر میکنم میشه ازتون این خواهش رو بکنم که به سوال من جواب بدید!
    مولای ما حسین نگهدار حضرت ماه وستاره های باوفایش!…
    داداش حسین: من حال و حوصله ورود به این بحث را ندارم. دیگر دوستان این فضا لطفا این خواهرمان را راهنمایی کنند. ممنون.

  18. sadra می‌گوید:

    حاج حسین

    گفته بودید تنها کمک ما به میثم خرید کتابشه اما اسم و انتشارات اون را نگفتید

  19. عارفه می‌گوید:

    ســــــــــلام
    من به طور اتفاقی با سایت دوئل اشنا شدم و سایت دوئل باعث شد با سایت قطعه ۲۶ اشنا بشم امیدوارم ایشون همچنان به جنگ نرم بپردازن.
    خیلی ها خیلی چیزا می گن نباید به حرفشون ذره ایی اهمیت داد.
    انشاالله همسنگری ها همگی موفق باشند
    اللهم عجل لولیک الفرج

  20. سلام
    داداش یه چیز بگم
    اواخر مرام و معرفتی به مولا ….
    حسابی عزیزی
    ایول
    از همین حالا میثم رو اومده فرض می کنیم .

  21. نازنین می‌گوید:

    داداش جون ما یواش

    زیارتتون قبول
    همیشه شاد باشید

  22. فکرت می‌گوید:

    سلام
    امیدوارم این آخرین دوئل میثم عزیز نباشه

    راستی اسلامیک والپیپر (مسافر کربلا) هم توی آخرین پستش اعلام کرده به خاطر نارضایتی از وضع فیلترینگ دیگه نمی نویسه!

    امیدوارم هم همه مسدولین هم همه همسنگرها حواسشون باشه چیکار می کنند!

    یا علی مدد – اعیادتون مبارک

  23. راحیل می‌گوید:

    سلام
    عزیزی میگفتن وقتی در راهی به خاطر خدا وارد شدی دیگه به خواست خودت نمیتونی اون کارو ترک کنی چون خدا رو صاحب اصلی کارت قرار دادی
    امیدوارم که آقای محمد حسنی عزیز هم بعد از رفع خستگی به جمع افسران جنگ نرم برگردند

  24. ناشناس می‌گوید:

    سلام.تازه با نوشته هاتون آشنا شدم، فوق العاده است.

  25. ابوذر می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت
    یادم آمد
    درزمان جنگ
    آن دوران درس و زندگی
    بعد هر فتحی

  26. محمد123 می‌گوید:

    یه سر زدم به دویل. دلم گرفت. نکنه بره میثم. داداش حسین نمیزاره. مگه نه؟ ما پیروزیم میثم جان. خدا قوت به همه سربازان جنگ نرم.

  27. amir می‌گوید:

    منم امیدوارم این داداشمون هر چه زودتر از خر شیطون پیاده شده وبا طرح های قشنگش دماغ دشمنای حضرت ماه را به خاک ذلت بماله ولی به هر حال نظر ایشون برای من قابل احترام است
    مخلص عمار های حضرت ماه
    التماس دعای فرااااااااااااااااااااووووووووووووووووووون

  28. پارسا می‌گوید:

    سلام داداش حسین خوش به حالت که دم به ساعت زیباتر مداحی ماه رو می کنی منم یه چیزایی از شما یاد گرفتم ولی چی کار کنم هی کم میارم آخه تو کل فامیل و دوست و آشناهای ما یه دونه بچه بسیجی هم پیدا نمی شه هیچ کدومشون امام خامنه ای رو قبول ندارن وقتی هم که از حضرت ماه دفاع می کنم مسخره ام می کنند داداش حسین نمی دونی انقدراحساس غربت میکنم یه تنه نمی تونم از پس همه شون بر بیام و جوابشونو بدم به خاطر همین اعصاب خودم خورد می شه وقتی میام قطعه ۲۶ و نوشته هاتونو می خونم انگار دنیا رو بهم میدن چی کار کنیم دیگه قطعه۲۶ هم شده خونه ی امید ما
    اللهم احفظ قائدنا خامنه ای بحق محمد و آل محمد

  29. کاوش می‌گوید:

    با سلام…
    خیلی تاثیر گذار و عالی بود امیدوارم این دوستمون محکم تر و با صلابت تر برگرده…
    گفتند گمنامی………………بگو نام همه از اوست و ما هم همه در او گمیم…
    “میثم جان! تو گلوله کم داری. جوخه ها را بزن. جوجه ها خودشان خواهند مرد”…………..هیچ گلوله ای هم نداشتی جوجه ها رو پراکنده کن جوخه ها از هم خواهند پاشید…
    به نقل از علامه دوران حسن زاده “با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم،جناب خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف” شما میثم عزیز و سایر دوستان ارزشی با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه نسبت به یگانه دوران امام خامنه ای هر روز پر صلابت تر ادامه بدید…

  30. خان باجی می‌گوید:

    سلام
    به آقا میثم بگید اگه گلوله کم آورده از گلوله های توپ ۱۰۶ داداش علی میتونم بهش قرض بدم .
    خلاصه اینکه ما اعصاب معصاب نداریم ببینم یکی از بهترین داداش هامون داره میره ها ….
    بالاخره چون خان باجی هستیم از همه تون بزرگتریم البته از نظر سنی و الا کوچیک همه خواهر برادرهای اینجا هم هستیم .
    پس حرمت بزرگی رو حفظ کن آقا میثم . اگر برگشتی که هیچ اگر برنگشتی منه خان باجی میدونم با تو (!) منتظر پست بعدی چشم کور کنت هستم .

  31. امتداد سرخ می‌گوید:

    برای میثم محمد حسنی
    در راه حفظ مکتب اهل بیت تا آنجا که ولی فقیه فرمان دهد به پیش خواهیم رفت .
    جز به چشمان ولی فقیه به چشمان دگری نخواهیم نگریست و جز محاسبه ی او محاسبه ی دگری هم نخواهیم کرد .
    ما که برای فاو و شلمچه نجنگیده ایم .
    برای نگاه های متوقعانه ی پیامبر (ص) ، برای دردهای بی صدای علی (ع) ، برای ناله های مظلومانه ی زهرا (س) ، برای تطهیر زمین و آزادی انسان جنگیده ایم .
    ای پیروزی تو پست تر از آنی که به ما انگیزه دهی
    ای شکست تو نا چیز تر از آنی که ما را توبه دهی
    ای دنیا تو ناشایست تر از آنی که ما را محافظه کار بار آوری
    قسمتی از وصیت نامه عزیزی مثل بابا مهدی من و بابا اکبر داداش حسین
    داداش حسین خواهش می کنم این رو به آقا میثم برسون – خواهشا برسون

  32. خ ب می‌گوید:

    ……………………….
    داداش حسین: طی کنند که فقط چاپ به چاپ قرارداد را تمدید کنند. آن درصد الان طبیعی است البته بسته به اثر و نویسنده اثر بالا و پایین هم دارد.

  33. خان باجی می‌گوید:

    داد زدن رهنورد سر خاتمی
    http://iusnews.ir/?pageid=112724

  34. طهورا می‌گوید:

    سلام قولا من رب الرحیم
    زنده باد داداش حسین و داداش میثم و همه ستارگان حضرت ماه که خودم یکیشون هستم.
    تا کور شود هرآنکه نتواند دید اتحاد و انس و همدلی ستارگان حضرت ماه و چشم انتظاران حضرت خورشید را .
    بکوری چشم همه فتنه گران و حسودان ما خواهران و برادران بسیجی بیشماریم.حرفی هست؟
    یا علی

  35. عرفان می‌گوید:

    منم یاد گرفتم مثل داداشم پوست کلفت باشم . ای والله
    الهی داداش حسینم همیشه پیشم بمونه

  36. مجید می‌گوید:

    سلام
    حجکم مقبول و سعیکم مشکور
    انشاء الله که ما را دعا کردید در سرزمین وحی، من یکی از خوانندگان سایت شما هستم و واقعا از مطالب آن لذت می برم و گاه گاهی با قطعاتی از نوشته ها هم نوا شده و می گریم اما برای اولین بار است که برای شما نظر می گذارم.
    خوشحال می شوم که به کلبه حقیرانه ما یعنی زونکن دیجیتال سری بزنی
    با مطلب ولایت الهیه مطلقه مفوضه فقیه به روزم و منتظر نظرات سازنده شما هستم

  37. طهورا135 می‌گوید:

    تقدیم به اقای محمد حسنی که زود خسته شده:
    نه تو میمانی نه اندوه
    و نه هیچیک از مردم این ابادی
    به حباب نگران لب یک رود قسم
    وبه کوتاهی ان لحظه شادی که گذشت
    غصه هم خواهد رفت
    انچنانی که فقط
    خاطره خواهد ماند
    تو به ایینه نه ایینه به تو خیره شده
    تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
    واگر بغض کنی
    اه از ایینه دنیا
    که چه ها خواهد کرد.

  38. سید امین می‌گوید:

    یا حق
    سلام.
    برادر عزیزم جناب حسنی !تا آنجایی که یادم می آید جمجمه ات مال خدا بود!!!!!حالا چطور شده که میخای بری نمی دونم…
    تو بیجا میکنی که فکر می کنی فتنه ها تمام شده و می خواهی در فتنه ی بعدی پیدایت شود…!!؟عزیز من ما همین الان هم در فتنه های بزرگتر از جلبکها هستیم.نگذار در دل بگویم حیف آنهمه کامنت وتعریف ومعرفی برای دوستان!!!!!!
    ما به حرف داداش حسین گوش میدیم ویک مدتی استراحت برایت قائل میشویم تا با دستی پر و کارهایی بهتر از همیشه برگردی.
    نگذار انتظار طو لانی شود…
    یاحق

  39. میثاق می‌گوید:

    جواب هاتون به اراجیف لجن پراکن رو خیــــــــــــلی می پسندم و امیدوارم همیشه از دولتی سر حضرت ماه همین جوری پر انرژی بمونین.
    به میثم محمد حسنی هم می گم: تا نازتون خریدار داره برگرد. گرچه ناز بسیجی جماعت همیشه خریدار داره. در ضمن با لجن پراکنان محترم باید مثل خودشون بود وگرنه چرت برای گفتن زیاد دارن که آوار کنن سر کسی که می دونن نمی خواد مثل خودشون جوابشونو بده. برای طرحاتون خـیـــــلـی دلمون تنگ می شه ، دلتون میاد دل عاشقای ماه رو تنگ کنین؟

  40. طهورا135 می‌گوید:

    سلام اقای قدیانی.خدا قوت امروز گل کاشتید.جبران کردید همه دلتنگی ها رو.خدا نگهدار
    قلم پر برکت شما باشه.

  41. مرتضی می‌گوید:

    آخه چرا…

  42. با سلام
    “این قرارمون نبود”
    ملاحظه شود

  43. محمد رضا می‌گوید:

    داداش میثم دوئل کنه باهاشون. ما هم پشتشیم. کنارشیم.

    دوئل که سهله اگه مسابقه طناب کشی هم بذاریم، آبروشونو می بریم که : «غلط کردید بیشمارید»

  44. bangejaras می‌گوید:

    سلام حجکم مقبول…ایشالا باهم بین الحرمین….

  45. احمدقاسمی می‌گوید:

    من فکرمیکنم اینهاهنوزطعم واقعی خواهروبرادری رونچشیدن اینهاحتی توخونه شون هم باخواهراشون مشکل دارن برای همین عقده داشتن یک خواهروبرادرواقعی مونده رودلشون وازآدم عقده ای هم که انتظاری نیست

  46. bangejaras می‌گوید:

    البته یک چیز بگم؟!!!
    آدرستون دراون پست شهیدفراهانی اشتباه بودایشالا سال دیگه اصلاحش کنید.
    (باعرض معذرت)

  47. فاطمه می‌گوید:

    سلام برادر قدیانی
    حجتون قبول !
    ببخشید دیر خدمت رسیدیم چند روزی دسترسی به نت نداشتم . چه کردین برادر حسابی تلافی کردین نبودنتونو
    خدا رو شکر سالم برگشتین!ما رو دعا کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  48. bangejaras می‌گوید:

    راستی یک گلگی ازبرادرانم دارم که باعث شدن توفیق حضوردرتولدشهیدفراهانی ازشون گرفته بشه.
    ویک تشکرازخواهران که حضورشون خوب بود.

  49. سوره می‌گوید:

    آقا میثم!آدم که به حرف دیوونه ها گوش نمیده
    داداش حسین یک کلام ختم کلامتون عسل بود

  50. HAMID می‌گوید:

    انشالله روزی برسه که شاهد مظلومیت بچه بسیجی ها تو مملکتمون نباشیم.

  51. عباس از نوع بی وفا می‌گوید:

    هم برای میثم و هم برای عمار قدیانی!

    داشت می غرید و رسوا میکرد
    می نالید و از غربت علی علیه السلام می گفت
    گاهی میان فریادش اشک از گوشه چشمانش جاری بود
    ناگاه از میان جمع کسی بانگ برآورد که:
    آهای، عمار! تند می روی!
    کجا با این عجله! پیاده شو با هم برویم
    آنچنان از علی می گویی که انگار علی از حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بالاتر است.
    نعوذ بالله!
    از کجا آوردی این اعتقادهای جعلی را ، عمار!
    اینچنین که تو از علی می گویی حتما کلام علی را در کنار کلام خدا یعنی قرآن کریم قرار می دهی،نه؟
    وا اسلاما!!!! از این انحرافات شما علی پرستان!
    چه میکنی، عمار!
    حتما فردا روزی هم، دیگری سخنان حسنین را بر فرقمان می کوبد و باید این نوباوگان را نیز در سطح رسول خدا و کلامشان را در حد کلام خدا بپنداریم.
    تا کلام خدا و رسول خدا هست چه نیازی به کلام دیگری؟
    حالا که مردم حول محور قرآن و رسول الله گردآمده اند، چرا حرف از علی می زنی؟
    چرا اشتراکات را نمی پذیری؟
    چرا مردم را به تفرقه می اندازی؟
    نکن عمار!
    راستش را بگو
    علی چند کیسه از بیت المال خرجت کرده که چنین سنگ او را به سینه میکوبی؟
    و ….

    و عمار
    آهی از نهاد برکشید و از نفهمی این جماعت بغض خویش را فروخورد تا شب هنگام دردهایش را به سینه کهکشانی مولا بسپارد…

    کجایی عمار!
    کجایی ببینی که چه می کشیم از دست جاهلیت مدرن!
    از کند ذهن های مدعی علم و اجتهاد!
    کجایی که دیگر امروز قرآنی بالای نیزه نیست بلکه خود علی را در مقابل علی به نیزه کشیده اند.
    نام علی را در مقابل راه علی!
    با این تفاوت که تعداد نیزه ها چند میلیون برابر است
    عمارها کجایند؟

  52. زینب می‌گوید:

    برای آقای حسنی تو دوئل پیام گذاشتم که افسر اینطور جبهه را رها نمیکند. حالا هم میگم اگه افسرا اینطور بکنن ما صفر سربازا چکار کنیم ؟
    آقای حسنی و دیگر افسران خداوند در قرآن میفرمایدمجاهدان در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی ترسند. در جواب این مغرضان باید گفت : ‹ موتوا بغیظکم › از خشمتان بمیرید

  53. تواب روز نماز جمعه تاریخی می‌گوید:

    داداش حسین زیارت قبول
    دویل عزیز ما بچه بسیجی ها عادت کردیم به زخم زبونها
    مثل ماه که همه چرند های بنی اسرایلیان گوساله پرست رو میشنوه و تحمل میکنه
    این شعر رو هم از طرف تمام ستاره ها نقل میکنم خطاب به آقایان….
    چاه داند که به ما عمر چه سان میگذرد،
    جمله کوتاه کنم ور نه سخن بسیار است…

  54. ارمیا ایرانی می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    اول از همه زیارت قبول
    دوم به خاطر تاخیرم شرمنده باید زودتر میامدم ولی مشکلات فنی سنگر من یه کم گرفتارم کرد.
    سوما شما هم اگر توانستید تلاش کنید داداش میثم نره!!
    چهارما خیلی گلید
    پنجما در سنگرم منتظرتون هستم.
    ششم مثل همیشه خدا قوت

  55. عون می‌گوید:

    بسیجی انواع مختلف دارد ژ-۳ جان
    نوع شماره یک: صد تا بخوره یک آخ هم نمی گه در عوض صد و یکی می زنه!
    نوع شماره دو: نداریم.همون نوع شماره ی رو بچسب….

  56. ندا می‌گوید:

    یه چیزی رو میدونین من اقا میثم رو نمیدونم اما بریدن خیلی از هم قطارای ایشون واسه حرفای این و اون نیست
    اگه همین چیزا رو اون روزایی که همه درگیر فتنه بودن و تکلیف معلوم بود میشنیدن براشون مهم نبود اما امروز خیلی ها درست نمیدونن باید چیکار کنن. اینکه طرفشون کیه و با کی دارن میجنگن براشون مبهمه و وقتی هدف درست روشن نیست آدم نسبت به مشکلات آسیب پذیر میشه

  57. صبا می‌گوید:

    سلام
    هم سخنتون به آقای محمد حسنی معرکه بود و هم حرفتون با دوستان قشنگ بود.
    ایشالله که آقای محمد حسنی با همت مضاعف مضاعف برگردن.ما از همینجا واسشون اسفند دود می کنیم.این پستتون رو که خوندم امیدوار شدم که باز هم درهای دوئل به رومون باز بشه.خدا خیرتون بده.

  58. خ ش می‌گوید:

    …………..
    داداش حسین: به هیچ وجه اینطور نیست. ۹۹ درصد دوستانی که جواب کامنتهای شان را می دهم یک بار هم ندیده ام اما هر وقت، وقتم اجازه بدهد و نظری را واجب الجواب تشخیص بدهم حتما جواب می دهم. این را هم در نظر بگیرید که مثلا همین الان ۲ ساعت “آن” نبودم و با ۶۵ نظر از سوی شما دوستان خوب روبرو هستم.

  59. مرتضی می‌گوید:

    جوخه ها را بزن. جوجه ها خودشان خواهند مرد…
    جمله قشنگی بود.
    @خانم ندا:

    با این حرف که گفتید بریدن واسه حرفای این و اون نیست موافقم. اما فکر می کنم هدف مشخصه. مشخصه داریم با کی می جنگیم. به نظرم چیزی که باعث ضعف می شه علاقه به ارشاد و هدایت کسانی است که نمی خوان هدایت بشن!! البته دوئل رو زیاد نخوندم و جهت گیری ایشون رو نمی دونم. اما عمده بریدن ها ناشی از اینه که “یهدی من یشاء” رو فراموش می کنیم. خدا اگر می خواست هدایت می کرد. وظیفه ما الان چیز دیگری است. کاریه که قطعه ۲۶ انجام می ده.
    داداش حسین: میثم حسنی هم مثل من است. مثل همه دوستانی که در این فضا دارند کار می کنند.

  60. وارث می‌گوید:

    سلام داداشم. تازه الآن سنگر آقا میثم رو دیدم برای اولین بار. آخه من تازگی ها فرصت پیدا کردم و اهل وبلاگ شدم و تازه یکی دوروزه از طریق نظرات سایت شما چند تا وبلاگ بچه مثبتی آقا پسند پیدا کردم. منم حیف میدونم امثال آقا میثم برن و ستاره ها رو در معرض تیربار شهاب سنگها تنها بذارن ولی ان شاء الله این عقب نشینی از اون مدل ها باشه که طرف میره عقب با یه کامیون سلاح برمیگرده. ما که سپردیمش به خدا. ان شاء الله بتونم کتابش رو میگیرم فعلا که دنبال کتاب «نه ده» شما هم هستیم.

  61. طاهره فتاحی می‌گوید:

    اتفاقا منم برای آقای محمدحسنی کاممنت گذاشتم و نوشتم”لطفا نرو”.مثل اینکه موثر واقع نشد.
    منظورم صرفا اعلام موجودیت و اعلام نظرم بود ولی…

  62. فطرس ملک می‌گوید:

    غلط کردن بیشمارن

  63. علیکمال می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    به خدا خوب درس مقاومت به ما میدی
    زت زیاد

  64. نسرین می‌گوید:

    خب چیزی رو که نمیشه شمرد میگن بیشمار دیگه.که این هم خودش دو نوع داره:
    ۱٫انقدر کمه مثلاًٌ بین صفر و یک.
    ۲٫ خیلی زیاده. مثلاً تعداد برگهایی که در یک روز از درختان دنیا بر زمین میریزند.
    می دونیم و میدونن که اینها از کدوم دسته اند.آره شماها بیشمارید اما؛ بیشمار نوع یک.
    داداش حسین خداقوت.

  65. مهدی می‌گوید:

    یا بنی اذهبوا فتحسسوا من یوسف واخیه ولا تیاسوا من روح الله.
    میثم جان مجاهدت در زمان غیبت همراه با یاس و نامیدی است.
    مثل کوه بایست.
    از مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها کمک بگیر.
    از علمدار حسین علیه سلام بخواه دستت را بگیرند.
    ما هم دعات می کنیم.

    دادش حسین پیغام مرا به آقا میثم برسون

  66. یکتا می‌گوید:

    با سلام و ادب،
    ماهیچ عددی نیستیم ولی یکی به این میثم بگه “شاید جنگ پایان یافته باشد اما مبارزه همچنان ادامه دارد” شهید آوینی
    اللهم عجل الولیک الفرج

  67. f.haji می‌گوید:

    یکی از کارهای آثا میثم رو انداخته بودم رو صفحه دکستاپ لپ تابم….چند نفر دیدن (از نوع ….) بد حالشون گرفته شد….همون لحظه احساس کردم چقدر تاثیر گذارن بعضی کارهای گرافبکی ….
    امیدوارم ایشون با قدرت بیشتری کارشون رو ادامه بدن….
    التماس دعا

  68. r1e1z1a می‌گوید:

    مگر انکه از شما حرف شنوی داشته باشه حاجی!
    راستش ما خیلی از ایشون شکاریم

    اما متن ایشون رو که توی دوئل خوندم فهمیدم داره خودش و گرم می کنه برا مبارزه

    یا علی

  69. بهاریه اسکندری می‌گوید:

    سلام
    اقای حسنی حق داره ولی رفتن ….
    نمیدونم شاید بهترین کار برای دیگران بدترین و تلخ ترین باشه
    انشالله همیشه و همه جا سرباز اقاباشن
    یا علی
    {جانم فدای امام خامنه ای}

  70. اللهم عجل لولیک الفرج.
    سلام آقای قدیانی.
    بار سومه که نظر می زارم.
    از رفتن یه همسنگر به مرخصی ناراحت شدم . با اینکه تا حالا از وبشون استفاده نکردم. اما به توصیه ی شما سعی می کنم حتما کتابشون رو بخرم و بخونم. منتظر برگشت سریع ایشون از مرخصی شون هستیم.
    کاش از دیدارتون با آقا بیشتر می گفتید……………… فعلا که روز وشب من شده کتاب نه ده نقل قولم و تکه کلام هام شده نوشته های قشنگتون . . . .
    اجرتون با امام زمان .
    خیلی خیلی التماس دعا.
    تا بعد.
    یا علی.

  71. asemani می‌گوید:

    سلام ما بچه بسیجی ها نمی زاریم میثم بره آخه پوستراش ترکونده دم هر چی هنرمند بسیجی یه گرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.