به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
منبع: http://antifitna.parsiblog.com/
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
وای یعنی داداش اومده؟!!!!!!!!!!!!
قلبم داره تاپ تاپ میکنه………………….
(قوه غذاییه خجالت خجالت)
سلام . انشالله اول
زیارت قبوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
شهرام امیری اومد.
داداش حسین هم دو روز بعد اومد.
بسم الله سلام داداش قبول باشه مخصوصا جمله آخرش را ( مادر من بدون بابا اکبر مرا بهتر تربیت کرد … ) از اطاعت و عبادت چه می دانم یا علی مددی
سلام اینکه اول به پدر روح الامینی گفتند و کتمان کرد را مستند دارید به ماهم اطلاع دهید تا ماهم مستدل علیه پیراهن عثمان قیام کنیم
حاج حسین زیارت قبول
سلام داداش حسین
و سلام آقا میثم
این متن رو که قبلا کارکرده بودی داداش
ولی باز هم باهاش حال کردم
دمت گرم
سلام
خداقوت
عمره رجبیه قبول و خوش به سعادتتون
همیشه از متون شما لذت میبریم
توفیقتان روز افزون
یاتعلی
سلام
با مطلب”بیان خلاصه ای از ماجرای شب انفجار در زاهدان به زبان خودم!!!” به روزم.
منتظر حضورتون هستم.[گل][بدرود]
حجتون قبول باشه
انشاالله با دست پر برگشتید
سلام علیکم جمیعا…. ظاهرا پسورد قطعه ۲۶ را همه دارند الا من. اگر ممکنه به من هم بدید یک مطلب بگذارم رو صفحه اصلی. ممنون……. ضمنا خدمت حسین آقا هم خیر مقدم عرض می کنم . رسید به خیر. زیارت قبول
سلام علیکم آقای قدیانی طواف و زیارت خانه خدا و زیارت آقا رسول الله ص و قبور ائمه قبول باشه
موافقم
آقای قدیانی من اول زیارت قبولی به شما میگم بعد هم میخوام ازتون خواهش کنم یه مقدارملایم تر با این افراد صحبت کنید
من هم کاملا با نظر شما موافقم که لفظ شهید برای فرزند ایشون زیادی بزرگه اما میشه در نظر گرفت که جوون ساده ای که خیال میکنه داره واسه عقیدش که باور داره درسته اعتراض میکنه حسابش با اغتشاشگر جداست و نباید با خونواده داغدارش اینگونه برخورد بشه. اما سخنی هم با آقای پدر گرانقدر : شما چرا هیچوقت اعتراف نمیکنید که پسرتان در گمراهی بود و همواره همه جا از او استوره ای ساخته اید که فقط نظرش متفاوت بوده؟ چرا از سران فتنه به عنوان قاتلین اصلی فکر و عقیده پسرتان که سرنوشتش را به اینجا کشاندند شکایت نمیکنید و من حتی تا به حال نشنیدم که حتی به این موضوع اشاره ای بکنید که پسرتان را با تهییج احساسات فریب دادند و از نام و خون ریخته شده ی او برای مظلوم جلوه دادن خود بهره برده اند؟ آیا فقط مرز خارج و داخل مهم است؟ تکلیف منافقین را روشن نمیکنید؟ چرا؟ چون برایتان سوت و کف میزنند؟ و چون فقط پیش آنان پدر شهید می شوید؟ از آن چهره ی نجیب که من پیش رهبرم دیدم بر می آید که این ابهامات را پرصلابت و دشمن کورکن رفع کند
عالی بود. حرفی بود که تو دل خیلی ها بود، ولی کسی جرآت نداشت بگوید.
بازهم شجاعت گفتن حقیقت از داش حسین بر اومد.
داداش حسین حجت قبول
الحق که افسر جنگ نرمی
این احساس مسئولیتت قابل تحسینه
بی قرار رسیدنت هستیم داداش
داداش حسین زیارت قبول
سلام
واقعا جالب بود . ان شاء الله شهدای فتنه با شهدای فتنه صدر اسلام یعنی عثمان و ابوبکر و یزید و … محشور شوند در جهنم .
سلام علیکم قصد غلط گیری ندارم در اصطلاح ملا نقطی ولی کلمه حج برای حج تمتع استفاده می شود .وسفر در غیر موسم حج را عمره مفرده می گویند.امیدوارم اعمالتان مورد قبول صاحب خانه باشد
سلام داداش حسین زیارت قبول
رسیدن به خیر
زیارت قبول
یا حق
وااااااای
سلام حااااااااااااجی
حجت قبول
قدمت نور باران . سرت سلامت . دلت شاد . وااااای
خدایاااااااااا شکرت
خدا خیرت بده . الحمد لله الحمدلله
سلام داداش حسین! حجتون قبول! انشاالله حج تمتع به زودی با خانواده! خوشحالم که به سلامت برگشتید و انشاالله روحیه عرفانی که از سفرتون نصیبتون شده همیشه حفظ بشه. یاعلی
داداش حسین از بقیع چه خبر؟ واقعا غریب بود؟
سلام داداش جون
رسیدن به خیر
زیارت قبول
فضای سایبر بدون داداش حسین صفایی نداره
یا علی
سلام داداش حسین
رسیدن بخیر. زیارت قبول باشه. خیل خوشحالم که به سلامت برگشتین.
از داداش میثم عزیز هم تشکر می کنم بابت قرار دادن این مطلب.
دوباره سلام.
زیارت قبول.
سلام داداش زیارت قبول دم شما گرم که هنوز نیومده شروع کردی ما منتظر دومیش هستیم
التماس دعای فراوون
خیلی مخلصیممممممممممممممممممممممممم
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
سلاااااااااااااااااااااااام
بالاخره اسم داداش رو تو پیشخون دیدم.
ایول
سلام اخوی
زیارت قبول
نمی دونم چی بگم که بقیه نگفتن
خوشحالم که برگشتین و ما دوباره میشیم مخاطب دلنوشت هایی که بی نظیرند
حجتون قبول
ایشالا به زودی دوباره قسمتتون بشه
به همسر گرامی هم از طرف ما زیارت قبول بگید
شهدا رو یاد کنید با یک صلوات
سلام داداش
زیارت قبول
ماگفتیم میری درست میشی .هنوز برنگشته توپخونت با ریموت آتش ریخت که !
قربون حضرت ماه برم که اولین نفری بود که تو اون بهبهه از شهدای بسیج یاد کرد .
یا علی
سلام
داداش حسین، به توصیه چند تن از دوستان عزیز و البته با شوق و اشتیاق خاص دارم سایت خط شکن رو راه اندازی می کنم. سایت طراحی گرافیکیه در خدمت نبرد سایبری…
چشم به راهنمایی ها و کمک های شما و سایر همرزمان دوختم. دعا کنید که تا چند ساعت یگه آماده بازدید بشه.
http://www.khatshekan.org
یا حق
سلام دادش حسین
کجا بودی که باز بچه بسیجی ها رو کشتن؟؟؟
کجا بودی که رفقای فتنه ای ها ، سربازای رهبرتو تیکه تیکه کردن؟؟
کجا رفتی که باز کشورمون حسین فهمیده داد؟؟
کجا بودی؟؟؟
کجا بودی!!!
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
داداش حسین: خبرش را در مکه شنیدم. چه بگویم؟!
آفرین حسین جان…حجی که رفتی گوارایت باد
بنده هم به شما ادای دین کردم
http://www.583.parsiblog.com/
سلام
زیبا بود موفق باشید.
داغ دلمان تازه شد.
منتظرم…
این دومین باره که به قطعه ۲۶ اومدم. اولیش روز قبل از رفتنت الان هم روز بعد از اومدنت! دعا میکنم ما ازط غافلین نباشیم، خدا عاقبت همه ما را به خیر کنه. ضمنا مراقب صفای دلت باش که با خودت آوردی. خدا شر فتنه و فتنه کران رو از سر همه کم کنه…! انشاالله
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام داداش رسیدن به خیر
آمدی،خوش آمدی
به کلبه کوچک ما
خیس شد یک بار دیگر
سقف احساس ما
حجکم مقبول سعیکم مشکور 🙂 🙂
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودیم/تو که رفتی همه مان صورت بیجان بودیم
شهدا شرمنده ایم
هر دو را شهید می نا مند
یکی برای امنیت کشور شهید شد دیگری در حین به خطر انداختن امنیت کشته شد.
یکی بسیجی بود وداوطلبانه در جبهه به شهادت رسید. دیگری با شعار مرگ بر بسیجی کشته شد.
یکی اگر امروز بود از جمهوری اسلامی دفاع میکرد.دیگری اگر بود دشمن جمهوری اسلامی بود.
اما هر دو نفر آنها یک وجه مشترک دارند.
هر دو با توطئه آمریکا جان خود را از دست دادند.
یکی با تجاوز صدام حسین به کشور دیگری با خیانت چیز حسین به کشور
مطمئن باشید سر پل صراط شهید بسیجی وکشته اغتشاش هر دو خفت موسوی را می گیرند.
شهید بسیجی می پرسید چرا خیانت ؟کشته اغتشاش می پرسد چرا خیانت؟
ســـــــــــــــلام
داداش حسین زیارت قبول.
متن هم عالی بود
موفق باشید
اللهم عجل لولیک الفرج
وای . سلام داداش . رسیدن بخیر . زیارت قبول . فقط خواستم اینو عرض کنم الان میرم متن رو می خونم.
درگذشته فکر میکردم چطور ممکنه کسی امام حسین رو ببینه اما باز هم به جنگش بره! اما امروز به عینه میبینم که چطور کسانی که دم از ولایتمداری میزدند با یک امتحان کوچک رفوزه شدند! وای بر مردود شدگان در روزی که از انان سوال میشود!!! شهدای زمان جنگ کجا و مردگان در راه مخالفت ولی زمان کجا؟
با سلام…
جناب بنده هم معتقدم کمی ملایم تر بهتره…
ولی از طرفی حق کاملا با شماست و فقط در یک جمله میگم ” فتنه گر شهید وصله ایست که حتی ابلیس هم از دوختن آن به خنده می افتد”…
و به واقع در این خراب آباد جهالت و بلاهت این به اصطلاح سران ولی به واقع بازی خوردگان فتنه ِشهدای واقعیه فتنه مظلوم واقع شدند…
من فرزند شهید نیستم ِبسیجی هم شاید روی کاغذ نباشم ولی به همتون علاقه مندم و واسه همتون آرزوی موفقیت دارم.
سلام اقای قدیانی.رسیدن به خیر.زیارت قبول
اول شعبان هنگام باز شدن خانه دوست
خدا میدونه فقط یاد شما بودم که چه روز های بزرگ خدا رو اونجا تشریف داشتین.نوش جونتون.
فتوای مقام معظم رهبری در مورد یک کالای صهیونیستی http://www.jahannews.com/vdcammn6o49nu61.k5k4.html
حضرت ماه:
حج براى ما باید درس باشد؛ هم براى حاجى که به حج میرود، هم براى ما که نگاه میکنیم و دعا میکنیم و آرزو میکنیم که حج مقبول و کاملى انشاءاللَّه انجام بدهند. خداوند انشاءاللَّه همهى ما را توفیق بدهد که بتوانیم از درسهاى حج حداکثر استفاده را بکنیم.
سلام بر “سالار عشق”
زیارت قبول . انشاءا… مجدد قسمت شود ….
نمیدونی چقدر خوشحالم …. بگذریم !
خدایا ، شکرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت.
راستی یادم رفت به همسر گرامی هم حجکم مقبول عرض کنم . سلام ما را به ایشان هم ابالغ فرمایید
زیارت قبول حاجی
مثل همیشه زدی تو خال
ما که توفیق نداشتیم بیایم مکه اما قطعه۲۶ فکه ماست
نمی دانم آقای روح الامینی از آخرت خود نمی ترسد نمی ترسد که از نام شهید برای فرزند آشوبگرش استفاده می کند
واژه شهید فقط زیبنده بابا اکبر و دوستان ولایی اوست نه اشوبگر خیابانی
باز هم زیارت قبول حاجی
منتظر مطالب زیبا و دشمن شکن داداش عزیزمان هستیم
http://www.asriran.com/fa/news/126143عوامل انفجار خونین زاهدان قبل از حمله انتحاری(عکس)
زیارت فبول…
سلام
زیارت قبول
سلام حاجی.زیارت قبول.خوش اومدی.
اللهم صل علی محمد وآل محمد.
سلاااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااام.
عزیز دلم.
مخلصتم حاجی.
بوس بوس بوس.
زیارتت قبول سالار.
فدات شم.
خوبی داداش حسین؟
خیلی خوشحالم.
عزیز دلمی.
الهی شکر.
میرم نذرمونو ادا کنم و برمیگردم.
(۲تا ببعی از طرف همه ستاره ها برای سلامتی حضرت آقا و داداش حسین بسیجیها.)
برمیگردم.
داداش حسین: سلام از ماست. خیلی به یاد تو و دیگر بچه ها بودم. بابت گوسفندان هم ممنون.
وای جدی جدی خود داداش حسین اینجاست.خدایا شکرت.
هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
کاش ما هم سیداحمد بودیم. 😀
زیارت قبول داداش
پرسیدیم سران فتنه کی محاکمه می شوند؟
بی جواب ماند
خیلی سوال های دیگر هم پرسیدیم که هنوز بی جواب مانده
این سوال هم مثل اون ها قطعا بی جواب می مونه
سلام داداش حسین زیارتتون قبول باشه
نمیدونیم چی شده که شهدای اصلی فتنه فراموش شدند و انهایی که باید ازشون سوال بشه شدند شهید و مظلوم…
یا علی
{جانم فدای امام خامنه ای}
سلام داداش حسین جون . من از بس کمرو بوده ام و هستم هر وقت یکی از فامیل ها از مکه می اومد می رفتم چند روزی قایم می شدم که آبها از آسیاب بیفته بیشتر فامیل ها بیان و برن بعدش من با طرف روبوسی می کردم و زیارت قبول می گفتم الان هم یه همچین حسی دارم بین این همه ستاره من نخودی هم نیستم ولی داداش خیلی خوشحالم که شما هم خوشحالی و شادی . انشاالله حجت قبول و سعیت مشکور باشه . بهترین داداش دنیایی می دونستی ؟
ببین داداش خیلی دوست داریم ها . حرفی هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[خجالت ] آخ جون بساط قطعه رو به راهه . راستی بچه ها یه آب و جارویی می کردین . یه چراغونی یه نوشته ای مثلا :
بازگشت حاج حسین قدیانی و خانواده ی حترم از بیت الله الحرام تبریک می گوییم .
از طرف بچه های قطعه ی ۲۶
به قول سید احمد بوس ماچ بوس ماچ
فدای یه تار موهات.
بیشتر ازین در توان ستاره ها نبود والا براتون یه گله ببعی سرمیبریدیم.
دووووست دارم.
در پوست خودم نمیگنجم از خوشحالی بازگشتت.
سلام داداشی….هوراااااااااااااااااااااااااااااا
زیارت قبول مردم بسکه هی ااومدم هی دیدم نیومدین..الان با ناایمدی باز کردم دیدم که مطلب تازه اینجاس….
زیارتتون قبول…..
اعیادتون مبارک….
التماس دعا
بهشتی باشید
سلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام علیکم
زیارت قبول حاج آقا…
چراغارو خاموش کنین….چه نوری بابا چشممون کور شد…نورانی بودین نورانی تر شدین 😀
داداش بی صبرانه منتظر سفرنامه حجتون هستیم
مینویسین دیگه؟؟؟
بابا داش حسین بذار از راه برسی بعد…………
درباره ی سفر بنویس.
بسم رب الکعبه
سلام داداش حسین ، حجکم مقبول
خدا رو شکر ، به کوری چشم دشمنا و بدخواه ها صحیح و سالم به میهن عزیزمون برگشتید .
انشاءالله که حسابی بهتون خوش گذشته . از سفرتون بگید .از بقیع غریب ، از گنبد خضراء ، از مسجد الحرام و سعی صفا و مروه .
راستی داداش حسین ! دوست دارم بدونم روزی که هوای مکه بارونی بود شما کجا بودید . انشاءالله که در حال طواف و دعا برای سلامتی حضرت ماه و بچه های قطعه ۲۶ . خدائیش یاد ما هم بودی ؟!
انشاءالله که به زودی زود باز هم از این سفرها نصیب تون بشه .
سلام خدمت برادر عزیزم
داداش حسین بنده از بلاگفا استعفادادم(فقط به خاطر عدالت)
امیدوارم افتخار با ولایت بودن نصیب ما بشه.
یاحق.
التما۲۳آ.
یه بار دیگه ام آدرس وبلاگمو میگم که جا بیفته !!!
http://grenade.pelakfa.com (نارنجک!!)
به نام حی سبحان
سلام حاجی جون
رسیدن به خیر
زیارت قبول
حجت مستدام انشالله
یا علی مددی
انا مجنونالحسین یا ثارالله
سلام حاج حسین. حجت قبول.
میبینم که کلام امام خامنه ای رو اطاعت کردی و نیومده همت رو مضاعف کردی.
حرفات متین ولی داداش من ما اگه میگیم باید حق غلام کبیری ها رو ادا کرد در کنارش هم میگیم که نباید بچه های مردم رو تو بازداشتگاه به قتل رسوند. اینجا که کمیته مشترک ساواک نیست. الان داریم تو جمهوری اسلامی زندگی می کنیم.
الانه که باید یکی مثل حاج احمد متوسلیان باشه تا هم بتونه حق غلام کبیری ها رو بگیره و هم در راه هدایت جوانها قدمی برداره که الکی گوشت لب توپ نشن.
راستی مگه روح الامینی چی گفته که باعث عصبانی شدن داداش ما شده؟
بابا سید احمد دستت درد نکنه . باز خدا رو شکر که سید احمد هست وگرنه آبروی ما بروبچه های قطعه ی ۲۶ با این همه ادعا می رفت . سید احمد خدا خیرت بده داداش .
مگه کبیری فرزند مادرش نبود؟
مگه همین امثال پسر آقای روح الامینی نبودن که داداش حسین ما رو با سنگ زدن؟
اینا به کنار.اگه افراد خاطی کهریزک محاکمه شدن چرا عاملین اصلی این کشته ها و شهدا محاکمه نمیشن.
آقای روح الامینی و قوه قضائیه باید از شهدای جنگ و شهدای فتنه خجالت بکشن.
از رهبرمون خجالت بکشن.
داداش حسین تو رو خدا تو بگو پس کی عدالت اجرا میشه؟
مگه ماها دل نداریم؟اگه پسر فلان کس کشته شد و خانواده و فامیلش عزادار شدن.وقتی کبیری و امثال اون شهید شدن و کتک خوردن ماه و ستاره هاش عزادار شدن،یه ملت غصه خوردن.
یا علی.خدا قوت
سلام
رسیدن به خیر،امیدوارم تمامی چندین میلیون دعایی را که محول شده بود از تمامی همه به جا آورده باشید که سخت محتاجشونیم…
و اما
آقای روح اامینی اگر کسی به دروغ به من گفت که حقم توسط عده ای خورده شده و من هم باور کردم وارد اتش خودافروخته ای شدم که باعث سوختنم شد،مطمئنا از پدرم خواهم خواست که قبل از گرفتن یقه ی هیزمهای ناباب! آتش،یقه ی دروغگوی متوهمی را بگیره که از احساسات من به خاطر خوی قدرت طلبیش( حالا بواسطه خودفروختگی و خیانت و مزدوریش یا شهوت قدرت شخصیش)،سوء استفاده کرده و بواسطه ی دروغ بزرگترش یعنی وفادار نشون دادن خودش به امام من را وادار به باورش کرده،در اونصورت شاید دردم تسکینی پیدا کنه هرچند افراد دون پایه یی که عروسک خیمه شب بازی قدرتهای جهانی شده اند و توهم خودبزرگبینی دارند و از همه خفت بارتر افراد وحشی صفتی چون گروهک ریگی های شیطان صفت ازشون حمایت می کنند همون بهتر که هر چه بیشتر در لجنزار حماقت و خیانت خودشون غرق بشند بدون اینکه حتی کسی بهشون گلایه و اعتراضی کنه….
سلام حاجی
زیارت قبول
سلام داداش حسین
.زیارت قبول
انشاالله که به یاد همه ما بودین
راستی قرار نبود دیگه کسی از بلگفا نظر نذاره؟
من هم به خاطر حرفای شما و دیگران از بلگفا رفتم.
لطفا به این افراد تذکر بدین
اگه نمیتونم خوب صحبت کنم عذر میخوام چون من فقط ۱۵ سالمه و قلمم به خوبی قلم شما نیست
راستی خدا چقدر بسیجی ها را دوست داره،این همه سمپاشی کردند و سران فتنه در روزهای منتهی به روز پاسدار بیانیه برای تخریب وجهه پاسداران سپاه ایران اسلامی دادند و تهمت زدند و ناسزا گفتند ولی درست در همین ایام که سمپاشی ها اوج گرفته،بسیجی ای چون شهید محمد گلوی ظهور میکنه که با در آغوش گرفتن عامل انتحاری موجب نجات افرد متراکم درون مسجد میشه و خودش به همراه دوستانش شهید میشه،بعد هم بیانیه ی گروهکی که اون هم از دست پاسداران میناله و اظهار انزجار میکنه نسبت بهشون،راستی وجه شباهت سران فتنه و تفاله های ریگی چیه که هردوشون از بسیج و سپاه متنفرند؟خداوند جواب امثال سران فتنه را با خون پاک بسیجیانش میده…حالا خیاتکاران چشمشون به دهان دلقکهایی چون نوری زاده و بی بی سی فارسیها باشه که عقده خوشدون را نسبت به بسیج با ناسزاها و تهمتها و دروغهاشون بروز میدند و چشم ما هم به بسیجیانی که صداقت و پاکیشون را با خون مطهرشون و فداکاریشون و ایثارشون،چشم شما به رسانه های کثیفی که ننگ مصاحبه با گروهک ریگی وحشی و شیطان صفت را دارند و چشم ما هم به بدنهای تکه تکه شده هموطنانی که توسط همون شیطان صفتهای شما از نعمت زندگی محروم شدند و مظلومیتشون هم در اینجاست که نه عضو فیس بوک هستند و نه گاردین دربارشون مطلب خواهد نوشت،نه عکسشون در کنگره آمریکا نصب خواهد شد و نه کسی برای مظلومیشتون اه و ناله خواهد کرد در رسانه های کذایی به اصطلاح آزادیخواه،شرم بر تمام مردمانی که خواسته یا ناخواسته کارشون به جایی کشیده میشه که توسط این وحشیان به همکاری و دوستی دعوت میشند و در یک صف قرار میگیرند…
داداش واسه ما دعا کردی؟
از اون دعا خوبا
سلام داداش حسین. زیارت قبول. یه سوال تخصصی!
“سمفونی مورچه ها” تموم شد به سلامتی؟
ما که مردیم از انتظار!
نفستون حق،قلمتون پرشور
یا حق
سلام
به به به سلامتی
واقعا تو این مدت کلی دلمون برای داداش حسین تنگ شده بود.
این متن هم فقط بغض آدم رو زیاد کرد. یاد مظلومیت مولی امیر المومنین علیه السلام افتادم.
داداش یه سفرنامه برامون بنویس
دلمون لک زده واسه نوشته هات
سلام داداش زیارت قبول. خوش اومدید
مرگ بر ضد جمهوری اسلامی . زیارت قبول. داشتیم دق میکردیم هااااا
سلام زیارتتون قبول باشه!!راستی حالا از این به بعد بگیم داداش حسین یا حاج حسین؟؟!!!
__█████____████
___████__████_███
__███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
_________██____________█
_________█
________█
________█
گوسفند نداشتیم قربونی کنیم
اما . . . اینو فرستادیم !!
حــــــاجــــــــی خـــــــیــــــلی مــــــــی خـــــــوامـــــــــت بــــــــه مــــــــــولا…
امام حسین علیه السلام : کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود
سلام داداش حسین
زیارتتون و حجتون قبول باشه ان شا الله دفعه ی بعد برای حج واجب بهتون زیارت قبول بگیم
خیلی خیلی خیلی…جاتون خالی بود
خیلی خوشم اومد که در همه حال حتی وقتی که تازه از راه رسیدین احساس مسئولیت کردین و باز هم از حق و از شهدا دفاع کردید
به قول امام خامنه ای ماجور باشید
اللهم احفظ قائدنا خامنه ای بالقرآن
سلام زیارت قبول حاجی
چقدر این دو هفته دلم برای قطعه ی ۲۶ تنگ شده بود
حسین حسین …
سلام
زیارت قبول
رسیدن ب خیر
چقدر همه خوشحالن (: خدارو شکر
خدارو شکر ک هستین . ب حق امام مهدی عالی باشین انشاله
دیگه داداش بگوشی؟! (:
سلام
زیارت قبول باشد انشاالله
به نظر من حرفهای شما اندکی یک طرفه به قاضی رفتن است… البته بیراه نیست اما باید خیلی روشن تر و جزئی تر بیان شود… شما خیلی تند می روید…
“برتن حرف حق لباس زیبا بپوشانید”…
یا علی
داداش حسین: اما هنوز خیلی مانده به سرعت عمار برسم!!
سلام
زیارتتان قبول!
برادر! دیگر دارم شک می کنم که درست می گویم یا نه! شما لطفا راهنمایی کنید! شاید نشست و برخاست زیاد با روشنفکران و اصحاب فتنه دارد روی من تأثیر می گذارد… شما کمک کنید!
آن جا که آقا گفتند ظلم نکنید و زیادتر از آن چه باید بگویید نگویید، آیا منظورشان این نبود که به این سادگی متهم نکنید؟
من درک می کنم که ما دلمان از مظلومیت شهدای بسیجی این فتنه خون است ولی آیا حق داریم به کسی که حق او در این حادثه پایمال شده و خودش می داند که برحق نبوده، با این لحن صحبت کنیم؟
آیا این لحن جذبی است یا دفعی؟ آن هم برای کسی که در حالی که می توانست به راحتی با جریان فتنه همراه شود و قهرمان آنان باشد، به خاطر ولایت از آن گذشت! آیا اگر من و شما در موقعیت او بودیم تاب می آوردیم؟؟؟
داریم جذب می کنیم یا دفع؟ به خدا بازار دفع خیلی داغ است به خدا! داریم از حد می گذرانیم به خدا! او زیر فشار است؛ آیا بهتر نبود، با لحنی صمیمانه تر همین حرف را می زدید، ابتدا از صبر و مقاومت و ولایت پذیری این پدر تشکر می کردید و آن را مأجور می دانستید به اجر الهی؛ سپس همین انتقاد را با لحنی مناسب تر اعلام می کردید؟
هم منظورتان را می رساندید هم قاعده جذب رعایت شده بود.
شما را به خدا جواب بدهید! اصلا بفرستید به رایانامه ام. به خدا می خواهم بدانم که منم که روز به روز به جریان فتنه نزدیک تر می شوم یا برخی دیگرند که از حد می گذرانند…
امیدوارم جواب بدهید…
یاعلی
داداش حسین: درباره موضوع ظلم مورد نظر آقا و دغدغه شما به زودی متنی خواهم نوشت. فقط این را بدانید که کار ناحق کهریزک چیزی از بار جرم متهمین فتنه کم نمی کند. البته متهم، اسم رمز مجرمین و آشوبگران است. بزرگترین ظلم این است که هنوز سران فتنه اعدام نشده اند.
حدود ۳۶۰ تا نظر رو تایید کردین.
پس کی پست جدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
????????
داداش حسین: برادر من صلاح ندانستم آن نظر را تایید کنم؛ به هر حال اگر می دانستی به من حق می دادی اما این هم چیز خوبی نیست که تا یک نظر را تایید نمی کنم با این همه علامت سئوال مواجه شوم!
داداش نمیدونید چه ذوقی داره وقتی میبینی داداش حسین جواب کامنتت رو داده. حالا میفهمم چرا همه میخوان سید احمد باشن…………………………….غیر قابل وصفه………………..
ما بریم دیگه
خیلی التماس دعااااااااااااااااااااااااااااااا
ولی هنوز دوستت دارم ای داداش حسین…
(راستی توی عمرت یه آدم چسبنده ای مثل من دیده بودی)
ان شاالله لپ زیبایتان را ببوسم روزی.
من از این تیزی قلمتان که واقعا برحق است خوشم میآید! دعا میکنم هیچگاه کند نشود و یا نشکند! یاعلی
ببخشید داداش حسین م ثبت نام کردم تو سایتتون و برام رمز فرستادن اما وقتی رمز رو مینویسم باز نمی کنه و میگه اشتباهه . چرا؟
ســــــــــــلام داداش حسین بچه بسیجی ها .
زیارت شما قبول باشه .
انشاالله این دفعه با تمامی بچه های قطعه ی ۲۶ 😀
راستی وقت اذانه .حتما الان دلتون بدجور هوایی کعبه شده . التماس دعا
سلام آقای دیانی زیارت قبول
ما رو که یادتون نرفته بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام.
زیارت قبول
سایت آقای ضرغامی راه اندازی شد ببینید چه خبره
کاریکاتور ضرغامی در روزنامه قالیباف
http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=499
سلام حسین داداش
نه، حاج حسین سلام
زیارت شما و اهل بیت قبول باشه
سوغاتی تو کی حک میکنی تو قطعه؟؟؟؟
چه خبررررررررررررررررررر
با سلام خدمت دادش حسین زیارت قبول
حرف های در دل مانده را بر زبان آوردید وسکوت هایی که معناهای عمیقی را در دل خود پنهان داشت را بیان کردید .فقط می ماند خون شهیدانی که به خاطر برپایی جشن واقعی که همان میلاد امام حسین باشد گوشه ای از عاشورای اورا برپا کردند وتبریک وتسلیت را به هم آمیختند تنها چیزی که می توانم بگویم امیدوارم که تا آخر در این راه بمانیم وهمانطور که خانواده های داغدیده حق را از باطل روشن کردند وخواستار مجازات عاملین واقعی شدند ماهم راه آنان را بپیماییم وپاسدار خون آن عزیزان باشیم.
سلام حاجی.
حجت قبول باورم نمیشه این فراق به پایان رسیده باشه.هرچند برای شما خیلی زود گذشته خیلی زود.
داداش ما رو یادت نرفت که؟
از اینکه به سلامت به همراه خانواده برگشتی بی نهایت از خدا سپاس گذارم.
یا حق.
سلام حاج حسین
این جوری که بوش میاد می گن اومدی،
زیارت قبول
حالا کی و کجا باید بیایم حاجی خُرون!؟
داداش راجع به متنی که گذاشتی:
اول اینکه خیییییییییییلی ممنونیم که قبل از هر چیزی به فکر سیراب کردن بچه ها بودی،هرچند تو این مدت بچه ها خوب تونستن جمع قطعه ۲۶ رو حفظ کنن.
دوم اینکه دستت درست خوب شروع کردی.همینطور رویه قبل رو ادامه بده تا فکر نکنن شما یه چند روزی تو ایران نبودی از قافله عقب کشیدی و از تیر کشنده متنهات در امانند. اینکه بعضی ها میگن تند رفتی یه نظر کاملا بیجاست البته ماهم مثل خودت برای نظرشون احترام قائلیم اما نظر خوبی ارائه نکردن.حق یارت دلاور.
سلام آقای حاج حسین قدیانی.
احوال شما؟رسیدن به خیر و حجتون قبول باشه ان شالله.خوش گذشت حتما خیلی نه؟خدا رو شکر.از طرف ما به خانواده محترم هم زیارت قبول بگید.موقع دادن کفشاتون به کفشداری یاد ما هم بودید((((:راستی ناودون طلا چه شکلی بود؟بارونم میومد؟!
خیلی خوشحالم که می بینم جواب داید به کامنتها.جاتون خالی بود خفن.
گرچه با این خبر خوب رسیدن شما به سلامتی به قطعه ۲۶٬دوئل حالمون رو گرفت و خداحافظی کرد.آقای قدیانی نمی شه شما از این رفیق گرمابه و گلستانتون خواهش کنید بمونن؟
به هر حال من که الان نه تنها در پوست خودم نمی گنجم که روی صندلی هم بند نمی شم.پیروز و سعادتمند باشید حاجی.
خیلی با معرفتی که به محض بازگشت اومدید سراغ این بچه بسیجی های دلتنگ.
بخدا خیلی با معرفتی.
شرمنده مرامتیم.
الهی عاقبت به خیر بشید.
مادر سلام میرسونه خدمت شما وهمسر محترمتون.
میگه:(نقل قول مستقیم) گل پسر شهیدقدیانی،عروس خانم زیارتتون قبول باشه.
الهی سفر بعدی رو سه نفری برید.
بخدا مامانم گفت؛من بی تقصیرم.
سلام.
رسیدن به خیر. زیارتتون ان شاءالله مورد قبول درگاه حضرت حق قرار بگیره. از طرف من به حاجیه بانوی مکرّمه هم سلام برسونید و زیارت قبول بگید.
با اندکی تأخیر سالروز میلاد سه پرچمدار عشق، دلبر و دلداه و دلدار عشق(حضرت امام حسین و روز پاسدار بر شما پاسدار حریم ولایت، حضرت ابوالفضل العبّاس بر شما جانباز هشت ماه دفاع مقدّس و حضرت زین العابدین) مبارک باد.
شرمنده، عذر می خوام. شاید درست نباشه هنوز از راه نرسیده ناراحتتون کنم. ولی چطور می تونم اینو نگم در حالی که برادران و خواهرانم در سیستان و بلوچستان عزادارند؟
شهادت برادران هموطنم در سیستان و بلوچستان رو هم خدمت شما تبریک و تسلیت عرض می کنم. چه زود شادی این عزیزان بابت به درک رفتن عبدالمالک ریغو به ناراحتی از دست دادن فرزندانشون انجامید. ریغو رو کشتن، ولی توله سگای ریغو که هنوز زنده ن؟ یه اقدام اساسی پس کی؟
عذر می خوام، بیش از این وقت با ارزشتونو نمی گیرم. می دونم که الآن هم به شدّت خسته اید و هم به شدّت سرتون شلوغه. هیچ وقت لیاقت نداشتم زائر سرزمین نور باشم، ولی از بس به دیدنشون رفتم و … می دونم این زائرین بعد از برگشت چه حالی دارن!!!
التماس دعا برادر حاج حسین قدیانی.
خدانگهدار
سلام
حاج حسین کنار بقیع یاد شهدا کردی؟؟؟
سلام داداش. خوش اومدی. ازت خواسته بودم اونجا گربه دیدی یاد ما بیفتی! گربه دیدی؟! یادمون کردی؟ راستی هپلی هم سلام داره خدمتت. وبلاگ زده بچه پر رو
سلام
زیارتتون خیلی خیلی قبول . اینجا خیلی غریب بود بدون شما .
باید براتون از این پلاکاردای تبریک و زیارت قبول میزدیم اما نشد .
قبول باشه
حرفت تکبیر دارد مرگ بر انانی که نان نظام را خوردند و رو در روی نظام ایستادند (نان :پست ومقام وهیت علمی واقازادگی ….)انان سهم من فرزند شهید را خوردند
سلام داداش حسین من با عقیده و افکار شما موافقم اما با بیان هر جیزی نه!!!!!!!!!!!!!!!۱
البته من در مورد همه متنهاتون صحبت میکنم نه در مورد این متن. من حتی وقتی کتاب نه ده رو می خوندم خیلی حال میکردم ولی وقتی صحبتهای اخیر آقا رو شنیدم نظرم در مورد بعضی از متن هاتون عوض شد آقا فرمودن که بنده با هر صحبتی که شکاف ایجاد کنه مخالفم مگه اینطور نگفت آقای ما…………..
مگه نه اینکه شما میگید ما تابع حرفای آقاییم یا لااقل خودتون رو به حضرت آقا نسبت ندید یا اگه نسبت میدید که ما ستاره های حضرت ماهیم و … به حرفای آقا عمل کنید البته من طبق فرمایشات آقا تبیین رو قبول دارم ولی شکاف ایجاد کردن رو نه!!!!من دفع پسران نوح رو قبول دارم ولی دفع حر رو نه(آقا فرمودن که جذب حداکثری و دفع حداقلی ولی همون اینو میگیم و برعکسش عمل میکینیم)
داداش حسین هدف من نه تخریب بود و نه چیز دیگری من فقط چون شما رو خیلی دوست دارم و از بچه بسیجیا می دونستم این نقد رو کردم تا متن هاتون بهتر از گذشته باشه از این به بعد بیشتر مزاحمتون میشم
داداش حسین: صرف انتقاد من از یک نفر به این معنا نیست که از نظر من وی دیگر در حلقه یاران انقلاب قرار ندارد اما برای من هم مثل شما ملاک نه نظر شما بلکه نظر آقاست. می دانید چرا آقا گفت “این عمار”؟ به خاطر سکوت همان کسانی که حالا باید با آنها متحد باشیم! خواهر محترم! شان آقا یک چیز است و شان من و شما یک چیز دیگر. آقا باید هم پدرانه رفتار کند اما وظیفه من سربازی است و رها کردن گلوله. اینکه آقا گفت شکاف ایجاد نشود معنایش چشم فروبستن بر حقیقت نیست. احتمالا با این نظر شما نستجیر بالله خود آقا هم با نوشتن مثلا بیانیه ۸ ماده ای خطاب به قوه قضاییه باعث شکاف حزب الله با دستگاه قضایی شده اند!! با این استدلال شما انتقاد خودتان هم از من درست نیست و شکاف ایجاد می کند! و اما آقا بر خلاف شما درباره کتاب “نه ده” نظر دیگری دارند که آن نظر برای من ملاک و البته نظر شما فقط محترم است. من تا به حال نظر ایشان را درباره “نه ده” جایی نگفته ام و هر چه هم تا کنون گفته شده بیانی ناقص از نظر نافذ آقا بوده است. با این حساب به من حق بدهید تغییر نظر اولیه شما نسبت به برخی از مقاله های کتاب برایم مهم نباشد چرا که به قول خودتان ملاک نظر آقاست.
خیلی خوشحال شدم که خود داداش حسین جواب کامنت ها رو داده.
ای والله … بالاخره یک نفر در مورد روح الامینی حرف حساب زد! درسته که به ناحق کشته شده ولی نباید فراموش کرد که ایشون اغتشاشگر بوده. آقای روح الامینی باید بپذیرند که اگر در محیط خانه شان فضای منطقی ای حاکم بود هرگز پسرشان اغتشاش را برای بیان اعتراض و رفع ابهامات انتخاب نمی کرد!
سلام حاج داداش حسین جون ِ قدیانی
رسیدنت بخیر
عیدت هم مبارک حاجی جون……..ایشالا سید بشی ……
آقا رسیدنت بخیر….خیلی خوشحالم برگشتی……بسیجی بودن ِ خونمون کم شده بود
منتظرم بنویسی…از مدینه…از کعبه…از سعی صفا و مروه……بنویس حاجی
بنویس که ………
یه بزرگی یه روز گفتن دیدن روی یه حاجی، مثل اینه که سفر حج رفتی (نقل به مضمون)
حالا که نمی بینیمت حاجی…..اما بنویس تا نوشته هات رو ببینیم
حجکم مقبول…..
یا علی دلاور
سلام
حجت قبول
به نظر من این درست نیست با پدری که برای ولایت از همه چیش گذشته اینجوری صحبت بشه
داغ شهدای فتنه برای ماهم تازست و این درست که بزرگترین ظلم اعدام نشدنه سران فتنه است اما این لحن صحبت به جای جذب حداکثری ،دفع حداقلی میکند بهتر بود با لحنی دلجویانه انتقاداتتونو مطرح میکردید
حالا بگذریم برای ما دعا کردی؟
داداش حسینم حتما خیلی خسته ای امشب.
فدات شم حسابی استراحت کن تا سرحال شی.
به خودت فشار نیار.
مراقب خودت باش.
دل ما خون است
غلط کردند بیشمارند
سلام خدمت داداش حسین وتمامی دوستان،مجددا زیارت قبول،اما ماجرای کهریزک و آقای مرتضوی:یکی از بستگان ما کارمند قوه قضاییه است.ایشان همون پارسال میگفت که این آقای مرتضوی پرونده ای از بچه های هاشمی داره که از ترس اینکه مبادا بلایی سر پرونده بیادهرجا که میره پرونده را با خودش میبره.بعد که ماجرای کهریزک و اتهاماتی که به آقای مرتضوی زدند پیش اومد همه و همه برای این بودکه پای مرتضوی رابه مسئله ای گیر بدند تا پرونده را از دستش در بیارند.در آخرم که دیدید گذاشتند مهدی هاشمی از کشور که خارج شد بعد حکم جلبش را صادر کردند.حالا هم اگر نمیتونند کاری باهاش داشته باشند برای اینه که چیزی ازش ندارن واحتمالا در صدد ساختن پرونده ای دروغین هستند.
اما آقای روح الامینی:بر فرض محال آقای مرتضوی متهم باشند اما آسیاب به نوبت،اول بفرمایید پسرتون وسط اغتشاشات چیکار میکرد تا بعدش برسیم به مرتضوی؟لطفا مظلوم نمایی نکنید.شهید به کسی میگن که در راه وطنش کشته بشه،نه در راه وطن فروشی!
داداش حسین بسیجیها فدائی داری.
یه پیام بازرگانی برم؟ 🙂
ساعت ۱:۱۱ نیمه شب.
تعداد افراد آنلاین ۳۰ نفر.
حاج حسین مخلصیم.
من قضیه دفاع ایشون از شهیدان فتنه رو نمی دونم کاش قدری توضیح میدادید . یا لینکی بدید که بریم بخونیم اما چیزی که میخوام بگم بکارگیری کلمه شهید توسط ایشون هست .
ظاهرا” جناب روح الامینی با واژه مقدس شهید آشنایی ندارند .
شهید به کسی گویند که در راه خدا کشته شده باشد . آیا پسر مرحوم ایشان در راه خدا کشته شد . مگر نه اینکه ایشان و امثال ایشان به جنگ خدا آمدند . به جنگ اسلام آمدند . چه زود مرگ بر اصل ولایت فقیه یادشان رفت ! چه زود استقلال آزادی جمهوری ایرانی را فراموش کردند و …
شهیدان ۸ سال دفاع مقدس را شهید گویند که همواره بدنبال دفاع از اسلام و ناموسشان بودند . همواره مقید به شعار جمهوری اسلامی بودند .
کاش جناب روح الامینی این شهامت رو می داشتند که در چشمان پدر شهید کبیری نگاه کنند و بعد از شهید و شهادت بگویند .
بعضی وقت ها با خودم فکر می کنم چه خوب شان شد عباس ها و مهرداد ها که با *شهادت* رفتند. خوشا بحالشان. و اینک ماییم که باید بمانیم و تلخی استحاله ی افکار برخی و فقط برخی! از همرزمانشان را به جان بچشیم. و مدام ضربات چماق* بودن این صنف!* را به عنوان کفاره ی نبودنمان در آن ایام به سر و کله ی سادگی هامان حس کنیم.
این صنف بریده از خیل شهدا و جانبازان سرافراز که از شهدا و امام فقط برایشان رنگ و نام لعابی مانده برای رنگین کردن خاطرات و خوش طبخ کردن! خوراک افکار برگشت خوردشان در سخنرانی ها ، نوشته ها ، اظهار نظرها و در وبلاگ هاشان! که در مطبخ افکار متعصبانه ی باندی و جناحی با آتش بیاری!!دشمنان داخلی و خارجی برای دختران و پسران پاک این دیار آماده گشته است.
و چه مظلوم اند قشری که شهدا و امام را *خود* درک نکردند تا هم اکنون اسیر شگردهای دشمن شاد کن و غافلانه ی * این گروه اندک* این برگشت خورده ها نگردند .
داداش حسین حاج حسین عزیز دل ستاره های حضرت ماه فدات شم مخلصتم
خوب این قدر پاچه خواری کردم حالا دیگه یه مطلب جدید بذار
التماس دعااااااااااااااااااااااااااااااای فراوووووووووووووووووووووووووووون
شوخی کردم به هر حال خاطرت خیلی عزیزه
سلام زیارت قیول…..دعا لطفا”!
بسم الله
احسنت و دل همه بسیجی ها واقعا خون شده
سلام وحجتون قبول
خوشحالم که اومدین.برای اومدنتون لحظه شماری می کردم .واقعا بدون شما فضای سایبر صفا نداره.
سلام داداش حسین.زیارتتون قبول .خوشبه سعادتتون .دعا کنید این موقعیت هانصیب ماهم بشه.
برای تعجیل در فرج اقا امام زمان صلوات…
راستی عیدتونم مبارک
یاعلی
سلام
اینجوری هست که می بینید اره دیگه یه عده مفت میشن شهید و یه عده مظلومانه کشته می شوند م می شوند………….
خداییش اگه یه لحظه بسیج ول کنه معلوم نیست چی بشه؟
با همه هستم
نظرتون درباره این جمله چیه؟
بعضی ها وقتی خونشون عوض میشه قبله شون هم تغییر می کنه
خوشحال میشم نظرتون رو در وبم بشنوم
سلام زیارت قبول انشاء الله اولین متن را هم مطمئن باش در ثواب چیزی کمتر از سعی و طواف کم ندارد چرا که راست راست در روز روشن در این مملکت اصل ولایت که روح دین و کعبه زیارت است مورد بی مهری واقع میشود.
سلام داداشی زیارت قبول ان شاء الله صحیح و سالم باشی زیارت بقیع و حرم پیغمبر نوش جانت زیارت قبر مادرمان زهرا گوارای وجودت ان شاء الله به زودی زود دوباره مشرف شوی مخلصیم
سلام علیکم
با
“میخوای سرت کن میخوای نکن…آزادیــــــــــــــــــــــــــــــه”به روزم
داداش این همه ما میایم مطالبتونو میخونیم نظر میدیم یه دفعه هم شما منت بذارید اگه قابل دونستین…..نظر که عمرا بدین همون خوندنش
http://simkhardaredel.blogfa.com/
http://simkhardaredel.blogfa.com/
التماس دعا یازهرا س
سلام و زیارت قبول
سالروز پیام پذیرش قطعنامه نزدیک است…
با مطلبی با عنوان ” جام های زهری که تقدیم به ولی فقیه شد!”
به روزم
داداش حسین هم یه مطلب درباره جام زهرها بنویسد…
یاعلی
بهههههههههههههههههههههه
سلام حاج داداش حسین (چی شد!)
خیلی مخلصیم داداش
دیگه دلمون داشت می ترکید
ما رو که دعا نکردید حتماً
بیشتر از این مزاحم نمی شم چون خیلی خسته اید
راستی شما می دونید قضیه آقا میثم دوئل چیه؟
تو سایتش نوشته که شاید دیگر نیامدم؟
شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
این چفیه در دل خود حرف ها دارد.
شما دل به جیفه ی دنیا بسته اید و خامنه ای دل به چفیه ی شهدا .
به جز آقا تعارف که نداریم ، چفیه به هیچ کدامتان نمی آید.
ای ذوب شده های در ولایت بی کوره شهادت،
ای بی جبهه بسیجی شده ها، الکی ژست نگیرید.
یاد امام و شهدا شما را به بهارستان می برد یا کرب وبلا؟
سلام
حجت قبول
بابا اکبرت ازت راضی باشه انشاالله
یعنی واقعاً فکر می کنی زیارتت را خدا قبول می کنه
سلام داداش.
زیارتت قبول.
قضیه کامنت سید حسینی چیه.
چی اووردن سر اون سرباز ولایت؟
تو رو به خدا توضیح بدین.
بیانیه پاتک سه ( وابسته به کانون های دفاع مقدس دانشگاه های علوم و تحقیقات فارس ، علوم پزشکی شیراز ، پیام نور شیراز و دانشگاه آزاد شیراز) د رمورد حوادث تروریستی زاهدان
سلام
رسیدن به خیر. زیارتتون قبول باشه
تین متن رو قبلا هم خونده بودم. وقتی دیدم که آقای روح الامینی جلوی آقا اونطور از وقایع صحبت کردن دید دیگه ای نسبت بهشون داشتم.در هر حال قداست واژه ی شهید خیلی بالاتر از اونیه که به هر کسی اطلاق بشه
سلام
زیارت قبول
از اینکه دیدم بر روی درخت قطعه ۲۶ شاخه جدیدی روییده است ، بسیار خوشحال شدم.
انشاء ا.. به برکت این سفر معنوی ، در دفاع از حریم ولایت ، درهمه صحنه ها ، بخصوص، در فضای مجازی موفق تر از قبل باشی حق یارت باد التماس دعا
روح الامینی پدر درست میگه پسرش شهید شده.
ولی شهید داریم تا شهید.
ر.ک.مثنوی معنوی مولوی داستان آن کنیزک و ….
جون همه ی شیخای ابله اینو (یعنی قبلی رو )بذار بمونه
🙂
سلام. ایشالا حال معنوی کسب شده حفظ بشه.
منم این هفته عازم عمره ام.اگر میشه یه راهنمایی بکنید بیشتر بهره ببریم.
التماس دعا.
اول سلام
آقای قدیانی عزیز خواستم بگویم
ما با ولایت زندهایم : tabatabaeian.blogfa.com
سلام
زیارت قبول
وقتی آمدید لطفاً یک کم از حال وهوای مدینه هم به زبان خودتان برایمان بنویسید
ان شاءالله قسمت شود باز هم بروید
متن هم که مثل همیشه کولاک بود
وقتی متن رو خودنم با خودم گفتم بهتره ما بریم بند وبساط وبلاگمون رو جمع کنیم
تا وقتی داداش حسین هست که حرف دل ما رو بزنه چه نیازی به نصف ونیم نوشته های ماست؟
فعلاً یا حق
سلام و احترام
زیارت قبول حاجی
از بقیع و مادرمون چه خبر؟
وقت دیدن کنبد خضراء نبوی یاد دل سوخته ی ما هم بودین؟
منم شب جمعه ای زیر قبه مقدس امام حسین یاد تمام دوستان بودم و نایب الزیاره
.
من بیشتر گلایه ام از مسئولین هست تا خود اقای روح الامین
مسئولینی که تفاوت قائل میشن بین افراد
مسئولینی که خیلی در حق مردم کوتاهی کردند و فقط از موقعیت هاشون سوءاستفاده کردند…
نوشته های قبلی تون ، همه رو خوندم
خدا قوت
التماس دعا
اسلحه ای که دست ماست باتوم است که نسلش بر می گردد به ذوالفقار. نام دیگر این سلاح “مگس کش” نیست!
خیلی با حالی
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی
به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی
مرا مگوی که چه نامی به هر لقب که تو خوانی
چنان به نظره اول ز شخص میببری دل
که باز مینتواند گرفت نظره ثانی
تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت
ز پردهها به درافتاد رازهای نهانی
بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد
تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی
چو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت
ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی
مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان
که پیر داند مقدار روزگار جوانی
تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام من برسانی
سر از کمند تو “سعدی” به هیچ روی نتابد
*اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی…
سلام
درباره اعتراضی که بعضی از دوستان به نوشته داداش حسین داشتند ، به نظر من اعتراض این عده واقعاً بی جاست و این نوشته داداشمون فقط و فقط در جهت حفظ و حراست از نام مقدس شهید هست .
وقتی عده ای به خودشون این اجازه رو می دن که نام مقدس شهید رو اینقدر پائین بیارن و بر روی افرادی مثل روح الامینی و خواهرزاده موسوی و … بذارن آیا یکی نباید پیدا بشه و جلوشون بایسته و از شهدا دفاع کنه . سکوت تا کی و تا کجا ؟!
به نظر من اگر داداش حسین هم مثل بقیه درباره این موضوع سکوت می کرد و چیزی نمی نوشت فردای قیامت باید جواب تمامی شهدای واقعی رو می داد .
پس باز هم آفرین و تبارک ا… به داداش حسین و قلم زیباش .
انشاءالله که ماها قطعه بیست و ششی ها روز قیامت با شهدای واقعی مون محشور بشیم و تمامی سران فتنه و طرفداران شون هم با شهدای خودشون ( عثمان و عمر و روح الامینی و … )
سلام زیارت قبول آقای روح الامینی را دیگر از خود نرانیم! جگر گوشه اش را از دست داده خوب بود مثل خانواده ندا آقا سلطان با شبکه های خارجی مصاحبه میکرد؟ چرا قلم شما اینقدر گزنده شده و به سمت خودی نشانه میرود؟ ایا این نوشته از همان قلمی است که نه ده را نوشته؟ فرزند شهید هستید احترامتان واجب اما روی شما حساب دیگری باز کرده بودیم. متاسفم برای خودم که پاتوق اینترنتی ام را دارم از دست میدهم ….
کاروان صبح می رسد ومن در شب یلدای خود در حصار دلتنگی کنار دشتی پر از گل های سپید نرگس به انتظارت مینشینم…
سلام خسته نباشید التماس دعا دارم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
دوستی می گفت ما ایرانی ها عادت داریم یکی رو گنده کنیم بعد با سر یزنیمش زمین ، قبول نکردم ولی گفت تو داری همین کار رو میکنی ، با گذاشتن مطالب ح.قدیانی تو وبلاگت یا این کار اخیرت که با هزینه شخصیت میری مطالبش رو پرینت می گیری مثل دست فروشها دم در هیأت می دی به مردم. چند تا مثال هم واسم زد. اما من قبول نکردم.
اما الانم حالم گرفته، می دونی چرا؟ چون اون مطالب رو با تبلیغ و آرم ” وطن امروز” پخش می کردم، ولی حالا نبودن مطالبت تو وطن حالم رو گرفته ، شاید باشه ها و لی من صبرم کمه چندین باری که به سختی وطن رو پیدا کردم و اثری نبود حالم بدتر گرفت
ای کاش عقل کرده بودم و آدرس اینجا رو می ذاشتم.
سلام عالی بود
سلام جناب قدیانی!
چه خبر برادر ؟
کتاب نه ده شما را خوندم خیلی عالی بود
به وبلاگم سر بزن
التماس دعا
سلام ، مطالعه نوشته های شما موجب شد یکی دیگه از ستاره ها شروع به نوشتن مجدد کنه.
برای دیدن این نوشته ها خواستید به وب سایت من سربزنید. نوشته امروزم رو حتما بخونید و اشکالاتش رو هم برام روی پیام بزارید
راستی اگه خواستید پیام منوتایید کنید تا ستاره های دیگه هم بتونند نور این ستاره کم نور رو هم از توی وبلاگش ببینند
چرا مارو تایید نمیکنین 🙁
سلام برادر . دو تا کامنت آخری من تایید نشده ؟ اصلا” یادم رفت چی بود .
به هر حال ما منتظر سفر نامه به سبک داداش حسین هستیم .
سلام داداش
از مورچه های مدینه چه خبر؟
میدونم سرت خیلی شلوغه
اما موضوع جالبیه
کاملا مرتبط با حضرت خورشید
حضرت ماه
و حضرت بابااکبر من
(چیه! تعجب نداره! مگه ما داداش نیستیم، پس بابای خودمه)
زیارت قبول عزیزم
مااااااااااااااااااااااااااااااچ
مووووووووووووووووووچ
سلام عال بود داداش حسین حج بوده ولی دلش با بچه های قطعه ۲۶ بوده
حجکم مقبول
حاج حسن آقای قدیانی سلام .
الان شما پیغام خصوصی ندارید من چی کار کنم .
امیدوارم دوباره ببینمتون
سلام
زیارت قبول . انشاء الله سفر کربلا . امیدوارم ما را در آنجا از دعای خیرتان محروم نکرده باشید .
سلام.مصادره ی نام شهید برای کسانی که مقابل راه شهدا ایستادند به مانند مصادره ی مردان خواجوست برای کسانی که مقابل خون خدا ایستادند. اجازه ی این مصادره را نمی دهیم.
للحق
سلام بر همه همراهان همیشگی
یک مدت طولانی نخواهم بود… شاید دیگر اصلا نیامدم… نیاز به تعمیرات اساسی دارم. اگر خدا توفیق داد و قسمت شد شاید با یک سنگر دیگر روزی برگشتم … البته دیگر بدون نام و نشانی از خودم … ممنونم که این چند صباح ما رو تحمل کردید … کتاب هم به لطف حضرت مولا چاپ شد و میتوانید با شماره تلفن ۷۷۵۱۷۰۷۷ و ۷۷۵۱۷۰۷۸ تماس بگیرید و تهیه کنید … دلم برای همگی شما تنگ میشود…
خداحافظ همین حالا
نوشته بالا کلام آخر آقا میثم در دوئله،اگر میشه پادر میونی کنید که نره.
زیارت قبول داداشی!!!
رسیدن به خیر.
دو سال کذشت این دو هفته. انتظار اومدن شما خب تموم شد .اما یه سوأل دارم؟؟؟؟؟؟
انتظار در اومدن خورشید کی تموم میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آیا ما تا اون موقع هستیم یا همه یه مشت خاک شدیم؟؟؟؟؟؟
تو رو خدا تو این ماه شعبان واسه طلوع خورشیدمون خیلی دعا کنید!!
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام…
رسیدن به خیر…
زیارتتون قبول…
الان اسمتون رو توی پیش خوان دیدم..
من تو این ۲ هفته از خودم کلی جنبه نشون دادم و نظر نذاشتم…:(
الان دیگه صبرم تموم شد…:(
سلام زیارتتان قبول دلم برای نوشته هاتون یه ذره شده
سلام.
مرددم برای نوشتن…
اجازه هست من هم تبریک بگویم زیارت را؟ قبول باشد ان شاءالله.
عمره و زیارتت قبول.
عادلانه نوشتی، و من اضافه می کنم حداکثر عنوانی که برای پسر تلف شده آقای روح الامینی می توان قائل شد، مقتول مظلوم است « و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا» آن سلطان یعنی حق قصاص یا گرفتن دیه که برای ولی او بوده با حکم قوه قضائیه حاصل شده است. حال بر مدعی العموم است که وسیله تحقق سلطان و حق قصاص خانواده شهدای عزیزی که خون پاکشان بر خیابان های فتنه زده تهران ریخته از سران و عوامل فتنه فراهم کند.
سلام! زیارت قبول! ما رو که از دعا فراموش نکردید؟ چرا متن نمی ذارید دلمون آب شد تازه من هنوز منتظر اون مصاحبه ای که با آقای حسینیان انجام دادید و قول کاروردنش و تو وب دادید هستم میگن به بچه قول میدین عمل کنین دلش نشکنه
به داداش حسین. زیلرت قبول . ایشالا به زودی کربلا بری…
خدائیش فضای مجازی بدون داداش حسین هیچ صفایی نداشت.
باز هم التماس دعا. خیلی خیلی دعا کنید گیر کردم…!
با اینکه به لحنتون اعتراض دارم ولی دلم نیومد جواب این عالیجنابان رو ندم و باور کنید این دقیقا احساس خطر من در نظر قبلی بود…
به نام خداوند عادل
با سلام و احترام
جناب آقایان X به شکل اتفاقی به این سایت آمدید و از خواندن این متن بسیار افسوس خوردید .چرا که عقیده دارید افراط و تفریط باعث عقب راندن کشور میشود و این متن را کاملا به دور از انصاف و مطلقا یک طرفه دیدید و این داوری را نمیتوانید بپذیرید. بنده هم از متن نا ملایم ایشون ۲ بار انتقاد کردم ولی حیفم اومد بعضی نظراتتون رو بی جواب بذارم:
مَن أَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ رُضِىَ بِهِ حَکَما لِغَیرِهِ؛
هر کس با مردم منصفانه رفتار کند، دیگران داورى او را مىپذیرند.
تحف العقول، ص۳۵۷
۱- آقای روح الامینی نسبت خودش را با پسرش رو بی تردید “علنا” منکر شده بود ولی خوب ایشان “غیر علنی” از همان اول (صد در صد با استفاده از رانت) در تلاش برای آزادی پسرش بوده.
۲- متهم تا زمانی که دادگاه رای نداده مجرم نیست و چه بسا تبرئه شود و درضمن هر حکمی بنا بر عدالت متناسب جرم صادر میشود.
کدام دادگاه میتونه حکم بر برائت آشوبگر که موجب تضییع حقوق مردم میشه بده و ایشان رومجرم ندونه و کجای منطق شما نوشته تو دعوا خرما تقسیم میکنند؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!
امان از هرج ومرج.
۳- مو که از ماست کهریزک کشید شد! چرا نباید مورا از ماست عاملان واقعیه امثالهم که با آشوبگری خیابونهای شهر رو تبدیل به کهریزک کردن کشید؟! و واقعا چرا باید اجازه داد کسانی که دیروز برای خودشون حق رانت آشوب قائل بودن امروز برای عدم رسیدگی به حق مردم در حکومت اسلامی از رانت شهید قلابی استفاده کنند و این وسط چند تا خانواده داغدیده مثل روح الامینی رو به بازی بگیرند (به قول خودتان)؟؟
آیا این قانون دمکراسی است؟! یا قانون وحوش جنگل سبز شما؟؟!!
أَوَّلُ مَن یَدخُلُ النّارَ أَمیرٌ مُتَسَلِّطٌ لَم یَعدِل
“اولین کسى که به جهنم مىرود فرمانرواى(امیر و رهبر) قدرتمندى است که به عدالت رفتار نمىکند” و با سواستفاده از احساسات مردم و همراهی دشمنان و منافقین داخلی و خارجی با استفاده از حربه دروغ تقلب (که اونم حتی الاغ از تقلب ۱۱ میلیونی با این سیستم انتخابات به خنده می افته) بر علیه ولی امر خود خروج میکنه و به جان ملت می افته…
عیون الاخبارالرضا، ج۱، ص۳۱، ح۲۰
۴- برادر عزیز ،هرکس به ناحق کشته شود مظلوم است و باید دادش را ستاند ،چه بسیجی باشد چه نه! چه مسلمان باشد چه کافر. و اگر ظلم از مدعیان دروغین حقیقت که حتی قادر به پذیرش حقیقت رای اکثریت نیستند باشد مجازاتش سنگینتر است.
در پاین بیایید شتابزده حرف نزنیم وهمیشه حق را بگوییم، بدون هیچ تعصبی نسبت به گروه یا شخصی خاص و اگر کسی مخالف ما حرفی زد تکفیرش نکنیم
اِنَّما اَهلَکَ النّاسَ العَجَلَة وَ لَو اَنَّ النّاسَ تَثَـبَّتوا لَم یَهلِک اَحَدٌ؛
مردم را، در حقیقت، شتابزدگى به هلاکت انداخته است، اگر مردم، از شتابزدگى بهدور بودند، هیچ کس هلاک نمىشد. کاش بعضی ها شب انتخابات و ۲۵ خرداد و و و و های دیگر اینو میفهمیدن بعد واسه دیگران نسخه میپیچیدند…
(محاسن، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۶۹۷
لطفا از واژه ها و رنگها و و و و که برای مردم مقدسند استفاده ابزاری نکنید هر چند پیش از شما با شما و بعد از شما دجالیسم حالا با هر رنگی سبز یا …..سواستفاده ابزاری کردند میکنند و خواهند کرد…
اقای پناهیان یک چیزی می گفت می گفت کسانی که امروز از برخورد محکم نظام با فتنه گران مخالف اند با قاطعیت امام زمان هم مخالفت می کنند به شدت این حرف را قبول دارم پس برخورد محکم عادلانه با عقده های روانی و جهالت و بلاهت این به اصطلاح سران ولی به واقع بازی خوردگان فتنه کی انجام میشود و حق شهدای واقعیه فتنه که به واقع مظلوم واقع شدند چه میشود!؟
چرا نمی فهمید؟ شما خوب! عالی ولی کی گفته هر نخست وزیر سابقی هر قدرت طلب فاسدی هم حق دارد هر کاری بکند هر حرفی می خواهد بزند. این همه مردم توسط یک عده فرصت طلب حقشان ضایع شد دادخواهی شان به جایی نرسید حالا شما به جای انکه از این فضاحت ناراحت باشی(ان هم چون عدالت در گوشه ای از این مملکت به مسلخ رفته) این یک نفر را هم که دارد صداش شنیده می شود را مجبور به خفقان می کنی؟ به جای اینکه حق غلامرضا کبیری ها رو بگیری بازی تکراری کشته سازی رو تکرار میکنی و خون خواه خونریز شدی… و به جای انکه حق رو ببینی حامی خون نداشته جلبکیسم سبز شدید!
و چه و چه!…
سلام داداش .
آقا شنیدی سایت مجمع شیخ بی سواد رو دارای اجتهاد معرفی کرده ؟ به نظرم باید برای اکتشاف مقلدین این مجتهد فاقدالشرایط جایزه تعیین کرد . دونه ای ۱۰۰ تومن خوبه ؟
صدا و سیما و قوه قضائیه یک حرکت خزنده بر ضد حجاب برتر انجام میدهند که به نظرم از آن غفلت کرده ایم . از شما برای کمک به عمومی کردن این خواست تا اصلاح این روش غلط دعوت می کنم .
با مطلب ” مبارزه بی امان صدا و سیما و قوه قضائیه با حجاب برتر ” به روزم .
http://bahane.persianblog.ir/post/12/
ممنون میشم اگر بعنوان استاد نظرتون رو بدید تا بتونیم این خواسته رو بعنوان یک مطالبه اجتماعی و همگانی مطرح و انشاالله اصلاح کنیم .
التماس دعا
جاهد
داداش حسین: شیخ بی سواد و مدرک اجتهاد؟! به حق چیزهای ندیده و نشنیده!
با ((اعیاد شعبانیه و صدا وسیما!)) به روزم و منتظر نظرات سازندتون…
یا علی مدد
سلام .
زیارت قبول .
سلام به آقای قدیانی
راستش تا امروز که این مطلب رو تو این صفحه قرار بدهید خیلی از خوندن مطالبتون خوشحال بودم ولی چون از نزدیک با برادران این مرحوم آشنا هستم و کمی هم با دکتر روح الامینی در ارتباط بودم می خواهم بگم که خیلی تند رفتین. درست که پسر ایشون مجرم بوده و قطعا اگه یه عده ادم افراطی و از خدا بی خبر موجب قتل ایشان نمی شدند محاکمه می شد ولی چرا حمایت های ایشان از آقا و نظام رو ندیدی درسته که نباید به این مرحوم شهید گفتولی ایشان موقعی که آقا احمدی نژاد هم از حضرت آقا دفاع نمی کرد تو راهپیمایی علیه آشوبگران عاشورا حضور داشت.
داداش حسین: بله، من آن روز یعنی روز عاشورا راس ساعت ۱ بعد از ظهر ایشان را در تقاطع خیابان فلسطین و انقلاب دیدم؛ از ایشان تشکر کردم و به ایشان گفتم؛ به مولا خیلی مردی اما برگزاری مراسم ختم به این شکل که موجب خشنودی جراید مخالف خط رهبری شد و از طرفی اینکه عده ای این مرحوم را شهید می خوانند باعث شد در این متن اینگونه بنویسم. به هر حال خونی اگر رنگین تر است خون حسین غلام کبیری است. متاسفانه امروز جای اصل و فرع عوض شده. سران فتنه و خواص بی بصیرت و آشوبگران دارند راست راست راه می روند و به خون شهدای بسیج به خون دل نسل “نه ده” چپ چپ نگاه می کنند.
اسم اینجا را زیاد شنیده بودم اماااااااااااااا
شنیدن کی بود مانند دیدن
موفق باشید
یا علی
سلام حاجی.خوبی انشالله. امیدوارم رفع خستگی شده باشه.
یاحق.
سلام
زیارت قبول
داداش حسین سلام-
زیارت قبول. چقدر خوشحالیم که با خانواده تان رفتید و به سلامتی به آغوش ایران عزیز بازگشتید.
سفرنامه را منتظریم…..
عجب !!!!
سلام عزیز دل برادر.
خوبی داداش حسین بسیجیها؟
از سفر برامون نمیگی؟
برامون حرف بزن تا دلای تنگمون آروم بشه.
داداش حسین: سلام از ماست برادر! برای امشب یک طنز نوشته بودم با این تیتر ” سخنرانی قابیل و عبدالمالک ریغو در همایش حزب مشارکت” که فلشم در روزنامه جا ماند! به هر حال این طنز فردا در روزنامه وطن امروز کار می شود و از سایت روزنامه هم اینجا خواهم گذاشت. از فردا حتما هر روز در ستون طنز وطن امروز با عنوان “روزخند” چیزی خواهم نوشت. فردا شب هم دل نوشته ای یک صفحه ای برای روزنامه پس فردا درباره همین سفر و همچنین مسائل روز خواهم نوشت که فردا شب در قطعه ۲۶ خواهم گذاشت و پس فردا هم در وطن امروز کار خواهد شد. سفرنامه حج هم مجزا کتاب خواهد شد. الان خیلی ناقص است و کار دارد. می ترسم اینجا بگذارم بعد بخواهم جاهایی از آن را برای کتاب اصلاح کنم که کل کار دو شقه خواهد شد. فکر کنم تا آخر مرداد این کتاب چاپ شود. برایت چند باری در دیار یار نماز خواندم و همه اش وسط قنوت خنده ام می گرفت؛ همه اش یاد پیام بازرگانی هات می افتادم!
سلام
حاج قدیانی زیارت قبول
حسین غلامی ها و محمد گلدونی ها رفتند
با تمام مظلومیت خویش
داداش حسین سلام
زیارت قبول
بی صبرانه منتظریم…
سلام!
سلام علیکم حاج آقا
“نظر شما منتظر تایید مدیر است”
و چه قدر این جمله را دوست دارم.
سلام بر داداش حسین و همه ستاره ها . ما به انتظار متن جدید اومدیم اما انگار خبری نیست .
سید احمد شمام نیستی یه پیام بازرگانی بری ؟
نابودگرم که تعطیله . امشب نت بدجور سوت و کوره
سلام داداش حسین
راستی هنوز منتظر مصاحبه ای که با حسینیان کرده بودی و قبل از سفر قول دادی بذاری هستیم.
داداش حسین: این مصاحبه حتما تا آخر هفته کار می شود.
فدای دل مهربونت.
فدای خنده هات.
الهی همیشه لبت به خنده باز شه.
داداش حسین جانم خیلی نوکرتم.
انشالله سال ۹۰ برای بار سوم میرم حج و حسابی از خجالتتون در میام.
بی صبرانه منتظر خوندن نوشته هاتونم.
نمیدونید چه انرژی و روحیه ای به ما میدید.
با طنزهاتون یه جور؛با سیاسی نوشت هاتون یه جور و با روضه هاتون هم یه جور دیگه کیف میکنم.
نوکرتم دربست.
داداش حسین: بیا. اینم چند خط از دل نوشته فردایم. هنوز کامل نشده:
کوه به کوه نرسید، صفا به مروه نرسید اما آدم به حوا رسید در عرفات. آدم، حوا را شناخت در عرفات. در جده دیدم جده ما حوا، هوای مزارش شرجی است. مزار مادر بزرگ بشریت داشت زار می زد. در بندر همه به فکر بندری خوردن و بندری رقصیدن اند. این روزها شیطان دارد برای خدا رجز می خواند. خلیفه خدا در روی زمین حتی به خانه خدا هم رحم نکرده است…
حاجی چندتا عکس از خودت با دشداشه برامون آپلود کن,ثواب داره.دلمون شاد میشه 😀
یه پیام بازرگانی برم؟ 🙂
ساعت ۱۲:۴۳ دقیقه.
تعداد افراد آنلاین ۲۷ نفر.
بر سنگ قبر من بنویسید خسته بود
اهل زمین نبود نمازش شکسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود
چشمان او که دائمااز اشک شسته بود
برسنگ قبر من بنویسید این درخت
عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود
برسنگ قبر من بنویسید کل عمر
پشت دری که باز نمیشد نشسته بود
شعری برای قبرم
سالاری به مولا.
مخلصیم.
دل نوشته های داداش حسین بسیجیها از همه ما دل میبره.
راستی از جوابت به اون شرطه هم کلی خندیدم. 🙂
اشعاری زیبا از امام خمینی و امام خامنه ای
http://kmaliasghar.blogfa.com/
سلام بر حاج حسین قدیانی.زیارتتون قبول.
ما منتظر پست جدیدتون با حال و هوای زیارتی هستیم!
منم بدجور هوای زایرت به سرم زده . سالها بود کبوتر جلد حرم خانم معصومه بودم . اما انگار این توفیق هم از من دریغ شده . هوای مشهد دلم رو طوفانی کرده . کربلا حسرت شده برام . هراس دارم از عمره و حج خواستن که اگر معرفتش ار نداشته باشم چه . به قول هپلی :
هیییییییییی
داداش حسین فقط خواستم سلام کرده باشم 🙂
سلام .
سلام
درباره ی برج هایی که داره مشرف به خانه ی خدا ساخته میشه چیزی ننوشتی؟(منظورم برج هایی که نماد واضح فراماسونریه و یه جورایی فراماسونر ها با ساختن اون میخوان بگن که ما بر معبد مسلمانان هم مسلطیم)
گفتی حاج احمد شرطی ها رو بغل میکرد و عکس امام رو پشتشون میچسبوند اون جا بودی هوس نکردی از این کارا بکنی؟
داشتی میرفتی ما نگران این بودیم که مبادا تورو هم بدزدند اما تو که رفتی اون جا عربا و آمریکاییا بد جور ترسیدن شهرام امیری رو هم ولش کردن
راستی داداش حسین شما که قرار بود هیچ کامنت انتقادی رو تایید نکنی . انگار از نظرتون عدول کردین آیا ؟(به یاد آذرخش عزیز)
حاجی این فیلمای خارجی رو دیدی که قهرمان های فیلم در حال فرارند.۳۰۰-۲۰۰ تا ارتش هم دنبالشونند تا چیز مهمی که اون قهرمانها دارند رو از چنگشون در بیارند.اگه گفتی اون چیز مهم چیه؟یه” فلش”که یه عالمه اطلاعات مهم روشه.
ببخشید حاجی اطلاعات استراتژیک و فوق سری و بقیه ی اصطلاحات شما روزنامه نگارها که روی فلشت نداری؟ 🙂
سلام
ببخشید من اطلاعاتم در مورد مقتول مورد بحث کم هست. می خواستم بدانم جرم ایشان که در متن مطرح کرده اید چه بوده است؟ چون متن را خیلی خلاصه نوشته اید و توضیحی نداده اید.
البته یه مقدار در ینترنت جستجو کردم ولی چیزی نیافتم
با تشکر
…………….
داداش حسین: سید! من آن نظر را متوجه نشدم و الان حذف کردم. شما به بزرگواری خودتان ببخشید. حالا جالب اینکه اگر یک بار چنین نظراتی را تایید نکنم متهم می شوم به اینکه حسین قدیانی از داداش حسین بچه بسیجیها فاصله گرفته! روزی چند تا از قبیل این نظرات و از ناحیه افراد مختلف می آید خدا عالم است.
داداش سلام.
آره سید احمد منم جواب به اون شرطه خوندم. خیلی با مزه بود
سلام داداش حسین جونم.چرا میثم داره میره؟ما که خودمون رو خفه کردیم انقدر گفتیم نرو ویااینکه چرا داری میری وجوابی نشنیدیم.تو باهاش حرف بزن ونتیجه را به ما هم بگو.
نوکرتم داداش.
شرمنده مهربونیتم.
نمیدونم چی بگم.
نمیدونم والله……
حاجی احیانا شما با اینا نبودید؟
http://iusnews.ir/?pageid=112675
داداش حسین: بله و چقدر همسفران خوبی داشتم. همسر شهید صیاد شیرازی، پدر سه شهید و ……. بله دیگر؛ مسعود دهنمکی و کامبیز دیرباز و ……….. در مسجد النبی هم که مجید مجیدی را دیدم و چند خاطره از بابا اکبر از زمان اول انقلاب و ایام حوزه هنری گفت.
زیارت قبول
سلام
حسین جان زیارت قبول
خوشحالیم که صحیح و سالم برگشتی
حاجی جان دست ما رو هم بگیر
سلام بر آقای قدیانی
فکر نمیکردم نظر من رو حذف بفرمایید!!!!!!!
عجیب اینجاست که اصل نظر من وجود نداره ولی جوابیه به نظر من با نام “کاوش” وجود داره
باز هم افسوس
یاعلی
حجکم مقبول حاج آقا
نفستان حق
چقدر این تیکه دلو میلرزون:مادر من بدون بابا اکبر مرا بهتر تربیت کرد
سلام حسین آقا
یکی از دوستان من دامادروح الامینی است. برای من SMS فرستاده بود که مراسم شهید روح الامینی در فلان روز و فلان ساعت. خواستم برایش فوری جواب بفرستم” شهید روح الامینی؟ شهید؟” گفتم رهایش کن و نفرستادم یاد شما افتادم که جگر شیر داری و سفر عشق میروی، گفتم شاید جگرش را ندارم و بهانه می آورم. در دل گفتم اگر این مراسم دم درب خانه ما هم بود شرکت نمی کردم چطور بعضی ها کشته های انهدام هواپیمای ایرباس توسط آمریکا را شهید نمی دانند ولی روح الامینی را شهید می دانند. مسافران آن هواپیما هرچقدر هم که بد بودند به ضرر انقلاب اسلامی آنجا نبودند ولی روح الامینی و کشته شدنش را هرقدر هم بخواهی توجیه کنی پایین تر از حماقت نیست و راستش را بخواهی به دلم میچسبد بگویم خیلی درجه به او بدهم مثل ندا مرد، خونش مثل اصل و نسب پسر دکتر رضایی هدر شد.
عالی جنابانی که واسه ما کامنت انصاف و تاسف می ذارن واسه بی انصافی جلبک ها تو سایت بالاترین هم تاسف می خورند یا فقط منبرشونو این جا می رند؟
ما صد تا محاکمه مقصران کهریزک رو به محاکمه سران فتنه عوض نمی کینم.
جواب پدر روح الامینی رو هم موسوی باید بده که احتمال چنین خطری رو فراهم کرد.بالاخره وسط دعوا که حلوا خیر نمی کنن!
سلام داداش حسین
زیارت قبول
خدا کنه ازاین سفر دست پر اومده باشی
برای بابا اکبرت چله سوره یایسین گرفتم
دعا میکنی که تاچهل شب تموم نشده حاجت روا بشم اشتباه نکنم خاطرپسر برای پدر عزیزه .
دعام کن زیاد
معلومه سفرت خیلی پر بار بوده :))
اینکه کسی به روح الامین بگوید شهید خیییییییییلی درد دارد اما ایشان مظلومانه به قتل رسید وجای پیگیری دارد اینکه آقای روح الامین باید برود پیگیری پرونده ی شهید عزیز غلام کبیری رابکند در اینجا خلط مبحث است یادمان نرود این اتفاق شایداگر برای خیلی ها می افتاد جدا میشدند از خط ولایت پس کاش بیشتر رعایت کنیم به قول حافظ چو پرده دار به شمشیر می زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ما ند
اینکه کسی به روح الامین بگوید شهید خیییییییییلی درد دارد اما ایشان مظلومانه به قتل رسید وجای پیگیری دارد اینکه آقای روح الامین باید برود پیگیری پرونده ی شهید عزیز غلام کبیری رابکند در اینجا خلط مبحث است یادمان نرود این اتفاق شایداگر برای خیلی ها می افتاد جدا میشدند از خط ولایت پس کاش بیشتر رعایت کنیم به قول حافظ : چو پرده دار به شمشیر می زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ما ند
سلام . برای آقای روح الامینی متأسّفم که میره ملاقات و دستبوسی کسی که عامل اصلی کشته شدن پسر مظلومشه .