سخنی صمیمی با دوستان

از یک شنبه شب به مدت ۲ هفته مسافر دیار یارم که خانه اش سخت ساده و صمیمی است. ۲ هفته کنار شما نبودن برایم دشوار است و اعتراف می کنم حالا دیگر “قطعه ۲۶” به برکت وجود شما بخشی از وجودم شده است؛ چیزی مثل پاره تن. حرفها دارم با شما؛

۱–    قرار ۱۸ تیر بر سر مزار شهید مسلم فراهانی فراموش نشود. آدینه روزی است. دعای ندبه را در بهشت زهرا حتما بروید و بعد شاد کنید با حضورتان دل مادر مسلم را که جشن تولد خواهد گرفت برای فرزند شهیدش. چند پست پایین تر نشانی مزار مسلم را آورده ام. الان یادم نیست.

۲-    در این مدت چه بسیار دوستان که از قلم من تعریف کرده و در مدح این کوچک ترین ستاره ماه گاه حتی شعری هم سروده اند. نمی خواهم تواضع بدتر از تکبر کنم؛ تعاریف شما اگر چه سعی کرده ام مغرورم نکند اما بهترین دلگرمی من بود در خط مقدم اینترنت. دروغ نگفته باشم وقتی می بینم در جشن پدران آسمانی یا دانشگاه تهران یا همایش دوم ۸ ماه نبرد سایبری برایم تکبیر می فرستند و دست می زنند به خود می بالم. به خود می بالم که توانستم لبخند بنشانم بر لب ماه و ستاره هایش اما بیم دارم اگر نگویم که انصافا در این قلم جز خون سرخ پدرم و دعای شما بسیجی ها هیچ نیست. همین جا معذرت می خواهم از بچه های جامعه یا انجمن اسلامی دانشگاه ارومیه که نتوانستم در همایش دو روزه شان در مشهد شرکت کنم.

۳-    تا یکشنبه برای شما چند تایی متن خواهم نوشت. یکی اش مصاحبه با روح الله حسینیان است. از حسینیان پرسیده ام “آیا آقا با تجمع دانشجویان در برابر مجلس مخالف بود؟” و “آیا نوشته های خود من مصداق بارز ظلم به این و آن است؟” حسینیان رک و راست جواب سئوالاتم را داد و از دیدار اخیر یاسر هاشمی با خودش حرفهای جالبی زد. شیخ مرکز اسناد از کتاب “نه ده” و پشت صحنه انتشار این کتاب حرف هایی زد که من نویسنده کتاب تا به حال نشنیده بودم. دارم آماده می کنم گفت و گو را. جمعه شب در همین جا خواهید خواند و فردایش در وطن امروز.

۴-    نامه ای نوشته اند به من طلحه و زبیر که تا ساعاتی بعد کار می شود. همین جا حلالیت می طلبم از این دو عنصر صدر اسلام که چرا شیخ و مهندس را با ایشان مقایسه کرده ام. من اعتراف می کنم به اشتباهم و بلند می گویم: ممد تمدن اندازه یک روز طلحه برای اسلام زحمت نکشیده. به هر حال آن دنیا جهنم رفتن به خاطر حق الناس طلحه و زبیر خیلی زور دارد!! سران فتنه یک تار موی طلحه و زبیر هم نمی شوند. طلحه و زبیر ناکثین بودند، سران فتنه اما ناکس اند. همین ناکس بودن هم برای شان زیاد است. شیخ را باید با ننه جون قیاس کرد نه با زبیر و مهندس را با رهنورد نه با طلحه. ممد تمدن غلط کرده طلحه امروز باشد. طلحه کسی بود برای خودش. طلحه به گفته علی، با شمشیر خود غم از چهره پیامبر می زدود. خاتمی کدام غم را از چهره پیامبر پاک کرده است؟! من اگر بخواهم برای سران فتنه از صدر اسلام مصداق بیاورم اشاره می کنم به پسر خاله عمه ناتنی اشعث که مدعی بود پدرش بیش از طلحه برای اسلام زحمت کشیده است!

۵-    از خدا پنهان نیست، از شما چه پنهان عطای در آوردن مجله “نه ده” را که مدتها پیش قول داده بودم به لقایش بخشیدم. همان کسانی که روزی تشویقم کردند به در آوردن مجله این روزها و بارها به من گفته اند؛ وقت گذاشتن تو در این فضای مجازی در این قطعه ۲۶ چیزی کم از انتشار یک مجله ندارد. از قدیم گفته اند؛ “مردی و کاری”. آدم چند کاره، اغلب فرقی با آدم بیکار ندارد. من در روزگار ماضی با مجله “یاد ماندگار” و در حالی که فقط ۲۱ سالم بود نشان دادم  یارای انتشار مجله را دارم اما الان رسیدگی به “قطعه ۲۶” و روزنامه نگاری که شغل اصلی ام است وقتی برایم باقی نمی گذارد که احیانا بخواهم مجله ای هم در بیاورم. به اینها اضافه کنید رمان وقت گیر “سمفونی مورچه ها” را و شاید سفرنامه دیار یار را. همین جا از همه دوستانی که زمانی برای انتشار مجله به من دست دوستی دادند و به من مطلب دادند صمیمانه تشکر می کنم. زیادند این عزیزان. نام نمی برم که مبادا یکی شان از قلم بیافتد. این را هم بگویم، الان توانایی خود را که محک می زنم می بینم اگر وقتم را صرف ادبیات و کتاب و رمان و روزنامه و قطعه ۲۶ کنم موثر ترم تا انتشار مجله. مجله را کلا بی خیال شده ام الا گفت و گویم با استاد صفار هرندی. در اولین فرصت متن این مصاحبه را بعد از نشان دان به ایشان برای اصلاح و به روزآوری، در همین قطعه ۲۶ منتشر خواهم کرد. عذر می خواهم از همه بزرگوارانی که به من وقت دادند برای گفت و گو اما فکر نمی کردم چنین وقت را بر من تنگ کند رسیدگی به امور این وب سایت. از دکتر عباسی. مهندس سعید قاسمی. اصغر آبخضر. مادر شهیدان جنیدی و شیرودی، پدر شهید علمدار، وحید جلیلی، برادر محترم حاج همت، پیر جبهه ها حاجی بخشی و برادر جانباز قدرت الله رحمانی و دیگر عزیران. اسفندیار رحیم مشایی هم اگر چه به من برای مصاحبه وقت داد اما صلاح دیدم با عدم حضور در این مصاحبه که ناشی از مشورت با عده ای از دوستان بود، “داداش حسین بچه بسیجی ها” را درگیر آدمهای درگیر با پست و مقام نکنم. چه اینکه من نه محمدرضا گلزارم و نه هدیه تهرانی. محبوبیتی هم ندارم که بخواهم خرج به قدرت رسیدن کسی کنم. به هر حال من احساس می کنم وقتی احمدی نژاد خودش را “سرباز جمهور” می داند تلاش زود هنگام عده ای از نزدیکان ایشان برای “رئیس جمهور” شدن بی معناست. آقای رئیس دفتر! برای خدمت به ملت، باید تلاش کرد سرباز جمهور شد نه اینکه از حالا تیم انتخاباتی تشکیل داد. البته با شما هم هستم آقای ولایت مترو. آقای پرسه در مه!

***

بعد از ۲ هفته که برمی گردم از سفر البته اگر عمری بود؛ خدا به من رحم کند که چند تا نظر را باید تایید کنم! این هم خودش عشق است؛ یک عشق حکومتی!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. محسن می‌گوید:

    اووووووووووووووووووول

  2. محسن می‌گوید:

    من اولم مگه اینکه خلافش ثابت بشه

  3. زینب می‌گوید:

    نمی دونم اول شدم یا نه
    ولی اگر شدم، از همه ی دوستان پیش کسوت معذرت می خوام.
    میرم متنو بخونم.

  4. زینب می‌گوید:

    سلام؛ داداش حسین.
    خوبین؟
    انشا الله به سلامتی برید و با دست پر برگردید.
    التماس دعا دارم ازتون.
    خدا لعنت کنه وهابی ها رو… .
    خدا لعنت کنه آل سعد رو… .

    “اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم”

    گرد حرم دویده ام
    صفا و مروه دیده ام
    هیچ کجا برای من
    کرب و بلا نمی شود

    دعا کنید داغ کربلا به دلم نمونه………………..
    التماس دعای فرج خورشید آل فاطمه… .

  5. amir می‌گوید:

    این اول شدن هم دردسره راستی حاجی التماس دعای فرااااااااااااااااااااااااااااااااااااوان خیلی مخلصیم

  6. مهساشریف می‌گوید:

    اقا شما کارتون درسته خوش به سعادتتون که ستاره درخشان حضرت ماه هستیدالتماس دعای مخصوص واسه عاقبت بخیری همه ستاره های حضرت ماه صدقه سر اونها هم من حقیر:)

  7. مادر حسین فدایی رهبر می‌گوید:

    باز اشکهایم هدیه (نه از نوع تهرانی!) به روح پدر بزرگوارت،
    از همه دوستان خواهش میکنم برای سلامتی داداش حسین ایت الکرسی بخونن و صدقه بدن،ضمنا یک توصیه مادرانه به د.ح عزیز:همیشه “انشاءالله” بگو

  8. صبوری فاطمه می‌گوید:

    سلام داداش حسین برای همه ستاره های حضرت ماه دعا کن
    دعا کن برای ظهور خورشید
    دعا کن ستاره های خوبی باشیم برای ماه و خورشید
    ما هم اینجا منتظریم تا به سلامت برگردید
    ولی خداییش سخته ۲ هفته هر روز بیایم و بریم بدون مطلب جدید
    التماس دعا

  9. شما زنده اید و این شایعه نیست

    ¡لیلا باباخانی

    دوباره آمده‌ای، این نوید شایعه نیست

    شبی سوار بر اسبی سپید، شایعه نیست

    شنیده‌ام به خدا! از زبان مردم شهر

    که گفته‌اند عزیزت رسید شایعه نیست

    پرنده‌ام تو کجایی؟ شکسته بال و پرم

    بیا و بال و پرم شو، شهید، شایعه نیست

    به زخم‌های دلت بوسه می‌زنم همه شب

    که از دل تو خدا می‌چکید شایعه نیست

    تمام کوچه، خیابان، به نام پاک شماست

    شما که مثل فرشته شدید شایعه نیست

    نمرده‌اید، شما جاودانه‌اید و بزرگ–

    همیشه تا به ابد زنده‌اید شایعه نیست

  10. روی شطرنج این چفیه ها

    آدم هایی ایستاده اند که نام خانوادگی شان ستاره و یادشان قمقمه های آبی است در گلوی خشک این خاک

    روی سجاده ماه ، پیشانی هایی بوسه بر خاک می زنند که هزاران قمر تماشاگر آنند

    روی سردر غار دنیا نام دلبرانی حک شده که چشم فرشته های کهنسال را خیره کرده است

    روی شطرنج این چفیه ها آدم هایی ایستده اند که همه وزیرند…….

    در ختان این خاک همه شکوفه هایشان را مدیون قمقمه های مجروح ان هاست

  11. تقدیم به همه ی اسماعیل های کشورم
    و اسماعیل بابا بزرگ حسین قدیانی

    تو را به خاطر نفس سرکشم نیست که دوست دارم.

    به خاطر منفعت نیست که میخواهم.

    تو را دوست دارم چون تویی و هیچ کس مثل تو نیست.

  12. امین می‌گوید:

    سلام حاج حسین
    ان شاالله پشت دیوار بقیع ما رو فراموش نمی کنی
    یا علی

  13. مرادی می‌گوید:

    سلام
    اول از همه التماس دعا نه نه ببخشید ۳آ ، ۴آ ، ۴۰آ ، اصلا ۴۰۰۰آه ، هرچی کرمته داداش حسین.
    دوم اینکه ایکاش یک سوال دیگه هم از حسینیان یا هر کس دیگری که میدونست می پرسیدی صحت ادعای زیر را به نقل از علی اکبرقلابی راس فتنه :
    به این مضمون که آقا در حین صحبتهای سید حسن خمینی (یا مصطفوی ، نمیدانم کدام را به کار ببرم که مصداق ظلم نباشد) فرموده اند این جماعت عظیمی که به پیشنهاد سید حسن صلوات میفرستند مردمند و ثابت قدم نه آن عده معدودی که شعار میدهند.
    داداش حسین ترو خدا تا قبل از رفتنت ته و توی این قضیه رو در بیار خیلی مهمه.
    بازم خیییییییییییییییییییییییییییییلی التماس دعا مخصوصا برای حضرت ماه.

  14. دیوونه داداشی می‌گوید:

    سلام داداش حسینم*

    به مولا از الان دلتنگتم !

    * * * * * * * * * * * * * * حسین * * * * * * * * * * * * * *

  15. یه متن خوشگل از زنده یاد دکتر امین پور در جواب این که گفتی من از باب اکبر دم میزنم چرا بعضی ها….

    آدم‌ها مثل ِ کتاب‌ها هستند

    بعضی آدم‌ها جلدِ زرکوب دارند،/بعضی جلدِ ضخیم و بعضی نازک،/بعضی آدم‌ها ترجمه شده اند،

    بعضی از آدم‌ها تجدیدِ چاپ می‌شوند،/و بعضی از آدم‌ها توقیفو بعضی از آدم‌ها فتوکپی ِ آدم‌های ِ دیگر اند.

    بعضی از آدم‌ها صفحاتِ رنگی دارند،/بعضی از آدم‌ها تیتر دارند، فهرست دارند،

    و روی پیشانی ِ بعضی از آدم‌ها نوشته اند:/حق ِ هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است.

    بعضی از آدم‌ها قیمتِ روی ِ جلد دارند،/بعضی از آدم‌ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند،

    و بعضی از آدم‌ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌شوند./بعضی از آدم‌ها را باید جلد گرفت،بعضی از آدم‌ها را می‌شود توی ِ جیب گذاشت!بعضی از آدم‌ها نمایش‌نامه اند و در چند پرده نوشته می‌شوند.بعضی از آدم‌ها خط خوردگی دارند،

    بعضی از آدم‌ها غلطِ چاپی دارند.بعضی از آدم‌ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی ِ آن‌ها را بفهمیم.

    و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده دور انداخت.کتاب‌ها مثل ِ آدم‌ها هستند.

    بعضی از کتاب‌ها برای ِ ما قصه می‌گویند تا بخوابیم.و بعضی قصه می‌گویند تا بیدار شویم،

    بعضی از کتاب‌ها تنبل هستند.بعضی از کتاب‌ها تقلب می‌کنند،بعضی از کتاب‌ها دزدی می‌کنند!

    بعضی از کتاب‌ها به پدر-و-مادر ِ خود احترام می‌گذارند.

    و بعضی حتی اسمی هم از پدر-و-مادر ِ خود نمی‌برند.بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند، از دیگران گرفته اند.

    بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند به دیگران می‌بخشند.و بعضی از کتاب‌ها فقیر اند و بعضی گدایی می‌کنند.

    بعضی از کتاب‌ها پرحرف اند، ولی حرف برای ِ گفتن ندارند،و بعضی ساکت و آرام اند ولی یک عالم حرفِ گفتنی در دل دارند.بعضی از کتاب‌ها بیمار اند،بعضی از کتاب‌ها تب دارند و هذیان می‌گویند.

    بعضی از کتاب‌ها، کودکانه و لوس حرف می‌زنند.و بعضی از کتاب‌ها فقط غر می‌زنند و نصیحت می‌کنند.

    بعضی از کتاب‌ها پیش از تولد می‌میرند.و بعضی تا ابد زنده هستند

  16. دیوونه داداشی می‌گوید:

    داداش ، می دونی که دلت مثل یه آینه صافه ؟
    هر کسی عاشقت نشه ، خداییش بی انصافه !

    *یااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا حسین*

  17. شروان می‌گوید:

    سلام حسین جان
    این یه هفته که جنوب بودم چون نتونستم بیام قطعه ۲۶ کلافه کلافه بودم.
    چجوری ۲ هفته رو صبر کنیم.اما اشکال نداره.فقط دعا یادت نره.اگه دعامون نکردی منم واسه اینکه ستاره های ماه رو منتظر خودت گذاشتی حلالت نمیکنم.
    این ۲ هفته رو هم ما به توصیه خودت میریم زندگی میکنیم.پارک/ورزش/کوهنوردی/خانواده و ….
    خیلی مراقب خودت باش.ما که کسی نیستیم اما بدون دعای همه ی بچه ها بدرقه راهته.
    تو هم برو زندگی کن.صفا کن.وقتی تو پر انرژی باشی ما هم انرژی میگیریم.
    التماس دعا.
    یا علی

  18. فطرس ملک می‌گوید:

    سلام داداش
    ما که اول نمیشیم
    ولی شاید جزء اولین ها باشیم

  19. فطرس ملک می‌گوید:

    داداش خیلی دعا کنید
    التماس دعای فراووووووووون واسه ما جوونا
    دعا کنید عاقبت بخیر بشیم و سرباز واقعی امام زمان(عج)

  20. جز کامنت گزارا تا جایی که یادمه نبودم می‌گوید:

    در مورد مصاحبتون با پسر شهید همت فقط یه پست گذاشتید که اونم مصاحبه نبود. به چیز بیشتری امیدوار نباشم؟

  21. سلام همسنگربه ما هم سری بزن و ما را از نظرات خودت مطلع کن
    یا علی سید علی

  22. زهرا می‌گوید:

    من که سر آقای مشایی هنوز دلم با رئئس جمهور صاف نشده شما یه چیزی بگو ما بشنویم! راستی التماس دعا خوش به حالتان!

  23. جز کامنت گزارا تا جایی که یادمه نبودم می‌گوید:

    و همینطور رضا امیرخانی؟

  24. فطرس ملک می‌گوید:

    کعبه جان ها تویی گرد تو آرم طواف
    جغد نیم بر خراب هیچ ندارم طواف
    پیشه ندارم جز این کار ندارم جز این
    چون فلکم روز و شب پیشه و کارم طواف
    بهتر از این یار کیست خوشتر از این کار چیست
    پیش بت من سجود گرد نگارم طواف
    رخت کشیدم به حج تا کنم آن جا قرار
    برد عرب رخت من برد قرارم طواف
    تشنه چه بیند به خواب چشمه و حوض و سبو
    تشنه وصل توام کی بگذارم طواف
    چونک برآرم سجود بازرهم از وجود
    کعبه شفیعم شود چونک گزارم طواف
    حاجی عاقل طواف چند کند هفت هفت
    حاجی دیوانه ام من نشمارم طواف
    گفتم گل را که خار کیست ز پیشش بران
    گفت بسی کرد او گرد عذارم طواف
    گفت به آتش هوا دود نه درخورد توست
    گفت بهل تا کند گرد شرارم طواف
    عشق مرا می ستود کو همه شب همچو ماه
    بر سر و رو می کند گرد غبارم طواف
    همچو فلک می کند بر سر خاکم سجود
    همچو قدح می کند گرد خمارم طواف
    خواجه عجب نیست اینک من بدوم پیش صید
    طرفه که بر گرد من کرد شکارم طواف
    چار طبیعت چو چار گردن حمال دان
    همچو جنازه مبا بر سر چارم طواف
    هست اثرهای یار در دمن این دیار
    ور نه نبودی بر این تیره دیارم طواف
    عاشق مات ویم تا ببرد رخت من
    ور نه نبودی چنین گرد قمارم طواف
    سرو بلندم که من سبز و خوشم در خزان
    نی چو حشیشم بود گرد بهارم طواف
    از سپه رشک ما تیر قضا می رسد
    تا نکنی بی سپر گرد حصارم طواف
    خشت وجود مرا خرد کن ای غم چو گرد
    تا که کنم همچو گرد گرد سوارم طواف
    بس کن و چون ماهیان باش خموش اندر آب
    تا نه چو تابه شود بر سر نارم طواف

  25. نازنین می‌گوید:

    انشالله سفر خوبی داشته باشید
    یادتون نره برای همه دعا کنید

    دو هفتهههه خیلیه خداییش برای ما
    شما حالتونو کنید حسابی دو هفته تجدید قوا

    ولی بعد دوهفته توقع ما زیاد میشه گفته باشم

  26. سردار نجار می‌گوید:

    حسین عزیز ، من سردارنجار نیستم…ولی خواستم اسممو بذارم سردار نجار تا یادت بندازم که جاداشت درمورد سیلی آقای بالکن نژاد(انصاری) به سردارنجار مظلوم چیزی بنویسی…..که ننوشتی

  27. منتظر می‌گوید:

    داداش حسین کجا بابا با این عجله
    ما رو تو این فضای مجازی تنها نذاری ها
    از اونجا هم آپ کن
    یا علی

  28. فطرس ملک می‌گوید:

    حضرت ماه:
    براى فردِ انسان، فرصت حج، فرصت ورود یک انسان در فضاى بیکرانه‏ى معنویت است؛ از لابه‏لاى زندگى معمولى خودمان با همه‏ى آلودگى‏هایش، با همه‏ى اشکالاتش، خودمان را بیرون می‌کشیم و به فضاى صفا و معنویت و تقرب الى‌اللَّه و ریاضت اختیارى می‌رویم. از اولى که وارد این مراسم می‌شوید، چیزهائى را که در زندگى متعارف معمولى مباح است، بر خودتان حرام می‌کنید؛ احرام. احرام، حرام کردن چیزهائى است بر خود که در زندگى متعارفِ معمولى رائج و مباح است، جائز است؛ و بسیارى از آن‌ها هم مایه‏ى غفلت است، بعضى هم مایه‏ى انحطاط است.

  29. فطرس ملک می‌گوید:

    حضرت ماه:
    همه‏ى وسائل تفاخر ظاهرى و مادى از ما گرفته می‌شود؛ اولش لباس. درجه و مقام و رتبه و لباس و لباس فاخر و همه‏ى این‌ها کنار می‌رود و همه در یک لباس قرار می‌گیرند. به آینه نگاه نکنید که یک جلوه‏اى از خودخواهى و خودشیفتگى است. بوى خوش استعمال نکنید که وسیله‏اى براى جلوه‏گرى است. از زیر آفتاب یا زیر باران نگریزید، زیر سقف نروید – در حال حرکت – که مظهر راحت‏طلبى و آسایش‏طلبى است. اگر از جائى عبور می‌کنید که بوى متعفنى دارد، بینى‏تان را نگیرید؛ و همین طور بقیه‏ى کارهاى احرام؛ حرام کردن بر خود چیزهائى را که مایه‏ى راحت و مایه‏ى شهوت نفس، شهوات جنسى محرَّم، در این مدت است؛ چه مایه‏ى تفاخر است، چه مایه‏ى تبعیض است. این‌ها همه برداشته می‌شود.

  30. فطرس ملک می‌گوید:

    حضرت ماه:
    بعد وارد فضاى بیت‏اللَّه و مسجدالحرام شدن و آن شکوه و عظمتى را که در عین سادگى و بى‏پیرایگى وجود دارد، با چشم، با دست، با همه‏ى وجود لمس کردن. عظمت، شکوه، منتها نه از نوع شکوه مادى و زر و زیورهاى مادى؛ از نوع دیگرى که براى انسان‌هاى معمولى قابل توصیف هم حتّى نیست. بعد وارد شدن در این سیل خروشان دوار، بر گرد یک مرکز حرکت کردن، آن هم با ذکر، با دعا، با گریه، با خشوع، با تکلم با خداى متعال. بعد سعى صفا و مروه همین جور است، وقوف عرفات و مشعر همین جور است، فرائض روزهاى منا همین جور است. این حج است.

  31. فطرس ملک می‌گوید:

    حضرت ماه:
    حج یک سفر تفریحى نیست، حج یک سفر معنوى است. سفر الى‏اللَّه است با جسم و جان؛ هر دو. سفر الى‏اللَّه براى اهل سلوک سفر جسمانى نیست، سفر قلبى و روحى است. اینجا براى همه‏ى ما مردم این سفر الى‏اللَّه با جسم و جان هر دو هست. حالا جسم را آن‌جا ببریم، دل را نبریم؛ این که نشد. یا خداى نکرده کسانى بر اثر تکرر این نعمت – که مکرر توفیق پیدا کردند حج مشرف بشوند، خانه‏ى خدا را ببینند، زیارت کنند – بتدریج حج براى این‌ها حالت بى‏تفاوتى و کم‏اهمیتى پیدا کند و دیگر آن انقلاب درون را نتوانند به خودشان تلقین کنند و در خودشان بیابند. این، چیز خوبى نیست.

  32. ناشناس می‌گوید:

    انشاء الله به سلامتی برید و برگردید البته اگه مثل آقای امیری با همکاری امریکا و عربستان و ایندفعه سران فتنه ایرانی سر از آمریکا در نیاورید

  33. 2091 می‌گوید:

    مارا دعا نکردی عیبی نداره،اما دعا برای فرج آقا امام زمان(عج ا…)،حضرت ماه و انقلاب اسلامی ایران یادت نره.نابودی دشمنان هم یادت نره.علی الخصوص فتنه گر اصلی که اگر به هلاکت برسه ایران گلستان میشه.در ضمن دعا کن یک عده که از روی نادانی فریب خوردند خدا باب فرجی براشون باز کنه.اگر چیزی یادم اومد باز برات کامنت میزارم.ممنون.

  34. انتظار زیباست می‌گوید:

    بله آقا خیلی از ما جلو تره، شبکه ۲ یه کلیپ از سخنرانی هاشون پخش می کرد. یه سیر تو صحبتای آقا از ۲۰ سال پیش تا الان ، چند سال پیش که بعضی از ما شاید داشتیم فقط حرص می خوردیم از اهالیه به اصطلاح اصلاح طلب آقا می گفتند:
    «ایرانی باید به جایگاهی از علم برسه که ۵۰ سال دیگه هرکسی بخواد به مدارجی از علم دست پیدا کنه مجبور باشه مجبور باشهههههههه که زبان فارسی یاد بگیره » و من چقدر دوست دارم که مثل حضرت ماه به زمین نگاه کنم به آسمان…
    التماس دعا شدیدا به حضرت رسول بگین دل ماهم براشون تنگه
    یا حبیب الله

  35. نازنین می‌گوید:

    راستی شما کجا ولیمه میدین برادر فکرشو کردین

    ببین شما که مهموناتونم زیاده احیانا از شهرستانم مهمون دارین دیگه

    زیادم خودتونو به زحمت نندازین این ستاره ها که من دیدم زیاد توقعی ندارن کنار میایم با هم

  36. ترنم می‌گوید:

    سلام.
    من سه روز رفتم اعتکاف دوباره شما کولاک کردین.
    انشالله سفرتون بخیر باشه.و حظّ معنوی کافی رو ببرید.
    التماس دعا!

  37. دیوونه داداشی می‌گوید:

    دلم گرفته داداشی ……..
    نمی تونم گریه کنم…
    شکنجه میشم از خودم…
    نمی تونم شکوه کنم…
    انگاری کوه غصه ها …
    رو سینه من اومده …
    آخ داره باورم میشه …
    خنده به ما نیومده …

    دلم گرفته داداشی ……..
    از خودمم خسته ترم …
    توی قطعه ای از بهشت!
    یه عمره که، در بدرم …

    دلم گرفته داداشی …….
    کفتر جلد شونتم ….
    من نمیگم دوست دارم!!
    فقط میگم ; “دیوونتم”

  38. شیخ معصومه می‌گوید:

    سلام.
    التماس دعا!

  39. فدایی حضرت ماه می‌گوید:

    سلام به شما داداش حسین خوبم
    نوشته بودید که مسافر دیار یارید ، نمی دونم این اولین سفرتون به سرزمین نور هست یا اینکه قبلاً هم به اونجا مشرف شدید ولی مطمئنم که وقتی برگشتید حتماً وهابی ها و آل سعود رو هم مثل سران فتنه از قلم نوازشتون بی نصیب نخواهید گذاشت .
    امسال شب ولادت حضرت علی (ع) خدا این سعادت رو نصیب من و مادرم کرد که توی مسجد الحرام باشیم .
    همیشه آرزو داشتم که شب میلاد مولا و سرورمون آقا امیرالمومنین (ع) کنار خونه خدا باشم . از طرفی دوست داشتم ببینم که اونجا و در زادگاه حضرت علی (ع) ، جشن میلاد رو حداقل به عنوان جشن میلاد یکی از خلفاشون چه جوری برگزار می کنند . اما متأسفانه اونجا به خاطر خفقانی که وهابی های کثیف و آل سعود ایجاد کرده بودند ، هیچ خبری از جشن نبود ، حتی شیعیانی که اونجا بودند جرأت گفتن یه یا علی و یا صلوات فرستادن رو نداشتند .
    اما آسمون اونجا با زمینش خیلی فرق داشت ، نمی دونید فرشته ها و ملائک چه جشنی بر پا کرده بودند ، به آسمون که نگاه می کردی چراغونی ملائک رو می دیدی . هیچ وقت ماه رو به اون زیبایی ندیده بودم . انگار می خواست همه کم و کاستی ها رو جبران کنه .
    من هم تونستم دور از چشم مأمورهای سعودی چندتایی عکس از آسمون کعبه بگیرم ، توی یکی از عکسها ماه دقیقاً بالای ناودان طلاست . نمی دونید چقدر این عکس قشنگه . کاش قطعه ۲۶ این امکان رو داشت که می تونستم این عکس و همین طور بقیه عکسهایی که از جاهای مختلف گرفتم رو برای دیدن بچه ها بذارم تا از دیدنشون لذت ببرند .

    التماس دعا

  40. رویـــا می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    یه سوال:
    شما شهید صابری (سه شهید: حسن صابری، عباس صابری و حسین صابری) رو می شناسید؟
    دو برادر از شهدای تفحص و یکی هم شهید دفاع مقدس.
    مادر بسیار مکرمه ای دارند. مثل فامیلی پسراشون صبورند و با خدا.
    ای کاش مصاحبه ای میشد باهاشون انجام بدید.

  41. امتداد سرخ می‌گوید:

    حالا که تا دیار تو ما را نمیبرند
    ما قلبمان شکست حرم را بیاورید
    ***

  42. سید می‌گوید:

    چه اول چه آخر دوست داریم داداش
    صبح بعد از نماز تو بقیع ما رو یادت نره
    بعد از غروب رو به گنبد سبز نبوی و پشت به قبله ما رو یادت نره
    اون حیاط با سقف چادری تو حرم پیغمبر که دور تا دورش اسم ائمه هم هست و اتفاقا علی و عباس و حسین رو کنار هم زده ما رو یادت نره
    از در بقیع حرم که وارد شدی اون راهرو کنار ضریح پیغمبر(سمت چپ ) و دم در خونه حضرت زهرا ما رو یادت نره
    کنار ستون حرس که علی از حریم پیغمبر پاسداری می کرد ما رو یادت نره
    تو سعی بین صفا و مروه موقع هروله ما رو یادت نره
    پشت بوم حرم رو به کعبه پشت حجر اسماعیل ما رو یادت نره
    دم نماز صبح تو غار حرا رو به حرم ما رو یادت نره
    سر جمع بگم خوش بحالت می دونم خودتم از یاد می بری ولی ما رو یادت نره

  43. 135 می‌گوید:

    سلام

    خدا پشت و پناهتان

    منتظر می مانیم آقای قدیانی

  44. معبر سایبری می‌گوید:

    شما اساسا سفرتان هم حکومتیست

  45. عشق فاطمه می‌گوید:

    سلام
    خوش به حالتون که راهی دیار یار هستید. نمی دونید چقدر عصبانیم و غصه دار که دیگه به ما دختر های مجرداجازه سفر به سرزمین وحی رو نمیدهند. آقای قدیانی شما رو به غربت مادرمون فاطمه زهرا قسم میدم که ما رو فراموش نکنید از دعای خیرتان. تا برگردید ما از جبهه محافظت می کنیم.

  46. ایمان می‌گوید:

    بسم الله
    سلام داداش حسین
    می دونم ستاره ها رو یادتون نمی ره ، برا همین یادآوری نمی کنم که دعا کنید .
    بعدشم یه چند وقتی بی خیال همه چیز بشید و فقط بچسبید به خدای کعبه . بازم التماس دعا . یاعلی

  47. اخراجی ها 3 می‌گوید:

    با سلام
    من تازه با این سایت آشنا شدم سایت بسیار جالب و خوبی است خسته نباشید
    التماس دعا …

  48. فاطمه می‌گوید:

    ما را به دعا کاش فراموش نسازند
    رندان سحر خیز که صاحب نظرانند

    شمام ما رو حلال کنین اگه حرفی زدیم که خاطرتون رو آزرد.
    سفرتون به خیر. خیلی التماس دعا.

    بنفسی انت خامنه ای

  49. رهگذر می‌گوید:

    سلام علیکم

    انشاا… به سلامتی و با خیر و برکات فراوان از دیار یار بازگردید.

    راستی اگر بخواهیم سئوال یا نظر خصوصی از شما بپرسیم چگونه ممکن است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    یا حق

  50. سلمان می‌گوید:

    سلام حسین آقا … داداش حسین !
    امیدوارم سفرت بی‌خطر باشه و به سلامت برگردی. همیشه از تو به عنوان یکی از رویش‌های ماه های اخیر یاد کردم که معتقدم یکی از بسیار نعمات و موهبت های سال هزار و سیصد و هشتاد و اشک بوده. ایام عزت مستدام. قلم و روان و جسمت همچنان ولایی باد
    .
    بنفسی انت یا امام خامنه ای

  51. عرفان می‌گوید:

    سلام داداش حسین . من هم این روزها سخت مشغولم و کمتر می تونم بیام این جا ولی یاد و نام و خاطرات این جا و بچه هاش هست که به من انگیزه و امید برای تلاش میده . داداش حسین از صلابتت و از محکم بودنت درس می گیرم و کیف می کنم . حرفی هست ؟

  52. عرفان می‌گوید:

    داداش کنار بیقع این مداحی کرمی رو که می گه :
    یه مدینه / یه بقیعه / یه امامی که حرم نداره / سینه زنها / کسی نیست تا /روی قبرش یه دونه شمع بزاره
    دل بی تاب دیگه شد آب که تو آفتاب نه سایه بونی داره / نه یه خادم نه یه زائر نه کنارش یه روضه خونی داره
    گوش بده . خیلی می چسبه

  53. عرفان می‌گوید:

    سلام من رو به پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم و ۴ تا امام غریبمون تو بقیع برسون . بگو خیلی دوسشون دارم . خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

  54. دیوونه داداشی می‌گوید:

    *خاطره ای از بهشت*

    بار اولی که می خواستم برم سر مزارش ، چون آدرس دقیق اونجا رو نداشتم ، خیلی سرگردون شدم ، شاید حدودأ “سه” ساعتی بود که من داشتم توی “قطعه ۲۶” دنبالش می گشتم ….
    دیگه داشتم از نفس می افتادم ، همه جا رو کاملأ گشته بودم ، اما پیداش نکردم ، انگار اصلأ نبود که نبود !!!
    واقعأ نا امید شده بودم از یافتن ، داشتم دیگه آخرین تقلاها رو می کردم که یکدفه ، چشمام پیرزنی رو دید که داشت به طرف من می اومد … در حالی که انگار از من و این طرز گشتنم خیلی تعجب کرده بود ، آروم آروم جلو اومد و ازم پرسید ; عزیزم ، داری دنبال قبر شهید می گردی ؟!
    وقتی با جواب مثبت من روبرو شد ، این بار با لحن دلسوزانه تری بهم گفت : آخه مادر جون ، اینجوری که دنبال شهید نمی گردن !! باید شهید رو صداش کنی ، خودش میاد !!
    بعد دوباره گفت : اسمشو با صدای بلند بگو ، پیداش می کنی …….!!
    روم نشد همون موقع صداش کنم ، وایسادم تا اون بره …. وقتی خوب دیدم کسی دور و برم نیست ، با صدای بلند ، ۲ بار صدایش کردم …..
    بعد بی اختیار به سمتی راه اوفتادم ….
    هنوز ، سه ، چهار قدمی بر نداشته بودم که درست جلوی پاهایم دیدم مزار “بابا اکبر” را …..

    “الله اکبر” “الله اکبر”
    زنده باد “پسر بابا اکبر”

  55. 135 می‌گوید:

    ای کاش قبل از رفتنتون کتاب رمانتون رو تموم می کردین !!

    ما توی این دو هفته باید ستاره های اسمون رو بشموریم !

  56. sara می‌گوید:

    سلام داداش خیلی خوشحالم که عازم خونه خدا هستی گرچه میدونم هر جا باشی دلت با خدای خونه است که تو فکه است
    وناراحتم از اینکه تا مدتی متن جدید تو قطعه نمی تونم ببینم . داداش مورچه ها رو هم با خودت می بری دیگه؟! چه شود سمفونی که تو حرم امن الهی خونده بشه

  57. sara می‌گوید:

    حضرت ماه:
    آنچه که مهم است، این است که ببینیم حج از ما چه مى‏طلبد. ما امروز حکومت اسلامى هستیم؛ ادعاى ما این است. ما معتقدیم که حج، جا و میدان ماست. این میدان، باعظمت است. معلوم است که عظمت این میدان، همان یکى، دو میلیون آدمى که آن‏جا هستند، نیست؛ بلکه کل دنیاى اسلام است؛ چون هر کدام به شهرها، کشورها و خانه‏هاى خودشان مى‏روند و خبرى از حج مى‏برند. پس، شما از اندونزى تا اروپا را زیر پوشش گرفته‏اید.

    مسلمانان همه در حج بودند و شما آن‏جا حضور داشتید. اگر شما در حج که هستید، بتوانید آن کارى را که «و تکونوا شهداء على النّاس» ایجاب مى‏کند، انجام بدهید، تمام دنیاى اسلام را زیر پوشش گرفته‏اید.

  58. سید علیرضا شاهنگیان می‌گوید:

    سلام داداش حسین ( حاج حسین ۲ هفته دیگه ) 🙂
    اول اینکه انشاء الله، حجکم مقبول و سعیکم مشکور . ( شما و همه همراهان )
    دوم اینکه انشاء الله ، بنده کمترین هم جزو ستارگان ماه باشم که مشمول دعاهای شما در مدینه منوره و مکه مکرمه قرار بگیرم .
    سوم اینکه انشاء الله رفتی بیت الله الحرام ، ببین به نظرت ارتفاع ناودان طلا چقدر است ؟ من که خودم مشرف شده بودم به نظرم حدود ۱۲ متر اومد . بقیه دوستان نظرات متفاوتی داشتند . ببینم نظر دادش حسین چقدر است 🙂
    چهارم اینکه انشاء الله به سلامتی که برگشتی ، لطف کن ، مصاحبه بقیه عزیزان را هم در اینجا بنویس . مصاحبه داداش حسین با دکتر عباسی و مهندس قاسمی و …. خوندن داره .
    خدا به همراهت حاج حسین . یکی از پر فروغ ترین ستارگان ماه

  59. دل آرام می‌گوید:

    سلام داداشی خیلی ناجور به شما ،اینجا،و قلمتون و…عادت کردیم.
    خیلیییییییییی التماس دعا برای ما بسیجی هایی که هنوز احرام نبستیم.
    خاصه در مدینه و در مکان غربت شیعه “بقیع”

    خدا پشت و پناهتون.

    یا حق

  60. مهدی می‌گوید:

    نمیدونم این روزها چرا راه به راه مسیرم میخوره به سایت شما. معتاد شدیم رفت!!!

  61. محمد می‌گوید:

    آقا سفر زیارتیه؟ التماس دعا

  62. حجت کفاشی می‌گوید:

    فقط اومدم بگم حلالم کنید.

    حلالم کنید اگر دیگه نتونستم ببینمتون و بدی هایی که در حقتون کردم و جبران کنم

    حلالم کنید اگر گاهی ندونسته از کنار احساسات قشنگتون گذشتم

    خلاصه که حلالم کنید من بنده غریب خدا رو خاک زمینم که می دونم یه روز برمیگردم پیش خودش.

    آرزوی من رسیدن به اون روزیه که سرم و بذارم تو دستای خدای نازنینم.

    اگه در طی کردن این مسیر ندونسته باعث رنجش شما شدم من و ببخشید و دعا کنید برام.

    شاید دوباره دیدنتون فقط آرزویی باشه که همیشه با من می مونه. پس فقط حلالم کنید.

    التماس دعا…..حجت
    بیاید پیش ما ……..

  63. سوره می‌گوید:

    سلام داداش.دعای خواهر کوچیکت یادت نره.من هم توی مشهد جشن تولدی برای شهید مسلم میگیرم.

  64. sara می‌گوید:

    می کشی آه و در چشم هایت
    می رمند آهوان دسته دسته
    در گلویت ترک می خورد بغض
    التماس دعا! دل شکسته!

    می کشی آه و از سینه ی تو
    بر می آید شهابی که ناگاه
    عرش را تند در می نوردد
    کهکشان کهکشان،هسته هسته

    می کنی روی بر آسمان و…
    جلوه گر می شود در وجودت
    “سدره” با آن قد بسته قامت
    “حور” با آن جمال خجسته

    آسمانی سراسر ستاره
    در نگاه تو سرگرم سوسوست
    آه!ای در قنوت ایستاده
    ماه در دست هایت نشسته

    پیش از آنی که باران بخواهی
    در نگاه تو باران گرفته است
    در تو یک آسمان، ابر، زخمی است
    در تو بغض ملائک شکسته…

    …التماس دعا!دلشکسته!
    دست های دعایت مریزاد!
    ناز شست تو ای دست خالی!
    ناز تاثیر دل های خسته

  65. سرباز ماه می‌گوید:

    التماس دعا
    کنار بقیع که ایستادی یاد ما هم باش

  66. دیوونه داداشی می‌گوید:

    کار دنیا رو ببین داداشی !

    تپش قلبم شده مثل تبلیغ پفیلا !!!

    یکی واسه من ، یکی واسه تو ….

  67. مجید می‌گوید:

    صبح رفته بودم گلزار شهدا که پدربزرگ و مادربزرگم را راهی کربلا کنم
    {در قزوین معمولا اتوبوسهای کربلا و مکه(فرودگاه تهران) از کنار گلزار راهی می شوند…}
    .
    .
    .
    عجیب بود!
    همان اتوبوسی که ما را پلرسال برد کربلای ایران

    امروز
    پدربزرگم و چند پدر شهید دیگر را
    برد به کربلای حسین ع!
    .
    .
    همون جا یاد مطالب شما افتادم!

  68. سیدعبدالله بی نشان می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    انشاءالله بری وسلامت برگردی مواظب باش سرویسهای اطلاعاتی آل سعود وآمریکا ندزدنت ببرنت ماساچست امریکا
    خلاصه اگر دزدیدنت اونجا قطعه ۲۶ را فراموش نکن
    تفعل به حافظ شیرازی :
    هرنکته ای که گفتم در وصف آن شمائل
    هرکو شنید گفتا لله درّقائل
    تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
    آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل
    حلّاج برسر دار این نکته خوش سراید
    از شافعی نپرسند امثال این مسائل
    گفتم که کی ببخشی برجان ناتوانم
    گفت آنزمان که نبود جان در میانه حائل
    دل داده ام بیاری شوخی کشی نگاری
    مرضیة السجایا محمودة الخصائل
    درعین گوشه گیری بودم چوچشم مستت
    واکنون شدم بمستان چون ابروی تو مائل
    از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم
    وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زائل
    ایدوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است
    یارب ببینم آن را در گردنت حمائل
    التماس دعا مارا یادت نره

  69. sara می‌گوید:

    دیشب که کتاب اسرار ال محمد رو می خوندم این حدیث رو دیدم که به نظرم اومد مناسب متن «سریش محصول نطفه ای ناپاک است» و حیفم اومد ننویسمش
    امیر مومنان امام علی (ع) در این زمینه از رسول خدا (ص) نقل می کند:
    خدا بهشت را بر هر فحاشی بی آبرو و کم شرمی که از آنچه بگوید و آنچه به او گفته می شود باکی نداردحرام کرده است زیرا اگر از شخص فحاش بازرسی کنی یا زنازاده است یا شیطان در نطفه ی پدرش شرکت داشته است.
    عرض شد ای رسول خدا (ص): در میان مرد مان شرکت شیطان هم هست. رسول خدا (ص) فرمود: آیا گفتار خداوند عزوجل را نخوانده ای که فرموده و شارکهم فی الاموال و الاولاد.

  70. یه دوست می‌گوید:

    سلام خوانندگان سایت تون و از دعا فراموش نکنید (مخصوصا من و )! دارم از فضولی میمیرم نمیشه این مصاحبه رو زودتر بذارید تو سایت

  71. apachi می‌گوید:

    التماس دعا
    یا حق
    همین و بس

  72. دوباره سلام
    ببین تو حاج حسین بشی خیلی جالب میشه ها
    اگه گفتی چرا؟
    چون اون وقت آدم تا بنویسه حاج حسین یاد اون خنده ………….. شهید خرازی میافته

  73. majid می‌گوید:

    از همه رفقا خواهش میکنم اسم داداش حسین بسیجیها را عوض نکنند.
    حاج حسین بسیجی ها یکتا کسی است که اسمش با اردوهای راهیان از قیل در دل ما حک شده….

  74. MaHmOoD ReZa می‌گوید:

    برادر عزیز و بزرگوار
    حسین آقای قدیانی
    سلام و وقت بخیر
    مدت زیادی بود که به وبتون سر نزده بودم
    ولی انصافا دقایقی رو که تو وبتون هستم
    جزء عمرم به حساب نمیاد
    خوشا به انصافتون که توی این دنیای وانفسا
    شهدا رو فراموش نکردین
    ستارگان خاکی که ما هیچوقت لیاقت درک شونو نداریم
    سفر حج هم ان شاءالله خوش بگذره و همرا به کسب بهره های معنوی باشه
    التماس دعا

  75. sara می‌گوید:

    امام باقر(ع) درباره آیه شریفه «ففروا الی الله انی لکم منه نذیر مبین » فرموده است: منظور از فرار بسوی خدا آن است که آهنگ حج کنید
    .
    امام باقر -علیه السلام- فرمود:
    هر کس به کعبه نگاه کند. تا وقتی به آن می نگرد مدام کار نیک برایش نوشته می شود و گناهش پاک می شود تا وقتی دیده از آن برگرداند.

    مام صادق -علیه السلام- فرمود:
    حج دوگونه است: حجی برای خدا و حجی برای خلق، هر کس برای خدا حج گزارد، پاداشش آنست که خدا که وی را به بهشت درآورد و هر کس برای مردم حج گزارد، پاداش وی روز قیامت برعهده مردم خواهد بود.

    مام علی -علیه السلام- فرمود:
    اگر دو رودخانه مواج از طلا و نقره داشته باشم هیچ چیز به کعبه اهدا نخواهم کرد، زیرا به پرده داران «ناشایست » می رسد نه به مساکین و مستمندان.

    امام باقر -علیه السلام- فرمود:
    کسی که قصد این خانه می کند اگر سه خصلت نداشته باشد، مورد اعتنا قرار نخواهد گرفت:
    ۱- ورعی که او را از گناهان بازدارد.
    ۲- بردباری که جلو خشمش را بگیرد.
    ۳- حسن معاشرت با همراهان.

  76. امیر خان می‌گوید:

    حسین جون تاریخ برگشتتو بگو میخوایم با بچه ها بیایم فرودگاه

  77. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    سلام به داداش حسین گلم
    داداش اگه بار اولته میری به دیار یار باید خودتو واسه شرایط اونجا آماده کنی .
    واسه اینکه حرم رسول الله رو تو اسارت ببینی! زنجیرهایی که دور تربتش کشیدن با جهل و عنادشون!
    واسه اینکه غربت بقیع رو ببینی و داغ تو دلت باشه و نتونی دم بزنی . نتونی داد بزنی اسم مادر رو.نتونی بپرسی چرا از دختر رسول الله هیچ نشونی نیست. خودتو آماده کن هر چی فریاد فرو خورده داری بازم نگه داری تو همون سینه
    پر درد. اونجا کسی که خریدار اونها باشه پیدا نمیکنی !خودت رو آماده کن تو سعی هی بگردی و بگی :گلی گم کرده ام
    میجویم او را! چشمهای من که لیاقت دیدن خورشید رو نداشت.انشاءالله شما از این فیض بی نصیب نمونی !
    من با یه دنیا امید و آرزو رفتم و با یه دنیا دلتنگی برگشتم. حریم الهی این روزگار خیلی چیزها کم داره ولی از همه مهمتر دستهای ذوالفقار گیر حضرت خورشیده!میدونم یادت نمیره اما …. تو اولین نگاهت به زادگاه علی (ع) فقط واسه تموم شدن غربت خورشید دعا کن!!!!!!
    یه عالمه التماس دعا. واسه جونها ،بسیجیا، واسه حضرت ماه، واسه دلای خواب ،واسه دلای بیدار ، واسه بیداری دلها، واسه آزادی بیت الله از دست وهابی ها،واسه اشکهای ما که بدرقه راهت ………….

  78. امین عارفی می‌گوید:

    به نام حی سبحان

    سلام
    به کعبه گفتم تو از خاکی، من از خاک
    چرا دور تو گردم؟
    ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی
    برو با دل بیا تا من بگردم

    حسین جان امیدوارم طوری بری تا کعبه به دور شما بگرده … انشاالله

    یا علی مددی

    انا مجنون‌الحسین یا ثارالله

  79. sara می‌گوید:

    امام صادق -علیه السلام- فرمود:
    خداوند تبارک و تعالی در پیرامون کعبه صدو بیست بخش رحمت دارد، شصت قسمت آن برای طواف کنندگان چهل قسمت برای نمازگزاران و بیست قسمت برای ناظران کعبه است.

    امام صادق -علیه السلام- فرمود:
    مستحب است که ۳۶۰ طواف به تعداد روزهای ایام سال بجای آوری، اگر نتوانستی هر قدر که ممکن شد طواف کن.

    امام باقر -علیه السلام- فرمود:
    یک نماز در مسجد الحرام از صد هزار نماز در مساجد دیگر برتر است.

  80. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    اینو یادم رفت بگم:
    مگر بروی دلارای یار ما ور نی یه هیچ وجه دگر کار بر نمی آید

  81. طهورا135 می‌گوید:

    سلام اقای قدیانی سفرتون بی خطر.من از بچگی از سفر واز بی خبری سفر بدم می اومد.قطعا منتظر دل نوشته هاتون بعد از سفر خواهم بود.

  82. sara می‌گوید:

    امام صادق -علیه السلام- درباره رمی جمرات فرمود:
    با هر سنگریزه ای که حاجی می زند یک گناه کبیره هلاکت بار از وی فرو می ریزد.

    ابراهیم بن محمود گوید:
    اما رضا -علیه السلام- را در حال وداع کعبه دیدم. وقتی می خواست از در مسجد بیرون رود. به سجده افتاد سپس برخاست و رو به کعبه کرد و گفت: خدایا! من با عقیده توحید «لا اله الا الله » بازمی گردم.

    امام صادق -علیه السلام- فرمود:(قابل توجه برادرای ستاره)
    هر کس با حاجی دیدار کند و با او مصافحه نماید گویا بر حجرالاسود دست کشیده است.

  83. ya zeinab می‌گوید:

    سلام میدونم اونجا که رفتید اونقدر در عظمتش ذوب میشید که بعید میدونم مثل من حقیر به خاطرتون بیاد! اما ملتمسانه ازتون میخوام وارد بقیع که شدید از طرف ما یه سلام به مادرمان بدید. یاعلی

  84. فطرس ملک می‌گوید:

    داداش حسین کنار بقیع به یاد ما باش

    شهید اونیه که سر در بدن نداره آقام رو زمینه ولی کفن نداره

    کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه اس ولی حرم نداره

  85. sara می‌گوید:

    داداش من میخوام شب آخر یه التماس دعای ویژه بگم تا یادتون بمونه انشاالله که تا یکشنبه عصر! هستید؟
    فعلا این احادیث هدیه و توشه راهتون باشه تا نوبت به التماس دعای منم برسه

    پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله- فرمود:
    هر کس قبر مرا زیارت کند شفاعت من برای او روا گردد. و هر کس پس از مرگ به زیارت من بیاید گویا در زندگی مرا دیدار کرده است.

  86. صادق می‌گوید:

    به به داداش امین چه عجب این طرفا؟!!!
    دیگه داشتیم حرفایی که بعضیا میزدن باور می‌کردیم.

  87. طهورا135 می‌گوید:

    راستی شما ۲۷ رجب اونجا تشریف دارید شب قبل از مبعث ۲۶ رجب برای عرض تبریک حرم رسول الله تشریف بردید برای بچه های قطعه ۲۶ دعا کنید.۲۶ رجب بچه های قطعه ۲۶

  88. # # سیم خاردار # # می‌گوید:

    سلام علیکم

    من که دلمو بغل کعبه جا گذاشتم

    نه که مکه گربه زیاد داره گربه دیدین یاد سیم خاردار بکنین مهتابی سبز جلو کعبه هم هست البته….

    واسه بچه های مذهبی هم دعا کنین که اینا برن دانشگاها رو پر کنن که الان یه سریا نیان واسه ما آدم شن خیلی مهمه ها

    راستی میتونین به نیت ستاره ها ۷ دور طواف کنین که بعدا هرکی ازتون پرسید بگین اره واسه تو هم طواف کردم….

    گربه ها یادتون نره:D

    التماس دعا یازهرا س

  89. امیر صادق می‌گوید:

    با سلام و تشکر فراوان برای متون زیبایتان . التماس دعا داریم در هنگا م احرام . موفق و سربلند باشید.

  90. محدثه می‌گوید:

    سلام
    ببخشید من چطور میتونم کتاب نه ده رو تهیه کنم…شهر ما مطمئنم که نداره!!!!

  91. طهورا135 می‌گوید:

    قطعه ۲۶٫ردیف ۱۶٫شماره۷۵٫ادرس جشن تولد جمعه ۱۸ تیر

  92. یک نفر می‌گوید:

    سلام
    التماس دعا
    شنیده ام که آل سعود در بین الحرمین گنبد سبز محمدی و بقیع شهدای دین، در هنگام عبور شیعیان محمد و علی و فاطمه، بازار شیطان را راه می اندازند تا ذهن زوار را از دعای در بقیع و با بقیع و الی بقیع و تمسک به بقیع برای دریافت حواله ورود به بهشت، دور و به خرید اجناسی که شاید آتش دوزخ را شعله ورتر می کند و دل داغ دار فاطمه و ام البنین را به درد می آورد، مشغول کند.
    مع الاسف در مورد برخی زوار نیز موفق شده اند. عمومیت ندارد ولی سیاهی این عمل این است که در نگاه شیطان، خنده موج می زند هرگاه زوار، بقیع را به کالای چینی می فروشد.
    اینها حتی خانه آغاز وحی را- که محمد(ص) به سختی به آنجا می رسید و دعا می کرد برای رفع سیاهی از شب دنیا و جبرئیل اهورایی در آنجا به ابرمرد دین گفت : بخوان… تا جواب بگیرد از الله – تبدیل کرده اند به محل سکونت میمون و خانه ای برای آزار و اذیت انسان هایی که هنوز به امید استشمام عطر وحی و نفس روح القدس و سلام محمد(ص)، سختی راه را برنفسشان هموار می کنند.

    همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد

  93. ستاد تبلیغاتی داداش حسین می‌گوید:

    بسمه تعالی
    ستاد تبلیغاتی داداش حسین بسیجی ها بدینوسیله از تمامی دوستان و آشنایان خواهشمند است ارسال پیام های خود را در طی ۲ هفته تشرف داداش حسین به عمره مفرده متوقف نمایند تا ایشان پس از رجعت به میهن اسلامی دچار زحمت جهت تایید نظرات نگردند

    پیشاپیش برای ۲ هفته بعد
    حاج حسین قدیانی بازگشت غرور آمیز و مسرت بخش شما را از زیارت مکه مکرمه و مدینه منوره گرامی می داریم حجکم مقبول

  94. عارفه می‌گوید:

    ســـــــــــــــلام
    آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر 🙂
    داداش التماس دعا

  95. فطرس ملک می‌گوید:

    گرد حرم دویده ام
    صفا و مروه دیده ام
    هیچ کجا برای من
    کرببلا نمی شود

  96. آواکس می‌گوید:

    سلام من تازه به این وبلاگ سرزدم وازمطالبش خیلی خوشم اومده واقعا ممنون البته باب آشنایی من با اینجا از وبلاگ میر حسین موسوی موجودی مضحک شروع شد
    این قضیه اول رسیدن چیه به ماهم بگید
    بابا اکبر کیه میشه لطفا معرفیش کنید

  97. دیوونه داداشی می‌گوید:

    یارب این نوگل خندان که سپردی بمنش
    می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
    گر چه از کوی وفا گشت بصد مرحله دور
    دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
    گر بسر منزل سلمی رسی ای باد صبا
    چشم دارم که سلامی برسانی ز منش
    به ادب نافه گشایی کن از آن زلف سیاه
    جای دلهای عزیز است بهم بر مزنش
    گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد
    محترم دار در آن طره عنبر شکنش
    در مقامی که بیاد لب او می نوشند
    سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش
    عرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت
    هر که این آب خورد رخت بدریا فکنش
    هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال
    سر ما و قدمش یا لب ما و دهنش
    شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
    آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش

  98. بی دل می‌گوید:

    سلام داداش…
    التماس دعا…خیلی استفاده کن داداش….اون دوهفته رو بی خیال همه شو….طوری برو که وقتی برگشتی حسرت استفاده نکردن از اونجا رو نخوری….من یه بار تجربه کردم این حسرتو ،خیلی سخته….در پناه حضرت زهرا انشاالله بریدو برگردید.

  99. فطرس ملک می‌گوید:

    باز کن بر روى من آغوش جان را اى بقیع

    تا ببینم دوست دارى میهمان را اى بقیع

    خاکى اما برتر از افلاک دارى جایگاه

    در تو مى‏بینم شکوهِ آسمان را اى بقیع

    پنج خورشیدِ جهان‎افروز در دامان تست

    کرده‏اى رشک فلک این خاکدان را اى بقیع

    مى‏رسیم از گرد ره با کوله بار اشک و آه

    بار ده این کاروانِ خسته جان را اى بقیع

    جز تو غم‏هاى على را هیچ کس باور نکرد

    مى‏کشى بر دوش خود بارى گران را اى بقیع

    باز گو با ما، مزار کعبه‎ی دل‎ها کجاست

    در کجا کردى نهان آن بى‏نشان را اى بقیع

    قطره‏اى، اما در آغوش تو دریا خفته است

    کرده‏اى پنهان تو موجى بیکران را اى بقیع

    چشم تو خون گرید و «پروانه» مى‏داند کجاست

    چشمه ‎ی جوشان این اشکِ روان را اى بقیع

  100. فطرس ملک می‌گوید:

    آیت‌الله صافی گلپایگانی

    خوش آن نسیم که مى آید از کنار بقیع

    خوشا هواى روان بخش و مُشکبار بقیع

    فرشتگان ز زمین مى برند سوى بهشت

    براى غالیه‌ی حوریان غبار بقیع

    اگر که طور تجلّى ز صدق مى طلبى

    بیا به گلشن روحانى دیار بقیع

    دریغ و درد که از ظلم دشمنان خدا

    خراب شد همه آثار بى شمار بقیع

    ایا که غیرت دین دارى و ولایت آل

    ببار خون، عوض اشک در کنار بقیع

    خراب کرد ستم، مشهد چهار امام

    کز آن شرف به سما یافت خاکسار بقیع

    نخست مرقد سبط نبى امام حسن

    بزرگ محور اعزاز و افتخار بقیع

    مزار حضرت سجاد، اسوه عبّاد

    امین اعظم حق، رکن استوار بقیع

    مزار حضرت باقر، عزیز پیغمبر

    که بر فزوده به اجلال و اشتهار بقیع

    مزار حضرت صادق رییس مذهب و دین

    جهان علم و عمل، نور کردگار بقیع

    قبور منهدم دیگر از تبار رسول

    فزوده است بر اوضاع رنج بار بقیع

    زظلم فرقه وهّابیان ناکس دون

    بیا ببین که خزان گشته نوبهار بقیع

    سعودیان عمیل یهود و صهیونیسم

    ز ظلم، هتک نمودند اعتبار بقیع

    قبور آل پیمبر، خراب و ویران است

    فرشتگان همگان اند سوگوار بقیع

    در این مصائب عظمى ولىّ عصر بوَد

    شکسته خاطر و محزون و داغدار بقیع

    کند ظهور و جهان پر کند ز دانش و داد

    زند به ریشه خصم ستم شعار بقیع

    قیام باید و مردانگىّ و همّت و عزم

    که بر طرف کند این وضع ناگوار بقیع

    وگرنه تا نشود قطع دست استعمار

    جهان شیعه بود زار و دل فکار بقیع

    حرامیان به حرم تا که حاکم اند روا ست

    که مسلمین همه باشند شرمسار بقیع

    سلام بى حد و بسیار بر پیمبر و آل

    درود وافر و بى انتها نثار بقیع

    ز یاد مرقد ویران اولیاى خدا

    همیشه «لطفى صافى» است بى قرار بقیع

  101. فطرس ملک می‌گوید:

    داداش حسین منتظریم تا برگردی

  102. خان باجی می‌گوید:

    سلام
    سفر بی خطر انشاالله . از پیاده رو برید .
    التماس دعا یه عالمه .
    آقای قدیانی از ته دل دعام کنید . اگر امسال من کربلا نرم تقصیر شماست .
    .
    در مورد اون سه نفری که گفتید اگر کاندید بشن من به هیچکدومشون رای نمی دم . از الان جزء تحریمی ها هستم.
    مملکت بی رئیس جمهور بشه شرف داره که یکی از این سه نفر کاندید بشن .
    شعر امین عارفی هم خیلی قشنگ بود .
    بازم التماس دعا

  103. sara می‌گوید:

    حضرت صادق (ع ) به ابن ابی یغفور فرمودند :
    در مسجد رسول خدا زیاد نماز بخوان ، که پیامبرخدا فرمودند : نماز در این مسجد برابر هزار نماز است در مساجد دیگر مگر مسجدالحرام که نماز در مسجد الحرام برابر هزار نماز در مسجد من است

    امام صادق (ع ) می فرماید :
    حاجیانی که بازمی گردند سه دسته اند : دسته ای از آتش آزاد می شوند، و دسته ای از گناهان خود خارج می گردند مانند روزی که از مادر متولد شده اند، و دسته سوم با مصونیت مال و عیال برمی گردند و این کمترین بهره ای است که عاید حاجی می شود

    پیامبر اکرم (ص ) می فرماید :
    در چهار موقع درهای آسمان گشوده و دعاها مستجاب می شود : هنگام تلاقی صفوف مبارزان در راه خدا، هنگام نزول باران ، هنگام اقامه نماز و هنگام دیدن کعبه معظمه

    داداش وقتی کعبه رو دیدی طلوع آفتابُ آرزو کن

  104. جاهد مجاهد می‌گوید:

    یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا امام حسن مجتبی (ع)

    سلام . حاج حسین . خیلی دلم هوائی شد . احساس کردم شما که داری میری ، این خودمم که دارم میرم . قلبم به تپش افتاد .
    خدا رو شاهد می گیرم که اشک توی چشمام حلقه زده . خیلی شنیدم که افراد می روند سفر عشق ولی تا امروز اینطور نشده بودم .
    نمیدونم چرا . شاید بخاطر احساس صمیمیتی است که من با شما دارم . هر چند شما مرا نمیشناسی . ولی برایم دعا کن . بیاد روز آخر سفر عشق در مدینه که از فرط اشک از کاروان جا ماندم .

    به امام حسن بگو عمار سلام رسوند . نه نمیخاد بگی . انقدر گناه کردم که می ترسم اسم منو ببری حال خودت هم گرفته بشه .
    اگر از قول همه قطعه ۲۶ی ها یک سلام دسته جمعی دادی به امام حسن ، منم قاطی همونها حساب کن .
    خداپشت و پناهت . میدونم این مزد ۸ماه جنگیدنته . خدا کنه برای ما سوغات بیاری .
    دعا کن برای ما .

    یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا امــــــــــــــــــــــــــــــــام حـــــــــــــــــــــــســــــــــــــــــــــن (ع)

  105. sara می‌گوید:

    امام صادق (ع ) می فرماید :
    حاجی تا هنگامی که به گناه آلوده نشده به نور و سیمای حج باقی خواهد ماند

    امیر المؤمنین علی (ع ) می فرماید :
    چهار تا از کاخهای بهشت در دنیاست : مسجد الحرام ، مسجد پیامبر، مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه

    ا ز رسول اکرم (ص ) روایت شده است که فرمودند :
    خدا حاجی را می آمرزد، و همچنین هر کسی را که حاجی برای او طلب آمرزش کند

  106. فهیمه می‌گوید:

    سلام داداش!
    یادت نره مارو دعا کنی ها.مواظب خودت باش.
    التماس دعا!

  107. آذرخش می‌گوید:

    داداش دو هفته که دق می کنیم ما آخه.
    یه فکری به حال کامنت ها نمی شه بکنی؟ اونجا کافی نتی چیزی نیست یه سر به قطعه۲۶ بزنی؟ 😀
    سفر بی خطر داداش.
    ایشالا به سلامتی برگردید و بهمون خبر بدید سمفونی مورچه ها تموم شده.

  108. sara می‌گوید:

    از روی باطن، گفته اند: مقام ابراهیم ایستادن گاه اوست در خلّت و آنکه قدم وی در راه خلّت چنان درست آمد که هر چه داشت همه در باخت، هم کل و هم جزء و هم غیر. کلّ نفس اوست. جزء فرزند او، غیر مال او، نفس به غیر آن داد و فرزند به قربان داد، و مال به مهمان داد.
    ;امروز که ماه من مرا مهمان است … بخشیدن جان و دل مرا پیمان است
    ;دل را خطری نیست، سخن در جان است … جان افشانم که روز جان افشان است
    گفتند: یا ابراهیم! دل از همه برگرفتی، چیست این که همه در باختی؟ گفت: آری! سلطان خلّت سلطانی قاهر است، جای خالی خواهد با کس نسازد. چون از نهاد و غیر خویش پاک بیرون شد، بر منشور خلّت وی این توقیع زدند که: «وَ اتَّخَذَ اللّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً» (نساء، ۱۲۵). با این همه منقبت و مرتبت نفیر می کرد و می گفت: «وَ اجْنُبْنی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ اْلأَصْنامَ» (ابراهیم، ۳۵). عزّت قرآن در نواختش بیفزود که: «وَ آتَیْناهُ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِی اْلآخِرَةِ لَمِنَ الصّالِحینَ» (نحل، ۱۲۲).
    و او می گفت: «وَ لا تُخْزِنی یَوْمَ یُبْعَثُونَ» (شعرا، ۸۷) اعتقادش در حق خویش به قهر بود. با خود جنگی برآورده بود که هیچ صلح نمی کرد.
    ;با خود ز پی تو جنگ ها دارم من … صدگونه ز عشق رنگ ها دارم من

  109. saghar می‌گوید:

    سلام داداشی ما توی این ۲ هفته می میریم از بی خبری !!!!!!!!!!!!داداش مراقب خودتون باشید. ان شاءالله حجتون مقبول حق باشه.

  110. sara می‌گوید:

    هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا … آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا
    .
    عمر بگذشت، ز تقصیر حذر باید کرد … به در کعبه اسلام گذر باید کرد
    .
    هر کسی را قبله ای است که آن کعبه اوست و توجه دل بدان جانب دارد: «وَ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها» (بقره: ۱۴۸). و عاشق صادق روی ارادت جز به جانب دوست نیارد و از هر جانب که نگرد جز او نبیند. «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ» (بقره: ۱۱۵).

  111. طهورا می‌گوید:

    سلام قولا من رب الرحیم
    داداش حسین ما را فراموش نکنی . در دعای نیمه شب ، خلوت با یار و اشکهای زلال ات دوستان جامانده از کاروان را دریاب و دعا کن به حقیقت اهل الله گردیم.
    یا علی

  112. سید احمد می‌گوید:

    داااااااااااااااااااااااااااااااااداااااااااااااااااااااااااااااااااااش…………………

    دلم تنگ میشه.
    قربونت برم خوش به سعادتت.
    ما رو که فراموش نمیکنی.

    داداش کنار مزار ام البنین دعامون کن.

    داداش حسین از همین الان دلم گرفت.
    دعا کن دوباره قسمت منم بشه.

    داداش حسین جانم ببین اشکامو…….

  113. مصطفی می‌گوید:

    خیلی باحالی التماس دعا خیلی زیاد

  114. سید احمد می‌گوید:

    جناب گمنام جناب عبدالله بی نشان؛

    یه خدای ناکرده بگید بد نمیشه ها.
    این چه حرفیه شما میزنید؟

    ازتون میخوام با کامنتاتون باعث ناراحتی بقیه بچه ها نشید.
    به جای این احتمالات ناراحت کننده، برای قبول شدن حج حسین آقا و سلامتیشون دعا کنید.
    🙁
    یه کم به فکر قلب ما هم باشید.

  115. # # سیم خاردار # # می‌گوید:

    قابل توجه ولایتی های بی ترمز و متعصب: مقام معظم رهبری:……..کج فهمی ومحدود نگری وتعصبهای بی معنا وجهالت در فهم ومعرفی دین از یک طرف،ولنگاری وروشنگریهای خیالی در مسائل دینی،بی اعتقادی به مبانی دینی وبی قیدی به ضوابط اسلامی هم از یک طرف،..به تعبیر شهید مطهری مثل دوتیغه قیچی است که با هم رشته دینداری جوان را می بُرند

  116. mhm8 می‌گوید:

    همه با هم برای نابودی بلا گفا
    یه سر بزن

  117. سید احمد می‌گوید:

    ببخشید گمنام نه؛
    ناشناس.

  118. زهرا رمضانپور می‌گوید:

    سلام. روز به خیر.
    خوش به حالتون. برای هزارمین بار هم می گم خوش به حالتون.خیلی برامون دعا کنید.
    سلام منو به خاتم الانبیا(صلوات الله علیه و آله) و ائمه بقیع و مادر حضرت ابوالفضل(علیه السّلام) برسونید(راستی، امسال روز تولّد من مصادف شده با روز میلاد دستگیر بی دست!) و سفارشم هم فراموش نشه!!!
    ناگفته نماند، این سفر معنوی پاداش مبارزات و روشنگریها و دفاع شما از حق در جنگ نرمه. امیدوارم پربار برگردید. توقّع زیادیه. مخصوصاً با مشغلۀ زیادی که دارید و وقتی از سفر برگردید چندین برابر می شه. ولی سوغاتی ما که سفرنامۀ دیار یاره فراموش نکنید. دیر و زودش رو هم قبول می کنیم، عیب نداره. فدای سرتون، ولی سوخت و سوزش رو نه!
    خیلی حرفا داشتم که بگم، ولی چون شما وقت خوندنشو ندارید از خیر گفتنش می گذرم!
    التماس دعا
    یا حق

  119. حسن می‌گوید:

    سلام
    ای دل دریایی ات کشتی نشینان را امید ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه
    آفتاب صورتت خورشید فردای همه ای دل دریایی ات کشتی نشینان را امید
    وی نگاه روشنت فانوس دریای همه ای بیان دلنشینت بارش باران نور

  120. sara می‌گوید:

    رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
    هرمردى که براى حج یاعمره از منزل خود بیرون رود، پس هر قدمى که برمى دارد و به زمین مى گذارد، گناهان از بدن او فرو مى ریزند، همان گونه که برگ از درخت.
    پس آن گاه که وارد مدینه شده و به وسیله سلام با من مصافحه کند، فرشتگان به وسیله سلام به او دست داده، مصافحه مى کنند. وآن گاه کهواردذوالحلیفه (مسجد شجره) گردیده و غسل کند، خداوند وى را از گناهان پاک گرداند.
    و آنگاه که دو جامه جدید احرام را بر تن کند،
    خداوند پاداش ها و حسنات جدید به او عنایت مى کند، و آن گاه که لبّیک اللّهم لبّیک گوید:
    خداوند عزّوجل به او پاسخ مى دهد:
    لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْک کلام و سخن تو را مى شنوم، و به تو ]با نظر عنایت [مى نگرم، و آن گاه که وارد مکه شده، طواف و سعى بین صفا و مروه را انجام دهد، خداوند خیرات و خوبى ها را پیوسته بر او نازل کند… .

  121. خودم می‌گوید:

    کروبی پس از ترک دانشگاه :من همیشه بصیرت داشته ام
    عاشقتم کروبی. هر روز ما رو خوشحال میکنی.
    http://www.jahannews.com/vdcirrazyt1ary2.cbct.html

  122. ساقی رضوان می‌گوید:

    سلام
    نمیدونم از این همه آدم که اینجا التماس دعا میگن چند نفرشونرو یادتون میمونه؟!؟!
    بیاید یه کاری کنید همه اسمارو یادداشت کنید و هم توی مدینه و هم توی مکه یک بار همه رو یاد کنید…تا حداقل دلمون خوش باشه که یه بار یاد همه بودید…

    وقتی خاستید توی روضه النبی کنار ستون توبه نماز بخونید یاد منم کنید…به حضرت زهرا بگید مادر دلم طاقت دوریتونو نداره…

    انشاءالله که به سلامت برید و برگردید و اعمالتون مقبول باشه…
    الهی که وقتی دور کعبه طواف میکنید بارون بگیره…

    التماس دعااااااااااااااااااااااااا

    یا علی…

  123. علی می‌گوید:

    با بی‌ادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک مسلمان اینطور حرف بزنی. هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید با بی‌ادبی مورد انتقاد قرار بدیم.

  124. 313th می‌گوید:

    سلام! چقدر خوشحال شدم که با آقای حسینیان درباره تجمع جلوی مجلس صحبت کردید. من اون سه شنبه و حتی چهارشنبه(که بعد فهمیدیم کنسل شده بود) اونجا بودم و آثار آفتاب سوختگیش تا چند روز رو صورتم بود و از درد پا خوابم نمیبرد.ظهر ۴شنبه که حرفهای آقا رو با اون چهره ناراحت و درهم گوش کردم دیوانه شدم. نه من که دوستان دیگرم هم. تا شب صبر کردم. حرفهای کامل آقا رو که گوش کردم، تقریبا مطمئن شدم با ما بود. تمام ۵شنبه گریه کردم که آقا رو از خودمون رنجوندیم! آخرش زنگ زدم دفتر آقا و خواستم از طرف من و دوستانم از آقا عذرخواهی کنن. هرچند اون آقای پشت خط نظر ما رو رد کرد و با تعجب پرسید:«چرا به خودتون گرفتید؟مگه کارتون نتیجه نداد؟ تا اونجا که ما میدونیم آقا از حرکتهای دانشجویی حمایت میکنه و…»ولی اینا دلمون رو فقط یه کم آروم کرد… ولی آیا واقعا نظر آقا چی بود؟

  125. 313th می‌گوید:

    آقای حسین قدیانی! من تا حالا ۷ جلد از نه ده خریدم و به دوستان دادم، باز هم میخرم و میدهم و میخرم و میدهم و … من از اینکه یک عده خدانشناس بیدین به خورشید و ماه و ستارگان شهید و شاهد این آسمان بدزبانی کردند، دلم به درد آمد و …
    ولی آقای قدیانی، من پی نخواندن وبلاگتان را به تنم مالیده ام، و با این آمادگی این مطلب را مینویسم. من کسی هستم که بهترین و عزیزترین و تنهاترین دوست و همراز خود را بخاطر این جریان منحوس از دست داده ام. من کسی هستم که بخاطر حضرت ماه زیر آفتابهای سوزان نمازجمعه ها نشسته ام. من کسی هستم که فحاشی ها و تهمت ها و تحقیرهای این جماعت نامسلمان را تحمل کرده ام، ولی… حسین آقا!… ما مؤمن به پیامبری هستیم که به عیادت آن نانجیبی رفت که بر سرشان شکنبه گوسفند میریخت. ما شیعه امام صادقی هستیم که وقتی کسی از بدگویی یکی از نزدیکان امام درباره حضرت به ایشان گفت، حضرت هدیه ای تهیه کرد و برای آن فرد بدگو فرستاد. ما پیرو امامی هستیم که حضرت ماه پیش ایشان از فردی گفت و کار اشتباهش، و حضرت امام به حضرت ماه فرمود:«همون! نمیشناسمش!» داداش حسین! میدونم دلت رو خون کردن، میدونم بی ادبانه ترین حرفها رو تو وبلاگ پاکت نوشتن و آلوده کردنش، میدونم دل ماه رو خون کردن و غیرت ستارگان ماه رو به جوش آوردن، ولی… ما تسلیم آن کتابی هستیم که گفت:«و إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما.» شاید چند روز دوری از این محیط مجازی که عده ای بیشرمانه در آن حاضر میشوند، کمی تسکین دردت باشد و آرام گیری! برای خوندن جوابم، حتما سر میزنم. ولی بعد از اون، اجازه اش با تو!

  126. ابوذر می‌گوید:

    سلام
    اگر شد کنار حرم یاد ما باش
    اگر شد کنار بقیع یاد ما باش
    اگر شد کنار حجریاد ما باش
    اگر شد کنار…………..
    التماس دعا

  127. سلام داداش جون
    امیدوارم اونا رو که برات نوشته بودم خونده باشی . به هر حال عزیزی به مولا … خیلی .
    راستی داداش
    این دو هفته خیلی زیاده ها .
    مومن فکر دل ما رو هم بکن . حالا نمیشه از همون جا یه به قول خودت چیزکی بنویسی .. که البته اون چیزکنوشت شما برا ما عالمی ارزش داره.
    میدونم انتظار زیادیه که بخوایم خلوت شما رو در اون محیط معنوی بهم بزنیم ولی فکرش واقعا آدم رو مسرور میکنه
    “دلنوشت حسین قدیانی از کنار بقیع”
    واااااای
    چه شود

  128. مهنا می‌گوید:

    سلام
    یاد بچه بسیجی ها رو از یاد نبرید دعاشون کنید…
    من هم از بلاگفا بریدم …
    منتظر یه دلنوشته از سفرتون میمونیم …

  129. عبدالله رفاهی می‌گوید:

    حسین جان اتماس دعاو ارزوی پیروزی وسلامتی رفیق های قدیمی رو فراموش نکنی

  130. آیدا می‌گوید:

    یاراحم العبرات…
    به مدینه که رسیدی سلام مارا به صاحب مدینه برسان……………..لطف بزرگیست.
    صاحب رجب پشت وپناهتان

  131. محمد می‌گوید:

    داداش من فردا کنکور دارم واسه من و بقیه کنکوریا دعا کن لطفا

  132. وارث می‌گوید:

    سلام
    من چند روزه که با دلنوشته (خون نوشته) های شما آشنا شدم.
    خیلی خوبه خیلی وقت بود دلم برای همچین کلامی تنگ شده بود. ان شاء الله که خدا زیر سایه آقا امام زمان حفظتون کنه.
    دارید میرید حج ما هم التماس دعای فرج داریم.

  133. آیه می‌گوید:

    ***سلام داداش حسین***

    یکی از نزدیکان دکتر میگفت: دعا کنید مهر مشایی از دل احمدی نژاد بیرون بره.

    منم دلم برای طلحه و زبیر سوخت که با سران فتنه مقایسه شدن.

  134. امید می‌گوید:

    سلام . داداش رفتی تو قبرستان بقیع به امام محمد باقر علیه السلام بگو امید رو جون به جونش کنن دست از شماها بر نمی داره . بگو خیلی سخته ولی داره به امید شما تحمل می کنه . بگو آقا یه نظر یه گوشه ی چشم یه اشاره ی ابروی شما هم واسه ی این امید بیچاره بسه . بگو ……………….. بگو خیلی می خوامت خیلی خیلی .

  135. سرباز ولایت می‌گوید:

    داداش حسین سلام
    روز میلاد مولای متقیان آقا امیر المومنین (ع) خداوند توفیق دادما بوشهریها با مقام معظم رهبری (مدظله العالی)دیدار کردیم ،جای شما در حسینیه امام خمینی (ره) سبز . چه حال و هوایی داشت آن روز به یاد ماندنی -پیروان ولایت ، برای دیدن آقا لحظه شماری می کردند -بالاخره لحظه دیدار فرا رسید در باز شد حضرت آقا وارد شدند همه از جا بر خاستند .پیروان ولایت شعارهای زیبایی سر دادند :(( علمدار ولایت = بوشهریها فدایت – ما همه سرباز توییم خامنه ای گوش به فرمان توایم خامنه ای و…)) بیش از نیم ساعت آقا صحبت کردند اما برای ما مثل یک چشم به هم زدن گذشت. همه نظر به سیمای آقا دوخته بودند تا سخنان آقا.
    پس از سختنرانی آقا راهی بهشت زهرا شدیم .پس از حضور در بهشت زهرا باتفاق یکی از دوستان دنبال قطعه ۲۶ گشتیم ، قطعه ۲۶ را پیدا کردیم دنبال گم شده ای می گشتیم . آقایی از ما پرسید: شاید دنبال قبر شهید پلارک می گردید. گفتم خیر چند بار سر قبر این شهید عزیز رفته ام . دنبال قبر شهید اکبر قدیانی می گردیم . او هم جای قبر بابا اکبرت بلد نبود که به ما نشان دهد. هرچه جستجو کردیم بی فایده بود .و ما شتاب داشتیم تا از کاروان عقب نمانیم . لذا دوستم گفت بیا همین جا یک حمد و سوره نثار روح این شهید عزیز کنیم و برویم . فاتحه ای نثارروح بابا اکبر و سایر شهدا کردیم برگشتیم. روح بابا اکبرت شاد التماس دعا خدا نگهدار شما

  136. نورالزهرا می‌گوید:

    سلام داداش التماس دعا.تو مدینه وقتی که رفتی روبروی ضریح پیامبر براشون یه اذان بگو آخه خیلی وقته اسم علی رو از ماذنه اون مسجد نشنیده. دلش برا اسم علی (ع) تنگ شده.من خوندم روبروی ماذنه بلال. خیلی صفا داره.
    دوم اینکه وقتی وارد صحن میشی روبروی گنبد خضراء به پیغمبر سلام میدی و به طرف بقیع به ائمه ولی برای سلام به خانم فاطمه زهرا(س) نمیدونی به کدوم سمت رو کنی. سرگردونیش عالمی داره.
    سلام ما رو به علی مظلوم مدینه برسون.
    بازم التماس دعا

  137. الهه می‌گوید:

    اللهم اید و احفظ امامنا و قائدنا الخامنه ای
    سلام و خد ا قوت
    التماس دعا برای خودم وبرای شفای دخترکم
    علی مدد

  138. samaneh می‌گوید:

    انشاء

    سلام علیکم و رحمه الله خدمت همه دوستان قطعه ۲۶
    از آنجا که چند روز پیش از دوستان خواسته بودم برای من وَ مادرم دست به دعا برداشته وَ برای رفع گرفتاری از کار ما به درگاه خداوند دعا بنمایند، وَ من مطمئن هستم که همگیِ دوستان دسته جمعی وَ گروهی نشسته وَ برای اینجانب و مادرم دعا نمودند، همانطور که بلا تشبیه، دسته جمعی نشسته وَ گریه کنان و ناله زنان برای فرج آقا امام زمان دعا میکنیم دوباره دقیقا مثل قوم یهود که وقتی خدا از دستشان عصبانی میشد یکهو وَ یکدفعه جمع شده وَ العفو العفو گویان از خدا طلب بخشش میکردند وَ خدا هم جمعشان را که میدید وَ توبه از صمیم قلبشان را ، میبخشیدشان وَ دوباره میشدند قوم برگزیده، اصلا فکر نکنید که ما مثل یهودیها دعا نمیکنیم ها وَ از دعا برای ظهور تنها به “وعجل فرجهم” آخر صلواتهایمان، آن هم از روی عادت بسنده میکنیم ها، نه اصلا.. خلاصه داشتم میگفتم .. چون میدانستم دوستان خیلی زیاد برای ما دعا کردند، گفتم از حال وَ روزمان بیخبرشان نگزارم خدای نکرده وَ در همینجا اعلام کنم که دعای همگی که دسته جمعی دعا کردند، نه اینکه آنها مستجاب الدعوه نیستند دیگرها ، نه.. مشکل از ماست که لیاقت اجابت شدن دعای آنها را، در حقمان نداشتیم..خلاصه اینکه مستجاب نگردیده وَ ما از دادگستری با دست خالی ای و دل شکسته ای و چشم گریانی خارج گردیدیم..
    وَمن خودم می دانم که خدا میخواست خدایی اَش را به رخ من بکشد وَ بگوید که من خیلی زورم زیاد است و دعای هرکس را بخواهم قبول میکنم وَ دعای هر کس را هم نخواهم قبول نمیکنم .. حرفی هست؟؟ و من که میدانستم که حرفی نیست هیچی نگفتم وَ تازه کلی به رسم پاچه خواری به قربان خداییِ خدایم هم رفتم.. دلتان هم بسوزد..
    تازه داداش حسین هم که یک بنده خداست و از آنجا که هرچه بنده به خدایش نزدیکتر باشد، صفات خدایی خدا بیش تَر تَر هم در او نمایان هست.. داداش حسین میتواند این مثنوی هفتاد منِ من را تائید نکند و بگوید دلم نخواست تائید کنم..حرفی هست؟؟ و تازه من کلی هم به رسم پاچه خواری از داداش حسین ممنون هم خواهم شد ..حرفی هست؟/
    القصه که ما دیروز رفتیم خدمت رئیس دادگستری قم برای عرض ادب وَ احترام وَ اینکه بگوئیم که ای آقا بر مسند عدالت نشسته ای وَ ظلم میکنی وَ این حرفها، که ایشان ما را به حضور پذیرفتند، البته بعد از اقامه نماز ظهر وَ عصر که البته از اوجب واجبات است ، ما هم با دلی پر امید به دفتر ایشان رفته وَ اظهار نمودیم که مادرِ بنده ی خدای ما بعد از اینکه پدر مهربانمان با سرعت به نزد پروردگار شتافتند ، دو بچه یکساله وَ سه ساله اش را به دندان کشیده وَ برای امرار معاش پیش خودش فکر کرده که مدرسه ای بزند .. البته آن زمان از هیچ دو شریکی خبری نبودها.. بعدن ها که من دیگر سه سالم نبود ، هی مامانم من را به تهران می آورد و بر میگرداند تا بالاخره به اش مجوز مدرسه بدهند وَ چون بنده فسقلی بوده وَ مامانم هی میخواست تُند تُند از این اداره به آن اداره برود ، خب تند تند راه میرفت در نتیجه من مثل بادبادکی در هوا معلق، هی از اینور به آنور پرواز میکردم تا مامانم مجوز مدرسه بگیرد تا ما از گرسنگی نمیریم، البته تذکر میدهم که آن زمان از هیچ دو شریکی خبری نبودها.. بعدن هی مامانم آمد وَ هی وام گرفت وَ هی اقساط وامها را پرداخت کرد وَ هی به زندگی ادامه دادیم تا از گرسنگی نمیریم وَ البته باز یادآوری میکنم که وقتی مامان هی قسط پرداخت میکرد آن زمان از هیچ دو شریکی خبری نبودها.. بعد مامانم کاری کرد که نه تنها ما از گرسنگی نمردیم بلکه کلی هم پولدار شدیم و البته آن دو تا بچه فسقلی اش هر دویشان شدند مهندس مملکت وَ برای خودشان کسی شدند وَ تازه مامانم کلی بچه مردم دیگر را هم دکتر وَ مهندس کرد وَ البته آن زمان از هیچ دو شریکی خبری نبودها.. بعد من هی به آقای رئیس دادگستری این حرفها را میزدم وَ او هم هی برای من در حالیکه داشت یک عالمه ورقه که نمیدانم چه بودند را هی امضا میکرد، هی سرش را تکان میداد و البته من فهمیدم که اگر به جای این حرفها برای او بازی برزیل وَ شیلی را تعریف میکردم یا یکی از متنهای داداش حسین را میخواندم ، آقای رئیس دادگستری باز هم هی برای من در حالیکه داشت برگه هایش را امضا میکرد، سرش را تکان میداد.. از بس که آقای خوبی بود.. بعدن من گفتم که ۳ تا از این قاضی های خودتان سه بار رای به نفع مامان من دادند وَ حالا این آقا قاضی آخریه یِیهو فهمیده که آن سه تا قاضیِ قبلی همگی ِ شان در جهل مرکب به سر میبردند و اصلن هم نمیفهمیدند و این یکی خیلی میفهمیده و ییهو رای به ضرر مامان من داده وَ چون این قاضی آخریه ، آقای ِ قاضیِ تجدید نظر بوده ، زیر ورقه اش مهر زده که “این رای قطعی است” وَ ما دیگر نمیتوانیم باز هم بدهیم یک قاضی دیگر تجدید نظر کند وَ این یعنی اینکه اونهمه که مامان ما زحمت کشید، یهو همه اش رفت در جیب دو شریکی که باز هم یاداوری میکنم تا قبل از این هیچ خبری ازِشان نبودها.. بعد یهو آقای رئیس دادگستری انگار یادش آمده باشد که یک بینوایی اینجا داشته گلی لگد میکرده، با تبختری که فقط مخصوص رئیس دادگستری قم است وَ اوریجینال هم هست گفت: “این رای قطعی است” بعد من هی گفتم آقا خب پس اینهمه زحمت مامان من چی شد پس؟ بعد دوباره آقای رئیس دادگستری اصلا یادش رفت من اونجا هستم وَ من بعد باز هی گفتم آقا بخدا هم سند به اسم مامان من است وَ هم من مثل یک بادبادک شاهدم که مامان تنهاییِ تنهایی مجوز مدرسه اش را گرفت وَ هیچ دو تا آقایی به او کمک نکردند وَ تازه مامان من پای آن ورقه را امضا نکرده است ها .. آنها از روی دست مامان من نگاه کرده اند وَ چون خیلی با استعداد بودند یک امضا مثل مالِ مامان من کشیده اندها، اما یهو بعد یادم آمد که آقای رئیس دادگستری یک عالمه ورقه دارد که باید امضایشان کند ، بعد دیگر هیچی نگفتم ..بعد چون من هیچی نگفتم سکوتی که ناگهان بر فضا حاکم شده بود ظاهرا باعث شد آقای رئیس دادگستری بفهمد که قبلا من داشته ام حرف میزد ه ام .. بعد گفت که “این رای قطعی است” بعد من که دلم خیلی شکسته بود ، یک بغض گنده در گلویم گیر کرده بود به آقای رئیس دادگستری گفتم که انشا الله که همسر شما هم بشود مثل مامان من ، بعد هی برای زندگیَش زحمت بکشد وَ یهو دو نفر بیایند زحمتش را بالا بکشند دقیقا مثل وقتی که من یک لیوان آب را سر میکشم بعد بیاید دادگاه بعد یه آقای رئیس دادگستری دیگر، چون آنموقع شما مرده اید دیگر وَ دیگر رئیس دادگستری قم نیستید، به مادر بچه هایتان بگوید که “این رای قطعی است” بعد من ببینم شما توی اون دنیا چه شکلی میشوید وَ از اتاق گنده اش آمدم بیرون.. البته من اصلن ها هم اهل نفرین کردن نیستم ها، فقط میخواستم آقای رئیس دادگستری بترسد وگرنه زودی به خدا گفتم که دروغ گفتم.. من اصولن اون آقایی که سوار میگ بود و دگمه ی موشک انداز میگش را یهو زد و موشک میگش یهو خورد توی هواپیمای بابای من هم نفرین نکردم چه برسد به آقای رئیس دادگستری قم که جوان است وَ جویای نام و حالا حالا ها میخواهد پله های ترقی را یکی یکی طی بکشد….
    القصه با یه بغض گنده توی گلویم در حالیکه هی اشک از چشمهایم پائین می آمد با سرعت به سمت گلزار ( همان بهشت زهرای قم که فقط شهید ها هستند) و جای همه ی تان خالی نمی دانید که چه کیفی داد.. تا حالا ، از وقتی که بابای من شکل سنگ شده بود و هی به من گفتن که این بابایت است اینطوری گلزار نرفته بودم.. دلتان یک عالمه بسوزد بد نیست.. بعد ناگهان پهن شدم وسط گلزار وَ هی بلند بلند گریه کردم وَ چون من قبلا ها یک دختر بچه بودم وَ الان با اینکه دختر بچه نیستم اما چون هنوز هم فکر میکنم دختر بچه هستم با اینکه فوق لیسانسم را هم گرفته ام، هی بلند بلند گریه کردم وَ چون همیشه به خاطر حیا و عفاف و وقار و …حفظ همه اینها کلی مودب سر خاک بابایم می نشستم وَ فاتحه میخواندم، دیروز کلی حال داد چون هیچ کس توی گلزار نبود و من تنهاییِ تنهایی اونجا بودم و روی زمین نشستم و با اینکه دمای هوای قم حدود ۶۰- ۷۰ درجه سانتی گراد میزد و از اون بدتر بابایم بود که کلی داغ تر هم بود یک ماچ محکم نثار بابایم کردم که خیلی بی سابقه بود و البته بابایم را بغل هم کردم اما هر کاری کردم نتوانستم دستهایم را پشت سرش ببرم که محکم تر بغلش کنم آخه دورش را با کلی بتن بسته اند.. و فقط شاید همان مورچه های داداش حسین که بابایم را خورده اند( که انشا ء الله کوفتشان بشود، میخواهم ببینم اگر یکی بابایشان را بخورد خوششان می آید یا نه؟؟) بتوانند از این بتنها رد بشوند.. اما هی خودم را زدم به آن راه وَ به روی خودم نیاوردم و وانمود کردم که مثلن بابایم را محکم بغل کرده ام، آخه من خیلی پررو ام.. خلاصه که کلی کیف داشت.. جای همه تان خالی..
    البته اصلن هم دلتان برای من نسوزد چون ما بچه شهیدها توی اینهمه سالی که باباهایمان را ندیده ایم ، از بس که بنیاد شهید برایمان زحمت کشیده است، پوستهایمان کلی کلفت شده است و همه گیِ مان برای خودمان یک پا کروکودیل شده ایم..
    تازه اش هم اصلن فکر نکنید که من از اینکه دعای دسته جمعی شما مستجاب نشد ناراحت هستم ها.. بعد از اینکه کلی خودم را برای بابایم و البته حضرت عباس و امام علی و امام زمان لوس کردم ، آخر من هم خب سه سالم بود خب و هی خودم را به این بهانه لوس کردم به خانه آمدم و کلی هم دلم شکسته بودها .. اما رفتم قرآن را باز کردم و دیدم که یکهو یک آیه ای نوشته که انگار برای من نوشته که ” و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات و بشّر الصابرین” بعد من هی با چشمهایی که از تعجب گنده شده بودند هی این آیه را از اول تا آخرش خواندم و کلی ذوق کردم و تازه اش هم کلی خجالت کشیدم که کلی گریه کرده بودم، تازه قبل این یکی آیه، یک آیه ی دیگر بود که نوشته بود که” ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون” بعد من خیلی بیشتر خجالت کشیدم چون فهمیدم که بابایم زنده بوده با اینکه سنگ بوده و من توی گلزار کلی بد و بیراه های زشت به اش گفتم و لپهایم کلی از خجالت قرمز شد ..
    من میدانم که کامنتهایی که خیلی طولانی میشود را هیچ کس (حتا خودم) نمیخواند.. بخاطر همین طولانی نوشتم که هیچ کس (حتا خودم)، هم نخواند.. تازه اش هم من الان اصلن هم ناراحت نیستم که دو نفر که اصلن هم شریک مامانم نبودند الان پنجاه و پنج درصد از مدرسه مامانم را دزدیده اند.. اصلن هم ناراحت نیستم که به جای بابای قاضیِ من یک قاضی بدجنس نشسته است ها.. تازه اش هم الان یک عالمه دوست دارم که دسته جمعی برایم دعا میکنندها..

    با اینکه خودم دو سه هفته دیگر به مکه میروم از داداش حسین میخواهم که همینجوری برای ما هم دعا کند .. تازه اش هم اگر دعا نکرد حرفی نیست لابد دلش نخواسته دیگر.. خودم که مکه رفتم کلی برای خودم دعا میکنم..

  139. سلمان می‌گوید:

    سلام داداش حسین ما ایشاالله بری با دست پر برگردی یا یه قدیانی بذاری اونجا یکی هم بیاری اینجا.ما رو هم اون آخرا دعا کن به قول یکی از دوستان اونجا وهابی با ریش بلند و بدون سیبیل دیدی به همراه چفیه قرمز یاد من باش و دعا کن.
    ***در ضمن انگشتر سبز رو هم ببر حرفها میزنه برات تو مدینه. در آخر هم خیال نکنی منت میذارم سرت بخاطر انگشتر سبز نه خیر افتخار می کنم به داداش حسین هدیه دادم و اونم دستش می کنه حرفی هست؟؟؟؟

  140. ندا می‌گوید:

    اگه بعد از طوفانی که مدینه به جون آدم میندازه آرامش مکه نبود چه میکردیم

  141. Montazer می‌گوید:

    به نام الله
    سلام داداش حسین
    انشاالله اواخر همین ماه مشرف میشوم حج (هر چند که میدانم لیاقتش را ندارم و خدابه من که نه به همه لطف بیش از اندازه دارد!)دلم پر میزند برای اولین نگاهم که به کعبه می افتد که میگویند در آن دعا مستجاب است میخواهم در آن لحظه فریاد بزنم:
    اللهم عجل لولیک الفرج وجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه
    داداش دعا که یادتون نمیره
    انشاءالله همیشه بسیجی حسینی باشید
    یا علی مددنا

  142. حسرت؟؟ می‌گوید:

    با سلام
    جواب اون دفعه ی منو که ندادید….
    شاید فکر کردید ارزش جواب دادن نداره!!؟؟؟ چه می دونم!!؟؟
    اما از کتابتون خوشم اومد…. کی چاپ میشه؟؟

  143. متین می‌گوید:

    حسین اقا خیلی التماس دعا تو امتحان سختی گرفتار شد

  144. chahane.blogfa.com می‌گوید:

    التماس دعا
    کتاب تان را تازه دیدم
    ای کاش شرایطی که درش هر مطلبی را می نوشتی، به نحوی در کتاب می آمد تا خواننده هایی که در جریان نیستند یا نخواهند بود، بدانند یا در آینده بفهمند به کجا می زدی.
    سری هم با ما بزن.

  145. f.haji می‌گوید:

    حجتون قبول باشه پیشا پیش ،راستی آدرس شهید مسلم رو ندادین ها!

  146. f.haji می‌گوید:

    آدرس شهید مسلم رو گرفتم ممنون

  147. جلال می‌گوید:

    وبلاگ من یک وبلاگ سیاسی بود که در ان کوچکترین توهینی به اشخاص نمیشد
    در اخرین مطلب ارسالی قبل از اینکه بلاگفا در ۸ تیر من را فیلتر بکند نقدی بر نامه هاشمی در باره ۷تیر نوشتم
    جالب است … در ان نامه به هاشمی اقای هاشمی گفتم تا ادب خود را برسانم نه حرمت نداشته هاشمی را
    در وبلاگم مطلبی چاپ کردم با این عنوان که اقای هاشمی به دل نگیر و در ان پالاگراف اخر حرف های هاشمی را که گفته بود (( مشفقانه‌ترین انتقادها را برنمی‌تابیم و نقشه‌های شوم دشمنان دوست‌نما را درنمی‌یابیم. نفاق را صداقت، توهین را صراحت، دروغ را درایت، تهمت را شجاعت و شعار را بصیرت می‌دانیم. ))
    را جواب دادم و گفتم اقای هاشمی نکند منظورت از این حرف ها با ما است با مایی که در زیر خیمه و لایت ماندیم و علی را تنها نگذاشتیم مگر کسی غیر از هاشمی در نماز جمعه روز قدس ان حرف ها را زد
    و وقتی در ۹ تیر خواستم به وبلاگم سر بزنم با حذف شدن وبلاگم توسط بلاگفا رو به رو شدم
    و به یاد مقاله شما در باره فیلتر شدن وبلاگ های ارزشی افتادم
    از جنجالی ترین پست های وبلاگ من میتوان به جوابیه نامه پنجم محمد نوری زاد اشاره کرد که در ان جواب نامه توهین امیز محمد نوری زاد به رهبر عزیز را دادم

    و چند کلمه با فارس …
    دلم میخواهد بفزم را بترکانم و گریه بکنم
    نفس کشیدن برایم سخت شده است در این فضای سایبری که اصلاحاتی ها سنگین ترین لابی ها را میکنند
    و به هیچ کس اجازه نمیدهند که حرف حق بزند … یا از رهبر دفاع بکند … و یا بر ان ها نقدی بنویسد
    به ما که با قلم خود از کشور و دینمان و انقلاب اسلامی مان دفاع میکنیم … شعبان بی مخ میگویند … مزدور میگویند … جیره خوار میگویند
    اما ما ناراحت نمیشویم زیرا سلاح ما قلم ما است و حتی از دادن جان خود هم باکی نداریم

    اما وقتی قلم ما را و دفتر ما را که عمر خود را بر روی نوشتن تک تک برگ های ان کرده ایم میگیرند و پاره پاره میکنند
    اینجا فضا هست اما اکسیژن نیست
    اینجا خدا هست اما دیانت نیست
    اینجا فحشا هست اما امر به معروف و نهی از منکر فضولی محسوب میشود
    اینجا رهبر تنها است و حامی رهبر مزدور است و باید قلمش را شکست
    اینجا حیات خلوت هاشمی … موسوی … جاسبی … و هر که حرف ضد آرمان های انقلاب و امام (ره) میزند هست
    اینجا همان جایی است که در جمهوری اسلامی بر سر در وبلاگ های ارزشی عکس مستهجن میزند و ان را تبلیغ خطاب میکند
    اینجا لابی اصلاحاتی ها است
    اینجا بلاگفا است
    نه نه نه ببخشید این جا قتلگاه وبلاگ من و قلم من و عمر من به جرم حمایت از رهبر است
    اینجا قتلگاه وبلاگ های ارزشی است
    سلام خدا بر خون پاک شهدا و امام شهدا
    ای امام زمان (عج) شاهد باش ما هر چه در توان داشتیم برای بالا بردن بصیرت مردم انجام دادیم و نفس ما را خفه کردند و قلم ما را شکستند
    اما هر چه در توان داریم را باز هم برای بالا بردن بصیرت مردم انجام میدهیم
    سلام من بر تمام بچه هایی که دست از قلم اتشین خود بر نداشتند و تا اخرین نفس جنگیدند
    و قسم خدا بر قلم و بر انچه در ان نهفته است
    نصر من الله و فتح قریب
    این را پلاک افتخاری میدانم که وبلاگم را به خاطر حرف های ارزشی شهید کردند
    باشد که ارزوی شهادت خود ما هم در رکاب امام زمان (عج) به زودی فرا خواهد رسید
    katzo.blogfa.com
    وبلاگ دانشجوی خط امام (ره) عضو وبلاگ های ثبت شده در طرح حماسه حضور

  148. فرزند خطه پاک شمال می‌گوید:

    سلام داداش
    می خواهم یه چیز بگم نمی دونم ناراحت میشی یا نه اما می گم.
    من جدیدا از بابام شنیدم که دختر جوان آقای لاریجانی سرطان داره و مثل اینکه اون همه امکانات هم نتونسته کاری براش بکنه درسته که آقای علی لاریجانی به خون ما بسیجی های با کارت و بی کارت تشنه است و همیشه از تریبون مجلس به ما متلک میگه اونم از نوع جانسوزش اما از اونجا که ما مثل ایشون نیستیم و سعی می کنیم مثل آقامون با سماحت باشیم خواهش می کنم کنار کعبه که رفتی براش دعا کن که خوب بشه چون فکر می کنم از دست دادن بچه برای هر کسی سخته حتی اگه لاریجانی باشه.
    امیدوارم ناراحت نشده باشی. یا علی

  149. 313th می‌گوید:

    ممنون که ازم نرنجیدی و نگفتی دیگه به وبالگت نیام! التماس دعا

  150. زهرا رمضانپور می‌گوید:

    با خامنه ای کسی نگردد گمراه
    او در شب فتنه می درخشد چون ماه
    در هر نفسم برای او می خوانم
    لا حول ولا قوّة الّا بالله
    *برای سلامتی امام خامنه ای(مدّظلّه العالی) صلوات.

  151. شلید یه طلبه می‌گوید:

    بسم الله النور النور
    سلام داداش حسین اولش بگم خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی التماس دعا به اندازه ستاره های حضرت ماه راستش از خوندن شماره۴ متنت ترسیدم و خیلی دلم لرزید راستی راستی ما باید منتظر کسی باشیم که در برابر ماه آسمان ولایت بایسته اما با این فرق که یه روزی غم رو از چهره حضرت خورشید و یا ماه زدوده بوده این جنس همون فتنه هایی که حاج آقا پناهیان گفت که باید منتظرش باشیم به قول شما این منافق ها که عددی نیستند کدوم غم رو زدودن وای از این غربال، تازه دارم معنیش رو فهمیدن که نه حس می کنم . بازم میگم به خاطر بابا اکبر مارو دعا کن

  152. عباس می‌گوید:

    سلام داداش حسین عزیزم.خوبی؟
    من همیشه تو وبتم وتمام متن هایت را با تمام وجود میخونم وتمام نظراتت را هم میخونم ومیخندم وگاه غصه میخورم.
    اما نمیتونم همیشه برات نظر بذارم.نمیدونم چرا اما نظر گذاشتنم نمیاد.مون ببخش اما بدون همیشه دعات میکنم وخیلی دوست دارم.وعاشقت هستم.عاشق رک گویی وشجاعتت و صبرت و….خیلی با مرامی.
    میدونم که تو هم دلت برام تنگ شده بود .اما همینکه برام دعا کنی از همه چی بهتره.ممنونتم

  153. غربت می‌گوید:

    سلام داداشی خوبی دلم برات تنگ شده ما رو که یادت نرفته سر اون مقاله حبس بودیم تازه اومدم ببخش دیگه نشد بیام نمایشگاه شرمنده ام

  154. م.طاهری(ظهور منجی نزدیک است) می‌گوید:

    لازم شد پیشاپیش هم معذرت خواهی کنم و هم حلالیت بطلبم از شما چون به هیچ وجه نمی تونیم مراعات کنیم و کمتر نظر بگذاریم! خیلی شرمنده! من یکی اگر نیام قطعه ۲۶و نظر نگذارم دق می کنم.همون چند روزی که به خاطر مشکل فنی نتونستیم بیاییم برامون کافی بود

    دیگه اینکه داداش حسینمونو سپردیم به خدا.انشاالله همیشه بهترین ها براتون رقم بخوره

  155. شاهده می‌گوید:

    هوالشهید
    سلام و عرض خسته نباشید
    انشاءالله به سلامتی برید و برگردید
    ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.
    التماس دعا
    یا علی

  156. مدیون شهیدان می‌گوید:

    سلام بر آنان که وظیفه ای زینبی بردوششان است

    گرچه با کپسول اکسیژن مجابت کرده‌اند / مادرت می‌گفت دکترها جوابت کرده‌اند / مرگ تدریجی است این دردی که داری می‌کشی / منتها با قرص‌های خواب، خوابت کرده‌اند / خواب می‌بینی که در «سردشتی» و «گیلان غرب» / خواب می‌بینی که بر آتش کبابت کرده‌اند

  157. bangejaras می‌گوید:

    ذکردل اهل جنون حا،سین،یا،نون
    ذکردل اهل جنون حا،سین،یا،نون
    ذکردل اهل جنون حا،سین،یا،نون
    ذکردل اهل جنون حا،سین،یا،نون
    ذکردل اهل جنون حا،سین،یا،نون
    ذکردل اهل جنون حا،سین،یا،نون
    التماس دعای عاقبت بخیری هممون……………………………………….
    التماس دعای شهادت به شرط عاقبت بخیری………………………………..

  158. آذرخش می‌گوید:

    سلام داداش
    ما اومدیم.
    شب همگی بخیر

  159. bangejaras می‌گوید:

    سلام نمی دونم چرا ازوقتی این متن آخررا خوندم یه غم عجیب وجودمو گرفت.
    به خودم میگم وای برتو نفس که مارو انقدرمشغول کردی که خدانمی طلبه بریم پابوس هیچ کدوم ازماهها.
    یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،یارقیه،

  160. تازه وارد می‌گوید:

    سلام وشب بخیر
    زبونم یاری نمیده که احساسام رو بیان کنم ولی تا حالانسبت به حاجی شدن هیچ کس این احساس خوب رو نداشتم. حس می کنم همه ما با شماییم.
    ۲هفته دوری خیلی خیلی سخته ولی ……… به شیرینی بعدش می ارزه!
    نفستون حق،قلمتون پرشور
    یا علی

  161. زهرا رمضانپور می‌گوید:

    سلام علیکم.
    دوستان، از همگی شما عاجزانه تقاضامندم برام دعا کنید کنکور سراسری(که شنبه دارم) قبول بشم، اونم رشتۀ دلخواه و یه شهر نزدیک(چه بهتر که تهران باشه!!) دیگه نمی خوام برم دانشگاه آزاد. پنج ترم و نیم پول بی زبون رو ریختم تو خیکشون و آخرم همون پول رو علیه خودمون استفاده کردن بسه!
    من برا مدرک و کار پیدا کردن درس نمی خونم که اگه اینطور بود همون کامپیوتر رو ادامه می دادم که هم بهم بگن مهندس و هم نونم تو روغن باشه! اهداف من از درس خوندن بالاتر از این حرفاست. برا همین قبولی تو کنکور برام مهمّه.
    دعا کنید.

  162. خادم الشهدا می‌گوید:

    داداش مثل همیشه توصیه هات رو سر ما جا داره. چشم. توصیه هاتم قشنگه. بازم چشم. اما تورو به همون مکان مقدسی راهی اونجایی مارو از دعای خیرت محرو نکن.از خدا بخواه واسه یه بار هم که شده یه زیارت امام حسین بریم اگه شد که با برو بچه های قطعه که چه بهتر. التماس دعای دوبل و ویژه.

  163. طاهره فتاحی می‌گوید:

    سلام غربت.واقعا زندان بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من تو رو خوب یادمه.از همه بیشتر پای ثابت قطعه ۲۶ بودی.اصلا ستون بودی…

  164. shiner می‌گوید:

    الهی که به سلامتی و دل خوشی بری و برگردی داداش.
    انشاالله دست پر تر از همیشه بیای و باز ما از وجود نازنینت انرژی بگیریم.
    پیشاپیش حجکم مقبول، سعیکم مشکور!
    التماس دعای shiner رو فراموش نکن تو رو خدا! خیلی به دعای گل بی خاری مثل شما نیاز دارم.

  165. بهاریه اسکندری می‌گوید:

    سلام اقای قدیانی امیدوارم اجازه بدید بهتون بگم داداش حسین..
    من تازه که نه چند وقتی است باشما اشنا شدم ولی جرات کامنت گزاشتم نداشتم اخه پیش همه خواهر ها و برادرای شما روسیاه ترینم……
    قابل نیستیم ولی برای من هم دعا کنید..
    یا علی
    {جانم فدای امام خامنه ای}

  166. هلیا می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی
    انشاالله سلامت برید و سلامت برگردید التماس دعا ما رو یادتون نره
    راستی کلی حسودیم شد به سید احمد خوش به حالش که این قدر شما تحویلش می گیرید

  167. آبجی می‌گوید:

    التماس دعای فرج

  168. 12221157 می‌گوید:

    سلام
    ازقرار معلوم اینجا خیلیا کفتر جلد حرم شدن ومن هنوزم که هنوزه . . .
    داداشی ته ته دعاهاتون من روسیاه رو یادتون نره که سخت محتاجم . . .

  169. komeil می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    انشاالله همیشه به زیارت
    به قول یکی از دوستام انشاالله سال پر زیارتی داشته باشین.مارو یادتون نره شدیدا محتاج دعاتونیم
    دوست دارم بروم سربه سرم نگذارید
    گریه ام را به حساب سفرم نگذارید
    دوست دارم که به پابوسی باران بروم
    آسمان گفته که پا روی پرم نگذارید
    چشمی آبی تر از آیینه گرفتارم کرد
    بس کنید این همه دل دور و برم نگذارید
    آخرین حرف من اینست زمینی نشوید
    فقط از حال زمین بی خبرم نگذارید
    التماس دعای شهادت

  170. رضا می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    جمعه شبه و ما هنوز منتظر مطلب جدیدت.
    داداش حسین: خیلی متاسفم. دیروز و امروز علی رغم قولی که به شما و بچه های روزنامه وطن امروز دادم نتوانستم برسم و مصاحبه را پیاده کنم. خیلی خیلی ببخشید و بدانید آنقدر کار تلنبار شده داشتم که نشد به قولم عمل کنم. اگر فرصتی دست داد تا فردا مصاحبه را پیاده می کنم و الا می ماند بعد از سفر.

  171. رضا می‌گوید:

    اختیار داری داداش عزیز ما.
    ما اگه چیزی هم میگیم نشون دهنده اوج وابستگی ما به شما و قطعه ۲۶ هست.
    اگر رفتی سفر یه وقتی اون ته تهش موند و کسی نبود و ما اومدیم تو ذهنت ما رو هم دعا کن.

  172. سعیدرضا فرزانه می‌گوید:

    سلام
    حداقل مجله رو به صورت اینترنتی در بیار
    یا اینکه اون مصاحبه ها و مقاله ها رو به مرور در وبلاگ قرار بدین
    حیفه که اون مصاحبه های ناب از دست بره مثلا مصاحبه با پسر شهید همت و ..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.