شهید شیرودی؛ پرنده ای که برنده بود!

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ شعری از برادر مهربانم محمد محمدی

دروغ نگفته باشم این شعر، بارانی کرد چشمم را… خیس خیس

چفیه بابااکبر بر دوش ستاره های حضرت ماه الحق که زیباتر است؛ حرفی هست؟! 

می کند هر شب از کتاب دلش/ آیه نازل، حسین قدیانی
تا حدودی عجیب، جا کرده/ بین هر دل، حسین قدیانی
نه ده را نوشت و فهمیدم/ هست فاضل، حسین قدیانی
کلماتی کنار هم چیده/ مثل پازل، حسین قدیانی
خبر آمد که بازداشت شده/ دل غافل! حسین قدیانی
آن طرف لشگری سیاهه نویس/ در مقابل، حسین قدیانی
زیر پرونده ی خواص زده/ مهر باطل، حسین قدیانی
در گلوی اهالی فتنه/ شد هلاهل، حسین قدیانی
پدرش شد شهید و حرفش را/ کرده کامل، حسین قدیانی

 عکس نامه سفر شمال

رفته بودم شمال، چند وقت پیش و دیدم نام این خیابان، بیش از عکس، مکث می طلبد

گمانم اینجا آستانه اشرفیه باشد؛ لشت نشاء… همان حوالی

 ای کاش من هم “پرنده” بودم… ای کاش من هم “برنده” بودم…

ماسوله در مه

نمایی دیگر از روستایی که حیاط خانه هایش، بام دیگر خانه هایش است

چقدر ایران اسلامی ما جاذبه دارد… جذبه دارد…

من این عکس را نگرفتم؛ سادگی این عکس، مرا گرفت

پنجره ای ساکت، حنجره ای آرام

وای! چقدر گلدان… چه بالکن قشنگی…

احترام به طبیعت، بخش مهمی از بندگی آدمی در برابر ذات ربوبی خداست

این نوشته را با دقت مضاعف بخوانید؛ آرام و شلوغ! بخوانید این وصیت نامه شهدا را

پرنده ای که برنده شد، شیرودی است

از طبیعت، زیباتر، بهشت است که زیر پای مادر شهید شیرودی است

برای سلامتی این شیرزن، صلوات

پدر شهید و شهید در یک قاب

تو ای دوست! دلت برای شهید سید مجتبی علمدار تنگ نشده است؟!

 پایه اید از این پس خواب شهدا را فقط و فقط در بیداری ببینیم؟!… یا حسین…

شهید

بشنو از نی…

اینجا قطعه ای از بهشت است؛ نه با قلم که با خون باید نوشت

به پایان آمد این دفتر … حکایت همچنان باقی است

نامت را کجا جا گذاشته ای؟!

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ ۲ طرح زیبا از سجاد، سرباز ماه

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. آذرخش می‌گوید:

    خودم اول…
    حسین قدیانی: خودت اول!

  2. سلاله 9 دی می‌گوید:

    سلام بر قطعه مقدس و معزز ۲۶
    ای کاش شیخ بی سوادم در زندان شاه به دست ساواک کشته می شد و یا همون اوایل انقلاب گروهکی می زد شهیدش میکرد .این جوری عاقبت به خیر می شد.

    اما نه اون وقت ما به کی میخندیدیم؟کی باعث انبساط خاطرمون می شد؟کی رییس ستاد انتخاباتی کی می شد که بعد بره به یکی دیگه رای بده؟ کی حریف آرای باطله می شد؟درکل خدمتتان عرض کنم خدا شیخ رو از ما نگیره.

  3. آذرخش می‌گوید:

    ایول.
    😀

  4. محمد محمد می‌گوید:

    خودم دوم

  5. سیداحمد می‌گوید:

    البته بر همگان روشنه که بنده بزرگواری میکنم و کنار میکشم تا بقیه هم لذت اول شدن را تجربه کنند!!!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی” برم؟

    ساعت ۲:۲۹ نیمه شب
    تعداد افراد آنلاین: ۲۱ نفر

    تا کور شود هر آنکه نتواند دید!
    اللم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

    داداش حسین عزیز بسیجیها فــــــــــــــــــدائی داری…

  7. سلاله 9 دی می‌گوید:

    من باید این نکته را خدمت خواهر عزیزم آذرخش متذکر شوم که من هم طبیعتا از آن جایی که علاقه ای به مطرح کردن نام خود ندارم گذاشتم ایشان اول شوند و گرنه شما نگاه کنید من چه کامنت بلندی فرستاده ام کلی هم رویش فکر کردم و گلوکز سوزانده ام باز دوم شدم و همه ی این ها نشان دهنده ی بزرگواری من است.

  8. سیداحمد می‌گوید:

    خصوصی

    میشه به اسم شهید علمدار “سید” اضافه کنی؟ بشه “سیدمجتبی علمدار”

    خیلی عالی شده عکسها و جمله ها،
    کیف میکنم.
    .

    عکسها و جملات اینطوری حال و هوای سایتو خیلی عالی میکنه.
    داداش حسین/ عمومی: چشم!

  9. سجاد می‌گوید:

    سلام
    میدونستید کروبی در لغت یعنی فرشته مقرب اللهی!!!!!!!!!!!!
    البته شیخ بی سواد ما کلا که عرض کنم مقرب درگاه شیطانیه!
    خدمت شما”سلاله۹دی” هم عرض کنم شهادت در راه نظام مقدس جمهوری اسلامی اخلاص و لیاقت میخواهد که ایشان یک اپسیلون هم بهره نبرده اند!!!!
    حیف نبود شیخ بی سواد کنار بقیه شهدا بود!
    “در ازای پاره گلی گه جبهه داده بود……….خونه خشتی سزای مادر شهید نبود”
    اما همین خونه خشتی با این صمیمیت صد شرف داره به ویلاهای “آقازاده ها” که از محبت خالیه.

    یا علی
    حسین قدیانی: البته قطعا سلاله منظورش همین بود که شما با زبان دیگری گفتی.

  10. سجاد می‌گوید:

    سلام
    ببخشید اگه ممکنه “بویی” آخر جمله رو حذف کنید!!!
    سیداحمد: چشم!

  11. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ممنون بابت این عکس ها و متن های قشنگ.
    آخرین عکس و جمله اش {مکتبی که شهادت دارد،اسارت ندارد}را خیلی پسندیدم.یک جورهایی همه چیزش برایم جالب و غیر منتظره بود مخصوصا گلی که پشت میله هاست.

  12. محمد محمدی می‌گوید:

    بسم الله

    می کند هر شب از کتاب دلش — آیه نازل ، حسین قدیانی
    تا حدودی عجیب ، جا کرده — بین هر دل ، حسین قدیانی
    نه ده را نوشت و فهمیدم — هست فاضل حسین قدیانی
    کلماتی کنار هم چیده — مثل پازل ، حسین قدیانی
    خبر آمد که بازداشت شده — دل غافل ! حسین قدیانی
    آن طرف لشگری سیاهه نویس — در مقابل ، حسین قدیانی
    زیر پرونده ی خواص زده — مهر باطل ، حسین قدیانی
    در گلوی اهالی فتنه — شد هلاهل ، حسین قدیانی
    پدرش شد شهید و حرفش را ، کرده کامل ، حسین قدیانی

    سلام داداش حسین
    خسته نباشی
    چند بار دیدمت و صحبت کردیم
    ولی فکر نکنم به اسم بشناسی داداش
    من هم همین طوری دوست دارم
    موفق باشی ان شا الله
    خدا پدرت بیامرزه

  13. سجاد می‌گوید:

    راستی حاجی در مورد این بند ” پایه اید از این پس خواب شهدا را فقط و فقط در بیداری ببینیم؟!… یا حسین…” هر چی فکر کردم به جایی نرسیدم! میشه واضح تر بگی؟
    امسال من صفایی به دیوارهای اتاقم دادم و از عکس شهدا پرشون کردم! البته از بین اونها فقط دوتاشون تحویلم میگیرن! یکی حاج حسین خرازی و اون یکی شهید بروجردی.
    اگه راه بلدی یا علی

  14. سیدمحسن می‌گوید:

    سلام آقا حسین شهید کروبی کجا این کروبی کجا

  15. سیداحمد می‌گوید:

    جناب “محمد محمدی” صمیمیانه ازتون ممنونم.
    واقعا عالی بود.

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  16. مهدی می‌گوید:

    sسلام داداش حسین خیلی گلی راستی یه پلاگین شماره صفحات برا وبت بذار که ما بتونیم صفحات قبلی رو هم بخونیم آخه شاید دیر به دیر بیام اینجا سر بزنیم .
    عشق من سید علی خامنه ای

  17. سجاد می‌گوید:

    حرفی نیست – حرف نداره!!!!
    شعر هم حرف نداشت.حرفی هست؟؟!!!!

    یا علی مددی

  18. هوشنگ از امریکا می‌گوید:

    سادگی عکس بهانه این چند کلمه فی البداهه شد .
    خواهی که در قیامت بر تو ساده بگیرند ، پس :
    با خدا صاف و ساده باش ولی در برابر دشمنان خدا سادگی نکن
    در دوستی با دوستان خدا ساده بگیر ولی بر نفس خودت تا میتوانی سخت بگیر
    در ابراز ارادت به سید علی راحت باش ولی دشمنانش را راحت نگذار
    و دست آخر حداقل مثل حاج حسین قدیانی باش

  19. sسلام علیکم برادر بزرگه عزیز بچه بسیجی ها
    و اما بعد
    همه ی نوشته هایت یک طرف این شما ل نوشته هایت یک طرف
    یعنی میدانی آدم … بگذریم یاد کودکی می اندازد و خاطرات همبازی هایی که پرنده شده اند. بماند
    راستی هر وقت باز هم از دست خرس گنه ای عصبانی شدی ، ندایی بده خودم بیایم یک تنه سیبل تمام بد و بیرا ه هایی که دلت را خنک می کند بشوم اگر آرام می شوی . بالا خره آدم از حسین بابا اکبر بد و بیراه بشنود شیرین تر ایست که از بالاترین شاه اکبر تمجید
    و اما بعد تر یک روز کروبی ریس بنیاد شهید بود ، دل کسی را شکسته بود که ماجرایش شنیدینی است. آتش دامن ما را گرفت. پریشب هم خرس گنده دل شما را شکسته بود بازهم آتشش دامن ما را گرفت چه حکمتی دارد خدا می داند.آن ما جرای کروبی هم طلبتان به وقتش می گویم.
    رفتید بهشت زهرا به بابا اکبر سلام برسانید.
    حسین قدیانی: این راس فتنه را کنار “آقا” دیدم، ریختم به هم! شما عفو کنید!

  20. ببین به جان خودم غلط های تایپی تقصیر من نیست سیستم من آنچه می نویسم تا ارسال نکنم نشان نمی دهد. ببخشید

  21. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    آنقدر نام حسین بر لب خود زمزمه کردم، که لبم سوخت…
    از این عطش ولی توبه نکردم!

    سلام بر حسین*

  22. طیهور می‌گوید:

    شهیدان بی خبران عین خبرند.

    شهیدان جلیس حقّند و انیس رب .

  23. fihv می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی …آقای قدیانی درددل گوش میکنید ..شایدم انتقاد … حرفهایی که تو ذهنه …آقای قدیانی یکی از نوشته های شما داخل وب آقای لاریجانیست …من برای شما اونجا کامنت گذاشتم … آقای لاریجانی پاک کردند گفتند برید تو وب خودشون حرف بزنید …وب شما تا چند روز پیش جزو پیوندهاشون نبود اما امروز دیدم که شما رو پیوند کردند …آقای قدیانی من از آقای لاریجانی راهنمایی خواستم گفتم شما جای من باشید چه راهی رو میرید وقتی هرجا هرگوشه یه چیزی میبینی تناقض ها رو میبینی …. وکلی سئوالات که همه ی اونها شاید تناقض هم داره پرسیدم …دلیل تناقض بین سئوالاتمم اینه که نمیدونم ومیخوام بدونم .. اما خیلی سریع در برابر حرفها ی من جبهه گیری کردند با اینکه خودشون میگن من جبهه نگرفتم ..ولی ترجیح میدم حرفی نزنم .. آقای قدیانی .. من به ایشون گفتم اهل هیچ چیزی نیستم .. حتی اتفاقاتی که برام پیش اومده بود وباعث شده به قانون واین موارد شکاک بشم رو گفتم .. اهل ماهواره واز این دست حتی تلویزیونم نیستم … چیزایی رو که با چشمام میبینم رو میگم همین ..به ایشون گفتم ضد ولایت نیستم اما آرزوی من به عنوان یه جوان اینه که رهبرم بیاد و صراحتا بگه برای جوون امروزی منافق رو با مخالف .. اسم ببره مثل امام به قول آقای لاریجانی بعد از ۱۸ ماه ….چرا سکوته .. چرا ؟آقای لاریجانی میگه تو باید تا الان فهمیده باشی کی خوبه کی بده … چطوری آخه ؟وقتی میگم من هنوز هاج و واجم .. نمیدونم کی به کیه ؟کی راست میگه کی دروغ .. کدوم راهو برم ….چرا منتقد رو مخاصم میخونیم ..آیا نباید نقد رو گوش کرد وسعه صدر داشت .. باید به زور واجبار به دیگران نظر خودمون رو تحمیل کنیم .. من به آقای لاریجانی گفتم چرا جوون ۱۵ تا ۳۰ این مملکت رو میگرند ..جوونی که تحت تاثیر حرف قرار گرفته رو انگ محارب ومنافق بهش میزنند .. بیاند اصلیها رو بگیرند تا این همه جوون کتک نخورن.. کشته نشن …بیاند سران فتنه رو علنی محاکمه کنند .. نه جوونهای این مملکتو .. بعدم اجازه بدن انتقاد بشه .. اینکه تو هر مملکتی هست انتقاد این که بد نیست.. نه آشوب .من انتقاد کردم از چیزای که تو راهپیمایی دیدم .. انتقاد رو چرا با منافقین وحرفهای اونا یکی کردند نمیدونم ..این سران فتنه این سه تا وقتی پیام ندن … دعوت نامه نفرستند اون خارجی ..اون رقاصه ی از مملکت فرار کرده هیچوقت نمیتونه اینجا آشوب به پا کنه .. حالا من منافقم … حالا حرفهام باید پاک بشه ….حالا چون من طرف جوونهای این مملکتم دلسوزی میکنم برای اینا جزو آشوب گر حساب میشم ..بابا هی محکوم میکنند مگه گرفتنه اینا چقد کار داره … بگیرنشون نزارند جوونها به دام بیوفتند .. نزارند هی راه بیراهه باز تر بشه …من وقتی توکلاسم بچه ها میگن یا حرف نزنید یا مسیرتون رو پیدا کنید بعد حرف بزنید خیلی ها میگن حق وباطل مشخص نیست .. چرا چون اجازه نمیدن .. خیلی دوست دارم اینا رو علنی محاکمه کنند . خیلی تهمت شنیدم به خاطر حرفهای ذهنم وچیزاهایی که دیدم ….شاید شما هم بخواهی همین جوری بهم بگید …. شاید از نظر شما منم منافقم … حتما .. نمیدونم ….قضاوت عجولانه نمیکنم ….آقای قددیانی یعنی شما به گفته ی آقای لاریجانی که گفتند برید سئوالتتون رو از آقای قدیانی بزرگ بپرسید .. انقد ترسناک هستید که من بترسم … تو زندگیم یاد گرفتم فقط از خدا بترسم …فکر نکنم شما ها که دم از شهدا میزنید انقدم ترسناک باشید ……..ایکاش عرصه ی سئوال وپرسش رو برای ماها که میخواهیم بدونیم باز میکردید .. نه تا چهار تا سئوال رو با لطیفه وانگ منافق زدن خراب کنید … ازروزی که این برخورد رو دیدم حس میکنم دیگه خموش باشم و دنبال حقیقت باشم …..اگر بهش دست پیدا کردم که فبها وگرنه… خوبه آدم خودشو پشت نقاب دین قایم نکن …. حق وباطل وبشناسه .. تا فردا روزی که مرد شرمنده ی خون شهدا ء نباشه سخنرانیه طولانی بود …اگر خواستید بهم بگید منافق خواهش میکنم در برابر حرفهام سکوت کنید …چون یه منافق ارزش جواب دادن نداره ..راستی من جزو همون بچه های شهرری هستم … یاعلی
    حسین قدیانی: برادر یا خواهر محترم!
    شک و شبهه در ذهن من هم هست؛ خیلی بیشتر از ذهن شما! اما شک و شبهه و انتقاد و سئوال و اعتراض، یک چیز است و بر اساس فراخوان کاخ سفید به خیابان آمدن، یک چیز دیگر. من هم معتقدم باید اصل کاری ها را گرفت، تا این همه جوان کتک نخورند، اما من خود کتک خورده این راهم! منتقد را نباید منافق خواند، ولی نفاق با نقد فرق دارد. نفاق یعنی روزی “الله اکبر” و روز دیگر “آشوب عاشورا”. نفاق یعنی روزی “نه غزه نه لبنان، و روز دیگر حمایت صوری از مردم مصر. پس منافق را هم نباید منتقد فرض کرد. در هر صورت، شما محترمی برای من! فکر کنم باید بس کنم!

  24. سلام مجدد
    یکی از بچه های شاهد می گفت: کاری کردم که وقتی تو بهشت شهدا جمع می شن ، بابام سرشو بالا میگیره و با افتخار میگه: بچه ها این علی منه ها
    هر بار یک متن تازه می نویسی یاد این حرف علی می افتم و اینکه جای بابا حسین علی، بابا اکبر میگه : بچه ها این حسین منه ها
    حسین قدیانی: سلام عشقستان اسماعیل!
    به شما یک عذرخواهی بزرگ بدهکارم از نوع عمومی! می بخشید که؟!… از اینکه باز هم نام تان را در قطعه ۲۶ دیدم، مسرورم. به هر حال توقع من از قدیمی های قطعه ۲۶ بیشتر است. از لطف تان به کتاب “نه ده” ممنون. من این کتاب را از روی دل نورانی شما ستاره های حضرت ماه نوشته ام. اگر خوب است، خوبی از آرزوها و آمال و آلام خود شماست. دیر به دیر اینجا می آیی، دلم می گیرد!

  25. غزاله می‌گوید:

    وبلاگتون ناب و بی نظیره “آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند”

  26. طاهره فتاحی می‌گوید:

    سلام علیکم.
    الان یک ساعت و نیمه که توی سایت دانشکده مون هستم.
    تازه یک ربع دیگه هم باید باشم 🙁 حوصله مبارکمان سر رفته. هیـــــــــچ کس هم که نمیاد تو قطعه متن جدیدی بذاره. کامنتی تایید کنه. هــــــــــــــــــــــــــــــی. امان. هــــــــــــــــــــی…

  27. خان باجی می‌گوید:

    سلام علیکم
    عکس ها بسیار زیباست . و عکس آخر دلمان را لرزاند .
    خاک پای همه مادران شهید هم ، هستم .
    یاعلی

  28. جانم فدای رهبرم می‌گوید:

    سلام داداش
    شما یا همسرتون اصالتا گیلانی هستید؟
    یا فامیل دارید اینجا؟
    خیلی دوست داریم میایید اینور درخدمتتون باشیم.
    فدای شما
    حسین قدیانی: من اصالتا ترک و همسرم اصالتا گیلانی است، اما اصل و نسب ما هم مثل شما برمی گردد به خاک کربلا.

  29. 313 می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت
    قلمتون همیشه حق
    شهادت نصیبتون

  30. رائح می‌گوید:

    سلام
    من پایه‌ام ولی کجاست هم‌راهی و نیست یاوری که در بزم و جشن نرم جنگ شمشیر به دست گیرد و در راه آقام بجنگد؟!
    یه نفر گفت: بی‌خیال! هم‌این که آقامون هست بسه! داشت دلم قرص می شد. که یاد ۲۹ خرداد افتادم و کاش نمی افتادم!!!

  31. محمد محمد می‌گوید:

    باید از خویش بپرسیم چرا حجت حق
    خیمه را امن تر از خانه ی ما می داند؟!!!!!

  32. سرباز ولایت می‌گوید:

    سلام ………..

    بنفسی انت یا خامنه ای

  33. فدایی حضرت ماه می‌گوید:

    سلام و درود خدا بر شهید والامقام اکبر شیرودی
    سلام و درود خدا بر شهید بزرگوار اکبر قدیانی

  34. وصال می‌گوید:

    سلام
    حال و هوایمان راهوایی کردی
    قشنگ بود خیلی

  35. علیرضا محمدی می‌گوید:

    سلام حسین آقا
    ما شما رو خیلی دوست داریم و دوست داشتنمان هم بیخودی نیست با خود است حرفی است؟
    ما نوشتن و قلم زدن را ازز شما فرزند شهید عزیز آقا اکبر قدیانی یاد گرفتیم
    ما ممیدانیم شما را در سه راهی جمهوری و نه در سه راهی شهادت جانباز کردند
    ممن میدانم شما را با گاز اشک آور که اشک بچه های فلسطینی را درمی آور شیمیایی کردند میدانم شما سردرد د دارید و به اندازه ی یک دو ریالی سرتان را سوراخ کرده اند
    میدانم ÷ارسال از سر مادر عزیزتر از جانتان برداشتند آن خداجویان بی حیا که بویی از حیوانیت نبرده اند
    لکن سخن من با داداش بزرگم آقا حسین قدیانی عزیز است که یاد شهدا را حقیقتا زنده کرده است و به حول و قوه ی الهی این راه رو اد امه خواهد داد
    در نشریه قاب شهرک شهید محلاتی شماره ۶۵ در سطح شهرک ÷خش شد در قسمت اخبار کشور نام شما رو بردم که رئیس جمهور از کتاب نه ده شما تقدیر کرده بود

  36. نسترن می‌گوید:

    استاد، هنر عکاسی شما فوق العاده است!.ممنون برای تقسیم کردن این لحظات زیبا با ما.
    وصیت نامه شهید شیرودی خیلی زیباست.چقدر ایشون دست به قلم خوبی داشتند.خدا رحمتشان کند.

  37. علیرضا محمدی می‌گوید:

    سلام
    من خیلی خیلی خوشحال بودم که اخیرا قرار بود به شهرک شهید محلاتی مسجد امیرالمومنین در فا۳ که محله ی ما نزدیک آنجاست و مسجد ما حساب میشود بیایید
    اما سعادت میدانم که نصیبم نشد یار مهربان و را ببینم ولی میدان خداآنان رو که دلشان به هم و عقیده شان خیلی خیلی بهم نزذیک اسیت را به شسما میرساند
    میخواستم با شما درباره نه ده صحبت کنم کهه حقیقتا بسیار قوی کار کرده اید میخواستم خیلی چبیزها بگویم
    خدایا یعنی علیرضا میشود حسین آقا را ببیند و آنطور که خودت میدانی نظر و عقیده و خیلی چیزهای علیرضا شبیه حسین آقاست آنها را به هم طوری نزدیک کنی که ………
    حسین قدیانی: برادرم! من خودم تا قبل از ازدواج نزدیک ۱۴ سال ساکن شهرک بودم. با توجه به وجود این همه سردار و سرباز و عمار در شهرک، شرم می کنم به جای شنونده، گوینده مراسم های شهرک شهید محلاتی باشم. قدر شهرک را بدانید. از آنچه که فکر می کنی، خیلی روسیاه ترم.

  38. علیرضا محمدی می‌گوید:

    خدایا علیرضا را به دیدار حسین آقا برسان
    شهید عزیز مجتبی علمدار گفتند:برای بهترین دوستانتون آرزوی شهادت کنید
    حسین آقا انشا الله حقیر و و شما شهید بشیم
    منتظر جواب شما هستم آقای قدیانی بزرگ
    خدایا شاید زنده نباشم ولی میخواهم قلم بزنم همچونانی که قلم میزنم و قلم را حقیقتا بهتر از کیبورد دوست دارم.
    یا علی مدد

  39. معرفت می‌گوید:

    آقای حسین قدیانی
    لطف می کنید علت عدم انتشار و یا عدم پاسخگویی خود را برای این حقیر
    اعلام کنید.
    منتظر شما هستم.
    حسین قدیانی: شبهات شما بارها و بارها پاسخ داده شده است. چه در قطعه ۲۶ و چه در رسانه های دیگر.

  40. سلاله 9 دی می‌گوید:

    سلام .حرف شهرک شهید محلاتی شد،خواستم یک سوالی بپرسم و آن هم این که پدر بزرگوارتون شهید اکبر قدیانی مگر نه این که از شهدای مسجد جوادالائمه هستند {در نه ده خواندم} اما من چند هفته پیش عکس پدرتان را در مسجد امام حسن (ع) سر شهرک دیدم در کنار عکس شهید زین الدین و بقیه شهدا که بالایش نوشته شده بود شهدای پایگاه بسیج مسجد امام حسن مجتبی.
    حسین قدیانی: قطعا مسجدی که پدرم گاهی در آن نوحه می خواند و گاهی در آن تئاتر بازی می کرد و گاهی در آن سر به سر حاج آقای مسجد می گذاشت و گاهی از آن عازم منطقه می شد که با دشمن بجنگدد، “مسجد جوادالائمه” است.

  41. دایی شعبان می‌گوید:

    کنار نام مادرم زهرا !

  42. لطفا انتشار دهید:
    کلیپ جدید درباره امام خامنه ای
    آدرس: http://sgsa.blogfa.com/post-8.aspx
    یا علی

  43. آفاق می‌گوید:

    سلام.جالب بود.شعر اول کمی عجیب بود!عکس ها ساده و زیبا بود.اما اصلا به شخصیت حسین قدیانی نمی خورد!نه اینکه ساده نیست بلکه صاحب قطعه۲۶ پیچیده است.دلم هوای شبنم روی گلبرگ های درخت کنار پنجره….
    خوشحال می شوم به آسمان آبی من هم سری بزنید همسنگر.
    راستی داخل پرانتز…اردوی سه روزه قم باعث شد بیام و مطالبتونو بخونم.اگر اون شب پرسیدم نظرتوندر مورد حرف های دکتر رامین چیه می خواستم بدونم چه قدر خط فکریمون شبیهه.به عنوان یک همسنگر در جبهه اهل ولاء.من برعکس شما فکر می کنم کلید واژه هاست که دنیا را می سازد.چون ذهن ما دائما درگیر مفاهیمه.اگر متحول شوند ذهن ها متحول می شوند.حتی اگر نخواهند.

  44. مرتضی معصومی می‌گوید:

    سلام
    این مداحی سیدمجتبی علمدار هیچ وقت برای من تکراری نمی‌شه
    http://www.bachehayeghalam.ir/media/sound/alamdar01(www.BGH.ir).mp3
    گوش جان بسپارید…

  45. مرتضی معصومی می‌گوید:

    یادم رفت…
    رفقا کاملش و باکیفیتش رو داشتن دریغ نکنن

  46. عشقستان اسماعیل می‌گوید:

    سلام مجدد
    الان آن قدر دلتنگ بهشت زهرایم که شاید قالب تهی کنم
    سیستم اذیت می کند بعدا بر میگردم خاطره مهمی را باید بگویم
    سیداحمد: منتظریم.

  47. سید مجید می‌گوید:

    قزافی همان دجال آخر الزمان است یا …؟

    در روایات ما یکی از نشانه های دجال آمده است که اغلب پیروان او … هستند و چیزی سبز بر دوش دارند. (کتاب مهدب موعود – جلد سیزدهم بحار الانوار)

    دیکتاتور لیبی: طرفدارانم فردا با نشان سبز تظاهرات کنند/ مخالفانم موش، معتاد و مزدورند

    دیکتاتور لیبی در سخنرانی با موش، معتاد و مزدور خواندن تظاهرات‌کنندگان، از طرفداران خود خواست که فردا با نشان سبز به تظاهرات بپردازند.

    به گزارش فارس به نقل از شبکه خبری الجزیره، “معمر قذافی ” در سخنرانی طولانی که اکثر شبکه‌های خبری به طور مستقیم آن را پخش کردند گفت که تظاهرات‌کنندگان دسته‌ای موش، معتاد و مزدور هستند و از طرفداران خود خواست که فردا با نشان سبز به تظاهرات بپردازند.

    وی در این سخنرانی گفت که تا کنون از زور استفاده نکرده است و گفت که تا آخرین قطره خون خود مبارزه خواهد کرد.

    رژیم لیبی طی چند روز گذشته با سرکوب گسترده معترضان این کشور، صدها نفر را به خاک و خون کشیده است و بر اساس آخرین آمار بیش از ۸۰۰ نفر در سرکوب‌ روزهای گذشته کشته شدند.

    دیکتاتور لیبی گفت که تظاهرات‌کنندگان یک دسته مزدور و جوانان معتاد هستند و رسانه‌های گروهی می‌خواهند چهره لیبی را بد نشان دهند.

    وی در ادامه گفت که من یک رئیس نبوده و سمتی در لیبی ندارم که بخواهم استعفا دهم. من تا ابد رئیس انقلابی لیبی هستم و خاک لیبی را هرگز ترک نخواهم کرد.

    دیکتاتور لیبی گفت: از همه طرفداران خود از زن و مرد می‌خواهم تا به خیابان‌ها بیایند و مزدوران را پس زده و آنها را از لانه‌هایشان بیرون بکشند.

    قذافی در حالی سخنرانی می‌کند که شاهدان عینی گزارش می‌دهند که هر جنبنده‌ای با کوچکترین تحرک در شهر طرابلس به شدت از سوی نیروهای امنیتی سرکوب و به رگبار بسته می‌شود.

    اتحادیه عرب برای بررسی اوضاع لیبی فردا تشکیل جلسه فوق العاده خواهد داد. وزارت خارجه قطر نیز سکوت مجامع بین المللی در برابر کشتار مردم لیبی به دست رژیم قذافی را محکوم کرد

    رژیم معمر قدافی ، پاسخ اعتراضات مردم به ستوه آمده از ۴۲ سال دیکتاتوری را با بمباران تظاهر کنندگان ، شلیک راکت ، موشک آر پی جی ۷ و و توپ ضدهوایی داد و صحنه های دلخراشی در تاریخ معاصر بشریت ایجاد کرد.
    تا غروب روز سه شنبه ، دستکم ۸۰۰ کشته و ۵۰۰۰ مجروح در لیبی گزارش شده است.

    قدافی بعد از این کشتار فجیع بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و خطاب به مردم مظلوم کشورشگفت: تا کنون دستور استفاده از سلاح را نداده ام و اگر به خانه هایتان بازنگردید به شدت با شما برخورد خواهم کرد

  48. سجاد می‌گوید:

    سلام
    آقا مرتضی دستت درد نکنه. خیلی قشنگه هرچند کوتاهه اما بدجوری با دل بازی میکنه.
    “تشنه اب فراتم ای عجل مهلت بده…………..”

    یا علی مددی

  49. محمد می‌گوید:

    مطلبی رو که قرار بود در نقد بقیه قوا بگذاری نذاشتی؟؟؟؟چی شد فقط زورت به دولت رسید!!!
    متاسفم برات

  50. احدزاده می‌گوید:

    می خواستم این پیامی که میذارم فقط در رابطه با متن هایی باشه که زیر عکسا نوشته شده ولی نظر آقای عشقستان اسماعیل و جواب حاج حسین اشکای منو جاری کرد الانم که دارم می نویسم اشک داره از چشام میاد
    خیلی حس زیبایی هست اتفاقات اون شب و حرفای امروزتون
    بسیجی یعنی شما دو نفر

  51. Nedayehagh می‌گوید:

    سلام….:)

  52. محمد مهدی می‌گوید:

    حسین جان سلام
    من شما رو خیلی دوست دارم و معمولا خیلی از نوشته هاتون لذت می برم. خدا ان شاء الله اجر کبیر به شما بده و اون دنیا مورد شفاعت شهدا قرار بگیرید.
    فقط یک توصیه برادرانه دارم. مواظب باشیم طرفدارهامون باعث غرورمون نشوند. این که می بینم شما عکس ها و مطالبی که دیگران درباره ات می نویسند را دوباره منتشر می کنی نگرانم می کند. دلیلی ندارد این کار را بکنید. شما بدون این ها هم توی قلب ما جا داری.
    مواظب باش، اگر هم می خوای این نظر رو حذف کن. به نظرم حذف کنی بهتر هم باشه.
    ارادتمند و التماس دعا
    یا علی
    سیداحمد: داداش حسین فقط یک صدم عکس ها و مطالبی را که در موردش نوشته می شود، در قطعه ۲۶ منعکس می کند. نمونه اش ایام فیلتر بودن قطعه ۲۶ که بسیاری از نوشته ها و طرح ها راهی به قطعه از بند فیلتر رها شده نیافتند. بی شک وقتی طرح عزیزی و یا شعر دوستی به داداش حسین تقدیم، و به صفحه اصلی قطعه ۲۶ می آید، بیش از خود حسین قدیانی، باعث غرور و شادی دل آن شاعر و آن طراح و نیز باعث سرور ما اهالی قطعه ۲۶ است. در ضمن نظری که خودتان هم مایل به حذف آن هستید، اصلا گذاشته نشود، -ولو خصوصی!- بهتر نیست؟! آیا ارادتمند کسی بودن که در آستانه غرور مذموم است و التماس دعا داشتن از چنین شخصی که متهم به جرم خودستایی زشت است، کمی عجیب و غریب نیست؟! شما از نوشته های داداش حسین، فقط لذت نمی برید؛ طعنه و زخم هم می زنید!

  53. مریدانی می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی
    منو که بردید به زادگاهم. نه خود خودش ولی یه جایی همون نزدیکیها.چند روز پیش اونجاها بودم زیارت شهدا هم رفتم.یه چیزی باید بگم اون هم اینکه وقتی عصبانی میشید بد جوری عصبانی می شید ها.همشهری ما رو که اذیت نمی کنید (لطفا با لهجه بخوانید)
    همیشه سرفراز باشید و یا علی(ع)

  54. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    محمد علی مهتدی کارشناس مسائل خاورمیانه در نشست خبری بررسی آخرین وضعیت امام موسی صدر با اشاره به وجود شواهد فراوان مبنی بر زنده بودن امام صدر گفت: در دیداری که چند سال پیش با آیت‌الله بهجت داشتم، از وی در خصوص سرنوشت امام صدر سؤال کردم که وی پاسخ داد او زنده است.
    وی افزود: آیت‌الله بهجت تأکید کرد که حوادثی در آینده رخ می‌دهد که امام موسی صدر بازخواهد گشت و یادآور شد که وی ذخیره الهی است و خداوند خواسته که زمانی بازگردد و نقش مهمی را در منطقه ایفا کند.

  55. mmsk می‌گوید:

    آقازاده های پدر سوخته ……… حرفی هست

  56. انتظار زیباست می‌گوید:

    سلام
    البته مایه افتخارست برای شما، که همسرتان اصالتاٌ گیلانی ست و هم برای مایه ما، که حسین قدیانیِ فرزند شهید کربلایی، داماد گیلانی هاست@@@

    http://up.iranblog.com/images/5b8hn7t6eooxhv1o5kf.jpg
    این تمسخر کودک ۷ ساله شمالی بس است برای …!!

  57. خان باجی می‌گوید:

    سلام علیکم و رحمه الله بر ساکنین و مسافرین این قطعه ی مقدس علی الخصوص آقای قدیانی و عشقستان اسماعیل
    .
    هیچ چیز به اندازه دیدن دل مهربان دو دوست باعث شادی نمی شه . ( تا کور شود هر آنکه نتواند دید )
    خیلی خوشحالم که فضای این قطعه پر شده از رایحه ی دوستی ، جوانمردی ، بزرگواری و گذشت .
    .
    و اما
    بند ه هم به زعم خودم از آقای قدیانی یک تشکر ( عمومی) میکنم به خاطر تواضعتون و همینطور تشکر میکنم از آقای عشقستان اسماعیل به خاطر بزرگواریشون .
    انشالله همیشه و همیشه شاهد پیوند هر چه بیشتر دلهای ولایی باشیم .

    پاورقی :
    آقای قدیانی من هم با شما همشهری هستم هم با حاجیه خانم .
    یاعلی

  58. انتظار زیباست می‌گوید:

    جواب محمدمهدی! دقیقا همین ست:

    «بی شک وقتی طرح عزیزی و یا شعر دوستی به داداش حسین تقدیم، و به صفحه اصلی قطعه ۲۶ می آید، بیش از خود حسین قدیانی، باعث غرور و شادی دل آن شاعر و آن طراح و نیز باعث سرور ما اهالی قطعه ۲۶ است.»
    سیداحمد: نمی دانم چگونه روی شان می شود که اینگونه با داداش حسین سخن می گویند؟!… و در عین حال مدعی اند که داداش خوب و مظلوم ما در قلب شان جا دارد! لابد حسین قدیانی از همین ادعای این جماعت هم باید تا به الان مغرور می شد.

  59. سلام مجدد
    فکر کنم دوباره بابا اکبر به شهدایی که دور هم جمع شده بودند گفت : این حسین منه ها
    حسین آقای عزیز
    خدارا شکر که در هر ابتلایی کمک می کند. به بچه های حزب الله بیشتر کمک می کند. و در این قصه هم خود او بود که کمک کرد که سعه صدر داد. که شجاعت عذر خواهی داد که …. به خدا اگر می گفتی حتی به قطعه هم نیایم نمی آمدم اگر چه از غصه دق می کردم. بگذریم
    نه دی را با خودم بردم که تمام کنم در سفر و کتاب دیگری نبده بودم جز قران و کتابی که تدریس می کنم. اما نه دی تمام نشد در سفر می دانی( ۵۰ صفحه آخرش ماند )چرا؟؟؟؟؟؟
    از بس گریه کردم. چشمم یاری نمی داد که باز برگردم و بخوانم
    توقع شما به جاست. من هم هرگز غایب نبوده ام (جز در دو ماموریتی که دو هفته یعنی در دو نوبت اصلا نبودم) . مدتی که کامنت نگذاشتم سیستم مشکل داشت. امروز هم همان چند کامنت را اگر بدانی با چه الزاریاتی گذاشتم……تمام متن هایت را خوانده ام و گاهی هم برای خودم ذخیره می کنم که روز هایی هم که دسترسی به نت ندارم استفاده کنم.
    از این به بعد سعی می کنم همیشه حاضری بزنم وقتی که سر می زنم
    حسین قدیانی: برایم باعث افتخار است که “نه ده” خودتان، گرم و بارانی کرد چشم تان را. گریه خوب است؛ خیلی خوب. گریه آدم را سبک می کند؛ خیلی سبک. این روزها وزنم از سبکبالان چقدر بیشتر شده!

  60. مهتاب می‌گوید:

    سلام
    چه بوی خوبی در قطعه ۲۶ پیچیده. بویی شبیه بوی قطعه شهید پلارکی
    بوی شهدا
    یاعلی

  61. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام
    این پست های ترکیبی شما بسیار زیبا هستند ممنون از شما

    خیلی خیلی التماس دعا

  62. یک جمله هم به خدای خودم بگویم با اجازه
    خدایا این روز ها فهمیده ام خیلی خیلی خیلی خیلی مهربان تر از آن هستی که من فکر می کردم. سعی می کنم بعد ازن بیشتر قدر اطرافیانم را بدانم. سعی می کنم بعد از بیشتر حواسم باشد به اخلاصم
    خدایا ممنون که هستی و خوب هم هستی

  63. به نام خدای شهیدان که جای حقی نشته
    قول خاطره داده بودم این هم خاطره: این آقای کلا به شما که عرض کنم یک زمانی رییس بنیاد شهید بود و همه می دانند گندهایش را بگذریم. بابای دوست من آن موقع ریس بنیاد یکی از شهر های خراسان بود. آدم معمم و ولایی و خوبی است.
    خلاصه ظاهرا یک حال اساسی نمی دانم چه حالی آن موقع از م.ک گرفته بود که وقتی داوطلب نمایندگی مجلس شد م.ک هم خیلی حال داد به او
    آن روز ها یک روز با دوستم از مدرسه بر می گشتیم .مامانش را توی خیابان دیدیم. بعد از احوال پرسی من یک جمله ساده به مامانش گفتم. جمله ای که شاید در شرایط عادی کسی را ناراحت نکند. مثلا چه قدر قد مامانت بلند است چیزی در این حد
    اما شب خواب دیدم که …(فقط یک جمله: امام زمان از دستم دلخور بود و عتابم کرد اساسی)
    صبح هر چه فکر کردم کاری به نظرم نرسید جز همین که چرا دوستم مدتی است با من سرد شده چون دوستم سید است (قابل توجه سید احمد )هدیه ای خریدم و رفتم منزلشان و خوابم را هم تعریف کردم و گفتم احساس می کنم هر چه هست از خانه شماست شما از من دلخورید و به خاطر شما عتاب شدم. اما من که حرف بدی نزدم.
    مامان دوستم گفت : نه تو واقعا حرف بدی نزدی ولی شرایط آن روز ما غیر عادی بود و گفت که گله ام را به امام رضا کرده
    و بعد گفت که شوهرش زیر بار تهمت ها و .. بوده و همه جمع شده و یک باره یک جا می خواسته خالی کند.و خالی کرد آن روز سر من و بعد هم روی دیوان حافظی که برای دوستم خریده بودم نوشت: هدیه از طرف امام زمان و رفت حرم و گله اش را پس گرفت. (این کلا به شما که عرض کنم سبب خیر شد . عدوی خوبی است ها )
    چند روز پیش هم یک بچه شهیدی ۸ صبح آمد اتاق من و با این جمله شروع کرد : فلانی میدانی مغز تو را شستشو داده اند و…..بعد هر چی دلش خواست گفت
    دلش که خالی شد رفت. تازه فهمیدم دردش از مسئولین است و هر بار که تششیع جنازه شهدای گمنام می شود دلش چه قدر برای مادر بزرگش می سوزد و …..
    سومی را هم که خدا به خیر کرد. این خرس گنده دل داداش بزرگه بچه بسیجی ها رو شکست. باز هم سبب خیر شد . من خیلی چیز ها یاد گرفتم که بعضی هایش را خصوصی می گویم.. و مهم ترینش اینکه بی وضو اسم شهیدی را نبرم دوباره

    خدا نگذرد از مسئولینی که خون به دل بچه های شهدا می کنند تا بعد مردم بگویند که ….
    سیداحمد و حسین قدیانی: کلا به شما که عرض کنیم عالی و به جا بود. نگیرند دست مان را شهدا، بیچارگانیم.

  64. فاطمه باقری می‌گوید:

    سلام بر شهیدان

  65. یک بنده خدا می‌گوید:

    می خورد در کوچه ی کثیف/ فلافل,حسین قدیانی
    :D)

  66. خب آقا سید شما این چند شب مظلوم واقع شدی از طرف من
    پس اولا سلام و ثانیا یک زیارت اساسی که به نیابتت انجام بدهم طلبت

    و یک چیز که دل دشمن بسوزد و…
    عشقستان اسماعیل در بلاگفا به احترام حسین قدیانی به پارسی بلاگ نقل مکان کرد . بعد هم به خاطر دفاع از قطعه ۲۶ هک شد. مثل اینکه دفتر خاطرات آدم را دزدیده باشند،بی تاب تمام نوشته های آن جا بودم که لحظه لحظه اش حکایت داشت.
    دوباره آن را به راه انداخته ام به کوری چشم هر کسی که نمی تواند ببیند. آدرس همان آدرس قبلی و این بار اسمش همراز شقایق است.

  67. حالا که ترک هستید این را هم داشته باشید پس: حاج حسین بیر دَنَ سَن ها.همتان یُخدی والا
    ضمنا من اصالتا با خانم شما هم شهری که چه عرض کنم، هم ولایتی ام. اصالتا شمالی ام
    خب الان غیبت طلانی ام جبران شد؟؟؟؟؟؟؟ دیگه بخشیدی؟؟؟؟؟ اجازه دیگه تکرار نمی شه قول می دیم
    شب خوش التماس دعا
    حسین قدیانی: ممنون از بزرگواری شما.

  68. ف.طباطبائی می‌گوید:

    من عکس نوشته هایتان را خیلی دوست دارم، یک تصویر زیبا و پر معنا وقتی در کنار یک جمله ناب شما قرار میگیرد واقعا فوق العاده میشود. ممنونم داداش حسین. دعا گوئیم.

  69. ثبت اسرار می‌گوید:

    با “ما می مانیم” به روزم!
    http://adeldarbandi.blogfa.com

  70. یا منجی(عج) می‌گوید:

    چه ارامشی داشت این پست.

  71. احمد می‌گوید:

    سلام داداش حسین عزیزیک تفاوت محسوس این کامنت هایی که خوندم باقبلی هاداره احساس می کنم همه بچه هاحال معنوی بیشتری نسبت به مطالب قبل دارندهرچند که حب وبغض بچه های قطعه همش مقدس ومعنویه ضمنااگه بدونم حسین عزیزازگفتن شعریامتنی چشمهای قشنگش خیس میشه تلاش می کنم که منم اشکتودربیارم چون چندتاخاصیت داره یک : خودت صفامی کنی دو : باعث صفای دل بچه هاهم میشی سه :طبع شعربچه هاهم بالامیره . این جمله ی (تو ای دوست! دلت برای شهید سید مجتبی علمدار تنگ نشده است؟!) دیوونه می کنه آدمو

  72. ya zeinab می‌گوید:

    سلام… عالی بود. عکسها خیلی زیبا هستن و حال و هوای خوبی به قطعه داده. بعد از چند دقیقه که از دیدن عکس پرو لباس توسط ف ه میگذره همچنان نیش من بازه!! خداییش لباسه بهش میاد می ارزه برای چند ثانیه دستگیر بشه 🙂

  73. ر.ر می‌گوید:

    چفیه بابااکبر بر دوش ستاره های حضرت ماه الحق که زیباتر است؛ حرفی هست؟!

  74. ف. طباطبائی می‌گوید:

    سلام داداش حسین مهربون ما.
    دیدم تشریف دارید خواستم عرض ارادتی کنم.
    خیلی دوستون داریما، گفته باشم!
    منم……………….. موفق و موید باشید.

  75. خدایا اون قبر شهید گمنام که اون جاست. قبر بابای ممفقود الاثر محسن نیست؟؟؟؟به من بگو قول می دهم که به کسی نگویم.
    قول می دهم
    فقط می خواهم این بار که دیدمش بخندانمش
    فقط می خواهم آن بغض خفته زیر نگاه غمگینش را بترکاند
    ……………………

  76. قاصدک منتظر می‌گوید:

    خوشا به حال پرندگانی که برنده شدند و از پنجره شهادت با حنجره ای خونین به باغ بهشت پرگشودند.خدا کند که یادشان از قاب دل ما فاصله نگیرد.

  77. Ali P1 می‌گوید:

    بارالها به همه اهالی قطعه توفیق شهادت عطا بفرما.

  78. وائل می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    التماس دعا

  79. سرباز سایبری می‌گوید:

    بسم رب الشهدا و الصدیقین…
    سلام بردار حسین
    خدا قوت
    هنوز منتظر جوابما
    راستی یه مطلب جالب
    من مدتها بود که میخواستم یه وقتی پیدا بشه کتاب نه ده رو بخرم
    اما ون ماموریت زیاد می رفتم این مدت اهواز وقت نشد یکمم کوتاهی
    هر سال اول اسفند پدرم یک کتاب برام هدیه میخره
    اینبار کتاب نه ده رو برام خرید…!
    واقعا مایه مباهاته،یه جورایی باد به قبقه آدم میفته…
    یاحق…باحق…تاحق
    سیداحمد: اگر سئوال تان درباره طرح تان است، داداش حسین موافق نبودند.

  80. رضا می‌گوید:

    سلام خیلی سایت قشنگی دارید
    متن هاتون هم خیلی قویه(اینو میدونستید)
    راستی یک سوال داشتم اگر میشه لطف کنید و بگید این کتاب نه ده را از کجا باید تهیه کنم
    ممنون.
    سیداحمد: کتاب را از کجا تهیه میکنند؟! از کتاب فروشی! البته میتوانید از طریق سایت مرکز اسناد خرید اینترنتی داشته باشید.
    http://www.irdc.ir/fa/book/733/default.aspx

  81. خشکه مقدس می‌گوید:

    درود بر حاج حسین عزیز . نوشته هایت دلنشین و زیباست و بسی امید بخش

  82. خوش به حال گیاهان
    که عاشق نورند
    و دست منبسط نور
    روی شانه ی آن هاست

    خوش به حال پرنده شده ها
    برنده شده ها

  83. پرویز-ی می‌گوید:

    آقای قدیانی سلام
    در کتابتان کامنتی از خانمی به اسم لیلا خواندم که لازم دانستم در جواب ایشان این چند خط را بنویسم…
    ……………………..

  84. ترنم ظهور می‌گوید:

    تقدیم به تمام فرزندان “بیت رهبری”:

    خط می کشید روی تمام سؤال ها
    تعریف ها معادله ها احتمال ها
    خطی کشید روی تساوی عقل وعشق
    خطی دگر به قاعده ها ومثال ها
    ازخود کشید دست و به خود نیز خط کشید؛
    خطی به روی دفتر خط ها وخال ها
    خطی دگر کشید به قانون خویشتن
    قانون لحظه ها و زمان ها وسال ها
    خط ها به هم رسید ویک جمله ساختند:
    “با عشق ممکن است تمام محال ها”..!!؟

    ایشالا انقدرعشق به “آقا” داشته باشیم تا محا ل ها رو ممکن کنیم
    خوش به حال شما تهرانیا،لااقل تو هوایی نفس میکشید که هرچند آلودگی داشته باشه بازم معطر به نفس های “سید علی”ست..
    چند وقته حسابی دلم برای رهبر تنگیده!!؟
    اساسی مــــلتمسم برادرحــسیـــــــــن..

  85. ترنم ظهور می‌گوید:

    سلام-تقدیم به تمام ستارگان حضرت م ا ه:

    فروغ بخش شب انتظار آمدنی ست / رفیق آمدنی،غمگسار آمدنی ست
    به خاک کوچه دیدار آب می پاشند / بخوان ترانه،بزن تار،یار آمدنی ست
    ببین چگونه قناری به وجد امده است!/ مترس از شب یلدا بهار آمدنی ست
    صدای شیهه رخش ظهور می آید / خبر دهید به یاران،سوار آمدنی ست
    بس است هرچه پلنگان به “م ا ه “خیره شدند
    یگانه فاتح این کوهسار آمدنی ست..!
    “اللهم عجل لولیک الفرج”..
    برادر قدیانی آمیــــــن شما رو کم داره ..!؟
    یاعلی”…
    حسین قدیانی: آمین!

  86. روی قبرم بنویسید: امام دوستت دارم و التماس دعا(شهید احمد پلارک)
    و روی قبر همه ی ستاره ها : بابای ماست خامنه ای

  87. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    داداش عجب عکسای توپی میگیری………………..

  88. محمد محمد می‌گوید:

    داداش حسین نوکرتم
    حسین قدیانی: ممنون اما اگر درباره متن نظر بگذارید، خیلی بهتر است.

  89. حامد توکلی می‌گوید:

    آقا من اعتراض دارم
    wanted معنی خواسته میده
    البته میدونم منظور تحت تعقیب و از ایناست
    اما لطفا عوضش کنید بزنید Unwanted تا بشه نا خواسته/نخواسته.
    پیشاپیش ممنون.

  90. ز.الف می‌گوید:

    عکسها بسیار زیباست و تنها دلیل این زیبایی و دلنشینی سادگی و صداقتی است که در عمق آن موج می زند.
    عکس مدرک محکمی بر حقانیت و زیبایی و اوج هنرمندی خدای ماست…
    به خصوص که معطر به رنگ و بوی شهداست مخصوصا آخری که پاین زیبایی بود….
    مزار غریب شهید گمنام

  91. سجاد می‌گوید:

    سلام
    آقا حامد شما که میدونید wanted یعنی تحت تعقیب پس چرا میگین عوض شه؟؟؟
    در ضمن در همون معنی هم میشه تفسیر بشه به اینکه: ق.ق اونها رو خواسته(احظار کرده!) تا به ملت جواب بدن!!!!!
    اگه خواستی این هم لینک اصلاح شدش برای شما اما توی سایت دیگه نمیشه :
    http://www.img4up.com/up2/95987176292220862721.jpg
    http://www.img4up.com/up2/80576370829545407383.jpg

    یا علی مدد
    سیداحمد: اُه اُه! الان دعوا میشه!

  92. حامد توکلی می‌گوید:

    دعوا چرا داداش
    من چاکر همه ستاره ها هم هستم
    از همین زمین تعظیم میکنم به بلندای آسمانی خورشید ماه و تمام ستاره ها.
    سجاد جان دمت گرم ممنون.
    الا حسین میاد میگه باز من نبودم پاتوقش کردین.
    🙂

  93. حامد توکلی می‌گوید:

    منظور الان بود هول شدم افتادم تو دیگ!

  94. سجاد می‌گوید:

    سلام آقا سید

    چرا دعوا بشه؟؟باز چیکار کردم؟؟؟

    یا علی مدد

  95. صبا می‌گوید:

    کسی میگفت(فکر کنم باید بگم می فرمود):بهشت زیر پای مادران است ،یعنی اینکه اگر می خواهی به بهشت بروی باید به مادرت خدمت کنی باید خاک پای مادر شوی.
    “از طبیعت، زیباتر، بهشت است که زیر پای مادر شهید شیرودی است” با توجه به این جمله حاج حسین ما خاک پای شماییم مادر شهید شیرودی و تمام مادران شهدا!

  96. ابوذر1389 می‌گوید:

    مداح ستاره های حضرت ماه مداح خود است همانطور که مداح آفتاب مداح خود است…
    می سوزونه خواص بی بصیرت را ، چون فلافل حسین قدیانی
    دوستان بی نصیب نمونید

  97. امیر کریمی می‌گوید:

    سلام
    ابلیس مستأجرِ منزل ِ وجود ِ آدمی است و نه هر آدمی موجر است .
    مخلص آنست که منزل ِوجود به عزیز واگذارده است و بیزار از مستأجر است .
    ربطی نداره به نوشته های شما دیدم همه یک نوعی نظر گذاشته اند
    من هم بعد خواندن مطالبت گفتم بی نظر نروم .
    موفق باشید
    خدا نگه دار

  98. مجتبی می‌گوید:

    سلام.
    مازندران اومدی،امه چشم روشن،خش بیومویی ….
    بالاخره نمردیمو شهدای بزرگ بزرگ بزرگ مازندران رو تو یه سایت دیدیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    سردارای شهید مازندران خیلی خیلی مظلومن،براشون بنویس..،اصلا مازندرانی ها خیلی مظلومن،آقا یه چیز بنویس ..

  99. ناشناس می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

  100. مریم می‌گوید:

    الان که داشتم این عکس ها رو میدیدم برام یه سوال پیش اومد چرا هنوز یه عده از خانواده های مذهبی ما طرفدار این دیوانه ها هستند؟

  101. یا فاطمة إشفعی فی الجنّة می‌گوید:

    با سلام و صلوات هدیه نثار امام زمان (عج )
    و سلام و صلوات هدیه به روح ملکوتی خمینی کبیر
    و سلام و درود محضر قلب تپنده مستضعفین جهان حضرت امام خامنه ای
    و سلام محضر همه بچه عشقی ها ، ولایی ها و مادری ها
    حسین آقا سلام ، تازه وارد وبلاگتون شدم یعنی برای اولین بار و خداییش از عشقی بودنتون و صاف و شفاف صحبت کردنتون خیلی حال کردم ، اگه خدا بخواد میخوام از مشتری های پراپا قرصتان بشم ، اجرتون با امام حسین
    التماس دعا
    ( رهروان شهدای گلما – ساری)

  102. عشقستان اسماعیل می‌گوید:

    سلام و عرض ادب
    همین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.