به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
منبع: http://antifitna.parsiblog.com/
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
این متن یعنی “غلط کردید بیشمارید” ؟؟؟
یه دونه ای داداش حسین.
دم شما گرم
خدایی ترکوندیااااااا
عالی بود
با اجازه آقا سید احمد
ساعت ۱۳:۲۳
افراد آنلاین: ۴۰ نفر
ماشالله
داداش حسین بسیجیا فـــــــــــــــــــــــدائی داری.
اگر ق-ق تا حالا از خجالت این دو ملعون و دار و دسته ی سی و هشت نفره شان در آمده بود امروز لاف لاف نمی کردند حرام لقمه ها. داداش حسین قمه ها را باید تیز کرد. باتوم ها پاسخگوی جسارتشان نیست. یعنی خوب حقشان را ادا نمی کند.
از خودت مواظبت کن داداش
یاعلی
قطعه قطعه مهره
از ما تحریک کردن بود …. (:
اینا بی وجودتر از این حرفان دیگه یواش یواش نباید همین چند خطم حرومشون کرد
داداش شما برین ما تو نت بی پدر می شیم ):
ممنون ک هستین . باشین لطفا
منتظرتان هستیم
رهبر من نور چشمان من است / عشق او آیین و ایمان من است
ذوالفقار حیدری در دست او / طاعتش میثاق و پیمان من است
سیدی از نسل پاک فاطمه / هم ز نسل شیر یزدان من است
در ولایت وارث آل نبی / جانشینی از امامان من است
همچو مه تابد به قلب شیعیا ن / نائب خورشید پنهان من است
در هدایت سوی حق آرد مر ا / این هدایت سمت قرآن من است
دوستانش دوست می دارم همی / دشمن او دشمن جان من است
آنکه مهر او ندارد در وجو د / بی گمان همکیش نادان من است
در سخن چون ابر می بارد به دل / در کویر خشک باران من است
در حضورش موج دریا دیده ام / در کلامش راحت جان من است
در نگاهش غرق دریا می شو م / واژه هایش در و مرجان من است
قلب تارم را صفایی می دهد / جامع فکر پریشان من است
من مرید آن دل وارسته ام / او مراد و پیر عرفان من است
بوی یوسف می دهد پیراهنش / گرچه خودیعقوب کنعان من است
من چو بلبل او چو باغ پر زگل / من چوبرگ او سرو بستان من است
آرزوی دیدنش دارم به دل / در فراقش شهر زندان من است
ای خوش آن روزی که بینم رهبرم / ساعتی در خانه مهمان من است
هرگز ای یاران دعایش می کنید / شب نمازش ذکر یاران من است
روی خوبش با دو چشمت دیده ای / چهره اش چون ماه تابان من است
غرق دریای تهاجم را چه غم / ناجی کشتی ز طوفان من است
گر چه دشمن نقشه ها دارد بسی / حامی او حی سبحان من است
در امانت او ‹‹ امین ›› انقلا ب / در شجاعت شیر میدان من است
راه او باشد ره پیر خمین (ره) / رهرو راه شهیدان من است
افتخار ما بود ‹‹ سید علی ››/ سرور من جان جانان من است
چون فقیه وعالم است ودین شناس / مرجع تقلید دوران من است
روز ششم ماه تیر از سال شصت / رهبرم جانباز ایران من است
ای خداوندا نگهدارش تو با ش / چون دعای او نگهبان من است
شعر امروزم که وصف رهبر است / بهترین اشعار دیوان من است
پیروانش نی به پاکستان و هند / درفلسطین است و لبنان من است
گوئیا مهدی(عج) چنین گوید که او / بهترین اصحاب و یاران من است
نه سازش نه تسلیم
سید علی ما هستیم
شعر برگرفته از وبلاگ ملکوت
http://mahdi2o3.blogfa.com/
وفقکم الله
سلام
این بیشرف های مزدور اگه این کاره بودن مناسبت های قبلی میومدن بیرون
جلبکا کوشن
تو سولاخ موشن
مزدورا کوشن
تو سولاخ موشن
سلام یه پنج شش ماهی میشه نظر نداده بودم..
که داش حسین تو مستند شکست هیمنه دیدمت ریشا و موهات کوتاه بود.. مظلوم تر بودی!!
خوبی حاجی خسته نباشی..
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیرم
عزت زیاد
سلام بر داداش حسین عزیز تر از جان. سلام به همه دوستان.
ببخشید که من این روزها خیلی سرم شلوغه و نمیتونم در خدمتتون باشم.
ممنونم از همه دوستان که بچه های خوبی هستید! ممنونم که پیام “بی زرگانی” رو هم فراموش نمیکنید.
داداش حسین عزیز مثل همیشه بی همتائی.
فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری.
چیه دور برتون داشته که جمهوری اسلامی پابرجاست؟!
نخیر! الان دقیقاً جنبش سبز پیروز شده؛ ولی از روی ادب و احترام به بزرگترها، دکترای پیروزیش رو رونمی کنه.
الان اینا خیلی بی شمارن، ولی از بس اخلاص دارن، به صورت نامرئی زندگی می کنن که یه وقت ریا نشه.
از بس که با حیا هستن، طفلکی ها!
حقا که مخت تاب داره بچه تعادل نداری
در سایت مشرق نیوز
http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/Default.aspx?Id=29172
خبری با عنوان: “اعتراض مردم به مشایی در راهپیمایی ۲۲ بهمن + فیلم” درج شده است.
اگر زحمتی نیست، نظرتان را درباره نحوه گزارش واقعه و قصد و نیت احتمالی مشرق نیوز در ارتباط به این خبر، برای ما بنویسید.
ممنون.
این متن از هزار تا فحش برای جلبکهای سبز سابق_بعد از نه دی رنگشون رو عوض کردیم_بدتر بود
داداش حسین عزیز تر از جان یک دانه ای !!!!!!
همین چند خط ننوشتی،ننوشتی!
یه تیتر هم کافیه!
اصلا صفحه سفید بزن!
ما خودمون میگیریم مطلب چیه
اینها اصلا ارزش ندارند
هر کسی خونش بالای شهر تهران هست:اگه ۲۵ بهمن این جلبکها هوس کردند و از اتاق گرم به بام نسبتا سرد مراجعه و با آن صداهای مخملیشان بانگ مقدس “الله اکبر” را بر زبانهای کثیفشان جاری کردند،باید با فریاد “خامنه ای رهبر” مواجهه بشوند.
والسلام
التماس دعا
سر تا پای من مست رخ ماه حسینه
چشمای پر از اشکم سر راه حسینه
بی تاب حسینم
بی خواب ابالفضل
رویای لب اهل زمینه
مشک خالیه از آب ابالفضل
از روز ازل دل به علمدار تو دادم
در روز قیامت میرسی آقا به دادم
من هستم مریدت
تو هستی مرادم
تو شاه همه اهل جهانی
من عبد و غلام خانه زادت
http://islamupload.ir/images/nk5zhdkc9at46xlck8b.mp3
یعنی واقعا فکر میکنند اگه مجوز بگیرند کسی به خیابان می آید البته بجز کسانی که می خواهند از خجالتشان در بیایند.
واقعا اینها نمیفهمند یا خودشان را به خریت زده اند؟!
سلام داداش حسین
بر دلاور مردانی مثل شهدا باید افتخار کرد که الآن این جرأت رو به ما دادن تا بتونیم تو این فضای مجازی هرچه می خواهیم بر سر و روی سران فاسد فتنه بکوبیم.
الحمدلله ملت ما دیروز نشان داد اگر رهبری – امام خامنه ای (دام ظله)- دستوری بدهد تا آخرین رمقی که در جانشان مانده فدایی ولایت خواهند شد.
از شما التماس دعا
یاعلی مدد
شاهد۶۸
با اجازه مبصر جانم
۴۲ نفر آنلاین.
داداش حسین دوووووووووووووست داریم 🙂
فقط سید جان بیا باهم دوست باشیم چرا کامنت های من رو تایید نمی کنی من که داداش حسین رو دوست دارم،موردی هست بهم بگو
دم خروس نه غزه نه لبنان رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس حمایت از مردم مصر رو؟؟؟؟
دم خروس درخواست مجور راهپیمایی رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس دولت غیر قانونی هست رو؟
دم خروس دلارهای محمود عباس رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس ما خط امامیم رو؟
دم خروس مرگ فتنه رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس ما بیشماریم رو؟
و….
آرزوی شهادت کردم با این جملات … ای والله .
سلام علیکم
سلامتی رزمندگان اسلام ، این عمار ها ، افسران جنگ نرم صلوات.
قلمتون استوار.
نگفتم این قطعه بی حاج حسین قدیانی صفایی نداره .
به امید ظهور دولت یار
التماس دعا
یا حق
فدات شم داداش!
سلام دوستان،همین الان باخبر شدم یکی دیگر از جانبازان ۸ سال دفاع مقدس استان لاله خیز مازندران به دیار معبود و به درجه رفیع شهادت رسیده است
برای شادی روح آن عزیز سفر کرده صلوات ختم کنید
للهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تو یک شخص روانی هستی که فقط خون می بینی. خداوند درمانت دهاد.
http://baharbia.blogfa.com/post-307.aspx
سلام داداش حسین !
کیف کرده شد !
راستی داداش حسین ،در جریانی که “تلخ” عبادی گفته: اینا دارند زیرزمینی فعالیت می کنند …!
فکر کنم راهپیمایی دوشنبه هم زیرپوستی یا همون زیرزمینی باشه…
لعن علی عدوک یا حسین
خاتمی و کروبی و میر حسین
به قول داداش حسین :ما باتوممان دلش برای زدن دشمن علی تنگ شده…
حالا هرکی نامرده بیاد جلو…
بوی ماه فرشته ، بوی بهمن های سنگین بر دل خفاش های کورآشیانه ،
صدای تبر ابراهیم زمانه ، با نگاه آسمانی می رسد از ره ،
دلی شاد و شبنمی بر روی گونه ، می چکد ازلاله های پرپر بی نشونه !
بابا روح الله مهربونم سلام ! قدوم پرنور آسمانی ات رو برای تا ابد کوری همون های که زمین خورده ی همیشگی اند، گرامی می داریم!باز هم سلام! تا ابد سلام!به قطره قطره شبنم های چکیده بر گونه سلام!
خیلی حال کردیم
خدا قوت
داداش حسین ! عشق تو مرا نموده قاطی/ما نوچه ایم و تو گنده لاتی
۲۲ بهمن دوباره لاریجانی در حرم حضرت معصومه پرسه در مه زد : http://lajman.blogsky.com/1389/11/23/post-43/
لاله این چمن آغشته به رنگ است ،هنوز
سپر از دست مینداز که جنگ است ،هنوز
اینا مجدد دنبال معروف شدنن،همین چند خطم زیادیشون بود:D
دادا حسین مطلب جالبی بود،دمت گرم
این متن به زبان مصری یعنی لعن علی عدوک یاحیدر موسوی وان دوتاخنگ دیگر
انصافا باتوممان گرد و خاک گرفته بود!
باتوممان را پس از مدتها درآوردیم و نیت کردیم همان بلایی که آن فرد جگرطلا!!! بر سر آن ملعون آورد در روز دوشنبه نثار جلبکان سبز کنیم!
لطفا آدرس جدید سایتتون را همه بذارید که خدای نکرده بی خبر نمانیم.ممنون و خسته نباشید
دست مریزاد
سلام عمار علی زمان
شکر خدا که ما را از این فضای پر ستاره محروم نکردید
برابر نظریه ابن سینا در این دنیا برگشت روح به جسم مرده بعد از فراقت محال است . این نظریه شامل سبزیهای بی خاصیت هم میشود .
اعلامیه جدید موسوی و کروبی با موضوع درخواست مجوز برای تجمع در حمایت از مردم مصر و تونس! بیش از هر چیز تلاش برای نشان دادن علائم حیاتی به جامعه سیاسی ایران از جانب کسانی است که اکنون دیگر اموات سیاسی محسوب می شوند.
این بیانیه فاقد هرگونه ارزش سیاسی و اجتماعی است و تنها ارزشی که می توان برای آن قائل شد ارزشی بیولوژیک است بدین معنا که فقط بتوانند به این وسیله مرگ خود را تکذیب کنند اما آنها روش ناشیانه ای را برای تکذیب انتخاب کردند که منجر به بی آبرویی بیشتر این جریان فتنه خواهد شد.
درباره درخواست مجوز راهپیمایی که به طور متناوب از سوی این جریان ظرف حدود یک سال گذشته تکرار شده، باید به این نکته اشاره کرد که اولین درخواست مجوز از سوی این جریان برای برگزاری تجمع، در ایام پس از ۹ دی سال ۸۸ انجام شد که در این باره گفتنی هایی هست:
۱- چرا جریان فتنه تا زمانی که می توانست با دروغ، فریب و عملیات روانی جمعی از مردم را به خیابان بکشاند، هیچگاه به فکر درخواست مجوز نیفتاد؟ چرا درخواست مجوزها دقیقا از زمانی آغاز شد که این جریان متوجه شد توانایی بسیج اجتماعی را از دست داده و دیگر با فراخوانی یا کسی را نمی توانند به خیابان بکشانند و یا آنهایی که به خیابان می آیند مجموعا جمعیت آلوده ای هستند که مانند اتفاق روز عاشورا، منجر به بی آبرویی بیشتر این جماعت خواهند شد؟
نزولی شدن شیب منحنی بسیج اجتماعی توسط سران فتنه آنها را به این نتیجه رساند که باید برای این ریزش عمیق اجتماعی فکری بکنند و اکنون موضوع درخواست مجوز را علم کرده اند؛ وگرنه تا زمانی که جریان فتنه قادر به ایجاد بسیج اجتماعی بود، هرگز به فکر مراجعه به مکانیزم های قانونی و درخواست مجوز نیفتاد.
پس می توان اینگونه گفت که درخواست مجوز برای راهپیمایی از سوی سران فتنه، سند اعتراف این جریان به “صفر” شدن سرمایه اجتماعی اش است.
۲- جریان فتنه دائم بر حق قانونی احزاب و گروه های سیاسی برای برگزاری تجمع استناد می کند و عدم ارائه مجوز را نقض قانون اساسی می داند.
در صورتی که قانون اساسی حق “تجمع” را به رسمیت شناخته، نه حق “آشوب”؛ و در هیچ جای دنیا برای آشوب و خشونت به کسی مجوز نمی دهند و هیچ کس نمی تواند از حکومتی توقع داشته باشد امنیت تجمعی را تامین کند که هدفش براندازی آن نظام است.
نظام جمهوری اسلامی قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به سخاوتمندانه ترین شکل ممکن به درخواست برگزاری تجمعات سیاسی از سوی این جریان پاسخ مثبت داد و اگر ۲ ماه منتهی به خرداد ۸۸ را مطالعه کنید خواهید دید که تقریبا هر روز دهها تجمع از سوی جریان اصلاح طلب در داخل تهران و شهرستان ها با مجوز رسمی نظام برگزار شد و در اکثر این تجمعات، این جریان کار را به خشونت و هتاکی کشاند.
پس نظام حداکثر سعه صدر را در مقابل این جریان نشان داد و آنان آزمون بسیار بدی برای دریافت مجوز جهت برگزاری تجمع یا میتینگ پس دادند و حتی خیلی بیشتر از حقشان از ظرفیت های قانونی استفاده کردند.
قاعدتا و به طور طبیعی برای ارائه مجوز به یک گروه جهت برگزاری تجمع، به سابقه آن گروه مراجعه می شود و سابقه این افراد نشان می دهد که آنها اساسا گروه های سیاسی نیستند بلکه گروه های برانداز هستند و هدفشان از تجمع نیز نه فعالیت سیاسی، بلکه عملیات براندازانه است و کاملا بی معناست که نظام جمهوری اسلامی آن چیزی را که در ایام منتهی به انتخابات ۸۸ بارها آزموده، یک بار دیگر امتحان کند.
جریان فتنه باید ابتدا ثابت کند که یک جریان سیاسی داخل نظام است و اگر این ثابت شد آنوقت مشمول آن اصل قانون اساسی خواهد شد که حق دریافت مجوز برای برگزاری تجمع سیاسی داشته باشد.
۳- به لحاظ قانونی حق درخواست مجوز برای تجمع، در انحصار احزاب و گروه های قانونی است؛ آقایان موسوی و کروبی از لحاظ قانونی به عنوان یک شخص حقیقی حق امضاء نامه درخواست مجوز را ندارند چرا که این افراد به عنوان روسای هیچ حزب یا جریان قانونی در وزارت کشور شناخته نشده اند.
اعتماد ملی اکنون یک حزب غیرقانونی است و حتی درخواست مجوز انجام شده هم از سوی این حزب نیست.
۴- در تمام یک سال گذشته که این جریان کرارا ادعا کرده که درخواست تجمع داده، هیچ وقت یک فرد صاحب صلاحیت از سوی این جریان، به نهادهای قانونی مراجعه نکرده و فرم های مربوطه در این زمینه را تکمیل نکرده و امضا نکرده است.
همانگونه که همگان می دانند درخواست مجوز برای یک تجمع، تشریفات قانونی خاصی دارد که در آن، گروه درخواست کننده باید فرم ها و اسناد مربوطه را تکمیل و تعهدات لازم مندرج در قانون را بسپارد تا مقدمات برای صدور مجوز فراهم شود و قاعدتا نظام هم تعهداتی برای حفظ امنیت تجمع پیدا می کند اما هیچ گاه کسانی که در طول یک سال گذشته مدعی عدم ارائه مجوز برای تجمع بوده اند، تشریفات و مراحل قانونی کسب مجوز را طی نکرده اند.
به طور اجمال، آنچه که به عنوان درخواست مجوز از سوی آن دو نفر منتشر شده، یک درخواست مجوز رسمی نیست بلکه یک اعلامیه سیاسی است که بنا به آنچه گفته شد، نه تنها وجاهت سیاسی ندارد، بلکه وجاهت قانونی و حقوقی نیز نداشته است.
قطعا این بیانیه آقایان موسوی و کروبی، با پیامک هایی که منافقین برای روز ۱۴ بهمن از قرارگاه اشرف ارسال کردند، هیچ تفاوت ماهوی ندارد، و نه تنها حکمشان یکسان است، بلکه حتی نتیجه اش هم یکسان خواهد بود و مردم ما نه تنها کوچکترین اعتنایی به این تحرکات نمی کنند بلکه یک بار دیگر برای چند دهمین بار ظرف یک سال گذشته ثابت خواهد شد که جریان فتنه فاقد هرگونه پایگاه اجتماعی حتی در میان قشرهایی است که ممکن است اعتراضاتی داشته باشند.
مهدی محمدی
ضمن تبریک به مناسبت آغاز امامت حضرت مهدی (عج) نرم افزاری پیرامون فرقه فراماسونری و ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) ساختیم که به همه ی کسانی که تشنه حقیقت هستند توصیه می کنم حتما دانلودش کنن.
لیست مطالب:
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان نی باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان (حضرت مهدی (عج)) می باشد).
۱- دجال آخر الزمان:
پرسش های آغازین بحث
فراماسونری چیست؟
منشأ فراماسونری
نحوه ی اوج گیری فراماسونری
عقاید فراماسونری
علامات و اعداد در فراماسونری
اهداف فراماسونری
ابزارهای فراماسونری
شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری ۱
شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری ۲
شواهد ارتباط اسرائیل با فراماسونری
شواهد ارتباط سازمان ملل متحد با فراماسونری
شواهد ارتباط واتیکان با فراماسونری
شواهد ارتباط اکثر یهودیان با فراماسونری
شواهد ارتباط اوانجلیکال ها با فراماسونری
شواهد ارتباط بهائیت با فراماسونری
فراماسونری طیف Shriner
شباهت فراماسونری و دجال در روایات اسلامی ۱
شباهت فراماسونری و دجال در روایات اسلامی ۲
تمهیدات فراماسونری برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی ۱
تمهیدات فراماسونری برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی ۲
تمهیدات فراماسونری برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی ۳
تمهیدات فراماسونری برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی ۴
تمهیدات اسلام برای مقابله با فراماسونری
ضمیمه:: فراماسونری: دجال آخرالزمان
۲- مطالب بیشتر:
فراماسونری، دین نوین جهانی ۱
فراماسونری، دین نوین جهانی ۲
فراماسونها و رژیم رضاخانی
فراماسونری و نقش آن در تاریخ معاصر ایران
آخرالزمان، جنگ جهانی سوم ؛ و ائتلاف صلیب و صهیون و وهابیت
اسرار دلار
بازی لاکسر به چه فرا میخواند؟!
شهید آیت، میرحسین موسوی و فراماسونری
شیطان خودش را توجیه می کند!!!
جنبش سبز ماسونی از زاویه ای دیگر
شباهتهای فرقه سبز ایران و جنبش سبز انگلستان
فراماسونری قدرت پوشالی
حضور بهائیت در انجمنهای ماسونی و شبه ماسونی
ابهام در تاریخ نگاری فراماسونری ۱ : ابهام در تاریخ ماسونی ایران
ابهام در تاریخ نگاری فراماسونری ۲ : عضویت خاندان سلطنت در لژ ماسونی ایران
ابهام در تاریخ نگاری فراماسونری ۳ : لژ های ماسونی ایران
ابهام در تاریخ نگاری فراماسونری ۴ : آخرین شاهکار اسماعیل رائین
۳- ظهور منجی:
تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان
مردی از قم (روح الله)
بررسی نشانه هاى ظهور(۱)
بررسى نشانه هاى ظهور(۲)
آخرین خاندان پادشاهی حجاز در آخرالزمان
قوم نشان شده (ایرانیان در واقعه ظهور)
زنگ تاریخ جدید و قوم نشان شده
هشدار به مقاومت منطقه: احتمال بروز فتنه ای بزرگ
زلزله تهران از نگاه روایات و احادیث
سخنرانی جدید و شنیدنی حجت الاسلام پناهیان در مورد نزدیکی ظهور
نشانه های ظهور امام زمان علیه السلام
تشخیص و تطبیق نشانههای ظهور
کاربرد روایات آخرالزمان
ندای آسمانی (۱)
ندای آسمانی (۲)
ندای آسمانی (۳)
آیا همه نشانههای ظهور اتفاق میافتند؟
انقلاب اسلامی ، ظهور و حکومت الله
دابة الارض
امام زمانمان را بیشتر بشناسیم !
امام عصر و مدت زمان فتح دنیا
طبقات الانصار
برای دانلود به لینک زیر مراجعه کنید
http://www.freemason200h.blogfa.com
شب به امامت رسیدن حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد.
**************۸
آهای اونایی که تا به ما می رسید معتدل و اصلاحگر و مؤدب و از این جور چیزها میشید
یادتون باشه ما روی شانه های عمو عباس نشسته ایم و با غرور بر سر دوست و دشمنی که از کربلا جا مانده فریاد می کشیم. حرفی هست؟؟؟؟….
دمت گرم داداش
این تیکه یک صفحه و چند خط خیلی به جا و با حال بود.
اونا هر روز توی خیابون بر علیه ما تظاهرات می کردن شما ها مگه ندیدین واقعا متاسفم برای خودمون که درکشون نمی کنیم این بیچاره ها این همه نظام و منهدم کردن ما ندیدیم
چشمان ما را چه شده است ؟؟؟
پروردگارا چرا به ما قدرت دیدن توهمات رو ندادی!!!!
سلام داداش
آغاز امامت حضرت بقیه الله(عج)بر شما مبارک
بغضی ز قدیم در دل ما مانده
پشت در خانه کودکی جا مانده
برخیز و بساز خنجرت را فیروز
چند روز به انتقام زهرا(س) مانده
سلام
خدا می دونه چقدر خوشحال شدم که باز هم اینجا بر پاست وداداش حسین بسیجیا دل انها رو نمی شکنه خدا حفظشون کند
برای سلامتی سلطان امکان وحضرت ماه وستاره های بصیر شان صلوات
اللهم صلی علی محمد وال محمد
برا تکمیل شدن وبلارفتن این صلوات
لعنه الله علی عدوک یا علی …
سلام
سر بزنید
در وزن کشی یوم الله ۲۵ بهمن(ولنتاین) شرکت کنید!!!
delkhoun.blogfa.com
صد شاخه گل محمدی با صلوات/تقدیم امام عسگری(ع) در عتبات
جزحضرت مهدی(عج) نبود نایب او/آغاز امامتش درود و صلوات
خداییش ۲۲بهمن امسال فوق العاده بود و فرار نامبارک همزمان با این روز شبیه معجزه…همه دارن میگن ظهور نزدیکه و فردا هم سالروز تاجگذاری خورشیده.عیدالزهرا بر عاشقان مبارک.به امید اینکه پرچم این انقلابو حضرت ماه با دستان حیدری به دست خورشید برسونه و ستاره ها درکش کنند.
خدا قوت ستاره ی حضرت ماه
“آن پارسال بود که یک صفحه حرام شان می کردیم. حالا باید به همین چند خط اکتفا کرد.”
خدایی گل گفتی!!
حالا دیگر برادر کوچکتر من هم میداند که فاطمیه اسم زمان است و مهدیه اسم مکان،اما من منتظر میمانم،می دانم روزی فاطمیه اسم مکان خواهد بود و مهدیه اسم زمان…
السلام علیک یا مولا یا صاحب الزمان.
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش…
نوری آمد روشنی بخشید، باز خفتــه را بیـدار کرد از خواب ناز
ناامیدی را ز خود مأیوس کرد قلب ها را با خودش مأنوس کرد
او ز وحدت گفت و از توحید ناب در دل مـردم به پـا کرد انقلاب
اشک ها جاری شد از سوز دلش سیـنه ها تنگ از وفـور ماتمش
قطره ها گشتند جوی و جوی، رود رودها دریـاچه و دریـا، چـه زود
مرد علم و مرد حلم و مرد شـور کوه صبر و در دلش صدچشمه نور
پانـزده سـال از وطن تبعیـد شد پانـزده نـوروز ما بی عیـد شـد
در هزار و سیصد و پنجاه و هفت ماه مـا آمـد به ایـران، شاه رفت
انقـلابش انفجـــار نــور بود نهضتی بر ضدّ ظلم و زور بود
دشمنش ناراحت از این واقعه خواست تا بر پا کند یک فاجعه
حمله کـردند از بیـابان طبس غافل از شن ها و طوفان طبس
شد به صحرا ماسه و طوفان و باد در پی نابودی اش چون قوم عـاد
گشت آمریکا مواجه با شکـست پس کمر محکم به شال کینه بست
نیـمهْ پنجـاه و نه بعثیّ شـــوم با غـرور آورد بـر ایران هجـوم
پس جـوان و نوجـوان و پیرمرد می شدند آمـادهْ جنگ و نبـرد
قلب های پاک پر شـد از صفــا شـد هـدف آزادی کرب و بلا
هشت سال ایمان و غیرت شد شعار لاله های پرپرش، سیصد هـزار
بیست و هفت تیر سال شصت و هفت رفت دشمن از وطن با قلب تفت
گرچه دشمن باخت در این جنگ گرم زود شد مشغول طرح جنگ نرم
جام زهری را که نوشیدش امام کرد سال بعد کارش را تمام
نیمه خرداد سال شصت و هشت زایر حـق با دلی آرام گـشت
رحمت حـق باز شـد ما را نصیـب شد اجابت نغمهْ «أمّن یجیب»
بعـــدِ «روح الله» شد «سیـّد علی» نایـب «مهدی» و بر ملت ولی
سیدی از نسل زهرا و حسین(علیهماالسلام) وارث خــون دل پیـر خمیـن
می کند بهرش بسیـجی چــاکری مثل همّت ها و همچون باکری
بیست سال از رهبری اش چون گذشت گشت واقع فتنهْ هشتاد و هشت
پاره شد عکس امـام، آمـد به جوش خون مـردم، باز فتنه گر خموش
روز عــاشورا و قدس آشـوب کرد فتنه، حزب الله را مضروب کرد
آسمــان حــق غبــارآلــود شد بی بصیرت هر که شد نابود شد
باز همچون هجده تیـــر سیــاه کار دشمن شد به لطف حق تباه
کرد چشم فتنه گـر را رهبـــری کـور با تبیین و با روشنگـــری
آفرین بــر امـتی که آفــرید در ۹ دی یک حماسه ای جدید
گر ز بستانش بریزد یک خواص روید عمّاری به جای عمرو عاص
همچو ما گشتند خصم اهرمن مصـر و تونس، الجزایر و یمن
می کند از فتنه ها امّت عبور می شــود آمادهْ وقت ظهــور
تا کند بر ما حکومت آن امین تا شود پر از عدالت این زمین
راه خونین پیکران آبــاد بــاد روحشان از رحمت حق شاد باد
یا رب از این نهضت خونین ما تا به آخر خود نگهداری نـما
رهبری را حفظ کن ای مهربان تا ظهور مهـدی صاحب زمان
از وجودش خود بلا را دور کن رؤیتش را روزی مستـور کن
با اجازه آقا سید احمد
ساعت ۲۲:۴
افراد آنلاین: ۳۶ نفر
ماشالله.
سلام علیکم
به اموات مجوز دفن میدهند نه مجوز راهپیمایی .
یاعلی
سلام . خدا قوت
خیلی عالی بود
اسال الله لکم منازل الشهدا.
<<<<<<<<<<<>>>>>>>>>>>>
سلام داداش حسین، دلم براتون تنگ شده بود…
توی حرم حضرت زینب(س) دعاگوتون بودم (البته شما رو دیگرون هم دعا می کردن ها 🙂 )
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
حسین قدیانی قبلا یه باتوم خوب و قشنگی داشتیم ، داشت ! چی شده ؟ هنوز داریش یا دادی رفته جاش قلم خریدی حاجی ؟! مال ما که از بس این سبزها نیومدن، خراب شده گویا …
گفتند راهپیمایی شان از میدان امام حسین شروع می شود.
احمق ها نمی دانند سمت امام حسین آفتابی بشوند بر و بچز امام حسین و ۱۷ شهریور و میدون خراسون تیکه پاره شون می کنند…
🙂
اینا با این همه خیال پردازی بهتره برن تو کار احضار روح با شیخ و مهندس تا بیکار نباشن.
ما بیشماریم
زنده باد حزب الله
سلام علیکم…دم شما گرم…
چرا بسیجی ها در جامعه ی ما شده اند نماد چاقو کشی قداره بندی و چماق زنی؟ مگر قرارمان نشد جنگ نرم کنیم؟ این چه جنگ نرمی است که با باتوم و گاز اشک آور و کلت صورت می گیرد؟ سعی کنید جنگ نرم را یاد بگیرید. سلاح جنگ نرم تفکر و گفتگو و احترام متقابل و حفظ ادب است نه فحش و بددهانی و کتک کاری و خون ریزی به نام آقا و ولایت مداری
متاسفم
حسین قدیانی: برادر! موقعی که داشتند در عاشورا آشوب می کردند، باید به فکر سلاح جنگ نرم می افتادی! موقعی که به رئیس جمهور قانونی دروغگو می گفتند، باید به فکر ادب می افتادی. موقعی که غلام کبیری را کشتند، باید علیه قداره بندی کامنت می گذاشتی. ما اما حتما به اسم ولایت و “آقا” با سران کفر و فتنه و نفاق می جنگیم. بصیرت و باتوم ۲ اسلحه ما در این نبرد است. راستی! این چه جنگ نرمی است که مهندس از محمودعباس پول می گیرد و شیخ از شهرام؟! اجازه هست به اسم امام خمینی، سران فتنه را نجس بنامم؟! اسرائیل مگر روی سران فتنه در این جنگ نرم دست نگذاشت؟! مگر روح خدا نگفت که اسرائیل به دریا دست بزند، نجس می شود؟! بر اساس تفکر امام، سران فتنه نجس اند. این از بی ادبی ما نیست. از نجاست فتنه گران است. تفکر و گفت و گو و ادب را ول کن. بگو غلط کردم به نظام تهمت تقلب زدم. این را هم بگویی، بد نیست؛ جمهوری اسلامی کی سقوط می کند؟! فرق فتنه گران ما با شترسواران مبارک در این است؛ مبارک با شتر کار می کند و مهندس عین شترمرغ، منافق است. روزی می گوید “نه غزه نه لبنان” و دگر روز…؟!
به جای وجود رو دارند. به جای غیرت رو دارند. به جای همه چیز رو دارند!
سلام برادر قدیانی عزیز.
ارادتمندیم اخوی،کوتاه نوشتید ولی مثل همیشه زیبا نوشتید. ای کاش “بعضی ها” کمی وجود داشتند و جز حرف زدن و بیانیه دادن و کامنت گذاشتن و فحش دادن و منم منم کردن کار دیگه ای هم بلد بودند.
هر کس با شیر بچه های خامنه ای در افتد، ور افتد.(هر کسی شک داره میتونه امتحان کنه)
ایام مبارک داداش حسین. ما دوستتون داریم حاج آقا.
” اجازه هست به اسم امام خمینی، سران فتنه را نجس بنامم؟! اسرائیل مگر روی سران فتنه در این جنگ نرم دست نگذاشت؟! مگر روح خدا نگفت که اسرائیل به دریا دست بزند، نجس می شود؟! بر اساس تفکر امام، سران فتنه نجس اند. این از بی ادبی ما نیست. از نجاست فتنه گران است.”
تکبیر…
سلامتی داداش حسین بسیجیا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
به جای سیداحمد
پیام “بی زر گانی”
ساعت ۲۳:۳۰
افراد آنلاین: ۴۰
داداش حسین فدایی داری
با اجازه مبصر جان (که خدا حافظ و نگهدارش باشه)
ساعت ۲۳:۳۰
افراد آنلاین: ۴۳ نفر
ماشاء الله حزب الله
سلام داداش عزیزی تر از جانم
از جواب شما به “حسن” کیف کردم حسابی. خدایی هیچ کس دیگر را نمی شناسم که اینقدر بلیغ و زیبا جواب اینها را بدهد.داداش عزیزم فدائی داری اساسی!
برای سلامتی داداش حسین بچه بسیجی ها صلوات.
بچه نونر های نازپرورده دهنتون از فحش وفحش کاری خسته شده حالا میاین واسه ما ۲۵ بهمن میخواین راه بندازین؛بیان تا بینیم با اون مغز از ریشه زنگ زده می خواید چیکار کنید به اون مغز ناقص شده؛ زد زنگ ولایت فقیه نزدید عاقبش شد این،بیایید وسط کوچولوها!!!!
««از ما تحریک کردن بود؛ اگر کار دیگری هم بود، در خدمت سران فتنه هستیم!»»
زدی تو خال با این جمله ماهم که گفتیم
اللهم عجل لولیک الفرج
جواب به حسن:
مرد حسابی همینه که هست/اگه بسیجی و از باتوم بدت میاد همین الان پاره کن کارتتو…
همینه که هست/اصلان من با باتوم میخوابم حرفیه؟؟؟؟!!!!
۲۵ ام هم همشون میان!!!البته تو خواب!!!بعد میرن تو بالاترین نظر میدن صدای تیر اندازی میاد الان از خ امام حسین!!!حالا طرف تو مکزیکوسیتی هستا….عجب!!!
لبیک یا امام خامنه ای
* م امام حسین*
سر تا پای من مست رخ ماه حسین(ع)
چشمهای پر از اشکم سر راه حسین(ع)
..
بی تاب حسینم….بی خواب ابولفضل (ع)…
ممنون از “عمار”.
بدهی ! (گفت و شنود)
گفت: دیکتاتورهای منطقه با سقوط دیکتاتور مصر بدجوری به وحشت افتاده و برای پیشگیری از سقوط خود دست و پا می زنند.
گفتم: اسرائیل را بگو که نفس در سینه اش حبس شده و به تته پته افتاده است.
گفت: یادت هست که نتانیاهو و اوباما و همین سران دیکتاتور منطقه در جریان فتنه ۸۸ و جنایت و خیانت موسوی و خاتمی و کروبی، چقدر ذوق زده بودند و از خوشحالی با دمشان گردو می شکستند؟!
گفتم: دست خدا را ببین که دم همه جرثومه های فساد و تباهی را به هم گره زده و دارد به زباله دان تاریخ می اندازد.
گفت: امیر کویت، پادشاه اردن، پادشاه بحرین و… برای راضی کردن مردم گفته اند به هر یک از افراد کشورشان مبلغ ۳هزار دلار پاداش می دهند!
گفتم: حیوونکی ها!
گفت: ملت های مسلمان می دانند که با سرنگونی دیکتاتورها همه ثروت های غارت شده به خودشان برمی گردد و گول این ترفندها را نمی خورند.
گفتم: در آمریکا چند سارق مسلح وارد یک بانک شدند و علاوه بر صندوقدار بانک به همه مشتری ها هم گفتند باید هرچه دارند بدهند. در همین حال یک صهیونیست که در میان مشتریان بود به بغل دستی خود گفت؛ جک! یادته ۱۰۰۰ دلار از من طلب داشتی؟ جک گفت؛ آره! ولی هرچه اصرار می کردم نمی دادی؟ و یارو گفت؛ حالا، بیا، این ۱۰۰۰ دلار طلبت رو بگیر
۲۵ بهمن
صدور حکم تاریخی امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی نویسندهٔ خائن کتاب آیات شیطانی (۱۳۶۷ ه.ش)
جالبه خوب روزی رو انتخاب کردن. نباید این روز فراموش بشه. خیلی حکم استراتژیکی هست.
ولنتاین انحرافیه!
ببخشید اگر می شود این سوال را هم از “حسن آقا” بپرسید: “وقتی از صدر تا ذیل اعتقادات ما را فحش می دهند به نظر ایشان چه کار باید بکنیم؟”
هر چی خواستند گفتند; هر کاری خواستند کردند ولی نفهمیدند که به امام حسین جسارت کنند دودمانشان رو هواست. به خدا دست ما نیست; این یک مورد مستقیما به شخص عباس(علیه السلام) مربوط است…
سلام
من هم باتوم دارم اما این “بی وجودها” فقط قراره تو تهران راهپیمایی مجازی کنند!!!!
حیف!حیف شد!!
ای داد از این غوغای دل از “ماه” خود هستم خجل
یا حق
بدهی ! (گفت و شنود)
گفت: دیکتاتورهای منطقه با سقوط دیکتاتور مصر بدجوری به وحشت افتاده و برای پیشگیری از سقوط خود دست و پا می زنند.
گفتم: اسرائیل را بگو که نفس در سینه اش حبس شده و به تته پته افتاده است.
گفت: یادت هست که نتانیاهو و اوباما و همین سران دیکتاتور منطقه در جریان فتنه ۸۸ و جنایت و خیانت موسوی و خاتمی و کروبی، چقدر ذوق زده بودند و از خوشحالی با دمشان گردو می شکستند؟!
گفتم: دست خدا را ببین که دم همه جرثومه های فساد و تباهی را به هم گره زده و دارد به زباله دان تاریخ می اندازد.
گفت: امیر کویت، پادشاه اردن، پادشاه بحرین و… برای راضی کردن مردم گفته اند به هر یک از افراد کشورشان مبلغ ۳هزار دلار پاداش می دهند!
گفتم: حیوونکی ها!
گفت: ملت های مسلمان می دانند که با سرنگونی دیکتاتورها همه ثروت های غارت شده به خودشان برمی گردد و گول این ترفندها را نمی خورند.
گفتم: در آمریکا چند سارق مسلح وارد یک بانک شدند و علاوه بر صندوقدار بانک به همه مشتری ها هم گفتند باید هرچه دارند بدهند. در همین حال یک صهیونیست که در میان مشتریان بود به بغل دستی خود گفت؛ جک! یادته ۱۰۰۰ دلار از من طلب داشتی؟ جک گفت؛ آره! ولی هرچه اصرار می کردم نمی دادی؟ و یارو گفت؛ حالا، بیا، این ۱۰۰۰ دلار طلبت رو بگیر!
بهترین مجازات برای سران داخلی فتنه این بود که دیروز آنها را بین جمعیت ۱۰ها میلیونی ملت میبردند تا ملت آنها را محاکمه کنند
مرگ بر آمریکا و رژیم صهیونیستی و مزدورانشان
حیف شد! به وزیر کشور التماس کردم مجوزبده ملت هم سبز بپوشن بریزن بیرون اون توهم زده ها هم از سوراخ میومدن بیرون اونوقت خود ملت در میدون آزادی دارشون میزدن زحمت قوه قضاییه هم کم میشد
سلام حاج حسین. خوبی ؟ حرف نداشت دوتا پست آخریت.
احسنت داداش حسین
از جوابی که به “حسن” دادی دوباره
کیف کرده شد…
خدا قلمت رو روان تر و ذهنت رو پویاتر کنه…
ماشاالله … حزب الله
برات متاسفم . شماها با شعبان بی مخ چه فرقی دارید ؟
حسین قدیانی: برام متاسف باش و از این تاسف بمیر!
باتوم هدیه ما در روز ولنتاین به لجنی ها !!!!!!!!!!!!!!!
باتوم ها را چرب کرده اییم !!!
خاک تو سرتون با این چرندیات
ازادی نزدیک است ….
جمهوری اسلامی محکوم به اصلاحالات است
حسین قدیانی: فردا بیا حالی ات کنیم ما بسیجی ها که آزادی خیلی هم نزدیک نیست؛ چند ایستگاه فاصله است!
اگر فردا این سبز های بی وجود از خودشان وجود نشان دادند و آمدند ،از آقایان بسیجی می خواهم که لطف کنند و از طرف ما خواهرهای بسیجی هم محکم بکوبند توی سر این خاک توسرها. چه کنیم که این نوع جهاد از ما برداشته شده است اما گاهی چادر ما محکم تر از باتوم عمل می کند و می خورد بر فرق سر بعضی ها.
به نام خدا
ایستگاه اول نعش من. ایستگاه دوم نعش برادر بسیجی ام. ایستگاه سوم نعش داداش حسین. ایستگاه بعدی نداره. همین جا متوقف می شن.
نمی دونم چرا آدم هر کاری می کنه دست و دلش نمی ره واسه این بدبختا بنویسه. همین چند خط هم از سرشون زیاده….
آقای قدیانی من بااینکه توانتخابات به حجت الشهرام والجزایری رای دادم ولی خیلی به شماعلاقه دارم البته خودتان که چنگی به دل نمی زنیدمنظورم اینه که به نوشته هاتون علاقه دارم تازه اینطوری بهترهم هست نه ق-ق گیرمیده نه حاج خانم نه امنیت ملی به خطرمی افته!
اینجاس که فرق مردم آزادیخواه با اندکی ساندیس خور و شعبان بیمخ معلوم میشه. منطق شعبان بیمخها منطق باتوم، قمه، و قلدریس.
بهد مناسبت عید الزهرا(س) با “شجره خبیثه” در خدمتیم
http://gharehgozloo.blogfa.com
همیشه سبز ==>درباطن========>همیشـــــــه جلبــــک
آقای قدیانی(به اصطلاح خودمونی=>داداش) داره تحریکاتت جواب میده
««از ما تحریک کردن بود؛ اگر کار دیگری هم بود، در خدمت سران فتنه هستیم!»»
…….::::::::اللهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم:::::::::………
۹ دی ۸۸ همه سبزی ها را سرما خشکاند .
با باد گرم مصر و تونس هم نمی توانند جوانه بزنند.
حیف رنگ سبز!
یاعلی
آقای قدیانی عزیز !
خیلی ارادتمندیم
مطلبتان عالی بود
ولی اجازه بدهید نکته ای را به عنوان یک وظیفه شرعی به اطلاعتان برسانم که شاید نخستین بار باشد می شنوید. با خلوصی که مقلدان حضرت ماه سراغ دارم مطمئنم با سعه صدر در صدد اصلاح بر می آیید :
حضرت ماه که قاعدتا مرجع تقلید شما هم هست فتوا داده اند که برگزاری مراسم عیدالزهرا حرام است.
ایشان به حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب – که مسوولیتهایی از سوی رهبری داشته و دارد و همین دیروز نیز به سمتهای بالایی در حوزه از طرف حضرت ماه منصوب شد [ درباره حکم های انتصاب اخیر رجوع کنید به کیهان ] گفتند که حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به ایشان فرموده اند که “شما از موظف هستید حرمت تشکیل و شرکت در اینگونه جلسات [عمرکشان ] را [از طرف من به طلاب ] ابلاغ کنید. ”
اما درباره آن مرد ایرانی که از جگرش تجلیل کرده اید به عقیده آقای حجت الاسلام مهدی طائب و مرحوم علامه سید جعفر شهیدی و علامه سید جعفر شهیدی و بسیاری از محققان فرد شایان تقدیری نیست : اولا مسلمان بودنش محل تردید است چه رسد که شیعه باشد. ثانیا : بر سر یک دلخوری شخصی خلیفه دوم را کشته است نه از روی شیعه گری. ثالثا : نظر برخی از محققان اینست که ابولولو از سوی بنی امیه یا کعب الاحبار یهودی تحریک شده بود.
رابعا : قتل خلیفه دوم اصلا در ربیع الاول نبوده است.
خامسا و سادسا را فرصت نیست عرض کنم.
بنده از مخلصان شما هستم و دانشجوی دکتاری علوم قرآن و حدیث هستم و درباره عمرکشون و ابولولو تحقیق کرده ام. در وبلاگم هم برای تشیع تبلیغ کرده و می کنم و هم اینکه با تندرویهای شیعی مثل قمه زنی [ که به فتوای اخیر صانعی!!! جایز شده!!! ] و هم با عمرکشون [ که مورد تاکید جریان بی بصیرت حوزوی است ] مقابله می کنم.
حرف زیاد است.
فقط بگویم که حجتیه جدید اخیرا پشت سر برخی از مراجع معظم مخفی شده اند و به بهانه عشق به ولایت و حضرت زهرا (سلام الله علیها ) فرزند زهرا یعنی همان حضرت ماه را نشانه رفته اند. آنان فکر می کنند رهبری برای ریاست طلبی اش است که ندای وحدت شیعه و سنی سر می دهد.
سخن بسیار است و مجال اندک.
حواستان باشد که عیدالزهرا الآن در اصل توسط نوچه های مرجعیتی که منتقد حضرت ماه است ترویج می شود و به اطرافیانشان می گویند عمرکشون را برگزار کنید که از شعایر شیعه است حال آنکه بزرگانی همچون شیخ مفید و علامه حلی و یعقوبی صاحب تاریخ یعقوبی و … اساسا نهم ربیع را روز مرگ عمر نمی دانند و چنین جشنی نداشته اند. روایتی هم که در این باره بیان می شود قطعا جعلی است.
اگر اطلاعات دقیقتر می خواهید به این لینک مراجعه فرمایید :
http://www.islamdin.blogfa.com/post-136.aspx
نظر مراجع تقلید بویژه حضرت ماه در این لینکها هست.
نظر آقای بهجت را برای اینکه سنیها سوء استفاده نکنند کاملا منتشر نکرده ام. اگر خواستید کاملا برایتان ایمیل می کنم.
بنده مخلصتان هم هستم. قبلا در وبلاگم از شما تجلیل کردم یعنی وقتی کتاب ” نه ده ” را خواندم.
مطلبی درباره شما و بلاگتان نوشتم با این لینک :
http://arabi-maleki.blogfa.com/cat-165.aspx
مطالبی هم برای معرفی کتابهای مفید و موثر در اثبات حقانیت مذهب اهل بیت (ع) قبلا نوشته ام. از جمله لینک دانلود کتابهای فارسی و عربی در این مورد از جمله این لینکها :
http://arabi-maleki.blogfa.com/post-224.aspx
http://www.mezan.net/books/libr.html
http://arabi-maleki.blogfa.com/cat-155.aspx
http://www.beliefcenter.com/shialib/02.html
http://osool.ac.ir/MOALFAT/nidex.htm
این را گفتم مبادا بخاطر مطلبی که درباره عیدالزهرا و ابولولو عرض کردم تصور کنید که وهابی ام یا روشنفکر سنی زده هستم یا اینکه سبز لجنی هستم و …
واقعا ادم باید بشینه و فقط به این بسیجیا بخنده…..خداییش خوب جک میسازین
خوش باشین با این افکار
میگم این سایتو بکنین جکستان خیلی بهتره هاااااااااااااااااااا
سلام
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
دستت طلا داداش
سلام برادرم حسین عزیز
خسته نباشید!
به نظرم اشاره به مطالبی که توهین به مقدسات اهل سنت است، درست نباشد. اقای ماهمون فرمودند که توهین به مقدسات اهل سنت حرام شرعی و قانونی است؛ بیا و احتیاط کن و اونو عوض کن.
ارادتمند شما برادر حقیرتان ابوالفضل امامی.
زنده و برازنده ظهور باشید برادرم
خاک و خون، آتش و آه و صدایے که به آرامش نجواے ستارگان پیوسته بود. چه خوب که ماه روے از زمین بر گرفته بود و زمین، مبهوت از پر کشیدن بے انتهاے رضوانے دیگر. و مگر نه آن که زمین تاب قدم هاے پر معنایش را نداشت و آسمان تنها در یک نیم نکاه او خلاصه مے شد؟ پس بغض به هم فشرده این دو به چه خاطر؟ عرش و فرش بدو انس گرفته بودند نه او به این دو. فرش پهنه ے سجاده ے زمزمه هاے عاشقے او بود و معراج قنوتش عرش را به تبسم نشسته بود و عارفانه هایش کرشمه هاے اهل عالم معنا را تفسیر مے نمود.
http://philsoph.parsiblog.com/
http://philsoph.parsiblog.com/
خدا قوت رزمنده
صدای عر عر نمیاد. چیه؟ داری تو خیابون کتک می خوری؟
لعنت بر ضد ولایت فقیه
لعنت بر رفسنجانی و خاتمی و کروبی و موسوی و مشایی
سلام خدا و فرشتگانش بر امام خامنه ای
جانم فدای امام خامنه ای
آی که خندیدن به جلبک ها تمامی ندارد!
قضیه مورچه است که روی گردن فیل باقی مانده بود و دوستانش به او می گفتند:
خفش کن! خفش کن!
این جا کربلاست و تاریخ تکرار میشود،حسین آمده یزید لشکر فرستاده ، این بار حرمله با سه شعبه نیامده ،حرمله شبکه دارد،موج می اندازد ، امواج مواج رادیویی و تلویزیزیونی ، خطرناک و مهلک ، حرمله گلو نمیدرد ، مغز می درد ، ذهن پاره میکند.
یزید بیانیه داده و پرچم سبز بر سر نیزه کرده . نفاق از سر روی یزید میبارد یزید مانند اصحاب کهف خواب بوده .این بار سه روز دیر بیدار شده بیست و دوم را درک نکرده است ولی روز ولن تاین را حسابی درک کرده.
شمر این روز ها به روی سینه ی کسی نمینشیند ، شمر روی صندلی پشت کامپیوترش نشسته و سایتش را با دروغ آپلود میکند.آپ تایم سایت او اگر صد درصد نباشد کمتر از نود و نه و نیم درصد هم نیست.سرورش را از اسراییل خریده ، شاید هم نخریده هدیه گرفته!!!!!هدیه ای بابت ریختن خون اذهان عمومی.
حسین اما این بار شهید نمیشود ، حسین خود انتقام میگیرد ،حسین مختار ندارد.حسین خود منتقم کرار است .منتقم جام زهری که دیروز به حسن دادند و جگر او را آب کردند.این جا کسی یا لثارات الحسین نمی گوید این جا همه قاسم و اکبرند ، علی اصغر از بصیرت سیراب شده و سرخی گردنش به گونه هایش رنگ داده.
این روزها برای تحت فشار قرار دادن حسین آب را به روی او نمیبندند ،فضا را پر از گرد و غبار میکنند،حق و باطل را در دیگ نفاق آنقدر به هم میزنند تا خوب خودش را بگیرد.
این جا هفتاد و دو میلیون حر و ظهیر میبینی و آن ور چند هزار کوفی.
کوفه نیا حسین جان،کوفی وفا ندارد . کوفی شاید ولی ایرانی نه.ایرانی وفا دارد ،عباس است اگر هر دو دستش را قطع کنی باز هم پای عهدی که سی و اندی سال پیش با خدایش بسته است نشسته است.
عباس اما،عباس.عباس هم این روز ها مشک در دست نمیگیرد ، عباس باتوم به دست گرفته و آن را بر سر نفاق و منافق میزند. آری عباس هم باطوم به دست داشت.چه غوغایی کرده عباس در کربلا !همه ی دشمنان از عباس میترسند عباس عمود خیمه ی حسین است ، عباس تنها به علقمه نمیرود ،بصیرت عباس تیر نمیخورد ، بصیرت عباس ضد گلوله ی تفنگ نفاق است.
زبیر را میبینی؟عبد الله را فرستاده لندن برای ادامه تحصیل .عبد الله هم مغز ما را تونل کرده و متروی خود را روی آن احداث میکند.عبدالله پول های زبیر را ذخیره آخرت کرده ، پدرش اما بر سر مواضع نماز جمعه باقی مانده و خطبه برای یزید میخواند.کاخ سبز و صندلی پرنده رو به ویرانی است.
یزید و زبیر به دیوار شیطان بزرگ تکیه زده اند و ما به یادگار بر روی این دیوار نوشته ایم “آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند”
حاج حسین خوشحال میشم نظرت رو در مورد نظر بالا بدونم یه جورایی خواستم مثل شما بنویسم ولی فکر کنم خشت زدم!