اگر نوشتن درباره فوتبال منوط به داشتن عکس با شورت ورزشی است، زیاد دارم اما اگر هر کسی می تواند، درباره فوتبال سخن بگوید و حرف بزند، من همان بقال سر کوچه مان هستم.
***
در “تیتر” به اندازه کافی محتوای متن را لو داده ام، پس حرفم را در چند نکته بزنم:
یکم: اگر کاری به عرق ملی، وطن دوستی، غیرت، پیراهن مقدس تیم ملی و پرچم ۳ رنگ کشورمان نداشتم، اعتراف می کردم بهترین گزارشگر این روزهای فوتبال ما “عادل فردوسی پور” است، اما چون به مواردی که برشمردم، جدای از اعتقاد، ایمان و تعصب هم دارم، مجبورم روی مخ راه رفتن “جواد خیابانی” را تحمل کنم.
دوم: منظورم از “نکته یک” هرگز این نبود که فردوسی پور، مظهر مخالفت با ارزش در بخشی از مقوله ورزش، یعنی فوتبال است که اصلا سطح او همین گزارشگری است. عادل به بیننده فوتبال، به مدد زبانی که بلد است، اگر نه “اطلاعات” که “ترجمه” های خوبی ارائه می دهد. تندتند هم حرف می زند تا همه آنچه جمع کرده، در نود دقیقه یا در زمان برنامه “۹۰” وقت گفتنش باشد. نمی خواهم خوبی های گزارش او را کتمان کنم. بعضا واضع اصطلاحات بامزه ای است که به دل می نشیند. بازی خوانی خوبی از روند مسابقه دارد. خوب جو می دهد. حاشیه ها را بلد است. ژورنالیست خوبی است. فضای مسابقه را می داند. از رختکن تیم گرفته تا صندلی کمک مربی، مسلط است. حتی بعضا حرف حق می زند و خوب بلد است چگونه از ندانم کاری های “کفاشیان” های ورزش ایران سوء استفاده کند. همین جا بگویم؛ الان هم مثل دوره دوم خرداد، فوتبال دست اهلش نیست. فوتبال به این معنی نباید “سیاسی” باشد. یعنی چه که در عصر اصلاحات، استقلال و پیروزی دست دوم خردادی ها دست به دست می شد و الان دست اصولگرایان؟! الان فوتبال اصلا سیاسی نیست، که متاسفانه همین فوتبال هم به یکی دیگر از “بازی های سیاسی” احزاب مبدل شده است. الان فوتبال، “حزبی” است، نه “سیاسی”. من از فوتبال سیاسی خوشم می آید اما از فوتبال حزبی بیزارم. فوتبال سیاسی، یعنی علی دایی، بازی کردن با طحال پاره شده را گره بزند به زلف عرق ملی و این اصلا چیز بدی نیست. هر فوتبالیستی در تیم ملی هر کشوری از جهان، صدایی از “ملت – حاکمیت” همان کشور است. چه “حق” با مخالفان دولت سارکوزی باشد و چه نباشد، “کریم بن زما” بازیکن تیم ملی فرانسه است. با این همه حتی به فردوسی پور حق می دهم از روند کند ساخت ورزشگاه در فلان شهرستان انتقاد کند، از خراب بودن شیر دست شویی دیگر ورزشگاه پیر پایتخت؛ “تختی” انتقاد کند، از مدیریت غلط کفاشیان انتقاد کند؛ حتی این را هم می ستایم که اگر می بیند، نقدش در “۹۰” به اصلاح معضلی کمک کرده، نیمه پر لیوان را به بیننده نشان می دهد. حتی اگر الان من جای عادل نشسته بودم، بیشتر از کفاشیان انتقاد می کردم. خنده های کفاشیان بیش از سوتی های خیابانی روی مخ من است. کفاشیان و کفاشیان ها که به همه مدیران سیاسی، از هاشمی بگیر، تا خاتمی و قالیباف و بله، حتی احمدی نژاد چسبیده اند، چه بخندند و چه گریه کنند، بی لیاقتی شان، اشک آدمی را درمی آورد. معتقدم لبیک گفتن به ندای حق عدالت محوری دولت احمدی نژاد، با بردن تیم های تهرانی به شهرستان ها حاصل نمی آید. در “اراک” لابد آنقدر جوان فوتبالیست هست، که تو نخواهی این شهر را آلوده به سیاهی، به بوی “نفت تهران” کنی. من “تبریز” را با “تراکتورسازی” می شناسم، نه با “قرتی بازی” و معتقدم انتقال تیم ها از پایتخت به شهرستان ها، کاریکاتور کشیدن از سفرهای پربرکت استانی هیئت دولت است. این گونه می شود که “پیکان” در “قزوین” بی تماشگر می ماند و البته قزوینی ها حق دارند برای تیمی که از خاک شان نیست، تعصبی، فریادی، داد و بیدادی، “ورزشگاه، ایتالیایی” حرام نکنند. عدالت محوری در فوتبال یعنی تو برداری در شهرستان ها استادیوم درست کنی که دولت، کم و بیش در این کار موفق بوده و در نسبت با ۲ دولت سازندگی و اصلاحات، که ۱۰۰ درصد موفق بوده. عدالت محوری در فوتبال یعنی تو به فوتبالیست قمی، امکان رشد دهی، همان تیم های محروم و مظلوم شهر قم را تقویت کنی، نه اینکه بگذاری باد “صبا” به جای تهران از قم بوزد. هر چه “مس کرمان” به دل من می نشیند، از “پاس همدان” متنفرم. “پاس” برای شهر خود من تهران است و من روزگاری بازیکن این تیم بودم در “زمین پلیس” نازی آباد، آن زمان که “عمران عزتی” مربی نوجوانان پاس بود و “ابراهیم قاسمپور” مربی تیم بزرگسالانش. اگر در تیم ما “مهدی رحمتی” گلر سوم تیم بود و من هافبک وسط این تیم و اگر من با “محسن سلطانی” و “مهرداد میناوند” در “پاس” و با حسین کاظمی” در “هما” و با “فراز فاطمی” در “فجر” همبازی بودم و اگر نویسنده کتاب “نه ده” هستم، من هم راستش متخصصانه و متعهدانه با انتقال تیم های تهرانی به شهرستان ها مخالفم و این را در درجه اول، توهین به عزیزان شهرستانی می دانم، چرا که برای من، “رشت” با “سپیدرود” و “انزلی” با “ملوان” و “آبادان” با “صنعت نفت” و “قزوین” با “تولی پرس” و “مشهد” با “ابومسلم” زیباتر است. آن نماینده محترم فلان شهر اما به جای چاپلوسی برای کفاشیان های چسبیده به فوتبال دولت، باید ملوان شهر خود، “همیاری اراک” را دریابد. به جای تهرانی ها، جوانان پا به توپ اراکی را دریابد. “پول” و “پایتخت”، برای موفق شدن جوانان شهرستانی، اولی شرط لازم و دومی عدم الشرط است! سرنوشت “استیل آذین” در همین تهران پیش روی ماست. پیشرفت، به جای “پول و پایتخت”، اندکی هم “مدیریت صحیح” می طلبد. تیمی که فقط در پولِ پایتخت، ریشه داشته باشد، با این همه ستاره، قعرنشین جدول می شود. تیم، چه شهرستانی و چه تهرانی، باید ریشه در مدیریت صحیح ورزشی داشته باشد، که ما نداریم و تک و توکی هم که هستند، مدیران کارشناس مان را قربانی امثال “الف” و “ب” می کنیم.
سوم: با این همه یکی مثل من با یکی مثل فردوسی پور و برنامه “۹۰” و گزارش های ۹۰ دقیقه ای و هیجان انگیز او چه مشکلی می تواند داشته باشد؛ من که هر چه گفتم، ظاهرا همان حرفهای او بود! زیرشاخه های “نکته سوم” را با دقت بیشتری بخوانید:
سوم/ ۱- فردوسی پور و “۹۰” که به شدت شبیه هم اند، “حاشیه” را بر “متن” غلبه می دهند. این خواه ناشی از شیطنت ژورنالیسم باشد و خواه ناشی از امراض سیاسی که به وی تحمیل می شود، کار ناصوابی است. گاهی فردوسی پور، خواسته یا ناخواسته، به نام شفاف سازی، ساز تفرقه می نوازد و آرامش را از اردوی تیم ملی، از اردوی فلان باشگاه می زداید.
سوم/ ۲- فردوسی پور گاهی پربیننده تر شدن برنامه “۹۰” را چنان اصل قرار می دهد که مسئولین مجبور می شوند در آستانه بازی های مهم جام ملت های آسیا، برنامه “۹۰” را تعطیل کنند. انتقاد خوب است اما نه جایی که تیم ملی من و تو در لباس پرچم قشنگ ۳ رنگ سبز و سفید و سرخ، به وحدت و همدلی نیاز دارد و الا من هم صندلی مربی گری تیم ملی را برای افشین قطبی، لقمه گنده تر از دهان می بینم و اتفاقا آرزو می کنم در این دوره ما قهرمان آسیا شویم، تا جناب امپراتور، از راه دور، علامت بدی حواله مان کند! با این همه تیم ملی دست هر کسی باشد، آش کشک خاله خودمان است و ما برای این تیم باید “مادر” باشیم، نه “نامادری”. وااسفا! هنوز بازی های تیم ملی شروع نشده که جناب “دل شیر” مقصد بعدی اش را پیدا کرده و این اگر در فوتبال امروز، مسئله ای طبیعی باشد، -که این طورها هم نیست!- آنچه بیشتر آزاردهنده است، عملکرد فدراسیون فوتبال است، که می بینی مربیان بعدی تیم ملی، جلوی چشم مربی فعلی، روزی ۱۰۰ بار عزل و نصب می شوند! و لابد همین طور است که من یکی معتقدم اگر ایران، قهرمان جام ملت ها شد، فقط کار خدا بوده است! لطفا عده ای “کار خدا” را به حساب خود ننویسند!
سوم/ ۳- فردوسی پور و “۹۰” اما چه خوب بود، طوری عمل می کردند، ولو به صورت موقت، شاهد قطع “۹۰” نباشیم. من “۹۰” و “رسانه ملی” را حکایت همان “خدمات متقابل” می دانم و معتقدم هر ۲ به هم و لااقل تا کنون، سود رسانده اند، اما چه کنم که در خدمت و البته شبه خیانت فردوسی پور به فوتبال ایران، آری، در هر ۲ مورد، زیاد می توان نوشت. من انتقادات درست فردوسی پور را قطعا خیانت نمی دانم؛ در این موضع، حرفم این است که گاهی باید به نفع اردوی تیم ملی، اجازه به آرامش فضا داد. زمان برای نقد، همیشه هست، اما جام ملت های آسیا ۴ سال یک بار است.
سوم/ ۴- آنچه من “شبه خیانت” می خوانمش، این است؛ کسی حق ندارد به بهانه نقد مدیران کارنابلد فوتبال و کشتی و شنا و مار و پله و منچ، و با سوء استفاده از تریبون همین نظام، به مخالفان نظام، گرا بدهد و پا را از گلیم خود درازتر کند و روی صندلی صدا و سیمای خودمان، طرف جنبش سبز را بگیرد. گزارشگر فوتبال را همان به که شان خود بشناسد و درباره پسرخاله ناتنی “مسعود اوزیل” از مجله “کیکر” یا از تخیلات خودش -هر چه!- برای ما چیزهای جالب ترجمه کند. حتی کفاشیان و علی دایی و برق شیراز و بلیط بازی دربی و… اصلا از “کریم ایران” بگیر تا “کریم فرانسه”، حوزه کار گزارشگر ورزشی است اما سوء استفاده از کرامت رسانه ملی، برای تخریب وحدت ملی و مسخره کردن عرق و تعصب ملی، خط قرمز پررنگ ماست.
سوم/ ۵- چرا فردوسی پور و “۹۰” در میان این همه تیم شهرستانی، این همه شهر، آنجا که می خواهد در مقام دفاع از شهرستانی ها برآید، به طعنه نام از “رفسنجان” می برد؟! چرا “پیامک ۹۰” درست همان شبی ناموس عادل خان شد که سبزها اعلام کرده بودند، جملگی با هم، به فلان گزینه مسابقه پیامک، رای بدهیم؟! چرا هر وقت عادل، خبرنگار اعزامی برای گزارش بازی تیم ملی است، ناگهان غلبه حاشیه بر متن در اردوی تیم ملی ۲ چندان می شود و ۲ دستگی به وجود می آید؟! چرا در اوج فتنه، عده ای با بهانه کردن انتقاد از مدیران فوتبال، حرف بزرگتر از دهان می زدند که؛ “ما در این کشور همه چی مان باید به هم بیاید”؟! چرا سطح بازی “بارسلونای گواردیولا”، در قیاس با فوتبال ایران، در آستانه بازی های حساس تیم ملی، ناگهان چند برابر بالا می رود؟! بارسلونا که همان بارسلوناست و همیشه چشم نواز بازی می کند اما ظاهرا برای بعضی ها بازی این تیم در آستانه رقابت های جام ملت های آسیا، جلوه دیگری دارد و چه بهتر که در کنار آمریکا و اسرائیل، پاسکاری های ممتد “ژاوی” و “اینی یستا” را هم خراب کنیم، نه بر سر تیم ملی، که روی سر جمهوری اسلامی!… اینجاست که می توان در کنار خدمات عادل، از بعضی شبه خیانت های فردوسی پور هم پرده برداشت!
چهارم: موافق تعطیلی “۹۰” و بستن دهان عادل نیستم، که خدمات عادل هم انصافا زیاد است اما گزارشگر فوتبال هر کشوری در دنیا، خوب یا بد، مثل فعال هر صنف دیگری با خط قرمزهایی روبروست که اگر فردوسی پور پا روی این خطوط نگذارد، هم صدا و سیما می تواند از جذابیت های عادل بهره ببرد و هم خود عادل می تواند از تریبون رسانه ملی، هنرنمایی کند که ما دوست داریم همچنان “۹۰” ببینیم؛ بشرطها و شروطها! این شرط، انتقاد نکردن از ضعف مدیریت های ورزشی نیست، این شرط عدم تخریب نظام توسط رسانه همین نظام است. شرط گزافی است؟! این شرط، حتی این هم نیست که عادل فقط ضعف مدیریت مدیران فوتبالی دولت را می بیند و قصور و تقصیر مدیران ورزشی وابسته به دیگر نهادها مثل شهرداری را معمولا نمی بیند. دولت احمدی نژاد مظلوم تر از این حرف هاست؛ تا وقتی “کارنابلدان”، رئیس روسای فدراسیون فوتبال دولت احمدی نژاد هستند، نیش و کنایه های عادل، تمامی ندارد. “کارنابلدان” اما ربطی به دولت فعلی ندارند و در دول گذشته هم شرح ناکارآیی شان زیاد رفته بود. کارنابلدان، فوتبال نشناسان و غیر متخصصین این رشته پرطرفدار، هم مدل اصلاح طلبش بد است و هم نوع اصولگرایش، اما چون عده ای، خبط و خطای این جماعت را به پای دولت و بعضا به حساب نظام می گذارند، نفرت ما از مدیران نالایق کنونی فوتبال، بیش از اسلاف ایشان است. در اینجای به خصوص، ما باید به جای بستن دهان عادل، افسوس از ندانم کاری مدیران ارشد خودمان بخوریم؛ صد افسوس!
پنجم: من دعا می کنم تیم ملی قهرمان بازی های جام ملت های آسیا شود اما در آن صورت هم، یک ارزن از این فتح، ربطی به مدیریت غلط فوتبال کشور ما ندارد. نظام مقدس جمهوری اسلامی، در “فوتبال”، مدیری هم شان ارزش های این نظام می طلبد که سیاسیون حزبی چسبیده به مدیران اجرایی کشور، از احمدی نژاد گرفته تا قالیباف، و از هاشمی گرفته تا خاتمی، راستش این کاره نیستند. عرض خود می برند و زحمت ما می دارند. بگذریم که در این چرخ معیوب هم باز نمره احمدی نژاد، نه با هاشمی و خاتمی و نه با قالیباف، قابل مقایسه نیست، که شهردار تهران اگر برای “پایین شهر تهران” استخر درست می کند، رئیس جمهور ایران برای “پایین شهر ایران”، اما یک سئوال؛ تیم تهرانی در ورزشگاه شهر اراک چه غلطی می خواهد بکند؟!… گفت: “من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف، آنچنان است که آهسته دعا نتوان کرد”.
***
این روزها خوب یا بد، باید با گزارش های جواد خیابانی بسوزیم و بسازیم! می بینی “خسرو” هنوز به نیمه زمین “عراق” نرسیده، “جواد” خیال می کند “عرق ملی” یعنی اینکه از همین استارت پیستون راست تیم ملی هم بوی گل استشمام کند، اما من به بغض خیابانی بعد از گل ایران به عراق احترام می گذارم و فکر می کنم آنچه بیشتر از برخی جو دادن های جواد، روی مخ آدم راه می رود، این است که بعضی ها در آستانه بازی ایران برابر کره، در روز بازی تیم ملی کشورشان، وسط گزارش بازی بارسلونا، ناگهان یاد تفاوت سطح فوتبال “مسی” و “خلعتبری” می افتند! روی مخ آدمی، وطن فروشی… نه، بگذار بگویم نداشتن تعصب ملی، بیشتر راه می رود! آقای خیابانی! می شود تو هم حالا قبل از گل نپری بالا؟!
سوم/ ۵- چرا فردسی پور و “۹۰″ در میان این همه تیم شهرستانی، این همه شهر، آنجا که می خواهد در مقام دفاع از شهرستانی ها بربیاید، به طعنه نام از “رفسنجان” می برد؟!
چرا “پیامک ۹۰″ درست همان شبی ناموس عادل خان شد که سبزها اعلام کرده بودند، جملگی با هم، به فلان گزینه مسابقه پیامک، رای بدهیم؟!
تحلیل های شما همیشه فوق العاده است.
ماشالله، ماشالله،
با این جمله به شدت موافقم:
“آقای خیابانی! می شود تو هم حالا قبل از گل نپری بالا؟!”
سلام
من که فوتبالی نیستم کلی لذت بردم و یه چیزایی دستگیرم شد وای به حال اونهایی که سرشون تو کاره.
فقط اینکه آدم توانا همیشه حرف اول رو میزنه…فردوسی پور هم شدیدا تواناست….با اینکه از خودشو حرف زدنش و سریع الانتقالیش خوشم میاد ولی چون فکر می کنم اونطور که باید باشه نیست( از نظر اعتقادی و عرق ملی و…..همونطور که خودتون گفتید) زیاد تعریف نمی کنم ازش.
کی میشه این ورزش ما بخصوص فوتبالمون یه سر و سامانی بگیره؟؟!…اصلا جیغه که اوضاع فوتبال به طرز وحشتناک و مشکوکی خراب و درهمه…ببین چیه که من می فهمم!!
با سلام
باز هم می گویم انتقاد سازنده
نمونه ای که در بالات دیدیم
۱۱ زمانی که آقای فردوسی پور از ضعف فوتبال ایران سو استفاده را می کند و به آقای احمدی نژاد توهین می کند و بعضی از مسئولین صدا وسیما می گویند فقط اتقاد بود این می شود که جلوی برنامه اش را می گیرند.
۱۲زمانی که آقای فردوسی پور از خشم باخت موسوی در انتخابات به طور کل شک وشمایل برنامه خود را که نقد داوری و بررسی فنی مسابقات بود را به شکل نقد مسئولین و ایجاد حاشیه برای تیم ها و مسئولین و در انتها اگر وقت بود نقد داوری . مسئولین صدا وسیما اهمیتی نمی دهند همین می شود که آقای فردوسی پور به خود اجازه توهین به رئیس جمهور را می دهد و در آخر هم می گوید((((( من که قانع نشدم )))) این برخواسته از ندای تقلب موسوی در انتخابات است .
یعنی هرچه مسئولین بگویند درست یا غلط به دلیل اینکه برخلاف میل من است من قانع نمی شوم یعنی(((((((((((تقلب)))))))))))
پس ترجیح می دهم تا گزارش ضایع خیابانی را به گزارش… چون فردوسی پور ترجیح بدهم و از ته قلب آرزو کنم که آقای خیابانی! می شود تو هم حالا قبل از گل نپری بالا
اوف، چه متنی بود.
جای “آقای صدر” خالی بود فقط!! غلام ِادبشم.
حسین قدیانی: متن را با ویرایش جدید بخوانید که هم الان انجامش دادم.
بحث کاملا تخصصی شد
علاقه ای به فوتبال ندارم هیچ ، از صدای همه گزارشگرهای فوتبالی هم متنفرم.
اطلاعاتم از این ورزش در حد صفدرخان ِ ؛
به صفدرخان توپ فوتبال نشون میدن میگن این چیه ؟
میگه : معلومه دیگه ، زمین شطرنجه !
حاجی ما مثل اینکه این روزا خیلی فوتبال خونش رفته بالا !
بالاخره افسون فوتبال و جام ملت ها و “عرق ملی” همه رو دگیر میکنه دیگه، مخصوصاً اگه چند تا “عکس با شورت ورزشی” هم داشته باشی دیگه کارت تمومه!
اما با وجود اینکه تو این دوره زمونه فوتبال دیگه فقط یه ورزش نیست و تبدیل به سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حتی الگوی زندگی شده، هنوز مسائل مهم تر و تاثیر گذارتری تو مملکت ما وجود داره که پرداختن به اونها اهمیت بسیار بیشتری داره تا فوتبال و حواشی مجری خاکستری برنامه زرد “۹۰” و گزارش های “جواد خیابانی” که آدم نمیدونه خندش بگیره یا لجش بگیره! من که میزنم پیام بازرگانی “چیتوز موتوری” و “ایزی لایف”میبینم!
با اینکه از متن زیبات لذت بردم اما فکر می کنم تو این فقره یعنی فوتبال به اندازه کافی و وافی از رسانه های کشور کیفور می شیم.
خروس که آواز دوم صحرگاهیشو نخونده برنامه های فوتبالی سیما شروع میشه تا صحرگاه فردا قبل آواز اول همون خروس !
روزنامه ها و مجلات “زرد” و خاکستری و بنفش و صورتی کمرنگ و حنایی راه راه که دیگه جای خود دارند.
تو این میونه اما من فکر می کنم باید اون سربازی باشم که تو اوج “شهرآورد” استقلال و پیروزی دور زمین و رو به تماشاگرا وایساده تا از امنیت و آرامش تماشاگرا حفاظت و با “اخلالگرا” برخورد کنه، به اتفاقات زمین فوتبال توجهی نکنه.
فرمانده!
ما منتظر گشودن جبهه های جدیدی تو جنگ نرم هستیم.
سیداحمد: برادر محترم! به هیچ وجه با نظر شما موافق نیستم. حسین قدیانی نویسنده است و به هر حوزه ای که دلشان بخواهد سر می کشد. و اما ایشان آنقدر از فتنه ۸۸ نوشته، که شما از این مطلب فوتبالی، فقط لذت ببری و منتظر گشودن جبهه های جدید توسط ایشان نباشید!
سلام.
آخ آخ آخ. جانا سخن از زبان ما می گویی.
ما موقع گزارش خیابانی صدای تلویزیون را قطع می کنیم و گزارش رادیو را گوش می دهیم.
من که خودم اصلــــــــــــــــــــلا اعصابم اینقدر قوی نیست که وقتی در بازی اول, ایران از عراق یک گل خورده بتوانم خیابانی را هم تحمل کنم…
به نظر من هم قطبی هیچــــــــــی به فوتبال این مملکت اضافه نکرد. ولی چون دلم برای بیت المال این مملکت می سوزد دوست دارم تیم ملی قهرمان شود تاحداقل حقوق میلیاردی آقای امپراطور …خور نشود…
سلام حاج حسین
با اینکه دوست ندارم بگم ولی از اونجا که بازی ایران کره شب اربعینه احتمالا می بازن
راستی
بارها و بارها گفتم که ضربه ای که کفاشیان داره به احمدی نژاد میزنه از مشایی بالاتره اون شب برنامه دادکان تو نود من آب شدم از سوتی های اینها و هرچی دلشون خواست گفتن دلم میخوست کفشام رو در بیارم پا لخت برم تو زمین که اینقدر سرکوفت نشنوم
راستی من با این خیابانی اتفاقا خیلی حال میکنم هم آدم میخنده هم فوتبال میبنه به این میگن صرفه جویی
من هنوز جواد رو بیشار از عادل دوست دارم هنوز گزارش بازی ایران استرالیا از ذهنمون نرفته
لطفا خیابانی رو روی مخ ما بگذارید باشد
سلام برادر
میگن از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توش هست، فکر کنم منظورشون نوشته های داداش حسین ماست. دست مریزاد داداش حسین…
وبلاگ شهید علم الهدی با طرح پس زمینه ای با عنوان “بوی عروج” به روز شد…
موفق و پبروز باشید…یاعلی
[وبلاگ شهید علم الهدی]
من دیدم من که از فوتبال سر در نمی آورم پس به حاشیه! بپردازم بهتر است در مورد اول نوشته اید{اگر کاری به عرق ملی، وطن دوستی، غیرت، پیراهن مقدس تیم ملی و پرچم ۳ رنگ مان نداشتم، اعتراف می کنم بهترین گزارشگر این روزهای فوتبال ما “عادل فردوسی پور” است}اعتراف می کردم صحیح تر نبود؟
قبول دارم بیش تر از خیابانی روی مخم ببخشید.
روی مخ آدمی، وطن فروشی… نه، بگذار بگویم نداشتن تعصب ملی، بیشتر راه می رود.این جمله خیلی قشنگ است.خصوصی
گل گفتی داداش،دمت گرم،خوشم اومد.
یه خورده هم از سوابق فوتبالیت بگو،بیشتر روشن بشیم.
فکر کنم یکی دو جا غلط املایی داشت(ببخشید به پایین مطلب رسیدم یادم افتاد،یادداشت نکردم)
البته شاید سواد من نم کشیده
مخلصیم
سلام عزیز. دوستت داریم. نه یک ذره و دو ذره. چون حرفت حرف دل ماست. پرچمت به یاری حق بالاست. ما هوادارتیم داداش. این مطلب اخیرت در مورد برنامه نود و امثال آن هم فوق العاده عالی و بجا و درست بود. دعاگویت هستم حنجره اهل ولا.
سلام صبح جمعه شما بخیر
چندان درگیر فوتبال نیستم و از بازی ها هم فقط نتیجه را پرسیدم و البته بسیار از نوشته شما لذت بردم و کاملا هم با شما موافقم
ذهن من هنوز هم درگیر جام جهانی ۹۸ فرانسه است/ تنها در همان دوره بود که هنوز عرق ملی را در تیم میدیدم/ از آن به بعد شد رقابت بین افراد برای حضور در تیم ملی و نهتلاش واقعی برای پیروزی تیم
گزارش های جواد خیابانی برای من با جمله ای که خودش در برنامه نیمرخ(اگر اشتباه نکنم) گفت گره خورده
ازایشان راجع به اولین گزارشی که ارائه داده بود سوال کردند و ایشان چنین گفتند:
خیلی نگران بودم چون قریب به ۷۰ میلیون نفر داشتند به گزارش من گوش می کردند. شاید حتی مقام معظم رهبری هم جزء شنوندگان گزارشات من بودند.
این را نگفتم که بگویم بعضی صحبتهای ایشان روی مخ نیست/فقط اینکه حس خوبی به من دست می دهد با یادآوری این خاطره
به قول خودتان: دیگه دیگه!
سلام به همه ستاه ها از جمله داداش حسین
اول فکر کردم چون هم شما و هم عادل استقلالی است اینطور شروع کردید و حرصم گرفت ولی دیدم نه داداش حسین ما همیشه حق را می گه.
من هم دعا می کنم تیم ایران قهرمان جام ملتها شود. اول بخاطر اینکه پرچم کشورم با خلیج همیشه فارسش بره بالا و اقتدار ایران و ایرانی را نشان همه عالم بده. دوم بخاطر اینکه یک بار دیگر انگشت اتهام به سوی احمدی نژاد عزیزمان نشانه نرود. می دانید که!
۱٫ سلام
۲٫ حسین جون بازم ترکوندی!
۳٫ آقا شنبه شب واسه کارشناسی برنامه گزارش ورزشی شبکه ۳ میای؟
۴٫ ولی خدا وکیلی گی ایمان مبعلی در حد مسی و رونالدو نبود؟
۵٫ راستی واسه اینکه بازم قوه قضاییه فیلترت نکنه سریعاً جهت ” تنویر افکار عمومی ” اون عکس هاتو که میگی با شورت ورزشی داری نمایش بده………!
۶٫ موایلتو واسه چی جواب نمیدی؟
۷٫ اُومدی جنوب بیا دزفــــــــــــــــــــــــــــــــــــول منتظرتیم.
۸٫ ای بابا بسه دیگه…….. خسته شدم.
لطفا عده ای “کار خدا” را به حساب خود ننویسند!
مرسی
به سید احمد عزیز !
اگه یک بار دیگه نظر اینجانب رو مطالعه بفرمایید نوشتم جبهه های جدید تو جنگ نرم، و فته ۸۸ فقط گوشه ای از جنگ نرمه نه اینکه جنگ نرم معادل با فتنه ۸۸ باشه!
فتنه ۸۸ دیگه گذشته اما آیا فتنه جدیدی در راه نخواهد بود؟
بالاخره مشکل زیاد است… زیاد را نوشتم زیبا!
برای شما و قطعه مقدسمان
http://up.iranblog.com/images/sxc3yxqz3uer6m3ru5wk.jpg
دُز فوتبال خون همه انگار این روزا زده بالا… حتی داداش حسین!
تو هر زمینه ای که بنویسی ما می خونیمش… نه می خوریمش!!!
شاید قطبی گزینه زیاد خوبی نبوده. ولی خوشحالم از اینکه یه مدتیه که به سبک کشورهای عربی دم به ساعت مربی عوض نمی کنیم.
آقا میلاد، طرحت خیلی زیباست.
ممنونم.
حالا یه ادم معتمدی یگه “مسی” واقعا خوب بازی میکنه یا بزرگش کردن که سوئ استفاده رسانه ای کنن؟
یه چیزی بگم؟ من که فوتبالی نیستم ولی مسابقه های تیم ملی رو دنبال می کنم و در همین حد یه چیزی رو البته اونم به کمک شوهر خواهرم متوجه شدم که گزارشگرای رادیو با اینکه نا شناسن و مطرح نیستن خیلی تمیز تر از اینا گزارش می کنن بازی رو. نمی دونم توجه کردین یا نه.
موضوع جالبی روانتخاب کردی عادل اون طوری هم که خودش ادعامی کنه عادل نیست اونم بایدفامیلشومثل علی فریمانی عوض کنه هنوزیادم نمیره اون برنامه ای روکه ازدکترشریفی رییس کمیته انضباطی دعوت کرده بودچنان حالی ازعادل گرفت که قیافش کاملامعلوم بودیه کسی مثل دکترشریفی خوب ومنطقی می تونه ازپس عادل بربیادولی هرچی می گی ازلوس بازیهای خیابانی بگونمی دونم این آدم عقده داره ومردم رونفهم فرض کرده که اینقدراغراق گونه گزارش می کنه یک موج مکزیکی هم افتاده توی دهنش که حال آدم روازهرچی موجه بهم می زنه ولی چه کنیم که بایدتحمل کردخداکنه یه روزخودش بشینه گزارشاشوگوش کنه
یعنی الان دیگه هیچی نیست قوی تر و بهتر از فوتبال …
مثل اینکه منم حرف از فوتبال زدم…
اصلا دیگه نمی گم … آخی حالا بهتر شد
از خود رها به خانهء «پروانه»می رود
در هر غروب جمعه دلم پا به پای تو
یادت که هست کنج حرم ،روبه روی عشق
گفتم تمام حرف دلم را برای تو
با خط غم ،میان گهر شاد سینه ام
شعری نوشته ام به امید رضای تو
وبلاگ من:
تنهاترین ها!!!
به همه می گفت برن ،”دیگه تکلیفی ندارین” / فقط به اون هیچ وقت نگفت که بره /همیشه کنار خودش نگهش می داشت…
ادامه در http://www.afsare-binam.blogfa.com
(اگر دلتون شکست من رو هم دعا کنید)
با سلام به برادر خوبم
در هر سیستمی هر کس باید در جای خود قرار بگیرد و مسئولیتی در حد خودش داشته باشد و از همه مهمتر در حیطه وظایف خودش عمل کند. من همیشه نطرم این بوده که “عادل”! خان اگر چه به نظر می رسد از عهده این مسئولیت(گزارشگری) به خوبی بر می آید اما پای از گلیم خود فراتر می گذارد. متاسفانه این امروز یک معضل شده برای ما. اگر کسی در مسئولیتی که دارد خارج از حیطه وظایفش عمل کند می شود کم فروشی، می شود خیانت، می شود دخالت در کار دیگران، می شود به هم زدن نظم و خیلی چیزای دیگه که همگی جرم محسوب می شوند.
۱- سلام
۲- ممنون بخاطر لطف همیشگی شما
۳- به نظرم به خاطر طولانی بودن متن یا چیزی شبیه این، مصاحبه با آقای هرندی فقط تا “آنها که عمرشان به شکنجه های ساواک قد می دهد، آنقدر که علیه جمهوری اسلامی بیانیه دا%D ” بالا می آید و البته با نظرات اما بدون محل نظردهی… برای من این اتفاق همین چند دقیقه پیش افتاد!
۴- مثل اینکه این متن خیلی تاثیر گذار بوده… همین الآن فردوسی پور درحال گزارشگری بازی ژاپن و قطر است!
سلام داداشی
می خواستم یه یادداشتی بذارم که هیچ ربطی به مطلب بالا نداشت ولی می گفتم چطوری ربطش بدم که آقای انصاری کار مرا راحت تر کردند.
چند ماهی است که این دو مطلب را در وبلاگم (www.daneshjoosh.wpb.ir) قرار داده ام و آرزویم این است که در سایت شما قرار دهم و شما هم لطف افزون بفرمایید و مطالعه هم !
و آن دو مطلب ، این است :
۱٫ خطاب به آقای باشخصیت :
با خبر شدیم که شخصی با شخصیت زیاد ! همانکه بعضی ها می گویند : کم شخصیتی نیست، بیانیه ای داده ، از برای سالروز ۵ آذر و تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام روح الله .
البته نمی دانم که امام را می شناسد یا نه ، اما می گویند که یار امام بوده ! خلاصه این فرد – که البته از قلم نیافتد ، کم شخصیتی نیست – بیانیه ای بر روی وب سایت خودش قرار داده که حسابی به مزاج آن طرف آب نشینان شیرین آمده – که هفت قرآن به میان ، منظورم از آن طرف آب نشینان ، بستگان و پسر ایشان که برای گرفتن دکتری به خارج رفته و علی رغم احضار قضایی ، به کشور باز نمی گردد نیست . –
***
اینکه چه نوشته را خواهم گفت اما بگذار این را بگویم که خونم را به جوش آورده و امشب معنای دانشجوش بودن را به معنای واقعی درک کردم .اظهارات این آقا – که کم شخصیتی نیست – در نماز جمعه چند ده سال پیش که به ما بسیجیان و حزب اللهی ها توهین کرد و گفت :” تفکر بسیج ، نوک دماغ بین است . . . بسیجی های جولنبر . . . حزب اللهی های به بیل چسبیده . . . لذا باید حذف شوند ، تا کشور پیشرفت کند !!!. ” را یادمان نرفته .هنوز فضاحتی که بعد از خطبه های نماز جمعه های تیر ماه پارسالش به بار آمد را یادمان نرفته . اما هرچه صبر کردیم و لب گزیدیم و خون به جگر کردیم ، نشد و ایشان – که کم شخصیتی نیستند – در بیانیه جدیدشان ، تأکید کرده است : ” بسیج باید مردمی باقی بماند و به دور از مشارکت در تصمیم گیری های حزبی و سیاسی باشد . ” همچنین که این سخن این فرد – که کم شخصیتی نیست – به کام دل دشمنان نشست و بار دیگر امید را در دل آنان زنده کرد که گفت : ” نقش بسیج به عنوان یک نیروی مردمی در زمان امام خمینی مطلوب تر از نقشی است که بسیجیان هم اکنون در ایران بر عهده دارند . ”
نیش کلامش را خودتان دریافته اید که به کدام طرف است ، اما مسئله اینجاست به راستی ما ولایت مدار ها و حزب اللهی ها و بسیجی ها ، چه کار کرده ایم که ایشان – که کم شخصیتی نیستند – خودشان را ناراحت کرده اند ؟ یا جور دیگر بگذارید بپرسم که مگر ایشان – که کم شخصیتی نیستند – چه کار کرده اند که با مشارکت بسیج در مشارکت های حزبی و سیاسی ، احساس خطر کرده اند و از ما می خواهند که مشارکت نکنیم؟
اما شما که کم شخصیتی نیستید ، بدانید که ما حزب اللهی ها و بسیجیان بیل به دست ، به حول و قوه الهی و به فرمان ” ره بر ” مان ، با همان بیل های مان ریشه همچون تفکرات و اعمال را خواهیم زد و اینچون ! درختان را برا یابد می خشکانیم.
۲٫معلم پیشگو ! :
نه ، تعجب نکنید . . . راست می گویم
سال سوم دبیرستان بود و جنب و جوشی داشتیم با دو سه نفر از همکلاسی ها برای انتخابات ریاست جمهوری . . . ( البته فراموش نشود که امتحانات نهایی خرداد ماه هم با انتخابات تقریبا همزمان شده بود و ما جبهه تحصیل را هم رها نکرده بودیم و با ده دوازده !!! قبول شدیم !!! )
ادبیات داشتیم و دبیر هم دکتری داشت! با خبر شده بودیم – از همان رنگی ها! ( منظورم سبز نیست! ) – که اکثریت – به قول خودشان – قشر فرهنگی به آن چیز رأی می دهند. – چیز هیچ ربطی به مهندس آن رنگی ندارد!- خلاصه چند قدمی تا نزدیک جا استادی – تریبون دبیر!- رفتم و گفتم : ” آقای … ن …ا ، ما این چنین شنیده ایم که فرهنگی ها . . . شما متمایل به کدام طیف هستید؟ایشان ! فرمودند : حالا … … __ – یعنی که هیچی نگفتند و طفره رفتند – اما بالأخره با سوال پیچ های خودم فرمودند : که سیاست ها و کارهای احمدی نژاد را قبول ندارند و به چیز آن رنگی رأی ! می دهند . . . و نظر خود را هم داد که اقدامات آن رنگی ! بهتر خواهد بود ، نطق ایشان در متن اوشان !!! که تمام شد ، گفتم : کروبی ( همان شیخ با سواد خودمان!) چطور ارزیابی می کنید ؟ که ایشان با یک پیش گویی تمام معنا فرمودند : ایشان فرد کاملا روشنفکری هستند [ که به زور خنده ام را نهان کردم !!!] و خیلی مدرن فکر می کنند و – به قول جلال آل احمد – الخ .
ای کاش بعد انتخابات می دیدمش و می گفتم که تبریک ای دبیر که روشنفکرتان پنجم شد و روشن و روشنفکرانه خلیج عربی را از دل آن عکس تاریک ! کشف کردند ! و …
حالا چرا گفتم پیش گو ؟!!
به این دلیل که در زیر می خوانید :
” چندی پیش با خبر شدیم که نشریه فارین پالیسی آمریکایی – همان که پارسال زهرا رهنورد یا به قول حسین قدیانی عزیز : زهره کوهنورد ! را سومین متفکر روشنفکر جهان معرفی کرده بود – حالا ، یعنی در سال ۲۰۱۰ لیست خود را منقش ! به کروبی و سروش کرده و این دو نفر را – نفر ، واحد شمارش شتر هم هست ! – را به ترتیب در رده ۴۰ و ۴۱ قرار داده . . .
عجب . . .
به راستی که طیف و قشر آن رنگی ! همه شان کف بین و پیش گو و روشنفکر بوده اند.
– آری ، بوده اند –
بر منکرش لعنت
————————————
منت میذاری اگه اینارو رو سایتت قرار بدی داداشی.
یا علی
سلام.
خیلی دوست داشتم برات یه طرحی بزنم که زدم.امیدوارم که خوشت بیاد
http://rapidshare.com/files/443776759/gh2.jpg
خصوصی
الهی بمیرم؛ بیش از ۲۸۰ تا کامنت تائید کردیم فقط برای متن گفت و گو
حدود ۸۰ تا کامنت که خودت جواب دادی، جوابهائی که بعضیهاش ارزش یه متن خوب رو داره.
فدای چشمات بشم، خسته نباشی داداشم.
خودتو اذیت نکن.
حرص نخور.
خیلی برای این متن انرژی گذاشتی، قربونت برم. منم هر چه کردم از سر وظیفه بود.
حسین قدیانی: عمومی/ ممنون!
قطعه قطعه مهره
سلام
خیییییلی ممنون ک از نود نوشتین
نخوندماااا . الانه می خونم میام (:
خانم مرضیه حدیدچی (دباغ)، چند روزی است در بیمارستان خاتم الانبیاء بستری هستند.
برای شفای این زینب انقلاب و امین امام راحل(ره)، یک حمد شفا بخوانیم.
نقد شما دقیق و منصفانه بود
اگه اجازه بدید متن رو بذارم تووبلاگم
اگر اشکال داره بگبد وگرنه سکوت شما نشانه رضایت شماست (: البته با ذکر منبع
ممنون ک هستین
ممنون ک عالی هستین
این روزها انگلیسی صحبت کردن قطبی بد جوری روی مخمه ،
بر می گرده به همون عرق ملی ، ایرانی .
سلام به همه دوستان.
همین الان سایت باز شده ولی ۲۵ نفر آنلاین هستن!
ماشالله به این همه معرفت.
ماشالله،
خدایا به حق حضرت زهرا “داداش حسین” عزیز ما را از جمیع بلایا محفوظ بدار.
یه پیام “بی زرگانی”
ساعت ۱۳:۵۳
تعداد افراد آنلاین: ۳۱ نفر
ماشالله حزب الله
داداش حسین بی همتای بسیجیها فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری….
از وبلاگ صبح روز نهم:
خبر:افعی ۴ متری گرسنه در پارک ملی فلوریدا پس از خوردن یک تمساح ترکید. یکی از محققان پارک ملی فلوریدا این افعی مرده را هنگامی که یک تمساح در داخل شکم او بود یافت.
وضعیت بعضی ها امروز، مثل این افعیه!
عکسش را ببینید: http://881009.blogfa.com/
تو هر ۳ تا بازی ایران صدای تلوزیون ما قطع بود.
چرا گزارشگر نرمال نمی فرستن خارج؟
داش حسین ، چرا اون موقعی که بذرپاش به دکتر گفت علی دایی خودمون هست چیزی نگفتی که سراشیبی از همون جا شروع شد یا اون علی آبادی که چسبیده بود به میز ریاست که رییس سازمان باشی و ریاست فوتبال هم بخوای که تعلیق شیم فیفا چند تا وطن فروش مثل اون صفایی بذاره کمیته انتقالی که ….. داستان هنوز ادامه دارد
(۱۲)
خبرهای بدی از کردستان می رسید نگاه کسانی مثل حاج حسین هم فقط به دهان امام ره دوخته شده بود تا تکلیف خود را بدانند.
رهبرانقلاب در آن روزها فرموده بودند: ” هشدار می دهم که اشرار باید از کردستان تصفیه شوند. آنان کردستان را به فساد کشیدند و مردم کردستان را به طرز وحشتناکی اذیت و آزار کردند. آنان مردم را غارت کردند و همه را کشتند. دیگر نباید به اینها مهلت داد. باید منطقه درست پاکسازی شود تا دست آنها کوتاه و امیدشان قطع شود.”
در سپاه زلزله ای شده بود که قابل کنترل نبود و بالاخره آنها که عملیاتی تر بودند راهی کردستان شدند. چند روز بعد که درگیری در شهرسنندج تمام شد و نیروها در پادگان سنندج مستقر شدند نیروی واکنش سریعی تشکیل شد که به گردان ضربت معروف گردید. نیروهای این گردان که بعدها منشأ خدمات زیادی در دفاع مقدس شدند با مجروحیت اولین فرمانده ی خود، حاج حسین را که حالا گل سرسبد صحنه های درگیری و مقاومت شده بود به فرماندهی انتخاب کردند و این آغاز راهی بود که سرانجام آن برای همه ی آنها رسیدن به معشوق و لقاء الهی بود.
شهید حاج حسین خرازی
فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع)
یه پیام “بی زرگانی”
ساعت ۲۳:۵۶
تعداد افراد آنلاین: ۳۰ نفر
ماشالله…
داداش حسین بسیجیها فـــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری….
متاسفانه انتخاب کفاشیان دست این دولت نیست، یعنی کفاشیان دولت های پیش مسئول سازمان تربیت بدنی بود و انتصابی دولت های آن ها؛ اما در دوره احمدی نژآد فیفا دست دولت را از فدارسیون فوتبال قطع کرد و کفاشیان بی ربط به دولت سرکار است
باید کفاشیان ها بروند، چرا که با عدالت همخوانی ندارند. دولت اسم کاروان موفق ما در بازی های آسیایی “غدیر تا قربان” و “کاروان محرم” می گذارند، اما فدراسیونی که دست دولت نیست، اسم تیم ملی را “شاهزاده های پارسی” می گذارد!!
همان بهتر که این شاهزاده ها الگوی جوانان ما نشوند.
خصوصی
ایران باخت ناراحتی؟
داداشم خودتو ناراحت نکنیها.
قربونت برم.
حسین قدیانی: عمومی اما/ آخه من نمی دونم تیمی که نمی تونه توپ رو به مهاجمش برسونه و در خط میانی ضعف داره، چرا به جای هافبک، مهاجم عوض می کنه؟! ۳ تا هافبک دفاعی در یک تیم، یعنی باخت! اونم ۳ تا هافبکی که دقیقا عین هم بازی می کنن. به جای یکی از اینا باید ایمان مبعلی از اول بازی توی زمین بود!
سلام
چند دقیقه‌ای تا ۱۲ شب بود. آمار بازدید را نگاه می کردم که عدد ۱۹۲۷ را نشان می‌داد. آمار دیروز هم همین ۱۹۲۷ نفر بود!
من یه چیزی بگم…خب ناراحتی داره دیگه…نمی دونم اینا اون بازی های قبلی رو چطور بردن؟؟…به گل زدن که میرسید دست و پاشون رو گم میکردن…خیلی وقت بود فوتبال نگاه نکرده بودم…ولی از نیمه دوم به طور اتفاقی نشستم نگاه کردم …همون ضعف ها و اشتباهات سالها قبل…همون کمبود ها و همون بی انرژگی و همون دستپاچه بودن دیده میشد…چی کار میکنن پس؟؟ شما به هر چی اشاره کنی ما هم حساس میشیم دیگه….اینقدر استرس کشیدم سردرد دارم. عدل همین بازی رو باختن…کاش نگاه نمی کردم…یاد همون سالی افتادم که بچه ها از اینکه حتی به غذاشون هم رسیدگی نمیشه و خوب تغذیه نمیشن شکایت داشتن….یه جورایی مظلوم هستن…بازم این مظلومیت رو دیدم…اعصابم بهم ریخت…بابا ما پیر شدیم….هیجان واسمون خوب نیست!!!
سلام.چی شد طرحی رو که زده بودم رو ندیدی!!تو که بی ذوق نبودی!!
راستی تو باید وقتی این سایت رو باز کردی سمت راست رو دانلود نیو کلیک کنی تا طرح رو بگیری
خسته نباشی ..
http://rapidshare.com/#!download|40tg|443776759|gh2.jpg|8647
حاج حسین بابا تو دیگه کی هستی -تحلیل هاتون راجع به فوتبال و حواشی قوتبال بی نظیر بود-بخصوص راجع به فردوسی پور و خیابانی-حرف نداشت-تو رو خدا راجع به فوتبال بخصوص بازی ایران و کره و علت باخت ایران بنویسید-تحلیل های شما از بیشتر کارشناسای فوتبال بهتره-ما که همیشه دعا گوی شما هستیم
از روزی که فهمیدم تیم و بازیکن محبوب عادل انگلیسیه شناختمش که عرق ملیش تعطیله و ازش بدم اومد.
من اما از یک لحاظ زیاد از باخت تیم ملی ناراحت نشدم شنیده بودم اگر این بازی را می بردند به هرکدامشان ده هزار دلارپاداش تعلق می گرفت.۱۱۰ میلیون در جیب بیت المال باقی ماند.با این اوضاع باید این گونه به خودمان دلگرمی بدهیم دیگر .
خیلی بی انصافی حاج حسین.عادل واقعا برای فوتبال ایران زحمت میکشه اگه یه انسان پاک ومنصف توفوتبال ایران باشه اونم عادله.چراسعی داری چهرشو تو انظار مردم خراب کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام.
عادل استقلالیه و من یکی که بشدت ازش بدم میاد.
اما از گزارش خوبش نمیشه براحتی گذشت.
سلام علیکم!
میشه انتقاد بکنم؟!
.
.
.
خب شدنش میشه، ولی فکر کنم داداش حسین خوشش نیاد!
پس هیچی!
سلام
اهل تعریف وتمجید واغراق نیستم
میخوام مشابهتی بدم بین خودت وکسی که الان بین ما نیست
یک حوزه کارت در فرهنگ هست وحوزه دیگر در اجتماع
شاید چون این هر دو دریکدیگر تاثیر گذار هستند وهیچ کس نمی تواند دیگری رو برامده از دیگری بداند
چون اجتماع نیستند که فقط فرهنگ را ایجاد می کنند وفرهنگ هم صرفا از تاثیر اجتماع یک شهر یا یک کشور ساخته نمیشود بلکه قرار گیری بسیاری از ابزار در کنار یک اجتماع اون اجتماع رو به جهش ساخت یک فرهنگ سوق میده
از شیوه کارت خوشم میاد چون تک بعدی نگر نیستی وسعی میکنی به هرجایی گریزی بزنی
برای اینکه راهنماییت کنم وبگم شبیه چه کسی هستی می تونم بگم اون فرد در زمان حیاتش نه تنها خیلی شناخته شده نبود بلکه اکثرا درمظان اتهام وغرض ورزی عده ای جاهل بود
هنرمند بود ولی نه تنها در عرصه دفاع مقدس که نقد او برا فیلم های درزمان حیات خودش می تونه گوشه ای از توانایی های اون رو نشون بده
اره درست حدس زدی
سید اهل قلم سید مرتضی آوینی
بی شک باورت نمی شد با اون مقایسه ات کنم
ولی ظاهرت خیلی با یکی دیگه شباهت می زنه نمیدونم شاید بهت گفته باشند با سهراب سپهری تشابه ظاهریت مخصوصا توی بعضی از عکس ها مو نمی زنه
همیشه وقتی به تاریخ وفاتش نگاه می کردم حسرت می خوردم چون درست اولی که این مردم بهش احتیاجاتشون بیشتر می شد از دنیا رفته احساس عطش بهم دست می داد عطشی که با شنیدن شعر اب را گل نکنیم بیشتر می شد
ولی امروز احساساتی که در پس واژه های متخاصم دشمن گریزت موج می زنه و شور حماسی ات منو به یادش می اندازه
چه خوب که دوباره سهراب زنده شد
انسانها خالی از عیب نیستند…..
اما به جسارت و عدالت عادل معتقدم، که او پا در ورطه ای گذاشت که دست کم خیلی ها جز با چاپلوسی راه نجاتی در آن نمی یابند… و میدانم اگر هرکس دیگری جای او بود… (حتی شما)…. عیوبتان از او بیشتر می شد….
پ.ن. ۱
خواهری که گفته اید.. عادل استقلالی است…. من یک استقلالی ام، اما…..
شما ۹۰ میبینید؟!!! مربی تراکتور در یکی از برنامه های سال قبل بر این داعیه ها پایان نهاد و گفت که ایشان پرسپولیسی هستند.. عادل هم در برنامه بعد تلویحا بر این موضوع صحه گذاشت که : هرکس در جوانی به تیمی علاقه دارد، لیکن بعد از ورود به این عرصه این علایق را کنار گذاشته ایم
پ.ن. ۲
اصرار شما از قرار دادن عکستان در بالای بنرهایتان چیست؟
پ.ن. ۳
مطالب شما را کم و بیش میخوانم…. جدای از اینکه قلمتان زیباست.. اما حسم اینست که بیش از آنکه راه حلی یا پاسخی اغنا کننده باشد…. آسمان ریسمان بافتن است….. خواننده گیج میشود.. . بیش از آنکه به جواب رسیده باشد ازین منگی های بعد خواندن لذت میبرد…. یکی در انتها از خواننده بپرسد؟ برادر/خواهر نتیجه این همه سطور مدون چه شد؟ زیبا بود درست!! واژگان با هم آهنگین هستند درست!!! اما: راه حل چه داری!!! در یک خط خلاصه کن در حد دیپلم ببینم چه میگویی!! جوری توضیح بده که انگار احمدی نژاد در سفر استانی برای عامه توضیح میدهد.
پ.ن. آخر
این بار را دیگر سانسور نکن….. میکنی؟
استاد واقعا تفسیرهایتان عالی بودند.ممنون