جز “۹ دی” عمری به تلویح گذشت

عاشورا فکه بودم و روز بعدش آمدم دوکوهه. آمدیم دوکوهه با جمعی که رفته بودیم. دوکوهه. دوکوهه. یادگاری نوشتم دلم را بر آسمان دوکوهه. بوسه زدم بر آستان دوکوهه. و چه خالی بود پادگان دوکوهه. پادگان بود و بسیجیان نبودند. زمین بود و مردان آسمانی نبودند… ذوالجناج بود و حسین نبود. بیرق علمدار بود و عباس نبود… مقر فرماندهان بود و حاج احمد نبود. دلم گرفت. زمین صبحگاه بود و دعای “صباح الابرار” نبود و گردان مالک خالی بود از عمار. این عمار؟ دلم گرفت. گردان مقداد خالی بود از بسیجی ها و هیچ پرنده ای آواز نمی خواند الا دوستی که به نماز ایستاده بود… دوکوهه. دوکوهه. دوکوهه. قطار تهران – اندیمشک چه بی معرفت شده بود. نه سلامی نه علیکی. نه توقفی. نه حتی سوتی غلط انداز. هیچ، هیچ. هی روزگار که اینجا دیرروزی ایستگاه بهشت بود و پیرمرد جنوب شهری ایستگاه صلواتی داشت و بازار عشق گرم بود و آب حمام دوکوهه ولرم. آهای بسیجی ها! عشق است شوخی های شما. یادش به خیر که سر و کله هم می پریدید و دوکوهه غرق در لبخند مهربان شما می شد. الان جز سکوت هیچ فریادی ندارد این در و دیوار. دل دوکوهه تنگ شده برای شما. کجایید؟ تانک هست اما بی حسین فهمیده. و حسینیه همت هست بی سردار خیبر. حنجره هست و فریاد نیست و کسی نیست به جرعه ای آب تازه کند گلوی ما را. تشنه تر از کودکان حسین هوس عباس کرده ایم. چون خیمه ارباب آتش گرفته ایم و هر تکه مان خاکستر شده. آفتاب راس الحسین است و حسین با نور دارد سخن می گوید با ما و می تابد بر زمین دوکوهه. اگر بگویم میراث فرهنگی ما پادگان دوکوهه است، این بار از کدام قانون تخطی کرده ام؟ اگر بگویم قانون اساسی ما را شهدا با خون خود نوشتند، این بار به چه کسی توهین کرده ام؟ اگر بگویم دوکوهه ام القرای عاشقی است، به چه کسی برمی خورد؟ اگر بگویم دوکوهه زیباست، مستوجب کدامین ملامتم؟ اگر بگویم قانون نمی فهمد زبان عشق را، بر اساس کدام تبصره مجرمم می خوانند؟ من “حقوق” نمی دانم، به “تکلیف” فکر می کنم؛ این کمترین سهم مرا به من بدهید. اشک حق چشم ماست و عشق حق سینه ما. ما تجربه کرده ایم درد را. عمق درد تجربه کردنی است، نه ترجمه کردنی و اگر بگویم دوکوهه پایتخت جبهه ها بود، به کدامین شهر ظلم کرده ام؟ ظالمم بخوانید اگر ظلم این است. ظلم. ظلم. ظلم. من ظالمم یا قانون دانی که زبان عشق نمی فهمد؟ ما بغضی نسبت به قانون نداریم، عشق را دوست داریم. دوکوهه را دوست داریم و “عشق” سر به دارترین کلمات است. عاشورا سر عشق را بریدند به قانون دین، آنان که آزاده نبودند. دین من آزادگی است که حسین امامش بود. چه می فهمند عقلا حب الحسین اجننی را؟ بر آنان که فکه نبوده اند، حرجی نیست و من می نویسم “کانال”… سرمایی ها یاد کولر می افتند، دیپلمات ها یاد سوئز، سیاستمداران یاد شبکه های رسانه ملی اما خامنه ای یاد “حنظله” می افتد، یاد “کمیل”. خدا را شکر رهبرم می فهمد زبان مرا. میراث فرهنگی ما چفیه رهبر است و من هنوز هم می گویم فرزند انقلاب اسلامی هستم، نه کارمند جمهوری اسلامی. لطفا به حساب من زخم زبان واریز کنید. من دوست ندارم “آقا” بگوید “این عمار”؛ گناهم چیست؟ من “خواص بی بصیرت” را می شناسم؛ گناهم چیست؟ شما با شنیدن “فیش” یاد حقوق تان می افتید و من یاد خش خش بیسیم. فیش بیسیم… “میثم، میثم، عمار”! هوای عشق را آلوده کرده اند بعضی ها. بعثی ها نه، بعضی ها. “میثم، میثم، عمار”! این روزها هیچ کس پیام مرا دریافت نمی کند؛ صدای مرا دارید؟ آهای، با شما هستم شهدا. پادگان دوکوهه چند تایی ساختمان گردان دارد اما در و پنجره ندارد. دیوارهایش زخمی است. زمینش بدتر از دل من ترک برداشته. چه کسی بد تا کرد با سنگر شما؟ و من چگونه بنویسم که به آقایان برنخورد؟ جز “۹ دی” عمری به تلویح گذشت؛ پیر شدند کلماتم. تصریح وصیت نامه شما بود. صراحتا با خون خود برای ما قانون اساسی نوشتید و نوشتید: “ما که رفتیم. مادری پیر دارم و زنی و ۳ بچه قد و نیم قد. از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام. یقه تان را می گیریم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید.” قسمتی از وصیت نامه شهید مجید محمدی. ای شهید! مادر پیر تو و زنی و ۳ بچه قد و نیم قد که داشتی، چشم و چراغ این ملت اند. در خیابان انقلاب کاش جریمه شوند آنانکه خون شهدا را لگدمال می کنند. آنانکه آلوده می کنند شهر را. شهر من شهر دی ماه است. از این پس ماه دی به یاد آن یوم الله دوست داشتنی فقط با “چهارشنبه” شروع می شود و مگر هم امسال با چهارشنبه شروع نشد. اول دی ۲ دی ۳ دی ۱۹ دی و ۲۶ دی روز خروج شاه، همه و همه “۹ دی” است و در نهمین روز دی ماه سال هشتاد و اشک در این یوم الله “چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی، همان اتوبوسی بود که پدرم را برد جبهه”. این اتوبوس همان اتوبوس است؛ لبخند بزن دوکوهه!

همین متن فردا در روزنامه وزین “وطن امروز” کار خواهد شد.

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ سروده ای از دیوونه داداشی

سلام به حا به سین به یا و به نون/ مجنون یعنی مجرم، به حکم قانون!
متهم “حاج داداش حسین بی تا”/ که دل ها رو کرده دچار، هزار تا!‏
سوزونده هر جانی که درگیرش بود/ محل جرم، “قطعه ی بیست و شیش” بود!
تیغ “قلمش”، سند خون پاشی/ قتل نفس “دیوونه ی داداشی”
‏”ابن اکبر”، “شیر بچه ی فی ذات”/ محکوم شد به “اشد مجازات”!‏
صادر شد این حکم به جزای حاجی/ “حبس ابد، تو قلب هر بسیجی”!‏
زندون دل، صدای چوب خداست!/ این سزای “محکوم محبوب” ماست!‏
هر کی می خواد “عشق” رو استیضا کنه/ حکم جلب “بهشت” رو امضا کنه!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سید مهدی می‌گوید:

    به به مثل همیشه فوق العاده آقا حسین خیلی قشنگ نوشتید

    اقای قدیانی من یه کاری با شما دارم اگه لطف کنید جوابم رو بدید خیلی ممنون میشم میخوام یه کار نو بکنیم ممنون میشم جواب بدید

    یه متن یا یادداشت کوچیک میخوام واسه مجله یا جواب چند تا سوال بدید به ما ممنون میشم

    به هر حال منتظرم

    اینم لینک وبلاگ بنده http://nesareabieaseman.blogfa.com/

  2. ناصح می‌گوید:

    سلام
    سلام بر حضرت آه،
    آری آه
    داداش غمین نوشتی ولی باز …
    بگزریم
    یا علی،فدای سید علی

  3. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  4. خادم الشهدا می‌گوید:

    سلاااااااااااااااااام
    می دونم خیلی ها و زیاد ابراز خوشحالی کردن از باز شدن دوباره ی سایت
    اما هرکسی به جای خود دیگه
    خادم هم به جای خود
    فقط میتونم بگم
    به امید فتح ابر قله های موفقیت

  5. خادم الشهدا می‌گوید:

    از فکه گفتین،عجیب دلم گرفت
    دلتنگ صدای شیر بچه ی حیدر کرار،آن سردار جامانده،حاج سعید قاسمی شدم.
    چقدر خوش آوا صحبت می کرد در گودی قتلگاه،چقدر با حسرت یاد میکرد از همرزمان دلیرش،و چقدر ما حسرت می خوردیم از حسرتش.

  6. خادم الشهدا می‌گوید:

    دوکوهه
    عجیب آدم با دیدن این پادگان،سر درد دلش باز میشه.
    طوریکه حس می کنی بعد از مدتها یه همراز پیدا کردی که تا میتونی باهاش صحبت کنی،با جای،جای این پادگان…

  7. مهجور می‌گوید:

    صلی الله علیک داداشی!
    آخیش تموم شد!….چقدر شبای هیئت “اخوانی فی الله ” رو دعا کردم….داداشی …عاشورا که شما فکه بودی مام رفتیم پیش بابا اکبر…دعای آقا پشت سرتونه که این روزا داداش حسین ما رو حفظ کرده!الحمد لله!

  8. علیکمال می‌گوید:

    آه ای دوکوهه

  9. مصباح می‌گوید:

    سلام علیکم
    امروز فهمیدم اینجا دوباره باز شده خوشحال شدم!
    یکی از دوستان شما در فکه دیده بود و قبلا خبرش به ما رسیده بود..
    خلاصه اینکه خدا قوت

  10. 12221157 می‌گوید:

    “دو کوهه تویک پادگان نیستی، توقطعه ای از خاک کربلایی، چرا که یاران عاشورایی سیدالشهدا را به قافله اورسانده ای”
    سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی

  11. سلام حاج حسین عزیز
    تو این مدت که قطعه فیلتر بود هم شما سختی کشیدی هم ما بچه های قطعه
    و همه ی ما صبر پیشه کردیم تا سرانجام …..

    داداش یه طرح با موضوع بی بی زینب که اسوه صبر و استقامت هست زدم و
    تقدیم میکنم به قطعه ۲۶ و همه ستاره هاش
    ان شا الله که مورده قبول باشه
    یا حق
    http://up.iranblog.com/images/k385eej5w0tbz30b4mru.gif
    http://up.iranblog.com/images/k385eej5w0tbz30b4mru.gif

  12. مهجور می‌گوید:

    داداشی الان نامتون رو خوندم احسنت !چشمم روشن شد واقعا مسرور شدم…احسنت…دست بریده ی عباس علی (ع) پشت و پناهت…خدا لحظه ای از راه حق دور نکنه بسیجی های حضرت ماه رو!
    شما قلم بزن منم قول میدم از جون مایه بذارم تو درس خوندن … قول میدم جون بکنم برای سر بلندی این نظام که لیلای ماست!….دیگه برم درس بخونم….
    الحمدلله الحمدلله…

  13. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام
    اگر قرار باشد جاهای دوست داشتنی متن را اینجا بیاورم باید کل متن را دوباره بگذارم اینجا

    خیلی خیلی خیلی ممنونم

  14. صدرا می‌گوید:

    سلام
    خیلی خوشحالم دوباره گذاشتند بیاید
    کاشکی دوئل هم بزودی راه بیفته تا میثم کاراش رو نمایش بده
    بیخیال همه سختی ها
    به قول دوستمون وقت معاشقه با ۹ دی فرا رسیده است، یوم الله ۹ دی جاوید است به اسم الله
    http://philsoph.parsiblog.com/

  15. سیدحمید می‌گوید:

    آقا رفع توقیف مبارک .

  16. شروان می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    اشک توی چشمامه.از غمی که توی نوشتنت هست و از قشنگی کلماتت.
    ۹ دی در راه است.روز شکوفایی بصیرت ملت.
    یا علی.خدا قوت

  17. طاهره فتاحی می‌گوید:

    ان شاالله هر چه زودتر روح آزرده ی شما التیام یابد.
    در خطوط این نوشته خون جریان دارد…

  18. مصطفی می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    قلم بی نظیری داری. بیشتر بنویس. شوری به پا کن در نهاد ما
    نه دی نزدیک است…

  19. سلاله 9دی می‌گوید:

    (اگر بگویم قانون اساسی ما را شهدا با خون خود نوشتند، این بار به چه کسی توهین کرده ام؟ )واقعا

  20. آبی می‌گوید:

    سلام
    الحق که خوب می نویسی خوب شد فیلتر شدی که ما با شما آشنا بشیم .
    چراغی را که ایزد برفروزد*** هر آنکه پف کند ریشش بسوزد

  21. طاهره فتاحی می‌گوید:

    ظاهرا برای” ۹ دی” اسم مستقل انتخاب کرده اند.
    “روز بصیرت”
    این طوری” ۹ دی” تنهایی می افتد یک گوشه ی تقویم…

  22. سلاله 9دی می‌گوید:

    ای امت حزب الله اطاعت کنید خدا را به وسیله ی پیروی از ولایت فقیه وحدت کلمه را با اطاعت از ولایت فقیه حفظ کنید. شهیدمهدی کاملی

  23. طاهره فتاحی می‌گوید:

    راستی امروز مجله ۹دی را خریدم ولی به یاد مجله “نه ده” که قرار بود شما منتشرش کنید…

  24. قادری می‌گوید:

    دوباره آمدنتان مبارک برادر

    موفق باشید

    با حسینی یا یزیدی به روز هستم به ما نیز سر بزنید.

    یک سوال هم داشتم می خواستم ببینم در هفته نامه ی ۹ دی جناب رسایی شما نیز قلم خواهید زد یا نه؟

  25. سید مهدی سالم می‌گوید:

    سلام علیکم و رحمت الله
    به خونه خوش اومدی داداش.
    یا علی

  26. داش سجاد می‌گوید:

    سلام داداش حسین !
    این روزها که نبودی بغض داشتم .بی تو فضای سایبر بوی تعفن میداد .
    وقتی L3-5 نیامد بغضم ترکید !
    چه خوب شد که آمدی !
    خوش آمدی !

  27. گروه دیده ور می‌گوید:

    با سلام

    مداحی-لبیک یا خمینی :

    http://didevar.ir/?p=860

    با روح الله(ره) :

    صدمه به اسلام بواسطه عالمان بى‏تقوا
    راجع به مدرسه‏ ها و حوزه ‏ها کراراً عرض کرده‏ام که علم بى‏تقوا اگر مضر نباشد، مفید هم نیست. آن مقدارى که اسلام از عالم‏هاى بى‏تقوا صدمه دیده است، معلوم نیست از مردم عادى دیده باشد. آنچه اصل است تقواست، ولى اگر همین تقوا نزد اشخاصى جاهل باشد، گاهى ضرر مى‏زند. آدم‏هایى که ظاهر صالح دارند ممکن است به واسطه ناآشنایى به مبانى اسلام، اشتباهاتى انجام دهند، اما علم و تقوا اگر در کسى جمع شد در دنیا و آخرت سعادتمند است‏
    صحیفه امام ج‏۱۸ ۱۰۰

    اسلام ناب و اسلام امریکایی :

    اسلام ناب و اسلام امریکایی
    اولین و اصلى‌ترین نقطه در مبانى امام و نظرات امام، مسئله‌ى اسلام ناب محمدى است؛ یعنى اسلام ظلم‌ستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائى» را در فرهنگ سیاسى ما وارد کرد. اسلام آمریکائى یعنى اسلام تشریفاتى، اسلام بى‌تفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیاده‌خواهى، اسلام بى‌تفاوت در مقابل دست‌اندازى به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامى که با همه‌ى اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذارى کرد: اسلام آمریکائى.

    موفق موید برادر عزیز

  28. سیداحمد می‌گوید:

    اگر بگویم میراث فرهنگی ما پادگان دوکوهه است، این بار از کدام قانون تخطی کرده ام؟ اگر بگویم قانون اساسی ما را شهدا با خون خود نوشتند، این بار به چه کسی توهین کرده ام؟ اگر بگویم دوکوهه ام القرای عاشقی است، به چه کسی برمی خورد؟ اگر بگویم دوکوهه زیباست، مستوجب کدامین ملامتم؟ اگر بگویم قانون نمی فهمد زبان عشق را، بر اساس کدام تبصره مجرمم می خوانند؟ من “حقوق” نمی دانم، به “تکلیف” فکر می کنم؛ این کمترین سهم مرا به من بدهید. اشک حق چشم ماست و عشق حق سینه ما. ما تجربه کرده ایم درد را. عمق درد تجربه کردنی است، نه ترجمه کردنی….

    بسیار عالی داداش.
    دلم بیقرار دلنوشته هاتون بود.
    پردردِ ولی دلنشین.
    واقعا چقدر زیبا بیان میکنید احساستونو….
    بسیار عالی.

  29. سیداحمد می‌گوید:

    اگر بگویم دوکوهه پایتخت جبهه ها بود، به کدامین شهر ظلم کرده ام؟ ظالمم بخوانید اگر ظلم این است. ظلم. ظلم. ظلم. من ظالمم یا قانون دانی که زبان عشق نمی فهمد؟ ما بغضی نسبت به قانون نداریم، عشق را دوست داریم. دوکوهه را دوست داریم و “عشق” سر به دارترین کلمات است. عاشورا سر عشق را بریدند به قانون دین، آنان که آزاده نبودند. دین من آزادگی است که حسین امامش بود. چه می فهمند عقلا حب الحسین اجننی را؟ بر آنان که فکه نبوده اند، حرجی نیست و من می نویسم “کانال”… سرمایی ها یاد کولر می افتند، دیپلمات ها یاد سوئز، سیاستمداران یاد شبکه های رسانه ملی اما خامنه ای یاد “حنظله” می افتد، یاد “کمیل”. خدا را شکر رهبرم می فهمد زبان مرا

    واقعا فوق العادست.
    فدای دلت داداشم.
    فدای دلت…..

  30. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    “اگر بگویم قانون نمی فهمد زبان عشق را، بر اساس کدام تبصره مجرمم می خوانند؟”

    ‏* * *
    سلام به حا به سین به یا و به نون
    مجنون یعنی مجرم، به حکم قانون!

    متهم، “حاج داداش حسین بی تا”
    که دل ها رو کرده دچار، هزار تا!

    سوزونده هر جانی که درگیرش بود…
    محل جرم، “قطعه ی بیست و شیش” بود!

    تیغ “قلمش”، سند خون پاشی
    قتل نفس “دیوونه ی داداشی”

    “ابن اکبر”، “شیر بچه ی فی ذات”
    محکوم شدست به “اشد مجازات”!!

    صادر شد این حکم به جزای حاجی:
    “حبس ابد، تو قلب هر بسیجی”!

    زندون دل، صدای چوب خداست!
    این سزای “محکوم محبوب” ماست!

    هر کی می خواد “عشق” رو استیضا کنه
    حکم جلب “بهشت” رو امضا کنه!

    “یا حق”

  31. گلادیاتور می‌گوید:

    مثل همیشه زیبا بود، فقط دلم می سوزه که کسی منظورت رو از این گفته ات که : من وصیت نامه بابای شهیدم را قانون اساسی می دانم، نفهمید. البته خیلی ها فهمیدند ها، ولی اونایی که باید می فهمیدند، اشتباه فهمیدن ! امیدوارم ته دلت زخمی نباشه از این تفاوت ها … ۹ دی بر عاشقان حضرت ماه مبارک

  32. غریب می‌گوید:

    سلام الله علیکم

    یا علی مددی…

  33. آبجی زهرا می‌گوید:

    “هوای عشق را آلوده کرده اند بعضی ها”.
    هیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی.

  34. irimohsen می‌گوید:

    سلام
    تبریک می گم رفع فیلتر را
    در پناه حق باشید

  35. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی” برم؟

    ساعت ۲۱:۴۹
    تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر.

    ماشالله….
    داداش حسین بی همتای بسیجیها فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری…

  36. سروش می‌گوید:

    میراث فرهنگی ما چفیه رهبر است

  37. حزب الله313 می‌گوید:

    سلام و رحمت الله
    حاج حسین اقا بزن تو کار طنز یه کم دلمون تنگ شده ….

  38. مصباح یاران می‌گوید:

    داداش دلمون برات تنگ شده بود!
    برادر فقط خواهشا محافظه کار نشو! با همون بی کله گی که قبلا می نوشتی بنویس!همین…

  39. سلام
    یقه تان را می گیریم قیامت
    وای اگر از پس امروز بود فردایی

  40. بسم رب الشهداء والصدیقین.

    السلام علیک با ابا عبدلله.

    اللهم عجل لولیک الفرج.

    اللهم الحفظ والنصر قائدنا الخامنه ای بالقرآن.

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    جهان ما را به غیرت می شناسد
    به ذوب در ولایت می شناسد

    التماس دعا.
    یا علی.

  41. خودم می‌گوید:

    میشه لطف کنید بگید تو اون همایش ۳شنبه ورود برای عموم آزاده یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟

  42. سیداحمد می‌گوید:

    جناب “”خودم””

    بله؛ حضور برای عموم آزاده.

  43. takay313 می‌گوید:

    سلام حاجی ما هم اون دستنوشته ی شاهکارت را پاک کردیم ولی با…
    به هر حال انشاالله که خیر است
    ضمنا خواستی بیای خوزستان به برو بچ خوزستان بگو تا … بله
    یا حق با حق تا حق

  44. آقای قدیانی یک مدتی درشت می نوشتید. امروز دوباره چشم درد گرفتیم تا این نوشته را خواندیم
    راستش یاد بچه گی ها که مشق ها جا می زدیم افتادم
    گاهی یک خط در میان می بینیم
    کمی هم به فکر چشم و چار مردم باشید آخه

  45. سیداحمد می‌گوید:

    مجددا یه پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۲۲:۲۱
    تعداد افراد آنلاین: ۴۲ نفر.

    ماشالله حزب الله.
    مخلصیم داداش حسین جان.

  46. خودم می‌گوید:

    خیلی خیلی ممنونم.
    شرمنده اونور جواب ندادین گفتم اینور بپرسم.لطف کردین.

  47. نسترن می‌گوید:

    این روزها چقدر بزرگ شدیم ما.یاد گرفتیم شجاعت را،یاد گرفتیم شکستن و دم بر نیاوردن را،یاد گرفتیم برای لبخند رضایت عزیزمان، بگذریم از برخی قانون هایمان.و اینها را استادی به ما یاد داد که خود انگار غمی بزرگ در سینه دارد.راستی دو کوهه لبخند می زند، چون شهدا زنده اند.

  48. خادم الشهدا می‌گوید:

    تشکر از جناب دیوونه ی داداشی واحسنت به طبع شاعرانه شان

  49. یار دبستانی می‌گوید:

    سلام و درود خدا بر حسین قدیانی عزیز و دوستان قطعه ۲۶
    مدتها بدلیل اشتغالات متعدد و چندسفر از قطعه دور بودم و امروز که خیلی اتفاقی با سایت بروز شده و از بند رها شده حسین آقای عزیز مواجه شدم عمیقا خوشحال شدم.
    در این وامصیبت کم کاری و پر ادعائی “بعضی ها ” نه بعثی ها که از بصیرت تنها به نامی و از نخبگی به نانش اکتفا کرده اند اهالی قطعه و هواداران و فدائیان خامنه ای معظم بیش از همیشه قدر این قطعه مقدس را می دانند.
    امروز مصادف است با سالروز به راه افتادن اسرای کربلا از کوفه به شام به همین مناسبت چند بیت زیر را تقدیم میکنم به همه محبین اباعبدالله و التماس دعا دارم :
    نه تنها تیغ و تیر و سنگ بوده
    سر پیراهنت هم جنگ بوده
    ولی شرمنده زینب دیر فهمید
    که انگشتر به دستت تنگ بوده …

  50. سلام مجدد
    ممنون که فونت را تغییر دادید
    فکرش را بکنید استاد جازدن مشق با چه مکافاتی باید آن متن را خوانده باشد

  51. بهترین سلامها خدمت دوست وبلاگ نویسم برادر متعهد و ارزشی حسین قدیانی…
    از رفع فیلتر سایت شما بسیار خوشحالم و همانطور که شما نوشتید امیدوارم سایر وبلاگهای ارزشی هم رفع فیلتر شوند…
    در اینجا باید از وبلاگها و سایتهایی که در حمایت از شعار عدالتخواهی شما مطالبی درج نمودند که شمارشان بیش از چند صد وبلاگ است تشکر کنم…
    وبلاگ “رییس جمهور ایرانیان” هم در تاریخ ۲۸ آذر حدود یک روز فیلتر شده بود که ۲۹ آذر رفع فیلتر شد…
    از تمام وبلاگنویسان ممنونم…امیدورام راه نورانیت را ادامه دهی…

    یه نفر – “رییس جمهور ایرانیان”

  52. افق می‌گوید:

    زمینش بدتر از دل من ترک برداشته…..پیر شدند کلماتم……در خیابان انقلاب کاش جریمه شوند آنانکه خون شهدا را لگدمال می کنند……مگر هم امسال با چهارشنبه شروع نشد…..چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی، همان اتوبوسی بود که پدرم را برد جبهه”. این اتوبوس همان اتوبوس است؛ لبخند بزن دوکوهه!…..زمینش بدتر از دل من ترک برداشته….دیوارهایش زخمی است.

    سلام
    حاج آقا شما موجی که باید ایجاد می شد را، ایجاد کردید…زیادی خوش گذشته بود به “بعضی ها”… از این پس حواس خواص بیش تر جمع می شود…و البته که کار ما سنگین تر ..و به فرمان شما ۹ دی را، ۹ دی را، ۹ دی را.
    خدا قوت

  53. دعای کمیل می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی
    بدجوری دلم گرفته بود
    بدجوری دلتنگ دوکوهه و فکه ام
    دلتنگ کانال کمیلی که هر وقت اسمشو میشنوم چهره ی شهید هادی رو میبینم
    آقای قدیانی خوب دل تنگ ما رو آتیش زدی…
    خیلی خیلی التماس دعا

  54. م.طاهری می‌گوید:

    چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی…

    برای هزارمین بار هم که کتاب نه ده را باز کنی و شروع کنی به خواندن”چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی… “باز همان طراوت اولیه را دارد. ناب ناب
    نه دی نزدیک است. روزی هزار بار با صدای بلند بخوانید: چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی…
    حسین قدیانی: این روزها بارها این متن را می خوانم؛ با اشک چشم. بی اغراق این نوشته را نه من، که “بابااکبر” و با خون خود اما به دست من نوشته است.

  55. منتظر(حرف حساب) می‌گوید:

    با وجودی که تا به حال دوکوهه را ندیدم ولی دلم خیلی براش تنگ شد، دلم واسه غربتش سوخت، دلم واسه فریاد های پیاپی این عمار سوخت، که فضا پر است از بی صدایی، ودر آخر با چشمانی نمناک دلم برای خودم سوخت که چرا نباید عمار باشم
    التماس دعای شدید دلم بد جوری بارونی ست برعکس آب وهوای وطنم

  56. سحر می‌گوید:

    اگر بگویم میراث فرهنگی ما پادگان دوکوهه است، این بار از کدام قانون تخطی کرده ام؟ اگر بگویم قانون اساسی ما را شهدا با خون خود نوشتند، این بار به چه کسی توهین کرده ام؟ اگر بگویم دوکوهه ام القرای عاشقی است، به چه کسی برمی خورد؟ اگر بگویم دوکوهه زیباست، مستوجب کدامین ملامتم؟ اگر بگویم قانون نمی فهمد زبان عشق را، بر اساس کدام تبصره مجرمم می خوانند؟ من “حقوق” نمی دانم، به “تکلیف” فکر می کنم؛ این کمترین سهم مرا به من بدهید. اشک حق چشم ماست و عشق حق سینه ما. ما تجربه کرده ایم درد را. عمق درد تجربه کردنی است، نه ترجمه کردنی و اگر بگویم دوکوهه پایتخت جبهه ها بود، به کدامین شهر ظلم کرده ام؟

    بعضی ها دقت کنند…حالا کی ظلم کرده و کی مظلوم واقع شده؟!!!

    پادگان دوکوهه چند تایی ساختمان گردان دارد اما در و پنجره ندارد. دیوارهایش زخمی است. زمینش بدتر از دل من ترک برداشته. چه کسی بد تا کرد با سنگر شما؟ و من چگونه بنویسم که به آقایان برنخورد؟ جز “۹ دی” عمری به تلویح گذشت؛ پیر شدند کلماتم. تصریح وصیت نامه شما بود. صراحتا با خون خود برای ما قانون اساسی نوشتید و نوشتید: “ما که رفتیم. مادری پیر دارم و زنی و ۳ بچه قد و نیم قد. از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام. یقه تان را می گیریم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید.”

    دوکوهه! السلام ای خانه عشق….

    کجایند مردان بی ادعا….چقدر والا و بزرگ بودند… یقه تان را می گیریم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید…وقتی این جمله رو خوندم تکون خوردم.

  57. نادی می‌گوید:

    دوکوهه دوکوهه کجایی
    امان از این جدایی

  58. ه.علی مددی می‌گوید:

    سلام
    ازاینکه رفع فیلترشدیدخیلی خوشحالم وازطرفی نگران ازاینکه مباداآفت محافظه کاری درنوشته های آتی تان پنچرمان کند.
    قیاس مع الفارق آقای املی لاریجانی درباب پدرشهیدتان وقانون اساسی وربط ان به موضع بنی صدراشکم رادراوردودرک میکنم حسی راکه آن لحظه به شمادست داد.این قیاس زشت ازطرف ایشان (که مدعی تقواوانصاف هستند)باورکردنی نبود.
    دوستتان دارم مثل همیشه.
    حسین قدیانی: در این باب دیدار من و ایشان و نیز دیدار من و دادستان کل کشور به قیامت. قطعا داور حی و حاضر حکم به عدالت خواهد داد.

  59. مریم نوری می‌گوید:

    وای که چقدر دلمان تنگ شده برای اینجور نوشته ها عالی بود
    عالی بود

  60. ماورا می‌گوید:

    دوباره سلام

    منم سه روز قبل شما رفتم جنوب – دوکوهه – هویزه – یادمان فتح المبین – ….

    عاشورا هم در فکه

    قرار بی قـــــــــــــــــــرارانی دوکوهه

  61. بیان می‌گوید:

    باسلام وگرامیداشت حماسه نهم دی، با مطلبی تحت عنوان”حماسه۹دی و ریشه های فرهنگی اعتقادی جریان فتنه۸۸″به روز هستم منتظر دیدار ونظرات سازنده تان هستم

  62. سید رضا می‌گوید:

    “میراث فرهنگی ما چفیه رهبر است”
    لذت بردم،جا دارد این قسمت برای تیتر شدن…

  63. فطرس ملک می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین بسیجی ها و سید احمد بزرگوار

    منم متن چهارشنبه را این روزها زیاد میخوانم
    جالبه احساس منم با شما مشترکه
    وقتی به عمق متن میری ناخوداگاه میفهمی این حرف بابا اکبره ولی به قلم حسین قدیانی
    همیشه تازگی داره
    با اجازه به مناسبت فرارسیدن یوم الله ۹ دی در وبلاگ پایگاه بسیجمان میگذارم
    یاعلی مدد

  64. ف ا ط م ه می‌گوید:

    گفتین دوکوهه و…
    من امسال محرم ۳شب پابوس حضرت ماه بودم.
    بقیه شبها هم حاج محمود و مسجد ارک بودم..

    یاعلی

  65. جواد می‌گوید:

    سلام داداش.السلام علیکم که عشق مولا روزنده نگه میدارید.امیدوارم مادرم زهرادستتونوبگیره.عشق است سیدعلی خامنه ای که جانم له بفدا

  66. نادر می‌گوید:

    باسلام و احترام
    بزرگوار! آیا امکان دارد بزرگواری کنید مشخصاتی از شهید مجید محمدی برایم ارسال کنید، مثلا در کدام منطقه، کدامین عملیات و از کدام لشگر به فیض عظمای شهادت نایل آمده اند.
    سپاسگزار عنایتتان
    چشم براه پاسختان
    یاعلی
    التماس دعا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.