۱۴۰۰ سال پیش، همین دیروز بود…

جمعه/ چهارده هشت هشتاد و نه/ نزدیکای اذان مغرب

من هم اکتفا کرده ام به شنیده ها. امان از سوی کم دیده ها. صورت های بی چشم. سیرت های آلوده. چشم های بی بصیرت. من هم گشتم اما پیدا نکردم مزار مادر را. می گویند؛ شاید مزار ام الائمه، فاطمه زهرا در بقیع باشد و شاید هم در خانه شان و شاید هم کنار مزار پیامبر. چه می دانم؟ هیچ غروب جمعه ای، اینقدر سخت نگذشته برایم. که تو گویی مدینه کلا عصر آدینه است. و با همان غم و اندوه. در مدینه مزار زهرا معلوم نیست اما در مکه، که محل ولادت زهرا معلوم است، وهابی ها وقاحت را به آنجا رسانده اند که تو باید آرزو کنی کاش مولد دخت پیامبر هم نامعلوم بود. و اما بقیع. قطعه های قبرستان بقیع با سنگ غربت از هم جدا شده. بی هیچ پلاکی. پلاکادری. نشانه ای. مزار ام البنین، خود به تنهایی قطعه ای از بقیع است. از در بهشت زهرای بقیع که وارد می شوی، سمت چپ، مزار ام البنین معلوم است. ۵ ماه پیش که عمره آمده بودم، موانع پلاستیکی، کمی جلوتر و نزدیک تر به مزار مادر مکرمه عباس ابن علی بود. این دفعه فاصله استقرار زائر را از مزار ام البنین حداقل ۱۰ متر بیشتر کرده بودند. و اما قطعه ای هست سمت راست بهشت زهرای بقیع. مزار کریم اهل بیت، امامِ بیدار کربلا، باقرالعلوم و رئیس مذهب که ائمه بقیع اند و نیز عباس ابن عبدالمطلب و فاطمه بنت اسد که جملگی در یک قطعه اند. هر چند که برخی، مزار مادر محترمه مولای ما حضرت ابوتراب (جان ۲ جهان، قربان یک ضربه ذوالفقارش) را کنار قبر حلیمه سعدیه، دایه پیامبر می دانند. عقیل و عبدالله ابن جعفر طیار، برادر و برادرزاده مولای متقیان نیز در همین بهشت زهرا کنار هم و در قطعه ای آرمیده اند. قطعه ای هم اختصاص به همسران رسول خدا دارد که تمامی مال دوران بعد از خدیجه اند. ابراهیم فرزند رسول خدا که در کودکی از دنیا می رود و حضرت بسیار به او وابسته بود و اسماعیل فرزند ارشد امام صادق و حلیمه، دایه پیامبر و عمه های پیامبر؛ صفیه و عاتکه (که با ام البنین در یک قطعه اند) و شهدای واقعه حره و جانبازانِ عاقبت به وصال رسیده غزوه احد در همین بقیع اند. هنوز هم در قطعات انتهایی بقیع، امواتی دفن می شوند. روی همان اموات قبلی. و اینجا با این همه احترام به اموات (!) خنده دار و مضحک، این نمازی است که بعد از هر نماز واجب برای مرده های شان می خوانند. و چه لوس و تصنعی. نماز خواندن برای مرده ای که اشک اگر برایش بریزی، شرک حساب می شود؛ فقط یعنی “یعنی که یعنی”! و البته مدینه، الان یکی دو قبرستان دیگر در حاشیه شهر دارد. هر چند که از نظر من بعد از غصب خلافت، مدینه کلا قبرستان است؛ الا تک و توک جای مقدسی و از این جمله؛ محله نخاوله که شیعیان ساکن آنجایند. “علی” را که بگذاری کنار، شهر حتی اگر شهر پیامبر باشد، بدل به قبرستان می شود و راز دلگیر بودن مدینه در همین قبرستان بودن مدینه است. بقیع و مسجدالنبی اصلی و منبر و محراب پیامبر و سکوی صفه و کوچه بنی هاشم و بیت الاحزان، بهشت زهرای مدینه اند و جز اینها، مدینه را تو قبرستان بخوان. و آنچه برای من در بهشت زهرای بقیع، بیش از همه جلوه کرد، شهدای احد در قطعه ای از این بهشت زهرا بود. این شهدا در جریان جنگ احد، به جانبازی رسیدند و پس از انتقال به مدینه، ماهها بعد و یا شاید سالها بعد متاثر از زخم جانبازی به درجه رفیع شهادت رسیدند. قطعه این شهدا از در بقیع، فاصله دارد و تقریبا وسطای این بهشت زهراست. در نبود شرطه ها به راحتی نشستم روی تکه سنگی و احساس کردم این جانبازان شهید، این خانواده شهدای صدر اسلام، این عزیزان، چه دوستی دیرینه ای با من دارند. و دیدم چه درد مشترکی سینه هر دوی ما را سوخته. و دیدم این شهدا، با من هم نسل و هم عصر و هم داستان اند. و دیدم ۱۴۰۰ سال پیش، انگار همین دیروز بود. و دیدم فتنه ۸۸ انگار ۱۴۰۰ سال پیش بود. و دیدم این خواص بی بصیرت بودند و هستند که همواره پاسداری از تنگه احد را به تونلِ غنیمت می فروشند. و برای شان اصلا مهم نیست که دندان پیامبر بشکند، علی زخم بردارد، خمینی جام زهر بنوشد و خامنه ای “این عمار” بگوید… ناگهان از جا برخاستم و صدا کردم این برادران خود را…

از اینجا به بعد تا انتهای همین بخش کتاب سفرنامه حج ۴۰۰۰ کلمه نوشته ام که ان شاء الله در کتاب خواهید خواند. سخنم با این دوستان بهشت زهرای بقیع، فصل مهمی از کتاب است. تا امشب ادامه آنچه روز دوشنبه بر من گذشت، در وبلاگ خواهم گذاشت. از سرزمین وحی دعاگوی تان هستم.          

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. طاهره فتاحی می‌گوید:

    اگر هیچ نمادی برای نشان دادن مظلومیت شیعه وجود نداشته باشد, بقیع به تنهایی کافی ست…

  2. سلام
    حاجی قبول باشد ان شاء الله
    ممنون
    ما هم دعا گوی شما هم هستیم

  3. . می‌گوید:

    اول؟؟

  4. بیوتن می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت….
    اجرکم عندالله…..

  5. ن. بهادری می‌گوید:

    هیچ غروب جمعه ای، اینقدر سخت نگذشته برایم. که تو گویی مدینه کلا عصر آدینه است.

    این دل یاس است و روح یاسمین*** این امانت را امین باش ای زمین
    نیمه شب دزدانه باید در مغاک ***** ریخت بر روی گل خورشید، خاک

    یا فا طمه ی زهرا

  6. سیده ازفرانسه می‌گوید:

    سلام حاج داداش بچه بسیجی ها زیارت قبول
    جان ۲ جهان قربان یک ضربه ذولفقارش که انشااله بزودی در دستان با کفایت بقیه الله الاعظم انتقام این همه خون دل و
    مظلومیت شیعه را خواهد گرفت

  7. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام
    همون حرف همیشگی: خوش به سعادت شما
    شیرینی زیارت گوارای وجود
    التماس دعا

  8. amir می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین عزیز
    حاجی التماس دعای فراوان

  9. احمد می‌گوید:

    به دوستان که جفا میکنند میگویم
    اگر چه گفته ام اکنون بلند میگویم
    که تا به چشمه نورحیات روزنه ایست
    تمام بود و نبودم فدای خامنه ایست

    به من سر بزنید .
    shekayate-hejran.blogfa.com

  10. سلاله 9دی می‌گوید:

    (این خواص بی بصیرت بودند و هستند که همواره پاسداری از تنگه احد را به تونلِ غنیمت می فروشند. و برای شان اصلا مهم نیست که دندان پیامبر بشکند، علی زخم بردارد، خمینی جام زهر بنوشد و خامنه ای “این عمار” بگوید…) انشاء الله ائمه بقیع (ع) ما را هم بطلبند.

  11. بیچک می‌گوید:

    سلام به مسافران سرزمین وحی
    شدیدا محتاج دعایتان هستیم

  12. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    “در نبود شرطه ها به راحتی نشستم روی تکه سنگی و احساس کردم این جانبازان شهید، این خانواده شهدای صدر اسلام، این عزیزان، چه دوستی دیرینه ای با من دارند. و دیدم چه درد مشترکی سینه هر دوی ما را سوخته. و دیدم این شهدا، با من هم نسل و هم عصر و هم داستان اند…”

    سلام بر حسین*
    التماس دعا
    یا حق

  13. مطهره می‌گوید:

    سلام . خوبین ؟؟؟عالی می نویسید .. عالی …
    من با وبتون از طریق کتاب “نه ده” و خاله ام اشنا شدم … خاله ام یه تیکه هایی از کتابتون رو برام خوند رو منم جذب نوشته هاتون شدم .. عالیه …
    خسته نباشید
    یاحق

  14. افق می‌گوید:

    سلام
    ماشاالله
    هیچ چیز بیشتر از این نمیچسبد که بر علیه وهابی ها بنویسید و هیچ چیز بسیجی وارتر از این نیست که از دل وهابی ها و با امکانات آنها بر علیه شان بنویسید.. گوارای وجودتان
    خوش به حال ما قطعه ای ها…
    التماس دعا

  15. عتید می‌گوید:

    سلام حاجی
    داشتم امروز فکر میکردم تا دیروز یه حاج حسین داشتیم که همون حاج حسین شریعتمداری حفظه الله اما دیگه شما هم شدید حاج حسین.
    خیلی التماس دعا حاجی

  16. غریب می‌گوید:

    سلام

    حجکم مقبول
    یا علی مددی…

  17. ایمان می‌گوید:

    بسم الله
    خصوصی
    سیداحمد جان سلام و خسته نباشید
    لطفا تاریخ بالای متن را اصلاح کنید به اشتباه هشتاد و هشت خورده که به نظر می رسه باید هشتاد و نه بشود. یاعلی

  18. غریب می‌گوید:

    فقط یعنی “یعنی که یعنی”…

    یا علی مددی…

  19. سحر می‌گوید:

    یا زهرا

    لعن علی عدوک یا علی…اولی و دومی و سومی

  20. م.طاهری می‌گوید:

    خیلی دلم می خواد این کتاب کامل بشه و بخوانمش

  21. سید رضا می‌گوید:

    التماس دعا

  22. صالح می‌گوید:

    سلام خسته نباشید
    میدونم پر روییه اگه بگم به این حقیر هم سری بزنید
    اما میگم
    خوشحال میشم
    مخصوصا اگه یک دل نوشته ی کوتاه دو سه خطی برام بذارید تا توی پست اولم که میبینید بذارم
    ممنون
    خدا خیرتون بده که کمکم میکنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.