خامنه ای! تو آخرین سفیر خورشیدِ مسافری که دارد برمی گردد از سفر.
ای ماه! بگو از کدام طرف چراغانی کنیم برای حضرت سحر.
دیوونه داداشی/ امام صادق علیه السلام: هیچ نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن منتظر فرج هستیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست. ایرانیان آن را حفظ کردند و شما (اعراب) آن را وانهادید.
منبع: بحار، جلد ۵۹ صفحه ۹۲
(۱۵ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سجاد، سرباز ماه/ قسمتی از نامه حضرت امام خمینی(ره) به سید احمد خمینی: از وصیت های من که در آستان مرگ (هستم) و نفس های آخر را می کشم به تو که از نعمت جوانی برخورداری آن است که معاشران خود و دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنویات و آنانکه به حب دنیا و زخارف آن گرایش ندارند و از مال و منال به اندازه کفایت و حد متعارف پا بیرون نمی گذارند و مجالس و محافل شان آلوده به گناه نیست و از اخلاق کریمه برخوردارند، انتخاب کن که تاثیر معاشرت در دو طرف صلاح و فساد اجتناب ناپذیر است و سعی کن از مجالسی که انسان را از یاد خدا غافل می کند، پرهیز نمایی که با خو گرفتن با این مجالس ممکن است از انسان سلب توفیق شود که خود مصیبتی است جبران ناپذیر.
(۹ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
شیخ الشیوخ از وبلاگ گروهی آنتی بالاترین/ در پایان ارشاد القلوب نقل شده است؛ خداوند در شب معراج از پیامبر پرسید: ای احمد آیا میدانی بهترین شادمانی کدام است؟ و جاودانه ترین زندگی چیست؟
ندا آمد: بهترین شادمانی آن است که انسان همیشه مشغول به ذکر من باشد و از آن خسته نشود و نعمتهای مرا فراموش نکند و مرا بشناسد و شب و روز به دنبال جلب رضایت من باشد و جاودانه ترین زندگی این است که، همیشه مراقب نفس خویش باشد تا دنیا نزد او کوچک و بی ارزش شود و آخرت نزد او بزرگ و با ارزش گردد، خواسته مرا برای خواسته خودش ترجیح دهد و به دنبال رضایت من باشد و مرا آنچنان که هستم بزرگ بداند، همیشه متذکر علم و اطلاع من به خودش باشد. در لحظه، لحظه شب و روز پیشامد گناه مرا مراقب خویش بداند و آن چه را که نمی پسندم از قلبش بدر کند، باشیطان و وسوسه هایش مخالفت کند، شیطان را در قلبش جای ندهد. وقتی این کار را انجام داد قلبش را با جام محبت سیراب میکنم تا غیر مرا در قلبش جای ندهد و ذکر و فکر وهمت و سخن اش پیرامون نعمتهایی باشد که به بندگان محبوبم ارزانی داشته ام. چشم قلب و گوشش را می گشایم تا با قلبش بشنود و با آن به جلال عظمت من خیره شود. دنیا را برایش تنگ و کوچک مینمایم و لذّات دنیا را برایش بی ارزش و خوار می کنم تا از آن ها نفرت داشته باشد و از دنیا و آنچه در آن است بر حذرش می دارم، آن طور که چوپان گوسفندانش را از چراگاههای کشنده حفظ می کند. اینجاست که از مردم فرار می کند و از دنیای فانی به جهان باقی میرود و از خانه شیطان به منزل رحمان می شتاید، و او را با هیبت و عظمت زینت می بخشم. این بهترین شادمانی وهمان زندگی جاودان است و این مقام والای کسانی است که به خواسته خدا راضی اند.
(۱۲ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
چشم انتظار/ شهید مدرس می گفت: اگر من نسبت به بسیاری از اسرار، آزادانه اظهار عقیده می کنم و هر حرف حقی را بی پروا می زنم، برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمی خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع کم کنید، آزاد می شوید. باید جان انسان از هر گونه قید و بندی آزاد باشد تا مراتب انسانیت و آزادگی خویش را حفظ نماید.
منبع: مردان علم درمیدان عمل
(۹ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سجاد، سرباز ماه/ قسمتی از نامه امام خمینی به سید احمد؛ فرزندم! با قرآن این کتاب بزرگ معرفت آشنا شو. اگر چه با قرائت آن. و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است. آخر این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب، محبوب است، اگر چه عاشق و محب، مفاد آن را نداند و با این انگیزه حب محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه این که قرآن کتاب ما است به سجده رویم از عهده بر نیامده ایم.
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سیدمرتضی/ شب عاشورا است، عباس در خدمت اباعبدالله(ع) نشسته است. در همان وقت یکی از نفرات دشمن نزدیک میآید و فریاد میزند: عباس بن علی و برادرانش را بگویید بیایند. عباس میشنود، ولی مثل اینکه ابداً نشنیده است، اعتنا نمیکند، آنچنان در حضور حسین(ع) مودّب است که آقا به او فرمود: «جوابش را بده، هرچند فاسق است!»
جلو می آید، میبیند شمر بن ذی الجوشن است. روی یک علاقة خویشاوندیِ دور که از طرف مادر با عباس دارد -هر دو از یک قبیله اند- وقتی از کوفه آمده است، به خیال خودش امان نامهای برای ابالفضل و برادرانِ مادری او آورده است؛ به خیال خودش خدمتی کرده است. تا شمر حرف خودش را گفت، عباس پرخاش مردانه ای به او کرد و فرمود: «خدا تو را و آن کسی که این امان نامه را به دست تو داده است، لعنت کند! تو مرا چه طور شناخته ای؟ دربارهی من چه فکر کرده ای؟ تو خیال کرده ای من آدمی هستم که برای حفظ جان خودم، امام و برادرم، حسین بن علی را اینجا بگذارم و بیایم دنبال تو، آن دامنی که ما در آن بزرگ شده ایم و آن پستانی که از آن شیر خورده ایم ، ما را اینطور تربیت نکرده است.»
منبع: برگرفته از کتاب گفتارهای معنوی، ج ۲ صفحه ۸۵
صلوات: برای معرفت و ادب علمدار کربلا، یل ام البنبن
(۴ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سلامت تن زیباست اما پرنده عشق، تن را قفسی می بیند که در باغ نهاده باشد و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسانتر بریده شود؟ و مگر نه آنکه از پسر آدم عهدی ازلی ستانده اند که حسین را از سر خویش بیشتر دوست داشته باشد؟
(۹ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
۱- نمازهای پنج گانه را در پنج وقت بخوانید. نماز شب را حتما بپادارید.
۲- روزهای دوشنبه و پنج شنبه را حتی المقدور روزه بگیرید.
۳- اوقات خواب را کم کرده و بیشتر قرآن بخوانید.
۴- برای عهد و پیمان اهمیت فوق العاده قائل شوید.
۵- به تهیدستان انفاق کنید.
۶- از مواضع تهمت دوری نمایید.
۷- در مجالس پرخرج و باشکوه شرکت نکرد و خود نیز چنین مجالسی نداشته باشید.
۸- لباس ساده بپوشید.
۹- زیاد صحبت نکنید. دعاها را زیاد بخوانید. خصوصا دعای روز سه شنبه را.
۱۰- ورزش کنید.
۱۱- بیشتر مطالعه کنید.
۱۲- دانش های فنی را بیاموزید.
۱۳- دانش تجوید و عربی را بیاموزید و در هر زمینه ای هوشیار باشید.
۱۴- کار نیک خود را فراموش کنید. گناهان گذشته را به یاد آورید.
۱۵- از نظر مادی به تهیدستان و از نظر معنوی به اولیاء الله بنگرید.
۱۶- از اخبار روز دنیا و مربوط به مسلمین با اطلاع شوید.
(۶ دیدگاه)
- بایگانی: یمینخامنه ای! تو آخرین سفیر خورشیدِ مسافری که دارد برمی گردد از سفر.
ای ماه! بگو از کدام طرف چراغانی کنیم برای حضرت سحر.
به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
(۲۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
(۲۴ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
(۲۶ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
(۳۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
(۸ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
(۱۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
سلام بر حسین*
هم ممنون از شما وهم از جناب عباس گودرزی (تلخندک)
جوونیمون فدات آقاجان
خامنه ای! تو آخرین سفیر خورشیدِ مسافری که دارد برمی گردد از سفر.
ای جوووووووووووونم
جووووووووووووووونم
احسنت؛احسنت
اینجا هم اول؟
چه لذتی داره مسابقه برا اول شدن
ایشاالله همیشه تو خط ولایت اول باشیم
ای ماه! بگو از کدام طرف چراغانی کنیم برای حضرت سحر.
ابالفضل علمدار خامنه ای نگهدار
بازهم ممنون
به خاطر اصلاح اشتباه حقیر
خوب من چه می دونم شما تند تند آپ می کنین.
هی پست قبلی رو رفرش می زنم.
والا
سر و جانم فدای آقام، سید علی خامنه ای
چقدر قشنگه
🙁
عزیز دل ماست خامنه ای…
. اینجا بیت رهبری است. اینجا کاشانه ما است. اینجا آشیانه ما است. اینجا روضه زهرا است. عباس در همین جا است که نگهدار مولای ما است. تازه اینجا فاطمیه است. “ما منتظریم تا محرم گردد، هنگامه امتحان میسر گردد؛ ما می دانیم و تیغ و حلقوم شما، یک مو ز سر علی اگر کم گردد”.
حالا یه کاری کنید از غم و حسرت زار بزنیم 🙁
کاش منم غدیر قمی میشدم.
”. گفتم: خامنه ای خمینی دیگر است ولایتش ولایت حیدر است. بعد بیسیم بابا اکبر را دست گرفتم و گفتم: میثم میثم عمار، میثم میثم عمار، خامنه ای شد عباس نگهدار. عشق علمدار. سرور و سالار. دلبر و دلدار. میثم تمار. یاسر عمار. حیدر کرار.
آفتابی شود ماه در قم، قیامت می شود در غدیر قم
ای ماه! بگو از کدام طرف چراغانی کنیم برای حضرت سحر
جیگر رو جلا میده این جمله ها…
آذرخش؟چرا ۵۸ روز؟
۵۹ روز مونده تا عاشورا.
ما تازه وارد روز ۲ شنبه شدیم؛یعنی شما امروزو حساب نمیکنید؟
من با محاسبه روز جدیدی که واردش میشیم میگم ۵۹ روز.
برخیزید، برخیزید. برخیزید/برخیزید ای شهیدان راه خدا/ای کرده بهر احیای حق جان فدا/کز قطره قطره خون پاک شما/می روید تا ابد در وطن لاله ها/برخیزید. برخیزید/رهبر آمده کنون در کنارتان/ تا سازد غرقه در بوسه خاک مزارتان/ تا گیرد خون بهای شهیدان ز اهرمن
سید بزرگوار من با احتساب امروز دوشنبه گفتم ۵۸٫
شاید اشتباه از منه.
بازم نگاه می کنم.
سید احمد بازم دیر رفع اشکال کردی اگه دوباره از داداش پرسیده بودن میدونی چه…
حسین قدیانی: نمی خواهد کسی به سیداحمد وظیفه خطیرش را گوشزد کند. سیداحمد خودش مراقب همه چیز است. دوستان لطف کنند و احترام مبصر شایسته قطعه ۲۶ را حفظ کنند. سیداحمد عمدتا در قطعه است و مواظب همه چیز. الان خواب مبصر کلاس در شبانه روز فقط دو و یا سه ساعت شده.
گمونم درست گفتید سید
۵۹ روز مانده تا عاشورا
با احتساب امروز ۵۹ روز مانده تا عاشورای حسینی.
ز در درا و شبستان ما معطر کن/دماغ مجلس روحانیان معطر کن
حجاب دیده ادراک شد شعاع جمال/بیا و خرقه خورشید منور کن
…
ستاره شب هجران نمی فشاند نور/ببام قصر برا و چراغ مه بر کن
حافظ شیرازی
۵۹ روز یعنی :۲ ماه منهای ۳ روز
آنلاین ۲۷نفـر / ماشالله حزب الله
داداش حسین: چند وقت بود، نبودی شما؟ نگران شدم. الانم “میلاد پسندیده” چندی است نیست! نگرانشم. هپلی. خط شکن و یکی دو تای دیگه.
یعنی میشه ۲۳ اذر؟
جناب یک بنده خدا
چطوری ۵۹ روز می شه دو ماه منهای ۳ روز؟
جای هپلی خالییییییییییییییییییییی
داداش حسین: در کجا؟ در بهار آزادی؟!!
یه پیام ” بیزرگانی”
ساعت ۱:۲۳ نیمه شب
تعداد افراد انلاین :۲۶ نفر.
ماشالله حزب اللهِ قطعه ۲۶٫
داداش حسین با شعور بسیجیها خیلی عزیزی.
۳۱٫۲=۶۲
۶۲-۳=۵۹
یعنی ابان و اذر ۳۱ روزه نیست؟؟
فهمیدم چطوری
ممنون
راست می گید شاید
نه آبان و آذر ۳۰ روزه هستن
ولی گمونم همونی می شه که شما گفتی
یعنی ۲۴ آذر
داداش حسین: دیگر این مباحثه را ول کنید.
یا رفیق من لا رفیق له
سلام
جانم فدای رهبر
التماس دعا
یا حق
ماعکس تورابه کوی ومیدان زده ایم
تصویر تو را به پرده جان زده ایم
دمت گرم داداش انشاالله همیشه زیر نور حضرت ماه …….
دمت گرم داداش ان شاالله همیشه زیر نور حضرت ماه ……..
حضرت سحر…چه زیبا.
در کشور عشق مقتدا خامنه ایست
فرماندهی کل قوا خامنه ایست
دیروز اگر عزیز مصر یوسف بود
امروز عزیز دل ما خامنه ایست
بقول خودت داداش حسین، سَروری.
اوضاع و احوالمون اجازه نمی داد هم قطار قطعه باشیم. البته کمی قبل تر در سالن دعای ندبه، شاگردی سراپا گوش شده بودم دلنوشت تان را. شما که باشی شُکرش برما واجب است بخدا. بی تعارف.
هپلی عزیز هم گویا فعلاً خداحافظی کردند که إن شاءالله برمی گردند. اما از دوستان دیگه هنوز خودم خبری ندارم.
کوتاهی از من بوده که خبری از دوستان نگرفته ام که الآن اینقدر بخاطر نبودن دوستان مان دمغ باشم.
إن شاءالله همه باز در قطعه جمع می شوند-
ما آینه ایم و با همه یک روییم –
ما عیب و هنر به پیش رو می گوییم –
ما خط چپ و راست نخواندیم درست ؛
هرکس به ره “علی” رود با اوییم …
مراجع تقلید به دیدار رهبری می روند
http://seratnews.ir/fa/pages/?cid=11552
فیوز (گفت و شنود)
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: سایت جرس- حلقه ماسونی لندن- در تازه ترین جعلیات خود، مطالبی را منتشر کرده و ادعا می کند دستنوشته های شکوری راد قبل از دستگیری است!
گفت: هنوز رسوایی بهاءالله و کدیور افندی در مصاحبه از قول عبدالله نوری و جعل نامه از قول آیت الله لاریجانی بر سر زبان هاست… حالا از قول او چه نوشته اند؟!
گفتم: ادعا کرده اند که شکوری راد قبل از دستگیری نوشته است؛ هر چه بازجوها از قول من می گویند باور نکنید و حتی اگر خود من هم با زبان خودم و بدون واسطه اعترافاتی کردم بدانید که دروغ است و مجبور بوده ام!
گفت: یعنی خودش از قبل می داند که قرار است اعترافاتی بکند؟
گفتم: ای عوام! مسئله این است که بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی می ترسند شکوری راد روابط پشت پرده آنها و سران فتنه با سازمان های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل را لو بدهد وگرنه دلیلی نداشت که پیشاپیش و با دستپاچگی از قول او ادعا کنند که هر چه بعدا خواهد گفت، دروغ است!
گفت: حیوونکی ها انگار روی اره نشسته اند، نه راه پس دارند نه راه پیش.
گفتم: یارو دست زد به سیم برق، فیوز از جا پرید، فیوز را جا زدند، یارو پرید!
سیدعلیِ خامنهای، رهبرِ انقلاب، تمامِ هیبت و قدرت و عظمتش در این است که بعد از شنیدنِ نامِ حضرتِ صاحب بگوید روحی لتراب مقدمه فداء… روحم به فدای خاکِ قدومِ مهدیِ فاطمه باد… جز این اگر باشد که همهی ما ولمعطلیم. این همان حکمتی است که سالها پیش علی معلم دامغانی اینگونهاش سروده بود:
ای پیر با تو ام، تو امام زمان نهای
اما که گفت با تو که کهف امان نهای
رضا امیرخانی | داستان سیستان | ۱۳۸۱
آنلاین: ۱۸
۱٫ هرگز به غیر جانان ما جان نمی فروشیم
جان می دهیم اما جانان نمی فروشیم
دشمن اگر ببخشد کاخ سفید خود را
یک تار موی رهبر بر آن نمی فروشیم
داداش حسین: آفرین امیر!
شهری به آتش می کشم گر تو لبت را تر کنی ………
.من چون گلی در دست تو تا کی مرا پرپر کنی ……….
بر رشته های معجر زهرا(س) قسم ((سیدعلی)) ………
.خنجر به حنجر می زنم گر تو هوای سر کنی.,…………
خیلی میخوامت بچه بسیجی ریش توپی
۱ دونه ایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
سلام بر داداش حسین عزیز
خیلی مخلصیم
انصافا جای … خیلی خالیه
قطعه ۲۶: دوستان لطف کنند و به جای همدیگر به خصوص به جای مبصر عزیز قطعه ۲۶ کامنت نگذارند؛ چون من متوجه می شوم و اینگونه ضایع بازی می شود! و اما شما لااقل می کردی میان سید و احمد فاصله نمی انداختی. سیداحمد اینطوری اسمش را می نویسد: “سیداحمد” و نه “سید احمد”!!
“تا روز ظهور منتظر باید بود
-نزدیک شده آمدن آن موعود
آن مرد که پرچم سپرد بر مهدی عج
-سید علی خامنه ای خواهد بود”
(خصوصی)
داداش حسین، این عکست را دیده بودی؟
http://didevar.ir/?p=362
بی انصافی نکنید تو رو خدا!
این چه کاریه آخه؟
لعنت بر شیطان؛
واقعا انصافه؟
من نمیبخشم کسی رو که با اسم من کامنت بذاره؛
داداش ممنونم از توجهت؛واقعا ممنونم.
واقعا ممنونم که حواست بود.
فدای داداش با هوشم بشم.
(عمومی)
عکسی از داداش حسین در همایش جنگ اراده ها:
http://www.ccirca.ir/pr/images/stories/imagereport/3.jpg
داداش حسین: عجب عکسی!! ندیده بودم خودم!
با چهارمین سفر رهبرانقلاب به قم
خورشید انقلاب ، فردا از قم طلوع می کند
http://kayhannews.ir/890726/14.htm#other1402
واقعا درست نیست که از اسم مبصر قطعه استفاده کنید
دوستان لطفا رعایت کنند
سلام خداقوت به شما و همگی…
پیام فضلی بزرگوار ممنونم بابت این عکس.
احسنت.
خیلی لطف کردید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
یک احسنت از مبصر قطعه گرفتم.
کیا تا حالا تونسته بودند “احسنت” بگیرند از سیداحمد عزیز؟
الهی به داده هایت شکر و به نداده هایت شکر
تو خود دانایی به همه امور و من…احوالاتم…
دعام کنید بزرگوار…
سلام
با تشکر از داداش حسین:
#پیشواز غدیرقم/ گزیده ای از دلنوشت های حسین قدیانی عزیز
http://sms88sms.persianblog.ir/post/824/
عزیز دل زهرا بیا که با ظهورت آیه *والنهار اذا تجلی* تاویل گردد
اللهم عجل لولیک الفرج
خصوصی…………………………………
داداش حسین: ممنون که همیشه با کامنتای خصوصی ات به ذوق من شوق می دی و به روحم، روحیه. دوسِت دارم.
حاجی شاید قسمت شد ما هم فردا رفتیم قم اگه زمان مراسم معلوم شد لطفا اطلاع رسانی کنید
خصوصی
ماشالله؛
اللهم صل علی محمد و آل محمد.
قربونت برم من.
نوکرتم بخدا؛
فدات شم الهی.
عزیزمی داداش جونم.
داداش حسین: ممنون از تو و همه بچه ها. دوست داشتم این ۲ تا کامنت خصوصی را عمومی کنم؛ ببخشید سیداحمد.
“اگرفرمان دهد رهبر بتازیم
اگر او خواهد از ما سر، ببازیم
وگر صبر و قرار از ما بخواهد
بشینیم و بسوزیم و بسازیم
امیر بزرگوار؛
شما به سایت سر بزن اگه زمان دقیق رو به داداش اطلاع بدن ایشون هم لطف میکنن و اعلام میکنن.
.به دوستان که جفا میکنند میگویم
اگر چه گفته ام اکنون بلند میگویم
که تا به چشمه نورحیات روزنه ایست
تمام بود و نبودم فدای خامنه ایست
ای فیض عظیم و بی کران خامنه ای
ای بر سر ما چو سایه بان خامنه ای
تدبیر و شجاعت از لبت می بارد
ای خار به چشم دشمنان خامنه ای
جان خود در ره “اولاد علی” می بازیم
همچو “مالک” به “عدوان علی” می تازیم
ای که گویی که خلایق ز “ولی” خسته شدند
کوری چشم تو بر “سید علی” می نازیم
” “ما منتظر صبح شب یلدائیم
**آماده برای فرج فردائیم
**فردا که عزیز فاطمه(عج)می آید
** با خامنه ای به کربلا می آییم”
هر چی شما صلاح میدونی حاجی.
ما مخلصیم داداش.
حتما آسید احمد آقا
التماس دعا
داداش حسین، فکر کنم مراسم تان امشب باشد،
چون فردا که( ۸صبح از خیابان ۱۹دی -باجک-) مراسم استقبال است.
فکر کنم آخر از مراسم تان جا بمانیم از بس که دقیقه نودی به شما هم می گویند.
التماس دعا
میشه لطفا توضیح بدهید جریان این قطعه ۲۶ چیست ؟ آیا چیزی مربوط به جبهه و جنگ هست ؟ ترا خدا مسخره نکنید آ .. من خیلی با مفاهیم انقلاب آشنا نیستم اما ولایی هستم و تازه کار … موید باشید
سلام داداش حسین خوشابه حال اونهای که از نزدیک حضرت ماه و ستاره هاشو میبینندو از فیوضات معنوی اخروی بهرمند میشن ما پا مون لنگ نیا شد امان از زندگی کارمند برای ما هم دعا کنید
راستی کسی از هرمزگان یا بندرعباس هست من باب آشنایی گفتم یا حق
راستی داداش حسین چاپ ۱۳کتاب نه ده کی میاد خبرمون کن یا حق
سلام برحاجی حسین قدیانی
درخواست مجدد برای چاپ رساله رهبر انقلاب اسلامی
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از رسا، شماری از مبلغان حوزه علمیه قم با امضای طوماری خواستار انتشار رساله رهبر معظم انقلاب شدند.
پس از درخواست مکرر مردم از مبلغان سازمان اوقاف و امور خیریه در سفرهای تبلیغی، این مبلغان خواستار چاپ رساله مقام معظم رهبری شدند.
در پی تقاضای مکرر و پافشاری مردم مومن و خداجوی در سراسر کشور از مبلغان اعزامی اوقاف و امور خیریه به سراسر کشور و همچنین نیاز جدی در پاسخگویی به دغدغه امت حزبالله، مبلغان اوقاف و امور خیریه طی طوماری از مقام معظم رهبری در خواست اجازه چاپ رساله ایشان را نمودند.
به گزارش روابط عمومی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان قم، در این طومار آمده است:
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب و مرجع بزرگوار جهان اسلام حضرت آیتالله خامنهای:
به اطلاع آن فقیه یگانه میرساند ما فرزندان کوچک شما در حوزه علمیه قم که در فصلهای تبلیغی از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه به سراسر کشور اسلامی اعزام میشویم با درخواستهای جدی و مکرر سیل امت اسلامی مبنی بر دریافت رساله عملیه حضرتعالی مواجه هستیم و علاوه بر آن خود نیز عاجزانه و مجدانه این خواسته به حق را که نیاز جدی فرزندان خمینی کبیر است، تکرار مینماییم و از پیشگاه آن پیشوای عظیم متضرعانه درخواست مینماییم اجازه چاپ رساله عملیه برای بهرهمندی مقلدان را صادر کرده تا به این درخواست نیازمندانه امت اسلامی در این عصر کنونی که دغدغه منتظران مهدی آل محمد(عج) است توجه شده باشد.
از خداوند متعال فرج مولا، سید و سالارمان امام عصر(عج) همراه با غلبه جهادی ایمان بر کفر جهانی و سلامتی و طول عمر با عزت آن رهبر فرزانه که چونان آفتاب نورافشانی مینماید را مسئلت میکنیم.
همچنین در این راستا مدیرکل امور دینی و اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خیریه گفت: این مبلغان با امضا این طومار درخواست چاپ رساله رهبر معظم انقلاب را دارند که مردم به عنوان یکی از نیازهای اساسی خود مطرح کردهاند.
حجتالاسلام سیدجلال رضوی افزود: ۷ هزار و ۵۰۰ مبلغ اوقاف و امور خیریه برای دیدار رهبر معظم انقلاب لحظه شماری میکنند تا ایشان را رویت کنند.
وی افزود: امروز وجود رهبر معظم انقلاب و نائب امام زمان حجتی برای همگان است و پیشرفت و توسعه فرهنگ حقه به برکت ایشان امروزه نمایان شده و استکبار و صهیونیست از شنیدن نام سید علی خامنهای لرزه به اندامشان میافتد.
درضمن سایت نهضت درخواست رساله از رهبر معظم انقلاب در آستانه سفر رهبرانقلاب به قم راه اندازی شد.
در صفحه اصلی این سایت نوشته است: محضر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای؛
با توجه به افزایش مقلدین حضرتعالی و نیاز روز افزون به دسترسی به فتاوای حضرتعالی خواهشمندیم با تدوین رساله جهت سهولت در کار مقلدین و پاسخگویی روحانیون و ائمه جماعات موافقت فرمایید.
در این سایت که به جمع آوری امضا می پردازد در ادامه نوشته است: اینجانب از حضرتعالی تقاضامندم جهت دسترسی آسان مقلدین به فتاوای حضرتعالی با تدوین رساله موافقت فرمایید.
آدرس این سایت به نشانی http://resaleh.org در دسترس می باشد.
http://forum.msadra.ir/thread-858.html اینم منبع خبر سایت دینی کشف الیقین
امیدوارم ماه و ستارگانش در این سفر به آرزویشان که شهادت در راه خداست برسند و یک ملت را در آسایش و آرامش ابدی قرار دهند
سلام بر حسین آقا وهمه برو بچه های قطعه
یک روزتا ظهور خورشید ولایت از دیار قم
قم بی تاب یار خراسانی خویش است ۲۷ مهر …
ومن الله توفیق بصیرت صادق
عشق است سید علی آقا …. این آقا سید علی همون آقا روح الله بزرگه… داره میاد قم… خوش به حال قمی ها….
سلام آقای قدیانی
منم به سهم خودم مثل همیشه
.
۵۹ روز مانده تا عاشورا
.
لبیک یا حسین
خوش به حال اونایی که میرن قم
.
هرکی رفت سلام مارو هم به آقا برسونه
.
آقای قدیانی رفتی اونجا از طرف ما داد بزن
جانم فدات رهبر عزیزم
ماشاالله
همین شورانگیز بودن نوشته های شماست که دلبری می کند از همه ….
احسنت تبارک الله .
“ای ماه! بگو از کدام طرف چراغانی کنیم برای حضرت سحر.”
همین یک خط شما کوبانده شود بر کله ی بی مغز آیة الشیاطین ها. بیایند پای درس تو بنشینند تا دینداری بیاموزند
احسنت هزار بار هم بگویم احسنت کم گفته ام .
فدایی داری هزار هزار به توان N
از لجمن بخوانید : غزل برای توسخت است دلبرخراسانی
http://lajman.blogsky.com/1389/07/25/post-18/
چند سال پیش که آیت الله خامنه ای یک هفته ای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها .
آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟
آیت الله بهجت فرمودند : ” اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست ” .
سلام بچه ها. کتاب نه ده رو خریدم. خیلی باحاله. فدای علی زمان
غم از دل خسته نفسی خواهد رفت
اندوه ز قلب هر کسی خواهد رفت
آقا که به قم بیاید إنشاألله
خورشید دگر مرخصی خواهد رفت
با امدنت بهار احساس شود
این شهر پر از طراوت یاس شود
از عطر حضورت ای علمدار زمان
قم جلوه گه حضرت عباس شود
آواز خوش ترانه ای می آید
خوش حالی بی کرانه ای می آید
باشور وشعف چلچله ها می خوانند
سید علی خامنه ای می آید
در واکنش به درخواست آلمان مطرح شد
رهایی اتباع غربی باید در قبال آزادی چهار دیپلمات ایرانی صورت گیرد
طی سال های اخیر جاسوسان غربی بارها در ایران بازداشت شده و اغلب هم به رغم اعترافات صریحشان طی مدت کوتاهی مورد رافت اسلامی قرار گرفته و آزاد شده اند.
اما غربی های جاسوس پرور در قبال این اقدام نظام اسلامی تاکنون هیچ حرکتی برای رهایی چهار دیپلمات کشورمان که بدون هیچ گناهی ۲۸ سال در اسارت رژیم صهیونیستی بسر می برند انجام نداده اند.
اخیرا هم وزیر خارجه آلمان پس از بازداشت دو تبعه این کشور در ایران که به جرم خود نیز اعتراف کرده اند سریع به دیدار همتای ایرانی خود رفت و بحث رافت اسلامی را پیش کشید و خواستار آزادی این دو مجرم شد اما هیچ سخنی درخصوص دیپلمات های ایرانی دربند مطرح نکرد.
این در حالی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی و حقوقدانان کشورمان معتقدند این بار دیگر جمهوری اسلامی ایران نباید به سادگی جاسوسان غربی را آزاد کند و حداقل در قبال رفع بازداشت از اتباع جاسوس غربی دیپلمات هایمان را نیز آزاد نماییم.
کوثری: غربی ها برای آزادی دیپلمات های ما چه کرده اند؟
محمد کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در این باره به خبرنگار کیهان گفت: متاسفانه اروپایی ها و آمریکایی ها برای آزادی چهار دیپلمات ما که در سال ۱۳۶۱ در لبنان ربوده شده و به رژیم صهیونیستی برده شدند هیچ عملی انجام نداده اند. ولی زمانی که اتباع آنها یا به طور غیرقانونی وارد کشورمان می شوند و یا در حال جاسوسی دستگیر می شوند سریعا دم از حقوق بشر می زنند و خواستار رافت اسلامی می شوند.
نماینده مردم تهران در مجلس افزود: اگر واقعا غربی ها حقوق بشر را متوجه می شوند باید این موضوع برای همه دربند کشیده شده ها از جمله چهار دیپلمات کشورمان که ۲۸ سال پیش ربوده شده و به رژیم صهیونیستی برده شدند نیز شامل شود.
وی با بیان اینکه حقوق بشر باید دوطرفه باشد نه یکطرفه تاکید کرد رافت اسلامی ما بارها شامل حال جاسوسان غربی شده است اما مدعیان حقوق بشر در قبال اسارت ۲۸ ساله دیپلمات های ما چه اقدامی انجام داده اند؟
کوثری ازمسئولان دیپلماسی کشور خواست این بار دیگر قاطعانه در قبال درخواست آلمانی ها و غربی ها بایستند و مساله آزادی دیپلمات های دربند ایرانی را به طور جدی دنبال نمایند.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به سفر رهبر معظم انقلاب به قم خاطرنشان کرد: رهبر فرزانه انقلاب جلسه ای عمومی با مردم قم دارند و در جلسه اختصاصی تری در جمع طلاب حضور خواهند یافت تا طلاب از رهنمودهای ایشان بهره های معنوی داشته باشند که فکر می کنیم این نشست افق های خوبی را برای طلاب ترسیم خواهد کرد.
وی ادامه داد: دیدار جامعه مدرسین حوزه علمیه و اساتید با رهبر فرزانه انقلاب و دیدار شورای عالی حوزه های علمیه از جمله دیدارهای مهم و تاثیرگذار برای حوزه و جامعه علمی و فرهنگی نظام است.
حجت الاسلام آشتیانی عراقی با بیان اینکه جامعه مدرسین چه در زمان امام راحل و چه در زمان مقام معظم رهبری همواره به دنبال اجرای خواست رهبری و همراهی با انقلاب بوده، به دیدار مراجع معظم تقلید با رهبر انقلاب اشاره داشت و افزود: در این جلسات تمامی حرفها و سم پاشی های دشمن نسبت به جدایی حوزه یا بخشی از حوزه با نظام ولایی خنثی می شود.
وی با بیان اینکه حضرت آیت الله مکارم شیرازی و دیگر مراجع معظم تقلید اعلام داشته اند که با حضور رهبر انقلاب به دیدار ایشان خواهند رفت تصریح کرد: در طول تاریخ انقلاب، حوزه علمیه قم پیشتاز و پیش قدم بودند، حالا که مطلوب و محبوب شهر مقدس قم به این استان آمده همگان خواهند دید که عاشقان ولایت چگونه از ایشان استقبال می کنند.
شجرهنامه رهبر انقلاب منتشر شد
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان قم از انتشار شجره نامه مقام معظم رهبری و امام خمینی(ره) همزمان با ورود رهبر معظم انقلاب به استان قم خبر داد.
به گزارش مهر، حجتالاسلام غلامرضا ناظمی ظهر یکشنبه در جمع خبرنگاران گفت: این شجره نامه توسط دائرهالمعارف بقاع متبرکه کشور که زیر نظر سازمان اوقاف و امور خیریه اداره میشود تدوین شده است.
وی تصریح کرد: این شجره نامه به صورت کارت پستال طراحی شده که همزمان با ورود پر خیر و برکت مقام معظم رهبری به قم در میان مردم توزیع خواهد شد.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان قم بیان داشت: جد مطهر مقام معظم رهبری، امام سجاد(ع) بودند که امامزاده عبدالله(ع) مدفون در بلوار کشاورز قم نیز عموی نسبی ایشان هستند.
حجتالاسلام ناظمی بیان داشت: همچنین امامزاده سید معصوم(ع) نیز که در منطقه نیروگاه قم مدفون هستند به عنوان پسر عموی نسبی مقام معظم رهبری به شمار میآیند.
وی اظهار داشت: همچنین شجره نامه امام خمینی(ره) نیز طراحی شده که جد ایشان امام موسی کاظم(ع) است.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان قم در ادامه به سفر مقام معظم رهبری به قم اشاره کرد و ادامه داد: حضور ایشان برای قم برکات بسیاری را به همراه دارد و موجب توسعه و عمران قم خواهد شد.
ناظمی افزود: همچنین باید حوزههای علمیه نیز از برکت حضور ایشان نهایت استفاده را ببرند و تحولی را که مد نظر ایشان است در حوزهها ایجاد کنند.
وی ادامه داد: ما بیصبرانه منتظر حضور ایشان در استان هستیم و مردم نیز روز سه شنبه با حضور خود استقبالی تاریخی را از ایشان انجام خواهند داد.
خیال زلف توپختن نه کار هر خامی ست
که زیر سلسله رفتن طریق عیاریست
آنقدر ذوق و شوق آمدن حضرت ماه در دلم زیاد است که اگر داداش حسین بچه بسیجی ها حتی جوابم را هم ندهد و یا بی محلی کند، از او دلگیر نمی شوم. اصلا بود و نبود ما چه ارزشی دارد. فقط خوشحالم که برایتان طرح می زنم اساسی
خدایا در قم اگر توفیق زیارت حضرت ماه را ندارم لااقل به زیارت این ستاره پرفروقش نائلم کن.
آمین
داداش حسین: خواهشا اینطوری نگویید. ما ارادت داریم اساسی.
دیشب در مانور موتورسواران دیدم جوانانی را که حتی به قیافه شان نمی آمد اهل این حرفها باشند. یکی شان می گفت یکی از این پیشانی بندهایت را به من می دهی، لبیک یا خامنه ای را به پیشانی اش بستم. با لبخند چنان گازی به موتورش داد که گویی سوار بر جت شده و چه قیافه ای می گرفت که برجبینش مهر ولایت است.
و آنگاه بیاد آن طلبه ای افتادم که هنوز در استدلالاتش چه پای چوبینی داشت…
مه پاره ی انقلاب،قم می آید
اسطوره ی عشق ناب،قم می آید
صدطعنه اگرزنند من میگویم
احیاگر آفتاب،قم می آید
دلبستگی به یار را میفهمیم
درد دل بی قرار را میفهمیم
ما منتظر امام امت هستیم
ما معنی انتظار را میفهمیم
موضوع کفایه ی دلم می آید
تفسیر خوش رسائلم می آید
از دارشفای عشق،خارج نشوم
جون رهبر بافضائلم می آید
آیت الله بهجت:
اگر مردم میدانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست
چند سال پیش که آیت الله خامنه ای یک هفته ای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها .
آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟
آیت الله بهجت فرمودند : ” اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست “.
این تعبیر خیلی زیباست که اگر مردم می دانستند استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس تو خانه نمی نشست .
حاج آقا صدیقی هم که خوب تو مراسم آیت الله بهجت نقل کردند که چقدر آقا برای سلامتی آیت الله خامنه ای نذر می کردند و گوسفند نذر می کردند و کارهایی انجام می دادند . خوب این باز نشانه شدت علاقه بود به آقا بعد چیزی که نقل کردند این که شش ماه قبل از فوت آیت الله بهجت ایشان فرموده بودند که : ” آقا را بگویید بیایند اینجا با ایشان کار دارم ” .
///
همه میرویم به استقبال سید بزرگوار اقا سید علی خامنه ای.
با عزض سلام
درسته که بعد از مدتها دارم نظر میذارم اما با همه گرفتریها همه متنها رو خوندم . یه خسته نباشی اساسی به رزمنده خط مقدم سایبر داداش حسین!!
یه تقاضا از داداش حسین ، اگه انشاءالله رفتید و آقا را از نزدیک دیدید، چشمهای ما را هم امانت ببرید و با آن سیر آقا را تماشا کنید. دلمان در حسرت دیدن ایشان بد جوری میسوزد و می سازد.
درست است نام خامنه ای از خمینی یک ” آه ” بیشتر دارد اما فکر میکنم این آه از دلتنگی ستاره ها باشد برای دیدن ماه.
گرچه بر عکس خورشید که از او نه عکسی داریم نه نشانی، از ماه هم عکس داریم هم نشانی ! اما در غدیر قم دیدن ماه لذت دیگری دارد که ما از آن محرومیم!!!
خلا صه نائب الزیاره ما باشید.
سلام داداش
در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم آید از تربت من بوی وفاداری تو آقا جان.
همگی با هم بریم به قربون امام خامنه ای.
یا حق.
سلام
در کشور عشق مقتدا خامنه ای است…
ماه خراسان میرسد ای اهل قم بر عاشقان
خیزید و نورافشان کنید راه عبورش گل فشان
آقا ز تهران میرسد بر جمع یاران میرسد
با لطف و احسان میرسد می آید آن آرام جان
دیوار شهر آذین کنید زیبا و عطرآگین کنید
هم کام خود شیرین کنید هم شور وشادی بی امان
آید ولی مسلمین آن ماه یکتا در زمین
نیکو سرشت مه جبین آن اسوه حق باوران
آن ماه والا میرسد آقا و مولا میرسد
نوری ز بالا میرسد آن یار خوب دلستان
مولای یکتای جهان آن سرور آزادگان
آقا امام شیعیان آن نائب صاحب زمان
آن عکس روی یار ما آن دلبر و دلدار ما
آن سرور و سالار ما بابای خوب مهربان
آن ماه تابان میرسد آن نور ایمان میرسد
آخر ز یزدان میرسد دستان ما بر آستان
عطر بهاران میرسد نور دو چشمان میرسد
مولای یاران میرسد بر خاک پاک جمکران
عطر و طراوت میرسد شور و حلاوت میرسد
لطف و سخاوت میرسد از آن عزیز رهروان
نور ولایت میرسد راه هدایت میرسد
لطف و عنایت میرسد از سرور و مولایمان
دلدار خوبان میرسد زیبا و رخشان میرسد
شادی فراوان میرسد باران لطف از آسمان
الطاف بی حد میرسد عطر محمد میرسد
از آل احمد میرسد اقبال و فیض بیکران
با صد بشارت میرسد گاه اشارت میرسد
وقت زیارت میرسد بر رهروان و یاوران
ای اهل قم ای عاشقان ای بهترین خلق جهان
ای یاور صاحب زمان یاران خوشا بر حالتان
سلام بر دادش حسی بسیجی ها امضا کنید!!! اهالی قطعه جانمونید اگرموافق منتشر شدن رساله امام خامنه ای هستید امضا کنید
سایت درخواست رساله از حضرت آیت الله خامنه ای
با توجه به افزایش مقلدین حضرتعالی و نیاز روز افزون به دسترسی به فتاوای حضرتعالی خواهشمندیم با تدوین رساله جهت سهولت در کار مقلدین و پاسخگویی روحانیون و ائمه جماعات موافقت فرمایید.
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از رجانیوز، سایت نهضت درخواست رساله از حضرت آیت الله خامنه ای راه اندازی شد.
سایت نهضت درخواست رساله از رهبر معظم انقلاب در آستانه سفر رهبرانقلاب به قم راه اندازی شد.
در صفحه اصلی این سایت نوشته است: محضر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای؛
با توجه به افزایش مقلدین حضرتعالی و نیاز روز افزون به دسترسی به فتاوای حضرتعالی خواهشمندیم با تدوین رساله جهت سهولت در کار مقلدین و پاسخگویی روحانیون و ائمه جماعات موافقت فرمایید.
در این سایت که به جمع آوری امضا می پردازد در ادامه نوشته است: اینجانب از حضرتعالی تقاضامندم جهت دسترسی آسان مقلدین به فتاوای حضرتعالی با تدوین رساله موافقت فرمایید.
آدرس این سایت به نشانی http://resaleh.org در دسترس می باشد.
http://forum.msadra.ir/thread-858.html اینم سایت منبع خبر
ازسایت سردار جنگ نرم دکتر وحید یامین پور
دو یادداشت قدیمی برای لبنان و اردبیل
این دو یادداشت را سال گذشته در بحبوحه ی توهین یاران قدیمی انقلاب(!) به آرمان های انقلاب نوشته ام. اینروزها که یکبار دیگر پرچم انقلاب در بحرانی ترین نقطه خاورمیانه به اهتزاز درآمده، بد نیست دوباره بخوانمشان… به شکرانه ی انفاس قدسی آقا.
http://yaminpour.ir/1389/07/post/25/comment-page-1/#comment-99
سلام به همه بچه ها
جمیعا برای سلامتی آقا صلوات
چند روایت در مورد مولا امام خامنه ای (ص)
امام خامنه ای میرن دیدن علامه حسن زاده آملی علامه حسن زاده جلوی حضرت آقا دوزانو نشسته و ایشون را مولا خطاب میکنن حضرت آقا ناراحت میشن و به علامه میگن اینکار را نکنید میدونید علامه چی جواب میده علامه حسن زاده میفرماید:
اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمیکردم
سلام حسین آقا
خدایی خیلی باحالی
دمت گرم
چند روایت در مورد مولا امام خامنه ای (ص)
آیت الله بهالدینی از بزرگترین علمای عصر و از جمله اتقیا عصر (در مورد بزرگی ایشون فقط ذکر این نکته کافیه که امام خمینی با اون عظمت از تهران میومدند قم و نزد ایت الله بهالدینی برای کارهای مهم استخاره میگرفتن) بودند قبل از رحلت ایشون اقای خامنه ای تشریف میبرن جمکران و از گروه حفاظت اقا زنگ میزنن به منزل اقای بهاالدینی و میگن رهبر انقلاب صبح بعد از نماز میخوان تشریف بیارن خدمت شما و برای بازرسی منزل حدود ساعت چهار صبح تیم حفاظت میرن منزل اقای بهالدینی(لازم به ذکره که اقای بهالدینی اکثرا شب زنده دار بودن و به همین خاطر ساعت ۲ شب به ایشون اطلاع میدن که اقا میخوان بیان) خلاصه تیم حفاظت میرن ساعت ۴ صبح برای بازرسی و میبینن که اقای بهالدینی جلوی در خانه ایستادن به ایشون میگن شما با این کهولت سن (اون موقع ایشون بالای ۹۰ سالشون بوده) این موقع چرا اینجایید ایشون میگن برای دیدن رهبر این انقلاب بزرگ من از همان ساعتی که شما زنگ زدید اومدم استقبال!!!!!!!!!
خدایا تا ظهور دولت یار
گل پیغمبر ما را نگهدار
آقا یه بار تشریف آوردن به گرگان که متاسفانه ما بچه بودیم و فقط از تعطیلی مدرسه در آن روز به شدت بهره مند شدیم !!!
همیشه دعا می کنم که خدا کنه دوباره حضرت آقا تشریف فرمایی کنند به دیار به ظاهرسرسبز ما(گرگان) که داره تو فساد و گناه غرق می شه
خدایا از عمر ما بکاه و به عمر مقتدای ما بیافزای
آمین
در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته می شودو کسی می تواندزندگی کند که منتظر باشد منتظر شهادت منتظر امام زمان (عج) شهید مهدی زین الدین
“تا روز ظهور منتظر باید بود
-نزدیک شده آمدن آن موعود
آن مرد که پرچم سپرد بر مهدی عج
-سید علی خامنه ای خواهد بود”
خسته نباشید.
سلام. به روزم با چند تا دوبیتی پیرامون تخریب مزار شهدا
سلام
برای خانم “مریم”:
وبلاگ قطعه ۲۶ به نام قطعه ۲۶ بهشت زهرا نام گذاری شده.(قطعه شهدا)
اقای قدیانی قصد خود شیرینی نداشتم فقط دیدم کسی جواب لین بنده خدا را نداده. لطف کنید اگر مبصر گرام قبل از من به ایشان جواب دادند کامنت من را حذف کنید.
راستی من در پوست خودم نمی گنجم چون امسال تولد من با تولد اقام امام رضا(ع) یکی شده و تا حالا که خیلی بهم خوش گذشته و از این به بعدم میگذره ایشاالله…راستش هیچ سالی به اندازه امسال هدیه بارون نشده بودم.
یا حق.
درود به داداش حسین
دورد به همه بسیجی هایی که باتو رو با افتخار به دست میگیرن و پز میدن که دشمن بهشون چماق دار بگه
درود به رهبر همه ی ایران
داداش حسین ما از دزفول دستمون به ماه نمیرسه اگه دستت رسید سلام برون
از صدا و سیما بهش گله کن که چرا هنوز شهدای ۸ ماه دفاع مقدس رو بایکوت کرده
ما کس دیگه ای نداریم که بهش گله کنیم
#جریان این قطعه ۲۶ چیست ؟
قطعه۲۶، قطعه ی مزار شهید علی اکبر قدیانی(پدر بزرگوار حسین قدیانی عزیز) است.
آدرس دقیق مزار این است:بهشت زهرای تهران- قطعه۲۶/ ردیف۶۳/ شماره۴۴
این قطعه، شهیدان و سرداران بزرگ دیگری را نیز در خود جای داده است. من جمله برادران سردار ِشهید دستواره.
در فضای مجازی هم که قطعه۲۶، همان نی ساندیس ِفرو رفته در چشم دشمنان دخلی و خارجی است. و البته برای چندمین بار، ساندیس اش را فردا ساعت ۸صبح، در خیابان ۱۹دی(باجک) شهر مقدس قم به ستاره های حضرت ماه می دهند. در فضای مجازی مُهری خورده است بر پیشانی اش که:
“اینجا قطعه ای از بهشت است، نه با قلم، که با خون باید نوشت…”
#چقدر این نوشته تان زیبا بود عباس آقا:
دیشب در مانور موتورسواران دیدم جوانانی را که حتی به قیافه شان نمی آمد اهل این حرفها باشند. یکی شان می گفت یکی از این پیشانی بندهایت را به من می دهی، لبیک یا خامنه ای را به پیشانی اش بستم. با لبخند چنان گازی به موتورش داد که گویی سوار بر جت شده و چه قیافه ای می گرفت که برجبینش مهر ولایت است.
و آنگاه بیاد آن طلبه ای افتادم که هنوز در استدلالاتش چه پای چوبینی داشت…
امروز دوشنبه
سلام بر بابااکبر
س
خ
خ خ خ خ خوب
کی میاید؟
“این نی ساندیس شما هم خیلی معروف شده ها”
دیدار آیت الله بهاءالدینی با رهبرانقلاب
http://www.bineshan.persianblog.ir/
* ختم صلوات برای سلامتی
فرزند آیتالله العظمی بهجت با اشاره به همزمانی روزهای پایانی عمر پدر بزرگوارشان با سفر رهبر انقلاب به استان کردستان، در بیان حالت روحی ایشان، به حساسیت این مرجع تقلید نسبت به سلامت رهبری اشاره میکند و میگوید: این موضوع سبب شد تا معظمله برای سلامتی رهبر انقلاب چندین ختم ویژه صلوات و ذکر را گرفتند و مداومت بر این ختمها که برای سلامتی رهبر انقلاب بوده است تا آخرین ساعت عمر حضرت آیتالله بهجت ادامه داشته است. برخی نیز از پیشبینی رهبری آقا چند سال پیش از رهبری توسط ایشان خبر دادهاند.
http://www.bineshan.persianblog.ir/
فدایی آقا بودنم آرزوست
ماجرای دیدار آیت الله بهاءالدینی با رهبرانقلاب
شبکه ایران: دیدار مراجع با رهبر معظم انقلاب همیشه با حواشی و نکات جالبی همراه بوده که مدت ها بعد توسط برخی حاضران در آن محافل، رسانه ای می شود.
در آستانه سفر رهبرمعظم انقلاب به شهر مقدس قم و انتشار خبر دیدار تمام مراجع با معظم له، در روزهای اخیر خاطراتی از دیدارهای رهبر انقلاب با آیت الله بهجت و دیگر مراجع بزرگوار از جمله آیت الله فاضل لنکرانی و بهاءالدینی منتشر شد که بازخوانی آن ها خالی از لطف نیست.
آقای حسین حیدری کاشانی که سال ها توفیق درک محضر حضرت آیت الله بهاءالدینی را داشته است، در همین باب خاطره ای نقل نموده است، ایشان می گوید:
«در یکی از سفرهایی که مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردند صبح روزی بود که یکی از دوستان بزرگوار در منزل آمد و فرمود: آقا به منزل آقای بهاءالدینی می آیند، بیا برویم.
به اتفاق ایشان به منزل آقا رفتیم وارد اتاق منزل شدیم، مقام معظم رهبری اظهار لطف و مرحمت فرمود، نشستیم. آقای بهاءالدینی روی تشک با عرقچین نشسته بود، آقایانی در خدمت آقا بودند.حقیر خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم: آقا! اگر بعضی بعد از نشست مجلس خبرگان، از رهبری حضرتعالی خبر دادند، ما سه سال قبل از فوت حضرت امام علیه الرحمه، رهبری شما را در سر می پروراندیم. فرمودند: چطور؟ عرض کردم به واسطه فرموده این مرد و اشاره به آیت الله بهاءالدینی کردم و در توضیح آن گفتم در سه نشست که در سه جمعه پیاپی که بنده در منزل محضرشان بودم این مطلب را فرمودند:روزی ابتدا به ساکن فرمودند: فلانی! قضیه قائم مقامی سرنمی گیرد. کسی که ما دلخوش به او هستیم، آقای خامنهای است. بنده هم عرض کردم: بله آقا، و رفتم برای اینکه چای خدمت آقا بیاورم فرموده ایشان را یادداشت کردم.هفته بعد روز جمعه حدود ساعت ده صبح فرمودند: “همانطور که ما به شما گفتیم اینها می خواهند کاری کنند، اما موفق نمی شوند دلخوشی ما به آقای خامنه ای است.” عرض کردم، بله آقا و بلند شدم رفتم یادداشت کردم و برگشتم. هفته سوم باز به همین مضامین در باره آینده مطلبی فرمودند، من نگاهی به چشم های آقا [آیت الله بهاءالدینی] کردم، آقا فرمود چه باید کرد؟ شما تعجب می کنی؟ اما دید ما این است، عرض کردم بله آقا.چون سخنم به اینجا رسید آقایانی که در خدمت آقا بودند خوشحال شدند و تبسم کردند و مقام معظم رهبری نگاهی به آیت الله بهاءالدینی کرد، ایشان هم به طور عادی گفته های حقیر را می شنید و سرمبارک در پیش داشت.»
سلام این نامه سرگشاده یک بسیجی ایرانی است به حضرت ماه که خواسته پخشش کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
مولای من سلام
سلامی به وسعت «تاریخ» که چه با شکوه تکرار می شود!
نه در سیاق «اسامی» و «القاب» و نه در طباق «اهالی» و «انساب» که در «قلب ها» تکرار می شود؛
در «فجور» و در «تقوی»
در «شرک» و در «اخلاص»
در «اطاعت» و در «طغیان»
در «ولایت الله» و در «ولایت طاغوت».
مولا و مقتدای من سلام
سلامی که هستی مرا تقدیم «تنهاییت» می کند،
تنهایی تو زیباست مانند «انقلاب»
مانند ماه
مانند «بوتراب».
«طوبای انقلاب» را در انعکاس «چشمهای به راه مانده ات» می بینم،
قلب تو گویی در سینة من است،
محزون «ریزش ها»، مشتاق «رویش ها».
پیشوای من
پیش از آنکه دلاوری هایت دلربایی کند از من،
پیش از آنکه فرزانگیت مجذوبم کند،
پیش از آنکه صبوریت به شگفتم آرد،
پیش از آنکه تلاوت آسمانیت به وجد آورد مرا،
پیش از آنکه چهرة نورانیت چشمان دلم را روشن کند،
خدایم فرموده تا مطیعت باشم؛
و من او را شاکرم بر این «مطاع محبوب».
سید و مولای من
به خدا پناه می برم که در طلب «آب»، فریفتة «سراب» شوم،
سراب هایی که لاشة قربانیانشان مشام عالمی را می آزارد!
«ساقی» امروز تویی،
پیمانه ام تهی است، «وعدة شهادتی» بنوشانم.
ای از تبار «سواران بی رکاب»
دوستانت چه صاف و زلالند، بازمانده از «روزهای بی شب»،
دشمنانت چه خوار و حقیرند، پنجه در «پنجة آفتاب».
مردی یگانه جرم توست در «بیدادگاه نامردان»،
از جان این انقلاب چه می خواهند بیش از آنچه ربوده اند؟
از جان انقلاب، «جان انقلاب» را می خواهند،
تا تقدیم «یزید زمان» کنند،
بی وعدة حتی «حکومت ری»!
بر نعش ما مگر گذر کنند.
سرور و سالار من
فرمانده دلیر روزهای آتش و خون
آن شب که «یاران خائف غارها» گوشة عبای امام را گرفته و سرگرم «سابقه سازی» بودند،
تو مرد «لیله المبیت» امام بودی.
ای کاش سایة تو باشم آنجا که سایة تورا با تیر می زنند،
پیوسته در «جدال پریشان» خویش، مفتون «تبارک الله ابلیس« اند!
این ارمغان شوم آن روزهاییست که با هر «سرزنش شیاطین» در «طریق حق» به خود لرزیدند،
«امام» نمی جویند این نابخردان، «غلام» می خواهند!
تو را در طریق خدایی می خواهند که «هوای نفسشان» است،
در مطاف «بیت العنکبوت»!
حاشا که «حق» از پی «باطل» رود،
و «راستی» بر «کژی» افزاید،
و «ایمان» بر «آتش طغیان» دمد!
« اماما »
کمر به عزم اطاعتت بسته ایم در این «امتحان سخت»،
که «لطف اندیشه مان»، «حکم فرمایش» تو باد؛
سردار بی بدیل «نیستان معرفت»،
بر نفس ما بتاز،
ویران کن این «عمارت شیطانی» را.
«شمع سحرگهان»
پیش از طلوع آفتاب، «رسوایی منیت» ما را بسوز،
آواره مان کن از دیار «پری بندگان ناس»
تا راهی نشانی «دریا» شویم باز
آنجا که با عصای «پیر جمارانیت» شکافت،
درهم شکست «سلسله های شهنشهی»،
برپا نهاد «سورة والفجر» «انقلاب».
چیزی نمانده است، دلم می دهد گواه؛
«پروانه ها» بشکافند «پیله ها»،
«پیمانه ها» دوباره پر از «باده» می شوند،
ما را هراس عربده «دیو پیر» نیست،
بت ها حریف «بت شکن» ما نمی شوند.
پایان کار «شیاطین» رسیده است،
از نام «شیر» گلّه «گرگان» رمیده است،
فریاد «عاد» و داد «ثمود» از زمین بخاست؛
«کاخ سفید» گمشدة «کاخ موزه» هاست!
اللهم احفظ و انصر سیدنا «الامام الخامنئی»
و اجعلنا من جنوده و انصاره
و عجل فی فرج مولانا «صاحب الزمان» صلواتک علیه و علی آبائه
و اجعلنا من المستشهدین بین یدیه
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
من انصارکم إن شاءالله
دهم ذی القعده ۱۴۳۱
عزیزِ ما، ای وصیّ امام عشق!
آنان که معنای «ولایت» را نمیدانند، در کارِ ما سخت درماندهاند؛ امّا شما خوب میدانید که سرچشمهی این تسلیم و اطاعت در کجاست.
خودتان خوب میدانید که چقدر شما را دوست میداریم و چقدر دلمان میخواست آن روز که به دیدارِ شما آمدیم، سر در بغلِ شما پنهان کنیم و بگرییم.
ما طلعتِ آن عنایتِ ازلی را در نگاهِ شما بازیافتیم. لبخندِ شما شفقتِ صبح را داشت و شبِ انزوای ما را شکست.
سرِ ما و قدمتان که وصیّ امام عشق هستید و نایبِ امام زمان(ع)
سیّد شهیدانِ اهلِ قلم، شهید سیّد مرتضی آوینی
التماس دعا… یا حق!!
آقای قدیانی عکسی که آقای پیام فضلی براتون گذاشتند فردای همایش آقای عکاس مسلمان در نظری زیر متنهاتون گذاشتند و ما همه دیدم چطور خودتان ندیدید.
دعای خالصانه
خدای عزیزم،
کسی که همین الان مشغول خوندن این متنه،
زیباست (چون دلی زیبا داره)
درجه یکه (چون تو دوستش داری بهش نظر کرده ای)،
قدرتمند و قوی و استواره (چون تو پشت و پناهش هستی(
و من خیلی دوستش دارم.
خدایا، ازت میخوام کمکش کنی زندگیش سرشار از همه بهترین ها باشه.
خواهش میکنم بهش درجات عالی (دنیائی و اخروی) عطا بفرما
و کاری کن به آنچه چشم امید دوخته (آنگونه که به خیر و صلاحش هست) برسه انشا ا… .
خدایا، در سخت ترین لحظات یاریگرش باش,
تا همیشه بتونه همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین لحظات زندگیش بدرخشه و در ناممکن ترین موقعیتها عاشقانه مهر بورزه.
خداوندا، همیشه و هر لحظه او را در پناه خودت حفظ بفرما،
هروقت بهت احتیاج داشت دستش رو بگیر (حتی اگه خودش یادش رفت بیاد در خونت و ازت کمک بخواد)
و کاری کن این رو با تمامی وجود درک کنه که هر زمانی با تو و در کنار تو قدم برمیداره و گنجینه توکل به تو رو توی دلش حفظ کرده، همیشه و در همه حال ایمن خواهد بود
ما خامنه ای را دوست داشتیم اما هرگز نمی پنداشتیم که این چنین در کوی لیلای ولایت حیدری اش، مجنون باشیم. ما مجنونیم و جمهوری اسلامی ایران لیلای زیباروی ماست. ما فرهادیم و ناز شیرین بی خریدار نمی ماند.
سلام علیکم
فردا که تو به شهر قم می آیی
با خود عطر شور و عشق می آری
تنها نشوی اگر که عمار خواهی
با نیت خود مرا به قم می آری
از خودم
مخلصیم
یاعلی
میلاد شمس الشموس امام رئوف را به برو بچه های قطعه ۲۶ تبریک میگم
انشاءالله به زودی پابوسی آقا امام رضا (ع) قسمت همه آرزومندان بشه
این کجا و آن کجا!
بررسی تطبیقی سفر خاتمی و احمدی نژاد به لبنان را http://mobasher.pelakfa.com بخوانید.
سلام داداش حسین
خوبی؟
جمعه ازقم اومدم تهران،بهشت زهرا،ردیف قبر بابا اکبر رو نمیدونستم، که سر قبر سید احمد پلارک یکی از ستاره ها بهم آدرس شو داد.ردیف ۶۳
قبر بابا اکبروهمسایه هاشو باشلنگی که تو باقچه بغلی بود شستم ،جای همه ستاره ها خالی!
الانم مشهدم ودعاگوی همه ،شب تولد امام رضا
آشنای غریبان
کاش یک شب باز مهمان دو چشمت میشدم
ریزه خوار مشرق خوان دو چشمت میشدم
کـاش یک شب میگذشتم از فراز چشم تو
گرم گلگشـت خـراسان دو چشمت میشدم
کـاش یـک شب میسرودم گنبد زرد تو را
فارغ از دنیا، غزلخوان دو چشمت میشدم
کاش یک شب مینشستم بر ضریح چشم تو
بـاز هـم پـابـند پیمان دو چشمت میشدم
صحن و ایوان تو را اى کاش جارو میزدم
چـون کـبوترها نگهبان دو چشمت میشدم
ضـامن آهـوست چشمان دو شهد روشنت
کـاش آهـوى بـیابان دو چشمت میشدم
کاش یک شب معرفت میچیدم از چشمان تو
غـرق در دریاى عرفان دو چشمت میشدم
کـاش یک شب میشدم خیس نگـاه سبز تو
شـاهد اعـجاز بـاران دو چشمت میشدم
کاش یک شب نور مینوشیدم از چشمان تو
مـیدرخشیدم، چراغان دو چشمت میشدم
سخت شیرین است طعم روشن چـشمان تو
کاش یک شب باز مهمان دو چشمت میشدم
*رضا اسماعیلی
امام رضا تولدت مبارک
راستی داداش کاش یه متن هم برا السلطان کار میکردی ها!
سلام داداش حسین
خوش به حالتون همه دارن میرن قم ما باید بنشینیم اینجا و تماشا کنیم……..
هییییییییییییییییییییییییی……
رصد ماه قسمت ما نشد………………
شما به جای ستاره های که نمیرن بیشتر رصد کن………..
سلام علیکم
فردا آقای مهربانی ها در قم است
خدایا فضای متبرک شهر قم متبرک تر خواهد شد با نفس آقای ما
دیروز داشت سفر های قبلی آقا رو به قم نشون میداد
ایشون همون جا گفتند که هیچ استان و یا شهری رو با خصوصیات شهر قم ندیده اند
این یعنی قمی های عزیز به خو ببالید که امام خامنه ای راضی هستند از شما انشالله
این خصوصیاتی که حضرت ماه گفتند رو حفظ کنید انشاالله
خدایا فردا قم چه با عظمت خواهد شد
حماسه ی حضور
نی ساندیس
اتوبوس نه دی و ۲۲ بهمن
۱۲۵سوارها
باتوم به دستها
حزب اللهی ها
بسیجیان مشترک ماه و روح الله
….
همه و همه فردا هستند در قم انشاالله
خداروشکر که هستید
شهادت کنار شش گوشه نصیبتون
فرخنده زاد روز با سعادت شمس الشموس ، انیس النفوس ، ابالحسن ، علی ابن موسی الرضا (ع) مبارکباد
فردا طلوع ماه را از شهر دختر پاک موسی بن جعفر رصد کنید.
سلام آقای قدیانی
همین که گاهی ایشان را درخواب می بینم خدارا شاکرم اگرسلامت بودم حتما به لشکر آقا درقم می پیوستم خدایارویاورشان
وما هم دعاگیشان.
سلام آقای قدیانی
وما دعا گویشان …چشمم ضعیف است اشتباه زدم….وباز هزاربار جانم فدایشان
خسته نباشی داداش
در سفر قبلی رهبری به قم آیت الله بهجت نیز آمدند بین جمعیت و فرمودند:اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست
http://salehat.ir
سلام داش حسین آقایون و بچه بسیجی ها ما یه ذره یه چیزی بلدیم باید زکاتشم بدیم هر کسی وبلاگی خواست بزنه طرحی برای خودش بخواد بزنه به شرط اینکه در راستای جنگ نرم باشه عمر کنه ما در خدمتشم هستیم طراحی و طراحی قالب وبلاگ رایگان مخصوص بچه بسیجی ها
http://arzian.pelakfa.com
خوش یه سعادتتون که روز میلاد امام هشتم چشمتون به جمال فرزند صالحشون روشن میشه
سلام ما رو هم به اقا برسونید
سلام
جسارتا ببخشید اینکه کامنتها تایید میشه یعنی تهران تشریف دارید؟
سلام
جسارتا ببخشید اینکه کامنتها تایید میشه یعنی شما تهران تشریف دارید؟
سلام
مصاحبه با سعید قاسمی…یه عده بخونن خوبه.
http://tinyurl.com/2fkqbb4
آقای احمدینژاد باید به برخی مسایل توجه داشته باشد که با بعضی کارها چه مقدار جذب میشوند و بهازای آن از طیف حزباللهیها چقدر ریزش میکنند. البته او نمیتواند در تلویزیون بنشیند و بگوید که ای طرفداران من! برای چه هدفی دارم با این تاکتیک جلو میروم. اما این نقص هم وجود دارد که وقتی منطق یک تاکتیک برای حزب الله روشن نیست، اینطور میشود که در ۳۰ شب ماه مبارک رمضان، در هیئات به رییس جمهور انتقاد میکنند و این وضعیت پیش میآید که هر حزباللهی در دور دوم احمدینژاد دوست دارد نقش اپوزیسیون را بازی کنند و کل دولت احمدینژاد را با این عنوان که بنیصدرتان را جمع کنید، زیر سئوال ببرند. نتیجه هم این می شود که نسل سوم که امروز قبل و بعد این جریان را نمیفهمد، یک شبه میشود ضد احمدی نژاد. برای همین هم حضرت آقا هم گفتند که مسائل فرعی را این قدر بزرگ نکنید.
داداش ما رفتیم قم
التماس دعا
سلام داداش حسین
جای همه ی ستاره های حضرت ماه خالییه نمی دونید این جا چه خبره
فردا ساعت ۴ صبح با بچه های دانشگاه قرار داریم تو حرم
آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد
سال روز با سعادت ثامن الحجج،حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام مبارک باشه بر همه ی ستاره ها
راستی داداش حسین هنوز نیو مدین؟؟؟؟؟
داداش این متنی که می خواین امشب بخونید بزارید تو وبلاگ دیگه…ما که مردیم و زنده شدیم!
وای ولی واقعا خوش بحالتون …وای !!
خدا نصیب ما هم بگردان.
اگه رفتید قم التماس دعای مخصوص برای من و همه بچه ها و هر کی که دوست داشتید! اگه رهبر رو هم دیدید سلام اهالی قطعه رو برسونید بهشون.خداحافظ
هوای شهر عطر آگین است — قم بهر قدوم رهبری آذین است
با آنکه هوای مهر سرد است ولی — امروز هوا هوای فروردین است
مه پاره انقلاب قم میآید — اسطوره عشق ناب قم میآید
صد طعنه اگر زنند من گویم — احیاگر آفتاب قم میآید.
آواز خوش ترانهای میآید — خوشحالی بی کرانهای میآید
با شور و شعف چلچلهها میخوانند — سید علی خامنهای میآید
برخیز امیر عاشقان می آید
آن سید خوب و مهربان می آید
رزمایشی ازظهور بر پادارید
چون نایب صاحب الزمان می آید
…………………
داداش حسین: از تذکر به جای تان ممنون.
سلام علیکم
.
آرزوی دیدنش دارم به دل در فراقش شهر زندان من است
.
التماس دعا
یاحق
بی خامنه ای شعار هم عهدی نیست
بی خامنه ای ندای یا مهدی(عج) چیست
هر کس که نشد فدایی خامنه ای
بی شک تو بدان منتظر مهدی(عج) نیست
دلم از عشق رهبر مست باشه
ندیدم فوق دستش دست باشه
ولایت را کند هر شخص انکار
مسیر او یقین بن بست باشه
در هر نفسم برای او می خوانم
لا حول و لا قوة الا باا…
حضرت باران
کویر قم لب تشنه از چشمه چشمان توست بیا
بیا که برای آمدنت جمکران هم ندبه خوان شده است
لمعه ای از جواهر نگاهت مرا کفایت می کند، یا مفتاح الکرامه بیا
یا غایة المراد
یوم الله ورودت، مکاسب و مسالک را تعطیل و نام تو را بر تابلوی کلاس تحریر می کنم.
قم برای قدومت استقبال نمی کند قیامت می کند.
گل حسن یوسفم
بهار در پاییز چه تجربه شیرینی است، وقتی که تو می آیی.
روی ماهت در مهر ماه، قم را در کوچه پس کوچه های نگاهت گم می کند.
ای که عدلت باعث تسکین ماست
عمرپربارت بدور از هر خطاست
شهرقم در انتظار بوی زیبای شماست
بوی تو یادآور عطر جمیل انبیاست
جمعه ۱۶ مهر ۱۳۸۹
ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه
آفتاب صورتت خورشید فردای همه
ای دل دریاییات کشتی نشینان را امید
ای دو چشم روشنت فانوس دریای همه
خندههای گاه گاهت خنده خورشید صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهای همه
ای پیام دلنشینت بارش باران نور
وی کلام آتشینت آتش نای همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگی
سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه
گر کسی از من نشانی از تو جوید گویمش
خانهای در کوچه باغ دل، پذیرای همه
لالهزار عمر یک دم بی گل رویت مباد
ای گل رویت بهار عالم آرای همه
از عرش سلام سرمدی آوردند
آیینه ی حُسن سرمدی آوردند
با آمدن رضا (ع) از باغ بهشت
یک دسته گل محمدی آوردند
………………………………………
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، آقا امام رضا (علیه السلام) مبارکباد.
………………………………………..
با سلام
زین پس دیگر سید و مولای خود را امام خامنه ای خطاب خواهیم کرد.
و من الله توفیق
جانم فدای امام خامنه ای
می گن دل به دل راه داره !
همین دیشب بود که به یادخواهرشهید کاظم افتاده بودم که دیدم امروز کامنت گذاشتن
ازهمین جا بهشون سلام میگم وعیدتون مبارک
فقط سید علی
کور شن اونایی که این همه فدایی آقا رو نمی بینن
آقا بیچارتم……
به نام خدا
با عرض سلام
با یک نظر به عنوان این مطلب، نتوانستم به اسرار آن پی ببرم.
اما دوباره که مرورش نمودم،
تمام وجودم لرزید!
قلبم مچاله شد!
تو نویدبخش سحری، ای بصیر!
ما را بشارت به نزدیکی فرج عزیزانمان میدهی، ای عزیز!
بنازم به قلمت که افتخارآفرین و غرورانگیز است، برای مستضعفین منتظر.
دارد زمان آمدنت دیر می شود/ دارد جوان سینه زنت پیر می شود/ وقتی به نامه ی عملم خیره می شوی/ اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود/ کی این دل رمیده ی من هم زهیر وار/ در دام چشم های تو تسخیر می شود؟/ این کشتی شکسته ی طوفان معصیت/ با ذوق دست توست که تعمیر می شود/حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه/ با حلقه های زلف تو درگیر می شود/ در قطره ها ی اشک قنوت شب شما/ عکس ضریح گمشده تکثیر می شود/تقصیر گریه های غریبانه ی شماست/ دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود….
سلام
شما به کسی عشق می ورزید که تنها کسی است که در نظر است و لیاقت عشق ورزی دارد.
حضرت ماه