جنگ ما برادرکشی بود!

۸۵ روز تا عاشورا

یادش بخیر؛ با چادرای مادرامون، گوشه یک پیاده رو، خیمه علم کرده بودیم

این نوشته را تقدیم می کنم به خودم؛ به پاس همه زحمات داداش حسین بچه بسیجی ها

“جزیره”، “مجنون” چشمان تو بود و مژه های بلندت، مژده می داد به من که تو لیلایی. امسال مضاعف شدی “همت”، نزد “آقا”. راستش را بگو؛ خدا کی و کجا سرمه بر چشمانت کشید؟ “طلائیه” یعنی تلالو نگاه تو و من در جنوب هنوز هم دنبال سر تو می گردم. خوب شد چشمت را جا گذاشتی در افق و سرت را در خیبر. داغ دل ما وجه تسمیه رقیه است و در همین فتنه ای که گذشت عده ای که بسیجی نبودند، به تو گفتند؛ بسیجی واقعی. ما حاضریم با اسم تو، ما را بکوبند. این نهایت عشق ماست به سردار خیبر. ما دیوانه چشمان تواییم؛ بگذار با اسم تو، ما را بکوبند. به جایی برنمی خورد. تو حاضر بودی آب بخوری در پوتین ما و ما عشق می کنیم، نام تو را بر سر ما می زنند. تاج سر مایی ای سردار خیبر. بگذار همت را بر سر ما محکم تر بکوبند. تو اما خوب زمانی پر کشیدی. سنگر تو در سه راه شهادت بود، نه سه راه جمهوری. دشمن ما زیاد با امام عکس دارد. بعثی نیست. بعضی از تتمه خط امام است. تو راحت با تفنگ می کشتی عراقی ها را و کسی هم خشونت طلب صدایت نمی کرد اما ما بر سر آشوبگر عاشورا هم که باتوم خواباندیم، به ما گفت؛ “بسیجی واقعی، همت بود و باکری”. نمی دانی، چه لذتی دارد وقتی به نام تو به ما زخم زبان می زنند. به نام امام هم به تو می گفتند منافق. یادت هست؟ به نام طالقانی به تو می گفتند تندرو و به نام بهشتی به تو می گفتند لیبرال. یادت هست؟ به نام تو اگر به ما نیش نزنند، باید در بسیجی بودن مان شک کنیم. ما متوسلیم به متوسلیان تو. کاش به نام برادر احمد هم یکی پیدا می شد و شعاری می ساخت و می کوباند بر سر ما. کوتاه شده این سایه، سالهاست از سر ما. دیر کرده. همیشه نرفته، برمی گشت. دیر کرده. پرستویی نبود که دیوانه بهار باشد. بهار را احمد، دیوانه خود کرده بود و برادران دستواره را هم. قوجه ای را هم. کریمی را هم. وزوایی را هم. ورامینی را هم. هر شهیدی که در قطعه ۲۶ آرمیده است، دیوانه حاج احمد است. خود تو هم مجنون او بودی. دوکوهه را یادت هست؟ تو را در زمین صبحگاه، امر می کرد که حساب دست دیگر بچه ها بیاید. یادت هست؟ پشت بیسیم با آن صدای تودماغی ات یادت هست، چه می گفتی به احمد؟ انگار لیلی و مجنون داشتند عشق مخابره می کردند. یادت هست؟ بیسیم شما را الان به ما نمی دهند. می گویند؛ خشونت طلبی است. پای دشمن را نه به مهران که باز کردند به همین تهران اما اسلحه شما را به ما ندادند. می گویند؛ خشونت طلبی است. بگذار تفنگ تو را بکوبانند بر سر باتوم ما. بگذار سلاح گرم تو، دلگرم کند اسلحه سرد ما را. بگذار به نام تو، ما را بکوبند. بیمی نیست. عشق است. به نام محمد، مگر کم علی را کوبیدند؟ به نام خدا، مگر به رسول خدا شاعر نگفتند؟ بگذار به نام تو، ما را بکوبند. ما حق مان است. دیر به دنیا آمدیم. ما هم باید طرف حساب مان، بعثی ها می شدند، نه بعضی ها. ایراد از ماست که دشمن مان شناسنامه عراقی ندارد. ایرانی الاصل است و هر چه عکس بود، با امام گرفت. ما دیر به دنیا آمدیم. عکاس، قابش را بسته بود. ما جنگ ندیده ایم. چه کنیم؟ تو یک راهی جلوی پای ما قرار بده. سکوت کنیم، متهم می شویم به خیانت. حرف بزنیم، متهم می شویم به تندروی. اینجا برای هر پروانه ای که گرد شمع می گردد، یک حرف در می آورند. خوب زمانی بالت سوخت. تو را به این بهانه که چند عراقی را کشته بودی، پیکر بی سرت را غریبانه تشییع نکردند اما حسین غلام کبیری، گناهش این بود که بعثی ها او را نکشتند، بعضی ها او را کشتند. همت! جنگ تو را برادرکشی خواندند اما برادرکشی، جنگ ما بود. برادران ما را همان برادرانی کشتند که بیشتر از یوسف، با یعقوب عکس داشتند. حالا همین برادران، چاه فتنه را ول کرده اند و چسبیده اند به چاله کهریزک. هم غلام کبیری شهید است، هم بعضی ها و این وسط فقط لعنت بر بعثی ها. دشمن ما اگر ایرانی از آب در آمده، اگر برادر ماست، تقصیر خودمان است. ما دیر به دنیا آمدیم. تهمت برادرکشی را باید به ما می زدند. همت! شهادت چه راحت بود در جنگ شما اما در جنگ ما، جراحت را یوسف برمی دارد و برای برادرانش کارت بنیاد شهید صادر می کنند. می بینی همت! جنگ ما کمی پیچیده است. خیلی راحت می توان گفت: “جزیره، مجنون چشمان تو بود” اما اینجا یهودای فتنه، چشم دیدن یوسف را ندارد و بیشتر از بنیامین، در خط یعقوب است. گیج می کند این فتنه آدم را. خدا رحم کند به کنعان ما. صد رحمت به برادران یوسف. دروغ گویان خوبی بودند. اینجا عده ای معتقدند؛ یوسف، گرگ را خورده. حرف هم بزنی، می گویند؛ ملاک، جذب حداکثری است، برادرکشی، بی بصیرتی است! اینجا به نام علی، عمار را می زنند و به نام ماه، ستاره را و به نام شمع، پروانه را. خوب وقتی همت، خار در چشم تو رفت. شهادتت مبارک اما استخوان، نه در گلو، که در بغض ماست. خار فرو رفته در اشک ما. به احمد بگو برگردد. کجا بگردد، دنبال پرستو، بهار؟ اینجا خار، خودش را برادر گل می داند. نگذار این شکوفه، میوه کوفه دهد. با تو هستم همت. بگو برگردد پرستو. پائیز نیامده، زرد شده ایم. باد نوزیده، افتاده ایم از درخت. مرگ برگ را نمی بینی سردار؟ با تو هستم. به احمد بگو برگردد. اینجا عده ای که دکترای بصیرت دارند، فکر می کنند چون دسته تیشه از چوب درخت است، پس تیشه با ریشه برادر است. کو آن سنگ غیرتی که بشکند این بصیرت شیشه ای را؟ متوسلیان من کجاست همت؟ من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد.

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. صدرا می‌گوید:

    اینجا عده ای معتقدند؛ یوسف، گرگ را خورده
    ————–
    خیلی تمثیل رسا و بجایی بود

  2. یارحجت می‌گوید:

    یا رفیق من لا رفیق له
    سلام
    “جزیره”، “مجنون” چشمان تو بود
    “بسیجی واقعی، همت بود و باکری”.
    خیلی قشنگ بود
    التماس دعا
    یا حق

  3. میهمان می‌گوید:

    سلام. من از خیلی وقته اینجا میام از همون موقع ۸ ماه دفاع مقدس از خیلی از حرفاتون هم تو وبلاگم البته با ذکر منبع استفاده کردم ولی تا حالا نظر نذاشتم.این دفعه هم دیدم هیچکی هنوز نظرنداده وسوسه شدم. واسه همین نمی دونستم اسم خودم رو بذارم میهمان یا میزبان.الان هم می خوام همه نظرهایی که تا الان ندادم رو یه دفعه با هم بدم . این مصاحبه چی باحال بود. اینم که دارم واسش نظر می ذارم از اون باحال تر.
    کتاب نه ده رو خیلی دوس داشتم داشته باشم ولی خوب می دونی که ۶۰۰۰ تومان واسه دانشجونماهایی مثل ما خیلی زیاد بود. ولی خداروشکر تو ماه رمضون امسال طرح ضیافت با ۵۰ درصد تخفیف می فروختش اگرچه که خونده بودمش ولی دلم می خواست یه دونه واسه خودم داشتم.بالاخره خریدمش. بابا داداش حسین یه صحبتی بکن به دانشجو مجانی بدنش دیگه.(به این میگن چای نخورده پسرخاله شدن)
    من رو این جوری نگا نکن . من خودم یه پا تبلیغات چی واسه شما که چه عرض کنم واسه نوشته هات و حضرت ماهم.همش رو اول صبح واسه کل فامیل که اهل اینترنت نیستن تعریف می کنم. بروبچ که این کاره ان رو هم راهنمایی می کنم که هر شب حتما بیان اینجا. نصفه و نیمه تو وبلاگم هم می ذارم .آخه میدونی نمی شه که هی شما بنویسی من وردارم بذارم اونجا اونوقت می گن پس این خودش چی کارس؟!!تازه اینجام ملت شاکی می شن که خدا یکی حضرت ماه یکی داداش حسین هم یکی وبلاگش هم یکی.ولی خوب تقریبا همه اش رو واسه یه ملت ایمیل می کنم.
    دیگه این که این مصاحبه هات چه فازی میده ها!!آقا اگه می شه وقتش رو بیشتر کن. بخصوص اون مصاحبه با شهید آوینی . شده تعقیبات نماز صبحم. بعد نماز حتما یه بار می خونمش وگرنه روزم شب نمی شه. بعدشم ناخودآگاه می رم سراغ اون مقایسه حاج احمد و جلال آل احمد.بعدشم می بینم که صبح شد و من جا موندم. آخه نمی دونم چرا این نه ده رو که دست می زنی دیگه انگار می چسبه به دستت . تا دو سه تا برنامه ات رو کنسل نکنه ول کن معامله نیست.
    دوستان کسی با خودش نگه این چه وراجی می کنه. من به اندازه عمر این وبلاگ اینجا مشتری بودم حرف نزدم حالا تازه نطقم باز شده.(تنه ام خورده بود به آقای ناطق (به عبارتی ساکت)که شرح حالش رو تو نوشته ها ی داداش حسین خوندین)
    ولی از همه بیشتر اون نوشته هست که به شهید همت نوشتی اون خیلی قشنگ بود.همون که از مصائب امروز می گی و آدما رو یه مقایسه سر انگشتی می کنی دیگه.
    خلاصه اش کنم ما که مثل شما و رفقات واسه حضرت ماه سربازی نکردیم. اگه این دفعه هم کتاب نوشتی دست نوشت آقا رو حتما پشتش چاپ کن. ما به این دست خط تبرک می جوییم و ازش شفا می گیریم. شفای دل .داشتم می گفتم ما که سربازی واسش نکردیم ولی شماها که این کاره این، جور ما رو هم بکشین دیگه.بالاخره داداش یه ملت شدن آدم شدن یه سری توقع بیجا هم ایجاد می کنه دیگه. مثل همونا که بهت گیر دادن چرا تو جلسه ای که مشایی بوده شما رفتی جایزه گرفتی. مثل آقای شیرازی. یادت که هست؟؟؟ چی کشیدی سر رمز وبلاگ و این حرفا!!!اگه آقای ما رو دیدی سلام مخصوص مخصوص بهشون برسون. به بابا اکبر هم بگو ما همه بچه های شهداییم چرا پارتی بازی می کنن؟؟؟ فامیل بازی بین شهدا رواج داره؟؟؟ اگه قلم رو تو دست تو گذاشته پس ما چی؟ چون بابا های ما لیاقت شهادت نداشتن ما دیگه از فیض بچه شهید بودن باید محروم باشیم. وقتی عکساشون رو می دیدم احساس می کردم از لای کتابم نور میاد.می گقتم حق داره این دادش حسین بابا بابا از زبونش نمی افته. منم یه همچین گوهری داشتم یه سره پزش رو می دادم.اولا می گفتم کاش مام زمان جنگ بودیم،جنگ شد دیدم من که حسین کبیری نیستم که!!!حسین قدیانی هم. بعد به این نتیجه رسیدم خوب شد نبودم حالا لا اقل خودم گول می تونم بزنم.
    واسمون دعا کن داداش حسین. یا حق

  4. العبد می‌گوید:

    وقتی از شش جهت آوار و تبر می بارید

    مردی از حنجر نامرد جهان هیچ نگفت

    وطنم زخمی شمشیر دوصد حادثه گشت

    باز با این همه چون شیر ژیان هیچ نگفت

    آن طرف تر پسِ دیوار بلند تردید

    شاعری بود که با طبع روان هیچ نگفت

    خاک خوبم _ وطنم _ درگذر از آتش و دود

    آب شد، آب، ولی از غم نان هیچ نگفت

    شبی از خویشتنم خواستم، آیینه چه گفت؟

    پاسخش باز همان بود، همان: هیچ نگفت

    می توان گوشه ای از داغ مرا شرح نداد

    ولی از این همه هرگز نتوان هیچ نگفت

    بخشی از شعر ناصر فیض

  5. الفبا می‌گوید:

    ۸۵ روز مانده تا عاشورا

  6. amir می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین

  7. amir می‌گوید:

    حالا همین برادران، چاه فتنه را ول کرده اند و چسبیده اند به چاله کهریزک
    اینجا عده ای معتقدند؛ یوسف، گرگ را خورده. حرف هم بزنی، می گویند؛ ملاک، جذب حداکثری است،

  8. ساندیس پور می‌گوید:

    داداش
    روزشمار عاشورا یادت رفته . هم برا ۲۸ که مطلب نداری و هم برا ۲۹ که امروزه .

  9. لاله ی ارغوانی می‌گوید:

    ما هم باید طرف حساب مان، بعثی ها می شدند، نه بعضی ها…
    مثل همیشه فوق العاده بود.

  10. سوشیانس می‌گوید:

    انگار اول شدم

  11. کمیل می‌گوید:

    سلام و فقط اینکه خسته نباشید و همبشه برای شما آرزوی موفقیت داریم داداشی.یا علی

  12. کمیل می‌گوید:

    سلام داداش
    ماشالله
    هوایمون کردی

  13. کمیل می‌گوید:

    بازم سلام راستش داداشی دلم نیومد یه الهی نامه براتون ننویسم
    الهی,فرزندان حسن هر گاه از کار خسته شدند از شنیدن یک بارک الله پدر چنان چنان نیرو می گیرند که گویا خستگی ندیدند;اگر پدرشان یک بار بارک الله از تو شنود,چه خواهد شد.
    الهی,قربان لب و دهانم بروم که به ذکر تو گویایند.
    الهی,تو را دارم چه کم دارم;پس چه غم دارم.
    برگرفته از الهی نامه ی استاد حضرت علامه حسن زاده آملی .
    یا علی.

  14. فاطیما می‌گوید:

    بسیجی مصداق بارز (المومن کالجبل الراسخ لا تحرکه العواصف) است بسیجی آرمان خواه و اصول گراست و با هر چه که با اصول مکتبی او ناسازگار باشد ، سرستیز خواهد داشت .

  15. شیعه علی می‌گوید:

    سلام اول؟ عالی بود اشکمون در اومد. خدایا ما داریم چیکار می کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  16. عزیز می‌گوید:

    سلام به آقای قدیانی و همه ستاره ها
    در پست قبلی یکی از بچه سوال کرده بود که چرا به شما می گویند داداش اگر اجازه بدهید من جوابشو بدم
    چون اینجا همه می بینیم که داداش حسین حرفهایی را می زنند که حرف دل همه ماست دیدگاه ها و نظرات مثل هم است و مطالب جدید هم اینقدر دلنشین است و منطقی که آن هم حرف دل ما می شود خلاصه اینکه مثل برادری دلسوز صحبتهای ما را مشنود و گاهی تأیید هم می کند در ضمن ما گاهی ممکن است هفته ها سراغ برادرمان نرویم ولی روزی چندبار حتماً اینجا سرمی زینم اگر سفر برویم و اینترنت در دسترس نبود زودتر برمی گردیم درصورتی که در اون سفر بیاد برادر خودمان نیستم.
    حالا یک سوال از داداش حسین. خداییش کجای دنیا دیدید آدم به برادرش بگوید آقای قدیانی ؟ درضمن یکجای مصاحبه فرموده بودید “کدام هوادار؟” دست شما درد نکند یک نگاه به کامنتهای سیداحمد بندازید یک نگاه کنید به بغض هپلی و بقیه بچه و دیگر از این حرفها نزنید.

  17. محمد می‌گوید:

    ماشاالله
    خسته نباشی

  18. پریسا می‌گوید:

    سلام.اول؟

  19. پریسا می‌گوید:

    ۲۲نفر انلاین.اول نشدم پس ما ازاین شانسها نداریم که/

  20. پریسا می‌گوید:

    واااااااااااااااااااااای.سلام برادر قدیانی.خیلی عالی بود.خیلیییییییییییییییییی.اشکمون رو در آوردین باز.

  21. سلام داداش ….

    آنقدر زیبا نوشتی که هیچ چیز نمی شود گفت بجز بریده ای از یک شعر که برای حاج احمد گفته شده و چقدر زیبا بیان کننده ی حال توست :

    در این ظـلامِ سیه­کاری سلام بر تو که بیداری

    نهان در این شبِ بی­روزن نهالِ پنــجره می­کاری

    ستاره بازیِ تقدیر است، شب است و ماه به زنجیر است

    بـخوان، دوباره بخوان، دیر است، تو از سپیده خبــر داری

    *************************

    حزب الله همچنان منتظر است ، حاج اجمد چه می کنی ؟
    می آیی ؟ یا می مانی تا با مهدی بیایی ؟

  22. امیرارشیا می‌گوید:

    حاج احمد برگرد
    اقا تنهاست…

  23. سوده می‌گوید:

    گاهی فکر میکنم حاج احمد متوسلیان نگه داشته شده یا یه جورایی ذخیره شده برای ما که زمانی برگردد که هیچ نشانی از صفا و صمیمیت یاران قدیمش نمانده باشد.آنوقت یک تکان اساسی به همه اینها میدهد. انشالله که برگردد. کاش که برگردد.کاش کمی دنبال او باشند. میترسم ازینکه نکند نمی خواهند برگردد!

  24. امیرارشیا می‌گوید:

    شهید همت

    بچه ها کسل بودند و بی حوصله.حاجی سر در گوش یکی برده بود و زیر چشمی بقیه را می پایید.انگار شیطنتش گل کرده بود.

    عراقی آمد تو و حاجی پشت سرش.بچه ها دویدند دور آن ها.حاجی عراقی را سپرد به بچه ها و خودش رفت کنار.آن ها هم انگار دلشان می خواست عقده شان را سر یک نفر خالی کنند،ریختند سر عراقی و شروع کردند به مشت و لگد زدن به او.حاجی هم هیچی نمی گفت.فقط نگاه می کرد.یکی رفت و تفنگش را آورد و گذاشت کنار سر عراقی.عراقی رنگش پرید و زبان باز کرد که«بابا،نکشید!من از خودتونم.»و شروع کرد تندتند،لباس هایی را که تنش

    بود کندن و غر زدن که «حاجی جون،تو هم با این نقشه هات .نزدیک بود ما رو به کشتن بدی.حالا شبیه عراقی هاییم دلیل نمی شه که…»

    بچه ها می خندیدند.حاجی هم می خندید.

  25. یه دوست می‌گوید:

    سلام مثل همیشه عالی بود

  26. آیه می‌گوید:

    امروز دوشنبه
    برای شادی روح “بابااکبر” و دوستانش صلوات بفرست:
    اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

  27. آیه می‌گوید:

    مرگ بر راس فتنه که دل همه رو خون کرده
    مرگ

  28. امیرخان می‌گوید:

    داداش نامه ی جدید کروبی رو حتما بخون…بازم زر زر کرده مرتیکه دلقک..
    http://sabznevesht.mihanblog.com/post/24

  29. وارث می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    با این جمله خیلی لذت بردم: اینجا عده ای که دکترای بصیرت دارند فکر میکنند چون دسته تیشه از چوب درخت است، پس تیشه با ریشه برادر است.
    اگه من جای آقا بودم و این جمله رو میشنیدم بعد از «طیب الله انفاسکم» میگفتم که این جمله رو بدید با خط زیبا بنویسید و بزنید روی دیوار «کانون بازنشستگان حکومتی» (مجمع تشخیص مصلحت نظام)

  30. وارث می‌گوید:

    یادم رفت بگم
    جنگ ما اصلا اصلا اصلا برادر کشی نبود. از آنجایی که ما با ولایت زنده ایم و تا زنده ایم رزمنده ایم هرکس که در خط ولایت باشه رو برادر یا خواهر خود میدانیم.
    امیر المومنین (علیه السلام) همراه پیامبر بر سر تبیین قرآن میجنگید و بعد از او بر سر تاویل قرآن و در هیچ جنگی برادر کشی نداشت.

  31. ya zeinab می‌گوید:

    “هم غلام کبیری شهید است، هم بعضی ها و این وسط فقط لعنت بر بعثی ها. ” احسنت به این قلم واقعا احسنت!
    “همت! شهادت چه راحت بود در جنگ شما اما در جنگ ما، جراحت را یوسف برمی دارد و برای برادرانش کارت بنیاد شهید صادر می کنند.” آری “شهادتت مبارک” خوب شد رفتی و …!
    حرف دل همه ما است این:
    “متوسلیان من کجاست همت؟ من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد.”

  32. رفیق شفیق می‌گوید:

    سلام من همونیم که یکی دو روزیه با اسم “دوست جدید”براتون پیام میذاشتم، ولی دیگه جدید نیستم که دوست قدیمی شدم؛ یه رفیق شفیق برای این قطعه!
    “متوسلیان من کجاست همت؟ من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو،خواهم مرد”
    السلام علیک ایها الشهدا و الصدیقین

  33. رفیق شفیق می‌گوید:

    راستی اول آیا ؟

  34. فهیمه می‌گوید:

    کاش حاج احمد برگردد! شاید برای همین اسمش را توی شعاری نگذاشتند که وقتی برگشت و حرف آنها را نزد به او هم بگویند: تو بسیجی واقعی نیستی! بسیجی واقعی دوستانت بودند که شهید شدند و تو که شهید نشدی، تو که توی زندانهای صهیونیست ها پیر شدی، تو که معلوم نیست چه شبها و روزهایی را گریه کردی در فراق جبهه و امام(ره) و همت و…، تو که عملیات الی بیت المقدس را ادامه دادی و با سه نفر دیگر تا نزدیکی بیت المقدس رسیدی و یک سنگر زدی و منتظر نیروهای خودی ماندی و حالا عملیات والصبر۲۸ را هم با پیروزی به پایان رسانده ای و دل امام(ره) را شاد کرده ای-که هر سال که می گذشت یک عملیات و شاید ده عملیات و شاید صد عملیات بود برای خودش!-، تو که پدرت پس از سالها انتظار برای به پایان رسیدن عملیات الی بیت المقدس -که باید به آزادسازی تو و سه همرزت منجر می شد- از دنیا رفت ولی تو طبق معمول در جبهه بودی و نتوانستی خودت را برسانی، تو که نبودی ببینی قطعنامه را ایران قبول کرد، خیلی ها رفتند سر کار و زندگیشان، امام(ره) به ملکوت اعلا پیوست، سید علی خامنه ای رهبر شد، هزار حادثه، تحریم، شبیخون، جام زهر، فتنه، ۹دی،… آمد و رفت و تو هنوز توی سنگرت نشسته بودی و منتظر رسیدن نیروهای خودی. هسته ای شده بودیم، فضایی شده بودیم، کلی در فناوری های نوین پیشرفت کرده بودیم … ولی هنوز تو و همرزمانت را آزاد نکرده بودیم. می گفتیم “در بهار آزادی جای شهدا خالی” ولی یادمان می رفت بگوییم “جای متوسلیان، موسوی، اخوان، رستگار مقدم خالی”…
    حالا تو فقط چون شهید نشدی، بسیجی واقعی نیستی.
    دلم دارد از ناراحتی می ترکد. این را می گذارم توی وبلاگم.ما خیلی بی رحمیم که تنهاش گذاشتیم…خیلی.

  35. جوجو می‌گوید:

    “و من در جنوب هنوز هم دنبال سر تو می گردم”

  36. میلاد پ س 3 می‌گوید:

    سلام
    آدم احساس می کنه شما ۲۴ ساعته بیدارید. آیا؟
    این اغتشاش در کلام شما واقعا حس خوبی داشت و می رسوند منظورتون رو از “جنگ ما کمی پیچیده است”
    “بعضی ها و بعثی ها” هم خیییییییییییییللللللللللللللللللللللیییییییییییییی بیست بود

  37. 313 می‌گوید:

    این متن تقدیم به شما به پاس زحماتی که کشیده اید:
    فکر میکنم این بهترین راه تشکر از شما باشه
    جنگ ما برادرکشی بود!
    نوشته شده توسط حسین قدیانی
    “جزیره”، “مجنون” چشمان تو بود و مژه های بلندت، مژده می داد به من که تو لیلایی. امسال مضاعف شدی “همت”، نزد “آقا”. راستش را بگو؛ خدا کی و کجا سرمه بر چشمانت کشید؟ “طلائیه” یعنی تلالو نگاه تو و من در جنوب هنوز هم دنبال سر تو می گردم. خوب شد چشمت را جا گذاشتی در افق و سرت را در خیبر. داغ دل ما وجه تسمیه رقیه است و در همین فتنه ای که گذشت عده ای که بسیجی نبودند، به تو گفتند؛ بسیجی واقعی. ما حاضریم با اسم تو، ما را بکوبند. این نهایت عشق ماست به سردار خیبر. ما دیوانه چشمان تواییم؛ بگذار با اسم تو، ما را بکوبند. به جایی برنمی خورد. تو حاضر بودی آب بخوری در پوتین ما و ما عشق می کنیم، نام تو را بر سر ما می زنند. تاج سر مایی ای سردار خیبر. بگذار همت را بر سر ما محکم تر بکوبند. تو اما خوب زمانی پر کشیدی. سنگر تو در سه راه شهادت بود، نه سه راه جمهوری. دشمن ما زیاد با امام عکس دارد. بعثی نیست. بعضی از تتمه خط امام است. تو راحت با تفنگ می کشتی عراقی ها را و کسی هم خشونت طلب صدایت نمی کرد اما ما بر سر آشوبگر عاشورا هم که باتوم خواباندیم، به ما گفت؛ “بسیجی واقعی، همت بود و باکری”. نمی دانی، چه لذتی دارد وقتی به نام تو به ما زخم زبان می زنند. به نام امام هم به تو می گفتند منافق. یادت هست؟ به نام طالقانی به تو می گفتند تندرو و به نام بهشتی به تو می گفتند لیبرال. یادت هست؟ به نام تو اگر به ما نیش نزنند، باید در بسیجی بودن مان شک کنیم. ما متوسلیم به متوسلیان تو. کاش به نام برادر احمد هم یکی پیدا می شد و شعاری می ساخت و می کوباند بر سر ما. کوتاه شده این سایه، سالهاست از سر ما. دیر کرده. همیشه نرفته، برمی گشت. دیر کرده. پرستویی نبود که دیوانه بهار باشد. بهار را احمد، دیوانه خود کرده بود و برادران دستواره را هم. قوجه ای را هم. کریمی را هم. وزوایی را هم. ورامینی را هم. هر شهیدی که در قطعه ۲۶ آرمیده است، دیوانه حاج احمد است. خود تو هم مجنون او بودی. دوکوهه را یادت هست؟ تو را در زمین صبحگاه، امر می کرد که حساب دست دیگر بچه ها بیاید. یادت هست؟ پشت بیسیم با آن صدای تودماغی ات یادت هست، چه می گفتی به احمد؟ انگار لیلی و مجنون داشتند عشق مخابره می کردند. یادت هست؟ بیسیم شما را الان به ما نمی دهند. می گویند؛ خشونت طلبی است. پای دشمن را نه به مهران که باز کردند به همین تهران اما اسلحه شما را به ما ندادند. می گویند؛ خشونت طلبی است. بگذار تفنگ تو را بکوبانند بر سر باتوم ما. بگذار سلاح گرم تو، دلگرم کند اسلحه سرد ما را. بگذار به نام تو، ما را بکوبند. بیمی نیست. عشق است. به نام محمد، مگر کم علی را کوبیدند؟ به نام خدا، مگر به رسول خدا شاعر نگفتند؟ بگذار به نام تو، ما را بکوبند. ما حق مان است. دیر به دنیا آمدیم. ما هم باید طرف حساب مان، بعثی ها می شدند، نه بعضی ها. ایراد از ماست که دشمن مان شناسنامه عراقی ندارد. ایرانی الاصل است و هر چه عکس بود، با امام گرفت. ما دیر به دنیا آمدیم. عکاس، قابش را بسته بود. ما جنگ ندیده ایم. چه کنیم؟ تو یک راهی جلوی پای ما قرار بده. سکوت کنیم، متهم می شویم به خیانت. حرف بزنیم، متهم می شویم به تندروی. اینجا برای هر پروانه ای که گرد شمع می گردد، یک حرف در می آورند. خوب زمانی بالت سوخت. تو را به این بهانه که چند عراقی را کشته بودی، پیکر بی سرت را غریبانه تشییع نکردند اما حسین غلام کبیری، گناهش این بود که بعثی ها او را نکشتند، بعضی ها او را کشتند. همت! جنگ تو را برادرکشی خواندند اما برادرکشی، جنگ ما بود. برادران ما را همان برادرانی کشتند که بیشتر از یوسف، با یعقوب عکس داشتند. حالا همین برادران، چاه فتنه را ول کرده اند و چسبیده اند به چاله کهریزک. هم غلام کبیری شهید است، هم بعضی ها و این وسط فقط لعنت بر بعثی ها. دشمن ما اگر ایرانی از آب در آمده، اگر برادر ماست، تقصیر خودمان است. ما دیر به دنیا آمدیم. تهمت برادرکشی را باید به ما می زدند. همت! شهادت چه راحت بود در جنگ شما اما در جنگ ما، جراحت را یوسف برمی دارد و برای برادرانش کارت بنیاد شهید صادر می کنند. می بینی همت! جنگ ما کمی پیچیده است. خیلی راحت می توان گفت: “جزیره، مجنون چشمان تو بود” اما اینجا یهودای فتنه، چشم دیدن یوسف را ندارد و بیشتر از بنیامین، در خط یعقوب است. گیج می کند این فتنه آدم را. خدا رحم کند به کنعان ما. صد رحمت به برادران یوسف. دروغ گویان خوبی بودند. اینجا عده ای معتقدند؛ یوسف، گرگ را خورده. حرف هم بزنی، می گویند؛ ملاک، جذب حداکثری است، برادرکشی، بی بصیرتی است! اینجا به نام علی، عمار را می زنند و به نام ماه، ستاره را و به نام شمع، پروانه را. خوب وقتی همت، خار در چشم تو رفت. شهادتت مبارک اما استخوان، نه در گلو، که در بغض ماست. خار فرو رفته در اشک ما. به احمد بگو برگردد. کجا بگردد، دنبال پرستو، بهار؟ اینجا خار، خودش را برادر گل می داند. نگذار این شکوفه، میوه کوفه دهد. با تو هستم همت. بگو برگردد پرستو. پائیز نیامده، زرد شده ایم. باد نوزیده، افتاده ایم از درخت. مرگ برگ را نمی بینی سردار؟ با تو هستم. به احمد بگو برگردد. اینجا عده ای که دکترای بصیرت دارند، فکر می کنند چون دسته تیشه از چوب درخت است، پس تیشه با ریشه برادر است. کو آن سنگ غیرتی که بشکند این بصیرت شیشه ای را؟ متوسلیان من کجاست همت؟ من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد.

  38. جوجو می‌گوید:

    چرا همیشه میگین صدای تو دماغی حاج همت؟؟؟؟

  39. جوجو می‌گوید:

    طیبه الله انفسکم

  40. علیکمال می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    بگذار به ما بگویند تندرو، ما افتخار میکنیم در حمایت از ماه به تندروی، این که چیزی نیست اگر راست میگویند بازهم بریزند در خیابان ها ، این بار دیگر کار را یک سره میکنیم، هرچند سران فتنه و مخصوصا سر آنها، اکبرشاه هم دیگر طرفداری نداردو باید به آنها گفت:
    غلط کردید بی شمارید، یه چیزم روش
    باید جوخه ها را زد، باید رأس فتنه را کوبید، جوجه ها خودشان میمیرند.
    زت زیاد

  41. مریم می‌گوید:

    واقعا خوندن مصاحبه ای به این طولانی نفس گیر بود اما چه کنیم که جذابیتش باعث میشه آدم یه نفس تا آخرش را بخونه

  42. mahkameh می‌گوید:

    سلام
    خسته نباشی رزمنده.
    مثل همیشه عالی بود،احسنت به این قلم.

  43. آذرخش می‌گوید:

    اول که نه.
    ولی چندم؟ آیا؟

    برم بخونم.

  44. taha می‌گوید:

    باسلام
    مطلب زیبایی بود.
    هم شاعرانه و هم منتقدانه.
    کاش انتقاد ما را هم پذیرا بودید؟!

  45. سارا می‌گوید:

    ما حق مان است. دیر به دنیا آمدیم
    ما دیر به دنیا امدیم دیر هم خواهیم رفت تا طلوع آفتاب نگاهبان آرمانهای پدرانمان خواهیم ماند.
    گرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب … گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز
    گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند … توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
    آب اگر نیست نترسید که در قافلمان … دل دریایی و چشمان تری هست هنوز

  46. حسین می‌گوید:

    باحال بود

  47. saghar می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    به نام محمد، مگر کم علی را کوبیدند؟ به نام خدا، مگر به رسول خدا شاعر نگفتند؟
    این جمله ‍ر از اشک بود

  48. 313 می‌گوید:

    اینجا قطعه ی مقدس ۲۶ است!
    لطفا با وضو وارد شوید…
    اینجا مزین به نام حضرت ماه
    بسیجیان حضرت ماه
    وشهید اکبر قدیانی و دیگر شهدای بزرگی است که با خون خود آبیاری کردند درخت انقلاب را…

  49. 313 می‌گوید:

    ما دیوانه چشمان تواییم؛ بگذار با اسم تو، ما را بکوبند…
    ممنون از متن زیباتون
    به بسیجی ها از اول انقلاب برچسب چسبانده اند!!!
    اما اینبار به قول شما چه زیباست که بسیجی ماه را با همت و باکری بکوبند!!!
    چه لذتی دارد وقتی به نام تو به ما زخم زبان می زنند…
    بگذار به نام تو، ما را بکوبند. ما حق مان است. دیر به دنیا آمدیم.
    این متن حق خودتونه
    یا حق

  50. gomnam124 می‌گوید:

    من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد.
    سلام .هییییییییییی . چه متن قشنگی و در عین حال غمگینی .
    خستــــــــــه نباشید .

  51. رها می‌گوید:

    من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد…

    اللهم عجل لولیک الفرج

  52. زاپاتا می‌گوید:

    http://www.facebook.com/pages/qth-26/103069876422525
    http://www.facebook.com/pages/qth-26/103069876422525
    http://www.facebook.com/pages/qth-26/103069876422525
    با لایک کردن این صفحه از حسین قدیانی و شهدای قطعه ۲۶ حمایت کنید

  53. مرتضی اکبریان می‌گوید:

    سلام خسته نباشی برادر. چند نکته: اول اینکه بحث بنیاد شهید به کجا رسید؟ دوم مصاحبه با حسینیان چی شد؟ سوم چرا در وطن امروز دیگه کار نمی کنی؟ چهارم سفرنامه کسی در میقات به کجا رسید؟ پنجم باشه برای بعد.
    یا علی

  54. 313 می‌گوید:

    بازم سلام.ببخشید من انقدر مزاحم میشم
    میشه به وبلاگ تازه وارد من هم منت بذارید و یه سر بزنید و بگید که من چه مطلبی میتونم بذارم تو وبلاگم؟واقعا نمیدونم چی باید بنویسم. لطفا بهم نظرتون رو بگید!!!
    http://talaeyeh1388.blogfa.com/
    آدرس وبلاگم اینه.منتظر ایده ها شما هستم
    از همه ی ستاره ها هم می خوام بهم کمک کنن در رونق بخشیدن به وبلاگم

  55. آیدا می‌گوید:

    یاراحم العبرات…
    “جزیره”، “مجنون” چشمان تو بود و مژه های بلندت، مژده می داد به من که تو لیلایی…..

  56. صدیقه حسینی می‌گوید:

    دوست عزیز سلام!خسته نباشید
    این بار هم

    تیر/باران با یک سپید منتظر نظر شماست….

    با احترام:
    صدیقه حسینی/رشت

  57. سیداحمد می‌گوید:

    متوسلیان من کجاست همت؟ من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد

    عالی بود داداش؛
    احسنت؛اشک مجال نوشتن نمیده ولی فوق العاده بود.
    واقعا فقط داداش حسین بسیجیها لیاقت داشت که این متنو بهش تقدیم کنی.
    خیلی زیباست؛
    میبوسم دستتو بابت این همه ذوق و شعور؛
    احسنت.

  58. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین خدا رو شکر بابت آفریدن شما؛
    واقعا اگر شما و این نوشته ها نبودید من یکی که نمیدونم الان چه حال و روزی داشتم.

    چقدر خوبه که شما با این تفکرات هستید و اینقدر زیبا مینویسید.
    خیر دنیا و آخرت نصیبیت داداش جانم.

  59. yalesarat alhosayn می‌گوید:

    عالی و بی نظیر مثل همیشه، تازه عضو قطعه شدم و همین کافی بود برای ادامه دادن راهم.
    التماس دعا

  60. ستوده می‌گوید:

    مطلب خوبیه – قلمت درست

  61. طهورا135 می‌گوید:

    سلام اقای قدیانی.
    از امروز تا عاشورا ۸۵ روز باقیست.من یه کتابی دارم که آمار دقیق شهدای کربلا در اون ذکر شده.تعداد شهدا ۸۵ نفر.اگه دوست دارید هر روز یکی از این شهدا را بنویسم تا روز عاشورا.دوستان هم شناخت بیشتری نسبت به شهدا پیدا می کنند،هم الفتی بین ما و شهدای دهه ی محرم پیش میاد.نظرتون چیه؟

  62. رضا می‌گوید:

    کجایند شور آفرینان عشق…؟

  63. بسیجی می‌گوید:

    اول؟

  64. بهار می‌گوید:

    سلام
    اینجا به نام علی عمار را میزنندوبه نام ماه ستاره را و به نام شمع پروانه را.
    مطلب خوبی بود خدا قوت.

  65. دیده بان می‌گوید:

    السلام علی العشق

    گمشدگان را صلا دهید،از بهشت رانده شدگان را صدا کنید،بیرون شدگان از جنت النعمات را بیابید و بشارت دهید.
    خبری است در راه و قدری است برای نظر بر ما و گذری باز شده است به سمت الله.
    آدم را بگویید با حوایش بیاید،آری اینجا از سیب گمراهی نباید گفت و بوی سیب ثاراللهی را باید شنفت،
    اینجا همه در آستانه باغ عطر سیب حرم ،دست به سینه اند و در انتظار رخصت از مادر مدینه اند.
    اینجا در و دیوار دلهامان فریاد برآورده اند که کتیبه ها و بیرق ها را بیاورید تا زنگار از آیینه هایمان بزدایند.
    اینجا دخترکان و زنانمان صاحبی دارند و بی توجه به زرق و برق دنیاییان مکتبی دارند و رئیسه ای دارند زینب نام.
    اینجا مردانمان صاحب ادب و فضل اند و بری از هرگونه پستی و رذل اند و نشستگان بر سفره بزل اند،
    مردان ما سینه چاکان ابا الفضل اند.
    اینجا سیزده ساله هایمان فهمیده اند،آری فهمیده اند که پیرو رهبری راهش به کوثر است و از نفس افتاده ی در راه ابتر است و مرگ با عزت در مسیر حق از عسل شیرین تر،
    اینجا سیزده ساله هایمان قاسم ابن الحسنی اند.
    اینجا جوانانمان ،هم ولایتی اند و هم اهل تبری اند،
    خلق و خوی شان پیغمبری و عاشق مرام و مکتب حیدری اند،
    در راه علی دوستی مادری اند و در مسیر کربلای حسین عاشقان بی سری اند،
    آری جوانان ما علی اکبری اند.
    اینجا کودکانمان رقیه ای اند و پیرانمان حبیب ابن مظاهری.
    حتی شیر خواره های دیار ما نیزعلی اصغری اند.
    آری
    اینجا همه و همه بوی کربلا گرفته اند و میدانند شرف المکان بالمکین یعنی کل ارض کربلا.
    همه جا فکر و ذکرشان نام و یاد و سیره سید الشهداست و دل هاشان دائم الطواف شش گوشه خون خداست.
    پس آدم و حوا و شیطان فریفتگان را بگویید بیایند که فصل شفاعت نزدیک است و
    زمزمه ی یا قدیم الاحسان بر لبان حسینیان جاریست
    آری ،
    محرم در راه است.

  66. حمید می‌گوید:

    من اولم. به خدا اگه تایید نکنی ناراحت میشم. قبولت داریم اساسی. بنویس ، فقط بنویس.

  67. سلام
    هشتاد و…. ر.ز تا عاشورا
    کاروان به کجا رسیده ایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    علی اکبر خواب دیده یا نه هنوز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    زینب در چه حالیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چه خوشحال کاروان این روز ها با عمو سقایی دمادم عمو عباس
    خدااااااااااااااااااااااااااا

  68. دعای کمیل می‌گوید:

    بابا آقای قدیانی ما که همینجوری داریم میسوزیم از دوری حاج احمد شماهم نمک رو زخممون میپاشی
    دیروز یکی بهم گفت خدا کنه حاج احمد شهید شده باشه اگه برگرده ماها هیچ جوابی نداریم که به حاج احمد بدیم
    چیکار کنیم با شرمندگیمون؟
    بهعش گفتم با ابن حرف فقط میخوایم کم کاریمونو توجیه کنیم ،تو روی حاج احمد نمیتونیم نگاه کنیم !ولی توچشمای مادرش میتونیم نگاه کنیم ؟
    فقط خدا کنه که برگرده
    صلوات

  69. حمید می‌گوید:

    فان حزب ا… هم الغالبون

  70. پسرک می‌گوید:

    به نام خدا
    زیبا بود. آفرین. باریکلا بری کربلا. گاهی آدم باید با خودش با دلش عشق بازی کند. یادم است یک بار یک کسی که می خواست برایم خیرخواهی کند، به من گفت، تو در نوشته هایت نسبت به خودت شفقت خاصی داری، و این باعث می شود نتوانی خودت را نقد کنی. من به او گفتم من نسبت به همه شفقت دارم. و خودم هم یکی مثل همه. مگر بد است آدمی خودش را غریب ببیند و به خودش تسلی بدهد؟ بد است؟ بد است کسی دلش را نوازش کند؟ بد است؟
    هووومممم….

  71. بچه بسیجی مشهدی می‌گوید:

    هم غلام کبیری شهید است، هم بعضی ها و این وسط فقط لعنت بر بعثی ها.

  72. بازماندگان می‌گوید:

    سلام ودرودخدابه شمابرادرعزیز

    مطالب زیبایتان ئبتان راکم وبیش خوندم این نوشته های زیبا ازدل برخواسته

    ویقینا به دل خواهدنشست انشاالله سربلندباشید.ازاین به بعدازخوانندگان پروپاقرص شما خواهم بود

    اگرسری بزنی برای راهنمائی سپاسگذارم یاحسین

  73. سعید می‌گوید:

    همت، همت بود، و من جا مانده از خیبر با نام همت اشک میریزم، بغض گلویم را میفشارد و چشمانم عاجز از ریختن اشکی که باید برای تو بریزم. همت همت ما بود و الان …آی خدای من کجاست طلاییه؟ کجاست همت؟ ومن جا مانده کجا..

  74. سید سبحان می‌گوید:

    داداش حسین سلام
    من از طرفدارای پرورپاقرص قلمتم. شنیدم یه خودکار از حضرت آقا گرفتی و از اون به بعد مطالبت با نور قلم آقا آمیخته شده و خار چشم فتنه گران از توش در امده. مطلبی که در مورد خاتمی نوشته بودی رو نتونستم تا آخر بخونم. خدا خدا می کردم از یه جائیش به بعد درست بشه ولی نشد. گفتم برات بنویسم؛ فکر کنم خودکاری که حضرت آقا بهت داده جوهرش تموم شده و اینو با خودکار خودت نوشتی. حتماً اینطوره.آقای ما خیلی درد کشیده ولی تابحال چنین مطالبی رو ازش نه دیدیم نه شنیدیم. اگر خواستی با قلم حضرت آقا بنویسی سعی کن با فکر و نظر و دید آقا بنویسی . فکر می کنی رهبر مطلبتو بخونه چی میگه. خوشحل می شه؟ تروخدا بیاید دیگه ما آقارو اذیت نکنیم. داداش حسین تو اهل نقدی و حتماً نقد منو به دل نمیگیری. تو خودت احمدی نژادیو که خیلی دوسش داری نقد می کنی. پس اینو بخون و با ادبیات قشنگت فتنه گرها رو نابود کن نه با توهین و … . دوست دا داداش حسین بچه بسیجیا (سید سبحان صدر)

  75. مسعودساس می‌گوید:

    سلام
    ((به نام تو اگر به ما نیش نزنند، باید در بسیجی بودن مان شک کنیم. ما متوسلیم به متوسلیان تو. کاش به نام برادر احمد هم یکی پیدا می شد و شعاری می ساخت و می کوباند بر سر ما))
    بگو برگردد
    شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات

  76. amir می‌گوید:

    ایول همت مضاعف
    رکورد مطلب گذاشتن تو یک ماه هم شکسته شد
    فدایی داری داداش

  77. amir می‌گوید:

    روایت حجت‌الاسلام رشاد از ساده زیستی مقام معظم رهبری
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8906290429

  78. غلام حضرت ماه می‌گوید:

    سلام
    مثل همیشه عالی ،صمیمی ، ساده ، حق گو و….
    حقا که باید لرزه به تنشون بیفته از این قلم و این واقعیت ها

  79. سعیده می‌گوید:

    سلام

    خیلی زیبا نوشتید” بگذار با نام تو مارا بکوبند…………

  80. لجمن می‌گوید:

    سلام . داداش جون ، خواب به خیر هاشمی را منتشر کردم :
    http://lajman.blogsky.com/1389/06/27/post-14/

  81. مسعودساس می‌گوید:

    http://media.farsnews.com/Media/8904/ImageReports/8904141272/16_8904141272_L600.jpg
    ((خود تو هم مجنون او بودی))
    شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات

  82. آذرخش می‌گوید:

    یه مطلب توپ نه دهی.
    مثل همیشه.
    دست مریزاد. عالی بود.

  83. آذرخش می‌گوید:

    وای چقدر دلم برای پیشخوان تنگ شده بود.
    کسی می دونه چرا من وارد پیشخوان نمی شدم؟

  84. ☽ حضرت ماه می‌گوید:

    کل مصاحبه در چهار تصویر در وبلاگ: ☽ حضرت ماه
    http://hazratekhamenei.blogfa.com/

  85. مسعودساس می‌گوید:

    با توجه به فیلتر شدن وبلاگ ((سید علی)) به دست عمو فیلترچی، بر آن شدیم تا دماغ این عموی بی معرفت را بسوزانیم. پس راه اندازی کردیم ((بی ترمز)) را. (چی شد)
    http://bitormozz.persianblog.ir
    شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات

  86. م.ه می‌گوید:

    حسین قدیانی رو عشقه

  87. 8888888888 می‌گوید:

    اقدام ارزشی دروازه بان استقلال در دفاع از قرآن

    اقدام ارزشی بازیکن استقلال در گرامیداشت ارزش قرآن کریم، در هیاهوهای بیهوده فوتبال گم شد.
    به گزارش مشرق، آتی نوشت: وحید طالب لو دروازه بان تیم استقلال در بازی روز جمعه این تیم مقابل سایپا با پوشیدن لباسی منقش به جمله‌ای مبنی بر تاکید بر زنده بودن نور قرآن در همه تاریخ، اقدامی ارزشی را به نمایش گذاشت.
    اما این اقدام ارزشی دروازه بان با سابقه کشورمان، با بازتاب مناسبی توسط رسانه‌ها همراه نشد و علی‌رغم تاکیدات بخشهای فرهنگی کشور مبنی بر تقویت اینگونه حرکتهای صحیح فرهنگی، پس از گذشت چند روز هنوز هم فرد یا مجموعه‌ای از این اقدام تقدیری هرچند کوچک انجام نداده است.
    حتی روزنامه متعلق به مدیرعامل باشگاه استقلال که بازیکن تحت مدیریت او این اقدام را در پاسداشت جایگاه قرآن انجام داده نیز ترجیح داد خبرها و تصاویر صفحه اول خود را به موضوعات تکراری و بیهوده اختصاص دهد.

    ایول به رفقای داداش …

  88. آذرخش می‌گوید:

    فکر کنم قراره مطلب جدید بذارین نه؟
    آخه شاهد تحرکات مشکوک در گوشه پیشخوان هستیم.

  89. آلما می‌گوید:

    فوق العاده بود…..
    اشک را باز مهمانمان کرد….

  90. پیام فضلی می‌گوید:

    سایت ویژه پوشش اخبار احمدی نژاد در نیویورک
    http://un.president.ir/

  91. 1318 می‌گوید:

    برای شادی روح پدر حاج احمد که تا روز آخر منتظرش بود صلوات

  92. مسعودساس می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    در پی اقدام بس ناجوانمردانه عمو فیلترچی مبنی بر فیلتر کردن وبلاگ ((سید علی)) نویسنده چپر چلاق این وبلاگ بیکار ننشسته و وبلاگ ((بی ترمز)) را راه اندازی نموده است.
    http://bitormozz.persianblog.ir
    از خداوند متعال توفیقات روز افزون تمام وبلاگ نویسان ارزشی را آرزو مندیم.
    و من الله التوفیق.

  93. خادم الشهدا می‌گوید:

    به احمد بگو برگردد. اینجا عده ای که دکترای بصیرت دارند، فکر می کنند چون دسته تیشه از چوب درخت است، پس تیشه با ریشه برادر است. کو آن سنگ غیرتی که بشکند این بصیرت شیشه ای را?
    سلام حاجی
    این فقط شمایی که میتونین حرف دل ما رو به سردار و همت جبهه ها بزنید.

  94. باسلام
    در این مجاهدت مقدس موفق و پیروز باشید.

    “پت و مت باهوش می شوند”
    در asemooni13.blogfa.com

  95. عشقی می‌گوید:

    سلام!
    همت ! بیا که دلمان برای چشم هایی که سرمه اش را خدا کشیده بود تنگ شده… بیا. این دل شکسته را پر بده. آی پرستو ، شکسته بالی اینجا هست ، بی سر و پایی اینجا هست بیا سر و پر بده.
    بیا که بهار ، دنبال پرستوست…بی پرستو می میرد…

  96. پیام فضلی می‌گوید:

    #وقتی آقای هاشمی، خوراک “کریستین امانپور” را آماده می کند!#
    (استناد خبرنگار شبکه ABC آمریکا به سخنان هاشمی علیه ایران)
    http://sms88sms.persianblog.ir/post/776/

    (داداش حسین، جان من تأییدش کن تا بچه ها بخونن.)

  97. نسترن می‌گوید:

    ینجا برای هر پروانه ای که گرد شمع می گردد، یک حرف در می آورند.چه زیبا.

  98. عرفان می‌گوید:

    باز اشکم را روان کردی

  99. راوی می‌گوید:

    سلام
    فوق العاده بود دمت گرم داش حسین

  100. وارث می‌گوید:

    دوباره سلام داداش حسین
    یه مطلب نوشتم تو وبلاگم. اگه بخونیدش ممنون میشم. اگه نظرتون رو متوجه بشم که خیلی خوشحال میشم.
    درسته که قلم ما مثل قلم شما تیز نیست ولی منم تو هوای بارونی نوشتمش.(جهت ریا محض اطلاع)
    http://www.vares.persianblog.ir

  101. زوروو می‌گوید:

    داداش حسین السلام ای راوی عشق……….
    بگوییدبرگردد..بگوییدزودتربرگردددلمان تنگ شده برای سیلی خوردن دلمان تنگ شده برای چشم غره های حاج احمددلمانتنگ شده برای حساب بردن ازنگاهی که اسمان هم ازچشم دوختن به ان بیم داشت وازسرهمین ترس بودکهجرات باریدن نداشت ……بگوییدبرگردد…….اصلااگرخودش نمی ایدپس مامیرویم اماکجا…کسی ادرس جهت دست بالارفته ی حاج احمدبرای سیلی زدن را میداند…..به خداصورت من اماده است ……

    متوسلیان من کجاست همت من بهارم دنبال یارم بی پرستوخواهم مرد……ومامردیم بااین جمله ات.

  102. روجا می‌گوید:

    سلام
    حاج حسین قدیانی عزیز از اینکه مزدوران اجیر شده فتنه گران به شهید بزرگوار” بابا اکبر” اهانت می کنند متاسفم .خداوند بالا ترین درجات را نصیب ایشان کرده است. ایشان در راه خدا و تحت رهبری ولایت امر به جهاد برخاسته اند و شربت شهادت را نوشیده اند . امثال خاتمی مکار و میرفسیل ابله و شیخک کروبی سفیه با هزاران بهانه زنده ماندند تا با خیانت به خون شهدای عزیز به الاف و علوف برسند شکم صاحب مرده شان را از اموال بیت المال پر کنند بر قدرت تکیه کنند و به مردم بخندند و وقتی که مردم ذات واقعی اینها را شناختند و در انتخابات دست رد بر سینه نامحرم این ددان حریص و بی ایمان زدند با حیله و نیرنگ و داد و بیداد فتنه ای در مقابل اسلام و انقلاب اسلامی و ولی فقیه بر پا کنند که در سال ۸۸ شاهد آن بودید و بودیم این حرامیان مستحق دشنام و سب و لعن و نفرین هستند نه شهید بزرگوار ” بابا اکبر”..امیدوارم فحاشی عوامل خاتمی ملعون موسوی ترسو و کروبی ابله کمترین خلل و سستی در اراده پولادین شما ایجاد ننماید و شما با اقتتدار بر بقایای متعفن فتنه بتازید حاج حسین فتنه گران و مزدوران جیره خوارشان از نوشته های شما ضربات کوبنده و کار متحمل شده اند و شما دنیای مجازی را از تصرف فتنه گران و عوامل موسویچی و خاتمیچی و کروبچی خارج ساختی و چنان آنها را منهزم و خوار کردید که مثل کفتار زوزه می کشند و به فحش و نا سزا منوسل شده اند که این نشانه شکست و پستی آنهاست حسین آقا بدون ترحم ضربات کاری ات را بر پیکر این خبیثان فتنه گر فرود آور که خداوند پشتیبان شماست . ننگ و نفرت بر عامل سوروس ممد خاتمی لعنتی و میرفسیل و کروبی .

  103. وقتی که چشمام روی هم بسته میشه

    وقتی دلم از زمونه خسته میشه

    چشمامو دریا میکنم عقده هامو وا میکنم یاد قدیما میکنم

    یادش بخیر با بچه های کوچمون با چادرای مادرامون

    گوشه ی یه پیاده رو

    یاد محرم کرده بودیم

    خیمه علم کرده بودیم

    همه پیرن مشکی به تن سینه و زنجیر میزدن

    یه قلب کوچیک تو سینه

    مست و خریدار حسین(ع)

    نوشته بود رو پرچما

    عباس(ع) علمدار حسین(ع)

    عباس(ع) علمدار حسین(ع)

    عباس(ع) علمدار حسین(ع)

  104. توحید می‌گوید:

    متن ات قشنگ بود
    اما عده ای هم اصلا خودشان را خسته نمی کنند تا یوسف را ببرند
    و بعد بگویند یوسف کاری کرده
    آنها یعقوب را هم کاری ندارند تا او را از شهر بیخبر بگذارند
    آنها دور او جمع میشوند و مشایی صفت محمود را مشاوره میدهند
    تادوباره بازیگران فساد و فحشا را وام بدهند
    و دخترک ها عروسک را بپرستند
    و پسران آنها را بپرستند
    و کوروش را از قبر در می آورند تا ما کوروش های زنده را یادملن برود
    تا زمینه فتنه خاتمی مرده را خودشان فراهم کنند

    در مورد این افراد هم بگو
    تا دوباره بزرگ نشوند
    وراه شهدا را نروند

  105. حامد اشعری می‌گوید:

    حسین جان سلام.
    این عکس رو حتماً ببین.
    http://www.mashreghnews.ir/images/News/jahad/khandeh.jpg

  106. آیه می‌گوید:

    حاج احمد بیا،فاصله افتاده میان داداش حسین و خودش سالهاست بس که تو را دوست دارد……….

  107. محمود می‌گوید:

    سلام خوبید ؟
    من بهت نمیگم داداش. میگم آقا حسین …
    البته زیاد هم مهم نیست من تازه با شما آشنا شدم .
    حرفاتون جالب بود ولی … چرا ؟ چرامن بسیجی نتونستم در مقابل این حرفا بایستم . که حسین شهیده یه شهید واقعی مگه رئیس جمهور اول ما با امام عکس نداشت مگه امام نفرموده بود میزان حال فعلی افراد است سر این انتخابات چیزهای زیادی یاد گرفتم . بخصوص که در منطقه آذر بایجان – ۵ کیلومتری شهر زیبای خامنه. شهر … زندگی میکنم کاش می شد بعضی چیزهارا دوباره نوشت و پاکنویس کرد البته در زندگی ….

  108. پیام فضلی می‌گوید:

    #وقتی آقای هاشمی، خوراک “کریستین امانپور” را آماده می کند!#
    http://sms88sms.persianblog.ir/post/776/

  109. پیام فضلی می‌گوید:

    در پی مصاحبه اهالی قطعه۲۶ با داداش حسین؛
    بخوانید مصاحبه “هپلی” با خودش را:
    http://hapalie.persianblog.ir/post/90/

  110. کیخوان می‌گوید:

    وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی من بد شانسم.
    یه عمر از روزهای اول مشتری قطعه ۲۶ باشی اد روز مصاحبه نباشی.
    سلام داداشی قبول نیست من تو مصاحبه شرکت نکردم یعنی کامپولتر در دسترسم نبود.
    من با اسم مستعار شیخ میخواستم سوال کنم.
    باید چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟

  111. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    ما که طرح نمیتونیم بزنیم میشه جمله پیشنهاد بدیم شاید مقبول افتد؟

  112. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام
    شد کمتر از ۲۴ ساعت
    چرا همه مجنون همت هستن و فراری از همت؟

    به این میگن جناس تام

  113. طهورا135 می‌گوید:

    سلام اقای قدیانی.
    ممنون که نظرتون رو نگفتین.

  114. شقایق می‌گوید:

    “جزیره”، “مجنون” چشمان تو بود
    وای چقدر قشنگه داداش واقعا گل کاشتی
    گل کاشتی
    برا سلامتی داداش اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اید قائدنا خامنه ای
    خسته نباشی دلاور

  115. یکی از گنه کاران (پروانه ها) می‌گوید:

    سلام داداش حسین از نوشته ات معلوم است که دل پری داری
    ایراد از ماست که دشمن مان شناسنامه عراقی ندارد. ایرانی الاصل است و هر چه عکس بود، با امام گرفت. ما دیر به دنیا آمدیم. عکاس، قابش را بسته بود. ما جنگ ندیده ایم. چه کنیم؟ تو یک راهی جلوی پای ما قرار بده. سکوت کنیم، متهم می شویم به خیانت. حرف بزنیم، متهم می شویم به تندروی. اینجا برای هر پروانه ای که گرد شمع می گردد، یک حرف در می آورند.
    انشاالله که سفری بروی امام رضا (ع) دلت باز شود.

  116. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام دوباره
    فقط خواستم عرض ادب کنم به صبر شما و بگم

    واقعا متاسفم برای کسی که فقط میگه خوشبختم. گاهی اونقدر حس بدی داری که از تاسف فراتر نمیره که مثلا بخواد به شکل دیگه ای بیان بشه

    التماس دعا

  117. یک بنده خدا می‌گوید:

    متوسلیان من کجاست همت؟ من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد.

  118. یک بنده خدا می‌گوید:

    همت! شهادت چه راحت بود در جنگ شما اما در جنگ ما، جراحت را یوسف برمی دارد و برای برادرانش کارت بنیاد شهید صادر می کنند. می بینی همت! جنگ ما کمی پیچیده است.

  119. یک بنده خدا می‌گوید:

    متوسلیان من…

  120. یک بنده خدا می‌گوید:

    دارد حسین می وزد از سمت کربلا.

  121. خادم الشهدا می‌گوید:

    سلام حاجی.
    خوبین انشااله؟
    اومده بودم حاضری بزنم.

    یا علی.

  122. فدایی رهبر می‌گوید:

    امام خمیــنی (ره)
    آحاد مردم یکی یکی شان تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی که یک واجب عینی و اهم مسائل واجبات دنیا و از نماز اهمیتش بیشتر است جهادکنند برای اینکه این حفظ اسلام است و نماز فرع اسلام است

    لبیک یا سید علی خامنه ای

    تمام عمرم فدای یک لبخند شیرینت ای همه وجودم ای مولایم ای رهبرم
    ای مرجعم
    سلامتی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ( مدظله العالی) بزرگترین مرجع شیعیان جهان و ولی امر مسلمین جهان و جانشین بقیه الله الاعظم صلوات

  123. سروش می‌گوید:

    به نام تو اگر به ما نیش نزنند، باید در بسیجی بودن مان شک کنیم

  124. فدایی رهبر می‌گوید:

    سلامتی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ( مدظله العالی) بزرگترین مرجع شیعیان جهان و ولی امر مسلمین جهان و جانشین بقیه الله الاعظم صلوات
    سلامتی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ( مدظله العالی) بزرگترین مرجع شیعیان جهان و ولی امر مسلمین جهان و جانشین بقیه الله الاعظم صلوات
    سلامتی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ( مدظله العالی) بزرگترین مرجع شیعیان جهان و ولی امر مسلمین جهان و جانشین بقیه الله الاعظم صلوات

  125. پسر شهید می‌گوید:

    عده ای ( خواص بی بصیرت )
    چون بوی انقلاب را شنیدند
    سعی میکنند هم شریک دزد باشند وهم رفیق قافله

  126. آزاد اندیشی می‌گوید:

    با سلام
    با مطلب «دایره تنگ ایرانیت» به روز هستم.
    . . . هر کشوری برای خود داستان‌ها، افسانه‌ها و استدلال‌هایی در جهت افتخار و برتری خود دارد. . . . بحرین تا سال ۱۳۴۸ جزء ایران بوده و اکثریت مردم آن شیعه هستند و خود را ایرانی می‌دانند و در تظاهرات خود عکس حضرت آقا را به عنوان رهبر در دست می‌گیرند . . .
    ادامه مطلب:
    http://azad-andishy.blogfa.com/post-28.aspx

  127. yar b yavar می‌گوید:

    و از امروز …تا شروع راهیان…آنقدر باقی هست ….که قلبمان…به یاد طلائیه…بگرید…

    اجرتان با سید الشهدا…

  128. سیداحمد می‌گوید:

    ۸۵ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسین زهرا

  129. ya zeinab می‌گوید:

    به یاد آغاز رشادتهای ۸ سال دفاع مقدس این کلیپ زیبا تقدیم شما:
    http://ashianeyeparasto.persianblog.ir/post/456/

  130. سحر می‌گوید:

    “ما متوسلیم به متوسلیان تو”
    “کوتاه شده این سایه، سالهاست از سر ما. دیر کرده. ”
    “اینجا خار، خودش را برادر گل می داند. نگذار این شکوفه، میوه کوفه دهد.”

    سلام
    از متوسلیان مینویسید به وجد میام. از اسمش هم یه چیزایی به آدم ساطع میشه که دقیق نمیدونم چیه.چه برسه به خودش.

  131. مریم می‌گوید:

    حسین حسین …
    طوفان بود . دوست دارمش .
    ممنون ک هستین

  132. واقعا همون به خودت باید تقدیم کنی
    چند وقت بود پای متنت سنگ کوب نشده بودم
    واقعا عالی بود

  133. مهند حامد می‌گوید:

    سلام داش حسین
    تو به خاطر این معروف شدی که یه چیز داشتی به اسم جیگر

    آره
    همون
    جیگر!!

  134. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    میشه دعام کنین؟ من بلد نیستم به دلم وقتی به قول شما قشنگ میشه نگاه کنم.
    دعام کنین که من برنده بشم

  135. خادم الشهدا می‌گوید:

    سلام حاجی
    اومده بودم عرض ادب
    میدونم زودتر از شبهای قبل اومدم
    اما وقتی دل پر بکشه سوی قطعه،بی اختیار باید دنبالش کرد

  136. هما می‌گوید:

    من هنوزم نفهمیدم شما اون روز حرفای آقای تاجیک رو از کجا شنیدید!!
    شما که اول های سخنرانیشون نبودید.

  137. gomnam124 می‌گوید:

    سلام و خسته نباشید ویژه به داداش حسین بچه بسیجیا 🙂

  138. هپلی می‌گوید:

    سلام

    پیام فضلی عزیز!

    اون مصاحبه ای که من با خودم توی وبلاگم کردم مربوط به قبل از مصاحبه قطعه میشه. تاریخ و ساعت انتشار متن رو که نگاه کنی متوجه خواهی شد که من صبح آپ کردم در صورتی که حاج حسین شب آپ کرده

    نکنید این کارها را!

  139. بچه مثبت می‌گوید:

    “امام رضا صحن انقلاب دارد اما صحن ضد انقلاب ندارد، صحن جمهوری اسلامی دارد اما صحن جمهوری ایرانی ندارد، صحن قدس دارد اما صحن نه غزه، نه لبنان ندارد،واق دارالولایه دارد اما رواق دارالضد ولایه را ندارد ،رواق امام دارد اما رواق فلان آقازاده را ندارد.”
    بخشی از پست جدید. منتظر نظرات سازندتون هستم.
    http://www.javanemruz.persianblog.ir

  140. افق می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت آقای قدیانی
    خیلی از شما ممنونم. اصولا این که آدم یه چیزهایی رو بفهمه خب اصولا خیلی خوبه..واقعا ممنونم.
    لطفا دعامون کنید..محتاجیم.. ممنون

  141. بیچک می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمد لله رب العالمین
    الرحمن الرحیم
    مالک یوم الدین
    ایاک نعبد و ایاک نستعین
    اهدنا الصراط المستقیم
    صراط الذین انعمت علیهم
    غیرالمغضوب علیهم
    و لا الضالین
    صدق الله علی العظیم

    به نیت شفای زودهنگام تمام مریضای اسلام از جمله برادر خوبمون آقای عارفی بزرگوار

  142. ریحانه می‌گوید:

    سلام و درود برشما
    خداقوت عالی بود
    راستی تشکر بابت فونت بزرگ خیلی

  143. زیبا بود بویژه که توی یه سفر اتوبوسی ۸ساعته خونده بشه

  144. (به خودم گرفتم دیگه درست یا غلطش دلم گرفت)
    سلام بر حاج حسین و همه ستاره ها
    واااااااااااااای دو روز نبودیم ها کلن از قافله جا موندیم
    تقریبا همه رو خوندم و جای من چقدر خالی بود 🙂 (به دلیل تحویل نگرفتن داداش حسین خودمون می گیریم دیگه)…………………….

  145. amir می‌گوید:

    سوراخ (گفت و شنود)

    گفت: یکی از سران فتنه به چند تن از مدعیان اصلاحات گفته است باید بررسی کنید که علت ریزش شدید هواداران چه بوده است؟!
    گفتم: این که نیازی به بررسی ندارد. وقتی هواداران اولیه متوجه می شوند که سران فتنه به آنها دروغ می گویند و خودشان با عوامل نشان دار آمریکا و اسرائیل فالوده می خورند و دست به وطن فروشی می زنند و… به طور طبیعی از آنها دور می شوند.
    گفت: زهرا رهنورد در همان جلسه گفته است؛ اساساً طرح این سؤال بی مورد است و یکی از اطرافیان نزدیک موسوی اعلام داشته که در این باره تحقیق کرده ولی هنوز به نتیجه ای نرسیده است.
    گفتم: یارو یک قالب یخ را روی دست گرفته و با تعجب به آن نگاه می کرد، پرسیدند چرا به آن زل زده ای؟ یارو در جواب گفت؛ ببین! داره ازش آب میچکه، اما هرچی نگاه می کنم معلوم نیست کجاش سوراخه!

  146. مصطفی قاسمی می‌گوید:

    سلام حسین آقا
    تا حالا به ذهنت رسیده که این وبلاگ رو با وضو باید باز کرد؟
    راسته میگن با وطن امروز اختلاف پیدا کردی؟
    منتظرت تو وبلاگم هستم

  147. مرصاد می‌گوید:

    داداش حسین بچه بسیجی ها رو عشقه…

    دانیال میدان شوش رو عشقه…

  148. مرصاد می‌گوید:

    “همت!شهادت چه راحت بود در جنگ شما اما در جنگ ما،جراحت را یوسف بر می دارد و برای برادرانش کارت بنیاد شهید صادر می کنند!”

  149. والفجر می‌گوید:

    هوالحق
    با”شرایط امر به معروف و نهی از منکر” بروزم.
    یا علی

  150. ☽ حضرت ماه می‌گوید:

    هدیه ای از وبلاگ: ☽ حضرت ماه

    امام خمینی : کربلا کاخ ستمگری را با خون درهم کوبید ، و کربلای ما کاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت

    http://hazratekhamenei.blogfa.com/

  151. سربازةٌ می‌گوید:

    “تو یک راهی جلوی پای ما قرار بده. سکوت کنیم، متهم می شویم به خیانت. حرف بزنیم، متهم می شویم به تندروی. اینجا برای هر پروانه ای که گرد شمع می گردد، یک حرف در می آورند…”

    بسیار زیبا بود این جمله ها. لا جرم بر دل نشیند،واقعا لاجرم!
    ۷،۶ خط آخر هم غوغا بود،درد داشت،به وضوح.
    التماس دعا.

  152. مهجور می‌گوید:

    سلام داداشی عزیز دعاکن این رفیق مارو از کما در بیاد تا منم بتونم بیام اینجا…اصلا …سرتون شلوغه خداقوت!

  153. http://talaeyeh1388.blogfa.com/ می‌گوید:

    اینجا قطعه ی مقدس ۲۶ است!
    لطفا با وضو وارد شوید…
    اینجا مزین به نام حضرت ماه
    بسیجیان حضرت ماه
    وشهید اکبر قدیانی و دیگر شهدای بزرگی است که با خون خود آبیاری کردند درخت انقلاب را…

  154. ایمان هنری می‌گوید:

    اشک تنها مرحم من بر بود بر استخوان گلو و خار چشم که تو گفتی و نوشتی و دیدیم و دیدید و شنیدیم و شنیدید ولی حیف ای کاش حاج احمد اینجا بود در کنار ما ای کاش

  155. محمدی /رها می‌گوید:

    سلام
    مطلبتون عالی بود
    خدا قوت
    تا کور شود هر آنکه نتواند دید…

  156. ستاره ای به نام زهره می‌گوید:

    سلام
    من تا حالا برای کسی نظر نذاشتم تو اینترنت !!!!
    این اولین باره که کامنت می ذارم !!!!!!!!
    وقتی مطلب پارسالتان با عنوان امسال امام زودتر می آید را در جمع ستاره های طلبه با اشک خواندم آنها نیز بارانی شدند و ستاره ای به من گفت تو فرزند شهیدی ؟ آن لحظه فهمیدم آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند .

    امسال هم این برادر کشی را می خواهم با اجازه شما بخوانم . البته منبعش رو هم دیگه بلد شده اند .

    قربون آقا برم با ستاره هاش .

    موفق باشید .

  157. سلام برادر
    مطلب عالی بود
    میدهم دوستانم هم بخوانندش

    فقط دوتا نکته :
    یکی اینکه اگر مطلب رو قشنگ تر و مثلا به یکی از شهدا یا دیگری تقدیم میکردید بسیار قشنگ تر بود و بعضی سوء برداشت نمی کردند و کسی به بهانه آن بی خیال خوندن مطلب نمی شد
    اخه اولش که اون رو میبینه فکرمیکنه از خودتون تعریف کردید یا یه همچین چیزی

    یکی دیگه هم جمله : “جذب حداکثری است ” از رهنمود های امام خامنه ایست و بسیار قشنگ تر بود که اینگونه بیان نمی کردید، فقط همین یه جمله رو.

    یه درخواست تخصصی هم دارم، اینکه یه قسمت ایجاد کنی برای نظراتت که بشه خصوصی هم فرستاد و اگر لازم دیدی برای عموم قابل رویت باشه.

    در کل بسیار خوب و عالی بود
    التماس دعا
    خدانگهدار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.