این روزها و در آستانه هفته دفاع مقدس تا به حال ۲ روزنامه، ۳ سایت و چند وبلاگ خواهان گفت و گو با من شده اند. به همه این عزیزان گفتم که در این مقطع قصد دارم با اهالی خوب و صمیمی وبلاگ خودم گفت و گو کنم. دوستان می توانند در قسمت نظرات، سئوالات خود را مطرح کنند. با ذکر نام سئوال کننده، به پرسش های شما پاسخ خواهم داد و این گفت و گو را در صفحه اصلی وبلاگ پوشش خواهم داد. برای طرح سئوالات فقط تا امشب وقت دارید. این مصاحبه را اولین ساعات فردا در قطعه مقدس ۲۶ خواهم گذاشت. اشاره و یا “لید” گفت و گو را هم خود شما باید در ستون نظرات بنویسید. می آورم اول مصاحبه. دوست دارم پرسش های شما صریح، ساده و صمیمی و حتی درباره نظرات خودتان هم باشد. درباره همه چیز این قطعه مقدس خودتان. برای شرکت در مصاحبه نیازی به ذکر نام واقعی تان نیست.
یسار
عهدنامه مالک به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
(۲۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارصف امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
(۲۴ دیدگاه)
- بایگانی: یساربهاریه های شما محشره! کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
(۲۶ دیدگاه)
- بایگانی: یسارزنده باد بی بی سی! سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
(۳۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارلطفا با “راز” کاری نداشته باشید! قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
(۸ دیدگاه)
- بایگانی: یسارواکنش مهدی طالقانی عزیز به “این ابوذر” قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
(۱۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارنرم افزار دجال آخرالزمان حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
- عهدنامه مالک
- این همه مسلمان… کو سلمان؟!
- نوروز ایرانی
- صف
- یکِ یکِ هفتاد و گنج…
- سَمت خاطره
- سنگر خنده
- پسرم… دوستانت!
- به نام پدر
- پدر شهید
- آه به جای قلیون
- عیدی آقا
- خدایا بقیه ات را کی حساب می کنی؟!
- بابای ماست خامنه ای
- خودم مشهد و دلم کربلا
- صدای قلک
- ذکر شادمانی
- گلی به نام پدربزرگ
- عید و اون شهید
- شفا
- یاران چه غریبانه ماندند در این خانه!
- خانمِ آقای فوق الذکر!
- بهاریه های شما محشره!
- هلاچین
- قطعه ۵۰
- بگو سیب
سؤال : داداش حسین زندگی نامه حضرت ماه رو کی می نویسید؟
اول
سوال: آقای قدیانی شما با اینهمه مشغله کاری چطور فرصت پیدا میکنید به زندگی شخصی اتون برسید یا حتی استراحت کنید؟ چطور برنامه ریزی می کنید؟
.
بابا سوال زیاد داریم
اگه چندتا شد ایرادی نداره؟
سلام
دوست دارم از گند کاریای جناب چیز حسین در زمان جنگ و گند کاریاش در این زمان بنویسی داداش.
یا علی
سلام
بزرگترین و حقیقی ترین نقدی که نسبت به خودتون میدونید چیه؟!
منتظرم
یاعلی
برای اولین بار تونستم مقام دوم رو کسب کنم و مدال نقره قطعه ۲۶ را تصاحب کنم
به افتخار خودم یه کف مرتب
سلام بر حسین*
ماشاالله حزب الله
۱۵۸ نفر آنلاین
البته قبل ار ریسن کردن سیستم ۱۸۸ نفر بود
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
ماشاالله حزب الله
۱۵۸ نفر آنلاین
البته قبل ار ریست کردن سیستم ۱۸۸ نفر بود
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
سوال : اول اینکه حال شما خوبه؟
چند تا سوال
اتفاقات قطعه چه سهمی توی شرایط بیرونی شما داره؟
و جسارتا مثل این سوالایی که از هنرمندا می پرسن آدمی که ما اینجا میبینیم چقدر به خود شما شبیه هست؟
چه قدر حضور ما برای شما مهم هست؟
سلام خداقوت
درود بر شما
من اومدم وای چقد مطلب من هیچ کدومو نخوندم 🙁 🙁
رفتم بخونم
هی
هوراااااااا
هر کی یه سوال می تونه بپرسه؟
الان ساعت ۴ بعد از ظهره و سمت راست وبلاگ نوشته: افراد آنلاین ۱۴۳ نفر!!!
بابا دم همتون گرم به خدا
سوال : فدایی داری هزار هزار حرفی هست ؟
سلام . ببخشید چی شد که به مورچه ها رسیدین .
چی شد که اونا شدن شخصیتهای اصلی رمان ؟
سکوت هر مسلمان خیانت است به قران
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان و احفظ قاعدنا و امامنا خامنه ای
علی یارت داداش
بازدید امروز: ۵۳۴۸
بازدید دیروز: ۴۰۸۷
افراد آنلاین:۱۳۹
افراد آنلاین رو ببینید 🙂
سلام داداش
این کتاباتون چی شد
سوال:آقای قدیانی آیا واقعا شما آدم انتقاد پذیری هستید؟ هرکس غیر از اهالی قطعه ۲۶ شما رو آدم انتقاد پذیری نمیدونن و می گویند هر وقت از شما انتقاد کردن به شکل خیلی بدی باهاشون برخورد شده و شما رو آدم تندرویی میدونن؟
پس روزشمار محرم تون چی شد؟
سوال: آقای قدیانی این سید احمد کی شما میشه که فقط جواب اونو میدین و قربون صدقه اش میرین؟ دییییییی
سوال: آقای قدیانی یک سوال خیلی خیلی خیلی مهم
آیا برای نفرات اول تا سوم این قطعه امتیازی در نظر گرفته میشه؟
دیییییی
##توجه توجه توجه###
»» اگر در قسمت “آمار سایت”، گزینه ی “نمایش آمار کامل” را بزنید و سپس گزینه ی “نمایش زنده آمار” را کلیک کنید، متوجه خواهید شد که تمام کسانی که از “سایت بالاترین”های پَست، به قطعه مقدس ۲۶ داداش حسین بچه بسیجی ها آمده اند از “خارج کشور” اند. از داخل ِایران کسی “لینک بالاترین” های پَست را یک کلیک هم نمی کند!
##خاتمی نجس العین است###
##روزنامه “وطن امروز” را عشق است###
##روزنامه “وطن امروز” را عشق است###
اگر بابا اکبر شهید نشده بود و الان زنده بود باز هم شما در این جایگاه قرار داشتید؟
آیا آنوقت هم نه به قلم که با خون می نوشتید؟
می خواهم بدانم فرزند شهید بودنتان چقدر در این راهی که در آن گام نهاده اید تاثیرگذار بوده؟
سوال:سیر مطالعاتی تون؟
ممنون
##حسین قدیانی عــــــشــــــــق است##
##توجه توجه توجه###
»» اگر در قسمت “آمار سایت”، گزینه ی “نمایش آمار کامل” را بزنید و سپس گزینه ی “نمایش زنده آمار” را کلیک کنید، متوجه خواهید شد که تمام کسانی که از “سایت بالاترین”های پَست، به قطعه مقدس ۲۶ داداش حسین بچه بسیجی ها آمده اند از “خارج کشور” اند. از داخل ِایران کسی “لینک بالاترین” های پَست را یک کلیک هم نمی کند!
##خاتمی نجس العین است###
این روز شمارو چرا نمیذارین اولش؟نکنه یادتون میره؟دوست داریم اولش بیاییم یه یا حسین بگیم شروع کنیم
آقای قدیانی چرا دیگر مثل سابق به کامنت ها جواب نمی دهید؟ و اینکه چرا کامنت ها نقطه چین می شوند؟
خواهش: تأیید کن داداش حسین.
میخوام بدونن فدایی داری.
فریاد: ##حسین قدیانی عــــــشــــــــق است##.
سوال؛
قدتان چقدر است ؟ لطفا دقیق باشد.
وزنتان چند کیلوست؟
قطر بازو در حالت دم کرده؟
سلام، ضمن عرض خداقوت یه سوال!؟
چرا با این همه هوادار که معمولا با سواد و دارای ذوق هنری هستند
بسمت صداوسیما نمیرید تا یه تکون اساسی به این سیستم بدید.
الان مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به برنامه ها معترضند و اون رو نقطه ضعف نظام میدونند
ما هم که طرفدار نظام محسوب میشویم مشکلات عدیده ای رو شاهدیم و میدونیم که رفقای موسوی دارن اونجا رو اداره میکنند.!؟
##خاتمی نجس العین است###
##روزنامه “وطن امروز” را عشق است###
##روزنامه “وطن امروز” را عشق است###
چرا انقدر با قوانین سخت گیرانه ای اینجا رو اداره میکنین؟
البته این از اون سوالایی هست که جوابش معلومه اما گفتنش خالی از لطف نیست
#سلام خدا بر بسیجیان مظلوم امام خامنه ای که غریبانه برابر زیاده خواهان ایستاده اند#
بچه ها حالا این فرصت افتاده دستمون که بتونیم سوال بکنیم فسفر مغزتونو بسوزونین سوالای خوب بکنیم
#برای امام خامنه ای جان ها فدایش#
دشمن نشان نمود و منافق نشانه رفت
بر قلب سیدی که دگر، خون جگر شده
خوابش بخیر مگر نه که ما شیعه زاده ایم
تا آخرین نفس به پای سیدعلی ایستاده ایم
#ایــــن عــــــشــــق الــــهــــــی ســــت#
نیازی نیست به سئوال قبلی جواب بدید! فقط اینکه حد انتقاد پذیری شما چقدر است؟ ورد پرس می گه تند تند دیدگاه می نویسی! عجب!
یه سوال یه فکری هم به حال ما بکنین چطوری کتاباتونو گیر بیاریم؟این دغدغه ذهن منه 🙁
سلام داداش .
چه خبره اینجا ۱۴۰ نفر آنلاین ! تکبیری اساسی !
از دیروز تا امروز که اومدم این همه مطلب جدید که نخوندم ! البته بریده ی سمفونی مورچه ها و همینی که دارم نظر میذارم رو کاملا خوندم !!
سمفونی که حرف نداره ! هفته ی دفاع مقدس هم که عجیب برای اهالی قطعه مقدس و عزیز هست .
راستی این سنگ مزار و قطعه ی ۲۶ و پلاک و …
برای شادی روح بابا اکبر صلوااااااات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام داداش حسین
ماشالا به افراد آنلاین
این سوال فروتن سوال ماها هم هست
“آقای قدیانی چرا دیگر مثل سابق به کامنت ها جواب نمی دهید؟ ”
نکنه بخاطر معروف…
#دیشب در مسجدالزهرای شهرک شهید محلاتی، سعید تاجیک که در هر ۲ دوره ۸ سال و ۸ ماه دفاع مقدس، سابقه رزم و جهاد و جانبازی دارد، خاطره ای تعریف کرد؛ ظاهرا بعثی ها به هنگام اشغال یکی از شهرهای ایران، غلط نکرده باشم آقا سعید فلان شهر را گفت، تعدادی از خواهران ما را (از همه خوانندگان قطعه مقدس ۲۶ معذرت می خواهم) به زور اسیر خود کرده و باز هم به زور و از شدت تجاوز به شهادت رساندند.
#خاتمی اگر فقط جرمش داشتن وزیر بی ناموسی مثل مهاجرانی باشد، در نجس العین بودنش شک نباید کرد. این ملعون، لابد خودش هم پست و عوضی است که همچین وزیری را برای فرهنگ و ارشاد اسلامی این مملکت انتخاب کرده بود اما اگر جرایم فتنه را هم به پرونده سیاه این نجس العین اضافه کنیم، بی شک یک بار اعدام برای این منافق کم است. می توان بارها خاتمی را به دار آویخت و هر بار چوبه و طناب اعدام را آب کشید.
چهار: نجس العین را به سگ و شاید هم به خوک می گویند. من این را خودم به خوبی می دانم اما این را هم می دانم که امام گفت: فریب عمامه و عبای برخی از این آخوندنماها را نخورید. حق با سعید تاجیک است؛ خاتمی چه با کت و شلوار، چه در این لباس، منافقی کثیف و نجس العین است. میزان کثافت کاری های این منافق ملعون، بسیار بیش از دست دادن با زنان فرنگی است. خاتمی دقیقا اندازه رئیس دفترش، هوس باز اما بیشتر از او منافق است. در نجس العین بودن خاتمی شک نکنید. “دل تان برای آن خواهران شهیده مان بسوزد.”
چقدر حال میده که یه دونه از “لجن پراکنی های بالاترینی های پَست” هم تأیید نمیشه.
#دست مریزاد داداش حسین بچه بسیجی ها#
خدا خیرت بده الهی منو کشتی داداش
سلام … داداش حسین لطفا بفرمایید نظراتتون در مورد نظرات ” یا زینب” چیه؟
راستی اسینتامن یعنی چی؟
چرا من باید نام خودم رو هم ذکر کنم؟ اگر بخوام گمنام بمونم نمیتونم تو مصاحبه شرکت کنم؟
سوال مهم
آقای قدیانی بالاخره ” آسینتامن ” یعنی چی؟
میشه جوابشو همینجا بدین؟
سلام اخوی.
جواب این سوال رو حتما بدید چون همیشه برا م سواله که به زندگی شخصیتون چه طور رسیدگی میکنید؟..چون فکر نمیکنم وقتی داشته باشین…
واینکه تاحالا شده که خانوادتون اعتراضی نسبت به این مسئله داشته باشن؟…قصد جسارت ندارما….اگه خواستید میتونید اصلا جواب ندید…
ویه سوال دیگه : شده تا الان حضور بابا اکبرتون رو با تمام وجود حس کنید یا مثلا بیان و شما رو راهنماییتون کنن؟(از هر طریقی…)
فعلا….یاعلی…
یه سوال دیگه! آیا خانومتون هم از خواننده ها و نظر دهنده های وبلاگتون هستند؟
آها یه سوال دیگه آیا شما قصد دارید برای خواننده های وبلاگتون کلاس آموزش نوشتن بزارید یا نه اگه آره کی؟
آخرین مدرک تحصیلی مهدی کروبی!!!
آخر خنده…
http://up.iranblog.com/Files3/a3ea4b9bfdc24587a9dc.jpg
داداش حسین عزیز
فکر میکنید مهمترین ترین دلیل جذب این تعداد از مخاطب توسط شما چیه؟
با اینکه وقتی شما وارد عرصه سایبر شدید وبلاگ نویسهای ارزشیه زیادی درحال فعالیت بودن و وبلاگهای خوبی هم داشتن؛ ولی میبینیم که هیچ کدوم از دوستان حتی نصف سایت قطعه ۲۶ مخاطب ندارن!
سوال؛
قدرت وسرعت ضربات باتوم چقدر است؟
کله باتومتان درد نکند یعنی چه؟
یک تنه ایستادن یعنی ؟
آقای قدیانی
بازم سوال
اینهمه سوالا رو کی و چجوری میخواین جواب بدین؟
سلاااااام 🙂
من الان خودم تریپ خبرنگاری سوال میپیرسم !
تا حالا شده از دست نظرات ما خسته بشید ، مثلا بگید اه چقدر بیکارن !!!خدایی نکرده ! : جواب من . اصلا و ابدا 🙂
دوست داشتید یکی مثلا کلا نظر نده ؟ خب چرا ؟
چقدر با شیخ رفیق هستید !!؟ 🙂
قبول دارید سوال بیخودی پرسیدم کلا !
هییییییییییییی . یه حسی میگه نقطه چین ! ……………. .
#از داداش حسین بچه بسیجی ها با بالاترینی های پَست:
من یک شیعه گستاخم. یک بچه پررو و به تنها چیزی که فکر می کنم جان علی است. من از تکرار تاریخ بدم می آید. من که می دانم نقشه خوارج چیست؛ چرا سکوت کنم؟ من ترجیح می دهم قاتل یزید باشم تا گریه کن حسین. من از عاشورای ۶۱ فقط این درس را گرفتم؛ قبل از عاشورای امروز، حرمله را بکشم. برای من قضاوت تاریخ پشیزی ارزش ندارد که مثلا آن وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی چگونه درباره ام قضاوت می کند. من فقط به جان علی فکر می کنم. من مالک نیستم. به مصر نمی روم. پیش علی خواهم ماند. من آمار ابن ملجم های امروز را دارم. اوباما از نظر من یک خر جامع الشرایط است که جمیع شرایط خر بودن را داراست. عرعر نمی کند، که می کند. زر مفت نمی زند، که می زند. مثل سگ دروغ نمی گوید، که می گوید. جفتک نمی اندازد، که می اندازد. من البته برای شیخ بی سواد پهن هم بار نمی کنم. مجتهد جامع الشرایط؛ زرشک! سران فتنه از ابن ملجم فقط خریتش را به ارث برده اند. من یک سئوال دارم؛ خدا به چه کسی گفته “کمثل الحمار”؟ دشمن علی، خر است، خواه عالم بی عمل باشد، خواه بی سواد جامع التجاوز! … نه، من از خدا با ادب تر نیستم. من از علی با ادب تر نیستم. من هم معتقدم سایت بالاترین زنا زاده است و مادرش در فضای مجازی مشکل دارد اساسی. فرزند معنوی یک ماهپاره باشی، هزار بار بهتر از آن است که چند پدر کره خر داشته باشی و نام هزار ماهواره روی مادرت باشد. دیدید؛ بچه حزب الهی، زیر برف می ماند اما زیر حرف نمی ماند. کم آوردید سوت بزنید!
#چقدر شما سبزکان جُلبکی، این «داداش حــســیــن»مان را بیشتر در دل مان عزیز میکنید!#…………….
#حسین قدیانی خطاب به بالاترینی های پَست:
من هم معتقدم سایت بالاترین زنا زاده است و مادرش در فضای مجازی مشکل دارد اساسی. فرزند معنوی یک ماهپاره باشی، هزار بار بهتر از آن است که چند پدر کره خر داشته باشی و نام هزار ماهواره روی مادرت باشد.
با سلام
اولین بار با کتاب نه ده با شما آشنا شدم!
-به شما انتقاد می کنن که چرا به قالیباف اینقدر حمله می کنید؟هم شما و هم حاج منصور ! چه وجه تشابهی بین عمر سعد و قالیباف وجود دارد ؟البته این را می گوییم که قالیباف از متن مردم دور شده مخصوصا بعد از انتخابات !
-چرا هر کامنتی را در منظر عموم قرار می دهید؟
-چه شد که به” آقا” حضرت ماه گفتید؟چه ویژگی شما را به این سمت برد ؟از من بپرسید واژه شعاع خورشید را از نظر مفهومی زیباتر می بینم چرا که ایشان همان کاری را می کنند که مورد نظر حضرت ولی عصر عج می باشد.
-چرا در جمع های دانشجویی سخن نمی گویید؟
-بصورت ایمیل جواب گو هستید؟
ممنون !!!
ببینید بچه ها چقدر سوال داشتن و به روی خودشون نمی آوردن !
خدا خیرتون بده داداش . زمینه شو فراهم کردید . ایده ی خیلی خوبی بود … البته بعضی سوالات رو قبلا پاسخ دادید . از برادران و خواهرای خوبم تقاضا میکنم سوالایی که قبلا پاسخ داده شده رو نپرسن .
دارم فکر میکنم تا یه سوال متفاوت و مهم بپرسم !!!
#هدیه ای به بالاترینی ها:
##########################
http://sms88sms.persianblog.ir/post/681/
##########################
آقای قدیانی ما یه معلم اخلاق داریم که هر وقت میره زیارت یا جاهای معنوی اسامی ما رو لیست میکنه و با خودش میبره
مثلا پارسال رفت مکه و چند ماه پیش رفت کربلا و اسامی مارو با خودش برده بود
آیا تا حالا شده شما اسامی بچه های قطعه ۲۶ رو باخودتون ببرید مثلا احیاء یا مکه یا بهشت زهرا پیش شهدا تا از ما یادی بکنید؟
نمیدونم شاید توقع زیادی باشه
احسنت به پیام فضلی به آمار خوبی اشاره کردید! مرگ بر منافق
#
شب پرستان تیره روز پلید
آفتابی شوید اگر مردید!
#
البته میدونم که بخاطرمعروف شدن نیست اما خب برای آدم سوال ایجادمیشه که چرا داداش حسین بچه بسیجیا جوابی به
سلامها وکامنتا نمیده گرجه بشما حق میدم چون سلامها وکامنتها خیلی زیادن اما کاش یه فکری میشد کرد
البته اگه ناراحت میشید به این سوال جواب ندید چون دلم نمیخواد ما خودیها هم شما رو اذیت کرده باشیم
»» نوشته ای قدیمی از امیرعلی:
شرف المکان بالمکین . شرافت هر مکانی به انسانهایی است که در ان زیسته اند.
قدیانی دات کام تو را دوست دارم که تو با ماهم آشنایم نمودی .
قدیانی دات کام تو را دوست دارم که به من آموختی راه و رسم عشق ورزیدن را .
قدیانی دات کام تو را دوست دارم که دامنت آلوده نشد هیچگاه.
قدیانی دات کام تو را دوست دارم که رسم رزم را تو به من آموختی
قدیانی دات کام تو را دوست دارم که تو به نیروی ایمانم می افزایی.
قدیانی دات کام تو را دوست دارم که بوی بهشت می دهی . بوی خون گلوی عباس…
یه سوال جدی دارم اگه وافعا دغدغه شهدای مظلوم بعد ازفتنه رو دارید که میدونیم قلبا دارید چرا بچه هایی که اینجا در کامنتاشون اعلام همکاری دراین زمینه رو کردن جمع نمیکنید تا یه کار اساسی کنیم ؟
من ناراحتم که مادران شهدای فتنه خون گریه میکنن و همه ما میگیم دلمون میخواد یه کاری کنیم اما فقط در حد حرف میذاریمش
سوالات من !
۱- بارها دیدیم که شما خیلی مواقع صحبتی و نکته ای رو در لفافه به ما اهالی قطعه میگید که رعایت کنیم و متاسفانه برخی افراد متوجه منظور شما نمیشن و شاهد تکرارش هستیم مثال نمیاورم که خودتون میدونید . چرا در اینگونه مواقع صریح و رک پاسخ نمیدید به شخص یا اشخاص ؟
و سوال دیگه ام اینه :
۲- سقف آرزوها با بهتر بگم نهایت آرمان دنیوی شما چی هست ! دوست دارید تا همیشه در همین کسوت باقی بمونید ؟ ممکنه روزی وارد سیاست از لحاظ اجرایی بشید ؟
آقای قدیانی اگر تو برنامه امروز دیروز و فردا از شما دعوت بشه شما دعوتشونو قبول می کنید؟
اگر قبول نمیکنید ممکنه دلیلشو بفرمائید.
ممنون
از اول بچه شهرک محلاتی بودی یا بعدا بچه شهرک شدی؟ (بعدا یعنی ازدواج)
سلام
تو این مدت با همه سختی ها شده به این فکر کنید که ای کاش اصلا به این عرصه وارد نمیشدید؟ به خصوص که میگید سر و کاری با کامپیوتر و اینترنت نداشتید پس حرجی بر شما نبود اگر مثل خیلی های دیگخ کنار مینشستین؟
سوال:
مخلصتیم اساسی
حرفی هست؟
شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
و یه سوال دیگه:
خودتون دوست دارین چه سوالی ازتون بپرسیم؟
حاج حسین من چند تا کلمه بگم میشه با یه جمله حستونو نسبت به این کلمات بگید؟
حضرت ام البنین
عاشورا
افسران جنگ نرم
حاج منصور
منتقد
قطعه ۲۶
جناب صفار هرندی
داداش حسین بسیجیها
نه دی
موبایل
کروبی!
سلام داداش حسین
۱- این قلمتون رو چه طوری تیز کردید؟ به ما هم آموزش میدید؟
۲- این اخبار (موثق) سیاسی رو از کجا یا کدوم سایت میاورید؟
۳- رشته تحصیلیتون تو دانشگاه چی بوده؟
۴- برای کی منتظر سفرنامه حج و سمفونی مورچه ها باشیم؟ به نمایشگاه کتاب امسال میرسه؟
۵- چرا گاهی فحاشی میکنید؟ (وقتی آدم تو منطق کم میاره دست به فحاشی میزنه مثل همونهایی که الآن دارن به حضرت ماه فحاشی میکنن) شما دیگه چرا؟
۶- آدرس مزار حسین غلام کبیری (و دوستان) رو لطفا اعلام کنید؟
ماشالا داداش
رکورد خودمونو میزنیم!!
بالاترین بازدید ۲خرداد۸۹ بوده با۱۰۲۴۰
الن ۷۰۸۵هستیم تا شب ایشالا رکورد ۲ خردادو رد میکنیم
سؤال(داش حسین ببخش ولی مثل یه خبرنگار که با شما قرار مصاحبه داره سوال میکنم):
آقای قدیانی، از پشت پرده وبلاگ و سایت تون برامون بگید. کمی شفاف تر می پرسم: از زمانی که وبلاگ و بعد از اون سایت قطعه۲۶، حضوری تعیین کننده در دفاع مقدس از جبهه انقلاب اسلامی در فضای سایبری داشته، چه کسانی یا چه احزاب و یا رسانه هایی به شما ۱) سفارش ِخاصی داشتند؟ ۲)تطمیع ها در چه حد و اندازه ای به شما پیشنهاد شده؟ ۳)تهدیدها تا کجا برایتان پیشنهاد شده؟ تهدید به ترور فیزیکی؟ ترور شخصیتی؟ تهدید خانوادگی؟ تا کجا؟
*لطفاً در پاسخ به سوالات خیلی صریح، هم از رفتار جبهه مقابل برامون بگید هم از جبهه ی مثلاً خودی ها- البته تا اونجایی که عمومی کردنش مقدوره.
سلام
آقای فضلی ممنون به چه چیزی اشاره کردین!!!
آمار رو میگم
با سلام
۱ . حسین قدیانی قبل از فته ۸۸ مشغول چه برنامه ای بوده است؟
۲٫ آیا حسین قدیانی تمایل به این دارد که دیگران را نیز به قطعه ۲۶ راه داده تا آنها نیز بخشهای مختلف اعم از صوت و تصویر را در این سایت پربازدید راه اندازی کنند؟
آقای سید احمد خواهشا تو اون کلمات که لیست کردی سید احمد رو هم بنویس تا ایشون حسشو تو یک جمله درباره شما بنویسه
هرچند یه جورایی میدونیم
دیییییی
چقدر به “سید خراسانی” بودن “آقا” مطمئنید؟
و سوال مهم تراینکه:
درباره بقیه مصداق های احتمالی آخرالزمان چه نظری دارید؟؟
…………………
جناب فطرس ملک اینو دیگه خودت باید زحمت بکشی و بپرسی!
سوال جناب پیام فضلی سوال بنده هم هست؛
ممنون میشم اگر جواب بدید داداش جانم.
سوال : لطف رک و راست بفرمایید بابت اداره ی این سایت ماهانه چقدر حقوق می گیری؟
به وارث
آدرس مزار حسین غلام کبیری (و دوستان) رو لطفا اعلام کنید؟
سوال خیلی خوبیه من اینشو میدونم که شهیدغلام کبیری در قطعه ۵۵ هست همین
بیشترشو حتما داداش حسین میدونه
من عاشق این عکس شما با بابا اکبر هستم.
جناب سید احمد اتفاقا یکی از سوالام آز آقای قدیانی در مورد همین شخص شماس
نظر بنده نقطه چین شد! واقعا چرا؟؟؟
آیا آن قسمت نقطه چین را اصولا قبول ندارید یا طرح آن را فعلا در وبلاگتان به صلاح نمی دانید؟؟
…ادامه سوالات:
آقای قدیانی، چون ابتدای مصاحبه، خودتون فرمودید که «دوست دارم پرسش های شما صریح، ساده و صمیمی و حتی درباره نظرات خودتان هم باشد. درباره همه چیز این قطعه مقدس خودتان.» میخواستم سوالی بپرسم که خواهش میکنم طبق توقع خودتون از ما، شما هم صریح و ساده و صمیمی پاسخ مون رو بدید؛
حسین آقا میخواستم از طرف همه ی بروبچه هایی که شما رو با عنوان “داداش حسین بچه بسیجی ها” صدا میکنن از شما بپرسم ۱)تا بحال چند دیدار با مقام معظم رهبری داشتید؟ ۲)چه زمانی و در چه برهه ای؟ ۳)یه خلاصه ای از گفت و شنودها، صحبت های شما در محضر رهبری عزیز و فرمایشات و توصیه های ایشون رو برامون بگید. ۴)این دیدارها هرکدوم چند دقیقه طول کشید؟
آهان راستی چند ماه پیش اعتراف کردین پول غذای ما توی جیب کت و شلوار شماست
الن کو پول غذای ما؟ من گشنمه
لطفا بگید عیدی عید فطرمون کی به دستمون میرسه؟
سلام
امروز چه خبرههههههه…بازدید امروز غوغا کرده!
ماشاالله
سلام
من ۳۱۳ هستم
خواستم بپرسم وقتی وارد قطعه مقدس ۲۶ میشید با این همه نظر و بیننده و افراد آنلاین مواجه میشید چه حسی بهتون دست میده؟
دوم اینکه نظر شما نسبت به دولت مثل قبل هست یا نه یکم سردتر شدید نسبت به قبل؟
سوم اینکه نظرات و سؤالات چرا دیگه بی جواب می مونن؟
چهارم اینکه خانم شما از این همه مشغله ی شما نا راضی نیستن؟
پنجم اینکه تا کی قطعه رو حفظ میکنید؟و اینکه تا کی از ماه و ستاره ها دفاع میکنید؟
ششم اینکه اگر برای یک مطلب شما نظری گذاشته نشده باشه(که فکر نمیکنم همچین چیزی پیش بیاد !یعنی شاید تأیید نشه ولی نظرات گذاشته میشن!) چه حسی پیدا میکنید؟ از ستاره ها دلسرد میشید؟ یا نه انقدر به ما اطمینان دارید که همچنان به نوشتنتون ادامه بدید؟
هفتم اینکه من قبلا گفته بودم قطعه مقدس ۲۶ رو برای خواهران امن میدونم راجع به امنیت اینجا هم اگه ممکنه خودتون توضیح بدید که قلم من توانایی نوشتن متن در این رابطه رو نداره!
در همین جا لازم میدونم از زحمات مادر بزرگوار و همچنین همسر صبورتون تشکر کنم ! که فکر کنم اگه این عزیزان از مشغله کاری فراوان شما ناراحت باشند ما دیگه نمی تونیم مطالب ناب شما رو ببینیم!!!و همچنین از سرخی و گرمی خون بابا اکبرتون هم ممنونیم
اگه خوتون هم جوابی یا سؤالی در راستای این سؤالات به نظرتون اومد جواب بدید
با تشکر از اینکه این فرصت رو در اختیار ما قرار دادید
یا حسین
ممنون اگه جواب بدید
یه سوال جدی دارم اگه وافعا دغدغه شهدای مظلوم بعد ازفتنه رو دارید که میدونیم قلبا دارید چرا بچه هایی که اینجا در کامنتاشون اعلام همکاری دراین زمینه رو کردن جمع نمیکنید تا یه کار اساسی کنیم ؟
من ناراحتم که مادران شهدای فتنه خون گریه میکنن و همه ما میگیم دلمون میخواد یه کاری کنیم اما فقط در حد حرف میذاریمش
جواب این سؤال برای ما هم مهمه !!!
آقای قدیانی، از پشت پرده وبلاگ و سایت تون برامون بگید. کمی شفاف تر می پرسم: از زمانی که وبلاگ و بعد از اون سایت قطعه۲۶، حضوری تعیین کننده در دفاع مقدس از جبهه انقلاب اسلامی در فضای سایبری داشته، چه کسانی یا چه احزاب و یا رسانه هایی به شما ۱) سفارش ِخاصی داشتند؟ ۲)تطمیع ها در چه حد و اندازه ای به شما پیشنهاد شده؟ ۳)تهدیدها تا کجا برایتان پیشنهاد شده؟ تهدید به ترور فیزیکی؟ ترور شخصیتی؟ تهدید خانوادگی؟ تا کجا؟
*لطفاً در پاسخ به سوالات خیلی صریح، هم از رفتار جبهه مقابل برامون بگید هم از جبهه ی مثلاً خودی ها- البته تا اونجایی که عمومی کردنش مقدوره.
…ادامه سوالات:
جناب قدیانی، میزان زمانی مطالعه روزانه شما چقدره؟ کدام روزنامه رو بیشتر میخونید؟ مجله هم مطالعه دارید؟
آقای قدیانی، شما بعنوان نویسنده ارزشی برای جبهه انقلاب اسلامی، چقدر با مباحث سیاسی روز چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی آشنا هستید؟
بنظر شما آقای اسفندیار رحیم مشایی کیه؟ نظرتون نسبت به دکتر احمدی نژاد ِسال۸۴ در مقایسه با دکتراحمدی نژاد۸۸ چقدر تغییر کرده؟
حسین آقا، کمی از تأثیر نویسندگی خودتون بر شرایط خونه و خانواده خودتون بگید؟ از رفتارهای متقابل همسربزرگوارتون.
آقای قدیانی، با این همه مشغله، چقدر در کارهای خونه سهیم هستید؟ چه نمره ای برای رفتارهای خونه گی خودتون میدید؟
توی چه سنی ازدواج کردید؟ آیا قبل از ازدواج تون، مانعی برای متأهل شدن شما وجود داشت؟ خطبه عقدتون رو شخص خاصی و در مکان خاصی خوندند؟ اگه بخوایید یه توصیه ازدواجی به مجردها بکنید چی می گید؟
خلاصه آمار سایت
بازدید امروز: ۶۷۶۲
بازدید دیروز: ۴۰۸۷
افراد آنلاین: ۱۱۴
بازدید کل: ۷۳۹۱۷۶
سلام
آقای قدیانی شما به دلیل اینکه با وادی ادبیات و طنز سر و کار داریت پتانسیل بسیار زیادی برای برانگیختن احساسات همفکرانتون توی وجودتون بیداد میکنه، ولی نکته ای که هست اینه که بعضی ها از جمله بنده ی حقیر اعتقاد دارم که بعضی وقتا روی خطوط اخلاقی زیگزاگی حرکت میکنید 🙂
چقدر حاضرید با حزب اللهی های بیشتری در این مورد بحث کنید و فکر میکنید اگه اونا تونستن شما رو قانع کنن که بعضی چیزا رو رعایت کنید آدمی هستید که یه کوچولو تغییر رویه بدیت؟
مطمئن باشید بحث و همفکری توی این زمینه به نفع بچه حزب االهی ها و به ضرر دشمنای این ملته
-;{@
یه سوال دیگه در نوشته ها گاهی در مورد برخی عقاید مبنایی و اصول حرف میزنید می خواستم بدونم تا چه حد برای درست بودن اونها از اهل فن و علما مشورت میگیرید . مثلا همین قضیه فرشته بودن برخی مورچه ها من دیدم فرشته به شکل انسان تمثل پیدا کنه ( داستان حضرت لوط) اما شکل دیگر جانورها نه . یا به خاطر غلبه احساسات مقدس در برخی موارد آیا شده مطلبی بنویسید و ببرید پیش عالم دینی و او نقد کند و شما چه میکنید ؟
بازدید امروز: ۷۷۸۸
تا الان
داداش اون طرح جلدهای سمفونی مورچه ها که تو پست قبلی گذاشتین هم خیلی خوب شده؛
تشکر میکنم از دوست هنرمندمون دانشجوی گرافیک.
به نظرتون زیاد تند نیستید؟
به نظرتون همه ی متن های شما رو آثا می پسندند؟
لطفا جواب بدید
ازلزوم درس خواندن هیئیتی ها بگید
مهــــــــــــــــــــم مهـــــــــــــــــــــم لطفا حتما جواب بدید
سوال : داداش حسین می شه لطفا کلام حضرت ماه رو کامل و بدون هیچ گونه سانسور درباره کتاب «نه ده» و آقای حسین قدیانی بفرمایید؟
بازم سلام داداش
سوال که خیلی دارم اما الان این مسئله مهمه که دوستم که یکی از ستاره هاست رفت تو کما
فریاد
ستاره ها دعاش کنین
داداش حسین دعا کن
سلام برادر
جداً می خوای جواب بدی؟
باشه
.۱ یه شب بارونی تو ماشین داری به سمت خونه برمی گردی و داری تو ذهنت جدید ترین پستت رو راجع به کروبی آماده می کنی یهو می بینی شیخ اصلاحات رو ماشین زده و ناله کنان کنار خیابان افتاده اون موقع چیکار می کنی؟
.۲ اگه یه روز یکی از کتابات مثل دا بشه و حضرت ماه از اون تقدیر کنه علت اصلی موفقیتت رو چی می گی؟
.۳ مبصر کلاس درس با مبصر فضای مجازی چه فرق هایی داره؟
.۴ اگه یه وقت متوجه بشی حضرت آیت عشق به بعضی نوشته هات نظر مثبتی نداره اون موقع چکار می کنی؟
.۵ برای اهالی مقدس این قطعه برنامه خاصی نداری (ماشالله پتانسیل بالاست ها)
آزادی بیانه دیگه؟
پس یه سوال : چرا کامنتهای مربوط به هک کردن وبلاگ جلبکها رو تایید نکردید؟
و چرا کامنتی که محتواش تبلیغ وبلاگ ستاره هاست رو تایید نمی کنید یا سانسور میکنید؟
للحق
نوشتن از کسی که نوشته هایش نوشته های نویسندگان زیادی را از جماعت مغفول جبهه مقابل به زباله دان تاریخ فرستاده، یقینا از امثال چون منی که به تصویرگری شهره ام تا قلمگری، سخت است. خیلی سخت تر از آنی که بدانی مطلع سخن از کجا آغاز کنی و به کجا منتج اش سازی. لکن آنچه امثال مرا وا میدارد تا تمام قد به احترام صاحب قطعه ۲۶ برخیزیم و تکبیری جانانه جوهره کلمات آینده اش کنیم، نیست جز به پاس سرسختی قلم این بزرگ مرد کوچک. سرسختی این قلم نه از دوران سراسر محنت و عبرت فتنه که از ریختن اولین قطره خون ” بابا اکبر” بر پهنای خاک این خراب آباد غفلت آلود آغاز شد. و تو چه میدانی پیوند خونی میان پدرها و فرزندان ایمانی و آسمانی این آب و خاک را. “حسین” را بسیار متفاوت یافتم. چه در خلق و خو و کج خلقی های گاه و بیگاهش و چه در طنازی ها و قلمفرسایی های غیورانه اش… و این هر دو ، خلق عجیب و قلمفرسایی ، ملغمه ای است که جز بر بعضی از بندگان بی ادعای حضرتش بر احدی ساطع نمیگردد. این چند خط را بگذارید به حساب دو چیز: اول؛ تکریم زندگان مجاهد این دیار و مخلصانی از جنس حسین قدیانی. البت تا روزی که پای کار مولای این دیارند و دوم؛ مطلع الاغاز سوال و جواب های ناگفته و ناشنیده اهالی قطعه بیست و شش با صاحب قلم خونین این روزگار آزگار… و در آخر چه چیزی برای گفتن مانده است جز اینکه : آنجا که چشمان مشتاقی برای انسان اشک می ریزد، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد…
کوچکترین بنده خدا / میثم محمدحسنی / ۸۹ روز مانده به یوم العیار عاشورا
آقای قدیانی !یک سوال چرا در این سایت تعداد افراد بازدید کننده مهم است ؟ آقای قدیانی ما برای خدا کار می کنیم نه برای خلق خدا که آمدن یا نیامدنشان به این سایت اینقدر حیاتی باشد !!!!!!!
داش حسین سلام.
گزینه شما برای ریاست جمهوری آینده کیه ؟
منفورترین سر فتنه از نظر شما کیه ؟
حرکت فتنه خزنده آینده ریشه اش در چه کسی جلوه گر است ؟
آیا عشق همان حسین است ؟
یا علی
منم کلی سوال درباره امام خامنه ای دارم همان سوالات پیام فضلی .داداش در لفافه ننویسی ها قشنگ عارفانه بنویس قلبمون جلا بگیره …..
سوال: ما وقتی وارد قطعه می شیم انقدرذوق زده و خوشحال می شیم که نمی تونیم حرفی نزنیم حتی اگه حرفی برا گفتن نداشته باشیم حداقل آمار میدیم ، گاهی هم بعضی کامنتها انقدر ما رو سر ذوق میاره که در جوابش تکبیر میگیم؛ شما چه طوری سکوت می کنید؟ اصلا آیا به وجد میاید، یا براتون فرقی نداره بگن درود یا …؟ اگه به وجد میاید چه طور احساساتتون رو بروز نمی دید؟
من هی میخوام سوال بپرسما ولی سوالی نیست ! خب نظرتون راجع به وبلاگم چیه ؟ ( دوستان عزیز این سوال طوریه که داداش حسین رو مجبور میکنه حتی شده برای یک دقیقه هم شده یه سر به وبلاگم بزنند یا نه ، ندیده بگن بد نیست یا کلا بگن نظری ندارم یا اصلا بگند سوال بعدی ! هییییییییییی . 🙂
چیزی که این مدت برام سئوال بود اینه که چرا یک عده این قدر خوب توانستند روی حوادث بعد از انتخابات مانور بدهند اما ما هیچ کاری نکردیم. شقایق اشاره ای کردند به این موارد. من واقعا از خودم می پرسم یعنی نمی شه کمی قوی تر عمل کرد؟
سلام آقای قدیانی.چرا به شما میگن داداش حسین ما بچه بسیجی ها؟چرا شما انقدر زود به زود آپ میکنید؟فکر چشمهای خودتون نیستید به فکر ستاره ها باشید.چرا بعضی از نظرات نقطه چین میشن؟چرا ستاره های این قطعه انقدر با حالن؟چرا هیچوقت من اول نشدم؟نظرتون در مورد سیداحمد چیه؟چرا هپلی نیومده؟کسی خفتش کرده؟…..شوخی بسه.راستش میخواستم بدونم تا به حال کدوم انتقاد رو به خودتون یا به ما اهالی قطعه وارد دونستین؟آخرین دیداری که با آقا داشتید وباهاشون صحبت کردین کی بوده وچه مطالبی گفته شد؟یه نصیحتی که از بعد از راه اندازی قطعه۲۶ به شما شدهوخیلی به دلتون نشسته چی بوده؟اصولا همچین نصیحتی به شما شده یا نه؟بقیه سوالاتی که دوستان پرسیدن همه به دلم نشسته ومیخوام جوابشون رو بدونم.راستی مصاحبه ها چی شد پس؟
سلام بر حسینم
اگر یک روز همه بچه های قطعه از سراسر کشور دور هم جمع بشن و شما بخوای حضوری بیای،آیا با تمام ستاره ها تک تک احوال پرسی می کنی؟یا نه تیز میای متن و صحبتت رو می خونی میری؟و چه متنی رو می خونی؟
آیا نوشته هاتان را برای مادر و همسرتان هم می خوانید یا خودشان اینجا را می خوانند؟ آیا آنها با تمام نوشته های شما موافقند؟ آیا شده مثل خوانندگان اینجا گاهی به نوشته های شما ایرادی بگیرند؟ عکس العمل شما چیست؟
داداش سوالی هست که دوست داشتید ما بپرسیم تا جواب بدید و نپرسیدیم؟
به نظر شما شهید راه قلم شدن بهتره یا شهید میدان جنگ؟
عکس العمل جلبکها وقتی که شما رو تو خیابون یا جای دیگه می بینن چیه؟ تا حالا شده به صورت فیزیکی با شما درگیر بشن؟ (البته در حالت عادی نه در ایام بزن بهادرها)
یه سوال:احیانا خانمتون ناراحت نمی شن از اینکه شما این همه تو این قطعه یا اون قطعه ۲۶/بهشت زهرا/هستید
؟
احیانا وقت برای زندگی کردن هم دارید؟؟؟؟؟؟
پایدار باشید
آبخوردن حاج همت با پوتین بسیجیها
http://iusnews.ir/?pageid=115655&آبخوردن حاج همت با پوتین بسیجیها&1389-06-27
دیدگاه شما نسبت به احمدی نژاد چگونه است؟
سلام داداش حسین
از اون اول تو دلم نشستی اما وقتی جلو سفارت سوئیس دیدمت عاشقت شدم به مولا
داداش منم یه خواسته دارم …
یکی از بزرگترین مشکلات زندگیتو برامون بنویس…البته اگه شخصی نیست اگر هم هست که هیچی…
راستی از وضع مالیه خودتم برامون بگو
سلام
آثار کدام نویسنده از نظر ادبی بیشتر به شما کمک کرده است؟
یا به عبارت دیگر از چه کسی بیشتر الگوبرداری نموده اید؟
البته می دانم که الان خودتان سبک مجزایی دارید.
سوال:
این آقا خوشتیپه کیه؟
http://up.iranblog.com/Files/ec58c1b7cd494bf995bf.jpg
شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
ماشالله دوستان عزیز چقد سوال کردن مصاحبه واقعا خوندنی میشه
داداش حسین یه سوال داشتم شما فرزند شهیدین و نوشته هانونم به عشق بابا اکبر و به حرمت خون ریخته شدش مینویسن به خاطر بابا اکبرسرتونو بالا گرفتینو افتخار میکنین و همه اینارو تو نوشته هاتون پیاده میکنین درست… میخاستم بدونم اگه بابا اکبر به جای اینکه شهید بودن یه رزمنده ۸ سال دفاع بودن مثل همین الان مینوشتین و افتخار میکردین؟در مورد بابا ی رزمنده تون که از قافله شهدا جا مونده ولی همیشه پا به پای شهدا بوده؟فرقی داشت براتون؟
سلام
آقای قدیانی، فرزند شهیدی که به فرزند شهید بودنش افتخار میکنه و دل خیلیها رو قرص کرد که اونها هم به فرزند شهید بودنشون افتخار کنند و زیر علامتهای دست ساخته یک عده غیرعاشق له نشن.
بریم سر سمفونی مورچهها:
یک نویسنده معمولا آثارش مثل بچههاش هستند و از زمان تصمیم گرفتن برای خلقشون و تا زمانی که قد کشیدن لحظه لحظه شون رو به نظاره مینشینه تو دنیای خاصی سیر میکند، دنیایی که فقط متعلق به خودش بوده، و پس از به ثمر رسیدنش حالا دوست دارد اون رو به دیگران معرفی کند اما روند شما فرق داشت چرا که دیگران هم در جاهایی شاهد رشد این کودکتون بودند! نظرتون در این رابطه و دلیل این تفاوت و اینکه چه چیزی باعث شد به دیگران هم این اجازه رو بدید که گاهی با شما مشاهده گر این رشد باشند رو میفرمایید؟
میشه از اون لحظه ای که سمفونی مورچهها تو ذهنتون شکل گرفت بگید؟ اولین جرقه ؟ اولین محرک؟
فلسفه این نام گذاری چی بود؟
.
.
.
از اینکه وقت خودتون رو در اختیارمون قرار دادید بسیار سپاسگذارم.
موفق و مؤید باشید.
سلام
شما چجوری میخواید به این همه سوال جواب بدید؟
ساملک
بزن اون زنگوله رو که داداش احسانتون اومد.
چاکر مخلصاتیم داش حسین
ببین یه چیزی می گم . تو مایه های امون نامه ( امان نامه ) می خام.
کسی از من به پرسه میگم داداش حسین زیاد انتقاد پذیر نیست.
ولی خداییش همیشه ازت تعریف میکنم یعنی وظیفمونه.
از نظر خیلی ولایتمدارها که سن و سالی ازشون گذشته شما خیلی تند می ری.
درست مثل حاج منصور . که این با همه ی خوبی هاش کم آفت نداره.
حالا از اینا گذشته واقعا فکر می کنی احمدی نژاد جزو ستاره هاست.
من که نه !
یعنی با این عکس العمل های نا پخته تو فتنه و این سوتی ها و البته مهم تر از همه اینکه حرف آقا رو یعنی حضرت ماه رو هیچ وقت درست گوش نمیکنه بازم قابل حمایت کردنه ؟
البت که رئیس جمهورمونه ولی . . .
سوال که زیاده ولی خداییش یه راهی جلوی پای ما بزار که بتونیم ببینیمت و بیشتر دوست بشیم با افکارت ؟
ممنون
داداش با علی رضا کیانی رابطتون شکر اب شده
اگر نخواستید تایید نکنید
سلام
از نظر خودتون بهترین و دوست داشتنی ترین متنتون کدوم بود؟ از کدوم طرح کدوم ستاره بیشتر خوشتون اومد و از ته دل و با اشتیاق تأییدش کردید؟از کدوم خوشتون نیومد و به زور تأییدش کردید؟(البته اگه امکانش بود طرح ها رو هم بذارید که مجبور نشیم بریم بگردیم ببینیم کدوم باب میل شما بود و کدوم نبود) نظرات کدوم ستاره ها بیشتر خوشحالتون میکنه؟ و واقعیتشو بگید ها!!! که این همه نظرات جور وا جور بی خود و باخود و بی ربط وبا ربط خستتون نمیکنه؟ اصلا اذیت نمیشید از اینکه همه ی این نظرات رو بخونید؟ ما که هم از خوندن متن شما وهم از خوندن نظرات ستاره ها لذت می بریم!!! خسته هم نمیشیم!!! اینکه حضرت ماه رو چقدر دوست دارید؟
یا حق
سلام
فقط یه سؤال و اون هم اینکه : ناراحت نیستید که بعضی از خواهران هم به شما میگن داداش حسین؟
جلوی سفارت سوییس ما که شما رو ندیدیم ولی آیا شما هم سنگ و بطری آب معدنی و تخم مرغ و گوجه پرت کردید سمت سفارت یا نه؟؟؟
سلام
از نظر خودتون بهترین و دوست داشتنی ترین متنتون کدوم بود؟ از کدوم طرح کدوم ستاره بیشتر خوشتون اومد و از ته دل و با اشتیاق تأییدش کردید؟از کدوم خوشتون نیومد و به زور تأییدش کردید؟(البته اگه امکانش بود طرح ها رو هم بذارید که مجبور نشیم بریم بگردیم ببینیم کدوم باب میل شما بود و کدوم نبود) نظرات کدوم ستاره ها بیشتر خوشحالتون میکنه؟ و واقعیتشو بگید ها!!! که این همه نظرات جور وا جور بی خود و باخود و بی ربط وبا ربط خستتون نمیکنه؟ اصلا اذیت نمیشید از اینکه همه ی این نظرات رو بخونید؟ ما که هم از خوندن متن شما وهم از خوندن نظرات ستاره ها لذت می بریم!!! خسته هم نمیشیم!!!
اینکه حضرت ماه رو چقدر دوست دارید؟
یا حق
واقعا همه ای سؤالات رو جواب میدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام حسین آقا خوبی خسته نباشی
فک نمی کنم کسی مثل خودت پیدا بشه که این روانی قلم را داشته باشه جز خودت؟
اگرم پیدا بشه و حرفی و نظری و حتی انتقادی نسبت به شما بکنه شما اونو فکر نمی کنم قبول کنید ؟
اوندفه که جواب ندادی . . . ؟
دم خودم گرم، فکر نمی کرد انقدر زود حرفمو گوش بدی.هوراااااااا
سلام علیکم و رحمةالله.
آقا اجازه؟ یادتونه یه بار گفتید دهم شدن چه آسان اوّل شدن محال است؟ من اون موقع دهم نشدم ولی دیشب اوّل شدم و این محال برای من ممکن شد! حسابی ذوق زده شدم دیشب!
من کلّی سؤال داشتم که همه رو دوستان لطف کردن پرسیدن. ای بابا. عاقبت فرار از مدرسه همینه دیگه! آدم عقب می مونه همیشه.
آها راستی، در مورد عکسی که توی این پست گذاشتید: دو تا عکس از عکسای نه ده خیلی برام جالب و قشنگن.(البتّه همه ش قشنگه و هر کدوم داستانها تو دل خودش داره. مخصوصاً عکسی که «آقا» روی حنجرۀ بابااکبر نوشتن.) یکی سالهای دور من و بابااکبر، یکی هم سالهای نزدیک باز هم من و بابا اکبر.
و امّا سؤال؛ من سؤال نپرسم بهتره!!! سنگین ترم! ولی یه چیزی رو جدّی می خوام بگم. کاملاً جدّی:
شما از هر کدوم از ما سؤال دارید بپرسید. یا اگه سؤالی دارید که دربارۀ همه مون مشترکه، یه بارکی بپرسید و ما جدا جدا جواب بدیم. خلاصه سؤالهای ما اصولاً یا جواب داده شده یا اونقدر نوشته هاتونو خوندیم لا به لای نوشته هاتون جوابشو گرفتیم. نه بهتره جمع نبندم. این جمله ای که گفتم اوّل شخص مفردش کنید. مثلاً می خوام بگم دلیل موفّقیّتتون چیه که اونقدر ازتون شنیدم و خوندم که حفظ شدم. یا چه حالی بهتون دست می ده اگه «آقا» از نوشته ای از شما خوشش نیاد و …!
حالا من فکر می کنم نوبت شماست که از ما سؤال بپرسید(به این می گن خودشیفتگی مفرط!)
سلام حسین آقا
خدا قوت بسیجی
یه سوال جدی و بسیار مهم :
حسین آقا که همه ی هستی و جان تو و من و ما فدای ماه باد ؛ تو فکر میکنی تشخیص نجس العین بودن کسی به عهده من و شماست یا اهلش ؟! و اصولا نجس العین یعنی چه کسی ؟
خدا رحمت کند امام روح الله که روحی له الفداه را می گفت : ما به اندازه کافی سوالات بی پاسخ داریم برای اشتباهات و خطاهای نفسانی مان ، بیخود گریبان گیر حق الناس آن هم از نوع خاتمی وارش نشویم .
من خاتمی را خائن می دانم . خاتمی را عنصری منافق می دانم . خاتمی را آمریکایی تبار می دانم . خاتمی را دشمن ولایت می دانم . ولی اگر نجس العین هم بدانم نمی توانم و نباید او را نجس العین معرفی کنم .
اگر احتمالا کافی نبود حاضرم در این رابطه بیشتر بنویسم .
حسین عزیز ؛
جهاد فرهنگی همان قدر که اجرش کمتر از جهاد نظامی نیست خطر و نفسانیات ولغزش های قلم و فکر در آن به مراتب بیشتر از هر نوع جهادی است . …
فکر کنم دیر اومدم اما خیلی دوست داشتم این سوالات رو بپرسم! چون در دفاع از داداش حسین با این سوال ها روبرو میشم!:
حسین قدیانی را تعریف کن؟
اگر دکتر در آینده خدایی ناکرده بگوید: ” من به مشایی رای میدهم،هر کس من را قبول دارد به مشایی رای دهد” چه میکنید؟
به نظر داداش حسین رئیس جمهور آینده که مورد تایید حضرت ماه هم باشد کیست؟
بعضی از اصول گرایان(شایدم شبه اصولگرایان!) میگویند: “حسین قدیانی فقط برای زنگ تفریح خوب است و در بین نخبگان جایی ندارد” جواب داداش حسین به این انتقاد ها چیست؟
سلام
به نظر شما برای اینکه عشق و ایمان خود و اطرافیان را به ولی مان بیشتر کنیم چه باید بکنیم؟
برای اینکه فرزندانتان را ولایتی تربیت کنید تدبیر ویژه ای اندیشیده اید؟
اصلا در چه حیطه ای تخصص دارید که از شما سوال کنیم؟من در مورد خصوصیات و بیوگرافی و حتی آرای سیاسی خیلیها از جمله شما کنجکاوم ولی سوالات خیلی اساسی تری هم دارم.درعین حال از فنون و سوالات ویژه مصاحبه اطلاع چندانی ندارم…
گفتی : صریح ساده صمییمی
چشم صریح ساده ا صمیمی می پرسم :
چرا دنبال تحصیل تو رشته مورد علاقه ات نرفتی ؟
ادامه تحصیل برای شما عزیزان خیلی سخت نیست – چرا ادامه نمی دید؟!
چرا همیشه ی خدا دست تون زیر چونتونــــــــــــــه ؟
حتی موقع ایستادن !
زیر چونتون چی قایم کردید ؟
البته فضولیه ،
ولی بچه ها بالا گفتن : امشب شب آزادی بیانه لذا حرچی دل تنگ و تاریکم خواستش گفتم.
۲۰۵ تا سوال
بهتر نبود با اون ۲ تا روزنامه و یا با اون ۳ تا سایت مصاحبه می کردی؟
خیلی دوست داری بدونی تو ذهن ما چی می گذره! نه ؟
خیلی چیزا !
مثلا:
دوست داشتی پدر گرامی و عزیزتون زنده می موندند و برای آسمونی شدن عجله نمی کردند؟
تا ما اومدیم یه کامنت بزاریم ………………………….. اُه
کجا رفتی شما ؟
نظرات گیر کرده رو ۱۴۱ ، به قول برو بچ کلید اف ؟ (اف چند بود ؟) – همـــــــون – سوخت ؛
می شه سوالارو شفاهی پرسید ؟ کتبی وقت گیره !
اِ
شما اون وری ؟
باز من قال موندم !
حالا این بالاترین ها به ما می خندند – شدیم عینهو اون بچه اسکلی که دوستاش زنگ خونه مردمو می زنند در می رن
این بیچاره از همه چا بی خبر گیر می اوفته .
سلام خسته نباشین
هرجند وقت تموم شده اما دوست دارم بدونم به نظر خودتون قشنگ ترین و دل نشین ترین جمله ای که نوشتین چی بوده؟
(ای کاش حاج احمد برگرده،صلوات)
سلام
اون ور قسمت نظرات نبود اومدم اینور
آقای قدیانی واقعا نمی دونم چه جوری باید از این همه زحمات شما تشکر کنیم ، یعنی من یکی که واقعا نمی دونم چه جوری ازتون تشکر کنم.
فقط یه دعا میکنم که امیدوارم همه ی ستاره ها یه آمین از ته دل بگن
انشاالله همه ی بچه های قطعه ی مقدس ۲۶ و همه ی ستاره های حضرت ماه یه جا اساسی بمونن تو دو راهی!!
.
.
.
.
.
.
اونم بین الحرمین ارباب و قمر بنی هاشم
یا حسین
سلام
داداش حسین حضرت ماه نظرشون در مورد نوشته های شما چیه؟تایید میکنن ؟
(ببخشین داداش خطاب کردم ولی پیشوندی بهتر از این پیدا نکردم شما مثل داداش هوای همه رو دارین )
وقتی میرین قطعه شهدای گمنام چه حسی به شما دست میده؟
(اگه رفتین حتما از طرف من هم نائب الزیاره باشین)
داداش حسین سلام
بازم دیر رسیدم عیبی نداره . کلی کار رو سرم ریخته وقت سر خاروندم هم ندارم اما از آنجا که خودم را موظف کردم به قطعه مقدس ۲۶ سری بزنم اومدم . خدا با پدر شهیدت محشورت فرماید.
راستی اگر امام خامنه ای(حفظ الله) بیاد بهت بگه حسین از من چی می خوای چی بهشون می گی ؟
شادی ارواح طیبه شهدا خصوصاً سردار شهید اکبر قدیانی صلوات
یاعلی سیدعلی
با سلام و تبریک هفته دفاع مقدس
شما طرفدار کارهای اخیر دکتر هستین ؟ مشاعی چی ؟ چرا اینارو نقد نمی کنین ؟
خسته نباشید
ممنونیم
برادر جان ؟آن عکسی که در وب تان به نام تصویر رسول اکرم درج نموده اید مربوط به مقبره مولا نا است لطفا اصلاح فرمائید
برادر جان ؟آن عکسی که در وب تان به نام تصویر مرقد رسول اکرم درج نموده اید مربوط به مقبره مولا نا است لطفا اصلاح فرمائید