قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس
“قطعه ۲۶” وبلاگی مقدس است که از هر انگشت اعضایش یک هنر می بارد. این هم تازه ترین سروده امین: “ما جمله ستارگان و سالار قلم، صد شکر که قدر یکدگر می دانیم؛ از عشق به مقتدایمان حضرت ماه، از ساقی دشت کربلا می خوانیم؛ با عرض ارادت به امام و شهدا، از حال و هوای جبهه ها می خوانیم؛ ذکر لبمان بود سلام و صلوات، بهر فرج یار دعا می خوانیم؛ تا سر بدهد بانگ انا المهدی را، در قطعه پاک بیست و شش می مانیم”.”یازینب” برایم “دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره” کامنت گذاشته. “هپلی” هم امروز صبح برای قطعه ۲۶ متنی نوشت و “علیرضا کیانی” هم امشب در بیانچه به دفاع از این قطعه مقدس پرداخت: “قدیانی بنویس… http://bayanche.ir/?p=364” چرا که اینجا قطعه ای از بهشت است؛ نه با قلم که با خون باید نوشت. جالب است؛ همه مطالب “نه ده” اینجا هست و در عین حال پرفروش ترین کتاب سال فتنه و اشک، “نه ده” بچه بسیجی هاست. این قلم مقدس است. این قطعه مقدس است. نظردهنده این قطعه مقدس است. نظرات این قطعه مقدس است. قطعه ۲۶ نورانی است و فاش می گویم؛ فقط خفاش از نور بدش می آید. بدش می آید. چه جوری هم بدش می آید. البته به … که بدش می آید.
هنوز پیکر بچه اش، جگرگوشه اش از فکه برنگشته اما هنوز امیدوار است که سعید برمی گردد. زنده یا آغشته به خونش برای پیرزن مهم نیست. مهم این است که سعید برمی گردد. سعید برمی گردد. سعید رفته بود که زود برگردد. سعید بچه حرف گوش کنی بود. سعید هر روز صبح دست مادرش را بوس می کرد. سعید هر روز صبح برای مادرش نان سنگک می خرید … چرا من بگویم؟ بگذار خود حاجیه خانم از سعید بگوید: اسمش را گذاشتم سعید، چون در عید سعید غدیر خم به دنیا آمد. علی نگذاشتم، چون خدابیامرز پدر سعید اسمش علی بود. به سعید یک بار شیر ندادم الا اینکه قبلش وضو می گرفتم. وضو می گرفتم و به سعید شیر می دادم و برایش روضه علی اصغر می خواندم؛ “گهواره خالی، قنداق خونی؛ لایی لایی اصغرم برگشته رودم”. بعد که بزرگ شد با چادر من در کوچه خیمه می زد و تکیه درست می کرد. یک سینی می گرفت دستش و راه می افتاد خانه به خانه و برای کمک به هیات پول جمع می کرد. یک بار ساواکی ها آمدند و سعید ۱۳ ساله مرا گرفتند به باد کتک. به چه جرمی؟ به جرم حسین حسین گفتن. مادر به خطاها همچین سعید را زده بودند که تا چند روز نتوانست از جایش بلند شود. همه اش می گفت: مادر! نمردیم و ما هم برای امام حسین کتک خوردیم. گفتم: خدا کند برای امام حسین شهید بشوی. گفت: خدا از دهانت بشنود.
سعید عصای دستم بود. همین یک پسر را داشتم. گاهی نگاه می کردم به قد و بالایش. می زدم به تخته تا چشم نخورد. برایش “وان یکاد” می خواندم. تا اینکه شب آخر. یعنی آخرین شبی که سعید کنارم بود. سعید بدون پدر بزرگ شده بود. من برایش هم مادری کردم و هم پدری. عجیب به من وابسته بود. گاهی تا دقایقی دستم را بو می کرد. بوس می کرد. می گفت: دست مادر بوی بهشت می دهد. شب خداحافظی اما افتاد به پایم. شروع کرد پایم را بوسیدن. نمی گذاشت مانعش شوم. همه اش می گفت: مادر! من نه که خیال کنی ترسو باشمها اما فردا که دارم می روم جنوب، دلم پیش شماست. مواظب خودت باش. برایت پول گذاشته ام کنار. از یک طرف دوست دارم شهید شوم، از یک طرف با دوری شما چه کار کنم؟ بعد از من چه بر تو خواهد گذشت؟ چه کسی برای تو و این ۲ تا خواهرم این ۲ تا طفل معصوم نان آور خانه است؟ چه کسی برایت نان سنگک می خرد؟ چه کسی در کارهای خانه کمکت می کند؟ چه کسی تو را با شیرین کاریهایش می خنداند؟ خدایا! این مادرم را به تو می سپارم. مادرم در این شهر دراندشت غریب است.
پیش پای قطار سعید گفت: مادرم! گریه نکن. می روم و زود برمی گردم. خیلی زود. بعد خندید و گفت: چشم بر هم بزنی، من برگشته ام. بیایم، قبل از هر چیز از “حسن نانوا” برایت نان سنگک می خرم. گریه نکن. گریه نکن. من کی به تو قولی داده ام که زیرش زده ام؟ زود برمی گردم. حالا دستت را بیاور جلو. می خواهم ببوسم دستت را. گفتم: من که می دانم؛ این آخرین باری است که تو داری سعید دستم را می بوسی. گفت: از کجا همچین می گویی؟ گفتم: به دلم بد افتاده. گفت: بد به دلت راه نده. من زود برمی گردم.
***
چشم به در دوخته ام بیایی سعید. هر کسی زنگ خانه را می زند ۲۵ سال است که فکر می کنم تویی. با کلی امید می روم در را باز می کنم اما تو را نمی بینم. کجایی پسرم؟ دیر کرده ای؟ پیکرت زیر کدام خاک خوابیده؟ کجا باید دنبالت بگردم؟ تو که بد قول نبودی. کجایی پس. دلم خوش بود شاید با آزاده ها بیایی، نیامدی. دلم خوش بود شاید با شهدای تفحص بیایی، نیامدی. من دلم را به چه چیزی خوش کنم. مگر چند تا پسر داشتم. چقدر به عکست نگاه کنم؟ چقدر گریه کنم؟ تا کی منتظر بمانم؟ یعقوب در فراق یوسف، هر چه بود مرد بود اما من یک مادرم. مادر دلش نازک است. زود می شکند. چند تا سفره ام البنین باید بیاندازم تا از تو یک خبری بیاید؟ برای من هر روز غروب جمعه است. یادت می آید ماه رمضان می رفتی دم غروب بالکن خانه و اذان می گفتی. هر اذانی آتش به دل من می زند. هر عید سعیدی آتش به دل من می زند. هر قبر شهیدی آتش به دل من می زند. برگرد ولو شده با یک تکه استخوان. با تو هستم سعید. بی معرفت با تو هستم. نمی شنوی صدایم را؟ می دانی چند سال است این دست مرا نبوسیدی. دست مادر مگر نمی گفتی بوی بهشت می دهد؟
***
هنوز اشک از چشم پیرزن پاک نشده بود که خوابش برد. مادر سعید سالهاست که با اشک چشم می خوابد. این بار اما خوابش ابدی بود. رفته بود بهشت تا برای سعید بوی بهشت ببرد.
بیا سعید و دست مادرت را بوس کن.
برای شادی روح مادر مکرمه شهید سعید محمدی فاتحه ای بخوانیم.
***
قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس
برادرم “امیرعلی” مدیر وبلاگ “آینده از آن حزب الله” این کار زیبا را تقدیم قطعه مقدس ۲۶ کرده است. از این پس کارهای تقدیمی شما را در بخش “قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس” پوشش می دهم؛
“قطعه ۲۶ قطعه ای از بهشت است” به ۲۴ زبان زنده دنیا؛
Part 26 is a piece of paradise (انگلیسی)
الجزء ۲۶ هو قطعة من الجنة (عربی)
Parte 26 es un pedazo del paraíso (اسپانیایی)
Parte 26 è un pezzo di paradiso (ایتالیایی)
Partie 26 est un petit coin de paradis (فرانسوی)
Deel 26 is ‘n stukkie van die paradys (آفریقایی)
۲۶ حصہ جنت کا ٹکڑا ہے (اردو)
第۲۶部分是一块天堂 (چینی)
Μέρος ۲۶ είναι ένα κομμάτι του παραδείσου (یونانی)
۲۶٫ rész egy darab paradicsom (مجاری)
Bölüm 26 cennetten bir parçadır (ترکی)
Частина ۲۶ являє собою райський куточок (اکراینی)
۲۶ पार्ट स्वर्ग का एक टुकड़ा है (هندی)
부분은 ۲۶ 낙원의 조각입니다 (کره ای)
Część ۲۶ jest kawałek raju (لهستانی)
Deel 26 is een stukje paradijs (هلندی)
Частка ۲۶ ўяўляе сабой райскі куток (بلاروس)
パーツは、۲۶の楽園の一部です (ژاپنی)
۲۶ dalis yra rojus gabalas (لیتوانی)
Parte 26 é um pedaço do paraíso (پرتغالی)
Dio 26 je komad raja (کرواتی)
Часть ۲۶ представляет собой райский уголок (روسی)
Osa 26 on pala paratiisia (فنلاندی)
Del 26 er et stykke paradis (نروژی)
و قدیانی دوستت داریم به ۷ زبان زنده دنیا؛
We love you Ghadiani (انگلیسی)
Nous vous aimons Ghadian (فرانسوی)
نحن نحبک القدیانی (عربی)
ہم قدیانی آپ سے محبت کرتا (اردو)
Te queremos Ghadiani (اسپانیایی)
Vi vogliamo bene Ghadiani (ایتالیایی)
我们爱你Ghadian (چینی)
ماشا الله حزب الله
قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس
مرتضی حاجیانی مدیر وبلاگ “حضرت خامنه ای” این طرح را تقدیم قطعه مقدس ۲۶ کرده. از دوستان خواهشمندم در طرحهای ارسالی خود بیشتر به دیگر اهالی این وبلاگ مقدس نظر داشته باشند. من کوچکترین عضو این خانواده ام.
http://img.b-zone.ro/images/53336112223230435408.jpg
قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس
پیام فضلی در وبلاگ خود “جنبش پیامکی احمدی نژاد”، نوشته ای برایم البته بعد از مسجد ارک نوشته. با سپاس از همه دوستان:
http://sms88sms.persianblog.ir/
بسم رب الزهراء
عمومی یا خصوصی بودن این کامنت با خودت (هر جور صلاح دونستی فدات شم)
سلام داداشی عزیزم
دیروز که شنیدم حسابی دارن توهین می کنن به شما نتونستم تحمل کنم بعلاوه در جواب هک کردن وبلاگ امین عارفی .
با کمک یکی از رفقا گوشه ای از قدرت بچه حزب الهی ها رو در کمتر از یه نصف روز بهشون نشون دادیم
که بدونن :
جبروتهم تحت اقدام حزب الله
این هم لیست تلفات دشمن در کمتر از نصف روز (الهی شکر )
http://yasarbaziran.blogfa.com
http://doniaiii.blogfa.com
http://raajuhki45.blogfa.com
http://22khordad888.blogfa.com
http://rahaaaa12.blogfa.com
http://rehsabze876.blogfa.com
http://taranehhh22.blogfa.co
http://www.sabz9999.blogfa.com
ماشا الله حزب الله
چقدر قشنگ . چقدر گریه دار .
یاد یکی از دوستانمون افتادم داداش . همسایه ای داریم که پسرش مفقود الاثر بود . مادر شهید خیلی مریض احوال بود خیلی وقت بود دکترها ازش قطع امید کرده بودن اما بنده خدا مادر شهید همیشه میگفت من و پسرم توی یه روز به خاک سپرده می شیم . همینجورم شد . پسرش رو بعد از چندین سال آورند و مادر شهید همون شب فوت کرد . ختمشون هم توی یک روز برگزار شد .
سلام داش حسین حالا که نظرارو ثبت نمی کنی اول آیا؟؟
خیلی چاکریم و دوستت میدارم داش حسین..
داداشی یادم رفت بگم
اذن بدی سه سوته کار اون وبلاگ ۱۵۰ تومنی رو هم یه سره می کنیم تا بدونن
منافق بدتره از کافره
سلامتی داداش حسین بچه بسیجی ها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آخ جون یه نوشته ی جدید
روحشان شاد! دلمان بسی گرفت!! 🙁
سلام وبلاگ بسیار خوبی دارید در کتاب( مسئله ۲۲ خرداد نبود…) با شما و وبلاگتان آشنا شدم. خوشحال میشوم اگر به وبلاگ من هم سری بزنید. پایدار باشید.
بالاخره پسرش رو دید
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام حاجی
به به……………………….
روبرو آماده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاش
حاجی دوست داریـــــم…….
حاجی دوست داریم
حاجی دوست داریم
..
میدونیم از کار و زندگی میندازیمت…..اما حاجی….وقتی نظرها تایید میشه…..میشه بودنت رو بهتر حس کرد.
…………………
مطلبت رو چند دقیقه پیش خوندم و دلم شکست از شرمندگی که این روزها یقه ام رو گرفته و ول نمیکنه
اما الآن که دیدم تایید میشیم…..شاد شدم
علی یارت حاج حسین
خدا رحمت کند تمام اسیران خاک را. بغضمان گرفت. قربان دل مادرمان فاطمه (س) که قرنهاست منتظر آمدن فرزند دلبندش است. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و زین الارض بطول بقائه و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدین.
http://salehat.ir/
چه نعمتی بود اون دری که به شهادت باز شده بود
خدا را شکر برای باز شدن نظرات.
با تمام وجود تلاش می کنم کمتر نظر بذارم ولی اگه بشه!!!!!!!!
ان شاالله خدا به وقتتون برکت بده که به همه کارهاتون ،علی الخصوص خانواده محترم قطعه۲۶ برسید(از این شکلک خنده ها)
اجرکم عند الله
نفستون حق،قلمتون پرشور
یا علی
سلام خدا قوت خدارو هزار مرتبه شکر خوشحال شدیم واقعا التماس دعا
سلام! قبول باشه !
مادربزرگم میگفت شبی که پسرم (حبیب) فرداش شهید شده بود ؛ هرکاری میکردم خوابم ببره نمیبرد. حالت تهوع داشتم نمیفهمیدم چرا ؟ تا صبح همینطور حالم بد بود.دیگه نزدیکای ظهر احساس خفگی وحشتناکی میکردم انگار غمی تمام وجودم رو گرفته ، مثل اینکه خیلی آسمان تنگ شده وبود سایه اندوهی بر جسمم احساس میکردم ؛مونده بودم که این یعنی چی؟ مطمئن شدم که حبیب شهید شده . قرار بود تو این سفر که برمیگرده بریم واسش خواستگاری یکی از دخترای محلمه مون!به آ شیخ علیرضا (شوهرش) میگه حبیب امروز شهید شد.مطمئنم که شهید شد! ۳روز بعد که به همه خبر داده بودند بجز من، اخه میترسیدند خبر شهادت پسرم روبهم بدهند وقتی گفتند حبیب تو عملیات رمضان ترکش به قلبش خورده ؛ فقط یه لحظه دست بلند کردم به آسمون وگفتم . . . (اینجاش وقتی بی بی ام -به مادربزرگم میگم بی بی- اینو گفت نفهیمدم چیکارکنم فقط اشک بود که ازچشاش سرازیر میشد و منم گریه امونم رو بریده بود ) گفت دستم وبلند کردم وگفتم . . . خدایا اینم امانتی تو ! مثل امام حسین (ع) که علی اصغرش رو داد این قربانی رو هم ازمن قبول کن! همین .
اولین بار بود اونجا که متوجه این احساس وعواطف و نوع ارتباطی که شهدا موقع شهادتشون با مادراشون داشتند شدم و غبطه خوردم وهمون لحظه گفتم کاش ماهم آماده بودیم که بچه هامون رو نثار این انقلاب کنیم.
التماس دعا
مادران شهید میرن و ما از دعاهاشون محروم میشیم…………………..
کاشکی یه زلزله ۱۰۰ ریشتری میومد و منو نابود میکرد……………..
یا زمین دهان باز میکرد و منو می بلعید………………..
نه نه
کاش امام زمان بیادددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد.
این جمعه های تکراری برای من “آقا” نمیشود………………………..
خوشا آنانکه با ایمان و اخلاص حریم دوست بوسیدند و رفتند خوشا انانکه وقت جان دادن به جای گریه خندیدند و رفتند
شادی روح شهدا و بابا اکبر صلوات
بسم رب الشهداء والصدیقین
هر اذانی آتش به دل من می زند. هر عید سعیدی آتش به دل من می زند.
ممنون.
سلام…
چه تکان دهنده بود…قلبم گرفت…بعد از شهدا چه کردیم؟
وای برما…
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است *ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود.
اللهم عجل لولیک الفرج
_________________________________________________
سلام.
نماز روزه هاتون قبول.
تو این شبا مارو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.
تا بعد.
یا علی.
سلام داداش
تایید کردن یا نکردن نظرها زیاد مهم نیست
همه ما می دونیم که این کار چقدر وقت گیر و خسته کنندست.
شما فقط بنویس و مطمئن باش دعای خیر همه شهدا و همه بچه های اینجا پشت سرته.هیچ وقت احساس دلسردی نکن.
از همه دوستان هم به عنوان یه برادر کوچیکتر خواهش می کنم تعداد نظراتشون رو کمتر بکنن (می دونم خیلی سخته) تا داداش حسین هم بتونه از این فرصت برای انجام بقیه کارهاش که کم هم نیست استفاده کنه
یا علی
خدا مادر سعید و همه مادران شهدا رو قرین رحمت خودش قرار بده.
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم
خداقوت
قبول باشه
اومدم یه دست مریزاد اساسی به آقای صفا بگم که دل بچه بسیجیها رو حسابی شاد کردند خداحفظتون کنه
و نیز یه دست مریزاد اساسی دیگه به شما که دوباره نظرات رو باز کردید و با کار شبانه روزی دارید از ولایت پاسداری میکنید
خدا خیر کثیر به هر دوی شما عطا کنه و به همه بچه حزب اللهی ها نیز
ماشاالله حزب الله
هزار ماشالله حزب الله
انانکه در اسمان مشهورند در زمین گمنامند…….
ترم تابستون ۶ واحد دوتا درس هر کدوم ۴۰۰صفحه برداشتم موندم چه شکلی بخونمشون
تابستونم داره تموم میشه چه قدر زود می گذرد این زندگانی
جوونیمم داره می ره هیچی جاش به دست نیاوردم
خوش به حال آنان که با شهادت اونم جوون رفتند
بسم رب اشهداء و الصدیقین
شکر که برگشتین، خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم که دوباره صاحب مامنی شدیم، اینجا شده مسکن ستاره ها و مسکن اسم مکانه برای سکون.یعنی محل آرامش
ایشالا خدا به وقت شما برکت بده. ما هم قول میدیم برای هر مطلب نفری بیشتر از ۱۰ تا نظر نذاریم
اللهم احفظ جمیع الکواکب تحت ضیاء الشمس
البته برای رعایت مالکیت معنوی باید بگم که این دعا رو از وب آقای صفا قرض کردم
“به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار است بخشی از زندگی آقا را به قلم خودم بنویسم”
آخ جوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
“آقا غالبا کتاب “نه ده” را کنار دست دارند و مطالعه می کنند. “
سلام داداش حسین بسیجیا
نگو قسمت نظرات را میبندی که بغضمون میترکه
خوندن نظرات ستاره های ماه کلی صفا داره
داداش حسین متنت اشکمون را دراورد
مادران شهدا , همسران شهدا و فرزندان چه صبری کردند
خدایا تنهاشون نذار
توسط میثم شاید حامد مورخ ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۰۹
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام حاجی
به به……………………….
روبرو آماده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاش
حاجی دوست داریـــــم…….
حاجی دوست داریم
حاجی دوست داریم
😀
دمت گرم میثم شاید حامد!!
حالا کدومش؟
….
داش حسین ببخشید نظرات بی معنی میدم الان ذوق زده شدم قول میدم کمتر حرف بزنم و پخته تر.
دمت گرم داداش حسین. خوب زدی تو برجکشون! به به:
۴- اگر ما کوچکیم، شما به بزرگی خود ما را رها کنید. ولله با حمله به من وبلاگتان پربیننده نمی شود. بزرگی و محبوبیت و … دست خداست. من ادعا ندارم بزرگ شده ام اما شما با این کارها حتما مرا نویسنده بزرگی می کنید و در آن صورت مجبورید بیشتر از این به من حسادت کنید. آری؛ قطعه ۲۶ یک وبلاگ مقدس است و تقدس آن ناشی از خون سرخ پدر شهیدم در قلم حقیر است. به غیر از چند دیدار حضوری خودم، اساتیدی هم که دارم معمولا نظرات حضرت ماه را درباره نوشته هایم به من می گویند. تا به حال و به کوری چشم حسودان هر چه بوده در یک کلام احسنت بوده و اینکه “طیب الله انفاسکم”. برخی از، تاکید می کنم برخی از مثلا وبلاگ نویسان قدیمی که قدمت کارشان در فضای سایبر به دوره ماقبل از تاریخ بر می گردد هم بهتر است به جای نقد من، قلم خود را در کلاسهای آموزشی تقویت کنند تا با تمجید حضرت ماه مواجه شوند. تقویت قلم بهتر از قدم گذاشتن در وادی حسادت است. من ادعایی ندارم آوینی ثانی هستم و همیشه گفته ام حسین قدیانی هستم اما شما تداعی گر حملات ناجوانمردانه به شهید آوینی نباشید بهتر است. من نویسنده ای هستم که دوستان لطف می کنند و برایم طرح می کشند. برای قطعه ۲۶ و حتی برای نظردهندگان بیشمارش شعر می گویند. نقاشی می کشند و خب! شما هم حق دارید حسادت کنید و من هم حق دارم شما را آدم حساب نکنم. شما وبلاگتان پر از اسم مقدس من است، اما وبلاگ من از وجود جوجه ها و جیک جیک قدیمی شان پاک و منزه است و صد البته که “قطعه ۲۶″ یک وبلاگ مقدس است. می دانید چرا؟ چون من خودم را و قلمم را به خون پدرم فروخته ام و شما خودتان را به قالیباف و رحیم مشایی. فرق این است. می خواهید بگویم چقدر از آقای رئیس دفتر و کی و کجا و با امضای چه کسی برخی از شما مثلا قدیمیها چند میلیون تومان پول گرفته اید؟ این را هم بگویم تا بیشتر حسادت کنید؛ از یکی از اساتیدم شنیده ام که آقا گفته افتخار می کند یک فرزند شهید اینگونه در میدان دفاع از ولایت حضور دارد. باز هم بگویم؟ آقا غالبا کتاب “نه ده” را کنار دست دارند و مطالعه می کنند. باز هم بگویم؟ آقا سال اول رهبری مبارکشان که به حسب سرکشی از خانواده های چند شهید داده به منزل ما هم آمدند، من را یک ربع کامل کنار خودشان نشاندند. باز هم بگویم؟ نه، بس است! خوراک حسادت چند سال تان را جور کردم! اما این را هم بگویم؛ به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار است بخشی از زندگی آقا را به قلم خودم بنویسم. بس است یا می خواهید باز هم بگویم؟
۵- حاج منصور عزیز که قربانش بروم و فدای یک “یا حسین” اش بشوم، این شبها ورد زبانش به شوخی و جدی شده “کره خر”. آن وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی که حتی به ماه هم دروغ می بندد اما کره خر نیست؛ چون هیچ کره خری دروغ نمی گوید! به صرف عرعر کردن آدمی، نمی توان شان کره خر را پایین آورد.
۶- من پایین شهری ام. دفعه بعد دو تا درشتتر از این بارتان می کنم.
داداش حسین اخه به چه زبونی بگیم دوست داریم؟
بخدا ۱ دونه ای
اخه کی میتونه تو دنیا با نوشته هاش انقدر قلب را منقلب کنه؟
کی داداش حسین؟
داداش حسین دوستت دارم عاشقانه
از طرف داداش کوچیکت .(نوکرت- غلامت)
آقا امیر علی کارت عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود خدا قوت .
ماشا الله حزب الله.
سلام!
ما کجا وشهدا کجا .
از وقتی نوشته های شما رو درباره شهدا می خونم فهمیدم وکه هیچی از شهدا نمیدونم
بیشتر از این از شهدا بنویسید
خدا قوت!
سعید عصای دستم بود. همین یک پسر را داشتم. گاهی نگاه می کردم به قد و بالایش. می زدم به تخته تا چشم نخورد. برایش “وان یکاد” می خواندم.
با خوندن این ها آدم حسرت می خوره
حسودی این جا جایزه
– اگر ما کوچکیم، شما به بزرگی خود ما را رها کنید. ولله با حمله به من وبلاگتان پربیننده نمی شود. بزرگی و محبوبیت و … دست خداست. من ادعا ندارم بزرگ شده ام اما شما با این کارها حتما مرا نویسنده بزرگی می کنید و در آن صورت مجبورید بیشتر از این به من حسادت کنید. آری؛ قطعه ۲۶ یک وبلاگ مقدس است و تقدس آن ناشی از خون سرخ پدر شهیدم در قلم حقیر است. به غیر از چند دیدار حضوری خودم، اساتیدی هم که دارم معمولا نظرات حضرت ماه را درباره نوشته هایم به من می گویند. تا به حال و به کوری چشم حسودان هر چه بوده در یک کلام احسنت بوده و اینکه “طیب الله انفاسکم”. برخی از، تاکید می کنم برخی از مثلا وبلاگ نویسان قدیمی که قدمت کارشان در فضای سایبر به دوره ماقبل از تاریخ بر می گردد هم بهتر است به جای نقد من، قلم خود را در کلاسهای آموزشی تقویت کنند تا با تمجید حضرت ماه مواجه شوند. تقویت قلم بهتر از قدم گذاشتن در وادی حسادت است. من ادعایی ندارم آوینی ثانی هستم و همیشه گفته ام حسین قدیانی هستم اما شما تداعی گر حملات ناجوانمردانه به شهید آوینی نباشید بهتر است. من نویسنده ای هستم که دوستان لطف می کنند و برایم طرح می کشند. برای قطعه ۲۶ و حتی برای نظردهندگان بیشمارش شعر می گویند. نقاشی می کشند و خب! شما هم حق دارید حسادت کنید و من هم حق دارم شما را آدم حساب نکنم. شما وبلاگتان پر از اسم مقدس من است، اما وبلاگ من از وجود جوجه ها و جیک جیک قدیمی شان پاک و منزه است و صد البته که “قطعه ۲۶″ یک وبلاگ مقدس است. می دانید چرا؟ چون من خودم را و قلمم را به خون پدرم فروخته ام و شما خودتان را به قالیباف و رحیم مشایی. فرق این است. می خواهید بگویم چقدر از آقای رئیس دفتر و کی و کجا و با امضای چه کسی برخی از شما مثلا قدیمیها چند میلیون تومان پول گرفته اید؟ این را هم بگویم تا بیشتر حسادت کنید؛ از یکی از اساتیدم شنیده ام که آقا گفته افتخار می کند یک فرزند شهید اینگونه در میدان دفاع از ولایت حضور دارد. باز هم بگویم؟ آقا غالبا کتاب “نه ده” را کنار دست دارند و مطالعه می کنند. باز هم بگویم؟ آقا سال اول رهبری مبارکشان که به حسب سرکشی از خانواده های چند شهید داده به منزل ما هم آمدند، من را یک ربع کامل کنار خودشان نشاندند. باز هم بگویم؟ نه، بس است! خوراک حسادت چند سال تان را جور کردم! اما این را هم بگویم؛ به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار است بخشی از زندگی آقا را به قلم خودم بنویسم. بس است یا می خواهید باز هم بگویم؟
۵- حاج منصور عزیز که قربانش بروم و فدای یک “یا حسین” اش بشوم، این شبها ورد زبانش به شوخی و جدی شده “کره خر”. آن وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی که حتی به ماه هم دروغ می بندد اما کره خر نیست؛ چون هیچ کره خری دروغ نمی گوید! به صرف عرعر کردن آدمی، نمی توان شان کره خر را پایین آورد.
۶- من پایین شهری ام. دفعه بعد دو تا درشتتر از این بارتان می کنم.
…
ای قربون اون قلمت برم داش حسین
دیوانه میکنی ادم وووووو
الان دلم میخواد داد بزنم و فریاد بر بیاورم
که ای حسودای داش حسین بسیجیها مرگتون بادددددددددددددددد
سلام خدمت برادر قدیانی و تموم همسنگرای خوبم !!!!!!!!!
برادر قدیانی بالاخره کتاب نه ده تون رو گیر آوردم توی نمایشگاه کتاب ضیافت اندیشه .
خیلی با حاله هنوز وقت نکردم همشو بخونم ولی عالللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییییییییییییییی بببببببببببببببببوووووووووووووووددددددددددددددد. ایول به قلمتون
خییییییلیییییییییییییییی خوشششششششششحالم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دمت گرم داداش حسین. خدایی دمت گرم. سالاری به مولا. بزار من سکوت کنم و خودت بگویی:
این نمونه ای از نقد برخی دوستان وبلاگ نویس به نوشته های من است؛ بخوانید:
… و این بزرگترین ظلم در حق رهبری است که حسین قدیانی مدام از “آقا” مایه می گذارد و چه مظلوم است ایشان که مدافع ولایت شده یکی مثل حسین قدیانی که زبان قلمش سرشار از فحش و ناسزاست … من با چند واسطه شنیده ام آقا دیگر نظر مثبتی نسبت به نوشته های حسین قدیانی ندارد … حسین قدیانی اما بر خلاف ظواهر اصلا محبوبیتی ندارد و هنوز آنقدرها بزرگ نشده و هنوز نویسنده مهمی نشده …
و اما چند نکته:
۱- من اتفاقا معتقدم باید از رهبری هزینه کرد. ما داریم نان رهبر را می خوریم و خانه مان بیت رهبری است، اما دوستانی که معتقدند نباید از آقا هزینه کرد لطف کنند به این اعتقاد خود احترام بگذارند و برای تخریب کوچکی چون من، پای بزرگی نظیر ماه منیر انقلاب را به میان نکشند.
۲- فحاشی ناموسی و بی ادبانه دشمن به من، کاملا معلوم می کند طرفدار این قلم چه کسی و دشمن این قلم چه ناکسی است.
۳- متاسفم کسانی دارند این همه دروغ می گویند که به خوبی خیلی از چیزها را می دانند اما خدا نکند عقل آدم، بیکار و دل آدم، بیمار شود. نه فقط “این نی ساندیس شما هم خیلی معروف شده ها” را نمی بیند بلکه به ماه هم دروغ می بندد. آسوده نبودن حسود ظاهرا مرزی ندارد؛ از سویی می گوید فلانی بزرگ نشده و از دیگر سو برای نقد حسین قدیانی، قصه حسین کرد می گوید.
۴- اگر ما کوچکیم، شما به بزرگی خود ما را رها کنید. ولله با حمله به من وبلاگتان پربیننده نمی شود. بزرگی و محبوبیت و … دست خداست. من ادعا ندارم بزرگ شده ام اما شما با این کارها حتما مرا نویسنده بزرگی می کنید و در آن صورت مجبورید بیشتر از این به من حسادت کنید. آری؛ قطعه ۲۶ یک وبلاگ مقدس است و تقدس آن ناشی از خون سرخ پدر شهیدم در قلم حقیر است. به غیر از چند دیدار حضوری خودم، اساتیدی هم که دارم معمولا نظرات حضرت ماه را درباره نوشته هایم به من می گویند. تا به حال و به کوری چشم حسودان هر چه بوده در یک کلام احسنت بوده و اینکه “طیب الله انفاسکم”. برخی از، تاکید می کنم برخی از مثلا وبلاگ نویسان قدیمی که قدمت کارشان در فضای سایبر به دوره ماقبل از تاریخ بر می گردد هم بهتر است به جای نقد من، قلم خود را در کلاسهای آموزشی تقویت کنند تا با تمجید حضرت ماه مواجه شوند. تقویت قلم بهتر از قدم گذاشتن در وادی حسادت است. من ادعایی ندارم آوینی ثانی هستم و همیشه گفته ام حسین قدیانی هستم اما شما تداعی گر حملات ناجوانمردانه به شهید آوینی نباشید بهتر است. من نویسنده ای هستم که دوستان لطف می کنند و برایم طرح می کشند. برای قطعه ۲۶ و حتی برای نظردهندگان بیشمارش شعر می گویند. نقاشی می کشند و خب! شما هم حق دارید حسادت کنید و من هم حق دارم شما را آدم حساب نکنم. شما وبلاگتان پر از اسم مقدس من است، اما وبلاگ من از وجود جوجه ها و جیک جیک قدیمی شان پاک و منزه است و صد البته که “قطعه ۲۶″ یک وبلاگ مقدس است. می دانید چرا؟ چون من خودم را و قلمم را به خون پدرم فروخته ام و شما خودتان را به قالیباف و رحیم مشایی. فرق این است. می خواهید بگویم چقدر از آقای رئیس دفتر و کی و کجا و با امضای چه کسی برخی از شما مثلا قدیمیها چند میلیون تومان پول گرفته اید؟ این را هم بگویم تا بیشتر حسادت کنید؛ از یکی از اساتیدم شنیده ام که آقا گفته افتخار می کند یک فرزند شهید اینگونه در میدان دفاع از ولایت حضور دارد. باز هم بگویم؟ آقا غالبا کتاب “نه ده” را کنار دست دارند و مطالعه می کنند. باز هم بگویم؟ آقا سال اول رهبری مبارکشان که به حسب سرکشی از خانواده های چند شهید داده به منزل ما هم آمدند، من را یک ربع کامل کنار خودشان نشاندند. باز هم بگویم؟ نه، بس است! خوراک حسادت چند سال تان را جور کردم! اما این را هم بگویم؛ به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار است بخشی از زندگی آقا را به قلم خودم بنویسم. بس است یا می خواهید باز هم بگویم؟
۵- حاج منصور عزیز که قربانش بروم و فدای یک “یا حسین” اش بشوم، این شبها ورد زبانش به شوخی و جدی شده “کره خر”. آن وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی که حتی به ماه هم دروغ می بندد اما کره خر نیست؛ چون هیچ کره خری دروغ نمی گوید! به صرف عرعر کردن آدمی، نمی توان شان کره خر را پایین آورد.
۶- من پایین شهری ام. دفعه بعد دو تا درشتتر از این بارتان می کنم.
همه با هم فریاد میخروشیم و فریاد بر میاوریم
که ای
حسودای “داداش حسین بسیجیها” مرگتون بادددددددد
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
به گزارش خبرگزاری داخلی قطعه ۲۶(خ.ق.ب) صبح امروز ، حسین قدیانی معروف به “داداش حسین بچه بسیجی ها” در اقدامی مشکوک در ذیل یکی از پست ها اعلام کرد “از این پس نظرات شما را فقط خودم خواهم خواند و هیچ نظری برای عموم تایید نخواهد شد”
به محض اعلام این خبر ، تمامی تحلیل گران و اندیشمندان در رسانه های مختلف بطرز ضایعی درگیر رمز گشایی این اقدام شدند. توجه شما را به برخی از این تحلیل ها جلب می نماییم:
************************************
جان بولتون: این اقدام قدیانی با افتتاح نیروگاه بوشهر بی ارتباط نیست. اسرائیل طی این چند روز باید کار نیروگاه بوشهر و این بچه مزلف(توی امریکا هم از بچه مزلف استفاده میشه؟!) که کارش شده فرو کردن نی ساندیس در چشم ما را یک سره کند
هیلاری کلینتون: این اقدام قدیانی ناقض حقوق اولیه بشر یعنی آزادی بیان است.
هپلی: خدمتتون عارضم که اگه از من بپرسین میگم حاج حسین به همین زودیا بر میگرده. نه اینکه فک کنید دلش میسوزه و برمیگرده هااااا. نه ! فقط و فقط برای ضایع کردن منی که اون پست جگر ریش کن رو براش نوشتم بر میگرده! اگه برنگشت اسممو میذارم جمیله! هییییییییی
دکتر عباسی: این اقدام قدیانی مغایر چیکن استراتژی است. قدیانی نباید حاضر به عقب نشینی میشد. آیا میتوانیم این اقدام را از علائم ظهور بگیریم؟ آیا ۲۰۱۲ پایان دنیاست؟ شما بیایید ببینید در اقتصاد مرکانتیلیستی….(حذف به دلیل اینکه نفهمیدیم دکتر چی گفت)
***************************************
به گزارش خ.ق.ب بعد از ظهر امروز ، “داداش حسین بسیجی ها” با باز کردن مجدد قسمت نظرات مشت محکمی بر دهان تمامی تحلیل گران دوست و دشمن زد و در این میان تنها تحلیل هپلی به واقعیت پیوست.
چه با مزه
خیل تند تند نظر میفرستید کمی آهسته تر 🙂
اللهم عجل لولیک الفرج.
دوباره سلام.
اینم بگم و برم.
آخر مرداد شد پس (کسی در میعاد) کو؟
منتظریم.
التماس دعا.
تا بعد.
یا علی.
۹ ۱۰ رو نمایشگاه قرآن هم دیدم
همه با هم میخروشیم و فریاد بر میاوریم
که ای
حسودای “داداش حسین بسیجیها” مرگتون بادددددددد
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
مرگ بر حسودای داش حسین قدیانی
خیل کارتون سخت شده
اگه بگم که یه کمکیم بگیرید حیفم میاد چون تمام دلخوشی ما به اینه که خودتون می خونید
امید وارم ماهم ارزش این همه زحمتتون داشته باشیم
بچه ها داداش حسین را اذیت نکنین دوباره در نظرات را میبنده
ما کجا داریم بریم؟
خونه امیدمون قطعه ۲۶ ه
عزیز مصر به رغم برادران غیور ز قعر چاه برامد به اوج ماه رسید
البته جنس این حسادتها رو ما خوب می شناسیم
تقریبا فکر میکنم ۵ سال شده باشه
که کم و زیاد باهاش درگیریم
اما اونا که حسادت کردن خودشون ساقط شدن هرچقدر هم که بزرگ بودن
عزیز مصر به رغم برادران غیور ز قعر چاه برامد به اوج ماه رسید
لبخن بزن رزمنده 🙂
اخه یکی نیست به این حسودا بگه اخه کره خر! عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
داداش بیشتر از این بگی از حسادت ورم میکنن میترکن!(انشاالله)
البته همین حالام بوی سوخته دماغشون پر شده تو فصای سایبری:-)
داداش بنویس. ………..
قلمت میسوزونه جیگر منافقای حروم زاده رو. تو فقط بنویس
ای احمدی بت شکن — مشایی را هم بشکن
السلام علی المهدی و علی آبائه
« ما اهل بالاترین نیستیم، خامنه ای دات آی آر تنها بماند »
هدف خداست و کار خدایی، خدا بی انتهاست و ما بیشماریم و راهمان بی انتها…
پیش از این حضور بسیج در فضای سایبری، اولویت نداشت، اما امروز حرف از «هر بسیجی یک وبلاگ» است. فضای سایبری معطر به قلم و نفس سربازان جمهوری اسلامی است… و این اعلام حضور مهمتر از تأیید نظرات است… نظرات تأیید هم نشود، باز بسیجی ها باید بیشماری خود را به رخ بکشند… و شما نمایشگر این حضورید، این بیشماری را نشان دهید و برای حریف فخر فروشی کنید… «التکبر مع المتکبر عبادة»…
سردار وحیدی اعلام کرد:
تست موفقیت‌آمیز موشک جدید “قیام ” با ویژگیهای منحصر به فرد
خبرگزاری فارس: .وزیردفاع از تست موفقیت‌آمیز جدیدترین موشک ساخته شده در داخل به نام قیام ۱ با ویژگیهای منحصر به فرد خبر داد.
الله اکبر
خامنه ای رهبر
مرگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ برضد ولایت فقیه
درود بر رزمندگان اسلام
سلام بر شهیدان
هپلی تحلیل گر هم شده
استعداد داره ها
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ*�لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ*�
به کوری چشم همه بدخواهای حسین قدیانی.
اگه ما هوندا ۱۲۵ انقلابیم ، حسین قدیانی موتور ۱۰۰۰ ماست!
سردار!
من عمار نیستم اما طلحه و زبیر برایم کامنتهای تهدید آمیز گذاشته اندو من در نبود تو و باکری در خط مقدم اینترنت تنها مانده ام(بخشی شیرین از کتان نه ده)
راستی داداش با حضور هپلی و بقیه دوستان هنوزم میگی که در خط مقدم اینترنت تنها مانده ای؟
سلام برادر خدا قوت
داداش من همیشه نوشته هات رو میخونم نمیگم هر روز به قطعه ۲۶ میام ولی دو سه روز یکبار رو حتما میام البته ببخش من زیاد اهل نظر دادن و کامنت گذاشتن نیستم یعنی راستش رابطم با اینترنت زیاد خوب نیست،دم بچه هام گرم هیچ موقع قطعه ۲۶ رو تنها نذاشتن جای خالی امثال منو پر کردن. ولی فکر کنم داره یه جورایی به قطعه ۲۶ و داداش حسین ظلم میشه دیگه نمیشه نظر نداد،ببخش من یکم دقیقه نودیم،داداش هر چی نوشتی از اول تا آخر از همون نه ده گرفته تا همین پست آخر حرف دل من بوده با بقیه کاری ندارم ولی من قطعه ۲۶ رو با همین سرسختیش میخوام خدا شاهده اگه بخوای بخاطر چند تا جوجه مامانی کوتاه بیای ازت نمیگذرم.
به قول حاج سعید قاسمی میخوان مارو پاستوریزه کنن ولی بسیجیه واقعیه پاستوریزه نمیشه.
اللهم احفظ قائدنا سید علی خامنه ای
السلام علی المهدی و علی آبائه
پیشنهادها برای برگزاری جشن یک میلیون بازدید از قطعه ۲۶ به کوری چشم هر چی حسود و…
(البته تا قبل از اعزام به خدمت…)
سلام
خسته نباشی حاج حسین
انشا الله چراغ اینجا همیشه روشن بمونه… بحق صاحب این غروب جمعه…
التماس دعا
یادمه یکی از دوستان پدرم ۲ برادر داشت یکی شهید شده بود و دیگری اسیر، پدرشان هم پیرمردی مسجدی و با تقوا..زمان آزادی اسرا اسم برادر اسیر شده در لیست اعلام شده بود، رفتند استقبال هر چه گشتند پیداش نکردن تا آخرهم اردوگاهیهایش رو پیدا کردن و اونها تعریف کردند که عراقی ها همه رو سوار اتوبوس کرده بودند و داشتند سرشماری می کردند که معلوم شد یک نفر بیشتر از اون تعدادی که می بایستی سوار باشند سوار اتوبوسند وگفتند یکی باید پیاده شه که از بین همه این برادر اینها بلند می شه و از همه خداحافظی می کنه و حلالیت می طلبه و پیاده می شه… دیگه هم از برادرشان خبری نشد تا اینکه وقتی پدرشان آخر عمرش تو بیمارستان بود یک روز به پسرش می گه کجا بودی دیشب داداشات اومده بودن بهم سربزنن، این همانا و چند روز بعدش پیرمرد درگذشت. من بچه بودم وقتی رفتیم ختم اما تو ذهنم هست که برادرش می گفت بعد از اینکه بابا این رو گفت خیال مادرم راحت شد که دادشم دیگه اسیر نیست و شهید شده و رفته پیش اون یکی برادرم و خانواده از بلاتکلیفی در اودیم.
یادشان و راهشان پاینده باد
ما با ولایت زنده ایم —————– تا زنده ایم رزمنده ایم
هپلی اندازه ۱۰ نفر رفیقه ها راست می گن داداش تنها نیستی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
تاریخ : ۲۹ /۵ ۸۹
پیوست : جهت شادی روح بابا اکبر و شهدا و امام شهدا صلوات
برادر گرامی جناب قدیانی و ستاره های حضرت ماه این نامه شدیدا جدی است پس شما هم بطور جدی مطالعه کنید !
.
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما !
و با تشکر از گزارشکر و تحلیل گر گرامی خ.ق.ب جناب هپلی ! و با سپاس ویژه از حسین قدیانی معروف به “داداش حسین بچه بسیجی ها” که طی اقدام بازگشایی مجدد کامنت دونی ضربه ی محکمی به گیج گاه دشمنان جلبک نشان این ور و اون ور آبی زدند
فلذا ما ستاره های حضرت ماه حمایت همه جانبه مان را از برادر قدیانی اعلام کرده به احترام داداش حسینمان از جایمان بلند شده و سه صلوات محمدی پسند میفرستیم و بعد از افطار با ساندیس روزه مان را باز کرده و نی اش را در چشمان کسانی که دماغشان سوخته و همچنان گیج میخورند فرو می کنیم .
.
.
سایه ی مقام معظم رهبری مستدام باد .
با سپاس : مسئول واحد تبلیغات قطعه ی ۲۶
الهی علف
تازه فهمیدم چی شد چه بامزه
قلمت پر از بوی گل محمدی حاج حسین عزیز
دل ما رو باز با خودت بردی کاش می شد ما هم شهید شویم کاش شود کاش
این کامنت در حکم یک امضا میباشد زیر نامه پلاک شهادت
#لـــبـــیـــک#
#پیرو نامه ی “پلاک شهادت” در تاریخ: ۱۳۸۹/۵/۲۹#
#این کامنت در حکم یک امضا میباشد زیر نامه پلاک شهادت#
سلام.
به خودم قول دادم در هر پست حدّاکثر یک کامنت بیشتر نذارم، اونم در رابطه با متن. مگر اینکه کاری داشته باشم که اونم سعی می کنم نداشته باشم. که هم زیاد بودن کامنتم براتون اذیت کننده نشه و هم اینکه یه دختر خانومم و اینا دیگه…
ولی خودمونیم، حدس می زدم… بگذریم!
سهمیۀ کامنت من توی این پست تموم شد!
التماس دعا
سلام!
بیایید ای همه ی شهدا ، این ماه رمضانی ، دل مادرهاتان را ، دل همسرانتان را ، با یک بوسه به اعماق عشق ، شاد کنید..
سلام!
بیایید ای همه ی شهدا ، این ماه رمضانی ، دل مادرهاتان را ، دل همسرانتان را ، با یک بوسه به اعماق عشق ، شاد کنید..
سلام بر همه بروبچز با صفای قطعه ۲۶ و حومه!
برای اینکه حاج حسین کمتر وقتش پای خوندن کامنتها تلف بشه خواهشا بطور خلاصه نظر بذارید.
مثلا:
س
خ
خ خ
خ
ترجمه: س یعنی سلام/خ یعنی خوندم/ خ خ یعنی خیلی خوب بود / خ هم یعنی خدانگهدار
یکی به من بگه ما الان در چه وضعیتی هستیم؟ کامنت دونی عمومی بسته میشه یا نه؟ بعد کم کامنت بذاریم بهتره یا زیاد؟
سوال اول گزینه۱:بسته گزینه۲:باز گزینه۳:به حالت معلق گزینه۴:به من چه؟
سوال دوم گزینه۱:کم گزینه۲:زیاد گزینه۳:خیلی خنگم؟
لطفا گزینه مورد نظر رو به سریعتر از سریع ارسال کنید
سلام حاج داداش حسین
مدتی بود که نیومده بودم قطعه ۲۶٫ خدا رو شکر این جمعه ایه بالاخره تونستم بیام.
ما هم یه عمو داریم از نوع جاوید الاثر که ۲۸ سالیه که چشم انتظارشیم. حتی با آخرین آزاده های بعد از اشغال عراق هم نیومد و این ما رو امیدوارتر کرد به شهادتش ولی خوب انتظاره و هزار درد. دعا کن که بالاخره یا خودش بیاد یا ….
راستی مطلب عمر سعدتون رو هم خوندم. خواستم نظر بدم که دیدم انگار نمیشه. حالا نظرم رو همینجا که میشه میدم: آره داداش یه عده از عمرسعد هم بدترن. شنیدم عمر سعد تا روزای آخر هم میخواست یه جوری بدون جنگ مسئله رو حل کنه که شمر ممانعت کرد، ولی داداشم بعضیا کلا میخوان حضرت ماه نباشه خوب بالطبع ستاره هاشم نباید باشن دیگه. القصه …..
لبخند بزن رزمنده 🙂
باز هم دمت گرم داداش حسین. تایید کن تو را به خدا. حال می کنم با قلمت؛
این نمونه ای از نقد برخی دوستان وبلاگ نویس به نوشته های من است؛ بخوانید:
… و این بزرگترین ظلم در حق رهبری است که حسین قدیانی مدام از “آقا” مایه می گذارد و چه مظلوم است ایشان که مدافع ولایت شده یکی مثل حسین قدیانی که زبان قلمش سرشار از فحش و ناسزاست … من با چند واسطه شنیده ام آقا دیگر نظر مثبتی نسبت به نوشته های حسین قدیانی ندارد … حسین قدیانی اما بر خلاف ظواهر اصلا محبوبیتی ندارد و هنوز آنقدرها بزرگ نشده و هنوز نویسنده مهمی نشده …
و اما چند نکته:
۱- من اتفاقا معتقدم باید از رهبری هزینه کرد. ما داریم نان رهبر را می خوریم و خانه مان بیت رهبری است، اما دوستانی که معتقدند نباید از آقا هزینه کرد لطف کنند به این اعتقاد خود احترام بگذارند و برای تخریب کوچکی چون من، پای بزرگی نظیر ماه منیر انقلاب را به میان نکشند.
۲- فحاشی ناموسی و بی ادبانه دشمن به من، کاملا معلوم می کند طرفدار این قلم چه کسی و دشمن این قلم چه ناکسی است.
۳- متاسفم کسانی دارند این همه دروغ می گویند که به خوبی خیلی از چیزها را می دانند اما خدا نکند عقل آدم، بیکار و دل آدم، بیمار شود. نه فقط “این نی ساندیس شما هم خیلی معروف شده ها” را نمی بیند بلکه به ماه هم دروغ می بندد. آسوده نبودن حسود ظاهرا مرزی ندارد؛ از سویی می گوید فلانی بزرگ نشده و از دیگر سو برای نقد حسین قدیانی، قصه حسین کرد می گوید.
۴- اگر ما کوچکیم، شما به بزرگی خود ما را رها کنید. ولله با حمله به من وبلاگتان پربیننده نمی شود. بزرگی و محبوبیت و … دست خداست. من ادعا ندارم بزرگ شده ام اما شما با این کارها حتما مرا نویسنده بزرگی می کنید و در آن صورت مجبورید بیشتر از این به من حسادت کنید. آری؛ قطعه ۲۶ یک وبلاگ مقدس است و تقدس آن ناشی از خون سرخ پدر شهیدم در قلم حقیر است. به غیر از چند دیدار حضوری خودم، اساتیدی هم که دارم معمولا نظرات حضرت ماه را درباره نوشته هایم به من می گویند. تا به حال و به کوری چشم حسودان هر چه بوده در یک کلام احسنت بوده و اینکه “طیب الله انفاسکم”. برخی از، تاکید می کنم برخی از مثلا وبلاگ نویسان قدیمی که قدمت کارشان در فضای سایبر به دوره ماقبل از تاریخ بر می گردد هم بهتر است به جای نقد من، قلم خود را در کلاسهای آموزشی تقویت کنند تا با تمجید حضرت ماه مواجه شوند. تقویت قلم بهتر از قدم گذاشتن در وادی حسادت است. من ادعایی ندارم آوینی ثانی هستم و همیشه گفته ام حسین قدیانی هستم اما شما تداعی گر حملات ناجوانمردانه به شهید آوینی نباشید بهتر است. من نویسنده ای هستم که دوستان لطف می کنند و برایم طرح می کشند. برای قطعه ۲۶ و حتی برای نظردهندگان بیشمارش شعر می گویند. نقاشی می کشند و خب! شما هم حق دارید حسادت کنید و من هم حق دارم شما را آدم حساب نکنم. شما وبلاگتان پر از اسم مقدس من است، اما وبلاگ من از وجود جوجه ها و جیک جیک قدیمی شان پاک و منزه است و صد البته که “قطعه ۲۶″ یک وبلاگ مقدس است. می دانید چرا؟ چون من خودم را و قلمم را به خون پدرم فروخته ام و شما خودتان را به قالیباف و رحیم مشایی. فرق این است. می خواهید بگویم چقدر از آقای رئیس دفتر و کی و کجا و با امضای چه کسی برخی از شما مثلا قدیمیها چند میلیون تومان پول گرفته اید؟ این را هم بگویم تا بیشتر حسادت کنید؛ از یکی از اساتیدم شنیده ام که آقا گفته افتخار می کند یک فرزند شهید اینگونه در میدان دفاع از ولایت حضور دارد. باز هم بگویم؟ آقا غالبا کتاب “نه ده” را کنار دست دارند و مطالعه می کنند. باز هم بگویم؟ آقا سال اول رهبری مبارکشان که به حسب سرکشی از خانواده های چند شهید داده به منزل ما هم آمدند، من را یک ربع کامل کنار خودشان نشاندند. باز هم بگویم؟ نه، بس است! خوراک حسادت چند سال تان را جور کردم! اما این را هم بگویم؛ به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار است بخشی از زندگی آقا را به قلم خودم بنویسم. بس است یا می خواهید باز هم بگویم؟
۵- حاج منصور عزیز که قربانش بروم و فدای یک “یا حسین” اش بشوم، این شبها ورد زبانش به شوخی و جدی شده “کره خر”. آن وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی که حتی به ماه هم دروغ می بندد اما کره خر نیست؛ چون هیچ کره خری دروغ نمی گوید! به صرف عرعر کردن آدمی، نمی توان شان کره خر را پایین آورد.
۶- من پایین شهری ام. دفعه بعد دو تا درشتتر از این بارتان می کنم.
و اما چند نکته هم درباره بستن نظرات:
۱- این کار هیچ ارتباطی با سخن صمیمانه ام با شما در چند پست قبلی ندارد. همین جا بگویم؛ خواهران بسیجی، پاکترین، عفیفترین، مومنه ترین، محجبه ترین و باحیاترین زنان این دیارند. برادران بسیجی که البته جای خود دارند.
۲- این روزها گرفتارم و تعداد نظرات شما عزیزان آنقدر هست که برای تایید آنها مجبورم شبانه روز ساعتها وقت بگذارم؛ چشمم کور و دنده ام نرم! وارد این میدان می خواستم نشوم! عاشق می خواهم باشم تا آخر راه یعنی فدا شدن در راه ماه باید بروم و شده از خوابم باید بزنم برای تایید نظرات شما. حالا تا دلتان می خواهد نظر بگذارید. من با نظرات شما روحیه می گیرم اساسی. این بار چشم حسود، کور!
سلام خدا قوت
خانومی رو میشناسم که برادرشون جاویدالاثرن.ایشون میگفتن که وقتی توی خیابون راه میرم با وجود این همه سال بی خبری وقتی مردی رو می بینم که از پشت سر شبیه داداشمه میدوم میرم جلو که صورتشو ببینم
گذشتن از خود و عزیزان برای خدا یه چیزه و صبر کردن در راه خدا یه چیز دیگه
انشا الله که قلب همه خانواده های شهدای گمنام در جایی از این خاک آروم بگیره
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چرا نظرای من تایید نمیشن؟
من یه فکری به ذهنم رسید داداش جون
میگم تو ما قطعه۲۶ی ها رو که ولایت مدار ولایت مدارکردی
به شدددددددددددددددددددددددت ممنونیم ومخلصیم
اما خیلی ها آرزو دارن مثه توهزاران مخاطب داشته باشناز سرتاسر ایران
تا روشون کار کنن اساسییییییییییییی.
ما تو خیلی جاها گیر اساسی داریم که تو با حرفات میتونی حلشون کنی
التماس دعا
امیر علی کارش عالی بود. ممنون.
حاج حسین به دلمون رحم کن.به دلی که با اینجور متنا خون میشه. یادمون میاری که چقدر مدیونیم ؟ باشه
سلام به بهترین و با معرفت ترین و باشعور ترین داداش دنیا.
خدا به حق این لحظه های مقدس به حق آبروی مادرم زهرا خیر دنیا و آخرتو نصیب داداش حسین بسیجیها بگردان.
لال از دنیا نری بلند بگو آمین.
داداش حسین بسیجیها فــــــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری.
داداش حسین: آید به فضای سایبر اگر داداش حسین دگری/ هیهات پیامی چو بازرگانی سید احمد آید. شعر گفتن مارو!
سلام .می گویند در جبهه ها پشت لباس بعضی رزمنده ها این جمله نوشته شده بود که ما برای انتقام سیلی مادرمان زهرا (س)امده ایم .یک بار ساواکی ها آمدند و سعید ۱۳ ساله مرا گرفتند به باد کتک. به چه جرمی؟ به جرم حسین حسین گفتن. مادر به خطاها همچین سعید را زده بودند که تا چند روز نتوانست از جایش بلند شود. همه اش می گفت: مادر! نمردیم و ما هم برای امام حسین کتک خوردیم.
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم والعن علی عدوهم
یه پیام “بی زرگانی” یا یه دنیا عشق و دعا تقدیم به بهترین داداش دنیا.
ساعت ۱۹:۱۸ عصر جمعه
تعداد افراد آنلاین ۳۵ نفر.
داداش حسین بسیجیها که لنگه نداری فــــــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری.
سلامتی و تعجیل در فرج مولا و صاحبمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.
سلام قرار بود تایید نکنی شیطون!! که منم زدم اول آیا..
تمام سایتایی که داش امیر علی هک کرده بود رفتم دیدم و بسی حال کردیم در این کار سیر..
پستت هم خوندم در ضمن هاااا..
مثل همیشه بود یعنی قشنگ..
امیرعلی کارت عالی بود
اشک و اشک و اشک
شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
سلام
نبودیم چه خبرا که نبوده…!!یه دنیا ممنون که دوباره کامنتا رو تایید میکنید :-)) اینجا کامنتاشم یه حال دیگه ای داره،دنیاییه برا خودش…
مطلبتونم مثل همیشه عالیییییییییییییییییییی بود
داداش جان اینجا دارن اذان میگن.
خدا به حق این لحظه مقدس عاقبت بخیرت کنه.
مخلصتم.
التماس دعا
شنیده بودم نظرات رو تایی نمی کنید دلم گرفت.
با مطلبی با عنوان:
من رمضان را با نوای حاج منصور می شناسم نه ربنای شجریان!
به روزم…
ما جمله ستارگان و سالار قلم
صد شکر که قدر یکدگر می دانیم
از عشق به مقتدایمان حضرت ماه
از ساقی دشت کربلا می خوانیم
با عرض ارادت به امام و شهدا
از حال و هوای جبهه ها می خوانیم
ذکر لبمان بود سلام و صلوات
بهر فرج یار دعا می خوانیم
تا سر بدهد بانگ انا المهدی را
در قطعه پاک بیست و شش می مانیم
داش حسین عزیزی
سید احمد جیگری
امیر علی ماهی
علیرضا گلی
هپلی نفسی
…
دمت گرم اساسی امیر علی
اجرت با ارباب حسین(ع)
دستت درد نکنه
سلام داداش حسین خداقوت
آخ جون سید احمد
سلام حسین
این نوشته : قدیانی بنویس، گور پدر سهم خواهان موش در سوراخ
http://bayanche.ir/?p=364
یا علی داداش حسین
این متن هیچ دفاعی از شما نیست/ یک تحلیل از کاربران قطعه ۲۶ است و دفاع از ۵۰۰۰ فعال مجازی و دفاع از خانواده های شهدایی که هر روز می بینی… حاج حسین تو بگذر ولی ما نمی گذریم…
داداش حسین: از شما دوست خوب و عزیز صمیمانه تشکر می کنم. نوشته عالی شما را خواندم. مثل همیشه کوهی از احساس داشت.
سلام داداش حسین
مرسی از مطلبتون عالی بود و تاثیر گذار
بکوشید تا عاشق شوید،چرا که مسیر عشق بی انتهاست
مبداش کربلا،مقصدش تا خداست
“شهید علی رضوانی”
http://www.netiran.net/uploads_user/12000/11643/6446.wma
داداش حسین این هم یه عامل حسادت حسودان هست! یاعلی
داداش حسین: بله! دیشب خواب بابا رو دیدم روباره …
اقا قدیانی ….یه چیزی رو میدونی؟
…میدونی قطعه ۲۶ شما شفا میده اساسی!
قشنگ معلوم خدا خیلی دوستون داره.
راجب مطلبم بگم که:خ خ
خ
سلام داداش حسین
تکمیلی مطلب قبلتون رو خوندم. فوق العاده بود. واقعا هر کی با شما در بیفته بر میفته. خدا حفظتون کنه که قلمتون هیچوقت کم نمیاره.
در ضمن سروده تون هم در جواب سیداحمد عزیز بی نظیر بود. مولانا هم تا حالا از این شعرا نگفته.
ایشالا قطعه ۲۶ همیشه برقرار باشه.
#مُروری بـر تحـرکات جـریـان فـتـنـه در فـضـای فـعـلـی کـشـور#
#http://khomeynism.persianblog.ir/post/615/
# اول/ استراتژی تهاجمی شامل:
۱- همکاری با عوامل خارجی تحریم
۲- القای ضعف و بحران در حکومت
۳- سیاه نمایی علیه دولت
۴- بازسازی فتنه در دانشگاه
۵- شکایت نامه ۷ نفر از محکومان اغتشاشات از مقامات امنیتی
۶- به چالش کشیدن هدفمندی یارانه ها.
۷- ایجاد شکاف بین مراجع و رهبری
# دوم/ استراتژی فرصت طلبانه
۱- ذوق زدگی از اظهارات مشایی
۲- سوء استفاده از خبر کذب اعلام آمادگی ولایتی برای مذاکره با آمریکا
۳- سوءاستفاده از پوشش مذهبی برای اتخاذ رویکرد سیاسی براندازانه
# سوم/ استراتژی مظلوم نمایانه
۱- بیماری در زندان
۲- اعتصاب غذا
۳- درخواست پایان اعتصاب از سوی سران فتنه
۴- نامه تظلم خواهی به مراجع
۵- دروغ مضحک شکنجه زندانیان
#http://khomeynism.persianblog.ir/post/615/ .
بسم الرب الشهداء و الصدیقین
روحشان شاد و امشب مهمان حضرت خدیجه انشاءالله .
وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها به حضرت خورشید و حضرت ماه و تمام ستارگان حضراتشان تسلیت باد.
یا علی
دست نوشته ای از شهید دکتر محمدرضا فتاحی:
نمی توانم بگویم چقدر خوشحالم که در زمان اکنون زندگی می کنم. زمانی که آنچه باید برای جذب ظاهری و روحی انسان به دنیا و دست یافتن به لذت مهیا باشد، بیشتر از هر زمان دیگری هست. و انسان امروز سخت تر از هر زمان دیگری باید انتخاب کند و طاقت بیاورد.
با انتخابش تنها می ماند، حتی در کنار عزیزترین هایش؛ آنها که هر روز و شب کاملا توجه دارند خوب بخورند(صبحانه کامل، ظهر غذای انرژی بخش و شب میوه ی فراوان و غذای کم و سبک)؛ خوب بپوشند(لباس اولین زبان گویای ما و معرف شخصیتمان) و زندگیشان را به سمت رفاه و راحتی بیشتر ببرندو البته خدا را هم عبادت کنند. نماز، روزه، محرم ها عزاداری فراوان و به نظرشان اینها هیچ منافاتی با هم ندارد.
هرگز نمی توانی به آنها بگویی تو این را با تمام وجود درک کرده ای که هیچ چیز نمی تواند انسان را به کمالش نزدیک کند، مگر سختی، درد و آنچه وقتی با تمام وجود خودش را به پروردگار سپرد بر او فرو خواهد ریخت و هرگز در تایید حرفت نمی توانی بگویی خدا خودش فرموده« دنیا را برای راحتی مومن خلق نکرده ام» و چطور خوش خیالانه دنبال زندگی راحت می روی و خواهان عشق او هم هستی؟
اگر به اشتباه کم طاقتی کردی و این یکی دو جمله را به زبان آوردی، خواهی شنید«مگر نعوذبالله پروردگار آزار دارد که بخواهد بنده اش را در سختی و فشار ببیند». حالا چه داری بگویی!
من در بهترین زمانه ی هستی زندگی می کنم. در نزدیک ترین لایه های هوا به آسمان. معبود من علت العلل نیست، خالق هستی و اسمان و اقیانوس های شگفت انگیز هم نیست(و صد البته که همه اینها هم هست) من بهشت و جهنم نمی شناسم. معبود من فقط عشق است. نیاز و تمنایی که با تمام وجود در درون من می جوشد. نقص، درد، سردرگمی، و حیرتی که وقتی از او خالی ام مرا در خود می پیچد و زمین گیرم می کند. من برای زیستن به او نیازمندم بیشتر از هوا و آب. من به او نیازمندم. برای هلاک نشدن از درد تنهایی و غربت زمین.
حالا بهتر از همه ی این سالها با شهیدان احساس نزدیکی می کنم. وقتی از آنها می خوانم، وقتی از دردشان می گویند، جنس این درد… این تنهایی را می فهمم. زمانی که درد بودن، درد خوب بودن، ابرهای سپید خزان آلود سینه ی مرا به حرکت وامی دارد و بغض گلویم را سد می کند شماها از احساس من چه می دانید.
آه ای درد بزرگ بودن! که مرا در دیده ی اینان که بسی کوچک بینند، خوار کرده ای. واژه سرگردانی و تنهایی و اضطراب.کاش فقط یکبار ، آری ای بودن عظیم، فقط یکبار به سینه ی اشک نادیده غم ناگرفته قدم می نهادی و به آنها می فهماندی آن کس که در بودن خویش آورده است چه حالی دارد.
من روحی آواره ام در کویری غریب؛ تنهای تنها و مشحون از درد؛ غریبانه خواهد سوخت تا اصالت انسان را پاس دارم. بدون ذره ای شک بر درستی راهم ایمان دارم و این ایمان تجربه ای است که از تماشای سوختن روح خویش آموخته ام.
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
همیشه وقتی ترکیب شهید گمنام را روی سنگ قبر شهدا می بینم از خودم می پرسم کجای این ایران بزرگ هنوز مادر این شهید به انتظار نشسته
عجب غربتی! جایی به عنوان شهید گمنام دفن میشن و یه جای دیگه به عنوان شهید جاوید الاثر عزیزانشون در انتظارشون هستند
سلام آقای قدیانی
من تقریبا روزی نیم ساعت نوشته های شما را می خونم و انصافا با خوندن اونها خستگی روزانه از تنم بیرون میره. خدا شما را برای بچه بسیجی ها حفظ کنه و به قلمت برکت بده تا بتونی مطالب بیشتری برای ما بنویسی. این را هم بگویم که نوشته های شما در حمایت از خط رهبری و ولایت برکا تزیادی داشته و دل بسیاری از اقشار مذبی جامعه را گرم کرده است.
خدایا به حرمت ماه مبارک رمضان سران فتنه را به سزای اعمالشان برسان.
الهی آمین
سلام داداش حاجی.
مطمئنا با این پست بینظیر روح همه مادرای مفقودین شاد شده.
اجرت با خود مفقودین
یاعلی
…برای من هر روز غروب جمعه است…
سلام داداش حسین بچه بسیجی ها
خدا خیرت بده الهی
بر خامنه ای رهبر خوبانی چون قدیانی ها که برای دفاع از ولایت خواب شب را نیز بیهوده می انگارند صلوات.
وای داداش! بغض داره خفه ام می کنه، واقعا اون دنیا ما چطوری سرمونو جلو شهدا و خونواده هاشون بلند کنیم؟ چی داریم بهشون بگیم؟ بگیم بعد از شما چیکار کردیم واسه ولایت؟
خدا به دادمون برسه!
.
.
.
قلمت طلاست داداش. الهی که همیشه دعای حضرت ماه (روحی له الفداه) و تایید حضرت خورشید(روحی لتراب مقدمه الفداه) همراهت باشه.
راستی داداش میری حاج منصور ما رو هم یاد کن. ما هم خونمون نزدیکای شماست اما شرایطمون سخته واسه رفتن شاید هم تانبالیا (بیماری سخت و صعب العلاجی که تنبلها از آن رنج می برند) نمیذاره همت کنیم بریم.
به هر حال التماس دعا.
داداش جان نیستی؟
رفتی هیات؟
خوش به سعادتت؛خیلی التماس دعا داریم داداش.
آقای قدیانی سلام و عرض ارادت
بی مقدمه چراکه وقتت گرامی و ارزشمند است.
همیشه دست و پا شیکسته دعات می کردم. یه شب آره چندین شب نه.
از امشب اما کمر همت بستم تا روز شهادتت.. انشاءالله
…………علیه دولت لیبرال اما مردمی دکتر مصدق کودتا کردید ، ما انقلاب اسلامی را برپا کردیم ، علیه جمهوری اسلامی جنگ جهانی سوم راه انداختید ، ما انقلاب اسلامی را صادر کردیم حتی به قلب تل آ ویو . به قول امام(ره) حصر اقتصادی کردید ما را ، لکن جنبش نرم افزاری تولید علم راه انداختیم ، فلسطین را به خاک و خون کشیدید ، حماسه حماس را آفریدیم ، جنوب لبنان را اشغال کردید حزب الله قد کشید ، فتنه به پا کردید و جنگ نرم ، جنبش اسلامی سازی علوم انسانی شروع شد ، سر آخر دروغکی گفتید ما بیشماریم ، در مقابل کل فضای سایبر تحت سیتره خامنه ایست ها قرار گرفت … در اندیشه آنم طرح چه توطئه ای در سر دارید که این روزها « بوی ظهور » به مشام می رسد؟
سلام داداش داشتم الهی نامه می خوندم و راستش دلم نیومد که برای شما هم نفرستم آخه جیگر می سو زونه
الهی, همه گویند خدا کو حسن گوید جز خدا کو .
الهی,همه از تو دوا خواهند, و حسن از تو درد.
الهی,آن خواهم که هیچ نخواهم.
الهی,همه گویند بده ,حسن گوید بگیر.
الهی,همه سر آسوده خواهند ,و حسن دل آسوده.
الهی,همه آرامش خواهند ,و حسن بی تابی ,همه سامان خواهند,و حسن بی سامانی.
الهی,چون در تو می نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم.
الهی,اگر چه درویشم,ولی داراتر از من کیست,که تو دارایی منی.
الهی,در ذات خودم متحیرم تا چه رسد در ذات تو .
الهی, به لطفت دنیا را از من گرفته ای ,به کرمت آخرت را هم بگیر!
الهی,روزم را چون شبم روحانی گردان ,وشبم را چون روز نورانی!
الهی,همه از گناه توبه می کنند, و حسن را از خودش توبه ده!
الهی,اگر ستار العیوب نبودی,ما از رسوایی چه می کردیم؟
الهی,اثر صنع تو ام ,چگونه به خود نبالم.
الهی,هر چه بیشتر دانستم نادان تر شدم ,بر نادانی ام بیفزا!
الهی,کلمات و کلامت که اینقدر شیرین و دلنشین اند,خودت چونی؟
الهی,اگر از من پرسیدند کیستی, چه گویم؟
الهی هر چه بیشتر فکر می کنم دورتر می شوم.
الهی, از شیاطین جن بریدن دشوار نیست,با شیاطین انس چه باید کرد؟
الهی,خوشدلم که از درد می نالم ,که هر دردی را درمانی نهاده ای.
الهی,تو پاک آفریده ای, ما آلوده کرده ایم.
الهی,اگر گلم و یا خارم از آن بوستان یارم.
“الهی نامه حضرت علامه استاد حسن زاده آملی(حفظه الله)”
….ببخشید که خیلی طو لانی شد,شرمنده .
التماس دعا یا علی.
ماشالله**حزب الله
چرا چون خار فرسودم در این باغ
چرا بی داغ آسودم در این باغ
گلستان در گلستان لاله رویید
چه میشد لاله ای بودم در این باغ
قلمتون همیشه طلا
سلام داداش حسین
نماز وروزه هاتون قبول
من از خانواده شهدا نیستم ولی توی شهرمون (تنکابن) مصداق این را دیدم به چشم,مادری شهیدی که سالها از شهادت پسرش میگذره تقریبا هر روز سر مزار شهیدش حاضر میشه و شمع روشن میکنه .
فکر میکنم خانواده شهدا همیشه با شهیدشون زندگی میکنن.
راستی داداش حسین توی دعاهاتون برای اونایی که خانواده شهیدن و اونایی که این سعادت را نداشت دعا کنید .
سلام و خدا قوت
چقدر مناجات مادر شهید با پسرش جگرسوز بود.چطوری این متن رو نوشتین؟
خوب مادر سعید حق داشت اینقدر در فراق دردانه ش روضه بخونه٬آخه پسر به این مسئولیت پذیری کم پیدا میشه.اونوقت واسه بعضیا سواله که چطوری زمان جنگ٬یک لشکر کار ۱۰ تا لشکرو می کرده.البته الانم واسه بعضیا سواله که چرا قطعه ۲۶ مقدسه؛آخه!
التماس دعا
سلام داداش حسین
اشکام جاری شد با تمام وجود خیلی قشنگ بود
خیلی مخلصیم داداش
درود بر داداش حسین و همه ستاره ها
داداش حسین خدا قوت
آقا امیر علی دم شما هم گرم تا می تونی این جلبکا رو هک کنین
اقای هپلی هم انصافا هنرمندن و باید از امثال ایشون توی روزنامه ها استفاده بشه
کار پلاک شهادت هم قابل تحسین بود
یه بار دیگه میگم
درود بر همه ستاره ها
به امید صبح سپید
دوستان عزیز برای اینکه نظرات کوتاه بشه استفاده از روش زیر پیشنهاد میشود:
متن ۱: س – خ – د – ت – ک – ح – ک – خ – ی
ترجمه : سلام. خوندم. دمت گرم . تف به قبر کروبی. حالشو گرفتی. کره خر! خیلی آقائی
یا علی.
متن ۲ : چ – د – چ – د – ا – ک – ت – ق – ب
ترجمه: چاکر داش حسین. چه کردی. دمت گرم . ایزی لایف کجاست؟ ترسیده
قربونت . بای!
متن ۳: س – ح – م- ص
ترجمه: سلامتی حضرت ماه صلوات
بفرست دیگه ، چیو نیگا میکنی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
داداش میخوام بگم شما تاج سر مایی …شما سرورمایی….شماخاک پای مایی…….حرفیه؟؟؟
اقای ا.م یا هر ایزی لایف دیگه ای مثل خودت :کوررررررررررررررررررر شود هر انکس نتواند دید.
ای ول داری به مولا داداش حسین با این نوشته جدیدت. اینو کی اضافه کردی؟
– فحاشی ناموسی و بی ادبانه دشمن به من، کاملا معلوم می کند طرفدار این قلم چه کسی و دشمن این قلم چه ناکسی است و اما آن کسی که معتقد است نظرات قطعه ۲۶ مانند سایت بالاترین است، احتمالا معتقد است سید احمد و آذرخش و پیام فضلی و خواهر شهید کاظم و اندیشه روشن و علیرضا کیانی …هم بالاترینی هستند. من از مادر شهیدان جنیدی از مادر شهید شیرودی کامنت دارم. آیا استغفرالله این عزیزان هم بالاترینی هستند؟ هیچ کس بچه بسیجیها را بالاترینی نمی خواند مگر آنکه نطفه اش حرام باشد و یا لقمه اش که در هر ۲ مورد نتیجه یکی است. از این حسادتتان گرفته که اینجا بچه ها قربان صدقه من می روند، دلیلی نمی شود که به این عزیزان توهین کنید و الا طرف حسابتان یک بچه پرروی پایین شهری است که پای مکتب حاج منصور بزرگ شده است. سطح نوشته های خود را بالا ببرید تا بچه بسیجیها شما را هم مدح کنند. دیگر اینکه آن کسی که معتقد است من مدتی در کیهان بودم و بعد نوشتن را تعطیل کرده ام، احتمالا عقل خودش را تعطیل کرده که همچین می گوید و اما اینکه من مطالبم را اول در رزونامه می گذارم، بعد اینجا و یا اینکه اول روزنامه نگارم، بعد وبلاگ نویس، به چه کسی ارتباط دارد؟… من با وبلاگستان فارسی آشنایی ندارم، نیمه شب ۶۰ نفر، بلکه بیشتر آن لاین دارم، هر یک ساعت حدود ۵۰ نظر دارم، برد مطالبم از برد بسیاری روزنامه ها بیشتر است، حتی نظرات وبلاگم هم خار در چشم عده ای است و حتی برایشان مهم است که مطالبم را از کجا در وبلاگ می گذارم و احیانا با قلم می نویسم و یا با کیبورد تایپ می کنم؛ پس حکما بهتر است برخیها به جای آشنایی با وبلاگستان فارسی، اندکی زبان فارسی بیاموزند و قد و اندازه قلم خود را با تمرین انشاء بالا ببرند. مرا شریعتمداری و صفارهرندی این دو یار رهبر و این دو عمار علی قلم زنی آموخته اند. صفار هرندی معتقد است ادبیات انقلاب اسلامی این روزها به قلم من بدهکار شده است. شما آیا بالاترینی هستید که از من طلبکارید؟ من در چند نوشته قبلی نظر خودم را درباره سایت بالاترین به روشنی بیان کرده ام. عده ای چه اصراری دارند که به من ثابت کنند مغرور شده ام؟ من تا وقتی تعریف هرندی را از قلم خود دارم، دیوانه ام اگر مغرور نباشم. من لبخند نشانده ام بر لبان مبارک آقا، بارها و بارها، چرا مغرور نباشم؟ من به جای حسادت به دوستانم و وقت گذاشتن برای اینکه مطالبشان را از کجا در وبلاگشان می گذارند، شبانه روز زحمت کشیده ام و بی خوابیها کشیده ام تا بر چهره رهبرم با قلم نازنین خود که از خون سرخ پدرم است، تبسم بنشانم. چرا مغرور نباشم؟ اتفاقا همان نوشته هایی از من، ماه و ستاره ها و باقری لنکرانی و سعید جلیلی و صفارهرندی و شریعتمداری و سعید قاسمی و پناهیان و جنتی و سیداحمد خاتمی و سیداحمد علم الهدی و خزعلی و …(باز هم بگویم؟)، را متبسم و مسرور کرده که عده ای می گویند سرشار از بی ادبی و ظلم و ناسزاست. پس نوشته های من بی ادبی نیست، بلکه انتقادات شما اسم رمز حسادت است.
رحمت حق بر شهدای بی بدیل کربلای ایران، و شیرزنانی که آنان را پروردند
خیلی دوست داریـــــــــــم!
ضمنا سلام
دزدگیر (گفت و شنود)
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به آمریکا پناهنده شده در مصاحبه ای گفته است؛ وضعیت اقتصادی کشور در دوران خاتمی خیلی بهتر از حالا بود!
گفتم: ولی شاخصه ها و آمار ثابت می کند که وضعیت اقتصادی در دوران دولت نهم و دهم بسیار پررونق تر از دولت اصلاحات بوده و در برخی از موارد ده ها و صدها برابر دولت های قبلی کار انجام شده است.
گفت: البته وضع اقتصادی افراد نزدیک به خاتمی خیلی بهتر از حالا بود. بیت المال را از حلقوم مردم مستضعف بیرون می کشیدند و بین خودشان هپل و هپو می کردند و حالا هم که آخورشان بسته شده به آمریکا پناهنده شده اند.
گفتم: یارو می گفت؛ چند سال پیش با هزار تومن وارد سوپرمارکت می شدیم ، یک کیلو پنیر، ۶ قالب کره، ۲ تا شیشه عسل، ۳ کیلو پیاز و ۵ کیلو سیب زمینی می خریدیم!… رفیقش با تعجب پرسید؛ آخه چه جوری؟! و یارو گفت؛ آخه، اون وقت ها که توی سوپرمارکت ها دوربین مداربسته و دزدگیر نبود!
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.
تشریف آوردید داداش؟
قبول باشه.
ارادتمندم.
داداش حسین: سالاری به مولا. من تازه از ارک آمدم. بابت بودنت ممنون.
سلام
باز ما یه ۲۴ ساعت نبودیما چی شد
کی اومده می گه ما بیشماریم شما غلط کردید بیشمارید
دست خدا بر سر ما خامنه ای رهبر ما
سلام داداش حسین
عالی بود
سلام فقط التماس دعا محتاجم به دعاهای همتون….
برادرشهیدم!نمیدانم ازفراق توبنالم یاکه از
دوری خودم!؟ازان بسوزم که جرا نیستی یا
شکوه کنم که جرا هستم!؟تورا بخوانم که
بیایی یا خودم را دعاکنم که بیایم…!؟
التماس دعا
نوکرتم حاجی.
خوش به سعادتت که مسجد ارکو داری.
دلم لک زده برا صدای حاجی.
ما خاک پای شمائیم گل پسر شهید قدیانی.
شما تاج سری.
سلام حاج حسین گور پدر حرف مردم
این لینک نوشته ما رو با عنوان درشت بذار تو متنت
همه نقاشی کشیدن برات
بگذار ما با این لینک از خجالت این بچه ها و شما در بیایم
حاجی این سایت قاط زده اسم رمز منو قبول نمی کنه
التماس دعا دارم از نوع شدید.
مخلصم؛
مراقب داداش حسین ما باشید.
استراحت کن داداشم.
خلاصه آمار سایت
بازدید امروز: ۹۱۱
بازدید دیروز: ۴۹۳۷
افراد آنلاین: ۸
بازدید کل: ۶۱۳۹۲۴
. این قطعه مقدس است. نظردهنده این قطعه مقدس است. نظرات این قطعه مقدس است
به قول سید احمد فدایی داری داداش حسین
ما جمله ستارگان و سالار قلم
، صد شکر که قدر یکدگر می دانیم
؛ از عشق به مقتدایمان حضرت ماه،
از ساقی دشت کربلا می خوانیم؛
با عرض ارادت به امام و شهدا
، از حال و هوای جبهه ها می خوانیم
؛ ذکر لبمان بود سلام و صلوات
، بهر فرج یار دعا می خوانیم
؛ تا سر بدهد بانگ انا المهدی را
، در قطعه پاک بیست و شش می مانیم
دست داداش امین هم درد نکنه البته امین ۲۰۶۰ دیگه درسته
سلام احوال شریف؟
الان صدای دلنواز اذان صبح به افق تهران شنیده میشه.اسم شریف شما رو توی پیشخوان دیدم و گفتم که سلامی عرض کنم و التماس دعا بگم. خدا رو شکر که هستید و خدا رو شکر که سربلندید. در این لحظات استجابت دعا از خدا می خوام که قلمتون همیشه در دفاع از ولایت تند و تیز باشه و قدمتون در این راه محکم
التماس دعا
سلام
همگی خسته نباشید
خدا قوت
امشب (۳۰ مرداد) ساعت ۱۱:۲۰ یا ۱۱:۳۰ برنامه راز در شبکه ۴ سیما با حضور دکتر حسن عباسی و نادر طالب زاده(مجری)
موفق و پیروز باشید
ذکر امروز ۱۰۰ مرتبه ” یا رب العالمین”
ایشالا حاجات همه براورده بشه
یا علی
سلام.
خسته نباشید!
حتما امشب عباسی رو شبکه ۴ ملاقات میکنیم!
خیلی دوست داریـــــــــــم!
سلام داداش حسین . نماز و روزه هاتون قبول باشه .
التماس دعا .
سلام
الهی شکر که اینجا ییم دوباره.
اول
به همسنگر خوبمون “امیــــــــــــن۲۰۶۰”
جانا سخن از زبان ما میگویی.
شعرتون عالی بود.قبول باشه رزمنده.
دلمون شاد شد.
اجرتون با مادر سید الشهدا إن شاء الله.
تـــــــــــــــــــوجه دارید که ستاره ها:
آره دیــــگه ؛ اینجا ارتقا مکانی گرفته؛ یه قطعه از بهشت بود به خط مقدم مبــــــارزه هم تبدیل شده و
دوستان هم زائر بودن اینجا ؛ حالا رزمنده هم هستن.
لطف شهداس…
حالا که ارتقاء مقام گرفتید دوستان:
کی خسته س؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته که دشمن…
دوم به همرزمای با بصیرتمون “هپلی” و “بیانچه” :
ممنون از مطلب وبلاگتون که حرف دل کل قطعه بود.
خدا قوت.
قلمتون همیشه با بصیرت و در جبهه ی حق روی سفیدی کاغذ بچرخه.
آمین.
سوم به دوست عزیزمون “یا زینب”:
خاطرات قشنگی رو برامون زنده کردید.
نفستون حق…
شکسته باد قلم تاریخ نویسی که ننویسد بر خمینی و یارانش چه گذشت…
ما جمله ستارگان و سالار قلم
، صد شکر که قدر یکدگر می دانیم
؛ از عشق به مقتدایمان حضرت ماه،
از ساقی دشت کربلا می خوانیم؛
با عرض ارادت به امام و شهدا
، از حال و هوای جبهه ها می خوانیم
؛ ذکر لبمان بود سلام و صلوات
، بهر فرج یار دعا می خوانیم
؛ تا سر بدهد بانگ انا المهدی را
، در قطعه پاک بیست و شش می مانیم
خونم مگه رنگین تر از خون حسینه
جونم مگه شیرن تر از جون حسینه….
بعدیش تو راهه!
ما ممکنه تحریم باشیم از نظر مهمات،
ولی راه ایستادگی اونم با تسلیحات کم و ناچیز رو ا ز پدرامون یاد گرفتیم….
تا سر بدهد بانگ انا المهدی را
، در قطعه پاک بیست و شش می مانیم
سلام به قطعه ۲۶
امام خمینی(ره):
“در شروع مبارزات اگر میخواستی بگویی شاه خائن است،
بلافاصله جواب میشنیدی که شاه شیعه است!
عده ایی مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند.
خون دلی که این پدر پیرتان از این دسته ی متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی ها ی دیگران نخورده است…”
پیام حضرت امام خمینی به روحانیون،مراجع،مدرسین..
تاریخ:۳/۱۲/۶۷
سلام
بنده الان به وسیله یک عملیات کاملا تاکتیکی و استراتژیکی(آخر فرق این دو تا رو نفهمیدم!)پشت کامپیوتر نشستم و به صورت کاملا انتحاری(این یکی ام شک دارم درست فهمیده باشم!) موفق به روشن کردن کامپیوتر شدم!
مطمئن بودم بعد اذان حتما هستن وهستین ولی سمت کامپیوتر آمدن همانا!پخ پخ شدن همان!
همه عبادتاشون قبول باشه ایشاا…،من یه التماس دعای خیییییییییییییلی خیییییییییییییییییییییلی خییییییییییییییییییییلی ویژه خاص و اضطراری دارم،دعا کنید تو رو خدا…
از امین ۲۰۶۰ هم بابت شعر قشنگشون ممنون
راستی شعر ” دیشب خواب بابا را دیدم دوباره ” برای نوای وبلاگتان هم قشنگ میشه .
متوجه یه صحنه ی جالب شدم الان.
خورشید اولین نورش را توی خانه ی ما به چهره ی ماه میتاباند!
توی خونه ی ما یه قاب از چهره ی نورانی ماه هست،درست کنج اتاق.
دور از مسیر پنجره.
(“من عکسِ تو بالای سرم نصب نمودم/یعنی که سر من به فدای قدم تو”
-بماند؛این تیر نوشته ام بود-)
اولین انوار طلائی خورشید از پنجره مستقیم میتابد به قابی که در مسیر مستقیم آن نیست!
حالا من فهمیدم
در فیزیک نور در مسیر خط راست حرکت میکند
ولی در عشق، در هر جهتی که عشقش بکشد…
به خودم میبالم که خورشید در خانه ی ما اول به چهره ی ماه مینگرد.
نور روز های خانه ی ما متبرک به اذن دخول از حضرت ماه است….
خفاش ها کور نشدید از شدت نور؟
خدا خیرتون بده و توفیقات تون رو افزایش بده.
انشاءالله که با قلم تون خوب سربازی کنید.
موفق باشید
در پناه حق
التماس دعا
حسین آقا
ما اهل کوفه نیستیم….
پشت سر مسلم اینبار صف بسته ایم ۵۰۰۰ نفری…
بسم الله
تا قیامت قیام کن… خدا نگهدار شما و قلم شما باشد انشا الله
یاحق
بسم رب الشهدا
واقعا عالیه دمتون گرم
اجرتون با خانم فاطمه زهرا
من ۱۱ سالم بود رفتم سرزمین نور از اون موقع ۱۱ بار رفتم سالی یه بار چون نمی خوام چفیه روی شونه هام نیفته آقای قدیانی دعا کنید چفییه هیچکدوممون نیفته – امیدوار سر اعتقاداتتون بمونید چون خدایی نکرده اگر یه موقع …
نمی گذریم از خون قدیانی ها و ردانی ها
اول سلام
فقط خواستم بگم دستت درست
یاعلی
سلام و خدا قوت
ممنون از نوای وب و احسنت به یا زینب بزرگوار و مرحبا به مبصر کلاس جمهوری اسلامی و پاینده باد راه امام و شهدا.
یا علی
بسم رب الزهراء
سلام داداش حسین یه دونه ای ، تکی ، سالاری ، عزیزی
***********************************
قطعه ۲۶ قطعه ای از بهشت است به ۲۴ زبان زنده دنیا
***********************************
Part 26 is a piece of paradise (انگلیسی)
الجزء ۲۶ هو قطعة من الجنة (عربی)
Parte 26 es un pedazo del paraíso (اسپانیایی)
Parte 26 è un pezzo di paradiso (ایتالیایی)
Partie 26 est un petit coin de paradis (فرانسوی)
Deel 26 is ‘n stukkie van die paradys (آفریقایی)
۲۶ حصہ جنت کا ٹکڑا ہے (اردو)
第۲۶部分是一块天堂 (چینی)
Μέρος ۲۶ είναι ένα κομμάτι του παραδείσου (یونانی)
۲۶٫ rész egy darab paradicsom (مجاری)
Bölüm 26 cennetten bir parçadır (ترکی)
Частина ۲۶ являє собою райський куточок (اکراینی)
۲۶ पार्ट स्वर्ग का एक टुकड़ा है (هندی)
부분은 ۲۶ 낙원의 조각입니다 (کره ای)
Część ۲۶ jest kawałek raju (لهستانی)
Deel 26 is een stukje paradijs (هلندی)
Частка ۲۶ ўяўляе сабой райскі куток (بلاروس)
パーツは、۲۶の楽園の一部です (ژاپنی)
۲۶ dalis yra rojus gabalas (لیتوانی)
Parte 26 é um pedaço do paraíso (پرتغالی)
Dio 26 je komad raja (کرواتی)
Часть ۲۶ представляет собой райский уголок (روسی)
Osa 26 on pala paratiisia (فنلاندی)
Del 26 er et stykke paradis (نروژی)
**************************************
این هم فقط به خاطر داداش عزیز تر از جانم:
قدیانی دوستت داریم به ۷ زبان زنده دنیا :
****************************
We love you Ghadiani (انگلیسی)
Nous vous aimons Ghadian (فرانسوی)
نحن نحبک القدیانی (عربی)
ہم قدیانی آپ سے محبت کرتا (اردو)
Te queremos Ghadiani (اسپانیایی)
Vi vogliamo bene Ghadiani (ایتالیایی)
我们爱你Ghadian (چینی)
ماشا الله حزب الله
ممنون از امین ۲۰۶۰ با شعر زیباش
ممنون از شما که همیشه خوب قلم میزنی
الحق که مادرای شهدا چقدر خون دل خوردن
بوی بهشت از دستان مادران شهدا می آید
.
التماس دعا
یا علی مدد
سلام
چه خبره اینجا؟؟
بسم رب الشهداوالصدیقین سلام.اول برای سلامتی وظهور حضرت خورشید پشت ابر سلامتی وطول عمر حضرت ماه شب چهارده وستاره های بیشمارش سه تا صلوات.اللهم صل علی محمد وآل محمد. اللهم صل علی محمدوآل محمد..اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم.خیلی وقته به قطعه۲۶ میام اما این اولین باره که کامنت میذارم.خواستم بگم:اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه ویکون الدین کله لله فان انتهوا فان الله بما یعلمون بصیر.وان تولوا فاعلوا ان الله مولیکم نعم المولی ونعم النصیر.با کافران جهاد کنید که در زمین فتنه وفسادی دیگر باقی نماندوآیین همه دین خدا گردد وچنانچه دست از کفر کشیدند خدا به اعمالشان بصیروآگاه است.و اگر کافران به دین خدا پشت کردند بدانید که البته خدا یار شماست که بهترین یار وبهترین یاور است.سوره انفال ۳۹ و۴۰
بیخیال داداش.خودت رو ناراحت نکن.ما تنها نیستیم.یا علی
سلام . خسته نباشی . از یه نظرایی من و شما برادریم . چون منم بابام جای بابای شماست و همچنین برادرم . خانوادگی مطلباتو می خونیم . واقعا خدا پشت و پناهت . بهم سر بزن .التماس دعا
سلام
خدا یا شکرت بابت نعمتی به نام حسین قدیانی
————————-
سلام
طاعات قبول
ما رو جا نذارید توی مسجد ارک که میرید یا پشت سر آقا که نماز می خونید ما رم دعا کنید و همه جوانارو
به هر حال وقتی تهران نماینده ایرانه ساکنینشم نماینده مردم ایرانن در هر کجای ایران
داداش دست من که کوتاه از اون مجالس باحال و اقتدا به آقا توی نمازها
دعام کن از نزدیک آقا رو ببینم
لبخند بزن رزمنده 🙂
عجب وبلاگ داداش هر روز یه حرکت نو از خودش نشون میده!!
اینم بر اینکه وبلاگ بپذیره و تکراری نباشه
ماشاالله حزب الله
ماشاالله امیرعلی
ماشالله داداش حسین
شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
سلام
این زبان فارسی هم نعمتیه
خدایی اصلا با زبونای دیگه نمی شه مقایسش کرد
دست آقا امیر علی درد نکنه .خیلی کار جالبی بود
سلام
دست همه دوستان درد نکنه. واقعا ایول دارن.
داداش حسین به برکت شماست که این همه ستاره اینجا جمع شدن. وگرنه دیگه کجا می تونستیم اینجوری همدیگه رو پیدا کنیم و خانواده بشیم.
خدا حفظتون کنه.
و جنگ بلا نبود
بلا دروغ بود
ما مرگ را بوسیدیم
و مرگ دایه ی ما بود
و جنگ بلا نبود
بلا خرناسه بود
بلا نقرس بود
طوفانی در راه است
و مردی می آید
که به درجه ی تیمسارها نگاه نمی کند
از سمت بهشت زهرا
با سربازانی پا برهنه
که از چشمانشان لاله می چکد
مردی می آید که از شعار و حرف زیادی بدش می آید
مردی که به پاترول ها سواری نداده است
و کلکسیون پیکان ندارد
(علی رضا قزوه)
لبخند بزن رزمنده 🙂 *
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ وَاجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیْکَ وَاجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْکَ بِاِحْسانِکَ یا غایَةَ الطّالِبینَ.
خدایا قرارم ده در این ماه از توکل‌کنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت، قرارم ده در آن از مقربان پیشگاهت به حق احسانت اى هدف نهایى جویندگان.
در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثتخدیجه بانوى فداکار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنجسالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد!
وفات ام المومنین را به همه شیعیان راستین و به قطعه ۲۶ های عزیز تسلیت میگم! التماس دعا و یاعلی
سلام داداشی
باز هم از لابلای اثاثیه آمدم
اینجا چه خبر است
گفتی طرح برای قطعه نزن
دیدی؟
حالا چکار کنم؟
بزنم برجک هرچی حسوده؟
ها؟
دستور بده تا کافی نت بعدی رو پیدا میکنم
چاکریم داداش
سلام داداش
از شعر برادرمون امین تشکر می کنم ” نه خسته دلاور ”
از یا زینب گرامی و این قطعه ی موسیقی نوستالژیک و خاطره انگیز ممنونم ” نه خسته بسیجی”
از برادرمون جناب کیانی سپاسگزارم که با کلماتشون حق مطلب رو ادا کردند ” نه خسته رزمنده ”
و از برادر گرامی ام جناب صفا که “قطعه ۲۶ قطعه ای از بهشت است” را به ۲۴ زبان زنده دنیا نوشتند ” ماشالله حزب الله ”
قطعه ی ۲۶ قطعه ای از بهشت است …
سلام حاج حسین امیدوارم حالت خوب باشه فقط تا آخرشو بخون
من نه از مریدان مشاییم و نه دوستدار قالیباف. اول نشونی میدم بعد حرف آخر. ازت تشکر میکنم که نوشته هایت مرا مصمم کرد در شاخه دیگری از هنر که علاقه و استعداد بیشتری دارم وارد میدان جهاد شوم. تو بچه پایین شهری و من هم.اما من اهل دروازه قارم وقدیمی تر. حاج منصور هم در محل ما منصور شد کجا؟مسجد پاچنار(ادعا و عرق به محل!) ولی من پا منبریش نیستم چرا؟ کم سعادتم ولی سعادت منبرای حاج قربون و بعضی وقتا دارم
تو بچه مخابرات شهرکی و من ایثار لقبتم حسین مالدینی(البته کسی که این لقب و گذاشته کج سلیقه بوده،مالدینی کجا تکنیک حسین قدیانی و داره!جدا میگم) خلاصه به غیر از چمن سر شهرک من یه بار با تو هم صحبت شدم اونم ۲روز مونده به فروردین۸۹ بود تو صف معاینه فنی آرژانتین. سرم و کردم تو ماشینت ازت تشکر کردم والخ که بعید می دانم ذهن پر مشغله ات یاری کند یاد آن روز را! حرف بسیار است ومجال کم حوصله در این ماه مبارک اندک. این ها را نوشتم که به عنوان مخالف حسود نبندیمون به تیر بار. جوابتو به کامنتا خوندم جوری القا کرده بودی که هر که انتقادو نظری دارد حسود است ومواجب بگیر! انتهای نوشته ات را به نظرم
در حالت عصبانیت نوشته بودی نه اینکه بد باشد کمی …(ذهنم جواب نمی دهد لغت پیدا کنم) بعضی از لغات و عبارات در نوشته هایت زیاد تکرار می شود که در ذهن مخاطب تاثیر دارد
و اگر امکان دارد کمی از انتقاد هایی که پذیرفتی را نمایان کن که انگ عدم انتقاد پذیری به بهت نخوره. ودر آخر گفتی به خاطر استادی امثال صفار هرندی و باقی بزرگان حق داری مغرور شوی که بعید می دانم منظورت تکبر باشد گرچه اینطور از ادبیاتت بر می آمد. من هم پدرم جانباز شیمیایی بود که از دنیا رفت وبرایم همین بس است که رحیم چهره خند بزرگ شاعر دفاع مقدس دروصفش سرود:در بطن حادثه ها در جای جای عشق، جانباز گشتی و شد رد پای عشق، نقش و نگار خوش ماندگاریت از آن زمان همیشه برگ برنده بودی جانباز شهید زنده است شهید زنده بودی
این آخری و نوشتم که بدونی نیت بدی ندارم تمومش می کنم با یک
یا علی مددی
سلام
خسته نباشی داداشی اگه نظرات زیاد تقصیر قلم شماست که همه رو به شور میاره ………ان شا الله همیشه مو فق باشید
التماس دعا .یا علی
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ وَاجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیْکَ وَاجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْکَ بِاِحْسانِکَ یا غایَةَ الطّالِبینَ.
خدا مرا در این روز از متوکلان درگاهت قرار ده و مقرر نما در این روز از کامروایان حضرتت و مقربان درگاهت باشم به حق احسانت ای نهایت همه جویندگان
داداش حسین سلام
تبریک می گم به شما ، امیرعلی و بقیه ستاره های فعال قطعه ۲۶ به خاطر موفقیت های این چند روزتون .
ماشاالله حزب الله
ماشاالله امیرعلـی
آقا امیرعلی شما ثابت کردید که بسیجی با لطف و عنایت خدا هر کار بخواد می تونه بکنه ، فقط کافیه اراده کنه . احسنت به شما با این اراده و پشتکارتون .
انشاءالله که خدا دلتون رو شاد کنه که با این کار بزرگتون دل تمام ستاره های حضرت ماه رو شاد کردید . انشاءالله که مزدتون شهادت در رکاب آقا امام زمان (عج) باشه . ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید .
عجب!
خون پاک شهیدان چه میکند!
این گونه به قلم جاری می شود،حرکت می کند و تاثیر می گذارد.
وای بر کسانی که به این خون های پاک ،که این گونه زنده اند ،خیانت کند.
وای بر کسانی که نگاه نکردن که هر جا پا میگذارند قطره ای از خون پاک شهیدان ریخته است و پا گذاشتن بر روی آن.
امید دارم به حق خون پاکشان که تپنده است،از ادامه دهنده ی راهشان باشیم.
آقای حسین قدیانی،در پناه ایزد مهربان و یاری دهنده،پیروز و سربلند باشید.
پدر عزیز و گرامیتان ،پدر عزیز ما هم هستند.ما نیز از وجود ارزشمندشان (شهیدان)بهره ها برده ایم.از نفس حقشان که جاریست،از وجود نازنینشان که هویداست.دیگر چه بگویم،از دردو دل هایی که گفتم و شنیدن و همیشه کمکم کردند.
شهیدان همه کس ما هستند.
تقدیم به شما:
عروج دل،به از سر گذشتن است..
شاید از همین روست که در عالم ناسوت
سرهای ما را بین قلب و آسمان گذاشتند!
***
تنها به آنانی که خدا را می بینند،شهادت می دهند،
نه به آنانی کهتنها خدا را می دانند..
سلام تصمیم گرفتیم صحبتهای حاج منصور را منتشر کنیم
چقدر خوشحالم که حال و هوای قبلی برگشته / نه بیشتر شده…
ماشا الله****حزب الله
بسم الله
داداش حسین . خسته نباشی .
تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم…(به کوری چشم تمام حسودان)
سلام حسین جان، خوب واردی اشکمون رو در بیاری،دلی از عزا در آوردیم،اجرکم عندالله
سلام..هر چند کامنت های قبلی من نه تایید شد نه جواب داده شد حتی بهم توهینم شد اما نمی تونم بیام و نظر ندم…
خسته نباشید و اجرکم عند الله
روایت خواندنی حدادعادل از سلوک فردی رهبر انقلابhttp://jahanews.ir/vdcamwn6u49neu1.k5k4.html
مطلب زیبایی..از دستش ندید.
سلام داداش حسین
ببین، بذار خیالتو راحت کنم، هرکاری که بکنی من از اینجا بیرون برو نیستم، جَلد اینجام، چه بخوای چه نخوای
زت زیاد
سلام – آقا من تمام مطالب این قطعه رو می خونم ، حرفی هست ؟ به کسی ربطی داره ؟
راستی حاجی اگه با اتول میای ارک یه ندا بده بچه ها بی ماشینن !
سلام داداش اونقدر مطالب تو ذهنم به هم ریختس که نمی دونم چه جوری شروع کنم.
اول این که ممنون.ما دو روز که به اینجا سر نمیزنیم اونقدر مطلب میذاری که تا ۳ ساعت باید تو وب و مشغول خوندن باشیم.
دوم این که دلم با این مطلبت بدجوری رفت.یاد شهید گمنامی افتادم که امسال اردیبهشت اومد دانشگاهمون و مهمون ما بی لیاقتا شد.یاد این که چقدر دلم هواشو کرده.این که چقدر مهربون بود که دست ما رو رد نکرد و از معراج شهدا با ما اومد.
سوم این که از همه ی بچه های با ذوق ممنون.کار امیر علی جالب بود. دست مریزاد.
چهارم امان از دست خواص بی بصیرت…..
پنجم این که دوستت دارم داداش.
زنده باشی.قلمت پر جوهر.
یا علی
سلام
طاعات وعبادت قبول
یه شعر جالب درد ودل با احمدی نژاد البته شاعرش رو پیدا نکردم متاسفانه اسمش رو بزارم.
خواهم مرا تو یاد کنی احمدی نژاد
قلبم دوباره شاد کنی احمدی نژاد
بس روزه ها که که نذر آمدنت کرده بود،دل
حالا میان دوست ودشمن چنین خجل!
از آه درد دیده غمگین حذر نما!
رویت به سوی کیست که گردانده ای زما؟
تو آمدی که قلب ولی را دهی صفا
از بهر یار عشق،شوی یار باوفا
اما چرا؟ چگونه کنم حال،داوری؟
گشتی تو یار و یاور معزول رهبری!
از بهر چیست آنکه دهی آبرو به باد؟
از بهر چیست؟ ساده بگو! احمدی نژاد
آه کسی شنو! که ندارد بجز خدا
جانش به راه مهدی او می کند فدا!
تا آنکه دیرتر نشده سوی جاده شو!
زین خر که سوی درّه بتازد پیاده شو!
مشایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی چقدر خون به دل این مردم میکنه که از شدت غصه دلشون دیگه میزنن تو زبون شعر
شاید این جوری حالش بشه!!!!!!!البته شاید
به به
به به
سلام به بهترین داداش دنیا.
سلام به همه ستاره ها.
تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
آقا امین این شعرت خیلی عالی بود.
آفرین به امیرعلی عزیز.
احسنت به هپلی و علیرضا کیانی گل.
داداش حسین دیدی چقدر خاطر خواطر خواه داری؟
حسوسدا بیان ببینن و انشالله بترکن.
حق دارن نتونن این جمع با صفا رو تحمل کنن.خدا دشمنان انقلاب و رهبرمونو از ریشه بخشکونه.
سلامتی تاج سرمون حسین آقای عزیز بلند صلوات بفرست.
گفتم بلند!
آها این شد. 🙂
عکس: با یاد شقایقها
http://rajanews.com/detail.asp?id=59014
ماشاءالله حزب الله
سلام داداش حسین .
خیلی دوست دارم یه سری هم توی شبکه اجتماعی بزنی.www.velayatmadaran.ir
قدیانی آکومبا تاکومبا ( قدیانی دوست داریم به زبان گینه بی صاحب)
أن حزبَ الله همُ الغالبون…
با اجازه میخام یه پیام بی زرگانی برم:
بازدید امروز: ۳۲۹۳
بازدید دیروز: ۴۹۳۷
افراد آنلاین: ۳۱
بازدید کل: ۶۱۶۳۰۶
🙂 من عاااااشق پیام بی زرگانیم!
داداش جان این قسمت از متن علیرضا کیانی عزیز خیلی زیباست.
“حسین قدیانی جوانی پرشور است که انسان را یاد جوانهای پرشور کانال کمیل می اندازد که مختصات عمل آنها با عقل قابل درک نبود و هم اکنون هم برای عاقلان سوال است… آنانکه نتوانند کمیلی ها، کربلای ۵ ی ها و علم الهدی و یارانش در هویزه را بشناسند… بی شک دستنوشته های حسین قدیانی هم برایشان تلخ و دردآور است… ”
یکی از بهترین توصیفات راجع به شخصیت داداش حسین ما همینه.
واقعا دست علیرضا جان درد نکنه.
خیلی عزیز داداشی.
سلام
با خودم عهد کردم کمتر کامنت بذارم تا حداقل به اندازه خوندن یک کامنت وقتتون گرفته نشه.باید به کارهای مهمتری برسید.اما نتونستم یه خسته نباشید به برادر بزرگوارمون امیرعلی صفا و علیرضا کیانی و امین گرامی و …نگم.بچه ها متشکریم
ماشالله حزب الله
سلام
قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس
با خوندن این متن دلم آروم گرفت.
ممنون از امیرعلی و بقیه دوستان
سلام
از اونجایی که من و امیر علی صفا بشدت با هم کل داریم فلذا برای اینکه روی امیر علی رو کم بکنم اون جمله رو به ۵ زبون دیگه ترجمه کردم:
زبان برره ای:
(ها ایییییییییی قطعه ۲۶ ، قطعه ای از بهشت بـــــــــیــــــــده. اوههههههههههه)
زبان هپلستانی:
(زبلابل بلتابلتفبایل ۲۶ یفبشسیشذب لتهفغهنغ قزیبلذیغ قثفغ هیییییییییییی)
زبان خوش:
(عزیز دلم عنایت داشته باش قطعه ۲۶ قطعه ای از بهشته. او کی هانی؟!)
زبان نا خوش:
(چرا حرف توی کله ات نمیره لامصب! میگم قطعه ۲۶ قطعه ای از بهشته بگو چشب! افتاد؟!)
زبان بی زبانی:
(…………………………………………………………… )
بعد از ده روز سلام
کامنت زدم که بگم ماه رمضونی ما رو یادت نره دعا کنی مخصوصا شبها که میری حاج منصور
دلم یه ذره شده برای ارگ .ببینم ماه رمضونها هم حاجی اول روضه میگه السلام علیک یا ابا عبدالله
آخ که دق مرگ شدم. دلم لک ِکمه. لک لک زده برای روضه ها و سینه زنیش.
از یک نویسنده مسیحی است که
هیچ زمانی در عمرم آرزو نکردم که نیزه ای افکنده باشم یا تیری پرتاب کرده باشم جز آن زمان که در کودکی شنیدم تکیه دادن حسین را به شمشیر غریبی و هل من ناصرش را
ای وای حسین
ای وای حسین
ای وای حسین
ای وای حسین
دست همه بروبچس هنرمند درد نکنه
قطعه۲۶ مقدسه…چشم همه ایزی لایفا و بقیه پوشک های محترم کور شه ….
س
خ
خ خ
خ
سلام
ما رفتیم یه امتحان دادیم اینجا چه اتفاقات عجیبی رخ داده!!
.
از این به بعد به منظور تلف نشدن وقت گرانبهای حسین آقا از کلمات کلیدی استفاده می کنیم:
پست های عشق آلود:
حضرت ماه
ستاره ها
شهدا
بابا اکبر
داداش حسین
صلوات
پست های بغض آلود:
ساندیس
مشایی
شیخ الاغ
عمر سعد
مکتب ایران
کره خر
.
ایزی لایف
بچه ها میان ببینن آقای قدیانی هست یا نه وقتی میبینن نیست میرن
باز میان و میرن
نشستم دارم این زاغ رو با چوب میزنم
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هردو جهان آزادم
ماشاءالله،حزب الله
شیره بچه های حزب الله
مخلص آقای قدیانی
میگم از دوستانی که زبانشون خوبه دعوت به هم کاری کنید برای بخش انگلیسی و عربی
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
خطاب به کسانی که چشم دیدن ای ۲۴ زبان زنده دنیارو ندارن : غلط کردین بیشمارید
سلام!
تنها زبانی که ما بلدیم زبان مادر شهداست. زبان دل است. با همان زبان می گیم : ایول الله
خدا قوت
طبق فرموده استاد (بسم رب الشهدا و الصدیقین) اقا حسین ببخشید خودمونی شدم با دل نوشته هات خیلی حال میککنم میتونی به من هم یاد بدی؟!
شب پرستان را چه به این
غـــــــــــــــــلط ها
تا درست نشه تکرار میکنیم….
برید سوت بزنید
سلام داداش
این روزها همه خودی ها و غیر خودی ها و نخودی ها دکتر رو به خاطر اشتباهات فرد دیگری دارند می کوبند . یه طرح برا دکتر کار کردم. که نشون بدم . ما انتقادمون از سر خیر خواهیه. خوشحال میشم بیا و ببینی:
http://www.khatshekan.org/
یا حق
سلام بعد از افطار عرض میشه به همه ی ستاره ها
طاعات قبول.
بــــــــــــــه همرزممون”amir”:
امروز دعای روز دهم رو نذاشته بودیدا!
نگید متوجه نشدیم.
البته شایدم گذاشتید و هنوز تأیید نشده.
خلاصه به دست ما یا بهتر بگم به چشم ما نرسید.
یا علی
قطعه ۲۶ ، ردیف عشق مقدس
سلام بر حسین*
سلام بر حسسین*
سلام بر حسسسین*
سلام بر حسسسسین*
سلام بر حسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسین*
سلام بر حسسسسین*
سلام بر حسسسین*
سلام بر حسسین*
سلام بر حسین*
سلام بر حسسین*
سلام بر حسسسین*
سلام بر حسسسسین*
سلام بر حسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسین*
سلام بر حسسسسین*
سلام بر حسسسین*
سلام بر حسسین*
سلام بر حسین*
سلام بر حسسین*
سلام بر حسسسین*
سلام بر حسسسسین*
سلام بر حسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسسین*
سلام بر حسسسسسین*
سلام بر حسسسسین*
سلام بر حسسسین*
سلام بر حسسین*
سلام بر حسین*
س – ح – م- ص
ترجمه: سلامتی حضرت ماه صلوات
شادی روح شهید حاج عماد مغنیه
فاتحه مع الصلوات
و خداوند خطاب به حضرت داوود ع فرمود :”اگر آنان که از من روی برتافتند ، می دانستند که چقدر مشتاق دیدارشان هستم ، هر آینه از شوق جان می سپردند”
این مطلبو برای این نوشتم که از مادر و پدرتون بخواید که توی این ماه مبارک خدا خواسته هاتونو به حق دعای اونا برآورده کنه
دعای تاثیر گذار مادر
روزی حضرت موسی(علیه السلام) در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! حضرت موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟ خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، حضرت موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد !
فردای آن روز حضرت موسی(علیه السلام) به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم ، حضرت موسی(علیه السلام) با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و…
کنار گذاشت . ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با حضرت موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به حضرت موسی(علیه السلام) کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! حضرت موسی(علیه السلام) مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد . شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر حضرت موسی(علیه السلام) را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت : مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی(علیه السلام) شوی . سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش حضرت موسی(علیه السلام) آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که ” انشاء الله در بهشت با حضرت موسی(علیه السلام) همنشین شوی ! ”
چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با حضرت موسی(علیه السلام)!
حضرت موسی(علیه السلام) لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی(علیه السلام) هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی شد !
هر که بر خدا توکل کند ، مغلوب نمی شود ، و هر که از گناه به خدا پناه برد ، شکست نمی خورد .
گفتم: خسته‌ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/۵۳) ::.
گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی میگذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/۲۴) ::.
گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/۱۶) ::.
گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/۱۵۲) ::.
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه میدونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/۶۳) ::.
گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/۱۰۹) ::.
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک… یه اشاره کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/۲۱۶) ::.
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل… اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم – نسبت به همه – مهربونه (بقره/۱۴۳) ::.
گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/۵۸) ::.
گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره (آل عمران/۱۵۹) ::.
گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت میکنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر میکنن (حج/۱۱) ::.
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش میشد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.
گفتم: با این همه گناه… آخه چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول میکنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.
گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! … توبه میکنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳)
هر که بر خدا توکل کند، مغلوب نمی شود، و هر که از گناه به خدا پناه برد ، شکست نمی خورد . و هر که در مسیر حق هر کس فکر کرد کسی شده، ذلیل شده.
امام محمد باقر(علیه السلام)
#نوشته ای بعد از مسجد ارک برای حسین قدیانی عزیز#
#http://sms88sms.persianblog.ir/post/683/#
#…آنچه که سبب نشاندن لبخند بر لبان مبارک حضرت ماه می شود، چه “دا” باشد، چه “خاک های نرم کوشک” و چه “نُه ِده” حسین قدیانی، بقـول حضرت ماه باید “تیراژش میلیونی” شود. پس آن صاحب اثر و صاحب قلمی که این تمجید و قدردانی شاملش شود، دیوانگی و خلاف عقل انجام داده است اگر نخواهد این «تمجید و قدردانی» را تبلیغ اثرش کند. می دانی چرا؟ اولاً آن شخص که این قدردانی را به عمل آورده، به اعتراف ِخود اهل قلم، خودش از اُنس دارندگان با کتاب و عالَم ادبیات و خُبره ترین خبرگان اهل قلم است. دوماً استفاده از تعریف و تمجید رهبرمعظم انقلاب در جهت تبلیغ یک اثر، خود نشانه ی احترام گذاشتن و قدردان بودن از تعریف و تمجید رهبری ِعزیز است. پس هر کس که کوچکترین قدم و قلمی برای تبلیغ آثار مورد رضایت رهبری عزیز بردارد، خودش را ناخودآگاه در دایرع ی «تمجید و قدردانی» ایشان قرار داده است. حالا دیگر نه داداش حسین که ما ستارگان حضرت ماه هم می بایست “نُه ِده” حسین قدیانی ها را فریاد کنیم…
#نوشته ای بعد از مسجد ارک برای حسین قدیانی عزیز#
#http://sms88sms.persianblog.ir/post/683/#.
سلامتی دکتر علی اکبر صالحی دانشمند گرانقدر و گران مغز عزیزمون
۳ صلوات محمدی بفرستین
خدا ابرومندش کنه
ماشاالله امیرعلی
ماشاالله حزب الله
czuje respekt do pana
نسبت به شما احساس احترام دارم
mogę darować panu niektóre słabsze słowa
میتونم از بعضی کلمات ضعیف تر شما بگذرم
serdeczność jest najcenniejsza
صداقت باارزشترین هست
منم دارم روی صفحه شما دوره میبینم ، جهاد هنر مردان خداست.
امام رضا علیه السلام در حدیثی بسیار زیبا که در تحفت العقول آمده است ویژگیهای ده گانه عاقل را چنین برشمردند.
عن الرّضا علیه السلام:
لا یتـم عَقل إمـرء مُسلـم حتـّى تکونَ فیه عَشر خِصـال- اَلخیــرُ مِنـهُ مـأمــُول – وَ الشّر منهُ مأمـُون – یَستکثِر قلیلُ الخیر مِن غیره – وَ یَستقل کَثیرُ الخیر مـِن نفسه – لا یسام من طلب الحـوائج الیه – و لا یمل مـن طلب العلـم طول دهره – الفقرفى الله احبّ الیه مِن الغنى – و الذّل فى الله احب الیه مـن العز فى عدوه – و الخمـول اشهى الیه من الشهره – ثـم قال علیه السلام العاشرة و ما العاشرة؟ – قیل له: ما هى؟ – قال علیه السلام: لایرى احدا إلا قال: هو خیر منى و اتقى
ترجمه:
عقل شخص مسلمـان تمـام نیست, مگر ایـن که ده خصلت را دارا بـاشـد:
ـ از او امید خیر باشد
ـ از بدى او در امان باشند
ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد
ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد
ـ هـر چه حـاجت از او خـواهنـد دلتنگ نشـود
ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود
ـ فقـر در راه خـدایـش از تـوانگـرى محبـوبتـر بـاشــد
ـ خـوارى در راه خـدایـش از عزت بـا دشمنـش محبـوبتـر بـاشــد
ـ گمنـامـى را از پـر نـامـى خـواهـانتـر بـاشـد
ـ سپس فـرمـود: دهمى چیست و چیست دهمى ؟ به او گفته شـد: چیست؟
فـرمـود: کسی را ننگـرد جز ایـن که بگـویـد او از مـن بهتـر و پـرهیز کـارتـــر است
السلام علیک یا امام رضا(ع)
ای امام رضا(ع)
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت *** جایی ننوشته است گنهکار نیاید.
شیخ ابوالحسن خرقانی بر در خانقاهش نوشته بود :
هر که دراین سرای به نیاز و پناه آید جایش دهید ، آبش دهید ، نانش دهید از مذهبش نپرسید ؛ زیرا آن که در درگاه خدای بزرگ به جانی ارزد! در نزد ما به نانی نیرزد؟
داداش ما کجاست؟
فکر دل ما نیست که زود به زود تنگ میشه؟
آمدیم نبودید!اما نمیرویم تا بیائید.
عزیزی سالار.
نماز روزها ها قبول اخوی.
اقا حسین بازم جوابمو ندادییییییییییییییییییییییییییییییییید
سلام حاجی …خوشم میآد مثل خودم میچسبونی بهشون ….. ! دمت گرم . من خیلی خیلی خوشم اومد . ماشالله چه بازدیدی داری. ادامه بده ما باهاتیم . زنده باد حزب الله … زینده باد احمدی نژاد . تا دیداد بعدی
سلام داداش من تا حالا صد بار خواستم عضو بشم ولی هر شناسه ای وارد می کنم میگه شناسه اشتباست چه کنم؟؟؟
شبکه ی تلویزیونی میرحسین (MirHosein TV Network) تصمیم به پخش سریالی تحت عنوان فاصله ها به نویسندگی و کارگردانی جرج سوروس (بنیانگذار انقلاب مخملی) گرفته است. تهیه کننده های این فیلم سازمان های خبری بی بی سی فارسی و صدای آمریکا (VOA) می باشند.
بازیگران این سریال عبارتند از: محمد خاتمی، شیخ مهدی کروبی، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و با حضور خاندان هاشمی رفسنجانی و سایر بازیگران سبز
گفته می شود مقامات رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس از دست اندرکاران و بازیگران این سریال تشکر و قدردانی فراوان کرده اند.
اما تیتراژ پایانی این سریال با صدای محمدرضا شجریان، شاعر: میرحسین موسوی
اگه جـنـبش عقـب افـتــاده *** اگه من به نظام بد کردم
محمود کاری تو با من کردی *** کـه فـکـرشـم نــمـیـکـردم
چـه آسون ضایع کردی مـنو *** منی که جنبش پام گیره
کـه از ایـن چـیـزتــرم بـاشـــم *** واسه چیزام نفسشون میره
مـن مـی تــرســم از وقــتـی *** بیـانیـه هام بی اثر میـشه
همیـشه لحظه ی آخر *** احمدی برنده میشه
تورو دسـت BBC دادم *** که از حالم خبر داره
کـه از ایــران دروغـاشـو *** یه لحظه بر نمی داره
تـو کـــروبــی مـنـی امـــا *** داری از دست در میری
بــا دسـتـــای خــودت داری *** سیصد میلیونو می گیری
بـیـــــانــیـــــه دادم بـــــازم *** ولی جنبش دیگه خوابیده
مــگـــه مــیــــزاره BBC *** مگه VOA امون میده
دیـوونــم کـرده خـاتـمی *** ببین جنبش پریشونه
من اونـقدر چـیز می نویسم *** کـه خـالـی نکنـیــن شونـه
حساب کتاب رفتـه از یـادم *** بلـد نیـستـم که بشمارم
فقط یک چیز رو مـیـدونـم *** که بگم من بی شمارم
مـن مـی تــرســم از وقـتـی *** بیـانیـه هام بی اثر میـشه
همیـشه لحظه ی آخر *** احمدی برنده میشه
تورو دسـت BBC دادم *** که از حالم خبر داره
کـه از ایــران دروغـاشـو *** یه لحظه بر نمی داره
سبزکا الآن یا یا شاید هم … بلکه هم اینجورین.
بله دیگه!!!…
حدادعادل در وصف آیت الله خامنه ای شعر زیر را سروده است:
ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه
آفتاب صورتت خورشید فردای همه
ای دل دریایی‌ات کشتی نشینان را امید
ای دو چشم روشنت فانوس دریای همه
خنده‌های گاه گاهت خنده خورشید صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهای همه
ای پیام دلنشینت بارش باران نور
وی کلام آتشینت آتش نای همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگی
سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه
گر کسی از من نشانی از تو جوید گویمش
خانه‌ای در کوچه باغ دل، پذیرای همه
لاله‌زار عمر یک دم بی گل رویت مباد
ای گل رویت بهار عالم آرای همه
منبع: رجانیوز
خیالتون راحت باشه.
سید احمد مثل شیر اینجاست. 🙂
سلام داداش . شما نیستید ولی ستاره های حضرت ماه به نیابت شما در آسمان قطعه ی ۲۶ می درخشند !
اومدم مثل همه ی ستاره هایی که با وجود اینکه شما نیستید هستند و میدرخشند و آن لاینند کارت حضور بزنم .
برای شادی روح بابا اکبر و شهدا و امام شهدا و جهت سلامتی و طول عمر باعزت و طولانی حضرت امام خامنه ای صلوات می فرستم .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام ؛خسته نباشی؛ شادی روح شهدای اسلام سه صلوات محمدی .
رابطه جنبش سبز با قانون صفرم ترمودینامیک:
http://yek-sargashte.persianblog.ir/post/94/
شعر حدادعادل در وصف آیت الله خامنه ای
حدادعادل در وصف آیت الله خامنه ای شعر زیر را سروده است:
ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه
آفتاب صورتت خورشید فردای همه
ای دل دریایی‌ات کشتی نشینان را امید
ای دو چشم روشنت فانوس دریای همه
خنده‌های گاه گاهت خنده خورشید صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهای همه
ای پیام دلنشینت بارش باران نور
وی کلام آتشینت آتش نای همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگی
سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه
گر کسی از من نشانی از تو جوید گویمش
خانه‌ای در کوچه باغ دل، پذیرای همه
لاله‌زار عمر یک دم بی گل رویت مباد
ای گل رویت بهار عالم آرای همه
امروز خیلی تاخیر داشتیا.
با سلام من از یک کشور اروپایی نوشته های شما را دنبال میکنم از اینکه با دست نوشته های شما ده ی شصت برای من زنده میشود از شما ممنونم به حضرت ماه سلام برسان وقتی به نماز جماعت اقا رفتی اقای قدیانی همان طور که میدانی اندکی صبر سحر نزدیک است پس به نونشته های این مگسان دور شیر ینی متعفن سران فتنه توجه نکن فقط فقط امیدت و نگاهت به حضرت هاه وامام زمان و خدا باشه و پتانسیل مثبت را از شهدا بگیر راستی میدانی هر شب شهدا به قطعه ۲۶ سر میزنند این را می توان از صداقت نوشته ها و قداست انها فهمید راستی میشه از مسجد ارک بازم بنوسی ممنون میشم وقتی نوشته هایت را سمت شهدا می بر ید چقدر نوشته ها خواندنی تر میشوند باز به راهت ادامه بده وراسخ باش
حسین قدیانی: از لطف شما و همه ایرانیان خارج از کشور به این قلم ممنون.
…و ارث را باید درست تقسیم کرد/ و نباید/ همه اش را به آقازاده ها داد/ و کراهت دارد/ با وجود ماه/ قامت به مهتابی ببندیم/ و قباحت دارد/ میان ماه و ستاره ها/ جدایی بیاندازیم/ و دیدن بوسه علی/ بنا به فتوای فاطمه/ مستحب است/ اما شهید راه ولایت شدن، واجب.
…ببین پسرم! در کربلا تو راه را از میان باران نیزه ها باز می کنی و به علقمه می رسی. مبادا از آب علقمه بنوشی در حالی که حسین تشنه لب باشد. در مشک تو آنقدر آبی جمع نمی شود اما اول بده کودکان حسین. بعد جرعه ای به مولایت تعارف کن و بعد، از همان شجره طیبه ای که اصلها ثابت و فرعها فی السماست دانه ای خرما بچین و بده دست “مسلم” که مادرش مثل من روزی مادر شهید خواهد شد. پسرم! تو ماموری از طرف خدا که در آخرالزمان نگهدار سیدی از تبار خراسان باشی که نائب خورشید است. ماه است. پسرم! “ابا الفضل علمدار، خامنه ای نگهدار”!
به پا خیزید بچه ها. شان مطالب عاشورایی شما در صفحه روسیاه بلاگفا نیست. با همت مضاعف خود کاری کنید که تا چندی دیگر در بلاگفا فقط شترمرغ های عاشق سواحل بی عفتی، کلبه داشته باشند. شان شما آشیانه ای است که آشنا باشد با درد و رنج نهفته در فحوای مطالب حماسی تان. فرزندان حیدر کرار در مسجد ضرار نماز نمی خوانند. بلاگفا ابزاری نیست قدرتمند، بلکه ابزاری است درست مثل مسجد ضرار. زار بلاگفا را در می آوریم اگر بخواهد در فضای مجازی با احساسات مقدس ما بازی کند و حرف زور بزند.
والسلام. داداش حسین بچه بسیجی ها
***
ما هنوز همانیم!!!!!!
سلام برادر
اینم آلمانیش:
Teil 26 ist ein Stück vom Paradies
اینم دومیش :
Wir lieben euch Ghadiani
رهبر ما خامنه ای زنده و سلامت باد :
Unser Führer Khamenei ist lebendig und gesund
فقط امیدوارم هر جا هستید سلامت باشید داداش جانم.
بدون نگرانتم.
سلام حاجی
نماز و روزه قبول
نیستی چرا؟؟؟؟
متن جدیدم آرزوست (!)
دعامون کن حاج داداش
یا علی
خواهم مرا تو یاد کنی احمدی نژاد
قلبم دوباره شاد کنی احمدی نژاد
بس روزه ها که که نذر آمدنت کرده بود،دل
حالا میان دوست ودشمن چنین خجل!
از آه درد دیده غمگین حذر نما!
رویت به سوی کیست که گردانده ای زما؟
تو آمدی که قلب ولی را دهی صفا
از بهر یار عشق،شوی یار باوفا
اما چرا؟ چگونه کنم حال،داوری؟
گشتی تو یار و یاور معزول رهبری!
از بهر چیست آنکه دهی آبرو به باد؟
از بهر چیست؟ ساده بگو! احمدی نژاد
آه کسی شنو! که ندارد بجز خدا
جانش به راه مهدی او می کند فدا!
تا آنکه دیرتر نشده سوی جاده شو!
زین خر که سوی درّه بتازد پیاده شو!
(خبرنامه دانشجویان ایران)
الا ن تقریبا ۱۸ ساعت نیومدین
فکر این دل مارو نمی کنید دلمون تنگ شده برااتوووون
دوستان کسی نظری داره که آخر این داستان مشایی و احمدی نژاد چی می شه؟؟؟؟؟؟؟
سلام داداش
خدا قوت ،یه روزی قرار بود مصاحبه تون رو با حاج آقا پناهیان بذارین تو قطعه ی ۲۶٫
چی شد پس؟
سلام رزمنده خیلی محبوبی همه دوست دارند ، خوب دیگه اگر خدا بخواد کسی را به عرش می رسونه مثل دکتر که تا ۵ سال پیش هیشکی نمی شناختش
نا امید نشیو
همن راه را ادامه بده
اللهم احفظ امامنا خامنه ای
واقعا خوشحالم که این وب زیبا رو دیدم.
همیشه موفق باشید
سلام
از امین عافی کی خبر داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام علیکم
نماز و روزه هاتون مورده قبوله حق انشالله
من قبلا تو وبلاگتون امده بودم
ولی خبر نداشتم شما نویسسنده هم هستید
راستش چند روزیه که کتاب شما رو که نامش نه ده است خوانده ام
خواستم بگم دستتون درد نکنه خیلی زیبا و جالب نوشته بودین
تمام حرفهایم در اون کتاب بود
۹ ماه دفاعه مقدس را به یادم اورد
اجرتون با مولایمان امام زمان عج انشالله
یا حق
سلام داداش
کجایی؟
داریم نگران می شیم ها
الو؟
کجائی؟
سلام
دیروز تا حالا هیچ نظری تایید نشده!!!حالتون خوبه ایشاا…؟اگه به خاطر کار زیاده که فدا سرتون فقط مشکلی نباشه و حالتون خوب باشه…
سلامتی همه ستاره ها،خصوصا داداش حسین بسیجیا،صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
سلام آقا داداش.
خوبید نیستید؟!!!!!!!!!!!!!!!!
التماس دعا
و ما دوباره برگشتیم
بسم رب الحکیم
با عرض سلام و خسته نباشید …
تبریک به شما به خاطر مطالب بسیار زیباتون و از اون زیباتر تبریک به خاطر هوادارهای اعقایدتون …
و در پناه حضرت حق خداوند شمارا برای بسیجی ها حفظ کند
یاعلی
یاراحم العبرات….
یه بارگفتم ۱۰۰۰باردیگه هم میگم برای خواندن دلنوشته های اینجا باید باوضووارد شد…
به نام خدا
منم استخوان سعید.
داداش من رفتم اداره برگشتم شما هنوز نیومدی!
کجائی حاجی؟
چی شده؟
فدات شم داداش کاری جز دعا برای سلامتیت ازم بر نمیاد.
سلام داش حسین میگم پست خصوصی رسید؟؟
سلام داداش حسین
انگار سرت خیلی شلوغه
این عکس رو برات طراحی کردم.امیدوارم خوشت بیاد.
http://img.b-zone.ro/images/53336112223230435408.jpg
این همون طرحه فقط با یه آدرس دیگه.امیدوارم خوشت بیاد.
http://www.ispaceyou.com/uploads/9ac7989e6263bfedf53e0c909083920d.jpg
یا الله
با سلام و عرض ادب و قبولی طاعات
شهر آسمانی باز هم به روز شد و شما سر نزدید!!! یا اگر زدید ما که جای پاتون رو ندیدیم.
منتظریم اخوی
التماس دعا
یا مهدی
سلام داداش؛
یار مرا خوانده است به ضیافت افطار دانشجویی اش! امروز به همراه تعدادی از ستاره های حضرت ماه مشرّف می شوم به رؤیت ماه و نائب الزّیارۀ شما و همۀ اهالی این قطعه از بهشت خواهم بود!
التماس دعا
سلام .
ممنون از شما و برادر امیرعلی
سلام
سلام
دعا بفرمایید
یا حق
داداش پس کجایی ؟امیدوارم حالت خوب باشه
پس کجایی داداش حسین خوبم
دلمون تنگ شده واسه نوشته های خوشگلت
دلت میاد بچه بسیجی ها رو منتظر بذاری؟
دلم ترکید از نگرانی.
سلام داداش با یه مطلب به روزم : تفسیر قرآن ، با حضور اسرائیل ! در لجمن بخوانید
با ” باران رحمت بی حسابش همه را رسیده … ” به روزم ، منتظر نظراتتون هستم
به گزارش مشرق ، هوشنگ اسدی، نویسنده و روزنامه نگار ضد انقلاب که به گفته خود فردی ملحد است با بیان اینکه در دوره طاغوت، حدود سه ماه هم بند مقام معظم رهبری و مدتی هم بند مهدی کروبی بوده به مقایسه شخصیت این دو نفر پرداخته و می نویسد: من در آن زمان ۲۶ سال داشتم و آیت الله خامنه ای ۳۷ سال. ما در این سه ماه درباره فلسفه و شعر و ادبیات با یکدیگر صحبت می کردیم. با اینکه من روحیات چپ گرایانه داشتم و آیت الله خامنه ای، یک شخص پرهیزگار و تیزهوش بود اما بشدت به او علاقه مند شده بودم.»
وی می افزاید: «آیت الله خامنه ای، مردی است در اوج پرهیزگاری و تقوا. او از شدت ورع، هنگام نماز می گریست. در دستشویی زندان، با حالتی جدی و جالب توجه وضو می گرفت. قرآن را با آرامش تلاوت می کرد. نماز می خواند و باز با صدای بلند می گریست. او تمام وجودش را فانی در خدا کرده بود. در حالات او روحانیت خاصی دیده می شد که با دل انسان سخن می گفت.»
این نویسنده در ادامه می افزاید: «او به نکته سنجی در سخن علاقه داشت و به نکات جالب بها می داد به شرط اینکه حرف رکیکی در آن نباشد. او نکته های غیرسطحی را دوست داشت ولی علاقه ای به نکته های رکیک و غیراخلاقی حتی اگر خیلی اندک بود، نداشت.»
وی در ادامه تصریح کرده است: «آقای خامنه ای یک فرد ملایم و خوش برخورد بود و همیشه لبخند به لب داشت. او یک معتقد و مؤمن واقعی بود. او طبیعتی شاد داشت و از ادبیات آگاه بود.»
نویسنده در ادامه می گوید: کروبی شربتی داشت که پزشک برای زخم معده اش تجویز کرده بود اما نمی دانم چرا اصرار عجیبی داشت که همه همبندهای وی حتی چپی ها نیز جرعه ای از این شربت بخورند.
وی می افزاید: در زندان بازی هایی داشتیم که با آن به خودمان آرامش می دادیم. یکی از این بازی ها نوعی گل یا پوچ بود که در قالب دو تیم برگزار می شد اما هیچ یک از تیم ها نمی خواستند کروبی عضو تیم آنها باشد چون همیشه باعث باخت آن تیم می شد. بازی به این صورت بود که یکی از افراد تیم مقابل باید گل یا پوچ بودن دست حریف را اعلام می کرد اما شخصی که گل را در دست داشت نباید به روی خود می آورد. ما بارها برای کروبی توضیح می دادیم که اگر گل در دستت بود نباید وقتی حریف آن را اعلام کرد دستت را باز کنی و نشان بدهی و کروبی هم سر خود را به علامت اینکه موضوع را فهمیده است تکان می داد اما وقتی حریف از او می پرسید: آقای کروبی! آیا گل در دست توست؟ سریع پاسخ می داد: بله و زود دست خود را باز می کرد و به آنها نشان می داد در حالی که باید می گفت نه. گل را به من نداده اند. این حالت وی همواره باعث باخت تیمی می شد که وی عضو آن بود.
به نام حی سبحان
سلام
دل نوشته ای از ساعتی بودن در قطعه شهدا
خدایا شکر که بهشت را آن هم بهشت مادر سادات زهرا سلام‌الله‌علیها را در کنار شهرمان قرار دادی. اگر نبود اینجا به کجا پناه می‌بردم وقت دلتنگی‌ها. پنجشنبه است دیگر همه می‌آیند برای زیارت اهل قبور ولی من میل به سوی قطعه‌های بهشتی دارم. موتورم را گوشه‌ای قفل میکنم و راه می‌افتم به سمت قطعه شهدا. من دوست دارم پیاده حروله کنم تا کنار یاران عاشورائی حسین علیه‌السلام. ابتدا می‌روم به قطعه ۲۶ سر مزار بابا اکبر. به آنجا که می‌رسم احساس شرمندگی همیشگی به سراغم می‌آید. می‌نشینم، سرم را بلند میکنم و در دلم به بابا اکبر می‌گویم حرفهای همیشگی را تا که برساند به دست بابا مهدی.
بلند میشوم و به سبک همیشه می‌روم سر مزار شهدای تفحص.
خدایا تو میدانی که همیشه دلم تنگ فکه است. هنوز بوی کربلا می‌آید از شرهانی همان جا که شرح آنی تا خداست. هنوز وقتی فیلم لحظه شهادت حاج علی محمودوند را میبینم صورتم نمناک میشود. هنوز وقتی پسر مجید پازوکی را میبینم شرمنده میشوم، در دل می‌گویم علی آقا ببخشید که از سال پیش زنده بیرون آمده‌ام. از آن همه بی‌حرمتی قبل و بعد انتخابات. از آن روزی که آتش به پرچم سیاه عزا گرفت و خندیدند به اشک‌های چشم مهدی عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف. بله من همیشه شرمنده آن روزها هستم در برابر شهدا.
در همین فکرها می‌رسم به مزار شهدای تفحص. جمعشان جمع است. حاج علی محمودوند٬ مجید پازوکی، محمد زمانی و حاج علیرضا شهبازی که مادرش همیشه هست بالا سرش، همه می‌آیند و سلامی می‌دهند و فاتحه‌ای می‌خوانند و می‌روند. ولی من نشسته‌ام تا مجال صحبت پیدا کنم، ناخداگاه گفتم مادر دعا میکنی شهید شوم؟ آرام گفت آره مادر. سرم پائین بود که گفت: برای پسرم هم دعا کردم که شهید شد، بغضم ترکید. سرم را روی سنگ شهید گذاشتم و گفتم برای حاج علی از قصه‌هایم. مادر شروع کرد به دلداری دادن:” آروم باش عزیزم شما هم مثل پسرمی٬ به خدا من شماها رو اندازه بچه‌هام دوست دارم.” چقدر آرومم کرد. بلند شدم و با تمام سختی راه افتادم تا بروم پیش امام خوبیها. در راه فقط فکرم این بود:
خدایا دعای مادر حاج علی رو شنید؟(که حتما شنیدی)
اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
یا علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
ای کاش اسمان رنگ ریا نداشت بعد رفتن عزیزی تن رلباس سیاه نداشت ای کاش جراءت میکردی و با خودم میتنیدی و از هم خونم جواب نمیگرفتی تو اگر حق داری با من در اویز ای ظالم بی رحم اگر مردی این است سمت من بیا منتظرت میمانم چرا که از مرگ باکی ندارم مرگ اغاز زندگی است برای من که رنگ ریا در چشمانش دیدم او بر خود بالید و خون هم خونم را ریخت نفرین من دنبال اوست تا قیامت اگر راست میگوید با شخص خودم دراویزد این خفاش چرا خون هم خون میریزد
داداش بیشتر از ۲۴ ساعته که نیستی.
قبلا پیش اومده بود چند روز سکوت کنی ولی پیش نیومده بود اصلا تائیدم نکنی.
داداش جان مردم از دلشوره.
سلام حسین آقا
کجایی برادرم؟
دلم شور می زنه
……….
سلام حسین جان(جان به سابقه دوستیمان برنمیگردد که نداریم.به این برمیگردد که دوستت دارم)
سلام
آمدیم نبودید.
بازم میاییم شاید باشید!:)
سلام
نماز و روزه قبول
خوبی داداش حسین؟
کم پیدایی…………………….
یه اعتراف……
اون روز که آقا گفتن اتحاد………و شما باز هم حق جلبکها رو میزاشتی کف دستشون…….و ما هم سعی میکردیم که در حد قدرت و زور خودمون همین کار رو بکنیم…………میترسیدم
میترسیدم که نکنه خلاف امر آقا عمل کنیم…..میترسیدیم مانع بشیم برای اتحاد
اما آقا امروز حسابی تکلیف رو روشن کردن
……….کسی که اصول را قبول ندارد از دایره اتحاد خارج است……………..
خدا رو شکر که سایه آقا بالا سرمونه
بصیرتت رو عشقه مومن
دعامون کن دلاور مرد
یا علی
سلام و درود خدا بر داداش حسین بچه بسیجی ها
داداش حسین ما هم دلمون شور میزد و به یاد حرف سید میفتادیم که “نگران شدید آیه الکرسی بخونید” حالا با این کامنتا دیگه واقعا به دلشوره افتادیم…………………….
قیصر به دانای کل سمفونی مورچه ها:
لحظه ای که خسته ام
لحظه ای که روی دسته های نرم صندلی
یا به پایه های سخت میز
تکیه میدهم
مثل میهمان سرزده
پا به راه و و بیقرار رفتنم
فکر میکنم
میزبان من
اجتماع کور موریانه هاست
موریانه های ریز
موریانه های بی تمیز
میزهای کوچک و بزرگ را
چشم بسته انتخاب میکنند
آه!
موریانه های میزبان
ذهن میزهای ما
جای تخم ریزی شماست!
#نوشته ای بعد از مسجد ارک برای حسین قدیانی عزیز#
#آن روز که عُمرها را خدا تقسیم می کند من عُمرم را به حسین می دهم. می دانم و یقین دارم که حسین خیلی بیشتر از من برای حضرت ماه و جامعه ی ولایی ما ارزش دارد.
…داداش حسین فدایی دارد.#
داداش حسین:
اینجا همه هر لحظه می‌پرسند:
-“حالت چطور است؟”
اما کسی یکبار
از من نپرسید:
-“بالت…
قیصر:
راستی آیا
کودکان کربلا،تکلیفشان تنها
دائما تکرار مشقِ آب!آب!
مشقِ بابا آب بود؟
شادی روح قیصر و بابا اکبر:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فکر کنم سهمیه کامنت امروزم تموم شد……………………
سلام خدا قوت
چه خوب که تعداد نظرات تایید شده زیاد شد. از نگرانی در اومدیم ما ستاره ها
انشا الله که در سایه حضرت حق سلامت باشین
طاعت قبول و التماس دعا
شهادت نصیبتون
حاج همت فرمودند: قدم برمی‌دارید، قلم برمی‌دارید روی کاغذ، برای رضای خدا. حرف می‌زنید برای رضای خدا.
چه کار باید کرد که به این مرحله رسید؟
بخوان امشب به آهنگ تنهایی/ که می‌اید نوای نینوایی/ کجایید ای شهیدان خدایی…
قلم وضو بگیر
ای قلم فریاد کن
خون دل بریز
بنویسید از شهدا از بابا اکبر بنویسیدتورو خدا
سلام خداقوت
الهی دورت بگردم.
اومدی داداش؟
خوبی؟سلامتی؟
داداش حسین: شمال بودم؛ آیا رفته بودم شمال روزه خواری؟! پست جدید را تا ساعاتی دیگر بخوان!
سلام.
درسته که قول دادم توی هر پست یه نظر بیشتر نذارم، ولی دلم طاقت نیاورد اینو نگم.
خطاب به همۀ کسانی که هی کلمۀ وحدت رو بدون اینکه بفهمن یعنی چی و با کی باید اتّحاد داشت چماق کردن تو سر بسیجیها. سخنان امروز امام خامنه ای مثل همیشه فصل الخطاب بود. «با هر کسی به همان اندازه که اصول را قبول دارد متّحدیم و کسی هم که اصلاً اصول را قبول ندارد، چه اتّحادی؟»! حالا هی بگید آی شما با توهین به سران فتنه باعث از بین رفتن وحدت می شید و آی شما دو دستگی ایجاد کردید و فلان و بهمان. اینا مصداق همونایین که اصول رو قبول ندارن. پس چه وحدتی؟!
و یه نکته هم خطاب به کسانی که حرف زیادی می زنن که آقای قدیانی، آقا از شما دلگیره و تو جمع خصوصی که با فلان کس داشت از شما گله کرد و از این خزعبلات. جواب ما به این چرندیات دقیقاً همون جوابیه که خود حضرت آقا دادند. ایشون حرفشون همونیه که تو جمع عموم می گن. کسی که همچین حرفی بزنه گناه کبیره انجام داده. امام خامنه ای جلوی خود آقای قدیانی از ایشون تعریف و تمجید کردن. پس هر حرفی مبنی بر اینکه پشت سرشون از ایشون گله گی کردن چرنده. این عین گناه کبیره ست و گویندگان این حرفها باید استغفار و توبه کنند و حلالیت بخوان.
والسّلام.
التماس دعا.
یاعلی
سلام اقای قدیانی شب خوش.
تشریف نداشتید دوباره نگران شدیم.
از دوست خوبمون ایه ممنون که گاهی گریز به شعرهای قیصر امین پور میزنند.
سلام بر داداش حسین و درود بر ستاره های حضرت ماه .
نبودید نگران شدیم . منتظر پست جدیدیم بی صبرانه .
***
شادی روح بابا اکبر صلوتی محمدی پسند عنایت بفرمایید .
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
***
سلام!
چه خوش بود شنیدن سخنان از دل برآمده ی رهبر برای دانشجوها…
سلام
زیارت قبول!
امامزاده چالوس دیگه….
اومدیم ۲باره،هستید اینبار.
بسم رب الزهراء
سلام داداشی
کم کم داشتیم تلف میشدیم از دلشوره. تو رو خدا دیگه بی خبر نرو . باشه ؟
سلامت باشی ایشاالله
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
داداش حسین: رفته بودم آمل سخنرانی در جمع خانواده های شهدا. شرمنده.
داداش ۳۶ ساعت غیبت صغری داشتی.
فکر کردم ترورت کردن. البته خدا شهیدت بکنه بعد از ۱۲۰ سال. فعلا حضورت
از اوجب واجباته. خدا حفظت کنه انشاءلله
بچه ها حواستون هست حسین امشب ارک نرفته تا اینجا یه دل نوشت بذاره؟
ما اگه رفتیم بجاش الهی العفو میگیم إیشالله.
نوشتم داداش
چی بهتر از شهدا
چی بهتر از پدر و مادر شهدا
هزاران علیرضا کیانی فدای یه تار موی همین پدر و مادر شهدا…
قطعه۲۶ تریبون خانواده شهداست…
دعای حضرت مهدی (عج) برای مقام معظم رهبری در عرفات
salehat.ir
سلام.
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش…
نظر آیت الله حق شناس (ره) در خصوص تقلید از آیت الله خامنه ای
salehat.ir
درود بر داداش حسین و بقیه ستاره ها
با
(شوک تاریخی سبزها پس از گاف تاریخی تاج زاده)
و
(تصویر/سنگ نورانی که در ایران فرود آمد)
به روزم
سربزنید
به امید صبح سپید
سلام!
کاش منم آملی بودم…
سلام،
بازهم که آتیش زدی به دل ما داداش. صدای پر از حزن و اندوه آقا وقتی که می گفت ” عزیزان، اگر شهیدان عزیزاند که عزیزترین اند، اگر شهدا گرامی اند برای ما، که گرامیترین اند، گرامیداشت آنها به معنای این است که ما راهشون رو ادامه بدیم اهدافشون رو دنبال کنیم…” کافی بود برای دل پر خون ما. مثل همیشه داشتم این قطعه از سخنرانی آقا رو گوش می کردم و بعد متن رو خوندم و دیگه دلم طاقت نداد.
عزیزان، اگر شهیدان عزیزاند که عزیزترین اند، اگر شهدا گرامی اند برای ما، که گرامیترین اند، گرامیداشت آنها به معنای این است که ما راهشون رو ادامه بدیم اهدافشون رو دنبال کنیم…
دنبال کردن راه اونها یعنی همین، یعنی اهداف جمهوری اسلامی، ارزشهای اسلامی، این پایه های مستحکم، این شاخص های نمایان که می تواند این ملت رو به اوج افتخار دنیوی و اخروی برسانه، اینها رو باید در نظر داشته باشیم، دنبال کنیم…
اونهایی که رفتند، رفتند راه ها رو گشودند، من و شما که موندیم، باید از این راه های گشوده حرکت کنیم و پیش بریم. والا اونها راه رو باز کنند ما بشینیم دست روی دست بگذاریم تماشا کنیم، این قدر نشناسی است، این نمک نشناسی است. نمک شناسی در قبال شهدا اینه که وقتی اونها راه رو باز کردند ما از این راه حرکت کنیم و پیش برویم. این امروز وظیفه ماست و ملت ایران این وظیفه رو انجام می ده…
http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=9085
امشب ارک نرفته عوضش فردا شب میره که به دعای مجیر حاجی وصل بشه
چه صفایی داره خداییش
جای تمام بچه ها خالی
هر کی میره برای بقیه هم دعا کنه
وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
چقدر قشنگ نوشتن “پیام فضلی”
(احسنت.واقعا چسبید.خدا عمرتون بده).
البته این را هم باید به همان آقا/خانم منتقد متذکر شویم که رجزخوانی حسین، بیان ِصرف یکسری شعارها و آرمان خواهی نیست. چه بسیارند شعاردهندگان دست به قلم! که اگر حسین هم اینگونه بود دیگر بعنوان نویسنده ی برتر سال۱۳۸۸ انتخاب نمی شد و این همه ستارگان حضرت ماه بر گرد او جمع نمی شدند. تفاوت در محتوا و کیفیت رجزخوانی های حسین قدیانی در مقایسه با دیگر نویسندگان حکومتی حضرت ماه سبب شده است داداش حسین بچه بسیجی ها، علمداری قلم به دستان حضرت ماه را بعهده بگیرد. آقا/خانم منتقد شاید اصلاً یادش نیاید درد بسیجیان به خون آغشته شده ی اغتشاشات را چه کسی اولین بار با قلمش فریاد کرد؟ …یادش نیاید شهدای مظلوم بسیج در اغتشاشات را اولین بار چه کسی فریاد کرد؟ خون ِشهیدحسین غلام کبیری در هیاهوهای پُرنفاق فتنه هشتاد و اشک، داشت فراموش می شد که یکباره چشم مان در صفحه آخر “وطن امروز” به واژگان قلمی به نویسندگی “حسین قدیانی” افتاد. قلمی که به تنهایی، علمداری پرچم شهدای مظلوم بسیج در اغتشاشات را بر دوش می کشید، آنهم در همان دوران اغتشاشات خیابانی! آنوقت تو به اینها می گویی رجز؟
در روزهایی که روزنامه و مجلات چهارده گانه همین شهرداری(که بودجه بیت المال هزینه اش را فراهم می کند) جرأت هجمه به سران فتنه که هیچ، دفاع از ولایت و شخص سیّدعلی(جان ها فدایش) را نداشتند، این قلم یک بچه بسیجی فلافل خور مسجد ارک بود که جگر بچه ها را در دَم دَمای سحر، پس از برگشت از اغتشاشات خیابان های تهران، با دل نوشت هایش خُنک می کرد و روح شان را جلا و از غرور سرشارشان می کرد. باز تو به اینها می گویی رجز؟
داداش حسین ببخشید اینقدر قشنگ نوشتن من حواسم نبود سهمیه کامنتم تموم شده.قول میدم تکرار نشه.
هر چه گلزار شهیدان با صفاست
باز اینجا یک صفای دیگریست
اختران اینجا به مه دل داده اند
ماهشان حقا که نیکو دلبریست
محرم راز دل و جان همند
نسبت آنها برادر خواهریست
قطعه پرواز آنها بیست و شش
بهر عشاق ولایت سنگریست
کوری چشم حسودان یک کلام
خانه این جمع بیت رهبریست
یا علی
امام : بعد از من کسی خواهد آمد که پرچم را به دست حضرت مهدی خواهد داد
salehat.ir
ای وای چقدر زیاد بود.
پدرم در اومد تا اسم همشون رو جمع کردم.
هوالحبیب
سلام
طاعات قبول التماس دعا
همین!
یا حق!
سلام
دو تا اتود برای طرح جلد سمفونی مورچه ها طراحی کردم که متاسفانه نشد که توی وبلاگ به نمایش بگذارمش ، خواهش میکنم منو راهنمایی کنید ، از چه راه دیگه ای می تونم براتون ارسالش کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخ دلم برا حضرت خامنه ای تنگ شده دلم میخواد فردا دوباره بچه قمی ها دوباره گل بکارند
ببینم میتونن ببینن قمی ها چقدر مطیع حضرت ماه هستند یا نه
ایشالاه ببینن اون خواص بی بصیرت که بچه قمی با فرمان پلک آقا دل آقا رو از دست امثال ایکس ها آروم میکنیم
وعده بچه قمی ها فردا
یا علی
حاج حسین همه می گویند .این عمار. اما من به تو می گویم . انت مختار .
از یک طرف دوست دارم شهید شوم، از یک طرف با دوری شما چه کار کنم؟ بعد از من چه بر تو خواهد گذشت؟ چه کسی برای تو و این ۲ تا خواهرم این ۲ تا طفل معصوم نان آور خانه است؟ … خدایا! این مادرم را به تو می سپارم. مادرم در این شهر دراندشت غریب است.
گفتم: به دلم بد افتاده. گفت: بد به دلت راه نده. من زود برمی گردم.
هنوز اشک از چشم پیرزن پاک نشده بود که خوابش برد. مادر سعید سالهاست که با اشک چشم می خوابد. این بار اما خوابش ابدی بود. رفته بود بهشت تا برای سعید بوی بهشت ببرد.
بیا سعید و دست مادرت را بوس کن.