به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
منبع: http://antifitna.parsiblog.com/
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
داش حسین میمونی؟
یه جورایی دارم شک میکنم. انگار این پست آخرت خودزنیه، آره؟
میخوای وب رو ببندند دیگه راحت بشی؟
پس خودزنی نیس. چون اگه بود نظرو منتشر نمیکردی!
یه جواب کوچیک به ما بده جان پیام. داش حسین میمونی؟
ما مخلصیم؛ هر چند که ۱۲ زنگ اول موبایل من همین امروز ۵ تایش مزاحمت باشد. ۲ تایش تهدید … برای بستن وبلاگ اگر فلان و بهمان دستور را رعایت نکنی. ۳ تایش اخبار ضد و نقیض از وزارت ارشاد درباره مجوز کتاب و … براستی این رسمش نیست! هست؟ جرم من چیست؟
خییییییییییییییلی مردی!!!!
به همین شدت
سلام اخوی در مسیرت ثابت قدم باش… این متن کوتاهت بد جور به دلم نشست
خدایی به خاطر کامنتها می خوای تعطیل کنی؟یاتهدیدا؟یا به خاطر بالاترین؟یاموضوع چیز دیگه ایه؟؟؟….
خداییش بعدفتنه بهترین جایی که بچه بسیجیاحال میکردن قطعه ۲۶ بود خدایا ازمون نگیرش…
داش حسین موندم چی بگم. دیگه هرچی خودت میدونی. من که خودم عامل نیستم به چی توصیه کنم؟ به ایستادگی؟ بگم در میون ستاره های حضرت ماه، هرآنکه نورش بیشتر باشد زودتر شکار میشود، زودتر تهدید میشود؟ چی بگم؟ دعامیکنم خدا از سکینه و تدبیر و اقتدار حضرت ماه به این ستاره ماه ببخشه.
آروم شدم داش حسین. با این حال و احوالت جوابمو دادی خیلی شرمنده شدم.
دست عباس سلام الله علیه پشت و پناهته. مگه میشه روضه خونش باشی ولی…
سلام حسین جان.
میخوام باز هم بگم حسین من خودم پشت سرت وایستادم ما هنوز همون پابرهنگانیم اما با قدرت دوبرابر پابرهنگان قبل انقلاب همان پابرهنگانی که پیامبر(ص) فرمود:مرگ باشما و زندگی باشما. مرگ باشما زندگی باشما.
حسین نمیدونم که میفهمی الان در قلب من چه میگذره! قلب من میدونی چی میگه؟ باهمون ابهت و صلابت و صداقتی که آذربایجانیان در مقابل حضرت آقا میگن آذربایجان جانباز خامنه ای دن آیریلماز همون جمله رو تکرار میکنه الان که این پست رو گذاشتی تمام اجزای بدنم همون جمله میگن. حسین داداش فقط ترس به دلت راه نده.(میدونم که ترسی نداری) حسین ایام فاطمیه نزدیکه به خاطر صبر علی که صبر ایوب در کنارش هیچ است؛ ان الله مع الصابرین .
یاعلی سیدعلی خراسانی
سلام
خسته نباشی
کارت خیلی درسته داداش
ای ول
علی یارت
برادر این همه حرف جدید واسه گفتن حداقل اونا رو هم قاطی نوشته هات کنی بد نیست آره داداش اینا خوبه خیلی هم خوبه یه چند تا سوژه جدید هم روش بزار خنک نشیم وقتی می یایم
انگار این انقلاب باید باز هم فدایی بده از بهترینهاش
فکر می کنی خیلی کارت درسته ؟!
فکر می کنی خیلی باحالی ؟!
فکر می کنی حرف نداری ؟!
فکر می کنی خیلی کله گنده ای ؟!
فکر نکن !
مطمئن باش !
اونقدر هول شده بود که نفهمید اشتباها وارد حلقه معترضین سبز پوش شده! یکی میون جمع داد زد: بزنید این خائن وطن فروش رو! اون یکی گفت: بزنیدش بسیجی مفت خور رو! با گفتن این جمله بارون مشت و لگد بود که به سمت مهران میومد. ضربات با چاشنی فحش ناموس به سر و صورتش میخوردن. فشار جمعیت چنان فشارش داد که داشت از هوش میرفت. یه نفر توی اون میون چفیه دور گردن مهران رو از دو طرف میکشید. احساس کرد داره خفه میشه.
این یه بخشی از آخرین پست وبلاگمه. حاج حسین که وقت نداره بخونه. اما شما رفقای گلم کاملش رو توی وبلاگ حقیر بخونید
خیلی زیبا بود همین درست است اگر وب را هم ببندند از جای دیگر شروع می کنیم چون مولایمان دستور داده است که ما باید مواظب رفتار مسئولان باشیم و نقد بجا بکنیم اگر انها هم جوابی دارند برای بچه بسیجی هایی که فقط به درد مردن می خورند و در روزهای خطر که جان عزیزشان ممکن است آسیب ببیند یاد بچه بسیجی ها می کنند و در آن روز صدا و سیما هم نام بسیج رازیاد بکار می برد جواب بدهند اگر هم ندارند ما آنقدر می گوییم که سران فتنه های بعدی از همین امروز رسوای عام و خاص شوند و در آینده عده ای گول نخست وزیر امام یار امام رئیس مجلس رئیس جمهور استوانه نظام رکن نظام و هزاران القاب دیگری که پشت آنها چهره منافقانه خود راپنهان کرده اند نخورند و از همان اول ریزش باشد نه بعد از خون دل خوردن های حضرت ماه
سلام حاج حسین!
زیبا، مختصر و با حال بود.
اتفاقاً بعضی وقت ها خوبه چند جمله بیشتر دل نوشت ننویسی تا حال این جلبکهای بالاترینی بره تو قوطی و مجبور بشن برا چند خط دل نوشت چند کیلو فحش بنویسند به این میگن فکر اقتصادییییییییی
یا ظافر
به نام خدا
هنوز واسم سواله، بالاترین از قطعه۲۶ داره می سوزه، یا حسین آقا از بالاترین؟!!
درد و بلان بخوره تو سر همه ما بسیجی ها . همه ما فدای دل خونت
آب که از سر من گذشته
فردا برم تو ارشاد یه دسته گل به آب بدم
کیو فردا بترکونم
وزارت رو بترکونم خوبه
اسم بدخواهات رو بگو فردا همشون ناک اوتن باور نداری
اگر فردا از ارشاد خبر نپیچید توی سایت ها که درگیری شده اونوقت توف کن تو صورت ما
سلام
میشه برا دل یه بچه شهید که ۲۰ ساله باباش رو ندیده و دلش خیلی تنگه باباشه یه دل نوشته بنویسین که باشه برا باباهای خودمون و به همه نشونش بدم که من اگه بابا ندارم اما پدرم یه قهرمونه
این چیزا رم از کربلا یاد گرفته
سلام
شروع به کار تیم حفاظت از حسین قدیانی که توسط شهدا انجام میشه رو به همه تبریک میگم.
جمعی از بسیجیان تهران بزرگ
میخوای وبو ببندی؟
سلام خدا بر تیم حفاظت حسین قدیانی
سلام خدا بر مجاهدان راه حق
سلام خدا بر این عزیزان که می خواهند این حماسه را بیافرینند
سلام خدا بر حسین قدیانی عزیز که این حماسه را آفرید
خیلی بی معرفتی!
نه بابا/مثل اینکه سر کاری بود.منو بگو چقدر حرص خوردم.داداشی این رسمشه؟
بابا تو دیگه کى هستى!
نصفه جونمون کردى..
اگه کرکره رو مى کشیدى پایین من یکى که دق مى کردم..
ولى بازهم بین اشک خنده آوردى..
دمت گرم..
داش حسین دل نوشت اینبارت واقعابه دل نشست اشک من روهم درآوردالهی پیرشی ننه
حرف نداشت برادر
عزیز بمونید
سلام
من چند ماهی هست بهتون سر می زنم اما تا حالا چیزی ننوشتم خیلی با حالیید.
سلام
خدا قوت .با چهارتا فشار از خودی و غیر خودی می خواستید دست بکشید.این رسمش نیست .ما الگویی چون حضرت ماه داریم..
ما بسیجی هستیم …………بسیجی حضرت ماه مقاومه .
دروغ نیست اگر بگویم ما بسیجی های حضرت ماه از بسیجی های زمان جنگ, مقاومت تر هستیم
به قول سردار قاسمی که تو بهشت زهرا , تو شب قدر ,کنار قطعه ی گمنام ها داد می زد و می گفت:
شهدا آی شهدا کجایید .شما هنر نکردید .هنر نکردید تو جبهه چند تا مین خنثی می کردید……هنر رو این پسر و دختر های ما تو این دوره میکنند ..اینا هنر می کنند که از خونه که در می یان همینطور مین های دنیا رو خنثی می کنند….
راست مگه شما آقای قدیانی ,شما هنر می کنید که به خاطر نوشتن از حکومت و حضرت ماه از خودی و غیر خودی حرف می شنوید
ای شیطون! می خواستی یه نظرخواهی انلاین بذاری که -گور بابای بالاترین- به ارشاد و تهدیداتش نشون بدی چقدر خاطرخواه داری؟ ای کلک ای البالو احسنت مومن باید زیرک باشه ایول دمت گرم داداش حسین. البته مزاح کردم به دل نگیری داداش.
آخه عزیز من وقتی ریش سفید ژورنالیستهای حزب اللهی یعنی حاج حسین شریعتمداری رو تو همین حکومت اسلامی که ما ساندیس خورهاشیم در محکمه ی صالحه و عادله ی بالغه ! محاکمه میکنند که چرا به فلان نوکر صهیونیست گفتی بالاچشت ابرو هست دیگه توقع داری عزیز دل ما رو تهدید نکنن؟ تازه کجاشو دیدی داداش من ؟ اینها اگر خیلی منافعشونو در خطر ببینن دست به جنایت و ادمکشی و ادم ربایی هم میزنند. میدونی شبی چند تلفن تهدید امیز به منزل حاج حسین شریعتمداری میشود که تن زن و بچه اش را میلرزاند؟؟
حالا جربزه اش را داری بسم الله! دل شیر میخواهد، اگر داری که میدانیم داری یا علی!
سلام
آهان! پس ملت همگی سرکار بودن!
خوشحالیم که حالا حالاها هستید.
یاعلی
اون نوشته ها واسه قبل از این بود که تصمیم بگیرید بمونید.
و حالا که تصمیم به موندن گرفتید:
امشب شما دوبار اشک منو درآوردید. منی که هیچ وقت برای نوشته هاتون گریه نکردم. اوّلین بار از ناراحتی و حالا از خوشحالی. حالا دیگه راحت سر به بالین می ذارم و خیالم راحته که صبح که بیدار بشم بازم قطعۀ ۲۶ رو می بینم. خدا رو شکر.
مثل همیشه براتون دعا می کنم. امّا از این به بعد بیشتر از گذشته! شما هم برام دعا کنید. چون هنوز هم میرم دانشگاه و هنوز هم هستند کسانی که…
دلمونو شاد کردید. خدا دلتونو شاد کنه.
و امّا در مورد این پست: فقط برای دستگاه قضایی که چه عرض کنم، غذایی متأسّفم.
شب خوش.
دم شما گرم
یعنى مى خواهند به نه ده مجوز ندهند؟!
هیچ معلوم هست در این وزارت چه خبر است؟
اصلا به نظر من این وزارت ارشاد کارهایش مشکوک است.. آن از رفع توقیف فیلم هاى مورد دار.. آن از فیلتر کردن سایتهاى خودى.. این هم از این..
حاجی نکش کنار
بمون و تحمل کن ……بزرگ که هستی ,اما این تحمل می تونه به جایی برسونتد که آرزوی همه ی بسیجی های حضرت ماه است
بابا از بچگی هییت رفتیم برای چی ….برای همین روزا…….
سلام حاج حسین
خسته نباشی با اون قلم زیبات
حاجی الحق و النصاف واقعا مبصر کلاس جمهوری اسلامی هستی
خدا حفظت کنه
با این قلم روان و شیرینت
در فضای سایبری تا مبارزه هست ما هم هستیم
تا به کمک همه بروبچه های ارتش سایبری جمهوری اسلامی
چشم همه دشمنان و خواص بی خاصیت کور بشه
به ما هم سر بزن نظر یا پیشنهاد بذاری خوشحال می شیم
××سایه مقام معظم رهبری مستدام باد××
سرباز سید علی خامنه ای
خدا . ماندم چی بگم .
عجب خداحافظی کردیم ها …
خدایا شکرت …………
امیدوارم زنده و پاینده بمانی …….
سایه ات بالای سر بسیجی ها باشه ………
اییییییییییییینه ……. من می دونم نه تنها نمی ری که انشاالله چشم بدخواهات را هم در میاری ……………….
خوشحالم … خیلی….
شمع سوزان ، ماه تابانی / قربون دل کوچیکت حسین قدیانی
وای… کم مانده بود اسم و شماره تلفنم را هم بهت بگم که مطمئن بشی ما لولوخورخوره نیستیم مثل خودت یه انسان سختی کشیده ی مسلمان و عاشق هستیم …
راستش شهدای گمنام یه چیز دیگه اند . مگه نه. البته من خاک پای اونا هم نمیشم…
شیرین عبادی !!!!! چه اسم نحس و مشمئز کننده ای !!!!!!!!!
خدا لعنت کند این زن را که شریعتمداری بیچاره را انقده به زحمت انداخت !!!!!!!
داداشی دوستت داریم !!! نترسی ها !!! به خدا ما نه شاخ داریم نه دم..
تا حالاشم جز شما قربون صدقه ی کسی ( حتی بنده خدا پدرمادرمون هم ) نرفتیم. یعنی اصلا بلد نبودیم…
یاراحم العبرات
دعای خیر همه ی شهیدان پشت وپناه راهت.
نترس مرد جوان… شهیدهمیشه زنده است.همین الانشم مملکت دست تمامیه ی شهیدان است…
جرمت چیه ؟ یعنی نمی دونی ؟ همین که نویسنده محبوب بچه بسیجیها باشی ! جرم کمیه ؟ اونم نویسنده از نوع حکومتیش . تازه هی توی نوشتهات قربون صدقه رهبر هم که می ری ؟ جرم از این سنگینتر ؟ اگر مثل باادبها سکوت می کردی و یه نگاه عاقل اندر سفیه می انداختی بعد هم نچ نچ می کردی و می رفتی یا مثل بقیه اشون فحش می دادی ورق سیاه می کردی حالا به جای ۱۲ تا زنگ ۱۲۰۰ زنگ می خورد همه مدح و تمجید و دعوت و …. . قبل اسمت هم می نوشتند نویسنده متعهد روشنفکر معاصر امید ادبی ایران و امثالهم حالا چی پالتو نداری شال گردن سفید هم نداری شعر سیاه هم که اصلا .اونوقت می گی جرمت چیه ؟ نوشتهات رو بخون ببین چند بار نوشتی ماه و حضرت ماه و آه و بسیجی های خامنه ای . جرمت همینه . دوست داشتن حضرت ماه .
به قول شهید آوینی همه توی جمهوری اسلامی آزادند الا بچه حزب اللهیا .
پ.ن: شما که با حاج حسین شریعتمداری می چرخی باید قویتر باشی .
الان چی شد؟
نمیری ؟
میمونی؟
تو رو جدم جوابمو بده.
مشتی! من کجا رو دارم برم جز قطعه ۲۶٫ یعنی من این حق رو ندارم که دلم از جای دیگه ای پر بود، برای شما ناز کنم؟
سلام سردار
خدا خیرت بده.
نمی دونم تو این زمونه چرا باید بچه مذهبی ها یکی از در بخورن یکی از دیوار؟
یعنی تو این مملکت هیشکی به هیشکی نیست؟
نامردا زورشون به اون مفت خورای چاپنده ملت نمیرسه، میان شریعتمداری رو دادگاهی می کنن که تو جریان فتنه یه تنه مقابل همه ایستاده بود .
آخه این دردا رو آدم به کی بگه؟ به ما چه که تو قرن فعلی ، چاه پیدا نمیشه و ایمانمون اونقدر نیست که مثل آقا بگیم غم گسار هست؟
وقتی دل ما اینجوری از این کارا خونه ، ببین آقا چی می کشه.
ببین تو دل امام زمان (عج) چی می گذره؟
خیلی آقایی سردار من.
یا زهرا (ٍس)
راستی ، حاجی اکرمی سلام رسوند و کلی ازت تعریف کرد.
شهادت بی بی دوعالم رو بهت تسلیت می گم.
یا ظافر
ایول داداشی.سلامتی اش صلوات. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.صلوات دوم رو بلند تر بفرست.
چاکرتیم حسین آقا.
سلام داداش حسین
اگه بدونی چی کار کردم
بچه ها تا چند دقیقه دیگه عکس هنر نماییم رو آپ می کنم
توی این یک ساعت که نبودم رفتم رو دیوار ارشاد نوشتم
وای اگر “نه ده” حسین قدیانی چاپ نشه
تو واقعا این کار را کردی؟
به حسود:
شما برو با همون بالاترین ها بپر!
دفعه آخرت باشه برا داش حسین جنگ اعصاب راه میندازیا!
دل و جُربُزتم که زیاده، نه اسم درستی(البته افشای ماهیته) نه آدرسی! لیاقت شما همون که بری توهّمات ِمتوهّمین رو بخونی و فاتحه ای هم برای ندا!
اگه خدا توفیق بده و دوباره دم دستمون پیداتون بشه از وسط قاچ تون میکنیم-
حسین آقا خیلی مخلصیم داداش.عرفان بگو خدا رو شکر.سید احمد از حال نرو .(با صدای از ته حلقوم به خاطر اینکه باید ساکت باشم دارم بلند میگم)صلوات بفرست. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.
بر هاشمی لعنت.بر ممد تمدن لعنت.بر شیخ لعنت.بیش باد
یه سوال تخصصی.اگه زبونم لال/چشمم کور قطعه ۲۶ رو به جرم عشق به رهبر فیلترش کردن(بگو خدا نکنه)چطوری میشه بهشون حالی کرد که ببخشید غلط کردید.علاج واقعه قبل از وقوعه دیگه
میشه راهنمایی کنید؟
داداش حسینم حال و روزمو ببین،
داداش من احساسی که به شما دارمو نمیتونم بیان کنم.
شما تو تمام این روزها حرف دل مارو زدی و آروممون کردی.
قربون شکل ماهت برم داداش حسینم.
بگو که نمیری.
تا حالا هیچ وقت انتظار نداشتم به کامنتام جواب بدی و به همه میگفتم داداش حسین سرش شلوغه ازش انتظار جواب نداشته باشین(البته وقتائی که جوابمو میدادی خیلی خوشحال میشدم)ولی همین یه بار فقط همین یه بار یه چیزی بگو.
داداش دلم داره میترکه یه چیزی بگو،خواهش میکنم.
یه عمر همه ناز مارو کشیدن حالا من کیف میکنم ناز شما رو بکشم.
کشتی نساز ای نوح
طوفان نخواهد امد
بر شوره زار دلها
باران نخواهد امد
رفتی کلاس اول
این جمله را عوض کن
آن مرد تا نیاید
باران نخواهد امد
حسین جان صفحه دوم نظرات باز نمیشه.
در جواب به حسود
از حضورتان در بالاترین و دیگر سایت های پست روزگار نام بردید
اگر برای بالاترین و اعضای آن حسین قدیانی مهم نیست
پس چرا شما تا این وقت شب در قطعه ۲۶ کامنت های حسین عزبز رو رصد میکنی؟
برو سایت دوستان پست و هرزه و بیکار خودت رو رصد کن.
و من الله توفیق
نمیدونم تیک گذاشتم یا نه .. اما خصوصی بود . نمایش نده
ممنون برادرم. سوتی بدی بود. من افتخار می کنم به شما که اینقدر دقیق متن را می خوانید و بهتر از هر سردبیری اشتباهاتم را به من گوشزد می کنید و تازه نگران عمومی شدنش هم هستید. آن دنیا خدا نگهدار آبرویت باشد.
قربونت!
اگر به نه ده مجوز ندادند، تک تک ما ناشر و توزیع کننده ی نه ده خواهیم بود. یک ناشر آشنا سراغ دارم ، هزینه ی چاپش رو هم خودمون پولامونو میریزیم روهم تأمین میکنیم و در شبکه ی زیرزمینی توزیعش می کنیم. زبانم لال “نه ده” ما از سی دی های مستهجن و فیلم های توقیفی که کمتر نیست که در شبکه زیرزمینی به راحتی ، به سرعت و به وفور توزیع می شوند. منت وزارت ارشاد دولت مهرورز که حکم تنفیذ حضرت ماه رو داره هم نمی کشیم البته ازش دلخوری هم نداریم. اصلا ما عاشق حکومتی هستیم که وزارت ارشادش به کتاب بچه بسیجی ها مجوز نمیدهد، حرفی هست؟
“من می دانم چرا قوه قضاییه سران فتنه را بازداشت نمی کند. چون محافظان سران فتنه آنقدر زیادند که در دادگاه جا نمی شوند. قاضی فقط زورش به چک برگشتی ها می رسد.”
تمام این اشکها به این معناست که عاشقتم چون عاشق آقائی.
میگن مرد گریه نمیکنه ولی من امشب از شدت ناراحتی به هق هق افتادم.
داداش عزیییییییییییییییزم…
سلام حسین جان اگر صلاح دونستی تائید کن
بچه ها هر کسی می تونه با اسم ساده مثلا ghadiani 2، ghadiani 1 و ………
در بلاگ فا وبلاگ بسازند و کلیه ی مطالب داداش حسین رو توش کپی کنند و بعد از اون اسم و رمز اون رو به ایمیل داداش حسین بفرستن تا حسین عزیز رمزش رو تغییر بده و آماده کنه برای زمان فیلتر
یعنی اگر ghadiani فیلتر بشه ۱ و۲ و۳ و…………هستش
همه یه ذخیره درست کنن تا زمانی که لازم شد من چند تا درست کردم و آماده هستش مجبور شدم الان بگم
السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده
حاجی اولا عرض تسلیت به مناسبت شروع فاطمیه
ثانیا حاجی این روزها که هیایوی دنیا ماهارو دور کرده و نسبت به هرچیزی تشویش و اضطراب داریم بهترین کار توسله اون هم توسل به مادر غریب سادات. مطمئن باشیم که خودش همه کارارو یه جوری ترتیب میده که تو خوابم نبینیم. حاجی حیفه تو این ایام درباره حضرت فاطمه(س) ننویسی.
اینها اول تذکر به خودم بود بعد به الباقی! التماس دعا.
نوشتن برای بی بی دو عالم قلمی می خواهد از جنس “مداد العلما” نه کیبورد ما اما دارم مطالعه می کنم در این باره تا متن خوبی بنویسم.
سلام آقای قدیانی
دیدم آن بالا نوشته ای که “جرم من چیست؟”
جرم همه ما فقط دفاع از ولایت است و بس. به همین جرم بود که اولین شهید راه ولایت “زهرا”(س) شد و آخرینش هم … خدا می داند. اساس دعوای جبهه حق و باطل همین است و مادامی که بر این راه استوار باشیم، همین است و همین خواهد بود. فقط فحش است و تهدید و شانتاژ و بقیه اش را هم که می دانی!
خیلی ممنون که همه حقیقت را می نویسی. نه برای دلخوشی بعضی ها!!
شما داداش بزرگ مائی،
سرور مائی،
دروت بگردم.
تعجب نکن از اینکه هنوز دارم گریه میکنم، این اشکها الان اشک شوقه.
به حضرت زهرا قلبم درد گرفته،حالا ببین چقدر خاطرتو میخوام.
نفرین کنم اونائی رو که اذیتت کردن؟
فدای دل کوچیکت بشم،خدا نگذره از اونی که دل داداشمو شکونده.
ببوسمت؟
داداش حسین!
نگاه کن. نیم ساعت نیست متن خود را گذاشتی اما نظرات شد دو صفحه. پس بدان که چقدر دوستت داریم. هر وقت کسی اذیتت کرد قول بده فقط برای خودمان ناز کنی. که ما باز هم نازت را می خریم. تو زبان لکنت گرفته ما هستی وقتی از ماه می نویسی. قدر خودت را بدان.
انقدر خوشحالم الان که صد تانماز شکر بخونم باز هم کمه. ناز بیار اشکال نداره.نازتم خریداریم داداشی. تو بگو چی میخوای .بد خواه مد خواهاتم همه رو حریفیم.هیچ نگران نباش البته میدونم که نگران نیستی.
دعامون کن برادر.میکنی؟
“”مشتی! من کجا رو دارم برم جز قطعه ۲۶٫ یعنی من این حق رو ندارم که دلم از جای دیگه ای پر بود، برای شما ناز کنم؟””
باعث افتخاره که ما رو قابل دونستی و برای ما ناز کردی! اگر تو همین یه فقره هم ما بتونیم سنگ صبورت باشیم و نازتو بخریم خیلی هنر کردیم که تونستیم به یکی از سربازان آقامون کمک کنیم .
سلام
دیگه سر زدن به وبلاگ حسین قدیانی هم شده کار هر روز یا بهتر بگم هر موقع آن بشم.
اینم نوشتم که نشانی باشه واسه حاضری امشبم
حاضر!
خدا رو شکر که اینجا برقراره..
اگه اینجا هم بسته می شد، سر به بیابون میزاشتم..
بعد از بسته شدن باشگاه جوانان ایرانی(ایرانکلابز)
قربون شکل ماهت برم میدونی جرمت چیه؟
چشم ندارن ببینن از ولایت دفاع میکنی.
از این که محافظه کار نیستی و راحت حرف حقو میزنی بدشون میاد.
چشم ندارن ببینن این همه سرباز حضرت آقا هستن که فقط میگن:
“وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد.”
الهی به حق حضرت زهرا گردنشون بشکنه که دل بسیجیا رو میشکونن.
سلام
پنجره زیباست اگر بگذارند
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
مشکل ما اینه که عاشقیم.اونهایی که نمیفهمنو نمی خوان هم بفهمن خیال نکن که به خاطر این حرفها ناراحتن به نظر من به خاطر نداشتن همچین عشقی به خاطر حس نکردن این رابطه و نقصانی که دائما با اون دست و پنجه نرم میکنن ناراحتن شنیدی می گن گربه دستش به پی نمیرسید میگفت پیف پیف بو میده این جماعت متکبر هم همین جورین تا زمانی که ما دست از عاشقی بر نداریم همینجور خواهند موند.
بدرود
بچه ها ناز کشیدن را ادامه بدید . نویسنده محبوب سر ذوق اومده شاید مطلب به اندازه قبلیها بشود. به قول ننجون خدابیامرز ما ناز کشی داری ناز کن نداری پاتو رو به قبله دراز کن
حسین آقا می خواستم اعتراض کنم چرا این بار اسم حضرت عباس نیست دیدم جبران کردی . دست درست .
برای شادی روح بلند شهید اکبر قدیانی بلند صلوات بفرست .اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
چه عجب آدرس مزار ابوی رو دادی .
یکی از همرزمان و دوستان مرحوم پدرت
ببخشید نبودم داشتم وبلاگ رو ردیف می کردم توی ۵ دقیقه ۱ تا ۵ ghadiani ساختم برید چک کنید تا آپ کنم
حسین جان ما از قانون پیروی میکنیم والله اگر قطعه ۲۶ زیر ذره بین نبود امشب یه بلایی سر ارشاد می آوردم
ولی می دونی که من تا کرمم رو نریزم خوابم نمی بره
سلام حسین آقای قدیانی
من تقریبا هر روز بالاترین رو می خونم . کلمه و جرس و ندا و… رو هم می خونم.
اما اصلا این خبر ها که شما می گی نیست … چی بشه یه اسمی از شما بیارند . تهدید و فحش و… که هیچ
فکر می کنم برای مظلوم نمایی راه خوبی رو انتخاب نکردی ! این مظلوم نمایی ها حباب میسازه . حبابی که یک شب میبینی ترکید.
قلم خوبی داری . سعی کن با اون خودت رو اثبات کنی
راستی ! عکسی که از خودت گذاشتی . بگی نگی با مطالب وبلاگت و شخصیتت نمی خونه
و من الله توفیق
حسین
می شود بگویی به چه کسی می گویند دلقک شماره یک رژیم؟ می شود بگویی دلیل دفاع من از حضرت ماه را به چه اتهام سخیف و بی ادبانه ای گره زدند؟ می شود بگویی برای چه عکس مرا بالاترین گذاشت و از این کار چه هدفی داشت؟ باور کن امثال شما بیشتر مرا آزار می دهید تا بالاترین. خوب است هنوز ۶۰۰ فحش ناموسی شان به من در این وبلاگ هست و شما چنین ادعایی می کنید! خوب است فحاشی شان با سرچ اسم من در گوگل کاملا معلوم است. بچه بسیجی ها شامه تیزی دارند و فرق مظلومیت را با مظلوم نمایی می فهمند. نه به آن زخم زبانت نه به این “من الله توفیق” گفتنت.
یک سئول: می شه بگی با چه فیلتر شکنی بالاترین را باز می کنی؟!!
منافقین بدلیل ناچیز بودنشان فقط و فقط در محیط سایبری فعالیت می کنند …
به تجربه ثابت شده یک منافق حداقل ده ها وبلاگ و سایت دارد و برای خود بصورت متوالی پیغام می دهد و بقولی منافقین را زیاد نشان می دهد !
مرگ بر منافق …
مرگ بر دشمن آقا سید علی
هوشیار باشید منافقین در حال تدارک برنامه ای برای سوء استفاده از روز کارگر و معلم هستند !
هیچکی نمیخواد جواب ما رو بده؟اگه فیلترش کردن میشه کاری کرد؟
تشکر از نوشته ات.
مثل همیشه عالی بود.و به نوعی درد دل خیلی ها.
خدا قوت حاجی.
نشد بیام اینجا و کویر دلم آب نخورده برگرده…
خوبه هیئتت رو گرم میکنم با صلوات هایی که میدم؟فضا معنوی میشه نه؟
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از غربت به خودم
برادر من تو جریان بودم گفتم خوبه یه ذره گریه کنید……
بچه بسیجی وسط راه بر نمی گرده داداش حسین که بچه بسیجی و فرزند شهید
هستش خودش هم بخواد برگرده بابا اکبر نمی ذاره
بابا اکبر هنوز زنده هست و تا هست حسین قدیانی هم هست…تکبیر
ولی چقدر واست فلسفه چیدیم که اینجا رو نبندی
دفاع نامتقارن مثبت، توپخونه، خط حمله، سوباسا…
باز هم سلام
حالا که حضور شما زنده است و ما هم استفاده می کنیم، یک نکته را فقط به عنوان برادر کوچکتر عرض کنم و یاحق…
از همان ۹/۱۰ مطالب شما را دنبال می کنم و جدای از تمام احساس لذت از نوع قلم زیبایتان، می بینم که هر از چند گاهی هم به موضوع آشنا ولی غریب جمع ولایت مداران(سید خراسانی) اشاره می فرمایید. چند بار هم تا لب مرز رفتید و اشاراتی جالب و کد دار هم داشتید. اما این دفعه صریح و شجاع حرف دل را علنی کرده اید و به هر حال آنکه باید بفهمد، می فهمد.
اما ویژگی منحصر به فرد امشب این است که جنابعالی این دفعه علاوه بر مطرح نمودن سید خراسانی بودن حضرت آقا، یک بشارت مهم هم داده اید. مثل دفعه های قبلی در قالب خواب مادر بزرگ و … هم نگفته اید. یک راست به سراغ اصل موضوع رفته اید. “ظهور بسیار نزدیک است”
آقای قدیانی
نمی دانم تا به حال این وبلاگ را دیده اید را نه؟
http://www.u313.blogfa.com
در این وبلاگ به صورت کاملا تخصصی، به مسائل قبل از ظهور و علائم و شرایط آن پرداخته شده است. همه هم از نگاه روایات شیعه و سخنان عالمان دین. در این وبلاگ برای اولین بار به صورت کاملا تخصصی، “مصداق شناسی” زمان ظهور انجام شده است و ادامه هم دارد. مثلا درباره آقا(سید خراسانی) مقالات بسیار جالب و بدیعی وجود دارد. مدیر وبلاگ(که مثل خودتان یک عاشق “ماه” است) به همراه برخی دیگر از دوستان و اساتید دیگر، حدسهایی درباره مصداقهای “سوفیانی” و “سید یمانی” و … هم زده اند که البته بسیار به واقعیت و متن صریح احادیث نزدیک است و به گونه ای عجیب انطباق دارد.
سرتان را درد آوردم که عرض کنم، اگر می توانید و اگر اعتقاد دارید که بشارت ظهور باید در تمام سطح جامعه گسترده شود، یک جوری که خودتان صلاح می دانید این وبلاگ را تبلیغ کنید. (با توجه به مخاطبان ولایی بسیار زیاد “قطعه ۲۶”)
خواهشا یک بار این وبلاگ را ملاحظه بفرمایید و اگر دیدید که به صلاح سید خراسانی است، یک باری هم شما از روی دوش غفلت ناخواسته امت حزب الله بردارید.
این وبلاگ و این طرز اندیشه، یک اندیشه نو برای جریان حزب الله است که شما هم الحمدلله به آن اعتقاد دارید.
حتما شما هم اعتراف دارید که حتی خیلی از بچه بسیجی ها و حزب اللهی ها هم نمی دانند که “سید خراسانی” یعنی چه و یعنی که؟ و یا اکثرا اطلاعات کمی دارند.
با تشکر
التماس دعا
بسم الله
سلام
ما “فرزندان زهراییم”
ما سیلی خورده های “ولایتیم”
ما رفتیم تا انتقام سیلی “زهرا” بگیریم
ما می مانیم تا فدک دوباره تکرار نشود
و ای کاش به بهای جانمان …
اما جان های ما چه ارزد در پیشگاه “حیدر” ؟ جایی که جان سپارد “زهرا” به “راه حیدر”
مولای خراسانی ما چه زیبا فرمودند که بالاترین جهادها نه جهاد با جان و نه جهاد با مال که جهاد با آبروست …
وما همیشه تاریخ زمزمه خواهیم کرد که :
ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سربکشند ،ما بر آن سریم
حاج حسین
گفته بودم که نفرین سران فتنه و دشمنان ولایت رو ‘ دلتنگی ها و درد دل هام رو … همه رو به رسم مولام گذاشتم برای فاطمیه …
دعا برای دوام و عاقبت به خیری حاج حسین هم برای فاطمیه …
ی ا ح ق م د د ن ا
بی خود وبی جهت صلوات.اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.
آره این هم خیلی مهمه! اگه اینجا رو فیلتر کنن، که با این وضع وزارت ارشاد بعید هم نیست، چه کار باید کنیم؟
اهالی قطعه ۲۶
از اینکه جواب مبسوطی به بنده دادید سپاسگزارم.
داداش حسین از جوابهای کاملی که دوستان دادند (جای اقا عرفان خالی)این ایده به ذهنم رسید که برادر لباس زیبای فیلترینگ پیشاپیش مبارکتان باشد.
آقای حسود واقعا حسودی.خوب اسمی برا خودت انتخاب کردی.تازه برات کلی متاسفم.
خطاب به مهدی عزیز
ما می خوایم وسعت کار بچه بسیجی ها رو نشون بدیم حالا که اینطوریه تو همه بلاگ ها درست می کنم
از دردسر چی بترسیم من ایمیل خودم رو دادم
کسی به داداش حسین نمی تونه گیر بده، چون این یه حرکته خود جوشه.
ضمنا در صورت لزوم من یه هاست و دامنه برای داداش گرفتم. هر وقت صلاح بدونن افتتاح میشه
می تونید چک کنید نگید دروغه
http://www.nurafkan.ir
دوستان خوبم.انشاالله هیچ کس نمیتونه اینجا رو فیلتر کنه.ما هم نباید این پیش بینی رو بزرگ کنیم.توکل بر خدا.
(وما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی)
سلام
این نوشته تون با اینکه فکر میکنم کوتاهترین نوشته تون بود ، چون حرف دل من هم بود و خیلی ظریف به حقیقت اشاره کرد ، خیلی به دلم نشست.
با “مهدی ،یک آدم عادی !” کاملا موافقم و امیدوارم کاربران وبلاگ شما هر چه سریعتر به مباحث مطروحه در این وبلاگ هم بپردازند که…
که ظهور بسیار نزدیک است …
http://www.u313.blogfa.com
من برم؟همه چیز امنه داداش حسین؟ یا علی.
داداشی امانت رسید دستت.
ضمنا هر کی گیر داد چرا این همه ghadiani ،شماره منو بده بگو با من صحبت کنن
۰۹۱۹۴۲ حالا که اینجوریه تا صبح هر چقدر بتونم در ست می کنم
رمزش هم همون امانتی
هر بسیجی در قطعه ۲۶ یک قدیانی
ممنون بابت همه چیز. فردا در سر کار به بچه ها می گویم وبلاگ جانشین را که شما زحمت کشیدید راه اندازی کنند. شما هم دیگر استراحت کن.
اگه بخواد فیلتر بشه قائدتا به خاطر استوانه و یا پرسه در مه خواهد بود..
اقا عباس عزیز
از انجایی که میتونند به داداش حسین زنگ بزنند و تهدیدش کنندو ازانجایی که شریعتمداری رو میکشونند به دادگاهو از اونجایی که فایزه رفته بود ساندویچ بخره و اشتباهی چند ساعتی بازداشت شدواز انجایی که….بگم؟بگم؟
۱درصد احتمال بده که ممکن فیلتر بشه/اونوقت ما چیکار میتونیم انجام بدیم؟
نچ! نمیشه حسین آقا غزل خداحافظی نخونی؟! آخرش مارو سکته میدی راحت میکنی از دست خودت
به به می بینم که جمع انقلاب ها جمعه و فقط داش مهدی کمه!
برادرا و خواهرا خسته نباشید. کی خستس؟ دشمن!
حالا به کوری چشم دشمنای انقلاب و یک عرض خستا نباشید به داش حسین
همه با هم :
الله اکبر
خامنه ای رهبر
مرگ بر ضد ولایت فقیه
مرگ بر آمریکا
مرگ بر انگلیس
مرگ بر منافقین جدید
مرگ بر اسرائیل
به نام خدای مولایم سید علی
برادر قدیانی نمی دونید چقدر خوشحال شدم که این قطعه آسمونی هنوز هم میعادگاه بچه بسیجی هاست . استشمام خاک این خاکریز که بوی مقدم بهشتی و سماواتی امام زمان (عج) آقای همه خوبی ها رو میده , همه رو عاشق و مسافر سرزمین عشق می کنه….
برادر حسین هر چقدر ناز کنی بهت میاد…. فقط تو رو خدا فکر قلب ما رو هم بکنید
من قلبم سنگ کلیه داره!! نزدیک بود دق کنم
چرا نمیتونن فیلتر کنن.. اتفاقا عین آب خوردن این کار رو انجام میدن.. وبلاگ “مدرسه ما” رو فقط به خاطر یک انتقاد کوچک از امامی کاشانی فیلتر کردند.. “خاطرات جبهه” رو بی هیچ دلیلی فیلتر کردند و آهستان هم چند بار تا مرز فیلتر شدن رفته…
در همین راستا بخوانید:
لزوم اعتراض به وضعیت فعلی فیلترینگ(آهستان)
http://ahestan.wordpress.com/2010/04/21/madreseyema/
ن.خ جان ناراحت نباش، مثل اینکه بقیه خیالشون راحت شد، رفتن خوابیدن..
بلند بگو لال از دنیای مجازی نری!
بر دشمن مرتضی علی لعنت
بر دشمن آل علی لعنت
بر یزید لعنت
بر شمر لعنت
بر خولی لعنت
بر عمر سعد لعنت
بر حرمله لعنت
بر منافق و دورو لعنت
بر دشمن ولایت لعنت
بر دشمن انقلاب لعنت
بر دشمن امام لعنت
بر هر چی ضد انقلابه لعنت
بر هر چی بالاترینیه لعنت
بر جرس لعنت
بر موسوی لعنت
بر کروبی لعنت
بر هاشمی لعنت
بر آقازاده ها لعنت
بر خاتمی لعنت
این هم خوراک نیمه شبی برای بروبچ انلاین قطعه ۲۶
هر روز توی مریوان،همه را راه می‌انداخت؛هرکس با سلاح سازمانی خودش. از کوه می‌رفتیم بالا. بعد باید از آن بالا روی برف ها سر می‌خوردیم پایین.
این آموزشمان بود. پایین که می‌رسیدیم، خرما گرفته بود دستش،به تک تک بچه ها تعارف میکرد. خسته نباشید میگفت.
خرما تعارفم کرد.گفتم«مرسی.»
گفت«چی گفتی؟»
ـ گفتم مرسی.
ظرف خرما را داد دست یکی دیگر.گفت«بخیز.»
هفت ـ هشت متر سینه خیز برد.
گفت«آخرین دفعه‌ت باشه که این کلمه رو میگی.»
خبری در راه نیست، مردی در راه است…
تو رو به مولا نمایش بده کامنتم رو می خوام دشمن بدونه ما چطوری برا نوکر رهبرمون جون می دیم
چه برسه به رهبر عزیزمون عشقمون جونمون جوونیمون عمرمون وجودمون و ………
بشکست اگردل من به فدای چشم مستت
سر خمر می سلامت شکند اگر سبوئی
آقای حسین قدیانی شما که مبصرید بیاید مثل حسین شریعتمداری باب های جدید باز کنید. اونا هوچی گری می کنند صحبت جدید نشه
سلام. دادگاه آقای شریعتمداری واقعا دیوونه کننده بود!!! یعنی چی باید گفت به این عدالت و قضاوت!!!؟؟؟ شیرین عبادی؟؟؟؟؟!!!!!!! مدافع بهائیت و سگ صهیونیست!! باید به شکایاتش به این ظرافت رسیدگی بشه در دادگاه جمهوری اسلامی بعد مردم مظلوم… ولش کنید… هیچی نگیم دیگه انگار بهتره…
من بعد از این دادگاه اسمشو گذاشتم قوه ی فضاحیه!!!!
در مورد “نیمچه استوانه!” هم فقط به وزارت اطلاعات دلم خوشه….
پس کجان این ضد انقلابهای بدبحت مفلوک؟؟؟؟؟
همه زورشون اینه که پشت سر داش حسین ما حرف بزنن و الفرار؟؟؟؟؟
خاک بر سرشون کنن. خاک.
یک مشت ترسوی بزدل متوهم.
نامردها چرا ظهر عاشورا در رفتید؟؟
این اقای غربت نه از اون تشویق به تعطیل کردن وبلاگش نه از این بال بال زدناش واسه فیلتر شدن اینجا.
در ضمن داداش حسین باز یکی یه حرفی زد شما خون خودتو کثیف کردی و جوابشو دادی؟ کسی این حرفارو اونم از یه حسود! باور نمیکنه. اصلا به روی خودتم نمیخواد بیاری اعصابتو خورد نکن وقتتو نذار پای خزعبلات اینها.
علی ظافر
این دفعه دیگر علی مظلوم نخواهد شد و پیروزی حتما با ماست.
غربت جان درست کردن هر وبلاگ یک ایمیل می خواد که بعدا ممکنه دردسر ساز بشه..
مشابه اینکار رو میشه توی بلاگر انجام داد.. اونجا داداش حسین خودش یک وبلاگ درست می کنه و اگه فیلتر شد همون وبلاگ رو راحت میتونه آدرسش(دامنه) رو عوض کنه..
عشق است همه بسیجیای امام خامنه ای رو که نصفه شبی یک ایست بازرسی مشتی زدن! اونم کجا؟ توی قطعه ۲۶
البته اینجا دیگه موقع مچ گیری از خودمونه و همه ما (حتی بسیجی ها) جلوی شهدا فقط شرمنده ایم و بس…
مخلص همه بسیجیا به خصوص آقای سخنگوی سابق و مبصر جدید، داش حسین عزیزتر از جون خودم
نوکرتم به مولا
خطاب به دو پیغام خصوصی
۱٫ ممنون از شما بابت “لحظه ای”.
۲٫ ایمیلم را چک نمی کنم. رمز را خصوصی بفرست. از شما هم ممنون.
سید خراسانی کیست و در هنگام ظهور چه می کند؟
مصداق یابی سید خراسانی در دیدگاه مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، از نهی تا تشویق!
آیا مقام معظم رهبری(مدظله العالی) از سید خراسانی بودن خویش اطلاع دارد؟!
آیا مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ترویج مصداق شناسی شخصیتهای ظهور را درست می دانند ، و به آن رضایت دارند؟!
آیا مقام معظم رهبری(مدظله العالی) موظف نیست در صورت نادرست بودن این بحث ها به این انحرافات پایان دهد؟!
مشهور بودن آقا به سید خراسانی در بین عوام و خواص!
سکوت همراه با رضایت مقام معظم رهبری(مدظله) نشانه چیست؟!
در:
http://u313.blogfa.com/post-151.aspx
سپاهیان همه مدیون عشقند خدا مردان حق مجنون عشقند
“خراسانی” ترین سید مخور غم که پاسداران حواریون عشقند
مو موسایی کنون بر نیل دارم برای ابرهه سجیل دارم
برای اوج علم و رشد ایمان دو بال از شهپر جبریل دارم
علی شوکت علی صولت علی نام خدایا رهبری تکمیل دارم
ساعت ۲:۳۸
۸ نفر آنلاین
ما اهل کوفه نیستیم علی حتی نصفه شب در فضای سایبر تنها بماند
یا ظافر
سر خوش ز سبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم
لب باز نکردم به خروشی و فغانی
من محرم راز دل طوفانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان ز پشیمانی خویشم
از شوق شکرخند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان ز گرانجانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
هر چند « امین » بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
من با اطمینان کامل می گویم که تحقق کامل وعده الهی[ظهور] برای تمدن نوین اسلامی در راه است .
مقام معظم رهبری(مدظله) – پیام حج ۸۷
دل بسته مولای “خراسانی” خویشم…
با سید علی تا فتح قدس و مکه…
همت مضاعف، کار مضاعف یعنی: نصف کردن زمان انتظار ظهور
داداش حسین عزییییییییییزم
این متن جدید هم مثل همیشه محشره.
“ماه من، ای سید خراسانی! این روزها چقدر تو بوی خورشید می دهی. قصه چیست که انتظارت مضاعف شده است. من می دانم؛ خبری در راه نیست، مردی در راه است.”
قربون شکلت برم با این همه شعور.
خدا لعنت کنه اون کسانی رو که دارن جلو پای حسین آقای ما سنگ اندازی میکنن.
حسین جان اگه یه روز خبر انهدام سایت بالاترین رو شنیدی تعجب نکن !
—————
راستی مهدی یحیی نژاد رو که میشناسی ؟ مدیر فنی سایت بالاترین .
این وبلاگشه :
http://www.zharf.blogspot.com
فیلتر هم نیست .
مردم ما با رای به احمدی نژاد در سال ۸۴ در واقع زمان انتظار رو نصف کردن و با رای مجدد در انتخابات ۸۸ این زمان رو بسیار کوتاه تر کردند. بالارفتن بصیرت و هوشیاری مردم در برابر تهدیدات دشمنان داخلی و خارجی و انتخاب یک رییس جمهور ولایی دیگر در ۴ سال آینده و همینطور در سالهای بعد می تواند همچنان این فاصله را کوتاه تر کند. دولتها و عملکردشون در آماده کردن مردم و همت مضاعف مردم نقش اساسی دارن و باید انتخاب روسای جمهور بر محور ولایت صورت بگیره تا دهه ی پیشرفت و عدالت به معنای واقعی بتونیم پیشرفت مبتنی بر عدالت داشته باشیم.
وقتی بودی خیالم راحت بود که هستی و میام اینجا تا با خوندن دلنوشته هات دلم آروم میگیره.
چند وقتیه که میدونم چقدر برام عزیزی ولی امشب که اون حرفا رو زدی دنیا رو سرم خراب شد،تازه فهمیدم احساسم نسبت به شما تا چه حدی بالا رفته.
از الان بیشتر قدرتونو میدونم.
شما تقریبا ۲سال از بنده بزرگتری ولی ما خیلی کوچیکتیم.
هواتو داریم رفیق.اصلا تنها نیستی.
فدای خودتو پدر بزرگوارت
به داداش حسین قول داده بودم زیاد قربون صدقش نرم و شلوغ نکنم ولی
یه امشبو تحملم کن آخه خیلی برام عزیزی.
مطمئنم حال هیچ کس مثل من نبود،
همه از رفتنت ناراحت شدن ولی اندازه من اشک نریختن،داداش حسینم خیلی میخوامت.
قربونت برم مراقب داداشم باش،
اگه کسی اینجا حرف اضافه میزنه شما خودتو ناراحت نکن.
یه نفر با اسم حسود کامنت میذاره و بی پرده حرفشو میزنه بعضی ها هم اسمشون حسود نیست ولی ذاتا حسودن و چشم دیدنتو ندارن و الکی از یه چیزی ایراد میگیرن تا شما رو حرص بدن.
اصلا محلشون نذار،
راهی که شما میری ادامه راه شهید قدیانیه و راه شهید قدیانی ادامه راه سیدالشهداست پس با خیال راحت به راحت ادامه بده که خدا همراهته.
مخلص شما،اگه لایق بدونی برادر کوچک شما سیداحمد.
بااینکه کلی مثل سید احمد گریه کردم اما الان شادم از بودنت از موندنت دوست ندارم بهترین دوستی که دارم رو از دست بدم تو اینجا ما ها روبا خودمون با کسای دیگه اشنا کردی حسین وقتی فهمیدم می مونی بال نداشتم داشتم پرواز می کردم ممنون.در پرتو نور حضرت ماه باشی
مرا عهدیست با جانان
که تا جان در بدن دارم،
هواداران کویش را
چو جان خویشتن دارم…..
حالا خودمونیم داداش ! دفعه ی آخرت باشه دل ما رو میلرزونی. هر وقت فشارها زیاد شد و روحتو خراش داد بیا اینجا با هم داد و فریاد کنیم تا خالی شی. هرکسی تهدید کرد فحش داد زور گفت میشه یه سوت بزنی بر و بچ بریزن اینجا حالشونو بگیرن باز پسون فردا یه بامبول دیگه سرمون در نیاری بخوای در اینجا رو تخته کنی وااا
به امید صبح ظهور
یا علی
خبری در راه نیست…مردی در راه است
انشالله
دعا میکنم غرق باران شوی
چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
چو یاران مهدی شمارش کنند
دعا میکنم جز یاران شوی
خدا قوت داداشی هر روزم رو بعد از یاد خدا با دل نوشته های شما شروع میکنم انصافا بابا اکبر خیلی هواتونو داره . التماس دعا خیلی زیاد
سلام
عالی بود قبول باشه لحظه لحظه ی دفاع مقدستون در ادامه سال هزار و سیصد و فتنه
خدا این اراده رو حفظ کنه
سلام داداش حسین
نگران نباش اگر که بالاترین داره ازت بد میگه بدون درعوض بیشتر تودل بچه بسیجی ها جا میکنی به قول رهبر فرزانه انقلاب اگه دشمن از شما تعریف کرد بدونید یه جای کار اشتباهه خوشحال باش چون بچه بسیجیها دوستت دارند به اندازه تمام شهدا
چون برات آرزوی شهادت دارند حداقل من یکی دارم اول برای خودم بعد برای تو آخه این تنها دعاییه که دوست دارم اول برای خودم اجابت بشه ..
راستی جات خالی بود رزمایش پیامبر اعظم ۵ما اینجا تو بندرعباس حال میکردیم از این همه اقتدار واقعا لذت بخش بود ……………..
یا علی
سلامی با همه وجودم
من فدای همه بسیجی های بامرام قطعه ۲۶ بشم با این فرمانده با صفاشون
من اینجا تو غربت تنها دلخوشیم اومدن به اینجا و خوندن تک تک نظرات بچه بسیجی هاست .یه موقع ما را تنها نذاری
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام حسین جان
به حرفای این وزارت افساد گوش نکن.اونا اگه دلشون به حال این انقلاب می سوخت به این فیلمای مزخرف در پیت مجوز نمی دادن.
به خاطر حضرت ماه کارتو ادامه بده ماهم پشت سرت هستیم عزیز
یا ظافر
بنده هم تیک نزاشتم نمایش نفرمایین!
غلط کردند شما را تهدید کردند.
مگر اینجا شهر هرت است؟گوششان را می بریم.
شما دل نوشت بنویس و به ما حال بده.خدا خودش به شما کمک کند.اجرتان با همان دستان قلم شده
من که وبلاگم یک پنجاهم وبلاگ شما بازدید داره تا به حال بارها از طرف اراذل و اوباش تهدید شده ام و بسیار فحشهای زشت به من داده اند.ولی هیچ غلطی نتوانسته اند بکنند.
ان تنصرو الله ینصرکم
همه می دانیم که ظهور نزدیک است.پس پرچم این وبلاگ را زمین نگذار تا روزی که دل نوشتی برای آمدن آقا بنویسی
خدایا چه رازی است در این ایستادن
فهم بعضی چیرها بسیار دشوار است.خیلی سخت است.نیاز به یک دنیا شعور و معرفت دارد در این وانفسای فهم و کمال :
آقای من ولی امر مسلمین جهان و ای نماینده حجت خدا در بین مردم
روزی که در نماز جمعه آنطور ایستادی و بغضت شکست با خودم گفتم عجب شیری است خامنه ای که اینگونه از همه جا از سر نادانی دوستان و کینه دشمنان آماج تیر و حمله است و خم به ابرو نمی آورد.ایستاده است که والله کوه هم این ایستادن را تاب نمی آورد تا بیداری مردم . . .
و آن روزی که در دل لشکریان سفاک و خونخوار شیطان( که اگر فرصت کنند به هیچ کس رحم نمی کنند )بی هیچ واهمه ای ناوشکن جماران را با شکوه هر چه تمام تر بدرقه میدان عزت مردم ایران کردی باز هم با خود گفتم گفتنی ها را . . .
اکنون خوب فهمیده ام که ترس در قاموس تو معنا ندارد که تو تنها از خدا می ترسی و هر که از خدا بترسد عزیزترین مردم است.
درود خدا بر خامنه ای کانون نفرت دشمنان خدا
جانها فدایش هزاران بار . . .
زمانه ما زمانه تاریکی است.جهل مدرن و بت پرستی بر اعتقاد انسان ها سایه افکنده است.دیروز پرستش هبل و لات و عزی مد بود و امروز پرستش رونالدو و بکهام و آنجلینا و مدونا…
زمانه ما زمانه عجیبی است که انسان را در پای بت سرمایه به راحتی قربانی می کنند و به اسم جهانی سازی مردم فقیر دنیا هر روز فقیر تر می شوند و گرسنه تر…
زمانه ما زمانه پرتناقضی است که در دادگاههای کشورهای آزاد(اما در بند شیطان)به نام دفاع از آزادی زنی آبستن را با چاقو تکه تکه می کنند.
زمانه ما زمانه درهمی است که به اسم ارزشهای جهان آزاد سر از تن کودکان غزه جدا می کنند و همه دنیا به تماشا می نشیند.
زمانه ما زمانه جالبی است که به اسم دموکراسی بر ضد دموکراسی می جنگند و همه دموکرات های عالم بسیج می شوند برای کندن ریشه این خواست مردم.
زمانه ما زمانه باحالی است که رئیس جمهور بزرگترین اقتصاد جهان از اخلاق می گوید و می شود بزرگترین صادر کننده سلاح و فحشا در جهان.
زمانه ما…
اما خدا می خواهد که زمانه ما تغییر کند و تغییر خواهد کرد و این سنت خدا بر روی زمین است.حول حالنا الی احسن الحال
ما در انتظار رویت خورشیدیم.
انشالله
پ.ن : برای ظهور آقا امام زمان صلوات
سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی
ای مسلمانان
ای آزادگان جهان
قدس در خطر است
دست پلید صهیونیسم در پی تخریب مسجدالقصی است
خواب غفلت ما فرصتی است برای گرگهای گرسنه
حکایت معروفی هست که می گویند یک نفر بنده خدا از دهاتهای اطراف شیراز برای کاری به شیراز می رود.
خلاصه مطلب اینکه در بدو ورود به شیراز در جائی معروف به دروازه کازرون حرفش با چند تا قلدر و لوطی شهر گیر می کند و دعوا شروع می شود.مردم می بینند همه لوطی ها بلا استثنا با به فرار گذاشتند.
کسی از یکی از برادران لوطی می پرسد شما به این گردن کلفتی که یه شهر از تون حساب می بره چطور از یه دهاتی جقله اینقده ترسیدین؟
لوطی عزیز هم جواب می دهد :ما تو دعوا چاقو که دست می گیریم فقط از نوکش استفاده می کنیم برا خط خطی کردن طرف و ترسوندنش.اما این بابا دسته قمه رو گرفته تو دست و دور سرش داره می چرخونه.این از وجناتش معلومه نه ازمردن خوش می ترسه و نه از کشتن ما ترسی داره.
حالا این شده حکایت ما.
امام ما فرمود : اگر بخواهند جلو دین ما بایستند ما تمام قد در مقابل دنیایشان خواهیم ایستاد.
این بنده شیطان اوباما و دیگر دوستانش خیلی بیچاره اند.اونها در هیاهوی هالیوود و زندگی مدرن آمریکائی ما را تهدید به جنگ می کنند.این بیچاره ها همیشه گزینه هایشان روی میز است اما خودشان نمی دانند واسطه فیض خدا هستند.خودشان هم نمی دانند که انشالله دست لطف خدا از آستین اینان شهادت را سرانجام ما خواهد کرد اما بهتر است این را هم نیز بدانند که فرزندان حیدر کرار و مهدی زها همانهائی هستند که امامشان فرمود اگر در مقابل دین ما بایستید تمام قدر در مقابل دنیایتان خواهیم ایستاد.تا عاقلان چه فهم کنند…
سلام علیکم بما صبرتم
زندگی در نظر شیعه اگر زندان است
با غم فاطمه زیباست خدا میداند
آره اصلا تعطیلش کن تا منم به درس و زندگیم برسم.آخه یه مرضی گرفتم که هرروز بیام اینجا اگه مطلب جدیدی بود بخونم اگه نه نظرات رو بخونم. ما رو از کار و زندگی انداختی با این دلنوشته هایی که سخت به دل مینشینه.
ولی موندم اگه اینجا رو ببندی ما کجا بریم این حرفا رو بشنویم. اصلا تو این همه نویسنده غیر از شما کی این حرفا رو با این زیبایی و جسارت و شهامت میزنه.
نمیدونم شایدم اگه به جای این که راحت از خونه و محل کار و هرجایی که به اینترنت دسترسی هست با کمترین هزینه مطالبتو گیر بیاریم، مجبور شیم کلی راه بریم تا یه باجه روزنامه فروشی پیداکنیم و روزنامه بخریم اون وقت بعضیا قدر تو بیشتر بدونن.
سلام علیکم.حسین آقا انشا الله خدا توفیق بیشتری بهت بده . اینو تو مطالبت بنویس که ما فرزندان شهدا که بی بابا بزرگ شدیم حالا کم کم هممون انشا الله داریم بابا میشیم . ما که هستیم تا آخرش و بعده ما هم فرزندان ما .مبارزه پایان نخواهد یافت.
سلام
سال نو مبارک…
امیدوارم سال ۸۹ سال بارانی براتون باشه…
سالی پر از ، باران عشق…بارانی از لبخند…و…بارانی از دوست داشتن…
امیدوارم غیرممکن های زندگیتون تبدیل به ممکن ها شود…
آرزومند لبخندهایتان…
شهید همت:
«هاشا که بسیجی میدان را خالی کند»
……………………………………………………………..
این عمار؟هواسمون باشه که علی زمان غریب نشه.
ابر ها در کمین اند تا ماه را مستور کنند…..
امابدانند ما تا آخر ایستاده ایم.
به نام حی سبحان
هر که در این درگه مقرب‌تر است
جام بلا بیشترش می‌دهند
سلام حسین آقا
صبح بخیر
حاجی جون وقتی دیشب خوندم که میخوای وبلاگو ببندی اینقدر شوکه شدم که حتی نتونستم برات یه نظر اعتراضی بذارم، اصلا برام باور کردنی نبود، اصلا نمیتونستم تصور کنم یه روز بیام قطعه ۲۶ رو باز کنمو ببینم پیغام میده همچین وبلاگی وجود نداره. از ناراحتی سیستمو خاموش کردم تا امروز صبح، ولی الان خیلی خوشحالم از اینکه میبینم منصرف شدید و خودت خوب میدونی که این خوشحالی بیشتر برای خودمه. حسین آقا هرچقدر که دلت میخواد ناز کن، ناز شما پیش بسیجیهای حضرت ماه همیشه خریدار داره.
موفق باشی و سلامت.
یا علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
به نام حی سبحان
سلام
حسین آقا این “بانوی سرب” رو خوب اومدی.
داشتم با خودم فکر میکردم:
این شیرین عبادی که میگویند؛
نه شیرین است و
نه عباد
این چه نامگذاری‌ست؟
در مورد حسین آقای شریعتمداری هم:
عمارها برای اثبات حرفشان، نه تنها فحاشی نمی‌کنند که از فحاشی‌های جماعت “ادب مرد به از دولت اوست” می‌گذرند؛ مباد برای بیان استدلال‌های منطقی‌شان، زمان کم بیاورند.
یا علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
خسته نباشی دلاور
عموی من هم اون جا خاکه
ما کوچیکتیم حاج حسین
دست مریضاد!خیلی قشنگ بود
یاعلی مدد
سلام
یعنی ما باید از ۲تا تهدید اونا پا پس بکشیم داش حسین؟؟؟
حالا وزارت ارشادیا که حال نمیدن تو یه حاله اساسی بهشون بده
نصف العمرمون کردی!امابازم خدا خیرت بده که بااین همه اذیتها (که تازه ما ازخیلیهاش خبر نداریم) باز پای کار موندی.
به حق همین ایام مستدام باشی.
سلام علیکم و رحمةالله
شتر با بارش گم می شود، قوه قضاییه دنبال یه چک برگشتی است. بیخود نبود حضرت آقای وحید قبل از پذیرفتن مسئولیت به ایشان(آملی لاریجانی) فرمودند: دینت را به دنیا نفروش.
بدترین چیز این حق خوری های این است که بسیاری از عوام در نهایت آن را به حضرت امام خامنه ای نسبت می دهند…خاک بر دهن من.
در این ایام برای رفع مظلومیت آقا دعا بفرمایید. تمام امید ما به فاطمیه است.
یا علی
ایول یعنی هستی!!!
تابسیج است علی یکه و تنها نشود…
خستگی ها باشه تا با شهدا در کنیم
ان شا الله
خدایی دمت گرم و یعنی ایول یعنی حال کردم با نوشته هات . داداش ما خیلی مونده به پای شما برسیم و بتونیم با قلممون بزنیم به خط مقدم .
سلام داداشی
)
آقا ما خیلی چاکریم یعنی یه چیز میگم یه چیز میشنویا! دربست چاکریم داداشی!
داداشی تو جرمی نداری اونایی جرمشون داره از حد سنگینی میگذره که ارزشهامون رو میخواند بفروشند به هیچی…
خدا با توست و اگه توفیقی باشه ما هم پشتتیم تا به قیامت (حال کن
حضرت روح الله قشنگ گفته ها: آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه! فک کنم منظور امام نوچه های آمریکا و آمریکا صفتان هم بوده!( فهمیدی که کیا رو میگم؟)
خدا با ماست داداشی
یا علی
سلام اخوی
واقعا که دستت طلاست
کاش یه جوری میشد که از همون جا که مهدی رو دستگیر کردن همونجا هم اعدامش کنن حالبه به چه شود
راستی این جمله ی آخری:خبری در راه نیست،مردی در راه هست لرزه ای به تنم انداخت کنه نگو نپرس
موفق باشید
جانم فدای رهبرم امام خامنه ای
اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
حسین آقا دست مریزاد … تو رو خدا کاری نکن که با وبلاگت بازی درآرن. منظورم فیلتر و از این بحثهاس. میدونی که توهین به استوانه های انقلاب (که البته بیشتر به خیار چنبر شبیه هستند) پیگرد قانونی داره. حتی توهین به استوانه زاده های انقلاب هم مجازات داره. پس مواظب خودت باش
.
.
بنفسی انت یا امام خامنه ای
اثری از استاد قزوه
اینقدر پارس نکن آقای کراک اوباما!
تو هنوز در چشم آنها یک کاکاسیاهی
هنوز هم نئونازی ها
وسترن ها
و شکم گنده های بور
دنبال قتل تواند
با وجود آن که در تایمز اول شدی
و در ای بی سی دوم
در سی سی یو به انتظارت می نشینم تا سوم شوی
تو هر شب به عقل های ما حمله می کنی
به تأسیسات هسته ای احساس ما
مثل بچه های تخس که با تفنگ بادی شان هی شلیک می کنند
بچه های آتاری و لاتاری
تو هم درست برنده شدی در یک قرعه کشی
با شرط این که
حمله کنی
به اورانیوم غنی شدۀ اشعار ما
تو هر روز عکس می گیری با مشاورانت
دوش ادوکلن می گیری با سگت
و فکر می کنی که دنیا
چقدر منتظر است که تو زر بزنی
و حق توست
که یک جایزه نوبل هم بگیری برای سگت
تو فکر می کنی
ایران نشسته است منتظر نوروز
و چشمش مانده به سفرۀ هفت سین
نه آقای پلیسی دنت!
اگر پیام نوروزی ات نیاید
کسی تلف نمی شود از نبود دمکراسی
تو در نظر من
چیزی هستی در حد یک قوطی کنسرو خالی
که دوست دارم شوتت کنم
و بگویم هی یارو!
تو چقدر به درد شوت کردن می خوری
تو چقدر شوتی
و من چقدر خوش خیال بودم
که فکر می کردم تو یک غلطی خواهی کرد
تو تنها می توانی به سگت شب بخیر بگویی
و به زنت بگویی:
آه عزیزم با برلوسکنی دست نده
او یک عیاش است
حتی کسی نیست که به تو بگوید
کم کم گوشهایت رادار شدند
دماغت مثل پینیکیو دراز شد
وقتی رفته بودی به پایگاهی در بغداد
چشمت تلفیقی از اورانیوم بیست درصد شد و کمی زرشک
وقتی نطق می کردی در برابر حق مردم ایران
حالا دندان هایت شبیه اف بیست و هشت شده است
تو داری روز به روز پیشرفت می کنی
آنقدر پیشرفت که دیگر
مردم کنیا
و مردم جزیره اوباما
از پیروزی ات به خیابان نمی ریزند
تو مثل یک آدامس قلقلی شده ای
در دهان بچه های اورشلیم
شاید حق با جرمایا رایت بود
تو ایدز سیاسی مخفی داری
حتی مردمی که عصرها در گراند پارک شیکاگو جمع می شوند
می گویند:
او یک هویج بود که رشد معکوس کرد
یک کشتی گیر کچ و چپ دست
که رقیبش یک زن بود
با صندلی کوبید بر سر آن زن
و بعد صندلی را گذاشت زیر جنازه اش
و کمربند را قاپید و رفت
تا نطق کند به نفع یونایتد استیش
تو هر روز نمایش داری
با اپرا وینفری و گروه راک طرفدارانت
اورشلیم را دادی به فاحشه های پشت کاخ سفید
ایران ولی فروشی نیست
هی یارو!
راهت را بکش و گم شو
ای کاش
مادر مردم شناست گفته بود برایت
که ایرانیان با نی ساندیس
ممکن است تو را کور کنند
مادر بزرگت به توگفته بود کاش
که در برابرپارسایان
بی خود پارس نکنی
آقای باراک حسین اوباما
راستی تو از کدام خیمه
این نام را دزدیدی؟
این نام را
از ثبت احوال کدام ابن سعد گرفتی؟
اینجا انشای کودکان ایران این است:
او با ما نیست
او با شما نیست
او با هیچ کسی نیست
او اصلا کسی نیست
او آبروی رنگ سیاه را هم برد
او آبروی کاخ سفید را
و آبروی کلبۀ عموتم را برد
او به نلسون ماندلا هیچ شباهتی ندارد
او از دوپینگ کاکائین برگشته است و سرش باد دارد
از کمپ دیوید
برای همین من فکر می کنم که تو
شبیه یک کمپوت خالی قارچی
که پرتت کرده اند
آپاچی ها و چاپارلها
گاوبازان دهه پنجاه و شصت
تو از همانجایی
که شاعر ما می گوید:
” او می مکد طراوت گل ها و بوته های افریقا را
او می مکد تمام شهد گلهای آسیا را
شهری که مثل لانه ی زنبور انگبین
تا آسمان کشیده
و شهد آن دلار
یک روز
در هرم آفتاب کدامین تموز
موم تو آب خواهد گردید
ای روسپی عجوز ؟”
هی با توام!
ای نوشیده از شیر کک و کراک غنی شده
با تو چهل و چهارمین قصاب!
پنجمین چپ دست احمق کاخ سفید…
تو هم هیچ پخی نشدی
آقای کراک اوباما!
دادش حسین جونم، دلت از هر جا پر بود برامون ناز بکن. هیچ عیبی نداره. اصلاً می تونی دق و دلیتو سر ما خالی کنی و هر چی خواستی بمون بگی. فقط جون داداش دلمون رو خون نکن و حرف از رفتن نزن. باشه داداش گلم؟ اخه تو ماهارو داری که وقتی دلت پر بود و ناراحت بودی برامون ناز کنی. ما نباشیم مادر بزرگوارت، همسرت، … ولی من برا کی ناز کنم؟ من نارحتیمو از نبودنت به کی بگم؟ هان؟ نمی دونی من دیشب رو چطو به صبح رسوندم.
حکومت اسلام باشد و جمهوری اسلامی باشد و سایه ولایت فقیه بر سر ما باشد و فقر؟
حکومت اسلامی و اعتیاد؟
حکومت اسلامی و بیکاری جوانان و شیطان پرستی؟
ما در کجا کوتاهی کرده ایم؟
ما را چه می شود؟؟؟؟
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد…
ماه من، ای سید خراسانی! این روزها چقدر تو بوی خورشید می دهی. قصه چیست که انتظارت مضاعف شده است. من می دانم؛ خبری در راه نیست، مردی در راه است…
این جمله چقدر زیبا بود.
با مطلبی پیرامون شهادت حضرت زهرا بروزیم.
برادر گرامی ام، حسین قدیانی!
با ایمان این راه را ادامه دهید.
مبادا اراجیف نامحرمان شما را سست کند!
تا زمانی که پیرو ولایت باشید طرفدارتان می مانیم.
تا زمانی که علم ولایت را در دست دارید قلمتان با خون خواهد نوشت.
خسته نشوید ما با شماییم.
به نام حی سبحان
همیشه از خودم می‌پرسم …
که چرا هاشمی‌رفسنجانی پدر شهید نیست، یا حداقل برادر شهید …؟ و چرا یکی مثل مش رجب، کشاورز روستای سوخته‌چنار ۳ فرزند شهید دارد و یک جانباز؟ شاید قسمت این بوده، شاید …
یا علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
تا نامت بر زبان آمد، زبان آتش گرفت
سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت
حیدر آمد، خاک همچون باد، گرم گریه شد
خواست تا غسلت دهد، آب روان آتش گرفت
ایام فاطمیه، شهادت بانوی دو عالم، تسلیت باد.
التماس دعا.
حسین آقا اگر اجازه بدهید یک گروه به نام قطعه ۲۶ در نویسه ایجاد کنم و مطالب شما را انجا قرار دهم.
هیچ پروازی نیست که برساند ما را…
به روز هستیم
دل دیوانه ام دیوانه تر شی
خراب خانه ام ویرانه تر شی
کشم آهی که گردون را بسوجم
که آه سوته دیلان کارگر شی.
دوست دارم.
کاش خدا تصمیم کبری بگیرد تا خورشید روشنایی شب تار ما در راه ماندگان را روشن کند .کاش خدا تصمیم کبری بگیرد تا دیگر سران فتنه جرت جسارت به ماه نکنند .ماه تو ماه ماست اصلا مگر ماه شخصی هم می شود .
چه خوش روزگاری باشد در کنار ماه خورشید زیستن در شبی نخواهد بود
اللهم عجل لولیک الفرج
ممنون داداش حسین که موندی…
خدا تو رو برای حضرت ماه نگهداره
الهی آمین
سلام
عالی بود…
سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟
سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟سلام خوبید چرا جواب ایمیل منو نمیدین اقای قدیانی تا کی منتظر بمونممممممممممممممم؟
سلام داداش حسین
با اینکه هیچ بخاری از قوه قضائیه بلند نمیشه و تنها هنرش همین بوده که حکم جلب برای استوانک فاسد پسر استوانه فتنه صادر کرده و یا اینکه فاحشه هاشمی هنوز توی ایرانه ولی کاری باهاش ندارن و منتظرن تا برجشو بفروشه و بره لندن بعد براش حکم جلب صادر کنند ولی با دادگاهی کردن حاج حسین شریعتمداری این شیرمرد ولایی بسیار موافقم و امیدوارم به تمامی شکایاتی که ازش میشه رسیدگی کنند و البته صدا و سیما هم نشونش بده چون برای بیداری مردم خیلی ضروریه. واقعا با این اسنادی که داره و برای ما رو میکنه خیلی از مردمو هشیار و بینا میکنه. بنازم به این حاج حسین شریعتمداری که واقعا فکر اینکه این اسناد رو از کجا میاره آدمو دیوونه میکنه. خدا این شیرمرد رو برای این نظام و امام خامنه ای حفظ کنه.
زت زیاد
ای بابا
به قول مامان بزرگ خدا بیامرزم: خوب شد دختر نشدی
خوب زودتر می گفتی ناز داری ما نازت رو می کشیدیم
اعصاب ملت رو ۲-۳ روزه خط خطی کردی. خدا خط خطیت نکنه!
دست مریزاد اخوی!!!
کجا میخواهی بری. تازه اومدی. یه خورده مقاومت کن. اصلا یه مدت بساط کامنت رو تعطیل کن اما وبلاگت رو تعطیل نکن. می دونم سخته اما به خاطر حضرت ماه این جام زهر رو بنوش. یه خورده بیشتر فکر کن خواهشا. وبلاگت تنها وبلاگیه که میشه باهاش گفت: بعله بسیجیها هم می تونن! ما اینجا داریم حسابی ازت دفاع می کنیم برادر. ما رو نمی بینی، چهار تا دوست نادون رو می بینی؟
(اصلا تصمیم به این بزرگی گرفتی استخاره زدی؟)
نازک نارنجی نباش!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام و درود خداوند بر ادامه دهندگان راه حسین
آنان که زینب وار با قلم و زبان گویا به مبارزه می روند
جمله آخر بسیار زیبا بود. خداوند شما را در راهتان بیش از پیش یاری نماید
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه !
ای روزهای سخت ادامه !
از پشت لحظه ها به در آیید !
ای روز آفتابی !
ای مثل چشم های خدا آبی !
ای روز آمدن !
ای مثل روز ، آمدنت روشن !
این روزها که می گذرد ، هر روز
در انتظار آمدنت هستم !
اما
با من بگو که آیا ، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟
قیصر امین پور
باز هم از خوندم دل نوشته های شما بغض گلویم را فشرد ولی زبانم بازتر شد… خدا خیرت بدهد. به آقایی هم سلام برسان
با سلام خدمت شما . این دلنوشته تان هم مانند نوشته های قبلیتان عالی بود . انصافا لذت بردم و خوشحالم که محکم تر از قبل پای کار ایستاده اید و جا نزدید . در این عرصه کار زار چه خوب بعضی افراد خود را نشان دادند و سران فتنه لقب گرفتند . دوره آخرالزمانی ست دیگر که شکایت ” شیرین عبادی ” یک خائن به وطن که آنسوی مرزها نشسته و شکایت از “شریعتمداری ” میکند به سرعت رسیدگی می شود اما سران فتنه راست راست میگردند و نمیتوان به آنها گفت ” بالای چشمتان ابرو ” . خدا به ما رحم کند و انشاءالله زودتر ظهور صاحب ما را برساند و ” سید خراسانی ” ما را از گزند بلایا نگه دارد . التماس دعا .
سلام
شعر جدید آقای قزوه نشانی هم از قطعه ۲۶ دارد آنجا که میگویند:
هی یارو!(اوباما)
راهت را بکش و گم شو
ای کاش
مادر مردم شناست گفته بود برایت
که ایرانیان با نی ساندیس
ممکن است تو را کور کنند
…..
به آقای قزوه هم کم ناسزا و بی ربط نمیگویند ها آقا حسین،از مزدور و پول از حکومت گرفته تا بی ادب و شاعر درباری،ولی ایشان همچنان نجیب شعر میگویند…آن هم بسیار دوست داشتنی…
با علی در بدر بود شرط نیست
ای برادر نهروان در پیش روست
جمعه سالگرد شهدای جاده اهواز خرمشهر
دایی منم مثل بابا اکبر تو راه عملیات بیت المقدس تو جاده اهواز خرمشهر مثل علی اصغر گلوش تیر می خوره و پر می زنه. همش ۱۷ سالش بوده.
شهید مرتضی کارگرشریف
ما جمعه بهشت زهراییم .شما هم بیاین.
راستی لینک ها رو چرا برداشتین.خیلی ناب بودند.
سلام. با ذکر منبع اون جمله های آخر رو تبدیل به پیامک کردیم.
یا حق
حال کردم
ای ول
امسال تصمیم گرفته ایم همت مضاعف کنیم و کار مضاعف. از اول امسال می خواهم شخصامو به مو سفارشات اقا را عملی کنم. نمی دونم چه احساسی که به من می گه برای اثبات ولایت مداری وقت زیادی نداریم. اما دا داش حسین خود اهل دردی و می دونی وقتی من یک طرفه همت مضاعف کنم چه فایده ای داره؟ تولید علم می کنیم حامی نداریم . تحصیلات عالیه را ادامه می دهیم هنوز اقا زاده های بی سواد همه جا را در اختیار دارند جایی نیست بهره علم خود را تقدیم کنیم. من کارشناسی ارشد یکی از بهترین دانشگاهها در یکی از بهترین رشته ها را دارم. تعریف از خود نباشد در رشته خود تئوری های مهمی هم دارم. ممتاز ترین فارغ التحصیل رشته خود در دو سال اخیر بودم. اما فکر می کنی در کجای نظام اسلامی از توانم استفاده می کنند؟ ازرنج فهمیدن و یک جا ماندن و قدر نا شناسی ها گاهی دچار افسردگی های شدیدی شده ام. می خواستم امثال دکتری هم شرکت کنم. اما پشیمان شدم . تا وقتی اقا زاده های لیسانس هستند ممللکت ما چه نیازی به تحصیلات عالیه دارد/
سلام علی قلب زینب صبور…..
چه انتظار عجیبی ،تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی…
نه کوششی نه تلاشی،فقط نشسته وگفتیم خدا کند که بیایی…
سلام داداش حسین ،تو از نسل بابا اکبر ها هستی ومیمونی حتی اگر خودتم
نخوای،میدونی چرا؟؟؟چون تو مال همه ای …همه.
سلام علیکم
مطالب شما رو همیشه دنبال می کنیم و با اجازه تون منتشر…..
خدا قوت که همچنان پاسدار خون پدر و پدرانمان هستید
در پناه حضرت حق و زیر سایه امام زمان روحی فداه و در رکاب حضرت ماه مستدام و پایدار باشید تا طلوع حضت خورشید ان شاءالله
التماس دعای فرج.یا علی
روضه گرد کجاییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دل داداش حسینمون گرفته
بیا روضه بخوووووون
بهتون گفتم میخوام ببینموتون بدتون اومد. حداقل آدرس روزنامه رو بدید میخوام براوتن هدیه بفرستم.
اگر لحن من در آن پاسخ تند بود عذر می خواهم. نشانی وطن امروز صفحه آخر روزنامه هست.
به حرف های حسن عباسی پاسخ دهید…!؟
بیداری
خداقوت..
داش حسین دل نوشت اینبارت واقعابه دل نشست اشک من روهم درآوردالهی پیرشی ننه
درود بر سید افسران جنگ نرم حسین قدیانی عزیز
مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقۀ کبری
چرا گم شد نشان قبر آن انسیۀ حورا
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایّامی
نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا
فرارسیدن ایّام فاطمیّه رو به شما فاطمیون تسلیت عرض می کنم.
به امید آنکه هر چه زودتر حضرت مهدی موعود(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) ظهور کنند و انتقام تمام جفاهایی که در طول تاریخ به اهل بیت رسول خدا و امّتش شد بگیرند.
چه زیباست مدّاحی حاج منصور ارضی: مدینه شهر پیغمبر…
برادر فاطمیه است .
آن مرد در راه با چشمی اشک بار در انتظار من و تو
من به یادش سینه می زنم و تو.
تو هم به یاد مادرش بنویس
سلام
خدا قوت
هر روز در دانشگاه یک بار هم میل وب شما را چک میکنم تا حداقل ذکری تازه بشنوم در این غوغای فریادها
موفق باشی جوان
به نام حی سبحان
نشسته بودم پای سجاده … یکم مونده بود که اذان ظهر رو بگن … گفتم یه چند آیه‌ای قرآن بخونم تا اذان بشه. قرآن رو گذاشتم جلوم … مثل همیشه که نیت میکردم از این قرآن خوندن یه چیزی نصیبم بشه و چیزی بفهمم … این بار نیت کردم که یه آیه‌ای بیاد که بوی فاطمیه بده … قرآن رو باز کردم؛ سوره‌ی نور اومد … یکم که خوندمش رسیدم به اونچه که باید میرسیدم:
یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَ بُیُوتِکُمْ حَتىَ تَسْتَأْنِسُواْ وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا، ذَالِکُمْ خَیرٌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
اى اهل ایمان! به خانههایى غیر از خانه‌هاى خودتان وارد نشوید تا آنکه اجازه بگیرید، و بر اهل آنها سلام کنید، این براى شما بهتر است، باشد که متذکّر شوید.
لعن الله ظالمیک یا فاطمة
یا علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
با سلام و خسته نباشید خدمت حاج حسین آقا
“ماه من، ای سید خراسانی! این روزها چقدر تو بوی خورشید می دهی. قصه چیست که انتظارت مضاعف شده است. من می دانم؛ خبری در راه نیست، مردی در راه است…”
خبری در راه نیست، مردی در راه است…
حسین جون قررررررررررررررررررررررربونت برررررررررررررررررررررررررررررررم الهی.استاد حورایی می گفت شاد کردن دل مومن برابر با ۹۰۰۰سال عبادته دارم فکر می کنم بالا تر از فردوس هم جایی هست برای…………..اخه تو دیشب دل کلی از بچه بسیجی ها رو شاد کردی
سلام
خداقوت
ماه من، ای سید خراسانی!
این روزها چقدر تو بوی خورشید می دهی.
قصه چیست که انتظارت مضاعف شده است.
من می دانم؛ خبری در راه نیست، مردی در راه است…
مردی از جنس نور و عشق و عدالت و بهار
از همیشه بیشتر به دلم نشست معرکه بود.این وبلاگو از ما نگیرید ما به امید وبلاگ شما میایم پای کامپیوتر ما توی اینجا اروم میگیریم مارو بی قرار نکنید.
سلام . من تازه از ره رسیدم . الهی درد و بلات بخوره تو سر شیرین عبادی ….
دلم میخواد وقتی دیگه نمی نویسی بشنوم:
دیگه نمی تونست بنویسه……شهید شد….
سلام داداشی بخدا خیلی ماهی خب حقم داری هر چی باشه جان بر کف حضرت ماهی دیگه!دعا میکنم خدا به حق شهدا به خودت سلامتی وبه قلمت حقانیت و پویایی هرچه بیشتر عطا کنه انشاالله.بسیجی فعلا بی خیال شهادت باش حالا حالاها لازمت داریم.
مردی در راه است
آنقدر هم دور نیست
کوفه همین تهران است…
اشکمون رو در آوردی حاجی …
مثل همیشه …
سلام.
خدا بهتون قوت مضاعف عنایت کنه و شما را جزو زمینه سازان ظهور قراربده.ممنون
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت…
سلام
کوتاه بودنش نسبت به مطالب قبلی باعث شد حسابی و اساسی بخونمش…
دست شما درد نکنه
اجرتون با بانو فاطمه…
روز کارگر
یه طرح زدیم
رویت کنید
آنـــــــتی جلبکه
سلام
بر تو
بالاخره یک نفر جرات کرد و نام سید خراسانی را اورد
امام زمان(عج) تا کی میخوای نیای ؟
مظلومیت سید خراسانی دارد دل مارا خون میکند
و مظلومیت آقامون امام زمان خونین تر
ای ول حسین جون
بالاخره دلو زدی به دریا
واین نام مبارک رو آوردی
اجرت با امام زمان(عج)
سلام حسین آقا
بمان و ان شا الله قلمت مثل باتوم بسیجیان امام خامنه ای که بر سر بد خواهان خورد در چشم آنها فرو رود.
سلام
ممنون
مثله همیشه بسیار زیبا بود
“من مبصر کلاس جمهوری اسلامی در فضای سایبر خواهم ماند تا چشم بالاترین کور شود از نور ماه”
ضمنا ازتون ممنونیم که دل ما رو نشکوندید و داداش حسین رو از ما نگرفتین
خیلی ممنونیم که مرهم نوشته های تون رو از زخمهای دل ما دریغ نکردین
خیلی ممنونیم که معرفت به خرج دادین به التماس اشک های ما جواب رد ندادین
ما همه منظم و گوش به فرمان مبصر کلاسمون نشستیم و همیشه “حاضریم”, بقیه کلاسها از حسوری بدجوری دارن می سوزن!
آقا مبصر تا “استاد” تشریف بیارن شما برامون حرف بزن دل ما با حرفای آسمونیت آروم میشه
…ابتدای سفرم شادی و غم توام شد
شادی و غم غزلی شد، غزلی مبهم شد
فاصله مشکل من بود، که در این جاده
چارده مرتبه این فاصله کم شد،کم شد
ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم
بوسه می خواست لبم،گنبد خضرا خم شد
خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت
گفت:ایوان نجف بوسه گه عالم شد
بعد هم پشت همان پنجرهء رویایی
چشم من محو ضریحی که نمی دیدم شد
خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق
گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد
گریه کردم ،عطش آمد به سراغم،گفتم:
به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد
آنقدر دور حرم سینه زدم تا دیدم
کعبه شش گوشه شد آنگاه دلم محرم شد
روی سجادهء خود یاد لبت افتادم
تشنه ام بود، ولی آب برایم سم شد
زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد
از محمد به محمد که میسر هم شد
من مسلمان شدهء مذهب چشمی هستم
که درآن عاطفه با عشق و جنون توام شد
سالها پیر شدم در قفس آغوشت
شکر کردم، در و دیوار قفس محکم شد
کاروان دل من بسکه خراسان رفته است
تار و پود غزلم جادهء ابریشم شد
سالها شعر غریبانه در ابیات خودش
خون دل خورد که با دشمن خود همدم شد
داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم
برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده به او کار جهان در هم شد
بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت
آی برخیز ز جا قافیه یا قائم شد…
یاعلی مدد
حمیدرضا برقعی
کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن
آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد
قاضی: آقای متهم دفاع کنید.
متهم : سند سند سند سند سند
شاکی : (رفته گل بچینه)
وکیل شاکی : اعتراض دارم
قاضی : به چی
وکیل : پس من میرم هوا بخورم
متهم : سند سند سند
اون یکی وکیل : اه این که نشد
قاضی : چی که نشد
وکیل : متهم باید اون جوری که من میگم دفاع کنه
قاضی : !!!؟؟؟
متهم : سند سند سند
وکیل : آقا ما تا سند رسمی فوق سری موساد با امضای شارون نبینیم قبول نداریم
متهم : سند سند سند
وکیل : آقا ما خسته شدیم
متهم : سند سند
وکیل : آقا ما خیلی خسته شدیم
متهم : سند
وکیل : آقا اینا که سند نیست سند باید نوار باشه
شاکی در باغ گلها : چی فکر میکردیم چی شد
ببخشید داداش حسین
من از شدت ارادت زبانم به تعریف و تمجید نمی چرخه. یعنی میمونه در برابر عظمت این قلم چی بگه که حق مطلب رو ادا کنه ، اینه که کلا بیخیال میشه تا خدایی ناکرده کم نذاره.
ای که بگم چی نشی.ر
.. خودمون نازت رو میخریم تو اشاره کن تا ببینیم کی میخواد از گل کمتر بهت بگه … ببین با ما چی کار میکنی دیشب همه انرژیم فرو ریخت اصلا انگار نه انگار درس دارم به خودم میگفتم تازه میخواستیم برای کتاب بتبلیغیم هرچی نفرین بود حواله هوایی کردم براشون امروز هم تا ۸ کتابخونه نموندم ببین چه زود اومدم هنوز یه چایی هم نخوردم ما همانیم که نازت را خریداریم/ به قران خدا ماها وفاداریم /اگر روزی دل خونت زدست کوفیان رنجید /
**************************************************************
ما به داداش حسینمون دروغ نمیگیم البت نوشته بالا در ساعت ۶ بود . هر چی فکریدم مصرع بعدی نیومد تو مخم ، اما خواهم نوشت . تازه یه چایی هم خوردم
برادر ، یادته یه کامنت زدم برات که قوه قضاییه چی تصویبکرده تایید نکردی ، حالا توقع چی داری؟؟؟؟ اینا نهج البلاغه رو مجرم خطاب کردن با قانون جدیدشون
علی همیشه سکوتش جانسوز است
**********************************************************
شهادت حضرت فاطمه رو به همه بسیجی ها و عاشق فاطمه زهرا تسلیت میگم همچنین به شما که فرزند شهیدین که پدر فرزند فاطمه است . داغ شما اگر ریا به گفته ما نباشد از ما بیشتر است.
یا فاطمه زهرا
این مطلبت خیلی خوب بود چون کم بود و من حوصله کردم بخونم
درود بر قطعه ی ۲۶
سلام حاجی خوبی..
اصلا این روزا حال و حوصلتو ندارم حاجی نمیدونم چرا…؟
تا وبلاگتو وا میکنم قیافتو میبینم..حالم گرفته میشه..یاد یه مقطع کوتاهی از زندگیم میافتم که خیلی رنج کشیدم……………………………………………
…………………
…
……
یا علی مددی
برادر عزیزم حسین قدیانی
خدا قوت برادر عزیزم
با اجازت این نثر زیبا رو هم در وبلاگم قرار دادم .
قلمت پایدار/نفست گرم
خدا قوت….
خداحافظ تمام ستارگان گرد حضرت ماه نورتون مستدام.در پرتو ماه بدرخشید چند وقتی است که احساس می کنم که اسمان دلم پر نور شده ممنون از نور افشانی تون
سلام
فوق العاده اید
در پناه شهدا باشید.
سلام داداش حسین . من یه بار با یه شهید تازه از تفحص آمده عهد کردم که داداشم باشه و اسمش رو گذاشتم داداش حسین . گاهی با هاش درد دل می کنم . نوشته های تو خیلی هاشون منو یاد اون داداشم میندازه . تو این وانفسا من به وبلاگ شماو دکتر وحید و چند تا از این دست دلخوشم . حتما خودت هم احساس تکلیف می کنی که رها نکنی . وزارت ارشاد هم که تازگی یا داره صدای مارو در میاره ها.
سلام دادشی
دمت گرم … به کوری چشم همه دشمنان نظام تا آخرین نفس دور سید علی عزیزمان میگردیم
البته تو که قابل نمی دونی یه سری به هم محلی های قدیمیت و دوستدارت بزنی
اما هر وقت چشمهام رو بستم و عمو حمیدم (شهید حمید فلاح پور) رو دیدم گلایتو می کنم پیشش .
امیرحسین فلاح پور
محله سیزده متری حاجیان و قلب آن یعنی مسجد جواد الائمه قطعه ای از وجودم است. هر وقت بهشت زهرا می روم افتخار دارم سر مزار شهدای مسجد و عموی شهید شما هم بروم. سلام مرا به ابوی محترم برسانید.
ما تو دانشگاه تو خیابون تو کوچه تو خونه هر جا و هر جا
می خوایم از بچه بسیجیا مثال بزنیم از شما می گیم
از استقامت از صبر از فحش خوردن و تحمل کردن
اگه برید دیگه از کی مایه بذاریم
البته بدونید خدا این لطف را به شما کرده
و بخشی از قرعه مهم به نام شما زده شده
اگه برید برای خدا کاری نداره یکی دیگه رو جایگزین می کنه
سلام… آه زهرا تا ابد جاری بود دست مولی تشنه یاری بود! التماس دعا
سلام داداش.
فکر نمیکنی بهت سر نمیزنم ها!
گوگل ریدرم مستقیم روت زوم کرده.
خیلی زیبا بود.
من تو این کلاس چیکارم اگه گفتی؟
سلام.خسته نباشی داداش حسین.اما ما مطلب میخوایم….سلامتی داداش حسین صلوات بفرست.اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
سلام
الحمدلله که قوه قضائیه یه کاری کرد! خیلی زودتر باید می شد البته.
جام زهر با یک لیوان آب خنک! این ترکیب هایتان عالی بود، جای خنده… یعنی جای گریه داشت… اسفا، دردا، آدم یاد آن دردقلب های زمان فتنه می افتد. وای از خنجر دوست، وای از فتنه ی داخلی
سلام حسین جان
الان دارم از پیش یک دوست عزیزی میام که پریشب باهاش بودم سر حال سر زنده و تو دار،ولی امشب که فهمیدم مادرشون ،صبح امروز به رحمت خدا رفتن ،رفتم که تسلیت بگم داداش به خدا نشناختمش این جوون ۲۱-۲۲ ساله قیافش شده بود مثل یه مرد مسن صورتش پر از چروک کمرش خم شده بود و………..
گفتم علی جان خدا صبرت بده
گفت خدا صبر به بچه های علی(ع) بده و …..
داداش دارم جون میدم نفسم بالا نمیاد
یه چیزی بگو این بغض بترکه
این بغض عجب شبیه بغض بچه های زهرا(س) است
مبادا کسی صدای گریشون رو بشنوه
آخ خدا چی بسر مار آوردن
حسین آقا!
دمت گرم!
برو جلو تا چشم علی اکبر قلابی سر فتنه درآد!
راستی برادر حسین، می خواستم برا تبلیغ کتابت یه زیرنویسی در رابطه با کتاب داشته باشه در حد دو سه خط . لطفا با خودتون باشه چون من کتاب رو نخوندم و خواستم چیزی بنویسیم اما گفتم شاید کم و زیاد بشه
لطف بفرمایید دل ما رو که خون میکنید در دلنوشت بعدی این دو خط رو هم بنویسید برای تبلیغ ما
الهی بشکند دست مغیره میان کوچه ها بی مادرم کرد…..
واااااای مادر….
سلام
تکبیر………….
حاج حسین خوب میگی
شما رو تهدید کنن
ما پشتتیم
هممون تا اخرش هستیم
تا ظهورش
با انتظار مضاعف
سید خراسانی
خوشحالمان کردی برادر وقتی دیدم که “داداش حسین بچه بسیجیا” و “سخنگوی حزب اللهی ها” هم دقیقا تو راهه و خوشحال تر شدم وقتی می بینم که این را به صورت رسا و بدون هیچ عیب و عاری به زبان می آوری.
التماس دعا
سلام
من به شدت از خبر بسته شدن این وبلاگ خوشحال شدم.
برادر ! کمتر از ۲۰ روز دیگه کنکور ارشد دارم . .
جواب کنکور بیاد من آدرس وطن امروز رو می دم به اهل منزل .
ماه من، ای سید خراسانی! این روزها چقدر تو بوی خورشید می دهی. قصه چیست که انتظارت مضاعف شده است. من می دانم؛ خبری در راه نیست، مردی در راه است…
چقدر جای اون مرد خالیه ….
کوتاه بود ولی حسابی به دل نشست …
على جانم! على جان!
دوست دارم تا صبح بر مزارم باشى
اما باید بروى که امشب حسین بهانه مرا گرفته است و تا تو نروى آرام نمى گیرد و زینبم کوچکتر از آن است که آرامش کند.
همسرم! امام مظلومم!
برو دست خدا به همراهت.
برو مهربان فاطمه تا سحر چیزى نمانده است!
یاعلی
امشب شب شهادت زهرای مرضیه(س) بود و من به چشم خود در طی روز ۳ ماشین عروس!!! را دیدم. غم دلم را هیچ جایی برای گلایه نیست بجز اینجا…
یا زهرا
سلام عرض میکنم هم خدمت داداشمان حسین آقا وهم تمام دوستداران ولایت.خوانندگان محترم من یه نکته ای را کشف کردم وآن این است که حسین اقای عزیز مشغول ویرایش کتابشان هستند و نباید زور کنیم که برامون مطلب بذاره.این را بسیار جدی گفتم واز تمامی خوانندگان محترم تقاضا میکنم تا شروع نمایشگاه دندان روی جگر بگذارند.خدا همه تان را خیر بده.فی امان الله
با هر کس شوخی داشته باشیم با “حسین قدیانی ” عزیز نمی توان شوخی داشت بخصوص اگر خاطره ای از او بخواهی نقل کنی که مناسبتی با ایام پیش رو یعنی نمایشگاه کتاب داشته باشد :
چند سال پیش ، برای کاری به منزل حسین رفته بودم . از اولی که وارد منزل او شدم ، کتابخانه بزرگ و مفصل و غنی و متنوع حسین پاهایم را سست کرد و فکر می کنم ساعتهایی را در بو کشیدن و تنفس در آن فضا گذراندم . بسیاری از کتابها را برای اولین بار می دیدم و بسیاری خاطرات کهنه ای را در من زنده کرد ، بسیاری را ورق زدم و بخشهایی از آنها را خواندم . خلاصه در آن چند ساعتی که نفهمیدم چگونه گذشت ، حالی کردم افسانه ای .
چند روز پیش به حسین گفتم : راستی حال کتابخانه ات چطور است ؟ غم ، چهره اش را پوشاند و با لحنی سراسر حسرت گفت : فروختم ! با تعجب پرسیدم : فروختی ؟ چرا ؟ گفت : برای ازدواجم خیلی پولی در بساط نداشتم این بود که تمام آن کتابخانه ای را که دیده بودی بجز چندین جلد از آنها را فروختم تا بتوانم بخشی از مخارج ازدواج و بعد از آن را تأمین کنم . گفتم : چطور دلت آمد ؟ فکر کنم قریب به این مضمون گفت که این تصمیم ، یکی از سخت ترین تصمیماتی بود که در زندگی گرفتم و هنوز هم هر وقت به یاد آن می افتم حسرت می خورم .
من ، نه برای تسلی دادن به حسین ، از ته دل گفتم : ولی حسین ! دقت کردی از وقتی که کتابخانه را از دست دادی و از وقتی که ازدواج کرده ای ، چقدر ذوقت گُل کرده و قلمت ، روان شده و نوشتنهایت بیشتر از قبل شده به گونه ای که قابل مقایسه با قبل از این دو اتفاق نیست ؟ عسی أن تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسی أن تحبوا شیئاً و هو شرٌ لکم .
http://ab_o_atash.persianblog.ir/post/266/
بسم الله الرحمن الرحیم
—————————–
فاطمیه …
http://yafateme.ir
یاعلی
فردا بهت سر میزنم یــــــــــــــــا حق داداش خوبم .
داداش حسین عزییییییییزم سلام.
الهی فدات شم خوبی؟
کاری داشتی در خدمتیما،من همینجام.
انشالله اون دنیا در محضر مادرم حضرت زهرا رو سفید باشی.
قربون دل کوچیکت.
نمی دونم دلتون از کجا پربود؟
با اجازه از برادرم آقای قدیانی
خواهرم سمیه دلیلی برای فرستادن هدیه میبینی؟
بهترین هدیه حمایت از اندیشه آرمان خواه انقلاب و آثار جبهه انقلاب فرهنگیه.
قاموس اسلام معطوف به حد و حیا است.
من با فرستادن هدیه به ویژه اگر نقد باشد هیچ مشکلی ندارم!! مزار پدرم را پاتوق نکنید؛ هر چه خواستید هدیه بدهید!!
سلام اخوی
خوندم که برای شما دارن مشکل تراشی می کنند دلم گرفت… آخه تلخی با پتک زدن تو سر بچه های ارزشی رو زیاد دیدم… وقتی تو سرزمین غربت جلوی یکی از آقایون وایستادیم و انتقاد سازنده کردیم و گفتار حضرت ماه را یادآور شدیم ما رو تهدید کردند به اینکه یک روزی مدرک درسیتون رو می خواهید ما تایید کنیم نه؟…البته بچه بسیجی ها از این حرفها تا حالا زیاد شنیدیم… مدرک دکترا که هیچ ما همه مون خاک پای حضرت ماه.
همواره موفق و موید باشی عزیز, التماس دعا مخصوصا امشب
….اسماء بریز آب روان ، بر روی گلبرگ گلم…یاسم شده چون ارغوان ، وای از دلم وای از دلم…
یاس کبودم ، بود و نبودم ، یا فاطمه یا فاطمه (س)
حتی اگر صدها بار در جبهه تکه تکه شوم، ذره ای از دین ام را به این ملت ادا
نکرده ام.
عارف بی مزار شهید ابراهیم هادی
سلام . سلام . سلام .
بین همه ی عشقای دنیا // عشق است اباالفضل……….
سلام . من نمی دونم سمیه خانم کیه . اما به نظر من خواهرای بسیجی واقعی مظلومترین آدمها هستند . فکرش را بکنید جناب استاد محترم وقتی با یه دختر بزک کرده ی نیشش تا بنا گوش باز دارن بحث علمی می کنند !! معذب نیستن اما من بارها دیدم که چه جوری اساتید محترم خواهرای محجبه و با حیا و سر به زیر رو از سرشون باز کردن و یا حرفهایی زدن که طرف دیگه از خجالت نتونه سرش رو بالا بیاره . وقتی دلیلشو می پرسیم میگن :
ببین این دخترای آزاد ( تو بگو بزک کرده) چیزی تو دلشون نیست اما….
افسوس و صد حیف که در یک جامعه ی اسلامی این حرف زده میشه . آخه بی انصاف مگه تو خدایی که از دل مردم خبر داری !!!!!
اون دختر با اون عشوه و نازش جلوی چشم همه هیچی تو دلش نیست !!!
اما دختر مومن و محجبه که حتی سعی می کنه تن صداش جلب توجه نکنه تو دلش چیزیه !!! جالبه این حرف رو یکی از به اصطلاح متدینها می زد !!
اینا همش نقشه است که حجاب و محجبه ها را خونه نشین کنن و زمین گیر . اما فاطمه ی زهرا انشا الله خودش به دا همه می رسه .
یا زهرا
بسیار تحت تأثیر قرارگرفتم . حال و هوای دل ما را خوب در قالب کلمات می ریزی . موفق باشی و خدا قبول کند .
با اجازه از مینا خانم!
من فکر میکنم داستان برادر حسین و خواهر سمیه مشکل یا مسئله خیلی عجیب و بزرگی نیست که هر کدوم از ما که به این سایت وارد میشیم یه نظری هم در اون مورد بدیم، چیزی در حد مشایی در دولت که از بس بهش پرداخته شد بزرگ شد.
الحمدلله خود داداش حسین عاقل، بالغ و هزار صفت مثبت دیگه دارن که هرکدوم از اونها کافیه تا ما اجازه بدیم خودش جواب مناسب برای هر پیشنهادی رو ارائه بده! چه خوشمون بیاد چه نیاد!
من برادر کوچک شما، تورو خدا هرچی هست دیگه ما نظر ندیم تا همینطور تبدیل به یه داستان دنباله دار بشه، بعد هم داداش حسین بگه میخوام وبلاگو ببندم!
به نام حی سبحان
مادرا من خجلم
تو ببخشا که اگر صورت من نیلی نیست
یا که رخساره حق‌خواهی من ضربه خور سیلی نیست
پلک سالم دارم
بازو و پهلوی من بی‌درد است
لیک چشمانم اگر بهر تو گریان نشود نامرد است
کوچه‌ها غوغا بود
همه مردم نامرد
باغ دربش میسوخت
چار بلبل به ترانه مشغول بی‌خبر از همه جا
باغبان تنها بود
شاپرک له شده بود
غنچه یاس به زیر پا بود
باغبان تنها بود
ریسمان بر گردن
باغبان را بردند
میرسیدم به نوایی ای کاش
میشدم کهنه نخی ناقابل
میرسیدم به وصال
یا به نعلین علی
یا بر آن چادر کهنه که تو را بود به سر
مادر خاکی من
کاش خاکی بودم
میشدم مهر نماز
به عروج شب پیشانی تو میرفتم
واندر آن خلوت دور از اغیار
سجده‌ام را به تو میبخشیدم
کاش سید بودم
و بسان همه سادات
گر اجازه به سخن میدادی
با صدایی لرزان جمله‌ای میگفتم
“مادرم قبرت کو”
یا زهرای علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
خیلی با حالی,نه باحالی دقت کن
s300 ای هستی برای خودتا…
سلام
بهم سر بزن و منتظر نظرتم چون این دفعه یک آپ ویژه کردم
منتظرم
سلام داداش حسین … البته اگه منو به برادری قبول داشته باشی! … داداش حسین … من دانشجوی کامپیوتر دانشگاه چمران هستم و در دانشگاه یه نشریه مستقل منتشر میکنم به اسم اشراق … میخواستم مطلب رجز من برای اوباما را توی نشریم چاپ کنم … و البته چون حجم مطلب زیاده و حجم نشریه ما کمه خلاصش میکنم… داداش حسین … قربون حسین فاطمه بشم … بهم اجازه میدی؟ … تو رو خدا زودتر جواب بده … التماس دعا … دعای من روسیاه که به آسمون اول هم نمیرسه … دعای شما فرزندان شهدا از آسمون هفتم هم رد میشه
عالی بود
سلام .
بیچاره دانشگاه آزاد و مسئولینش . بیچاره ها فکر می کنند با چهار تا ژست روشن فکرانه می توانند بچه ها را از راه به در کنند .همه ی تلاششان این است که بگن اگه نماز بخونین اون وقت دیگه نمی تونین به علم برسین . اما کور خوندن . بدبخت ها نمی دونن پشت اون چهره ی آرام یه بسیجی که شاید از نظر اونا باهوش نیست و خشکه مقدسه و … چه دریایی پنهان شده . دریای مواج ایمان و علم و از امسال به بعد همت مضاعف و کار مضاعف…
آقا ماها با هوشیم اما مثل این که شما سبزک ها هوش و عقلتون رو کلا تعطیل کردین و گذاشتین توی کمدتون تا بعد…
به قول آقای قرائتی فرق ما و شما ( البته با محاسبات احمقانه تان ) ۲۰ دقیق نماز در روزه و یک ماه به جای نهار شام خوردن . اما شما چی … افسردگی از سرو رویتان می باره ..
به قول ماردم خدا آتش و دود جهنم را تو همین دنیا به صورت گناهکارا می کشه …
باورتون نمیشه یه نگاهی به صورت این سبزکها بیندازید ..
یا علی
سلام . یه استاده بود . هی از زبان یاد گرفتن و .. حرف می زد و چند کلمه را با غلظت تلفظ می کرد که ما کم بیاریم . بعدشم یک مجله ی وحشتناک و مستهجن و سی دی مزخرف که همش فقط حرکات موزون بود داد دست بچه ها تا زبانشون قوی بشه !!!!!!
من مانده بودم چه کار کنم . همان شب در کمال نا امیدی داشتم در اینترنت گشت می زدم که یاد سایت انگلیسی leader.ir افتادم . خیلی جالبه حرفهای آقا را به انگلیسی گذاشته بودن . از طرفی فارسی حرفها هم که در سایت فارسی آقا بود . خیلی حال کردم .به قول دوستام همه ی اون سی دی ها را به درک واصل کردم …
جالب بود نه ؟؟؟؟؟؟؟
هزار کوه گرت سد ره شدند برو
هزار ره گرت از پا در افکنند بایست
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام
ایمیل براتون ارسال کردم خواستم بخونید
به قول خودت :
در جامعه ما همه آزادند جز بچه حزب اللهی ها.
“خون دادن برای خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای خامنه ای از آن هم زیباتراست.”
سلام.
اتیش زدید به قلبم
و حسین قدیانی به نظرم بی خود گفت که “نوشتیم احمدی نژاد، خواندند مشایی”
http://vaadi.persianblog.ir
آدم مفتضحی مثل شیرین که در دادگاه بجای شاکی در جایگاه متهم قرار گرفت…
قلم حسین شریعتمداری و نیز حسین قدیانی ها مستدام باد…
آدم مفتضحی مثل شیرین که در دادگاه به جای شاکی به حق در جایگاه متهم قرار گرفت…
قلم حسین شریعتمداری و نیز حسین قدیانی ها مستدام باد…
سلام، حسین آقا روحیه گرفتیم، الحق که “آهنگران” جنگ نرمی!
زهرا چو فرشته است، خدا می داند!!! او از چه سرشته است؟خدا می داند!!!
بین در و دیوار از آن ضرب لگد بر او چه گذشته است؟خدا می داند!!!
هیات میرید التماس دعا…
سلام آبروی بابات!
گل کاشتی با متنت
خوشم میاد فدایی سید علی هستی
باش و بمون تا آبروی بابات حفظ بشه تا اون بالا فخر بفروشه
حق یارت
با:
“بابت فتنه های بعد از انتخابات خدارا شکر کنید!!!” به روزم
با:
“بابت فتنه های بعد از انتخابات خدارا شکر کنید!!!” به روزم
بسیار زیبا و البته کوتاه …
من هم می دانم خبری در راه نیست مردی در راه است …
ان شا, الله …
یا زهرا ( س ) !
سلام
زلزله تهران می آید و شهرمان را می لرزاند اما …..اما….
کربلا ببینمتان
یا علی
سلام
نامه خانم مدافع حقوق بشر به اوباما رو نخوندی؟ سربزن جالبه!!
اللهم عجّل لولیک الفرج
بنام خدا
سلام ، من نه تنها کل دل نوشته هاتون رو میخونم . بلکه همه نظراتتون رو هم میخونم . در این راه ثابت قدم و موفق باشید .
امیدوارم کتابت به دست ما جنوبیها هم برسه . البته توی وبلاگ طراح کتاب نظر دادم که اگه بتونن فرش کتاب رو اینترنتی کنن . تا ما هم بتونیم بخریم .
الهم عجل لولیک الفرج
جانم فدای امام خامنه ای
موفق باشی . یا علی
۱: این فاطمه حرفاشو با” بنفسی انت خامنه ای” امضا میکنه. با اون فاطمه اشتباه نشه!!!
فقط محض اطلاع ….
۲: مثل همیشه عالی بود و حرف دل همه ما با قلم ماورایی شما. خدا قوت.
۳: شما هرجا خواستی بری بگو ما هم اسباب اساسیمون رو جمع کنیم دنبال شما میایم. قطعه ۲۶ عزیزه به خاطر اعتقاده نویسندش!!!
اینجام مثل کتابتون!!!! اسمش هرچی باشه یا آدرسش هرچیز دیگه… طرفدارای پرو پا قرص خودش رو داره.
۴:یه پیشنهاد کوچولو: اگه وقتشو میکنین آدرس ایمیل هامون رو بفرستیم برای شما یا هر کس دیگه ای که شما بگین ،که اگه اتفاقی افتاد- خدای نکرده- بدونیم کجا اسباب کشی کنیم. تو این وا نفسا گم شدن مشکل کمی نیستهاااا
.
.
.
بنفسی انت خامنه ای
یاد دورانی که تو گروه یرود بودیم افتادم یا اون سرود که برای حضرت فاطمه سلام الله علیها می خووندیم
امشب پرستوی علی از اشیان پر می کشد
داغ فراق فاطمه اخر علی را می کشد
هم اشیانم روح وروانم یافاطمه یافاطمه
اسما بریز اب روان بر روی گل برگ گلم
یاسم شده چون ارغوان وای از دلم وای از دلم
سلام…
خسته نباشید… البته می دانم که خستگی ناپذیرید شما به لطف ا… و حضرت زهرا(س)….
خدا خیرتان دهد و بر همتتتان بیافزاید…
یاعلی
سلام علیکم
.
.
.
.
.
یافاطه الزهرا
زمین سرد است، زمان نامرد نامرد است /شقایق های عاشق را به یغما میبرد بیداد طوفان زمستانی/نگاه یاس غمگین است
شکوفه در دل اوندها ی مرده اش خواب تو را میبیند ای ناجی….
دوست دارم نظرتونو راجع به وبلاگم بدونم
برای مادرمان مطلب نمی نویسی؟دل نوشت ارزنده ای میشه اگه دست به قلم ببری
یا فاطمه الزهرا
جواب نمیدی داداش؟!
سلام
فقط می تونم بگم عالیه
«مهدیه اجدادی» خواهر اکبر ، یازده ساله و کلاس پنجم ابتدایی است . او نامه ای به دادستان تهران نوشته و از تعیین وثیقه دویست میلیون تومانی برای برادر دربندش گلایه کرده است .وی به دادستان توضیح داده است که از قشرمحروم جامعه هستند ،در جنوب شهر تهران و درخانه اجاره ای زندگی می کنند و در عمرش چنین پولی را ندیده است.
سلام خدمت آقای دادستان
من خواهر اکبر اجدادی هستم که بسیار به برادرم وابسته ام و او را دوست دارم. آقای دادستان برادر من بی گناه است و کاری نکرده. آقای دادستان برادر من کارگر یک مغازه بقالی است .از ساعت ۶ صبح مغازه را باز می کرده و ۱۲ شب می بسته .
آخه این انصافه؟ برادر من هیچ وقت علیه امنیت کشور کاری انجام نمی دهد و بی گناه است. از شما خواهش می کنم برادر من را به آغوش خانواده برگردانید. پدر من بیسواد است و مادرم هم سواد ندارد. پدرم نگهبان پارک بود. سال گذشته او را اخراج کردند. می گفتند کارگرها زیادند. برادر م تنها نان آور ما بود .
من مهدیه اجدادی ، خواهر اکبر اجدادی از شما خواهش می کنم که برادر من را آزاد کنید. پدر و مادر من بیماری قلبی دارند و از وقتی برادرم دستگیر شده حالشان بدتر هم شده است .
من کلاس پنجم هستم . بعضی از برادرها و آشنایان دوستانم می گویند در سال قبل آنها هم در تظاهرات شرکت کرده بودند . برادر من هم رفته بود .
ادامه دارد…
ادامه…
آخه انصافه آقای دادستان؟ از شما خواهش می کنم برادر من را آزاد کنید. به خدا قسم برادر من کاری نکرده است . چند هفته است که به ما گفته اند برای اینکه چند روزی به مرخصی بیاید باید ۲۰۰ میلیون تومان وثیقه به دادگاه بدهیم . من تا به حال این همه پول را ندیده ام . از پدر هم که پرسیدم او هم گفت نمی داند این همه پول را باید از کجا بیاورد . ما در قیامدشت ورامین زندگی می کنیم . در یک خانه اجاره ای. روزهای دوشنبه که پدر و مادرم برای ملاقات با برادرم به زندان اوین در شمال شهر تهران می روند ، وقتی برمی گردند ، خیلی خسته هستند . مادرم می گوید راهش دور است . خیلی دور . کرایه رفت و آمد هم زیاد است . خودم هم چند بار برای دیدن برادرم ، اکبر ، به اوین رفتم . برایم مثل یک مسافرت طولانی و خسته کننده بود . تا قبل از اینکه برادرم دستگیر شود به این جای تهران نرفته بودم .
در راه که می رویم ماشین ها و خانه های بزرگی را می بینم که تا به حال ندیده بودم . در قیامدشتی که ما زندگی می کنیم نه از این ماشین ها ست و نه از این خانه ها . پدرم می گوید خیلی گران هستند . یک روز یک ماشین را به من نشان داد و گفت با پول این ماشین می شود برادرت را آزاد کرد .
آقای دادستان خواهش می کنم نامه ی این خواهر را بخوانید. من به عنوان خواهر کوچکتر اکبر از شما می خواهم برادر من را آزاد کنید.
با تشکر خداحافظ
به نام حی سبحان
بانو
نمی‌یابمت
اما گریه کنار تو مرسوم است
مگر میشود پهلوی تو بود و شکسته نبود
یا زهرای علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
خسته نباشی رزمنده
الهی شهید بشی
سلام.
جالبه که یه آقایی بالاخره درد ما محجّبه هارو هم درک کرد! جدّی می گما. چون به خدا تا حالا حرفی جز به طعنه و نیش و کنایه نشنیده بودم. همه همین حرفو می زنن که درسته بدحجابه ولی (دلش پاکه)!!! ولی این چادریا یَک(!)…این! جالبه آخرین بار همین چند روز پیش این حرفو از کسی شنیدم که اگه بهتون بگم شاخ در میارید. رو همین حساب نمی گم!
دانشگاه آزاد هم که نگو. یکی از استادای ترم پیشم(عمراً! به اندازۀ یه پیش دبستانی هم نمی فهمید اونوقت اسم خودشو گذاشته استاد) رسماً سر کلاس ضدّ رهبری و نظام و چه و چه حرف زد و همه تأییدش کردن، همچین که من جوابشو دادم و به قول یک از دوستان مچاله ش کردم(!) اون ترم با نمرۀ نه و نیم منو انداخت! البتّه از این استادا زیاد داشتیم. این ترم، ترم آخرمه. دعا کنید برا کنکور کارشناسی که تیرماه دارم تو یه دانشگاه دولتی(حکومتی) قبول بشم که باز قابل تحمّل تره.
التماس دعا
داش حسین حرفه ای شدی کم مینویسی. اتفاقا اینجور خوبه. کمتر بنویس بهتر بنویس
سلامتی بروبچ بسیجی صلوات
داش حسین شنیدی که شیخ از خدا بی خبر
سرطان گرفته. بدبخت از بس دری وری گفت قاطی کرد
شنیدید میگن هرکی با ما درافتاد ورافتاد
اعدلو هو اقرب للتقوی
داداش حسین جانم
دفاع از آرمان های مقدّس انقلاب اسلامی و امام راحل (ره) و شهدا ، تاوان دارد!
و اگر نداشت، که اصلاً مفهوم شهادت در راه خدا و جانبازی برای راه خدا معنی ای نداشت…
همه دوستان باید به این مسئله فکر کنند که چرا از میلیارد میلیارد انسان روی زمین ، فقط ۳۱۳ نفر (سردار) ؟
انشاالله که هممون توفیق و لیاقت حضور در سپاهیان آقا امام زمان (عج) را داشته باشیم
و یا حداقل سرباز صفر سپاه مولایمان باشیم!
آن هم نشد، واکسی سربازان مولایمان باشیم…
آن هم نشد، دعا گوی رزمندگان و سربازان مولایمان باشیم…
آن هم نشد، که دیگر باید بریم بمیریم!…
حسین جان
برایت آرزوی همّت مضاعف و عزم راسخ در راه دفاع از حقانیت انقلاب اسلامی میکنم…
انشاالله هرجا هستی موفق باشی برادرم
یاعلی مدد
ای کاش خدا زود زود به اشک هامون که آروم آروم برای ماه ریخت و روی بغض گرم گلو هامون نشست رحم کنه و قبل از هر فتنه ای تازهای خورشید برای ابد طلوع کنه!!!
رحمت خدا بر شیر پاک مادرت که تو رو اینطوری تربیت کرد.
سلام داداش . راستش من هر اتفاقی می افته یاد دانشگاه و اتفاقای اون جا می افتم . تو کامنت قبلی هم یه لحظه یاد دخترای چادری مظلوم کم رویی افتادم که حقشون توسط بعضی اساتید و حتی دانشجویان دختر دیگر پایمال می شه . راستش به نظر من خواهران محجبه ی ما هییییییییییییچ وقت نباید از بقیه ی خانم های فکلی و .. کم بیارن . چرا باید یک زن مسلمان مومن در خانه بمانه با این که می تونه جای همین زنها و دختران فکلی وبزک کرده …. با استعداد و توانایی و پاکی بیشتر به فعالیت اجتماعی مشغول بشه و هم با ایمانش محیطی پاک و انسانی در بیرون و اجتماع ایجاد کنه . محیطی عاری از شهوت پرستی مردان هرزه و عشوه گری های برخی زنان و دختران بد حجاب .
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּּּּּ ּ ּ ּ ּ \____________________
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ \¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯ֹֹ\
ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּּ۞۞,ּּּ ּ ּ ּ\ یا خامنه ای ִ \
ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּּ ּ ּּ۞۞ـּ ּ ּ ּ\__________________̲̲/_̲
ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ\¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯
ּ ּ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ\
ּ ـ۞۞ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ـ۞۞ּ ּ \ּ ּ ּ ۞۞
ּ ۞۞ـּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ـ۞۞ּּ ּ \ּ ּ ּ ּ۞۞
ּ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ּ ּ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ֹֹֹֹ¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯\¯¯¯¯¯¯¯¯
ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ۞ִִ ִ ִ ִ ۞ִ۞ ִִִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ
یاعلی سیدعلی
دارم از غم می میرم که همه ی تیر ها به سمت اسلامه
هیچ کای ازم بر نمی یاد
دلم می خواد برم یه جا فریاد بزنم
دارم دیوونه می شم
جرم تو…
جرم تو دیدن و فهمیدن است.
جرم تو ۴۰۰نفر (کم و بیشی) است که اینجا گرد تو چون پروانه میگردند.
جرم تو نخوردن نستل اسرائیلی با شکر وارداتی آقا زاده است!
جرم تو اینه که همه داداش حسین خطابت میکنن!
جرم تو غصه ی ماه را خوردن است.(بماند که میدانیم مجنونی!)
جرم تو قلم برنده و درخشانی است که درخشش اش کور کرده بعضی ها را!
جرم تو در شریان هایت جاریست! (بابا اکبر رو میگم)
جرم تو بیداری است.
چرا نمی خوابی حسین قدیانی! هان…. بی خواب شدی! بی تاب شدی!…..
(تو بغض فرو رفته ی مایی.)
آقای قدیانی…
برگها وقتی می ریزند که فکر میکنند طلا شده اند!
و …
بنفسی انت یا خامنه ای…
مداحی قشنگیه:
اون روزا ریا نداشتیم
کاری با دنیا نداشتیم
تو دلامون تصویری جز
عکس کربلا نداشتیم
اون روزا دروغ کجا بود
ذکرمون خدا خدا بود
فکر و ذکرمون شهادت
کارمون با شهدا بود
اون روزا بسیجی بودیم
اهل معصیت نبودیم
عاشق شلمچه و فاو
ساکن دوئیجی بودیم
http://www.2shared.com/file/12900311/419a7d84/shab2fatemiye1-8902078__.html
سلام . خسته نباشید .
با مطلب (باور کنید آرمان ما حاجی گرینف نیست ) به روزم …
قطعا نظرتان صائب است .
یا علی
سلام خدمت داداش حسن بچه بسیجیا
فردا میای بهشت زهرا؟ حاج سعید ساعت ۵ در قطعه ۲۶ سخنرانی می کنه.
ان شاء الله.
سلام برادر قدیانی یا همان بهتر است بگویم داداش حسین
عرضی داشتم. به همان دلیل که برادران ما حق دارند از مطالب شما لذت ببرند و شما را داداش حسین خطاب کنند ما خواهران بسیجی شما هم این حق را داریم. مگر نوشته های شما فقط اشک برادران را در می آورد؟ اما حتم بدانید این یک علاقه الهی است. من یک بار برای شما نظر گذاشتم و به جای تشکر از خودتان از صبر و حوصله همسرتان تقدیر کردم. یادتان هست؟ سلام گرم مرا به ایشان برسانید.
امیدوارم خواهران خوبم در نشان دادن علاقه و عشق خود به نویسنده قطعه ۲۶ مراعات حدود و شرایط خاص دادش حسین ما را بکنند.
التماس دعا.
کاش صدای زهرا ناصری عزیز رو همه بشنون. بشنون و فکر کنن و عمل کنن. چرا فعل غایب؟ خودم. خاک بر سر من که خون به دل بچّه های شهدا کردم… مرهم زخمشون که نیستم هیچ نمک هم به زخمشون می پاشم…
خیلی حالم گرفته شد. شرمندۀ شما خانواده های شهدا شدم…
_ از دل غمزدۀ ما همگی بی خبرند. یا نه بهتر گویم، بر روی اشک یتیمان شهید جنگ شادی دارند(وای بر من)
تبریک می گم جیگر .
این بار به احترام شهدای گمنام، بی نام
جای همتون خالی .امروز یه جای خوبی بودم. با اجازه داداش حسین:
اول ازهمه بگم که نیت کرده بودم امروز برم اما خبر نداشتم امروز روز شهادت حضرت فاطمه ست (به روایتی) من هر چی دارم از خانوم فاطمه زهراست
اول که پامو از مترو بیرون گذاشتم مات موندم حرم امام رو دیدم به خودم گفتم پس چرا دفعه پیش ندیدمش؟؟؟ از خاکی ها رفتم یهو منو یاد دوکوهه انداخت… به خودم گفتم زیادی هوای جنوب رو کردی…
رفتم چند جا سر زدم و شرمنده شدم که نتونستم برا همشون گل بخرم البته اگه داشتم هم گل فروش اون همه گل نداشت… پلارک… پیش اوینی گله کردم و پیش صیاد غر زدم گفتم: شهادت خواستی نگفتی دیگه کی برا اقا تو قنوتش بگه” اللهم احفظ قائدنا خامنه ای”
بعدش چشمم افتاد به قطعه ۴۴ رفتم نشستم گفتم اخیش پیدا کردن شما چقدر راحته .سردر خونتون نه قطعه داره نه ردیف نه شماره که هی بگردی اما ما روزگاریه که دلمون خونه که مزار خانوم فاطمه زهرا پیدا نیست …سر دو راهی مونده بودم برم نماز یا بشینم بنویسم نشستم نوشتم اذون ظهر بود تا گفت الله اکبر بغضم شکست گفتم به خودم: نگفتم اینجا دوکوهه ست اذون اذون دوکوهه ست…. نه انگاری دلم خیلی تنگ شده بود .چه حالی داره میون این قطعه ها راه رفتن باید سردر بهشت زهرا بنویسن “فاخلع نعلیک انک بلواد المقدس طوی” تا پامو توی حرم گذاشتم انگار حسینیه همت بود شاید بگین دارم غلو میکنم شاید ریا … نه دلم هوای جنوب رو کرده بود من امروز تا دوکوهه رفتم برگشتم
جاتون خالی چه خلوت بود حرم حالشو بردم اساسی .شرمنده بودم که امام تا به امروز چنیدن بار به خوابم اومده بود و من باراولم بود که به دیدارش میومدم
سرتون رودرد اوردم شرمنده
سلام داداشا
شبتون بخیر
اومدم به قول حاجی حاضری بزنم
چرا جواب ایمیلمو نمیدینننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن؟ اقای قدیانی با شمام چرا عذابم میدین با جواب ندادنتون؟
” حال و هوا شناسی ” :
سلام. همون طور که در جریان هستید، حال و هوای بخش “استوانه ای”، اندکی تا قسمتی وحشی! ، همراه با گرد و غبار غلیظ آتشفشانی می باشد. با توجه به حکم جلبی که صادر شده و در اقدامی طوفانی در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفته، باعث افزایش چند درجه ای دمای عدالت خواهی، در سطح کشور شده، به همین دلیل پیش بینی می شود اگر این وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، باعث تغییر جایگاه استوانه ای از حالت ” مَـد” به حالت ” جَـزر ” خواهد شد که مسلماً در منطقه ی ” استوانه ای ” تأثیر بسیاری خواهد گذاشت و دچار افزایش چشمگیر دما در فشارخون استوانه ای ها خواهد شد که ممکن است مجدداً سبب بروز طوفان هایی همراه با گرد و غبار شدید و ایجاد فتنه ای جدید شود. در صورت ظهور این پدیده به هموطنان عزیز توصیه می کنیم در زیر چتر ” ولایت ” پناه بگیرند. باتشکر
سلام. امروز یکی از کتابای آقای امیرخانی رو گرفتم. بقیه شو از نمایشگاه کتاب می گیرم. فقط من با رمان های آقای سرشار اشنایی ندارم!
و برای همین از رمان خوندن زده شدم!!.. فکر نمی کردم رمان به درد بخور درست حسابی هم باشه زیاد…!
چون زیاد دنبال رمان نبودم این چند سال… بیشتر دنبال کتابای شهید مطهری و کتابای موسسه ی موعود بودم… البته قبلا چند تا از رمان های آشغالی و حال بهم زن م.مودب پور رو خوندم!
میشه چندتا از رمان های آقای سرشار رو معرفی کنید بی زحمت؟
به…آقای قدیانی گل.خوبی؟
آقا ما دانشگامون چسبیده به قطعه شهداس،(آزاد شهر ری-یادگار امام)
فردا هم کلاس داریم،سالگرد شهادت اکبر آقای قدیانی هم که هست،کلی بسیجی دعوت شدن…ساندیس هم که می خوای بدی
اگه بی زحمت یه ساعت بگی که بیام ببینمت خیلی خوب می شه.اصلا یه ساعت بگو همه همون موقع بیایم ببینم این کامنتارو خودت می ذاری یا نه.
منتظرما.
مبارز کلیپ یک کلیپ یک دقیقه ای گذاشته حسین آقا هم توشه . قابل توجه دوستان
وای مادر جوونم….
وای مادر مظلومم….
به شما به پدر های با غیرت تون می گن بسیجی به من هم می گن بسیجی خاک بر سرم
ای کاش من هم به انداز ه شما عاشق بودم
کاش
ارادتمندم داداش حسین عزیزم.
کاش میتونستم فردا بهشت زهرا باشم،
حسین آقای عزیز سلام منو به شهید قدیانی بزرگوار برسونید.
پاهام هنوز تو گچه،سعادت نداشتم که بیام….
خدا پدر دلاورتونو در بهشت با سیدالشهدا همنشین کنه.
روزی که شود” اذا السما انفطرت”…. وانگه که شود ” اذاالنجوم انکدرت” من دامن تو بگیرم اندر”سئلت” گویم صنما ” بای ذنب قتلت” ایام شهادت بانوی دو عالم بهانه خلقت زهرای مرضیه تسلیت باد. موفق باشید
/ پایداری تا ظهور/
فاطمیه فصل بیعت با علیست
جرم زهرا گفتن یک با علیست
حاج حسین، برادران و خواهران، باور کنیم مردی در راه است، خورشیدی که نائبش ماه است، و برای داشتن لیاقت حضور او، تزکیه نفوسمان تنها راه است.
اصلا نگران کتاب نباش، درست میشود. دعای خیر ما پشت شما و حاج حسین شریعتمداری است. دلقک هائی مانند شیرین عبادی خوش رقصی برای صهیونیست ها نکنند چه کنند؟ آنوقت ما به مستقیم بدان صراط خودمان شک میکنیم…
عجب کاری کردی با دل ما داداش حسینم،
فدای دل کوچیک تمام بچه های شهدا….
دردتون به جون ما،
بمیرم برا مظلومیتتون….
فدای دل تنگ داداش حسینم….
خدا به حق حضرت زهرا ما رو شرمنده شهید قدیانی و شهید ناصری ها نکن…
داداش حسینم امشب نیست؟
سلام داداش حسین.
مثل اینکه خیلی سرت شلوغ بوده، نرسیدی جواب بدی.ایراد نداره.الان میام بهشت زهرا ایشالله ببینمت.
یا علی.
با سلام و احترام …
در ابتدا تشکر می کنم از مطالب زیبایتان که برکتی هستید برای بچه های ارزشی و ولائی .
اما این حقیر یک انتقاد داشتم …
بزرگوار … بعضی وقتها مطالب و جملاتی به کار میبرید که در شان شما و شخصیت ولائی شما نیست …
نگاهی به سیره اهل بیت بیاندازیم … هیچگاه ناسزا و تمسخر نمی کردند … حتی بزرگترین دشمنان دین و خودشان را …
ما انتظار نداریم … برادر خوبمان حسین قدیانی عزیز …. دلنوشته هایش …چرکین شود به بعضی کلمات و بعضا ناسزاها …
به عنوان مثال …. قضیه آقای کروبی و زندان رفتن و …
یا زهرا ( س )
دمت گرم
از مادرمان فاطمه کبری ننوشتی!وقت نداری یا به دلت خطور نمی کند و یا…
به هر حال هنوز در اوایل ایام فاطمیه هستیم و فرصت زیاد است.ولی کاش می توانستیم دل نوشتت را در مورد اولین و بهترین شهید راه ولایت بخوانیم.
از ین جمله اصلا خوشم نیامد.حق هم دارم.دلم هم می خواهد که خوشم نیاید.لحنش هم خیلی خشن بود.مزار پدرم را پاتوق نکنید یعنی چه؟نمی شد همین حرف رو یه کم ملایمتر بگی؟ما ازت توقع داریم بسیجی.
سلام سینه سوخته
خیلی چاکریم
آقا حسین گه امکان داره یه آدرس سایت از آقای حسن عباسی ما رو راه بنداز
خواهش میکنم
دمت گرم موفق باشی مشتی
خیلی مخلصیم داداش حسین .
دست علی یارت باشه .
به نام حی سبحان
برای حسین
سلام
گفته بودی از وبلاگ قطعه ۲۶ به وبلاگ من اومدی و چون نشانی از خودت نذاشتی مجبور شدم با اجازه حسین آقای قدیانی همینجا جوابتو بدم.
برادر من حرفات تکراریه، ما از این حرفا در طول روز زیاد می‌شنویم چه رو در رو چه پشت سر. همیشه هم باید سکوت کنیم. ولی من الان میخوام حرف بزنم. دیگه حالم داره از هر چی سهمیه‌س بهم میخوره. ببینم تو اصلا میفهمی یه عمر بی‌پدری یعنی چی؟ تو میدونی حرف تو دلت باشه، غصه تو دلت باشه ولی کسی رو نداشته باشی مردونه باهاش حرف بزنی یعنی چی؟ که میگی شما به جای پدر سهمیه دارین. تو حاضری پدرتو با سهمیه عوض کنی؟ تو میدونی تو اوج جوونی بی همسر دست تنها بچه بزرگ کردن یعنی چی؟ تو میدونی جواب دادن به سوالای بی‌جواب یه بچه که پدرشو اصلا ندیده یعنی چی؟ تو میدونی نگاه هرزه مردم به یه زن بی‌پناه یعنی چی؟ تو میدونی کفش مردونه از ترس پشت در خونه گذاشتن یعنی چی؟ تو میدونی اگر پدر من و امثال پدر من نبودن تو الان نمی‌دونستی به کی بگی پدر؟ نمیفهمی، نمی‌دونی. گفتن و تکرار این حرفا برای شما فایده‌ای نداره چون دوباره حرفای خودتونو تکرار میکنید. نرود میخ آهنین در سنگ.
گاهی اوقات آرزو میکنم ای کاش جنگ ایران و عراق هم مثل فلسطین خونه به خونه میشد تا خیلیا میفهمیدن معنی ایثار چیه.
یا علی مددی
انا مجنون‌الحسین یا ثارالله
ای ول !
خوشمان آمد …
اصلا وبلاگتون با همین عکسه قشنگه ….
شما فقط باشید . ۲۴ قطعه عکس پرسنلی هم کنار این عکس سر مزار بذارید .
خوشحالمون کردید دل یه عالمه بچه بسیجی رو شاد کرد ی.
این وزارت ارشاد عجب رویی داره . اون از کتاب تخریبچی دوران که بهش مجوز نداد آخرشم نفهمیدیم چی شد … فقط خواهشا بذارید این نه ده چاپ شه بعد با اینا در بیفتید . حیفه اون کتاب که قربانی کج فهمی های وزارت ارشاد بشه ..
ولی برادر امیدوارم این روزا که می یایم وبلاگتون این صفحه قشنگ فیلترینگ جلومون ظاهر نشه که البته به کوری چشم بدخواهان نظام که در قالب دلسوزان نظام به این قشنگی ایفای نقش می کنند !!! و تحمل چهار خط درد دل یه بچه شهید رو ندارند و تنها حربه شون فیلتره … الان همه ی بچه بسیجی ها قویترین فیلتر شکن ها رو دارند.
راه دل رو نمی شه فیلتر کرد .
پایدار باشید
بسم الله
سلام . لذت بردم از مطالبتون . با اجازتون لینک وبتون رو جز دوستان گذاشتم .
دعا بفرمایید
یا علی
اینجا دو شیفت کار میکنه
شیفت شبی ها حاضریشون رو زدن حالا نوبت ما شیفت صبحی هاست
خدا قوت بسیجی .
.
.
.
بنفسی انت خامنه ای
سلام آقای قدیانی دیشب تو یه سایتی بودم داشتم با یه عده بحث می کردم از دیشب تا حالا همه شون دارن همینجوری به خودم و پدر و مادرم هر توهینی که دلشون می خواد می کنن اولش خیلی عصبانی شدم ولی وقتی یاد اون شب و اون توهینایی که به شما شد افتادم خیلی آروم شدم دیگه ارزش من و پدر مادرم که از پدر شهید شما بیشتر نیست
همه اینا فدای یه تارموی ماه پاره به قول خودتون این فحشا باعث می شه به راهمون مطمئن تر بشیم
یا علی
سلام
با بهاری ترین هنر به روزم
البته به پای حسین قدیانی نمی رسیم… ولی داریم یه چاک و چوکی می کنیم…
منتظر حضورتون هستم….
یاعلی
http://www.uploadiran.com/files/1272525312/robahe makkar.JPG
اولین برداشتی که بعد از دیدن این عکس به ذهنتان خطور می کند چیست؟!
سلام حاج حسین آقا
حامد آقا به شما هم سلام می کنم و ممنوم از اینکه جواب جیمیل ام رو دادید//
امیدوارم راهی باشیم برای رسیدن به عدالت نهایی و جهانی…
سلام
چند تا نکته می خوام بهت بگم:
در صفحه دوم نظرات این پست در جواب یکی از خوانندگان به نام “حسود” که استثناعا” قربون صدقه شما نرفته بود اینقدر آشفته شدید که یه دروغ به این گندگی را مرتکب شدید و متوجه نشدید
البته میدونم که اونایی که میگن دروغ گناه کبیره است نباید حرفشونو خیلی جدی بگیریم ولی خداییش من هم گاهی اوقات بالاترینو می خونم ولی بر خلاف ادعای شما تا حالا چیزی در مورد شما توش ندیدم
هرچند که خیلی دوست دارید بنویسن!!!
راستی داشتم میگفتم دروغ یادم نره بگم چی بود آخه عزیز مظلومم شما که کاملا” از همه چیزایی که بالاترین در موردتون مینویسه خبر دارین چرا در پایان جوابتون از اون یارو میپرسی که با چه فیلترشکنی بازش میکنه؟؟!! آخه چرا این همه قبح دروغ تو این مملکت شکسته شده یا اینکه فکر کردی اگه دروغ نگی از حلقه حامیان … میندازنت بیرون
تا یادم نرفته سالگرد شهادت بابا اکبر را بهتون تبریک می گم رفتی سر مزارشون یاد منم باش من که نمی تونم بیام مثل همیشه شرمنده می دونم کار داری منم باید برم ولی دوست دارم تا ابد.
روزهای آخر اسفند ماه بود سرما رخت بربسته وبه آن صورت از ما یادی نمی کرد.، گیاهان کم کم از زیر خاک سر برآورده و آواز خوش آمد گویی به بهار را زمزمه میکردند، صدای پیروزی را در صحرا تنین انداز شده بود گویی سوره نصر را به صورت دسته جمعی میخواندند،بچه های روستا برای دیدن عمو نوروز لحظه شماری میکردند و بزرگان روستا هم که دلشان برای عمونوروز تنگ شده بود به روی خود نمی آوردند، با آمدن عمو نوروز اهالی روستا دیگر مطمئن می شدند که دیگر زمستان تمام شده و بهار فرا رسیده.
زن های روستا خانه تکانی را شروع کرده بودند و کم کم مادر بزگم داشت دار قالی را برپا میکرد .در این میان انگار باران بیکار نمانده بود او هم گردوغبار از چهره تپه ها و صحرا می شست…
(منتصر شما هستیم)
سلام به همه دوستان و خصوصا داداش حسین عزیز بچه بسیجیها.
خسته نباشی حسین جان.
در جواب آقا محمد باید بگم که یا شما تازه با نت آشنا شدید یا تازه با این وبلاگ یا شاید هم خیلی پرتید.
توهین بالاترینیها به حسین آقای قدیانی به جایی رسید که جز مطالب اول و پر بیننده ترین مطالب سایتش شد.
از اینها که بگذریم.شما برو یه نگاه به آمار وبلاگ بنداز و ببین که بیشترین بازدید وبلاگ به چه تاریخیه؟۲-۳ روز قبلش تو بالاترین تبلیغ کرده بودن که اگه کسی ازشون میتونه این وبلاگ رو یا هک کنه یا نه،بیان اینجا رو فحش بارون کنند و یه خودی نشون بدن.البته از لجنیها بیشتر از این هم انتظار نداشتیم.با اون IPهای تابلوشون.
دروغ رو شما لجنیها میگید که ادعایه بیشماریتون میشه اما به موقعش نشون دادید که سبز اموی لایقتون بود.دروغ رو شما باب کردید با میرحسینتون.همیشه هم که شما در گفتن دروغ سرآمد بودید.
سوال آخری هم که حسین در مورد ف،ی،ل،ت،ر شکن پرسیده بود،کجاش دروغ بود؟
البته این نشون از نداشتن اطلاعات کامپیوتری و ادبیات شما داره.در پرت بودن شما هم شکی باقی نمیمونه.
خواستی میتونی یه سرچ کوچولو تو نت انجام بده تا اطلاعاتت بالا بره و بعد اظهار فضل کنی.
سالگرد شهادت بابا اکبر رو تبریک میگم.انشالله قسمت شما بشه در رکاب اقا امام زمان (عج).آمین
جنازه بر سر دوش علی ولی الله –
غبار غم به روی مجتبی و ثارالله –
زینب زیر جنازه به زیر لب گوید :
به عزت شرف لااله الا لله —
کاش امشب زائرت می شدم حسین (ع)
امشب ریاست حرم عشق ، دست فاطمه (س) است —-
دعا کنید این خسته دل روسیاه رو …
یا علی گفتیم وانتظار مهدی میکشیم یا زها میگوییم و صبر زینب میخواهیم
به حاج حسین شرعتمداری بگین که خاطرش خیلی عزیز
مراقب باشید
حسین آقای قدیانی
اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند ؛
کف میزنند تا نفست را رها کنند …
ای صاحب جود و کرم ، ما را رها مکن —
هر وقت میام تو وبلاگت احساس امید میکنم
چون میبینم هنوز هستن آدمایی که سرشون به تنشون میرزه
حسین اقا هنوز ۲۴ساعت نگذشته اومدم یه سر بهت بزنم دیدم به به چشمم روشن اتهام دروغ بستن به داداش حسین بچه بسیجیا اجازه میدی حال این اقا محمدو بگیرم تا دیگه هوس نکنه از این حرفا بزنه در جمع دوستان؟فقط یه اشاره کافیه.من نوکرتم داداش دربست فقط تا دم در بهشت هنوز هم نمی ذارن بیام داخل.
آخ که چقدر تحت تاثیر قرار گرفتم
برو بینیم بابا
سلام
زیبا بود و استفاده کردم
به ما هم سر بزنید خوشحال میشویم
مخصوصا اگه نظرتون رو برای بهتر شدن بهمون هدیه کنید
داداش حسین عزیزم اول سالگرد شهادت پر افتخار پدر بزرگوارتونو به شما و خانواده محترم تبریک میگم.
داداش ببخشید تو کارتون دخالت میکنم ولی از کامنت بعضیا لجم میگیره و نمیتونم خودمو کنترل کنم با اجازه جواب بعضیها رو بدم.
محمد خان،
میشه بگی این وسط چی دروغه؟اینکه فیلتر شکنش چی بود دروغه؟
دیگه همه مون میدونیم که تو بالاترین راجع به حسین قدیانی عزیز چه چیزهائی گفته شده،شما چرا جوش الکی میزنید؟
حسودی هم حدی داره.خجالت بکشید دیگه!
چرا بعضی دوستان برای حسین آقا تعیین تکلیف میکنن که چی بنویس چی ننویس؟
جان مادرتون اعصاب این بنده خدا رو به هم نریزید.
هر کسی اینجا صاحب نظر شده!!!!!
فدات شم داداش حسین.ببخشید.
سلام مثل همیشه عالی بود واقعا زیبا مینویسی و می دونم همیشه در این راه قدم بر می داری
یا علی
با اجازه با ذکر منبع این مطلب را در وبلاگم نقل قول کردم
سلام آقا دم شما گرم خداییش هر وقت اومدم تو وبتون حال کردم خدا اجرتون بده به مولا .
ما از بچه های هیئت موج الحسین میدون خراسونیم از طرف حاج حسین سازور هم به شما سلام می رسونیم.
یا حق
سلام حسین آقا!یک هفته ای تو قرنطینه پشت کنکور بودم و نیومدم نت ولی دلم واسه اینجا تنگ شده بود.انتظار داشتم وقتی میام ۷-۸ تا پست ببینم ولی نبود٬داشتم ذوق می کردم که تو این یه هفته از مکتب قطعه ۲۶ عقب نموندم که قسمت نظرات حالمو جا آورد.منت اینکه ۱:۴۰ دقیقه ست دارم کامنت می خونم!!!!!
بگم اولین نفری هستین که می بینم تو برخورد با نامحرم تبصره ندارین دروغ نگفتم.قبلا یه وبلاگ نویس دیگه یه کوچولو اشاره کرده بود.من به خاطر شغلم در رابطه با این موضوع خیلی درگیری داشتم.راستش به خاطر همین موضوع کشیدم کنار دیگه کار نمی کنم.اخه آدمای حلال لقمه ای که هر ۳ نمازشون رو تو مسجد می خوندن و جون سالم از این قضیه بدر نبردن منو ترسوند.بعضی وقتا فکر میکنم اگه من یه کاره ای تو مملکت بشم چطوری به ملت حالی کنم نامحرم یعنی نامحرم.هنوز هم این روزا جهنم منه به خاطر ۲ سال کار.
حتی یک نفر هم که به حجاب در روابط معتقد باشه٬ خودش واسه شیطان یه لشکره.اونجایی که من کار می کردم یک نفر هم نبود و من مدعی…
خوب شد که اینجا رو نمی بندین.کشف اینجا واسه من بزرگترین صراط بود تو این غبار قتنه.
شما هم می تونین خسته بشین ولی فکر من و امثال منم باشین.شما تقصیری ندارین ولی یادتون باشه اون مادر شهیدو تو راهپیمایی نه ده که عکس شهیدشو دستتون گرفتین.
تازه من از اینجا انگیزه گرفتم واسه تجدید قوا تو حضور بعدی تو جامعه.
دیگه حالا دعا میکنم براتون: امن یجیب المضطر…
ما تحملمون کمه سکته رو می زنیم با ما شوخی نکن
سلام من تازه شما رو شناختم فکر کنم خیلی با حال باشی
چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید؟
چرا شب سیه ما را سحر نمی آید؟
خنده و طعنه به اشعار و شعارم بزنید
تیرغم بر دل دیوانه و زارم بزنید
درحمایت ز ولی ام علی خامنه ای
می شوم میثم تمار به دارم بزنید
خیلی خیلی التماس دعا
سلام حسین جون.
آخر ساعت نگفتی…من اومدم بهشت زهرا…سعادت نداشتم ببینمت.
خدا پدرتونو با امام حسین محشور کنه.
فاطمه فاطمه است ….
فاطمه عشق علی است
فاطمه پاره ی تن باباست
فاطمه ستاره ی درخشان زمینیان است
آقا یا صاحب الزمان شما را قسم به پهلوی شکسته ی مادر وقتی به زیارت مادر می روی سلام ما را هم برسان بگو این جا بچه بسیجی ها و جوانهای مومن بد جوری کارشون گیره بگو آخر الزمان خیلی بد دوره ایه بگو …..
سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به بنفشه ها به باران برسان سلام مارا
محکم باش ، به تو و امثال تو احتیاج داریم !!
حسین یه سوال چرا بسیج وبچه بسیجیا این همه مظلومند؟نمونش خودت هر چی می خوان بارت می کنن اما چون بسیجی باید الگو باشه باید سکوت کنی ودم نزنی جدی چرا؟خیلی وقته این سوال ذهنمو مشغول کرده جوابی داری؟حتی گاهی وقتا واسه مظلومیت ماه پاره وستاره هاش گریه ام میگیره بهم بگو چرا؟
سلام داداش حسین یه وقت اگه ما مطلب نمی ذاریم فکر نکنی مطلباتو نمی خونیم اینم بگم که ماخاطرخواه تمام عاشقای حضرت ماه هستیم
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی.
دلم داره میترکه…نمی خوای چیزی بنویسی…
بابا هر روز با یه امیدی میام تو نت…
اما….خدا امید هیچکسو نا امید نکنه…
یکی به این آقای مبصر بگه خیلی زشته آدم از جناز ه بابای شهیدش نردبون بساز ه واسه بالارفتن و از کفن پوسیدش دستمال یزدی!
این اتفاقا زیباترین کار من در این دنیاست؛ استفاده ابزاری از خون پدرم برای زدن حرف حق و دفاع از ولایت فقیه. خون پدر من ابزاری است برای اعتلای نام مقدس جمهوری اسلامی و حتی اعتلای نام کوچک ترین بسیجی سپاه ماه یعنی داداش حسین بچه بسیجی ها. من نان پدرم را می خورم. شما چرا نان پدرتان را نمی خورید، خیلی برایم عجیب است؟!
خدایا به ما این افتخار را بده که خون دشمنان سید خراسانی را بریزیم
عزیییییییییییز دلم خسته نباشی.
بالاخره تشریف آوردی،
دلم براتون تنگ شده داداش حسین.
فدای داداش حسین بسیجیها.
به شهدا قسم اگه بکشی کنار دیگه لیاقت بسیجی بودن رو نداری و همون بهتر که بری….
۱. چه زیبا شده بود مزار پدرم امروز. از همه خواهران و برادران عزیز که امروز به سلیقه خود مزار بابا اکبر را گل باران کردند تشکر می کنم. حیف که فرصت دیدار با همه شما دوستان خوب میسر نشد. برایم مایه بسی خوشبختی است که زائر مزار پدرم بسیجیان خامنه ای هستند. می دانم که باران هم حسابی بر سرتان بارید. شاید شهدا اینگونه می خواستند از شما تقدیر کنند.
۲. از دختر شهید بزرگوار محمد علی نظران که واسطه آشنایی بنده و سایر اعضای خانواده ام با خواهر استرالیایی شیعه شده، در سر مزار بابا اکبر شدند هم ممنونم. دیدار بسیار خوبی بود. به بچه های وطن امروز گفته ام برای مصاحبه با این بانوی مسلمان شده و عاشق سید علی اقدام کنند. شکر خدا عزیزان دیگری هم ناظر این دیدار بودند تا عده ای دوباره نگویند این یکی هم مثل زهرا کوچولو خالی بندی است.
نوشته هات شاهکاره.
هم اونهائی که طنزن و هم دلنوشته هائی که بجوری با دلمون بازی میکنه.
خدا حفظت کنه.
قربونت برم.
منم سالگرد پدرتون رو تبریک میگم .انشا ال… راهشون رو ما ادامه میدیم .
خوشحالم میام اینجا
خطاب به کامنت خصوصی
من چه خودم را آدم مهمی فرض کرده باشم یا نه و شما چه مذکر باشی یا مونث اصلا مهم نیست، مهم نام عمل زشت شما است؛ دزدی و سرقت. دزدی شاخ و دم که ندارد، دارد؟! خواهران احتمالا پر ادعا! یک چیزی هم بدهکار شدیم؟ شما همیشه اول دزدی می کنید بعد خیلی محترمانه اجازه می گیرید؟!! صد سال سیاه نخواستم نسبت به من نظر مثبت داشته باشید. و اما بدانید دزدی خود را بر هم نگردانید وقت شریف من و از آن بالاتر شان عزیز من اجازه نمی دهد از شما شکایت کنم فقط به خدا واگذارتان می کنم. اتفاقا دوست دارم جبران نکنید تا آن دنیا معلوم شود اینکه من خیال می کنم چه کسی هستم، گناه است یا گناه، دزدی شماست. بابت همین چند روز دزدی شما هم به خدا واگذارتان می کنم. شما یک عذرخواهی خیلی بزرگ به من بدهکار هستید و جالب اینکه منت هم می گذارید!! در هر صورت بابت همین چند روز دزدی تان آن دنیا پای تان گیر است. شک نکنید.
خطاب به همه دوستان
لطفا سوء برداشت نشود. من همین جا بار دیگر اعلام می کنم کار شدن مطالب قطعه ۲۶ با ذکر منبع و یا بی ذکر منبع در وبلاگ شما باعث افتخار من است. این موضوع اشاره به چیز دیگری دارد و الا اگر حرف من حق باشد انتشار آن در وبلاگ شما اشاعه حق است که همانا اصلی ترین هدف من است. فردا حتما یک دل نوشت جدید خواهم نوشت. ممنون از همه عزیزانی که سالگرد شهادت بابا اکبر را به من تبریک گفتند. محتاج دعای شما خوبان. داداش حسین شما.
سلااااااااااااااااااام
سلام سلام سلام ……………. تا قیامت سلام تا ابد سلام
داداش تو محکوم به سلام ما بچه بسیجی ها تا ابدی . حرفی هست ؟
باور کن تنها جایی که بعد از درگیری با مشکلات وحشتناک بیرون آروممان می کنه دیدن این وبلاگه . این همه مومن یه جا………. وای چه شود !!!!
سلامتی امام زمان صلوات
برای دریافت فیلتر شکن به وبلاگ
http://www.nofilterqaemshahr.blogfa.com/
کنید
سلام قولا من رب الرحیم
قلم و بیان زیبای تو را ندارم برادرم.
اما یقین داشته باش در رکاب پاره ماه همه چون تو یک “حسین قدیانی” هستیم. و بابای تو بابای همه ماست. ما همه از نسل سلمان و فرزند شهیدیم. مگر نه اینکه پدر این امت علی است. اولین شهید محراب.
به یاری خدا و دعای عباس فاطمه (س) همه عباس هستیم در رکاب ولی.
یا علی
ســـــــــلام صبح ادینه ی همه بخیر داداش گلم چرا بعضیا کلا بیماری مردم ازاری دارن؟فدات بشم داداش جون غم به دلت راه نده تا زنده ایم رزمنده ایم مطمئن باش میمیریم اما تنهات نمی ذاریم تازمانی که مدافع وسرباز حضرت ماه باشی فرمانده شما فقط بگو شما ق نگفته ما قله ی قافیم.
شایــــــــــــــــــداین جمعه بیابد شاید………….
همان مردی که در راه است……..
سلام الله علیک
خدایا عاقبت بخیرمان کن
محفوظ باشید.
یا علی
.
سوزن دلم امروز گیر خاک غربت بود / سوزن دو چشم اما گیر تابع و حد بود
تابع سینوس را هر چه خواندم ناقص ماند / تابع شلمچه را در دوکوهه پیوست بود
گر چه این مکان پاک در حساب ندارد باک / ذره ذره خاکش در حساب بی حد بود
مغز آک من اما در ریاضی مردود و / ناطق ریاضی را در شلمچه حیران بود
گرچه این دوتا حد هم دارد تفاوت معنا / هر چه دنیا اورد برد میلش بسمت ایران بود
سوزن دلم امروز گیر خاک و تابع بود / تابع شلمچه را تا به شعر من برد بود
تا به شعر من هرگز ، برد بیت من گمنام / تا بهشت زهرا برد این دل شلمچه بود
پوستر فاطمیه …
http://YaFateme.ir
یا فاطمه روز حشر ستاری کن
دلسوختگان خویش را یاری کن
ما با همه گفته ایم با زهراییم
بی بی تو بیا و آبروداری کن …
یا علی
سلام
یه سوالی داشتم : کتاب نه ده مگه شامل دست نوشته های شما تو وبلاگ نیست؟
پس دیگه چه لزومی داره کتابش کنین؟
هرکسی خواست می آد اینجا میخونه دیگه !؟
سلام همسنگر
آقا حسین مرسی خیلی چیز ها یاد گرفتیم
تا بعد یا حق
سلام
سالگرد شهادت بابا اکبر مبارک.
ما هم دیروز تو قطعه ۲۸ سالگرد یک شهیدو برگزار کردیم.
شهید سید مهدی سالم.شما افتخار فرزند شهیدو یدک میکشی ما هم برادر زاده شهید.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
یا حق.
با سلام
جناب قدیانی خبر کتاب ات را در وطن امروز خواندم.
کنجکاو شدم ، گشتم و عاقبت پیدایت کردم. این پست اخری داغ دل ماست. خسته باشی داداش. ما که لینکت کردیم.
با شعری درباره آقازاده ها آپم . دلت خواست سری بزن.
کتاب چاپ شد خبر کن .
یا علی
سلام برادر
یاد اون موقع ها به خیر که زود به زود آپ می کردی تازه طنز هم که نمی نویسی! بابا مردیم به خدا.
این روزا ایام غم مادره. برای مظلومیت مادر سید علی یه مطلبی بنویس لطفا
یا علی
خطاب به حسود
تا کور شود هر انکه نتواند دید شما بیا نمایشگاه معلوم میشه
خطاب به زینب ۱۴ ساله در کامنت خصوصی
خواهرم! حتما وبلاگ بزنید و قبل از گذاشتن متن خود در وبلاگ آنرا با دیگران در میان گذاشته تا نقاط مثبت و منفی متن خود را پیدا کنید.
نام وبلاگ تان با توجه به اینکه گفتید فرزند جانباز ۵۰ درصد هستید می تواند اشاره ای به همین موضوع داشته باشد. سعی کنید نامی کوتاه، جذاب و زیبا انتخاب کنید. هر نامی که انتخاب کردید به سلیقه خود احترام بگذارید. چون از من نظر خواسته بودید نام “ویلچر” را پیشنهاد می کنم ولی به نام های دیگر هم فکر کنید.
سلام بر داداش حسین عزیز.
مطلب جدید رو چه ساعتی میذاری؟
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار برملا خواهد شد
در راه عزیزیست که با آمدنش
هر قطب نما قبله نما خواهد شد
اللهم عجل لولیک الفرج
حق با مخاطب همیشگی است. همه مطالب کتاب در وبلاگ هست. چه دلیلی برای چاپ کتاب وجود دارد؟ با این حساب کتاب تان کم فروش خواهد شد. نگید نگفتیدها!!
داداش جون واقعا گاهی شرمنده میشم از شما بسیجیا شمایی که خوبین به قول عرفان عزیز این همه مومن یک جا!!!!!!!!!!کاش انقدر وقت داشتم که همش پیش شماها باشم دلم برای غربت برای عرفان برای سید احمد برای همه تنگ شده دیگه حتی شبا هم وقت نمی کنم گاهی جیم می زنم میام بهتون سر می زنم اما حیف وصد حیف دلم بیشتر از همه برای داداش حسین تنگ شده نوکرتم داداش دربست باز هم تا دم در بهشت…..
سلام
من تازه با وبلاگتون آشنا شدم.از این هم خیلی ناراحتم.شاید خیلی دیر اینجا رو پیدا کردم.ولی تا الان بیشتر مطالبتون رو خوندم.فوق العادن.
یه سوال هم برام پیش اومد این همه نظر!!!!شما همه رو می خونید؟؟؟؟
مطالبت تو وبلاگ هست، کتاب دیگه واسه چی زدی؟ ههههههههههههههه! کمفروش ترین کتاب سال. اونم با کمک ارگانها. هههههههههههههه!!!!!!
حالا مراسم رونمایی از کم فروش ترین کتاب سال نویسنده دلقک شماره یک رژیم کی برگزار میشه؟ وقت گل نی؟ ههههههههههههههه!
شیطونه میگه یه چیزی به این حسود بگما داداش اجازه میدی؟شما فقط با تایید این نظر بهم اجازه بده حالشو جا بیارم روزه جمعه ای اومده اعصابمو خورد کنه بره مزاحم
گر چه شب تاریک است دل قوی دار سحر نزدیک است
مراقب خودتون باشید
بس است از حد گذرانده اید بی شرمی را به کور چشمان حسودان وبلاگ داداش حسینمان کتابش پر فروش ترین کتاب سال که سهل است بهترین کتاب سال خواهد شد به لطف ایزد منان واینبار هم ما بسیجیان حضرت ماهیم که با تلاش هایمان به شماها دهن کجی خواهیم کرد چرا فقط نطق کردن اموخته اید کمی نیز به عقلتان اجازه کار کردن بدهید
سلام
زیبا بود و به دلمان نشست!
خدا قوت!
منتظرم
یاعلی
خدا خریدار این جور دلهای خونه،از نوشته هات غصه می باره،میدون ماله بچه بسیجی هاست،دست نا اهل ندیم،دمت گرم که خیلی قشنگ می نویسی……….خدا حفظت کنه……یا علی
کور خوندی حسود.ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه.
http://esteghamat.ir/pages.asp?id=6685
این مطلب هم قشنگه از دستش نده
راستی حسود یه حدیث کوچولو بهت می گم تا تو مغز کوچولوت جاش کنی شاید دفعه بعد اسمتو عوض کنی<الحسود لا یسود>ببین معنی شو بهت نمی گم تو کفش بمونی
سلام. اتفاقا زدن کتاب بهترین کاره. درسته ما بیشتر مطالب رو تو وبلاگ خوندیم اما اگه کتابشو داشته باشیم میتونیم روزی ۱۰ مرتبه بخونیم. به کوری چشم بعضیا.
ماه من، ای سید خراسانی! این روزها چقدر تو بوی خورشید می دهی.
درود بر شما
اینجا چقدر عجیب است؟
لجن ها، دیگر از لجن پراکنی هم عاجز شده اند!!
«مخاطبان همیشگی» ِداداش حسین، از اینکه حسین ِعزیزمان «نـان ِپدرشـان» را میخورند و از اینکه “نویسنده ی شماره یک رژیم” میخواهد دل نوشت های حکومتی اش را در این رژیم منتشر کند شاکی اند(!!) حال آنکه حسین ِعزیزمان تنها افتخارش همین هاست و صدها بار هم این افتخاراتش را فریاد کرده است.
دیگر حسین راهی حتّی برای «لجن پراکنی هاشان» هم نگذاشته است!
چه بد شرایطی را تحمیلشان کرده است حسین ِعزیزمان!
»» این همان دیپلماسی تبدیل ِ”تهدید و توهین” به “فرصت” است که
حسین “فرصت”ش را هم در یک گام جلوتر به “افتخار” تبدیل کرده است!
انگار حسین ِعزیزمان دیپلماسی هسته ای رئیس جمهورمان را خوب دنبال میکند-
»» راستی چقدر دلآرام است وقتی خود را سپر ِحسین ِعزیز میکنی؛
انگار تو هم در این دیپلماسی سهیم شده ای؛ خدا را شکر-
جلبک هاى بیچاره از الان ترس برشون داشته!
به یارى خدا و به کورى دشمنان “نه ده” بمب خبرى نمایشگاه و پرفروشترین کتاب سال خواهد بود.. انشا الله
قدیانی عزیز! مثل همیشه متن هاتان خون راکد را در رگ هامان به جریان می اندازد … جسم و روحتان سلامت … چراغ وب تان همیشه روشن …
در جواب “مخاطب همیشگی”، “من هم”، “حسود” و …
جدا من نمی فهمم که شما نابغه ها تا حالا کجا بودید که کشف نشدید؟
آخه علمای چیز فهم، چند درصد از مردم ایران “اینترنت” دارند؟؟
چند درصد از اونایی که اینترنت دارند، “قطعه ۲۶ ” را می شناسند؟؟
واقعا که عقل کل هستید!! کتاب رسانه دنیای واقعی است .
آیا کسانی که با دنیای مجازی آشنایی ندارند، باید از نوشته های آقای قدیانی محروم شوند؟؟
خود من از دوستای مذهبی و بسیجی و حزب اللهیم که یک آمار مختصر گرفتم، متوجه شدم که حداقل ۷۰ درصدشان با نوشته های اینجا ناآشنا هستند!!!
تا چند روز دیگر می فهمید که کتاب “داداش حسین” چقدر می فروشه؟
سلام/ خداقوت!
به بهانه فرارسیدن سالگرد شهدای مسجد علی بن ابیطالب(ع) شهر زاهدان با مطلبی تحت عنوان ذیل بروزم: قصه خون! + کلیپ لحظه انفجار و پیکر شهدا!
چرا دروغ میگید که ساندیس ندادند من خودم از بسیجی های ساندیس خور عکس گرفتم
اینم آدرسش
http://ahestan.wordpress.com/2010/04/27/real-basiji/comment-page-1/#comment-40460
داش حسین مردی کامنتمو تائید کن
این همون یارو هستش که همیشه یا ۱۰ تا اسم می یاد می دونی؟؟؟ اون قدر آی کیوش پایینه یادش می رفت “هههههههههه “رو توی همه ی کامنت هاش ننویسه
بعدم ادعا می کرد اون یکی دیگست
به داداش ما می گن دلقک غافل از اینکه خودشون حتی این لیاقت رو ندارن که دلقک باشن
گریه کنن و مردم رو بخوندن با شادی مردم نفس بکشن نه با کشتار ۲۰ تا بسیجی که جرمشون دفاع از ناموسشون و وطنشون بود نه مثل این ها که افتخارشون بی حرمتی به دختران با حجاب بی حرمتی به سید و سالار شهیدان بود توی عاشورا وقتی دیگه علمدار نیامد
ابوالفضل(ع) توی عاشورا نبود اما خدا دست های ما رو گذاشت توی دست هاش تا ما هر کدوم علمدار حسین شیم
حسین (ع)بی علمدار نمی مونه
بعضی ها می گن از خون پدرتون استفاده ی ابزاری می کنید
زینب(س) هم از خون عزیزانش ابزاری ساخت برای نابودی سپاه هزاران نفری کفر
برای رسوا کردن یزید
با سلام و درود بر حسین عزیز و دیگر رفقا
بررسی سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری(مدظله)
آیا مقام معظم رهبری ، سید خراسانی بودن خویش را تایید می فرمایند؟!
سلام خسته نباشی آقا حسین
مطلب”پیرامون مناظره عسگری-فدایی” در افق مبین/نظر دهید
با سلام. چه بخواهیم چه نخواهیم حسین قدیانی نه فقط معروف که محبوب هم شده. دلیل این امر گذشته از شواهد مختلف حسادت بعضی دوستان است که در برخی از نظرات کاملا هویداست. اتفاقا کتاب “نه ده” پرفروش ترین کتاب سال خواهد شد و قشنگی این به همین است که ما مطالب داداش حسین را قبل از چاپ کتاب هم خوانده ایم. خود این هم یک رکورد تاریخی خواهد شد. البته تا آنجایی که من می دانم و خود ایشان هم در جمع بچه های وطن امروز گفته کتاب شامل ضمیمه ای است که خواندن آن برای اغلب دوستان بکر و تازه است. بگذریم که کتاب “نه ده” با تصاویر ناب از داداش حسین در کنار بابا اکبر پایان می یابد.
داداش حسین! شمارش معکوس آغاز شده تا کتابت را بخوانیم و تصاویرش را ببینینم. از این حسادت ها هم غمی به دل نگیر. لبخند بزن دلاور.
قیمتش را هم می گفتی برادر!! تو کی هستی؟! در وطن امروز کسی با عنوان برادر مرا خطاب نمی کند!!
ما که شهرستانیم چجوری کتابو بگیریم . من دق میکنما
اگه اومدیم نمایشگاه کجا بگیریمش ؟ اگه تموم شده بود چی ؟ واسمون نگه میداری؟
من کلی تعریفشو کردما . دوستامم دق میکنن
دایی شهیدم دروصیت نامه اش نوشته: شهدا پیرو می خواهند نه عزادار
حقا که شما پیرو واقعی شهدایید. خدا حفظتان کند.
قیمتش هرچه میخواهد باشد،فوقش یک کتاب امسالم را از لیست مارکز یا جویس یا مولر خط میزنم و” نه ده ” را میگیرم،میدانم که ارزشش را دارد…
فقط به رسم معمول برای چاپ اول همش ۳ یا ۴ هزارتا نزنند سرم بی کلاه بماندها…
داش حسین من خودم از همین الان ۱۰۰ جلد از کتابت پیش خرید می کنم تا چشه هرکی نمیتونه ببینه دراد.
ای کاش میشد آخرین جملات این متنتون رو روی جلد کتاب بیارید
خیلی تاثیرگذاره!
سلام حسین آقا
من خودم می خوام ۳۰ تا بخرم و به همه بچه های کلاسمون بدم به کوری چشم هر چی “حسوده”
موفق باشی
بس کن برادر…بس کن که خدا را بی خودم کردی…
دلم شور می خورد از این حرفهایی که می زنی…بس کن
با سلام.
سالروز شهادت پدر بزرگوارتون رو خدمت شما تبریک عرض می کنم. ان شاءالله همۀ ما دنباله رو راه شهدا باشیم.
دیروز که در جمع دوستان در بسیج نوشته های شمارو می خوندم، تصمیم گرفته شد تو نشریه بسیج دانشگاهمون از مطالب شما استفاده بکنیم(البتّه با ذکر منبع) که قرار شد اوّل از خودتون اجازه بگیریم بعد…! الآن هم تازه اومده بودم ازتون اجازه بگیرم که دیدم این اجازه رو دادید! خیلی از شما ممنونم. البتّه بیشتر باعث افتخار ماست. به تازگی نشریه مون یه مقدار به خاطر بی ترمز بودن من و یکی از دوستانم و نوشتن مطالبی(در بخش سیاسی) که به کام جلبکها تلخ میاد و به مزاجشون سازگار نیست جنجالی شده. گفتیم با درج مطالب شما تکمیل ترش کنیم!
خدا آخر عاقبت همه مونو ختم به خیر کنه ان شاءالله!
سلام…
بیصبرانه منتظر کتاب شما در نمایشگاه هستم…
یا علی
سلام
من همون مخاطب همیشگی هستم . با مطالب شما انس گرفتم
امیدوارم بینی اون “منم مخاطب همیشگی هستم” با فروش بالای کتاب به …
ولش کن..
ولی سوالمو پاسخ نگفتید؟
تو بازم داداش حسین خودمی
داداش حسین یه پیشنهاد دارم برات. نه نگو!
میگم بیا یه جایی, تو یه نشریه ای, یا حتی تو همین قطعه ی بهشت روی موضوع دجال شناسی کا کن. باور کن که خیلی لازمه. دعای حضرت ماه بدرقه ی راهت.
گناه و بعد توسل! عجب امام غریبی! برای محتضر آخر, چه نسخه ایی چه طبیبی!؟
که انتظار تو را می کشد که راست بگوید؟کجاست جام زلالی؟ کجاست چشم
نجیبی؟ پر است کوچه و برزن ز عاشقان قدومت! پرند منتظرانت!… چه ادعای عجیبی
در انتظار تو یخ زد قنوت هر شب عالم. شکسته بال دعاها, چه ربنای غریبی! و
گیرم این شب جمعه سحر شود و بیایی, از آن نگاه مقدس برای من چه نصیبی؟
بیا تمام امیدم! بیا بیا که مبادا درون خویش بمیرم, چه اتفاق قریبی!…
حالا کارت به جائی رسیده است که امام ۰خمینی را هم به مسخره می گیری
چشم بچه بسیجی ها روشن ، جام زهر با یک لیوان آب خنک واقعا دست مریزاد
داداش این متنت خیلی باحاله مرسی از این مردی.