تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی!
یسار
عهدنامه مالک به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
(۲۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارصف امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
(۲۴ دیدگاه)
- بایگانی: یساربهاریه های شما محشره! کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
(۲۶ دیدگاه)
- بایگانی: یسارزنده باد بی بی سی! سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
(۳۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارلطفا با “راز” کاری نداشته باشید! قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
(۸ دیدگاه)
- بایگانی: یسارواکنش مهدی طالقانی عزیز به “این ابوذر” قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
(۱۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارنرم افزار دجال آخرالزمان حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
- عهدنامه مالک
- این همه مسلمان… کو سلمان؟!
- نوروز ایرانی
- صف
- یکِ یکِ هفتاد و گنج…
- سَمت خاطره
- سنگر خنده
- پسرم… دوستانت!
- به نام پدر
- پدر شهید
- آه به جای قلیون
- عیدی آقا
- خدایا بقیه ات را کی حساب می کنی؟!
- بابای ماست خامنه ای
- خودم مشهد و دلم کربلا
- صدای قلک
- ذکر شادمانی
- گلی به نام پدربزرگ
- عید و اون شهید
- شفا
- یاران چه غریبانه ماندند در این خانه!
- خانمِ آقای فوق الذکر!
- بهاریه های شما محشره!
- هلاچین
- قطعه ۵۰
- بگو سیب
تکبیر.
الله اکبر.
جانا سخن از زبان ما میگویی…
اول؟
ها؟!!!
هااااااا
بلند تکرار کن
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
یه کاری میکنن آدم بگه لعن علی عدوک یا حیدر هاااا
چندم ایا
ای ول داداش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
میگم این متن غلط کردید بیشمارید مال حدودا چه تاریخیه؟
اول . متنش کو ؟؟؟؟؟
ایول
کاملا موافقم
امیدوارم دمتر عزیز هر چه زودتر از بند مشایی ماردوش خلاص شه.
هـــــــــــــــــــــــی
والا
پنج شنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی آقای راننده در رادیاتورش، “ضد غفلت” ریخته بود و اتوبوس را در “ایستگاه صلواتی” نگه داشت و همه ساندیس نظام جمهوری اسلامی را نوش جان کردند
امان ازسیستم خراب و اینترنت زغالی ! تا من رفرش کنم و نطرات باز بشه باید شونصدتا کامنت برگردم به عقب.هیییییییییییییییییی
حالا که داداش شکر خدا خوشحاله یادی کنیم از اولین شبی که گفتن قراره برن مکه اون شب هم جواب همه رو میدادن:
ای آیه آیه آیه من در کتاب تو/ای امتداد سایه من آفتاب تو
ای نام من تمام من ای شعر ناتمام/بگذار تا سروه شدر کتب تو
بگذار تا ادامه بیابم قصیده وار/ای مطلع دوباره من شعر ناب تو
از من به من شبیه تری یا خودمنی؟/افتاده عکس کودکی من به قاب تو
یک بار کودکانه صدا کن پدر مرا/تا صد هزار بار بگویم جواب تو
آهان . هرکی یه جمله بگه !
داور دقت کن 🙂
سلام
یعنی تا این حد؟؟؟؟!!!!
منظورم دکتر بود ها.
ستاره ستاره مریم
تا حضرت ماه هست هیچ ستاره ای حق نا امیدی نداره . هر جا ک هستین هر کاری ک می کنین خوب باشین نه کمه عالی باشین . ببینید این فرمایشو:
حضرت ماه :
این مملکت، مملکت حزباللهىهاست و آیندهى این مملکت هم بهدست همین حزباللهىها و نیروهاى انقلابى و مؤمن رقم مىخورد و هرجا هم مشکلى عمده پدید آید، آنها باید بیایند و آن را حل کنند. فضل پروردگار، اینگونه هم خواهد شد.
از نظر سطح سه تحلیل گفتمان روش نورمن فر کلاف یه جمله می شه :
آینده از آن حزب الله است (:
بگوشین؟!!
اینو اینجام میذارم مطلب ذبح نشه . ها !!!؟؟
داداش چرا پراکندمون می کنی ؟
من نصف نظراتم موند اونور
هشتم ، خوبه
از ۸۸ شدن بهتره
داداش قبول نیست.
این صفحه قشنگ نیست. فونت بولد توش نداره.
یه نقطه بذارین قشنگ شه.
دو دسته بشید
برادرا بگن: تا با مشایی هستی
خواهرا بگن: احمدی ما نیستی
آماده؟! یک دو سه…
اینم به یاد حاج منصور با این که من عشق حاج محمودم
پنج شنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی، راننده اش نوحه “ارباب بی کفن” گذاشته بود؛ چه دل نشین است صدای این “حاج منصور”، وقتی می گوید؛ “السلام علیک یا اباعبدالله”.
همه همه
بلند بگو!
اشکال نداره فوقش مامانتون بیدار میشه و دعواتون میکنه ولی می ارزه.
همه بگن:
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
البته چند تا حرف دیگه م هست اما همین خودش خیلی محدوده ش وسیعه
کاشکی واقعا دنیای مجازی هم صدای فریادش به گوش میرسید
مگه انقلاب شده؟
اینطوری نگید….من غصه میخورم به خدا. مگه میشه احمدی ما نباشه؟؟!
مشایی الهی جز بزنی :((
البته در حد من نیست این حرفو بزنم چون شما بیشتر از من میدونی ولی…………شاید یه چیزای دیگه پشت پردس شما نمیدونید…احمدی نژاد کارش درسته…من باورم نمیشه.
داداش حسین این شعارتون یه ساله گیر کرده تو حنجره ما
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
واقعا عالی بود! احسنت
سید احمد یعنی ۸۰ تا بخیه؟!!!!! عجب سگ عوضی بوده!!!!! خدا به مادرتون صبر بده!
گمون نکنم شدنی باشه کهنم از ایشون دل بکنن
انگار خیلی اقای مشایی قبول داره
ای جونم هپلی.
ترکیدم از خنده 🙂
احمدی ما نیستی .
………………..
من میگم دکتر جان ! از کرامت شیخ ما عجب است . نگرد . آقا جان با مشایی جماعت نگرد . زبونم لال میشی مثل همون که با بدان بنشست ها .
من همون زینبم که تو انجمن نویسنگی هم خیر سرم عضوم . یکی به من بگه چکار کنم اسمم با اون یکی زینب خانم تداخل پیدا نکنه. خدمت ایشون ارادت دارم . اما خوب گاهی مطلبی میبینم که فکر میکنم من نگفتم بعد میبینم به اسممه بعد میترسم خل بشم
…………………….
سیداحمد سیداحمد …
داداش شرح اتفاقی ک براتون افتاده رو تعریف نکنید دیگه . دلم ریش شد ):
برای داداش حسین ایت الکرسی بخونیم یا بریا شما آخه ؟!!
هپلی هپلی …
خوشحالیمون دو برابر شد شما ک اومدی(:
………………………
داداش گذاشتی سرکار مارو نصفه شبی ؟
یه خط جمله نوشتی
می گی بیایید اونور متن گذاشتم !
…………………………………….
خوب دیگه ما رفع زحمت کنیم.
شب بسیار خوبی بود دوستان.
داداش حسین ممنون از زحماتتون و بسیار ممنون از پذیرایی.
ایشالا همیشه شاد و خرم باشید در پناه حق و در کنار خانواده.
والا.
یا علی.
شب خوش
به سید احمد:
سلام داداش. شنیدم از کمر به پایین قطع شدی. راسته؟! الهی بمیرم برات داداش…!
دور از شوخی الهی که همیشه سالم و سلامت باشی
با تشکر از مسئول چت روم قطعه ۲۶!
آقا از قدیم گفتن : خیر الکلام ما قلّ و دلّ
تا با مشایی هستی / احمدی ما نیستی
راستی من همونم که نمی دونم نگفتین چکار کنم
برادرا بگن: تا با مشایی هستی
خواهرا بگن: احمدی ما نیستی
خیلی باحالی هپلی
آقا سید(حاج آقا انجوی)-امشب در کانون-:
این مشایی هفته پیش چی گفته بود؟ دین نیامده که انسان فراموش بشه!پس این فنای فی الله چیه؟…
چه اجباریه هر کی از راه می رسه یه سحنرانی دینی کنه؟!
یکی این آقا رو جمعش کنه، هر چی ما هیچی نمگیم بدتر میکنه…آخه تو چی کاره ای که میگی ما اصلا ممنوع الورود نداریم؟حالا این تو مسائل سیاسیه. چرا پا تو کفش ما آخوندا کردی؟!
میگن با هم مباحثه کنید، ما حرفی نداریم برای این آدم اصلا گفتمانمون یکی نیست.
خدا شر دشمنان رو از انقلاب و نظاممون دور کنه.
چی بگیم والله!
درسته که خندیدیم ولی این شعار حقیقت تلخ و سنگینی در خودش داره……
داداش حسین: اینها صدای بزرگی مثل “مصباح” را هم درآورده اند دیگر. ما در راه دفاع از خامنه ای با احدی تعارف نداریم. با احدی. هر که می خواهد باشد.
اگه فردا این یارو ترور شد بدونید کار من بوده.
اون موقعی که رئیس!!!!!!!!سازمان گردشگری بود و زر اضافه زد درباره ی اسرائیل,آقا اومدن توی نماز جمعه و آبروشونو گذاشتن و به این یارو فرصت اصلاح دادن.ولی کو اصلاح؟
آخرشم دهن کجی کرد به حضرت ماه.دهنت بشکنه مشایی…
تا با مشایی هستی …
باباب ای ول دوزاری صاف و صوف!
بابا ایول شعار:تا با مشایی هستی؛احمدی ما نیستی.
مصداقی از:
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
هپلی خیلی جالب بود این پیشنهاتون:)))))))
سید احمد
سگه هم فهمیده که شما خیلی شیرینی،نامرد ول نکرده.
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر احمدی نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیت
انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است.
لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.
سیدعلی خامنهای
۲۷ /۴/ ۸۸
تا با مشایی هستی /احمدی مانیستی
دیگه دوستون ندارم………..
داداش حسین: به جهنم!
میشه یکی قشنگ توضیح بده که چرا این همه با مشائی مشکل دارید…
به خاطر اظهار نظراش؟؟
به خاطر هدیه تهرانی؟؟
به خاطر چی؟
منو توجیه کنید.. من همه ی خبرای راجع به اسفندیار رو دنبال می کنم..
بی خبر نیستم یعنی.. بعضا شاید حرفاشم نامربوط باشه ولی چرا این قدر حساسیت نسبت به این بنده خدا زیاده؟؟
یعنی اینقدر مهمه که آدم از محمودِ عزیزتر از جان هم بگذره؟؟!!…
داداش حسین: برادر من چقدر حرف نامربوط؟! در ثانی؛ ما افراد را به حق می سنجیم و نه حق را به افراد. دکتر باید مشایی را با ترازوی حق علی و میزان سید علی بسنجد و این فرد را کنار بگذارد. ما و مشایی دیگر یک دو راهی هستیم و دکتر باید میان رای ما و راه مشایی یکی را انتخاب کند. هر حرفی را هم نمی شود زد!
راستی ممنون از میلاد پ ۳ بابت شکوندن تخم مرغ خیلی بانمک بود خدایی:
http://aks98.com/images/dsmq89izvlqfxtbydjnn.jpg
الهی که بترکه چشم حسود فووووت!
این دیگه آخرشه به مولا:
ایول با یه جمله ۴۰ کامنت.
اما این یه جمله به ظاهر یه جمله است در واقع درد دل یه ملت محسوب میشه.
خداوند نعمت عقل و اندیشه و اراده را به دکتر ما نازل کند.
بگین امیننننننننننن…..
یعنی دکتر این صداها رو میشنوه؟
اصلا میذارن که بشنوه؟
بابا همین جوری بود تاییدنکنین.جدیش میکنن
گوشه ای از خدمات والای!!!!! مشایی:
«دوران اسلامگرایی به پایان رسیدهاست. البته این دوره تمام نشده بلکه رو به پایان است.»، «در ایران استفاده از حجاب آزاد است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمیشود.»، «جلوگیری از برپایی شادی، اهانت به اسلام و استفاده از رنگ سیاه مکروه است.»، «آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه متعلق به کردستان است و این قوم از برترین قومهای ایرانی است.»، «ملائکه مرتب در عرصه کشور در حال پرواز هستند.»، «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است.» «ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم.» و «نام خلیج فارس و دریای پارسی از ۳۰ میلیون سال پیش به موازات شکلگیری تمدنهای انسانی در منطقه موجودیت یافتهاست.» وحضور در مجلس رقصی در ترکیه، مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف، ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
بازم بگم ماشاالله پرونده اعمال سنگینه…
ســـــــــــــلام
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
کاشکی این سگه که سید احمد رو خورده می افتاد به جون دشمنای اسلام.
بازدید امروز: ۱۵۹۷
بازدید دیروز: ۵۲۸۶
افراد آنلاین: ۵۱ ماشاالله
بازدید کل: ۵۳۹۵۶۰
مشایی دیگه جایی نداره مطمئن باشین که خیلی زود دولت تصمیم میگیره که مشایی باید بارو بندیلش رو بذاره رو دوشش و یاعلی،د برو که رفتی.
………………….
حقیقتا هیچکس از این شعار خوشحال نیست اما چاره ای دیگر نیست! دکتر باید مسیرش رو مشخص کنه! حقیقتش وقتی حرفها و منطق مشایی رو توجیه میکنه مثل اراجیف اخیر مشایی در مورد مکتب ایرانی واقعا تاسف باره!
پس با صدای بلندتر میگیم: تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
با عرض معذرت خیلی زیاد از زینب خانم قدیم. تو پست قبل کامنت گذاشتم که از این به بعد با یه اسم دیگه کامنت می گذارم!
آقای مشایی ! باز هم انکار می کنید ؟!
اسناد جدید در کیهان امروز
http://kayhannews.ir/890517/14.htm#other1404
تو پست قبلی جواب هم رو دادید غیر من 🙂
داداش حسین: بیا خب، اینجا در عوض جواب تو را می دهم غیر همه!!
تحمل هم حدی داره داداش
آیا کار ما به جایی رسیده که یه میرزا بنویس ، یه منشی ، یه دفتر دار بشه سکان دار کار فرهنگی
ای خاک بر آن دهنی که ایران رو بر اسلام ترجیح می دهد . خاک عالم بر آن دهن
کیهان سند جدیدی ازمشایی روکرد
http://iusnews.ir/?pageid=113673
گفت: یکی از نمایندگان مدعی اصلاحات مجلس ششم در مصاحبه با تلویزیون دولتی انگلیس گفته است، پیروزی جنبش سبز حتمی است، فقط کمی دیر و زود دارد!
گفتم: برای کارفرمای فتنه قمپز در کرده که صاحب کار از آنها راضی باشه!
گفت: ولی مدیران بیرونی فتنه یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل خودشان به شکست مفتضحانه فتنه اعتراف کرده اند.
گفتم: یکی از بت پرست ها از کاهن بت خانه پرسید؛ آیا درست است که برای بت ما هزار سال مثل یک دقیقه است. کاهن گوشش را جلوی دهان بت گذاشت و گفت؛ می گوید بله درست است. یارو دوباره پرسید؛ درست است که هزار سکه برایش مثل یک سکه است، کاهن دوباره جواب داد بله همینطور است. یارو گفت؛ پس به او بگو یک سکه به من بدهد. کاهن به بت نگاه کرد و بعد سرش را تکان داد و گفت؛ می گوید یک دقیقه صبر کن!
گفت و شنود)
عجب حرفی میزنه این جناب امیر.
داداش شما خودت که داری میگی:
هدیه تهرانی؟
این کم مسئله ایه؟
بحث بحثه کیفیت کاره نه کمیت.وگرنه ما از این پولهایی که به هدیه تهرانی داده میشه کم الکی تو جریانات نفتی مون از دست نمیدیم.
مخلصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصیم اساسی!
خدا حفظتون کنه
حلال کنین
من به محمود اعتماد دارم…
میدانم کاری که دل رهبرم را آزرده کند، نمی کند..
راجع به مشائی هم احتیاط کرده و قضاوتی نمی کنم.. میزان سنجش دقیق است داش حسینم سر سوزنی بالا و پایین شود باید جواب پس بدهیم..
به هر حال جلبکی ها غلط کردند که بی شمارند:D
داداش حسین: فقط جلبکی ها نه، همه دشمنان ولایت چه خرد و چه حقیر.
بهتر نیست به جای کتاب معارف۱و۲این حرفای جناب مشایی رو تو دانشگاهها درس بدن بلکه ماها هدایت بشیم!!!:
در مراسم ثبت میراث معنوی نیمه شعبان: انسان بزرگتر از جهان است هیچ نقطهای از عالم نیست که به انسان مربوط نباشد هیچ نقطه از عالم نیست که در آن منظوری از انسان وجود نداشته باشد امروز ما جزء کوچکی از جهان هستیم.
و برای اثبات گفتههاش می گه: این حرفهایی که بنده میزنم عین آموزههای دینی است هر کسی شک دارد برای بحث ۱۰۰ ساعته آماده هستم صدا کنید بگویید مشایی چه میگویی؟ تا بگویم تو هم لذت میبری، این عین آموزههای دین است.
در اظهار نظری دیگر: انسانها نمیتوانند خدایی داشته باشند که از درونیات آنها جدا باشد بلکه خدای ما انسانها محصول دنیا و قدرت اندیشه ما است. ما به دلایلی وحدت بر نمیتابانیم و خدایان ما هم به همان دلایل وحدت بر نمیتابانند
می گم من وقتی این جناب رو با این اظهار نظراش می بینم نمی دونم چم میشه . یهو یادت مهاجرانی می افتم . خیلی کاراشون شبیه همه
میگم این امیر با اون amir دوتاست؟
تموم حرف رو مازیار بیژنی تو این کاریکاتور گفته
http://www.naghdnews.ir/uploadcenter/uploads/1318828887.jpg
دمش گرم ،هنوز دارم می خندم ، البته تاسف داره!
🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂
می گم همچین افتادی رو دور دادشی جون
برای اینکه اون افراد پشت پرده شما رو دچار نظر بد نکنن گفم اینو بندازی دور سایتت… چش نخوری ایشالا
http://aks98.com/images/bvty9opgm18s3nh4lox5.jpg
داداش حسین: ممنون از این طراحی زیبا و عالی.
به زینب خانم ” تازه نفس ” : عزیزم منم یه توضیح همونجا گذاشتم برای شما . اینی هم که اینجا نوشتم قبل از دیدن اون بود . فدای تو عزیز
احسنت:
فقط جلبکی ها نه،همه دشمنان ولایت چه خرد و چه حقیر.
جنم یعنی این،که بارها ثابت شده به همه.
داداش حسین و همه ستاره ها
شب خوش
شادیتون مستدام
التماس دعا
صاحبخونه ممنون از لطف شما
من برم بخوابم.شب همگی بخیر
باران گرفت نیزه و قصد مصاف کرد
آتش نشست و خنجر خود را غلاف کرد
گویی که آسمان سر نطقی فصیح داشت
با رعد سرفه های گران سینه صاف کرد
تا راز عشق ما به تمامی عیان شود
با آب دیده آتش دل اعتلاف کرد…
به داداش بزرگه،
اینو خیلی خوب اومدین.
جدی جدی در عین خنده داری باید تاسف خورد.
دکتر بابت همین مشایی کم ناراحت نشدیم! هر بار به جای اینکه به مشایی بگی ساکت! شروع کردی به توجیه اراجیفش! در مورد ملت اسرائیل بگیر تا این اواخر! حالا هم که میخواد کل ایران رو تبدیل کنه به منطقه آزاد!!!
http://cartoonblog.blogfa.com/post-339.aspx
این بشر کم کم پررو شد! باور کنید اگه جلوی این …. رو نگیریم نظریه های بدتر از سروش رو هم به خوردمون میده!
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
…………
……………..
منم مجبورم این اراجیف رو تو این قطعه پاک بنویسم تا نگن مگه بیچاره مشایی چی گفته چی کار کرده؟
مشایی:در آنجا(یکی از دانشگاههای امریکا) گفتم چرا خدا محور وحدت انسانها نیست و الان نیز تأکید میکنم که خدا محور وحدت انسانها نیست و حتی امروز هم بشر به وحدت نرسیده است چرا که اگر به وحدت رسیده بود این همه خونریزی و جنگ صورت نمیگرفت.
درادامه: کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که انسان به خدا اعتماد داشته است اما چرا خدا محور وحدت نشده است؟ من میگویم مشکل این است که به تعداد انسانها خدا هست و خدای هر انسانی با توجه به شناخته آن فرد از خدا با خدای فرد دیگر متفاوت است. ملتها در طول تاریخ همواره یک خدا را نپرستیدهاند چون انسانها خداهای متفاوت دارند.
سلام. اومدم بگم منم همین که شما میگی.
سلام برادر
نمیدونم چی بگم؟
همین جا دوبار برای دفاع از احمدی نژاد سر جریان مشائی برای شما پیام گذاشتم
ولی حالا که در این مورد هم صدا شدیم دیدم بی معرفتیه که نگم احسنت واز طرفی ترسیدم راستش نه بخاطر خودمونیا چون
آخر آخرش بفضل خدا باهمیم البته ان شاءالله .
من خودم دوبار به احمدی نژاد رأی دادم ( قابل توجه متوهمین، در دو انتخابات نه در یکی) اما حالا باهاش یه جوریم
اما تهش هرچی آقا بگه
اهل فتنه هم جوگیر نشن ، بحث داخلیه ، مال بچه های سید علیه . شما صداتون دربیاد … خب کمی تا قسمتی خفتون میکنیم
بیشتر از این ارزش هشدار دادن ندارید
آقایان یانکی هم بهشون توصیه میکنم شبا قبل از خواب ماست بخورن تا راحت بخوابن و خواب ایران اومدن نبینند والا یهو دیدین تو خواب از ترس … بله دیگه تازه این تو خوابه وبا پوشک تاحدی قابل حله ، تو بیداری که گورهاتون رو هم فکر کنم
لب مرز دیدین اگه هم ندیدین خیلی مهم نیست ولی اینو بدونین عمرا ما پول برق سردخونه برای جنازه شما بدیم . حالا خود دانید
اگه نظری برای تایید نیست ، اینرا تایید بفرمایید !
ممنون .
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
با اجازه همگی
شب خوش
یا علی
سلام داداش حسین شانس نداریم که زورکی که نیست از پست قبلی غافل شدم جواب همه رو دادین…عارفه رو درک میکنم ای خدااااا(گریه)
احسنت داداش حسین جانم.
“به هر حال جلبکی ها غلط کردند که بی شمارند:D
داداش حسین: فقط جلبکی ها نه، همه دشمنان ولایت چه خرد و چه حقیر”
همه دشمنان ولایت چه خرد!چه حقیر!
به قول داداش حسین حیف که نمیشود همه حرفها را زد!
………………………
داداش حسین: برادر من! مسئله هدیه تهرانی نیست. بلکه خونی است که در رگ ماست و اینکه به چه کسی باید هدیه شود! بفهم!!
هر کجا سلطان بود دورش سپاه و لشگر است
پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشگر است
با خبر باشید ای چشم انتظاران ظهور
بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
برای تعجیل در فرجش صلوات
……………
……………..
دم داداش امیرعلی گل گرم ما رو هم ثبت نام کرد.
خیلی آقائی امیرعلی جان.
به هر حال کاچی بزه هیچی.بازم خداخیرش بده.خدمت زیاد کرده
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی
دمت گرم داداش. حرف دل ما رو زدی. نمی دونم واقعا دیگه یه مسئول دولتی چیکار باید بکنه یا چی باید بگه که بذارنش کنار. چرا باید کسی که علنا با همه اعتقادات مقابله می کنه باز هم تو حاشیه امن باشه؟ من همه چیز دکتر رو می تونم بفهمم غیر از این قدبازی هاشو، حاضر نیست از هیچی کوتاه بیاد حتی از اشتباهاتش.
……………………
حجةالاسلام علم الهدی در نماز جمعه مشهد:
توهینی که رییس دفتر رییسجمهور با وجود داعیه دوستی ائمه(ع)، به انبیا اولوالعزم کرد، از نظر ما در رده تهاجم به دین است.
اشاره به سخنان مشایی، در جشنواره علوم پزشکی خوارزمی:اصلا چه لزومی دارد که در یک جشنواره پزشکی بحث مدیریت انبیا مطرح شود؟ آیا شما این انبیا را میشناسی؟ اصلا ایشان چه کارهاند که مدیریت انبیا را تشخیص دهند؟
مدیرتر از حضرت نوح(ع) نداریم، حضرت نوح ۹۵۰ سال برای نجات بشریت در رسالت خود استقامت کرد و اگر ایشان نبودند، بشریت روبه انقراض میرفت و مدیریت حضرت نوح(ع) بود که انسان را از انقراض نجات داد.
خطاب به مشائی : بهتر است شما کمی قرآن بخوانی، آیا شما میدانی عیسی(ع) چه کرده است که از مدیریت او ایراد میگیری؟ مگر کارشناسی؟!
………………….
مثل اینکه دوست دارید بلایی که سر آهستان اومد سر شما هم بیاد
آهستان که به فکر ما نبود شما باشید…
علی شاهرخی رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس: هر کسی که ذره ای مومن وموحد باشد موضوع نبوت وعصمت پیامبران را قبول دارد.
آقای مشایی با اظهاراتش نشان داد که هیچ درکی از مسئله نبوت ندارد چرا که هر کس مدیریت پیامبران را زیر سوال ببرد خدا را زیر سوال برده است.
رییس جمهور باید تکلیف خود را با رییس دفترش مشخص کند،افزود: متاسفانه رییس جمهور توجهی به اظهارات مشایی وحواشی بعد از آن ندارد.
اظهارات مشایی کار غیر شرعی وناپسندی بود
مردم وقتی می بییند مسولی در نظام جمهوری اسلامی به خود اجازه دخالت در کار خدا را می دهد وکسی برخورد جدی با او نمی کند، سرخورده می شوند.
_____________
دکتر چرا توجه نمی کنی؟ تا با مشایی هستی /احمدی ما نیستی
یه سوال خیلی اذیتم میکنه . این دکتر که خیلی جسورانه جلوی خیلیا در اومد حتی اونایی که ذره ای انحراف فکری داشتن و با اون انتخاب کابینه چطور اصرار بر حضور چنین آدمی داره ؟
فکر احمدی نژادی و مشایی در دو قطب مقابل هم هستن . دکتر حتی تو روز همایش هم به نوعی با بیان تکه کلامهای این جناب حراف انگار سعی داشت اونه مطرح کنه
ولی دم شما گرم ساعت ۲۰/ ۲ ۴۰ نفر انلاین داری
سلام داداش حسین . راستشو بخوای من خواب بودم آسمون پنجمم رد کرده بودم یه فرشته ایست بازرسی داد که کجا آبجی؟ برو قطعه ی ۲۶ یه خط شعار بده دوباره بیا بالا ! خدمت ماورا هم عرض کنم که این داداش حسین ما با مشت هم بیاد بزنه پای چشم راست ما چشم چپمون رو میاریم جلو ! آره برادر . حرفی هست؟ داداش حسین که از سر راه نیاوردم همینجوری ازش دلخور بشم !
داداش سید احمد دعا میکنم زودی خوب شی الهی دشمنای اسلام رو سگ بگیره از نوع هار !
احمدی ما هستی اگه با مشایی نیستی !
به قول آقا میثم
خواهـم ز خدا تا که میـان تو و “ دکتـر” ؛
حاکـم بشـود فاصلـه و راه جدایـی …
کیهان سند جدیدی از مشایی رو کرد
http://iusnews.ir/?pageid=113673
بالاخره من هم سانسور شدم
سلام. خوبه دوستان این شعار رو همگانی کنند از طریق ایمیل یا پیامک
آقای قدیانی
خیلی عالی بود
این مردک همون حاج منصور رو می خواد که بهش بگه که سلمان رشدی هم بدتره
خدا هدایتش کنه
داداش حسین این رسمش نیست تایید نکردین باشه درهر حال خسته نباشید التماس دعا دارم…
نه ببخشید تایید شد
چرا این دکتر این قدر انتقاد ناپذیره.کیه که ندونه این فتنه که خون به دل همه کرده به بهانه ریاست جمهوری ایشون شروع شد حالا بماند که به اسم احمدی نژاد میخواستن اصل ولایت فقیه رو نابود کنن.
این همه نظام و مردم هزینه کردن.ایشون هم با این یکدندگیش دلمون رو خون کرده.
دکتر
/تا با مشایی هستی//احمدی ما نیستی/
جناب مشایی هنگام بازدید از گالری خانم تهرانی به ایشان چه گفته بود که هدیه تهرانی گریه کرد ؟؟
ایشان افاضات فرمودند که عکس های شما توحیدی ست .
و هدیه تهرانی گفت شما اولین کسی هستید که در مورد عکس ها اینو میگه
.
حال منظورآقای دردسر کدوم توحید است الله و اعلم ؟؟؟
وقتی ایشان میفرمایند :
از مکتب اسلام دریافت های متنوعی وجود دارد و من بر مکتب ایران اصرار دار
باید گفت :
چه فرقی ست میان شما و کپک های ولنگار سبز که گفتند استقلال – آزادی – حمهوری ایرانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داداش اگه کسی نمی فهمه من و شما و … که مقصر نیستیم اصلا خودتو اذیت نکن .
خدا به همه مون بصیرت عنایت کنه . آقا امیر لطفا نرو رو مخ..بذار یه شب خوش باشیم اگه حال داداش گرفته بشه کلی ستاره بغض میکنن یه کاری نکن داداشمون روزه سکوت بگیره.
داش حسین اعصاب مصاب نداریا…:D
صدهزار البته که خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر عزیز ماست…
حالا هم به خاطر اینکه سانسورم نکنی چیزی نمیگم..
میرم بیشتر تحقیق می کنم شاید من نمی فهمم..
فریدریش نیچه : ” آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای ، از این آشفته ام که دیگر نمیتوانم تو را باور کنم. ”
.
جهت اطلاع آقای دردسر جناب مشایی
سلام.امیدوارم که ناراحت نشین ولی من که نظر شما رو درباره دکتر نفهمیدم.از یه طرف تو متن “خسته نباشی دکتر”مینویسین:”هنوز هم یک موی سر احمدی نژاد را ولو با وجود مشایی، به کل دنیای گند و متعفن خواص بی بصیرت نمی دهم ولی بدون وجود مشایی، یک ذره از خاک کفش رئیس جمهور عزیز را به این افراد آلوده به دنیا نمی دهم.
به نظر من مشایی همان اندازه بی بصیرت است که قالیباف و رضایی و لاریجانی و مسیح مهاجری و علی مطهری و …
۱- مشایی مسئله درجه اول ما نیست. اصلا این موضوع، اینقدرها مهم نیست. مشایی، فعلا یک خطاست و اگر این خطا تبدیل به خط شود، چو فردا شود فکر فردا کنیم. ما در پر کردن دندان عقل، چیزی که زیاد داریم دندان پزشک اما در درآوردن دندان لق، چیزی که زیاد داریم انبر!
۲- نوشتن همه خطاهای یک گروه به پای رئیس جمهور، نه منطقی و نه شرعی است. ولو آنکه دکتر به یک فرد یا یک گروه اعتماد بیش از حد داشته باشد، نمی توان و نباید همه رفتار و گفتار ایشان را به پای خادم ملت نوشت.”
از طرف دیگه …؟
من این کامنت آخر رو هم بزارم و بعدش شب همگی خوش
.
به غضنفر میگن با جوراب جمله بساز میگه من وقتی تشنه میشم بد جوراب می خورم!
حالا اگه گذاشتن ما بریم
به مرضیه
کافی بود شما این خط رو با دقت میخوندید ((( اگر این خطا تبدیل به خط شود، چو فردا شود فکر فردا کنیم)))
اونوقت عزیزم دیگه نیازی به توضیح واضحات نبود .
از حالا به بعد اون فردا فرا رسیده .
حضرت ماه:
مسئلهى فرهنگ بسیار مسئلهى مهمى است. ما در زمینهى فرهنگ و پرداختن به فرهنگ چه کار میخواهیم بکنیم؟ اول، تکلیف این را روشن کنیم. یک وقت هست که یک دستگاهى به امور فرهنگى بىاعتناء است، یک وقت نه، یک دستگاهى اعتناء و اهتمام به امور فرهنگى دارد، لیکن هدفگذارىهاى فرهنگىاش دچار اختلال یا دچار خدشه است. این هدفگذارىها خیلى مهم است؛ از این نبایستى غفلت کرد. ما چه میخواهیم بکنیم با اخلاق مردم، با فرهنگ مردم؟ آیا ما به عنوان دولت اسلامى میتوانیم هدایتِ فرهنگى جامعهى خودمان را رها کنیم؟ قطعاً نه، جزو وظائف ماست. حالا مخالفین، معترضین حرفهائى میزنند، نقد میکنند، گاهى مسخره میکنند، گاهى اهانت میکنند، بکنند؛ ما که نمیتوانیم تکلیف الهى را با این چیزها فراموش کنیم. ما وظیفه داریم مردم خودمان را هدایت بکنیم؛ هدایت. ریاست در جامعهى اسلامى، ریاست مادى محض و صرف نیست؛ ادارهى امور زندگى مردم هست، همراه با هدایت. تا آنجائى که میتوانیم، باید راه هدایت مردم را باز کنیم و مردم را هدایت کنیم.
_______________________________
احمدی ما هستی /اگه با مشایی نیستی
احمدی نژاد بهترین رییس جمهور جهانه
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد اراده ای استوار و محکم داره
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد اهل پارتی بازی و آقازاده پروری نیست
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد یاور رهبره
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد دشمن خونی اسرائیل و اسرائیلیه
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد گوش به حرف غضنفر ها نمی ده
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد کارش خیلی درسته
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد قرار بعدی رو تو قدس می ذاره
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد با امام زمان بیعت می کنه
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد فراماسونری رو له می کنه
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد در سازمان ملل و می بنده
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد فقر و فساد و فحشا رو نیست می کنه
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
احمدی نژاد= مردمی نژاد= ردو میار
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
حرفـی تو مزن ؛ سکـوت کن ؛ رحیم مشایـی !
اظهـار نظرهات ، پر است ز بـی خدایـی –
کـی گفتـه اگر حرف نزنـی لالـی و گنگـی ؟!
“پس لطف کن و خمـوش شو ؛ تو ای مشایـی”
خواهـم ز خدا تا که میـان تو “دکتـر” ؛
حاکـم بشـود فاصلـه و راه جدایـی …
(از روضـه گـرد)
“احمدی نژاد” کلمه ای ست در لابلای خطـوط وصیت نامـه “شهــدا”
البته اگـر “ویرگـول مشایـی” بگذارد …
(حـسـیــن قـدیـانـی)
http://www.duelfa.com/1389/05/16/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85-%D9%85%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C/
اسنادش هم هست؟
خود آقا در حکم ولایتی به آقای مشایی گیر نداد
اگه به بعضی حرفاشه که خیلی بدتر هم در کنار احمدی هست
اینکه رسانه ها از این موقعیت سواستفاده کرده اند و بنزین رو آتیش مشایی می ریزند
دوستان غفلت نکنید
این کار را کناری بگذارید و به جنگ نرم برسید ، مشایی حاشیه ی ماست ، کار ما انقلابی است که از ۳۰ سال پیش شروع شده است
با تشکر
اگر اسفندیار رحیم مشایی بذاره!!!
.
.
داداش دیگه از اینا ننویس
ما دوستت داریم
به خاطر خودت میگم
اشتباه کردم به خاطر خودم می گم
دلم میخواد نوشته هات رو بخونم ولی فیلتر شکن ندارم
گرفتی؟؟؟
سلام از اونجایی که من خواهرم می گم: احمدی ما نیستی!
ولی فکر کنم اصلاح شده ی شعار خیلی به دل می شینه تا خودش: احمدی ما هستی، اگه با مشایی نیستی
من زمان انتخابات طرفدار دوآتشه ی احمدی بودم و ماشینم پر بود از عکس هاش الانم دوسش دارم اگه مشایی بذاره ( بقول کامنت دوستمون)
و بقول سبزک ها: احمدی احمدی رای ما رو (از مشایی) پس بگیر!
بد بد بد !!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی!
ولایتیا با هیشکی شوخی ندارن
سلام
دلم برای ماه تنگ شده کاش از قطعه ۲۶ راهی هم به خانه ماه بود
سلام
آقا مشروح دیدار روز ۵شنبه ی گذشته رو این وبلاگ هست: http://www.57e.pelakfa.com
عکس و فیلم و صوت مراسم هست…..
داش حسین ببخشید این یکم تبلیغی شد… بابا بنده خدا ۸۰ روز اونجا تحصن کرده ما ها انگار نه انگار….
گفتم یکاری بکنم…
منتظرتم
یا علی
تا با مشایی هستی /احمدی ما نیستی
احمدی نژآدو قبول دارم بدون مشایی
با مشایی احمدی نژاد خراب میشه
مثل میوه خرابی که اگه جدا نکنیش بقیه میوه ها رو هم فاسد میکنه
احمدی نژاد همون احمدی نژاده…نگید اینجوری…!!!!
این مشایی “حال بهم زنه” که مشکل داره…
اصلا” دکتر رو بدون مشایی ببینید…نمیشه؟
احمدی ما نیستی؟!!!!!!!!!نگید اینجوری…هیچکسی رو بهتر برای ریاست جمهوری عزت مندانه پیدا نمیکنین
به قول آقا: شجاع و سختکوش و هوشمند…(مشایی بی خود ترین فرد این دولته)
نگید اینجوری
احمدی بت شکن / مشایی را خط بزن
سلام
ممنننون…
دادا یواش گفتی یه بار دیگه بلند تر بگو
بلند تر
بلندتر
داد بزن
آها بهتره
یه خورده دیگه
بلندتر
داااااااااااااااد بزن
انگار شنید
یا حق
اتل متل مشایی
بپا دایی نچایی
زرنگ رامسری تو
همون بز گری تو
شاخ می زنی به دیوار
÷
اتل متل مشایی
بپا دایی نچایی
زرنگ رامسری تو
همون بز گری تو
شاخ می زنی به دیوار
می گی منم جلو دار
آب می کوبی تو هاون
شلپ شلپ دو صد من
می گن که مار می گیری
یه وقتا شیر تو شیری
مزخرفات می بافی
اوستای قاط و گافی
تو پنبه پهلوونی
سوسک مازندرونی
جیر و جیر و جیر مش اسی
شیره توی شیر مش اسی
یادت می یاد چی گفتی
بپا دایی نیفتی
اتل متل یه قوطی
یه تابلو توی سوتی
سلطان حرف مفته
اگه که پاش بیفته
سروش جلوش لال می شه
یه بچه بقال می شه
خشیر خر خورد
مشایی دوست داریم
مشایی دلاور، تشکر…تشکر
حسین جان شاید یکم زود داد زدی!
مطمئن نیستم
اتل متل مشایی
بپا دایی نچایی
زرنگ رامسری تو
همون بز گری تو
شاخ می زنی به دیوار
می گی منم جلو دار
آب می کوبی تو هاون
شلپ شلپ دو صد من
می گن که مار می گیری
یه وقتا شیر تو شیری
مزخرفات می بافی
اوستای قاط و گافی
تو پنبه پهلوونی
سوسک مازندرونی
جیر و جیر و جیر مش اسی
شیره توی شیر مش اسی
یادت می یاد چی گفتی
بپا دایی نیفتی
اتل متل یه قوطی
یه تابلو توی سوتی
سلطان حرف مفته
اگه که پاش بیفته
سروش جلوش لال می شه
یه بچه بقال می شه
عطای شیر خر خور
گاو ممد پرفسور
پیش اسی گوساله س
یه کره گاو ساده س
اون یارو اکبر گاف
وراج شوت حراف
پیش اسی یه توله س
یه توله ی کوتوله س
اسی خودش پدیده س
همون فتنه جدیده س
فتنه مار و کژدم
غارت دین مردم
چراغ دادن به صهیون
با بوق زدن نه پنهون
……………………….
داش حسین خدا بیامرزه « ابوالفضل سپهر » رو اگه زنده بود حسابی از خجالت رحیم مارگیر در می اومد و نمی ذاشت جلوی نور افشانی ماه ” عوعو ” کنه . خدایی داش محمود دیگه داره ضد حال می زنه , واسه همین داش حسین به صرافت افتاده بگه ؛ «« تا با مشایی هستی – احمدی ما نیستی »» و همین شعار ساده و کوتاه یعنی اینکه : سید علی اگه بخواد غسل شهادت می کنیم
اول اینکه اییییییییییییییییییییییییییییییول
دوم اینکه ایییییییییییییییییییییییییییییول
سوم اینکه اییییییییییییییییییییییییییییول
چهارم اینکه لطفا ادامه بدید به این قبیل اعتراضات، واقعا عملکرد ایشون در این زمینه باعث تاسف……….
……………..
ساعت : ۱۲ ونیم به وقت قم
فقط سپاسگدارم . همین .
خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست.
ما با کسی عهد نبسته ایم جز حضرت ماه. پس هرکسی از مسیر خارج باشد، به ناچار حذفش می کنیم. اول مشایی. دوم نمی خواهم بگویم که اگر مجبور شویم، او هم.
برا بقیه :خواهشا کمی بدونه تعصب به قضیا نگاه کنیم راسخ بودن خوبه اماآگاه بودن بهتره همون عالم بودن.
داش :خیلی خوب بود معلومه که همین طوری دم از مولا نمی زنی وعاشق حضرت ماه نشدی .بی شک بابا اکبر عنایت کرده.به قول آقای مجتهدی (این جمله خودش یه کتابه)
……………………………بسم رب المهدی……………………….
با حاجی دمت گرم م م م م م م م م م م م …………………………
از این صراحتت خیلی خوشم اومد………………………….
لبیک یا خامنه ای
ایول
رای ما رو پس بدینش………………..شوخی کردم از دست احمدی ناراحتیم اما نه تا این حد.
مشایی مشایی ننگ به نیرنگه تو…………….
سلام
آقا چقدر تولید عللللللم!!!!!!
یک روز سر نزدم چقدر مطلب اضافه شده است!!!
این یکی از ابعاد جنبش نرمافزاری است.
خدا قوت!
سلام
همون موقع که دست رد به فرمان رهبری زد باید این حرف میزدیم، ولی هنوزم دیر نشده، میشه یه کارایی کرد….
آره هنوزم میشه این درویش زاده را از کاخ ریاست جمهوری بیرون کرد….
آری آقای دکتر، هنوز وقت برای به دست آوردن دل مذهبی ها و طرفدارانت داری….
پس محمود جان لطف کن این آقای مکتب ایرانی رو تا در خونش(خانقاه دراویش یا شاید قبر کوروش کبیر!)بدرقه کن….
سلام
………………………………..
اینم داد بزنید
چون از رای بالا مستی
با امثال مشایی هستی
سلام این صداقت و حسن نیت شما را می رساند شما طرفدار حق وحقانیت هستید ، مانند ایینه عمل می کنید خوبی و درستی را به حد واقعی نشان می دهید واگر بدی را هم دیدید تذکر می دهید (آن هم خلاصه وموثر )مثل : تا با “مشایی” هستی/ “احمدی” ما نیستی!
دمتون گرم گرم….راستش هر وقت از این مشایی اسمی میاد تنم میلرزه. دوست دارم داد بزنم بگم دکتــــــــرءیه ذره هم به ما فکر کن که همه زندگی و اعصابمونو گذاشتیم پای شما. آخه چرا با عث میشی ما جلوی این بی بصیرتها حرفی برای گفتن نداشته باشیییییییم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شنیدی بعضیا گورشونو با دست خودشون میکنن؟
همین
خدا رو شکر
خدا از سر ذره ای نمیگذره چه برسه به این آقایون
آقای قدیانی عزیز کجا بودی که ۴ساعت قبل مناظره همین رحیم خان در گوش احمدی نژاد وزوز میکرد
میدونست چه جوری فتنه رو باید شروع کرد
راستی
فک نکنی من با اون دسته حضراتم
اینا عین حرفاییه که رهبری محترم زدن
یه چیز دیگه
مشایی من رو یاد عطا مهاجرانی میندازه