شهید شدن ما هم حکومتی است

“بیت رهبری” خانه ای در انتهای “کاخ” نیست؛ خانه ای در ابتدای “فلسطین” است
دومین باری که صیاد را دیدم در خواب بود و دیشب خواب بابا را دیدم دوباره. نوری بهشتی در چهره داشت و داشت اسلحه اش را تمیز می کرد تا خواب دشمن را پریشان کند. ما حتی خواب مان هم سیاسی است. ما آنقدر جمهوری اسلامی را دوست داریم که خواب مان هم مثل راهپیمایی مان حکومتی است. خواب دیدن ما هم حکومتی است. ما در خواب هم مثل وقت بیداری ساندیس جمهوری اسلامی را می خوریم و از نظام دفاع می کنیم. ما در خواب هم نی ساندیس نظام مان را فرو می کنیم در چشم آمریکا. ما در خواب به جای خُرُ پف، پف می کنیم شمع نازک نارنجی اوباما را که ما را تهدید کرده به حمله. ما در خواب هم بیداریم و در خواب هم خواب دشمن را آشفته می کنیم. دیشب خواب بابا را دیدم که دوباره داشت به من می گفت؛ ظهور نزدیک است. دیشب بابا اکبر می گفت؛ زلزله بزرگی که می خواهد بیاید زمین لرزه تهران نیست، ظهور مهدی است. مهدی که بیاید کاخ سفید خواهد لرزید و ویلای جواهر ده خراب خواهد شد. بابا اکبر می گفت؛ تهران را شاید بلیه ای طبیعی بلرزاند اما کاخ سفید را حتما “مهدی فاطمه” خواهد لرزاند. مگر وقتی “محمد” آمد طاق کسری تکان نخورد؟ بابا اکبر می گفت؛ تعداد ریشتر زلزله تهران با تعداد گناهان ما نسبت مستقیم دارد اما با تعداد قطرات اشک ما بر این کشته فتاده به هامون بر حسین نسبت عکس دارد. قسم به خون سرخ بابا اکبر اگر زلزله هزار ریشتری هم در تهران بیاید ذره ای از محبت ریشه دار ما به اهل بیت کم نخواهد شد. فاطمه، فاطمه است حتی بعد از زلزله. ما شهید داده های “دشت عباس” هستیم و دست به دامان عباس؛ چه قبل از زلزله چه حین زلزله چه بعد از زلزله اما زلزله اصلی ولوله ای است که عباس در دل ما به پا کرده است و ما را اینچنین مقیم خرابات کرده است. “عباس من/ علم بگیر ای صاحب علم/ پشت حسین ز داغ تو سقا گشته خم/ ای یاس من/ عباس من/ بی تو عدو به سوی خیمه راهی گشود/ رنگ حرم/ پس از تو سقا گشته کبود/ ای یاس من/ عباس من”.  ولله هیچ زلزله ای قادر نیست علم عباس را به زمین بیاندازد. زلزله شاید بتواند زمین را بلرزاند اما علم عباس همچنان برافراشته است. این همه زلزله در جهان، ولی پرچم عباس همچنان بالاست و همچنان در اهتزاز است. هیچ زلزله ای ذره ای از محبت ما را به اهل بیت کم نخواهد کرد. زلزله، آن کاری است که یل ام البنین با دل ما کرده و ما را هوایی علقمه کرده. ما بعد از زلزله هم خطاب مان با “سقای دشت کربلا ابا الفضل” است؛ ای اهل حرم، میر و شیخ و خاتمی و علی اکبرهای قلابی خواستند علمدار انقلاب تنها بماند و زلزله بیاندازند در انقلاب اسلامی اما تو پشت و پناه ماه بودی و دستگیر حضرت آه. زلزله فتنه، دو هزار و پانصد ریشتر ماهواره داشت اما چون ماهپاره ما ریشه در دستان بریده تو داشت، حریفش نشد. ابا الفضل علمدار! خامنه ای را چه خوب نگه داشته ای. تهران ما را هم نگهدار. ما گنه کاریم اما تو نگهدار شهر ما باش. تو ما بدها را نبین. در همین شهر آلوده به دود، عده ای هستند که به مادرت “فاطمه کلابیه” درود می فرستند. هنوز هم در کوچه های شهر ما گلبرگ سرخ لاله هایی چون “غلام کبیری” بوی شهادت می دهد. گناهان ما را در این شهر نبین. خوبان ما در همین شهر برای برادرت حسین اقامه عزا می کنند. یادت هست که ما در همین شهر با چادر مادران مان خیمه می زدیم برای کودکان حسین؟ کل شهر ما هیئتی است که به دستان با هیبت اما بریده تو متوسل شده است. زلزله شاید زمین را بلرزاند اما توسل ما را به تو گزندی نخواهد رساند. آنها که به هوای نفس خود متوسل هستند اهل این دیار نیستند. اهل این دیار مادران شهید داده اند. مادر “شهیدان جنیدی” مثل مادر تو ام البنین چهار شهید تقدیم اسلام کرده است اما این کجا و آن کجا. همه ما فدای کوچک ترین برادر شهید تو در کربلا. من برادری دارم دینی که سه تن از برادرانش مثل سه برادر شهید تو به شهادت رسیده اند اما این کجا و آن کجا. همه ما فدای برادران شهید تو. ما آب نمی خوریم الا با ذکر “سلام بر حسین”. ما کجا و شما کجا که در کنار علقمه این ذکر را گفتی اما باز هم تشنه ماندی تا ما را از معرفت سیراب کنی. کل یوم عاشورا حتی روز زلزله. کل ارض کربلا حتی زمینی که بلرزد. نه، زلزله حریف عشق ما به شما نمی شود ای باب الحوائج. دیشب در خواب دیدم بابا اکبر سربند بسته بود به پیشانی و داشت نوحه تو را می خواند؛ “گفت با مشرکین/ ساقی لب تشنگان/ می کنم یاری سرور آزادگان” و از خواب که بلند شدم دیدم موذن دارد اذان می گوید به اذن تو. وضویی ساختم با همان آب که از یتیمان برادرت دریغ کردند. به نماز ایستادم با همان مُهری که ممهور به خاک کربلاست و در سجده پیشانی ام از باقیمانده خون حسین، سرخ شد. سجاده ام چفیه پدرم است که بوی عرش می دهد. من تسبیحات اربعه را با زنجیر پلاک پدرم محاسبه می کنم و نشانی نمازم همین پلاکی است که اول جنگ باریک بود و آن شب جاده “اهواز – خرمشهر” تاریک بود و پدرم متوسل شده بود به نور ماه قمر بنی هاشم و پشت لباس خاکی اش نوشت؛ “می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم”. و رفت و دیگر برنگشت. بال پروانه سوخت. اشک شمع در آمد. پدرم کلا پانزده روز جبهه بود و برای شهادت عجله داشت و عده ای اگر هزار سال دیگر هم در جبهه می ماندند شهید نمی شدند و عجله داشتند برای صلح برای اینکه اتوبوسی که پدرم را به جبهه برده بود توقیف کنند و به موزه بسپارند. تیر دشمن درست خورد به گلوی پدر من و فریاد بابا اکبر را آغشته به خون کرد. تیر، حنجره پدرم را درید ولی فریادش را نتوانست و “آقا” همین چند روز پیش درست روی همین حنجره، نه هیچ کجای دیگر عکس، جمله قشنگی نوشت؛ لابد با همان خوکار معروفش که مثل آسمان، آبی است و مثل دریا گاهی موج دارد گاهی آرام است گاهی طوفانی است. گاه آفتابی و گاه بارانی است و بارانی پدرم جلوی آب باران را گرفت اما نتوانست جلوی خونش را بگیرد و خون از حنجره فواره زد و چهار شنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی حکومتی ۹ دی به جای بنزین از همین خون در باک پاک خود ریخت. چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی دوگانه سوز نیست و فقط خدا را می پرستد و فقط با خون سرخ شهدا روشن می شود و فقط یک فرمان دارد که آن هم دست خامنه ای است و فقط بیمه عباس است. سبز رنگ مقدس لباس پدرم در جبهه بود که وقتی روی خاک افتاد خاکی شد اما خود پدرم وقتی روی خاک جنوب افتاد افلاکی شد و حالا با حسین همسایه دیوار به دیوار شمالی ترین جای بهشت است و گاهی که به خواب من می آید بوی کربلا می دهد بابا اکبر. ما در مشام مان حتی در عالم خواب هم بوی کربلا می آید. این رایحه هم حکومتی است. لایحه نیست که دولتی باشد. چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی عده ای می خواهند آن را به بخش خصوصی واگذار کنند و به این بهانه فرمان آن را از “آقا” بگیرند و بسپرند دست آقا زاده ها. نه، “بیت رهبری” خانه ای در انتهای خیابان کاخ نیست؛ خانه ای در ابتدای خیابان فلسطین است. کاخ، محل سکونت علی اکبرهای قلابی در شمال شهر است و بیت رهبری خانه ساده ای در جنوب فلسطین است که به کودکان قدس، امید رهایی می دهد و پلاک این خانه همان پلاک پدر من است در “الی بیت المقدس”. کاخ نشینان می خواهند خون پدر مرا به بخش خصوصی واگذار کنند و به ندا هم بگویند “شهید”. ما فقط یک “ندا” می شناسیم؛ ندای “هل من ناصر حسین” که  یک ندای حکومتی است و هرگز به بخش خصوصی واگذار نمی شود. با اینها باشد ولایت فقیه را هم به بخش خصوصی، به بخش خصوصی که نه، به سران فتنه واگذار می کنند. “شهادت” را اگر به بخش خصوصی واگذار کنیم به قصه ای پر غصه تر از جام زهر ختم می شود و چیزی از آن به مردم نمی رسد. تا وقتی حاکم “علی” است، یعنی تا وقتی سایه حضرت سید علی بر سر ماست، شهید شدن ما هم یک امر حکومتی است. بابا اکبر یک شهید حکومتی بود و من دارم از خونش استفاده ابزاری می کنم به نفع اصل حکومت تا سران فتنه را رسوا کنم. بابا اکبر گاه گاهی افتخار می دهد و به خواب من می آید و من بعد از اینکه از خواب بیدار می شوم می بینم با همان اتوبوسی که چهارشنبه ما را آورد راهپیمایی دارد بر می گردد بهشت، “قطعه ۲۶” و از پنجره اتوبوس برایم دست تکان می دهد؛ آن هم با چه دستی، با دستان بریده عباس. پشت شیشه عقب این اتوبوس چه جمله قشنگی نوشته شده؛ “رفع الله رایت العباس”.
(کتاب قطعه ۲۶ با این دل نوشت تمام می شود. شاید بهتر این بود که طبق روال این متن را هم به روزنامه وطن امروز می دادم اما دوست دارم این دل نوشت یک نوشته حکومتی باشد و هر که به این حکومت تعلقی دارد از آن استفاده کند)

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. مسجد قبا می‌گوید:

    سلام دم صبح بروز میکنی اخوی خسته نباشی به من هم سر بزن دارم در سنگر شیراز شلیک میکنم.

  2. سلام
    برای تعبیر شدن خواب های نورانی تان و برای پاک ماندن نیت آسمانیتان و قلم رزمنده تان دعا می کنم
    یعنی چی که کتاب قطعه ۲۶ با این دل نوشته تمام می شود؟
    راستی نوشته های شما را همه با ذکر منبع پخش می کنیم راضی که هستید ان شاء الله
    بیستم فروردین ماه گرامی باد
    التماس دعای فرج
    به امید ظهور

  3. یاور می‌گوید:

    داداش میخوام چند تا قربون صدقه برات بیام :
    قربون این خواب دیدنات که از سالها بیداری علی اکبرهای قلابی قشنگتره .
    قربون این خواب دیدنات که فکر کنم اصحاب کهف هم با اون خواب معروفشون سعادتی همچین خوابایی نصیبشون نشد . این هم از برکت ماهپارمونه . میدونی چرا ؟ چون اگه تو بیداری یادشو نکنی تو خواب پیشت نمیاد .
    قربون این خواب دیدنات که اگه اشکای عباسیت نبود خواب حسینی نمیدیدی.
    قربون این خواب دیدنات که تو خواب هم آسایش و آرامش رو از میرها و شیخها و اکبرهای قلابی میگیری .

    داداش خوابت که اینه پس ببین بیداریت چیه .
    البته خواب و بیدار ما باهم فرق نداره ؛ چرا که ما تو خواب هم نوکر سیدعلی هستیم و بس .
    یا علی مدد

  4. دانشجوی بیدار می‌گوید:

    همیشه زنده باشی که نام پدر شهیدت را خداوند با قلم تو زنده کرد.
    احساس غرور نکنی اینها را همینجوری گفتم
    ظهور نزدیک است حتی اگر تو خوابش را هم ندیده باشی

  5. مهدی می‌گوید:

    حسین آقا اگر به کتابت هم موجز ندادند غصه نخور…دل همه بچه بسیجی ها ورق های های کتابت می شود و تو می دانی آنچه که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند…من و بقیه آنقدر مطالب قطعه۲۶ را در وبلاگ هایمان می زنیم که چشم سران فتنه و بعضی از این وزارت افسادی ها در بیاید…
    تو وبلاگت که می آم روحیه می گیرم…دعای مادرمان حضرت زهرا(س) و دستان قلم سقای حسین(ع) نگهدارت…

  6. ق می‌گوید:

    خیلی حال کردم

    من یه دوستم که دیگه با این اسم میام …..
    یا علی

  7. عون می‌گوید:

    این تیکه کلامت خیلی بهم حال داد.(کل شهر ما هیئتی است که به دستان با هیبت اما بریده تو متوسل شده است.).فکر بکن کل یه شهر بشه یه هیات.عین مردم زنجان.فکرشو بکن کل شهر تهران بشه یه هیات.یه جا.اون وقت ببین ظهر تاسوعا تا عصر عاشورا چه قیامتی برپا میشه.ای جانم…

  8. جزیره مجنون می‌گوید:

    سلام
    دسته شما و آقا میثم درد نکنه از این که این همه وبلاگتونو خوشگلش کردین اول صبح که اومدم فکر کردم اشتباهی اومدم گفتم ببخشید!! داشتم برمیگشتم که دیدم نه بابا حسابی “وبلاگ تکونی” کردین; فقط نمیدونم مشکل از منه یا از ترکیبه رنگه نوشته ها و زمینه که حسابی چشممو اذیت میکنه جالب این جاست قبلا که هی میگفتن فونتتو عوض کن مردیم از چش درد من هیچ مشکلی نداشتم
    ما میگیم:ما با ولایتیم و ولایت با ما
    جلبکای مسموم فتنه سبز میگن:ما با هیلاری هستیمو او…با…ما(اوباما) !!

  9. حامد می‌گوید:

    ماشاله حزب اله

  10. نسیم می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت!
    قالب جدید بد نیست. مبارک باشه
    فقط اون قطعه ی ۲۶ که توی بنر قالب کار شده آدم رو یاد قطعه ی ۲۶ بهشت زهرا نمیندازه. نمی دونم چرا .
    شاید چون تو بهشت زهرا قطعه ها رو این مدلی و روی همچین زمینه ای نمی نویسن

    راستش رنگ قالب هم به نظرم خیلی تیره است. اون وقت متن رو نمی شه با هر رنگی نوشت. مثلا نوشتن قسمت هایی از متن با رنگ قرمز چشم خواننده رو اذیت می کنه به نظر من.

    البته وبلاگ، مال شماست و اگر سلیقه ی شما اینجوری بوده باشه هم چاردیواری اختیاری ه…
    .

  11. طوی می‌گوید:

    رفع الله رایت العباس…

  12. فاطمیون می‌گوید:

    شما کاری جز در اوردن اشک ما نداری؟
    زلزله کجا بود؟ هنوز تو این تهرون پرچم حضرت زهرا بلنده…پس خبری از زلزله نیست…
    نفست گرم…

  13. بازباران می‌گوید:

    سلام

    لباس نو برای وبلاگتون خریدید، مبارک باشه

    به نظرم رنگ سفید به رنگ متن زمینه وبلاگ نمیخوره، چشمو اذیت میکنه، چو تضادش بالاست.

    اگه یک کم مات بشه، بهتره، تقریبا رنگی شبیه رنگ نوشته های پیشین.

    رنگ زمینه و خط شمارنده تون هم با بقیه رنگه هماهنگتر کنید بد نمیشه.

    به نظرم عرض وبلاگتون هم خیلی زیاد شده، حاد اکثر روی ۹۰۰ پیکسل تنظیم کنید.

    اگه سعی کنید “طرح” بنویسید، چطوره در میاد؟ امتحانش بد نیست.

    مثلا به اندازه یک صفحه قطع پالتویی، خیلی گزیده تر و احتمالا همه خوان تر

    زنده و برازنده ظهور باشید.

  14. ایلیا می‌گوید:

    فقط تشکر

  15. سوده می‌گوید:

    سلام.مبارک باشه انگار قالب عوض کردین. چرا هرروز که سر میزنیم خبری نیست یه روز که نمیایم این همه آپ میکنید؟
    یا حق

  16. پیام فضلی می‌گوید:

    الله، رافع ِرایت العباس است.
    و عباس، رافع رایت السّید علی الحسینی الخامنه ای.
    سلام حسین آقای عزیز-
    خدا قوّت.
    هیچ جای غصّه نیست!
    قطعه۲۶ در زیر رایت العباس است.
    حسین ِعزیز! حتّی اگر به لب ِعلقمه برسی و آب هم به لب نرسانی،
    باز هم جاویدان می مانی. عشق در قمر منیر بنی هاشم هم اینگونه خودنمایی کرد!
    عشق تو هم به حضرت ماه جاویدان میشود- إن شاءالله

  17. صبا می‌گوید:

    سلام حسین آقا
    کاش خواب ظهور منجی همین روزا چشمان دنیا رو بیدار کنه:الهی آمین.
    اینقدر از ساندیس حکومتی تعبیر قشنگ می کنی که من عاشق ساندیس و نی اون شدم
    خدا حفظت کنه قاتل بزرگوار
    عکس بابا اکبر رو دیدم٬به نظر من خیلی شبیه بابا اکبر هستی.اینجاس که میگن پسر کو ندارد نشان از پدر.

  18. ایلیا می‌گوید:

    قالب جدیدت هم خیلی خوبه.موفق باشی

  19. محبوبه می‌گوید:

    نه، “بیت رهبری” خانه ای در انتهای خیابان کاخ نیست؛ خانه ای در ابتدای خیابان فلسطین است. کاخ، محل سکونت علی اکبرهای قلابی در شمال شهر است .

    واقعا قلم زیبایی دارید.خدا حفظتون کنه.

  20. یانیشکا می‌گوید:

    سلام اخوی

    راستی در پایان دهه سوم انقلاب ، باز شدن سر فتنه و فرو ریختن برگ های زرد انقلاب اگر چه با نام و عنوان سبز ، هدیه ای بود برامون از خدا. دیگه با سفسطه سر یک بچه هم نمی تونن کلاه بذارن ، چه رسد به …

  21. گمنام می‌گوید:

    قشنگ بودند و هستند تا ابد…
    خدا کنه ما هم شمایل قشنگ ها بشیم …

  22. دل مجنون از عشق تو شیداست عباس
    ای که شرمنده تو دریاست عباس

    گرچه مشک و دست و علمت افتد
    پرچمت پیش زهرا بالاست عباس
    —————————————————
    http://hoseinzadeh64.blogfa.com/post-73.aspx

  23. مشکات می‌گوید:

    حاجی پیوندهای وبلاگت کو؟ ما همیشه از پیوندهای شما به چند تا وبلاگ درست درمون می رسیدیم که الان هم زدی نافورشون کردی

  24. محمد می‌گوید:

    می بینم که چند وقت برادران و دوستان ارزشی یه بازی ای رو راه انداختن به نام سه تایی های من!

    و توش وقتی به “سه شخصیت سیاسی که بیشتر دوسش دارن” می رسن فوری شروع می کنن به منّت و کلاس گذاشتن برای دکتر که با ارفاق دکتر احمدی نژاد نفر آخر! یا اگه پارسال بود دکتر هم می گفتیم! اما الان دکتر نفر چهارمه!!!!

    می خواستم بگم… می دونم این ماجراها برای چیه…! ولی اون روزی رو می بینم که همتون پشیمون میشید!… متأسفم برای کسانی که اسمشون رو گذاشتن بسیجی ولی تو فرعیات گیر کردن! اسمشون رو گذاشتن ولایی ولی نمی دونن هدف اصلی چیه؟!!…حتی راجع به این مسائل هم به حرف های رهبری توجه ندارن!!! که گفتن تاکید بر نقاط ضعف باعث تضعیف میشه… متأسفم… متأسفم که هنوز دکتر احمدی نژاد و کارهای بزرگ و بی نظیر و مهمی که کرده و می کنه رو نمی بینند و فقط به نکات منفی و فرعی کوچیک گیر دادن و چشمشون رو بر واقعیت های مهم بستن…متأسفم از این همه مظلومیت دکتر… چه کسی انقلاب رو صادر کرد؟ چه کسی به تبعیت از خمینی کبیر مدام به استکبار تودهنی می زنه و میگه هیچ غلطی نمی تونید بکنید؟ چه کسی نام و گفتمان مهدی(ع) رو جهانی کرد؟ چه کسی از همه ی هستی ش گذشته برای عدالت؟ چه کسی گفت هدف اصلی جمهوری اسلامی زمینه سازی ظهوره؟ چه کسی؟…چه کسی؟……. گاهی وقتا فکر می کنم کاش همون موسوی خائن رأی میاورد!!! و امام و راه امام و انقلاب امام و هدف امام رو به گند می کشید!!!! تا بعضیا قدر عافیت رو بدونن… متأسفم…

    فقط بگم عزیزان! دکتر احمدی نژاد هیچ احتیاجی به دوستی منّت وار شما و امثال شما نداره! همون مستضعفین پابرهنه که حتی حاضرن بچه شونو به پای دکتر قربونی کنن دوستش داشته باشن و پشتش باشن براش کافیه!… لطفاً ژست نگیرید!!!… کاش میشد دکتر رأتونو پس میداد که انقدر منّت نذارید!!! شما فقط بچسبید به مبارزه با شیطان بزرگ!!!! جناب مشایی!! و بشینید و نظاره کنید وکیل الفتنه ها دولت رو سلاخی کنن و ریشه ی عدالت و زمینه سازی ظهور رو بخشکونند و همه ی هستی رئیس جمهور رو ازش بگیرن!… موفق باشید!!!!!
    برگرفته از سایت اره بانو
    http://type-neveshte.mihanblog.com/

  25. سلمان می‌گوید:

    ای والله…

  26. با سلام

    اگرچه میدونم این جمله رو خیلی شنیدی و برات تکراریه ولی:

    “مثل همیشه مطلبت عالی بود”

    خدا پدر شهیدت و همه ی شهدای راه اسلام رو غریق رحمتش کنه.

    راستی قالب وبلاگت هم خیلی قشنگ و حرفه ای و باکلاسه.

  27. ساجد می‌گوید:

    سلام
    این دل نوشتهای قطعه ۲۶ برای ما لذت دیگری داره. جای خالی غزلهای حافظ و مثنوی مولانا را در خانه ی ما پر کرده. هر شب دل نوشتی می خوانیم و با آن هم می گرییم و هم می خندیم و هم همتمان مضاعف می شود.
    طیب الله
    یا ظافر

  28. علی اصغر می‌گوید:

    سلام بر حسین عزیز

    فدای تو و بابای شهیدت و آقای جفتون

    حرف دل ما رو زدی حسین جان ، اونائی که از قول پدر بزرگوارت فرمودی :

    ” دیشب خواب بابا را دیدم که دوباره داشت به من می گفت؛ ظهور نزدیک است. دیشب بابا اکبر می گفت؛ زلزله بزرگی که می خواهد بیاید زمین لرزه تهران نیست، ظهور مهدی است.
    مهدی که بیاید کاخ سفید خواهد لرزید و ویلای جواهر ده خراب خواهد شد “

    به خدا قسم بزودی کاخ های ستم در زیر قدم های مهدی فاطمه(عج) و یارانش خواهد لرزید.

    خدا خیرت بده برادر

  29. حمید داودآبادی می‌گوید:

    رئیس صدا و سیما، کیست؟!
    به هیچ وجه قصد نوشتن این خاطره تلخ را نداشتم. چون این نوشته ها، زودتر و بیشتر از آن که طرف حسابم را بیازارد، روح خودم را می خراشد و داغ بر داغ های دل تنگی دوری دوستانم می افزاید که باید دل خوش کنم که جعبه جادوی انقلابی و اسلامی ما، با چهار تا نوحه و کلیپ دم دستی ، یاد امام و شهدا را گرامی بدارد!
    وقتی دو سه روز پیش، با “حسین شمس” مستند ساز نسل امروزی و “رضا مصطفوی” سردبیر با حال نشریه “امتداد” جمع بودیم، بحث کشید به روستای شیمیایی. عکس های آن را دوباره مرور کردیم. برای زنانی که آن روز گرم تابستان ۱۳۶۷ دخترکانی نوجوان با هزار آرزوی شیرین بودند، ولی امروز از درد و داغ گاز شیمیایی رنج می برند و همچون پیرزنانی فرسوده و شکسته قامتشان خم گشته، دلم خون شد.
    http://www.davodabadi.persianblog.ir

  30. تلنگرخانه می‌گوید:

    سلام.
    حسین آقای عزیز… بعضی وقتها پیوند دادن به وبلاگهای ما باعث قوی تر شدن پیوند گسستنی جلبک ها میشود..
    ما پیوند با تفکر آوینی را جشن گرفته ایم و الآن آنقدر خوشحالیم که حتی آن قدیمها که نام خودمان را در وبلاگت می دیدیم خوشحال نبودیم/..
    اگر کسی از حذف شدن پیوندش در وبلاگ حسین قدیانی ناراحت باشد به نظرم راه را اشتباهی رفته… هدف پیوند با آوینی است نه…

    التماس دعا.

  31. وبگرد می‌گوید:

    سلام
    عالی بود
    مناسبت زمانی مطلب یه خورده…..
    قالب جدید مبارک

  32. سحریار می‌گوید:

    خنجره ات درد نکنه! خوب فریاد می زنی. صدای خوابت ۷ ریشتر قلب آدم را می لرزاند!
    راستی پدرت در خواب نگفت هر روز برای موفقیت این شهیدی که رئیس جمهور ایران شده دعا می کند؟ با اقتدا به حضرت ماه که گفت :”روزی نیست که برای موفقیت شما دعا نکنم”؟

  33. کریم می‌گوید:

    خسته نباشی برادر. بنازم به این قلم که دارد گردانندگان فتنه را داغ میکند که انشا ال… هرچه زودتر شرشان از سر همه با دست خدا کم شود

  34. محمود می‌گوید:

    سیرت وبلاگت قشنگ بود حالا صورتشم قشنگ شد
    مبارکه

  35. مهدی می‌گوید:

    دم شما گرم.
    موفق باشید.

  36. طیب می‌گوید:

    سلام
    ممنون از نوشته هاتون
    متاسفانه من برای خواندن نوشته هاتون مشکل پیدا کردم اگر ممکنه رنگ بک گراند را تغییر بدید ممنونم
    اجرکم عند الله

  37. زهرا می‌گوید:

    باز هم عالی
    اجرتان با صاحب امروز
    چقدر حالم خوب شد وقتی خواندم برای ما “حکومتی ها”نوشته اید

  38. سلام . خسته نباشید . قلمتون پایدار .
    مثل همیشه زدید توی خال آقای قدیانی . خدا رو شکر که با وبلاگ ناب شما آشنا شدم …

    در ضمن کد لوگوی وبلاگ ما زنده ایم رو در زیر آوردم . اگه تمایل داشتید روی وبلاگتون بزارید .
    یا علی

    <a href=’http://mazendeim.blogfa.com/’><img border=’0′ src=”http://img4.tinypic.info/files/knlftug54ib4b5e0w35g.gif”width=’150′ height=’273′ style=’border: 0px solid #000000′ alt=’ما زنده ایم ::: دست نوشته های ابوالفضل حسین پور ‘></a>

  39. عابر می‌گوید:

    الهی شهید بشید!

  40. یک نفر طلبه می‌گوید:

    سلام
    لذت می برم از خواندن متن های زیباتان
    موفق باشید یاعلی مدد

  41. فاطمه می‌گوید:

    قابل توجه خوانندگانی که اقای قدیانی کامنتشونو تایید نمی کنه:امام حسن عسگری علیه السلام:هیچ کس را طوری اکرام نکن که بر او سخت بگذرد

  42. بی بی سیاسی می‌گوید:

    در بی بی سیاسی بخوانید
    اخبار bbc فارسی- voa- جرس (جنبش راه سبز) و… .

  43. علیرضا کیانی می‌گوید:

    رهبر ما (روحی فداه) هاشمی است از تبار بنی هاشم. اولاد بنی هاشم و مظلوم چون بنی هاشم.
    رهبر ما هاشمی نیست بر خلاف بنی هاشم. از اولاد امیه ، ستمگر و مرموز چون … بالارونده از منبر پیغمبر.
    رهبر ما در ابتدای خیابان فلسطین زندگی می کند
    رهبر ما خانه ای در قیطریه ندارد و ویلایی در شمیران.
    چون رهبر ماست.

  44. علی مرادی می‌گوید:

    سلام به شما دوست موافق و یا مخالف من
    اینجانب در یک اقدام جدید ، قصد دارم توی پیوندهای دوستانه وبلاگم ، لینک دوستان موافق و مخالف خودم را ثبت کنم . چنانچه شما با تبادل لینک موافقید ، منو خبر کنید و بگید که با چه نامی و چه عنوانی ( موافق یا مخالف ) شما را لینک کنم. قبلا از بذل توجه شما کمال سپاسگزاری را دارم.
    در ضمن یادتون نره چه موافق و چه مخالف وبلاگ و نظرات من باشید ، هر دوتامون داریم یه رسالتی رو انجام میدیم .حداقل توی این راه با هم همراهیم. سال خوبی رو واسه شما و خانواده محترمتون آرزومندم.عزت زیاد

  45. همت می‌گوید:

    چقدر ارام میگیری وقتی یکی پیدا میشه حرف های دلت را که بلد نیستی فریادشان کنی بلند مینویسه و بعضی جاها فریاد میکنه و چقدر خجالت زده که هستید شما و انوقت من هم ادعای حکومتی بودن بکنم
    الهی یک روز شما هم سوار همان اتوبوسی بشید که بابا اکبر را به حسین(ع) رساند

  46. امیر می‌گوید:

    دیدم شاید حسین خان وقت نکند به وبلاگم سری بزند (که به او حق میدهم ) و مطلبی را که خطاب به او نوشته ام، بخواند ..این مطلب را در کامنت وبلاگشان با کمی تصرف به به خاطر محدودیت حروف قرار دادم.
    اگر دوست داشتید به وبلاگ این حقر آمده و ببینیدش و بخوانیدش……

    دلم گرفت

    نوبت رسید به وبلاگ قطعه ۲۶ …. آخر این قطعه ۲۶ شده قطعه ای از وجودم . گویی قطعه ای از قلبم را در این وبلاگ جا گذاشته ام و اگر هر روز به این وبلاگ سری نزنم ،انگار که یه چیزی گم کرده باشم.!!!

    وقتی وبلاگ را باز کردم اولین چیزی که نظرم را به خود جلب کرد قالب جدیدش و از همه بیشتر عکس بسیار زیبای حسین خان قدیانی بود .برق چشمانش را می شد حس کرد .می شد فهمید در دلش چه خبر است .چه می خواهد ، برای چه ، برای که اینقدر می جنگد .انگار حسین خان با شروع سال نو جدا تصمیمش را گرفته .واقعا میخواهد حسین وار بتازد . عزمش را جزم کرده و میخواهد مضاعف ، راه همت را ادامه دهد و صیاد گونه صید کند قلبهای ما را.

    راستی چقدر دلم میخواهد از بابا اکبرش بیشتر بگوید .از آنی که واژه انسانیت را از دست حیوان صفتان باز ستاند ،آزادی و آزادگی را از غل و زنجیر رها و زیر بار زور نرفت .

    حسین خان ، اصلا شهید یعنی چه ؟ این واژه چهار حرفی چه رمز و رازی در پی خود دارد .چرا منی که از جنگ فقط قطنامه اش یادم می آید

    ادامه دارد……………………………………………………..

  47. شیعه سیاسی می‌گوید:

    سلام علیکم
    این نوشتت از نوشته های دیگت بهتر بود
    چون بیشتر از اسم اهل بیت علیهم السلام استفاده کردی
    بیشتر استفاده کن
    این حکومتی که شما میگی، از خودش هیچی نداره و هرچی داره از اهل بیت ع هستش.

    التماس دعا
    یازهرا س

  48. ب ق می‌گوید:

    به فکر خواننده هم باشید که می خواهد با زمینه قهوه ای و خط روشن آن هم دو رنگی که متضادتر از آن هم هست(سیاه وسفید) ومی خواهد بفهمد چه می گویید!

  49. احمد می‌گوید:

    سلام
    متن هایی که می نویسی خیلی طولانیه
    چشم خواننده خسته میشه
    قالب جدید هم مبارک

  50. سپیده می‌گوید:

    سلام

    خدا قوت

  51. امیر مسعود می‌گوید:

    سلام
    عالی بود
    دمت گرم
    خسته نباشی

  52. راهی می‌گوید:

    سلام بردر عالیییییییییییییییی بود
    اوجش هم تو ظهوربود که نزدیکه

    قالب وبلاگ هم خیلی خوب شده چرا قهو ه ای؟ خوندن متن رو مشکل میکنه .
    التماس دعا
    یا علی

  53. یا بقیه الله می‌گوید:

    خیلی زیبا بود
    حسین آقا این بار که بابا را تو خواب دیدی سفارش ما را بهش بکن بگو برامون دعا کنه
    بگو ما را هم شفاعت کنه

    خدایا فرج امام زمان را برسان

  54. آشیانه پرستو می‌گوید:

    سلام… هرجا بنویسی ما قلمت را دوست داریم. اما اگر زمینه سفید باشد و خطوط مشکی برای چشمان کم سوی ما نیز بهتر است. یاحق

  55. محمد می‌گوید:

    تا روزی یه پست از شما نخونیم روزمون شب نمیشه.
    خدا قوت بسیجی

  56. آناهید می‌گوید:

    سلام و هزاران سلام به شما حسین آقای قدیانی و دیگر دوستان ولایی
    انقدر خوب مینویسید که نمیدونم چطور احساسم رو وقتی نوشته هاتون رو میخونم بیان کنم.
    پس چیزی نگم بهتره؛
    فقط اینکه، همیشه از مطالبتون استفاده میکنم و بهترین زمانها رو برای خواندن نوشته هاتون میذارم و جاهایی از نوشته هاتون که خیلی دوست داشته باشم بلند میخونم تا بقیه هم مثل من لذت ببرند…
    .
    .
    .

    سفیانی ملعون ،با دلیل و مدرک ثابت شده که پادشاه اردن ملک عبدالله دومه
    بعد از دوسال این مدارک بالاخره منتشر شد …
    اگر قبول داشته باشیم که در آستانه ظهوریم و حتما قبول داریم ،پس باید بیشتر هوشیار باشیم و تحرکات دشمنان رو جدی بگیریم…

    این مقالات در وبلاگ من به منابع اصلی لینک داده شده ؛
    باید همه به هوش باشیم…

    اللهم عجل لولیک الفرج
    الهی آمین

  57. طهورا می‌گوید:

    سلام
    قالب جدید مبارک
    مثل همیشه عالی بود.
    التماس دعا

  58. سلام اخوی
    جالب بود
    شاد باشی

  59. من می‌گوید:

    حالا برایم معلوم شده که آوینی ثانی نیستی و کیش شخصیت داری.


    من قبل از شما گفته بودم که هیچ نویسنده ای به پای مرتضی نمی رسد. نه من در کیش ویلایی به نام شخصیت ندارم!

  60. نقدنیوز می‌گوید:

    آیا وقت آن نرسیده است که در کنار هم زنجیره ای پولادین تشکیل دهیم و آن را بر گلوی صیهونیسم و استکبار بپیچیم تا جهان همیشه از شر این موجود نامشروع و پلید نفسی به راحتی بکشد؟
    باید همت را مضاعف کنیم تا به هدف نهایی که از بین بردن این لکه سیاه جهانی است برسیم و این حرکت اتفاق نمی افتد مگر با اتحاد و هماهنگی و البته کار مضاعف در حیطه جنگ نرم. لذا از تمامی سایت ها و وبلاگ نویسنان تقاضا می شود اولویت اصلی اقدامات و مطالب خود ( اعم از متن ، تصویر ، کاریکاتور ، طرح ، کلیپ ، شعر و … ) را در این راستا و قضییه ی فلسطین قرار دهند تا با پشتیبانی و همکاری یکدیگر به اهداف مد نظرمان برسیم. ان شالله که از این امتحان و فتنه ی اخیر نیز، با سربلندی خارج شویم
    در اولین قدم از تمامی دوستان عزیزی که سایت یا وبلاگ دارند، درخواست می شود این کد را در سایت ها و وبلاگ های خود قرار دهند تا از این طریق بتوانیم با اتحاد بیشتری در این مسیر گام برداریم.

    برای مشاهده و دریافت کد به لینک زیر مراجعه کنید:
    http://naghdnews.ir/other/sample.html
    با تشکر، سایت تحلیلی خبری نقدنیوز

  61. دانشجو می‌گوید:

    رفع الله رایت العباس

  62. عبدالاکبر می‌گوید:

    سلام
    خوشحالم که خیلی رک مینویسید

  63. هادی می‌گوید:

    سلام
    اگه ممکنه ساعت نوشته شدن متن هم درج شود .

  64. سیدمرتضی می‌گوید:

    سلام دل نوشته زیبات درباره ی دوکوهه منو راهی جنوب کرد اونجا همش به یادت بودم موفق باشی یاعلی

  65. مهدی می‌گوید:

    سبزم.. (گرچه این کلمه، مثل خیلی کلمات این عالم آنقدر متکثر است که گفتنش مثل نگفتنش میماند!) مثل تو هم نمیبنم این دنیا را.. اما نوشتنت را.. خلوص در نوشته هایت را.. عزم جزمت را.. بی فاصلگی قلم و قدم و اندیشه و حست میفهمم.. و برایم احترام برانگیز است.. حتی اگر همانی باشم که در خیابان با همین صداقت به ضرب و زور اما به همین نیت خالص ببریم ام راضی ام.. راضی ام حسین آقا.. چون صادقی.. در راه باشی و سلامت..

  66. ..... می‌گوید:

    لام … من وقتی مطالب شما رو می خونم حسابی به شما حسادت می کنم .. عجب نثر شیوایی دارید و بسیار زیرکانه و دقیق می نویسید.
    واقعا عالی می نویسید. و اکثرا به مواردی اشاره می کنید که ما الان باید در موردش هوشیار باشیم.
    من در برخی موارد به نویسنده این وبلاگ (سرزمین آرزوها ) همکاری می کنم. ‘گفتم که مدیر وبلاگ خفتمونو نگیره

  67. خطاب به برخی ها می‌گوید:

    من از صمیمی ترین دوستان داداش حسین هستم. بخواهیم یا نخواهیم حسین قدیانی معروف شده و نه فقط در داخل که در خارج هم مطالبش خوانده می شود و با واکنشهای مثبت و منفی مواجه می شود. به همان میزان که ما از مطالبش لذت می بریم و قلم او را می ستاییم عده ای در داخل و خارج به او بدترین فحش ها را می دهند و در سایت های ضد انقلابی به هیچ نویسنده متعهدی اندازه او ناسزا نمی گویند. همین دیروز حسین مرا امین خود دانست و کامنت هایی نشان داد که هنوز هم معلوم است سبزها بی خیال او نشده اند. اما عده ای از مثلا دوستان به او در کامنت هایی گفتند که عشق شهرت است و کیش شخصیت دارد که عکسش را گذاشته تو وبلاگ و دوست دارد معروف شود. این در حالی است که داداش حسین مثلا بسیاری از کامنت ها را که در تعریف او و قلمش است حذف می کند.مثل کامنت مادر شهید شیرودی یا نظر مادر شهیدان جنیدی یا … اما خیلی سوزش دارد که هم مطالب ایشان را می خوانند و لذت می برند و هم به او می گویند کوتاه تر بنویس. کاش می دانستند داداش حسین در کیهان دو ستون ثابت داشت که در هیچ کدام اسم خود را نمی زد و کاش می دانستند نیمی از مطالب حسین هنوز هم با اسم مستعار کار می شود و کاش می دانستند که اگر یک هزارم ناسزایی که به او گفته اند به اینها بگویند را تاب نمی آوردند و کاش این همه دل داداش حسین را به درد نمی آوردند. جرم حسین ما زیبا نوشتن است و کاش این هنر را نداشت و این همه فحش از دوست و دشمن نمی شنید.
    مهدی حیات کماسایی

  68. موتوری می‌گوید:

    باورم نمیشه حسین….این عکس باباته؟؟؟؟
    http://www.aks98.com/images/j20dlbf4r3aydlx9mo2.jpg
    چه خوشتیپ بوده ه ه ه ه

  69. سحر می‌گوید:

    سایت تون خیلی قشنگ شده از اون قشنگتر مطلبتون بود ما دیگه عادت کردیم پای مطالب شما اشک بریزیم . خیلی خوب درد دل همه ما را فریاد می زنید . خیلی زیبا عشق ما را به حضرت ماه می نویسید.
    برای تنهاترین نویسنده حزب الله

  70. بسیجی می‌گوید:

    خسته نباشید مطالبتون عالیه

  71. نوری می‌گوید:

    حسین جان خسته نباشی
    فقط
    فقط مواظب تمجید و تعاریف باش
    من کسی و میشناختم که در قلمش چیزی کم از تو نداشت
    یادت هست حتما سال ۷۸ در سیما ی لاریجانی چه قوغایی راه انداخته بود سریالش
    اوج انفعال خیلی ها برای اون , قله بود برای ترکوندن چشم بیمار اصلاحات آمریکایی
    حتما شناختی نویسنده و کارگردان ,,, پروانه ها می نویسند ,,,
    حسین قدیانی من و تو هم سنیم و هم سال
    من یک روزی تو سال ۷۹ تو موسسه شقایق روستا فقط می گشتم تا ببینمش آقای کارگردان را و ببوسمش مرد تنهای مقابل هجمه خودیهای بیگانه پرست
    ولی حالا به حرفهایی که می زنه نگاه کن
    اون روزها می گفت ما سینه هامون سپری برای آقا , هر تیری هست به ما بزنید
    حالا
    تو این روزگار فتنه دیدی چطور تیرها رو یک به یک از تنش در آورد
    مثل حرمله
    کرد به خیالش تو هدفی که از اول بهش شلیک شده بود
    الله اکبر
    یادش رفته بود حالا آقای ما دیگه فقط چنتا سپر نداره
    خلاصه حسین جان مواظب تعریف و تمجید ها باش
    برای تو نه داستان طلحه و زبیر که باید داستان
    اسامه ابن زید
    را زیاد یاد آوری کرد
    در جنگ های سه گانه زمان علی ( علیه السلام)
    البته که تو کم نمی آوری
    ولی مواظب تعاریفی که از تو می کنند باش

  72. یک طرفدار شما می‌گوید:

    احساس می کنم زیاد دولت را قبول ندارید؟


    من دولت را تنها به شرط ولایت قبول دارم اما به این هم اعتقادی ندارم که در شرایط فعلی در نقد دولت از همدیگر و حتی از جناح مخالف سبقت بگیریم. دولت را باید کمک کرد و خوبی های منحصر به فردش را ستود. متاسفانه این روزها انتقاد از دولت به یک اپیدمی در میان دوستان اصولگرا تبدیل شده است که هیچ سودی ندارد.

  73. هانیه می‌گوید:

    ما را خواب شهادت بس ….

  74. باران می‌گوید:

    درود بر تو و پدر شهیدت وشهیدان دیگر
    خدا تو فرزند خامنه ای را حفظ کند
    دعاگوی شهدا و شما دوست با بصیرت خدایی هستیم. همیشه.
    یا علی مدد

  75. برادردو شهید می‌گوید:

    اتفاقا دمت گرم عکستو گذاشتی. این مدعیان گمنامی اگه اندازه تو محبوبیت داشتن خودکشی می کردن. قرار نیست که ریاضت بکشی. خوب می دانم تا آخر با نفست مبارزه می کنی بی نیاز از این توصیه ها. بچه حزب الهی باید خوش تیپ و باحال باشه که تو هستی. خیلی ام خوشگلی به کوری چشم حسودانی که چشم دیدن داداش حسین خوشگل ما رو ندارن.

  76. نوید می‌گوید:

    مثل همیشه عالی بود …
    به امید ظهور …
    http://navidseven.blogfa.com

  77. در سایه حضرت قائم، قلمتان روان و قدمتان در مسیر رهبری/ یا حق

    به ما سر بزنید:

    “اخراجی‌ها ۲، برشی از واقعیت تا حقیقت”

  78. H-m می‌گوید:

    سلام
    بسیجی اینجا، بسیجی اونجا
    به کوری چشم فتنه گران بسیجی همه جا

  79. رضا می‌گوید:

    منم سبزم. باهات از اساس اختلاف دارم. ولی از ته دل دوستت دارم.

  80. یک فدایی سید علی می‌گوید:

    سلام نوشته ها خیلی ریز هستند و فاصله سطرها نزدیک چشم درد گرفتیم اخوی

  81. علی می‌گوید:

    خسته نباشس دلاور.ممن.ن مثل همیشه عالی فقط قالب جدید بدجری چشم رو اذیت می کنه. بابا به فکر چشم ما هم باش

  82. محمد رضا می‌گوید:

    سلام داداش حسین ,
    امیدوارم که سال خوبی داشته باشید ,
    میدونم سرتون خیلی شلوغه , اما خوب ازتون خواهش میکنم یه سری به وبلاگ من بزنید , و نظر بدید (خواهش میکنم , چون من <دوٍست دارم> اگوی مطالبم مثل شما باشه برای همین هم مزاحمتون شدم) ، و اگر دوست داشتید به عنوان تشویق من رو لینک کنید

    خیلی ممنون
    محمد رضا -ن

  83. فرزند خطه ی پاک شمال می‌گوید:

    سلام برادر
    دستت… نه قلمت درد نکند. سالها بود جای خالی همچه نوشته هایی احساس می شد. برادر از دستان بریده ی عباس بخواه هماره تو را در راه نگه دارد.
    خواهش می کنم برای عطرآگین شدن نوشته هایت هم که شده، هر از چند گاهی نامی از هابیلیان(شهدای مظلوم ترور) بیاور. به خدا ثواب می کنی.
    زنده و جاید باد شهدای مظلوم ۸ ماه دفاع مقدس و شهدای مظلوم ترور به خصوص شهید حسن آیت

  84. بیشمار می‌گوید:

    سلام… پنجشنبه سعادت یارمون شد مهمون بابااکبرتون بودیم… چقدر باصفا بود….
    و دل نوشته تون هم… چه سریه که شهدا انقدر راحت دلربایی می کنن…. خیلی دلم هوای قطعه ۲۶ کرده

  85. ... می‌گوید:

    مقاله ای از مصداق احتمالی سفیانی
    http://apocalypse.ir

  86. منتقد می‌گوید:

    می شه بگین چرا عکستونو تو وبلاگ گذاشتین؟

  87. هوادار می‌گوید:

    به احدی مربوط نیست داداش حسین ما عکس مقدسشو چرا تو وبلاگ میذاره. این دیگه خیلی نامردیه از متنش حال کنیم بعد بهش ضد حال بزنیم. چی کار دارید به ظاهر وبلاگ؟ عشقش کشیده عکسشو کار کنه. تو وبلاگ شما که نذاشته تو وبلاگ خودش گذاشته. به قولی یعنی چاردیواریی اختیاری.

  88. علی اکبر عباسیان می‌گوید:

    سلام حسین جان
    خداقوت. من یک جانباز شیمیایی هستم. خیلی نوشته های دلی ات را دوست دارم. و چه بسیار مشتاق دیدارتم. کاش به جای عکس خودت، تصویر پدر والامقامت را در صدر وبلاگت میگذاشتی. از آفات اشتهار ایمن مباش. و… بماند تا دیدار.

  89. تلنگرخانه می‌گوید:

    سلام.
    با:

    “””جنگ ما، جنگ علیه دنیای کثیف و زور و پول و خوشگذرانی است…”””

    بروزم.

    التماس دعا.

  90. اکبر می‌گوید:

    خیلی وقت بود از اشک با سوز نریخته بودم. خیلی قشنگ بود خدا بابا اکبر رو بیامرزه!
    راستی منهم اکبرم اما نه قلابی!

  91. تلنگرخانه می‌گوید:

    سلام.
    با:

    “””جنگ ما، جنگ علیه دنیای کثیف و زور و پول و خوشگذرانی است…”””

    بروزم.

    التماس دعا.

  92. علی از شهر ری می‌گوید:

    به به به چه نوربالا می زنه این داداش حسین. ایول کت شلوار راه راه. ایول قالب ایول متن ای ول مو . ای ول نور چشم.
    سالاری به خدا. دمت گرم عکستو گذاشتی. یه نویسنده بسیجی ناز و خشگل و رسواکننده علی اکبرهای قلابی.

  93. 123 می‌گوید:

    لطفا سوال منو جواب بده که فاصله جماران تا خانه علی اکبرها چند متره؟

  94. ترنم می‌گوید:

    مثل همیشه عالی بود.

  95. ع ابراهیمی می‌گوید:

    سلام.با خوندن هر کلمه از پستت اشک از چشمام فوران کرد.انقدر که چشمام درد کرد ومجبور شدم از پشت کامپوتر بلند شم.اجرت با مولا.امیدوارم جات تو بهشت در کنار پدر بزرگوارت باشه.اگه ظهور نزدیکه؟! که حتما نزدیکه.پس حتما پدر شهیدتونم با بقیه شهدا رجعت میکنن وشما هم دوباره پدر بزرگوارتون رو میبینین.امیدوارم.برای تعجیل در ظهور مهدی بسیار دعا کنیم.
    التماس دعا برادر بزرگوار

  96. سجاد عطازاده می‌گوید:

    التماس دعا.

  97. نازنین می‌گوید:

    سلام.قالب جدید مبارک!خیلی قشنگه…

    عکس شما رو تا حالا ندیده بودم ولی حالا که میبینم به نظرم خیلی شبیه سهراب سپهری هستید(البته از سهراب هم چیزی کم ندارید!)

  98. به هوادار می‌گوید:

    اگه این عکس مقدسه من گند بزنم هر چی مقدساته

  99. سید حسین می‌گوید:

    سلام حاج حسین باز هم روحمون رو شاد کردی با نوشته هات.تورو خدا برای ما هم دعا کن

  100. محب مولا علی می‌گوید:

    سلام برادر!
    “قطعه ۲۶” که در بنر قالب کار شده بوی بهشت زهرا نمیده!
    مخصوصاً پس زمینه اش و اینکه انگلیسی هم نوشته شده!
    نمی دونم، حس می کنم غربی می زنه و اصلاً با شما و نوشته هاتون جور نیست!
    به هرحال فقط یه نظره!
    به قول دوستمون: چاردیواری اختیاری!!! (:
    یا علی مولا!
    در پناه حق!

  101. منتظر می‌گوید:

    یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین
    یا رب الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه
    خدا قوت بسیجی

  102. رها می‌گوید:

    قالب نو مبارک . هر بار که نوشته هاتونو میخونم بهتون قبطه می خورم.خوشبحالتون.
    التماس دعا .

  103. امین می‌گوید:

    سلام

    سعی کردم با پیروی از نوشته هایتان مطلبی با عنوان روایت بمب اتم با سید شهیدان اهل قلمبنویسم ببخشید از نقص های زیاد آن انشا الله ما هم راه می افتیم.

    تا پایان سال شهید همت مضاعف و شهید کارور مضاعف منتظر سر زدنتون هستم

    سلام سید

    این ایام سالگرد ماندن توست و روز شمار اسیری ما در زمان و غرق شدنمان در باتلاق فاصله با تو.

    ایثار تو وشهدایی که فتحشان را روایت کردی چنان قدرتی به ملت انقلابی ما داده است که ارباب های

    سرمایه پرستی در نهایت عجز وناتوانی در تمای خط مقدم های رویارویی ونبرد حسابی کم آورده اند

    وقیافه و قافیه را با هم باخته اند ، و ناچار بمب اتم را به میدان آورده اند البته تهدید تو خالی آن را ،

    یک بمب اتم ناقص وناتوان.

  104. علی می‌گوید:

    قالب جدیدت قشنگه اما مثل بسیجی ها خاکی نیست

  105. سلام برادرم
    خیلی خدا رو شکر می کنم که لطف بزرگی به بنده کرد و شما رو سر راه زندگیم قرار داد. حاجی ولی من یه مشکل اساسی دارم اونم اینه که خودم تو فضای سایبر از تمام انرژیم استفاده نمی کنم
    شاید به قول حاجی پناهیان چون فکر نمی کنم مسلمونا و رهبری عزیز تو اقلیت هستند کاری نمی کنم.
    راستش تو فضای غیر سایبر هم برنامه ریزی درست درمونی ندارم. مثلا واسه ۲۲ بهمن می تونستم کلی بنر و پلاکارد واسه بچه محلا درست کنم و حداقل یه گروه و با خودم بیارم ولی نهایتش خودم اومدم و تازه اونجا یه بنر پیدا کردم و گرفتم دستم.
    حاجی من هی سربند و چفیه ام رو خونه جا میزارم.
    کلا یه چیزی بگو که بهم اونقد انرژی بده که خودمم خودمو جزو شما زنده ها حساب کنم.
    ممنونم

  106. زرشک می‌گوید:

    این چه عکسیه که گذاشتی تو وبلاگ؟ خجالت بکش.

  107. علی می‌گوید:

    شما پس کی می خوابی

  108. سالار می‌گوید:

    دارد باران می بارد و من دارم با نوشته تو اشک می ریزم. چه سمفونی قشنگی. راستی دمت گرم عکستو گذاشتی. خیلی دوست داشم قیافتو ببینم. همونی هستی که فکر می کردم. یه ذره خوشگل تر!!!!!!!!!!

  109. فردوس می‌گوید:

    سلام
    دستتون درد نکنه هم بابت مطالب هم قالب. دلمون وا شد

  110. فرزند شهید می‌گوید:

    الهی فدای این قلمت بشم که همون حرف ما رو میزینی. مردم از بس گریه کردم. دمت گرم. پرچمت بالاست. همیشه فکر می کردم همین چهره را داشتی باشی. به جان خودم راست میگما.

  111. سلام دوباره
    فکر کنم از وبلاگم معلومه دردم چی؟
    “” کلا یه چیزی بگو که بهم اونقد انرژی بده که خودمم خودمو جزو شما زنده ها حساب کنم.
    “سلام برادرم
    خیلی خدا رو شکر می کنم که لطف بزرگی به بنده کرد و شما رو سر راه زندگیم قرار داد. حاجی ولی من یه مشکل اساسی دارم اونم اینه که خودم تو فضای سایبر از تمام انرژیم استفاده نمی کنم
    شاید به قول حاجی پناهیان چون فکر نمی کنم مسلمونا و رهبری عزیز تو اقلیت هستند کاری نمی کنم.
    راستش تو فضای غیر سایبر هم برنامه ریزی درست درمونی ندارم. مثلا واسه ۲۲ بهمن می تونستم کلی بنر و پلاکارد واسه بچه محلا درست کنم و حداقل یه گروه و با خودم بیارم ولی نهایتش خودم اومدم و تازه اونجا یه بنر پیدا کردم و گرفتم دستم.
    حاجی من هی سربند و چفیه ام رو خونه جا میزارم.
    کلا یه چیزی بگو که بهم اونقد انرژی بده که خودمم خودمو جزو شما زنده ها حساب کنم.
    ممنونم”

    لطفا فقط تایید نکن
    کمک کن

  112. هانی می‌گوید:

    سلام
    یه پیشنهاد
    به جای مهندس بنویس مهنس (با تشدید بر روی ن)

  113. انیس می‌گوید:

    قلم تان روان در راه حق

    یا حق

  114. محمدمهدی می‌گوید:

    باران هنوز می بارد …تا ظهور می بارد

  115. غلامرضا می‌گوید:

    سلام

    مجله نه – ده را برای چند نفر از دوستان کرمانشاهی نیاز داریم احتمالا در شهرستان به راحتی در کیوسک ها پیدا نشه

    لطفا راهنمایی کنید با نمایندگی وطن امروز یا روزنامه کیهان مجله می آد؟

    یا به صورتی دیگه میاد شهرستانها یا اصلا نمی آد؟

  116. خدا رو شکر خود شهید آوینی جوابم رو داد

    ((خوب ، دیگر چیزی برای گفتن نمانده است ، جز آن که ما خسته نشده ایم و اگر باز جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی در میان باشد ، ما حاضریم . میدانید ! زنده ترین روزهای زندگی یک ” مرد ” آن روزهایی است که در مبارزه میگذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان میدهد . “))

    شما هم چیزی می خواهی اضافه کن
    “سلام برادرم
    خیلی خدا رو شکر می کنم که لطف بزرگی به بنده کرد و شما رو سر راه زندگیم قرار داد. حاجی ولی من یه مشکل اساسی دارم اونم اینه که خودم تو فضای سایبر از تمام انرژیم استفاده نمی کنم
    شاید به قول حاجی پناهیان چون فکر نمی کنم مسلمونا و رهبری عزیز تو اقلیت هستند کاری نمی کنم.
    راستش تو فضای غیر سایبر هم برنامه ریزی درست درمونی ندارم. مثلا واسه ۲۲ بهمن می تونستم کلی بنر و پلاکارد واسه بچه محلا درست کنم و حداقل یه گروه و با خودم بیارم ولی نهایتش خودم اومدم و تازه اونجا یه بنر پیدا کردم و گرفتم دستم.
    حاجی من هی سربند و چفیه ام رو خونه جا میزارم.
    کلا یه چیزی بگو که بهم اونقد انرژی بده که خودمم خودمو جزو شما زنده ها حساب کنم.
    ممنونم”

  117. مصطفی می‌گوید:

    حسین آقا بد نباشه!! شما هم بیلبرد تبلیغاتی زدین؛ اون بالا !!
    خدایی نکرده نکنه قراره رقیب کاپیتان بشی؟

  118. چریک شیعه می‌گوید:

    بسم رب الحسین
    سلام عزیز برادرم
    بدجور منو مبتلای قلمت کردی!
    بوی فاطمیه میاد
    بوی در سوخته و من باز دیوونه ام…
    مادر ما بستریه و زینب(س) پرستار…
    وای از دل امام حسن
    امون از دل حیدر
    دعا کن موعد انتقام زودتر برسه…
    التماس دعای شهادت
    یا علی مدد

  119. مهتا می‌گوید:

    با سلام امروز شرف حضور بر سر مزار تربت پدر گرامیتان نصیب شد . امتداد خون ایشان در قلم شما همیشه مستدام باد به حول و قوه الهی.
    یا خق

  120. مهدی ترک می‌گوید:

    خسته نباشی برادر قالب جدیدت هم مبارک .

  121. ارّه بانو! می‌گوید:

    سلام. زیبا بود… توصیف دیگه ای نمی تونم بکنم چون طبق معمول هنگ کردم بعد از خوندن…!!!
    راستی! فکر می کردم آدم اخمویی باشید!!!

  122. ارّه بانو! می‌گوید:

    از جوابی که “به یک طرفدار شما” دادید خوشحالم!
    به نظر من دکتر داره مظلوم واقع میشه… این همه نقاط بی نظیر و مثبت داره ولی فقط همه دارن تخریب می کنن… به خدا اگه تو این هجمه ها و بار فشارهای سنگین خدانکرده یه بلایی سر دکتر بیاد هیچ کدوممون خودمون رو نمی بخشیم! چقدر تخریب؟؟؟ چقدر فشار بر دولت؟؟؟ اگر یه کم انصاف باشه و به حرف رهبری گوش بدیم خیلی خوب میشه… تو این چند وقت از بین بزرگان و مسئولین فقط آقا بوده که از دولت و رئیس جمهور درست حسابی دفاع کردن بقیه بیشتر تخریب کردن…

  123. سرباز صفر سید علی می‌گوید:

    بسم الله
    سلام

    به سید مرتضی آوینی

    سلام راوی مجنون،سلام راوی خون
    نگاه کن! که نگاهت غزل غزل مضمون

    تو در مسیر خدا در میان خوف و رجا
    نشسته روی لبانت تبسمی محزون

    به اعتقاد تو سیاره رنج می خواهد
    جهان چه فایده لبریز باشد از قارون

    جهان برای تو زندان،برای تو انگور
    جهان دسیسهء هارون و نقشهء مآمون

    درون من برهوتی است از حقیقت دور
    از این سراب مجازی مرا ببر بیرون

    چگونه طاقت ماندن؟ مرا ببر با خود
    از این زمانه به فردای دیگری ،اکنون

    نگاه کن! که نگاهت روایت فتح است
    سپاه چشم تو کرده است فکه را مجنون

    به سمت عشق پریدی خدانگهدارت
    تو مرتضا ی و دستان مرتضی یارت…

    شعر از برقعی است

    ی ا ح ق م د د ن ا

  124. غربت می‌گوید:

    سلام
    چه بگویم که این تاریخ است که به روش خود ثبت میکند.
    ای کاش هنوز در حبس مقاله ی اول بودم و با ضمانت ۲۰ میلیونی و فیش حقوقی آزاد نمیشدم.
    داغ دل تازه شده، باید نوشت ولی نه این بار حدیث نفس.
    حسین جان خوب میروی اما مراقب قافله ای که پشت سرت می آید باش……..
    قلم را بگذار و بگذر، قافله را به راه برگردان، کربلا نزدیک است ……….

  125. اطلاع می‌گوید:

    شهادت یک وبلاگ نویس در درگیری با اشرار به استناد وبلاگ شهید مثل یک نمره بیست http://badboy22.blogsky.com/

  126. آیدین می‌گوید:

    سلام حسین آقا
    قالب نو مبارک
    ولایتی بمانی همیشه ان شا’الله
    برادر یه سر هم به ما بزن دنبالت هم گشتم تو جایی که گفتی متاسفانه پیدات نکردم

  127. مرادی می‌گوید:

    ما هم با افتخار یک کامنت مردمی – حکومتی می دهیم:
    زنده باد حسین قدیانی

  128. محمد نقدی می‌گوید:

    ان شاءالله کربلایی بمانی تا آخر یا علی

  129. یاغی می‌گوید:

    سلام علیکم و رحمةالله
    ایول. مثل همیشه عالی بود. آقا تغییر دکوراسیون مبارک باشه. حیف عکس حضرت آقا توش نیست.
    یا علی

  130. حسین می‌گوید:

    سلام سلام ستاره ××× حسین به این خوبی کی داره
    هیچکی هیچکی نداره

    سرت سلامت بازم بنویس جنگ جنگ تا پیروزی

  131. کی قبادی می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت داداش. خوشحالم که اینقدر پایبند هستی. ما هم آرزوی کوتاه نیامدن از اندیشده ها و فکر ها ناب و خالص هستیم. توفیق باید. مددی از کریمی خطاپوش.
    برایت دعا می کنیم، تو هم مارا به یاد داشته باش …

    یک کچل در: چهل و دو روز کچل.

  132. یک دوست می‌گوید:

    جیگر منی به خدا که همچین می نویسی. به قول یکی از بچه ها
    شمع سوزان ماه تابانی جان فدایت حسین قدیانی
    ببین اونقد دوست دارم که می خوام بگیرم یه دست بزنم له و لوردت کنم!! که اینطوری می نویسی.


    ممنون اما برای نشان دادن محبت راه های دیگری هم به جز کتک زدن وجود داره ها!

  133. حمید می‌گوید:

    سلام و احترام ..
    پنج شنبه یه همایش داشتیم تو شهرمون …
    امینی اومده بود … از روزنامه کیهان …
    تو ماشین ازش پرسیدم چه خبر از حسین قدیانی …
    قرار شد به جای من یه ماچ ازت بکنه ….
    به قولش وفاء کرد ؟

  134. رضایی از قرچک ورامین می‌گوید:

    سلام بر نویسنده بچه بسیجی ها خیلی حال می کنم که گفتی فقط برای ما می نویسی داداش حسین. ما از بس الکی به این و اون دل خوش کرده بودیم که نامردها سر بزنگاه دفاع را بیخیال شدند اما تو سر بزنگاه مثل مرد ایستاده ای و اشک ما را در می یاری و خنده را می نشانی در لبمان. ای ول برادر.

  135. محمدی از کرمانشاه می‌گوید:

    سلام داداش حسین. بسی لذت بردم از این متن قشنگت و عاشوراییت و از آن خواب ملست. و حرفی دارم با دیگر دوستان!
    به نظر من حسین قدیانی فقط میان بچه حزب اللهی ها محبوبیت نداره و در همین شهر ما کسانی که زیاد در باغ نیستند هم لااقل از زیبایی قلم ایشان لذت می برند. من کسی را می شناسم که از لای همین قلم به آقا ارادت پیدا کرده و آن برادر خودم است و از این قبیل در شهر ما که زیاد است. به گمان من راز این محبوبیت در این است که داداش حسین حرف خود را مستقیم و صریح اما خیلی زیبا و شاعرانه و هنرمندانه و زیرکانه می زند و یک جور رندی دارد مثل حافظ و می تواند دلها را ببرد. راز دیگر در فرزند شهید بودن ایشان است و راز دیگر علاقه ملت به قلم داداش حسین این اسن که وقتی ایشان می گوید باید از ولایت دفاع کنیم خودش هم پای کار است و علاوه بر اینکه می نویسد به تجمعات هم می آید و علیه آشوبگران بپا می خیزد و جانش را هم تا مرز کشته شدن می دهد و سنگ می خورد به سرش و چند روز به کما می رود. من این توفیق را داشم که روزی که حسین مجروح شده بود در بیمارستان شهدای تجریش تهران باشم(بنا به دلیلی) و دیدم که پرستار می گفت زنده بماند خیلی شانس آورده. اینهاستکه داداش حسین را محبوب کرده.
    طولانی شد ببخشید.


    سلام آقای محمدی. خوب شما را یادم هست که مثل یک برادر برایم بودی و حالم که بهتر شده بود می رفتی هر روز برایم روزنامه می خریدی. مادرتان که بهتر شدند؟ خدا پدرت را که از شهدای همرزم همت و حاج احمد بود با حسین مشهور و محشور کند. یادش به خیر آن کمپوتی که باز کردیم و داخلش سوسک بود!! هنوز یادم می افتد دو ساعت می خندم!

  136. عون می‌گوید:

    ۱- سلام
    ۲- زنگ زدم وطن امروز باهاتون صحبت کنم.(به خانم پاسخگوی تلفن گفتم می خوام عرض ارادت بکنم).تشریف نداشتین.اگه فکر کردی به همین راحتی دست از سرت بر می دارم چائیدی داداش.شماره دادم زنگ نزدی.از امروز روزی یه بار زنگ می زنم وطن امروز.نمی خوام بخورمت که … فقط من باب دوستی خواستم دو کلمه با هم حرف بزنیم.اما به قول یه دوست قدیمی عشق یه طرفه…
    ۳- ممنون از اینکه به اظهارات ما وقعی نهاده و زنگ زمینه را عوض کردی.خیلی بهتر شده برای خوندن.فقط لطف کن نوشته هات رو یه کم طولانی تر کن اقلا خوندنش یه ساعتی طول بکشه.(نگی شده حکایت خر ملا.خوب در جوامع انسانی اختلاف عقیده فراوانه عزیز دل برادر)
    ۴- زنگ نمی زنی نزن.حداقل یه ایران سل بخر یه دو تا پیامک بده برای ما دلمون خوش بشه داش..داری منو عصبانی می کنی راه بیفتم بیام تهران جلو جمع چهارده تا ماچ آبدار حواله پیشونیت کنما.


    ممنون برادر. توفیق نبود. به خاطر مجله، خیلی نا مرتب به روزنامه می روم.

  137. حسین قدیانی می‌گوید:

    خطاب به “محمد” و “حسین” و دیگران که در کامنت خصوصی..
    ممنون از لطف همه شما عزیزان و بدانید که خدا بهترین حافظ همه ماست. در قلم من چیزی جز همین دعایی که محمد در حقم کرده نیست.

  138. پیدای پنهان می‌گوید:

    سلام.وای عاموووووووو

    چیشامون ورقولومبید/ چرا توهم توهم مینویسی

    ولی خوب خوب بید

  139. سید عبدالزهرا می‌گوید:

    سلام علیکم بسیجی

    خیلی ممنون که بهم سر زدید و خوشحال شدم قدمی بر وبلاگ ما گذاشتید…
    دوست داشتم بیشتر اشکالات و انتقاد کنید از متنم …
    ممنون که بهم سر زدید باز هم از این کارها بکنید…
    روایت که دل مومن رو شاد کردن که بهشت رو بهش میده ، شما دل مومن رو شاد می کنید با حضور در وبلاگ ها

  140. کربلایی می‌گوید:

    سلام بسیجی .

    لوگوی قشنگی داری اما نمیشد عبارت انگلیسی رو از داخلش بر داری ؟

    اخه هر چی نگاش میکنم جور در نمیاد .

    عید کربلا بودم و یاد همتون رو زنده کردم . عکسهایی که از اونجا گرفتم رو دارم توی وبم میذارم هر کی دل تنگ بوی بهشته …..

  141. معبر سایبری می‌گوید:

    سلام حاج حسین
    چه خوشکل
    دم داش میثم درد نکنه
    ولی یکم دیگه وب کار داره

  142. همکار می‌گوید:

    سلام. امروز قرار است آقای رامین به “وطن امروز” بیاید و از شما هم تجلیل کند. روزنامه نمیای؟

  143. مرتضی می‌گوید:

    می خواهم تو را ببوسم حکومتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


    میشه بگی بوس حکومتی چجوری میشه؟

  144. معبر سایبری می‌گوید:

    با صیاد دلها بروزم

  145. علی اکبر خمینی می‌گوید:

    با عرض سلام خدمت شما
    من مدیر وبلاگ (رهروان امام سربازان رهبر و حامیان دکتر احمدی نژاد)هستم
    به دلیل اینکه وبلاگ پر محتوای دارید من از شما درخواست تبادل
    لینک و لوگو دارم در صورت تمایل و قرار دادن لوگو یا لینک من در
    وب خود به من خبر دهید تا من هم دین خود را ادا کنم
    با تشکر

  146. ایمان می‌گوید:

    سلام
    خدایا به عزیز فاطمه مارا هم اگر چه آهمان از جنس نیاز نیست ولی از در هنوز باز باغ شهادت به علمدار عشق برسان.
    این جمله از شهید رجب بیگی مدتها ذهن من رو مشغول خودش کرده بود :
    ((ما از مردن نمی هراسیم اما میترسیم بعد از ما ایمانمان را سر ببرند . از یک سو باید شهید شویم تا آینده بماند و از دیگر سو باید بمانیم تا آینده شهید نشود. ))
    آنها چه ایثارگرانه بقای آینده را ترجیح دادند و جلوگیری از فنایش را به ما سپردند.

    اللهم وفقنا…

  147. بنده ی خدا می‌گوید:

    سلام
    مطلبتو خوندم
    منم با یه آپه جدید امدم
    بهم سر بزن
    اگه چیزه خاصی دوست داری به وبلاگم اضافه کنم
    یا عیب و ایرادی توش میبینی
    واسم بنویس
    ممنونم
    در پناه حق

  148. شریفی می‌گوید:

    کربلایی شوی مومن که دل مارا به کربلا پیوند میزنی.
    در ضمن قالب نو هم مبارک کار قشنگی کردی که عکست رو هم گذاشتی.
    عزیز باشی وسربلند.

  149. همدرد می‌گوید:

    آه که داغ دل داغتر و تازه تر از پیش می شود.
    آه که اشک مجال خواندن نمی دهد.
    خدایا چرا چشمها نمی بینند؟ چرا …
    چرا
    چرا
    و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا

  150. کمال می‌گوید:

    سلام حسین آقا. چند وقته خیلی بهم حال میدی بخدا. از این که از استوانه فتنه مینویسی از عمق وجودم ازت ممنونم. همیشه منتظر این روزها بودم چون صدای من به جایی نمیرسه ولی ماشالا شما…
    یه گله هم ازت دارم چرا شما و دوستان نسبت به رئیس جمهور عزیزمون بی وفایی میکنید؟ آیا میشود ولایی بود و از سرباز بی منت امام خامنه ای چیزی نگفت؟ اصلا به طرفدارای رئیس جمهور محبوبم کاری ندارم اما از حرفهای دشمناش میشه فهمید که ایشون چقدر ولایی هستند. نمونش حرفهای فاح….ه هاشمیه که زر زیادی فرموده بودن که امام خامنه ای فقط در دوران احمدی نژاد رهبر بوده و… به استناد به همین حرفها باید بگیم ولایی ترین سرباز امام خامنه ای همین دکتر احمدی نژاده. ولی وقتی بین خود ما به ایشون بی وفایی بشه وای به حال سبزهای فتنه ای. حالا گیرم که در مورد مشایی نقدهایی میشه. درست یا غلطشو کاری ندارم. اونو شما که راحتتر میتونی به زیارت امام خامنه ای برید باید نظر قطعی حضرت آقا رو ازشون بپرسید. اما مالک اشتر علی همیشه مالک اشتره. اصلا وقتی خود امام از ایشون اینقدر تعریف میکنن ما که اینقدر ادعای ولایی بودن داریم نباید به خودمون جرات بدیم و ایشونو نقد کنیم.
    زت زیاد

  151. ... می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج
    آیا عبدالله دوم همان سفیانی است؟؟!!
    از وبلاگ زیر دیدن فرمائید

  152. گل کوهی می‌گوید:

    طرح و لوگوی صفحه خیلی بهتر از قبل شده. فقط می خواستم بگم که ترجه انگلیسی قطعه را بهتره بنویسی Block 26. واژه Part چندان مناسب نیست و بیشتر مناسب قطعات یدکی است نه قطعه به معنایی که در وبلاگ شما به کار رفته.

  153. گمنام می‌گوید:

    اگر راستش را بخواهید روز عاشورا هنوز تمام نشده است

    سید مرتضی آوینی

  154. حجت می‌گوید:

    به چشم برادر بسیجی خوشگلیا…

  155. یک دوست می‌گوید:

    سلام
    لطف کن یه سری به ایمیلت بزن.ممنون.منتظر جوابتم

  156. همکار می‌گوید:

    آخه تو چرا همچین کردی؟ بنده خدا رامین آمده بود وطن امروز از تو تجلیل کند. کارت اصلا درست نبود که نیامدی. قبول کن مغرور شدی.

  157. یک دوست می‌گوید:

    لطف کن یه سری به ایمیلت بزن.ممنون.منتظر جوابتم

  158. یک دوست می‌گوید:

    لطف کن یه سری به ایمیلت بزن.ممنون.منتظر جوابتم

  159. هوادار می‌گوید:

    این قصه رامین و تجلیل و نرفتن تو چیه؟

  160. محسن خلیلی می‌گوید:

    سلام
    حاجی هرکی ندونه ما که میدونیم پشتت گرمه.
    نه! منظورم گرمایی از جنس شاه اکبر نی گرمایی از جنس نور. یادم میاد میگفتی اون قدیم ها اصلا تو بحر سیاست هم نبودی یه جورایی مثل جوونی های جومونگ. انگا دیدی نمیتونی اینطور بی تفاوت خاکستری بمونی. شما هم اومدی بین همون تیکه های شکسته آینه حامیان و امروز دیگه ما تیکه هایی از یک آینه شکسته نیستیم ما یک آینه واحدیم که تلالو انوارمان سوزشی در چشم (و البته یه قسمت خاص دیگه —) دشمنان نظام و آقاست. حاج حسین تو حالا شدی صدای بچه حزب اللهی ها حالا باید فریاد بزنی
    آی اهل دجال زبونتون لال اصل ولایت فقیه مهدی ماست…
    موفق.

  161. صبا می‌گوید:

    واقعا تو کمپوت سوسک بود؟
    اسم
    کارخونه ی سازندش چی بود؟
    این سوالات یعنی اینکه من منتظر پست جدیدتونم

  162. سینا می‌گوید:

    سلام
    افتخار بدید به وبلاگ بنده سری بزنید

  163. محمد علی می‌گوید:

    چقدر در این عکس، ماهی! یه هوا شهید نشان!

  164. منتظر کتاب حکومتی قطعه ۲۶ هستیم
    و البته بدون سانسور حتی یک واو
    .
    یا علی

  165. الهه می‌گوید:

    سلام
    داداش حسین ما که هیچ کاری از دستمان به پاس این نوشته های زیبایت برنمی آید.
    فقط ثواب تمام اشکهایی را که باخلوص پای نوشته های پسر خلف بابااکبر ریخته ایم تقدیم روح بزرگوارش کنیم.
    گاهی از خط اول زار زده ایم.نوشته های شما ما را می برد جنوب. روی خاک های طلاییه.
    خدا خیرت بدهد.
    التماس دعا

  166. حاج احمد می‌گوید:

    خوب و زیبا نوشتی، خدا حفظت کند.

    ” ولله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی”

  167. ارّه بانو! می‌گوید:

    احتمالا کمپوتش مال چین بوده!!! از این چیزای خوشمزه!!! می خورن…
    دیگه ای “ربع استوانه” تهدید نکرد؟؟!!

  168. کنعان می‌گوید:

    سلام
    بسیار عالی بود.قلم تازه ای دارید.
    امیدوارم توی این سال که حضرت آقا گفتن همت مضاعف و کار مضاعف
    قلم شما هم همت مضاعف و کار مضاعف انجام بده.
    من تازه با وبلاگتون آشنا شدم.
    یعنی توی طلائیه بود که یک از دوستان وبلاگتون رو بهم معرفی کرد.
    باز هم مزاحم میشم.
    یا علی

  169. محمد حسین می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت
    آقا از طرح جدید وبلاگتون متشکریم
    اگرچه هنر قلم شما رو نداریم اما هر کاری داشته باشید در خدمتتون هستیم

  170. حسین می‌گوید:

    از اینکه وبلاگتون زود به زود به روز میشه متشکرم.
    اگر بتونید هر روز به روزش کنید محشر می شه.
    کم کم فکر یه وب سایت هم باشید.
    فدای تو.
    یه بسیجی.

  171. صادقی می‌گوید:

    سلام سردار !
    این سردار که می گم برای جنگ سایبریه ها! فکر نکنی ما هم آره…
    خدا به قلمت قوت بده. ما که هر بار میایم ، باید یه سری به این قطعه بزنیم.
    گفتنی ها رو همه می گن . پس سخن کوتاه کنم.
    یا زهرا (س)

  172. مهدی می‌گوید:

    اخ بخورمت برادر ارزشی با اون ابروای خوشگلت

    گیسوانت در چشمم خوشگله بلا

    با کس دیگه ای نپریا

  173. محمد حسین می‌گوید:

    برادر ایمیلت را به صورت عکس (ایمیج) بگذار تا بیخودی spam دریافت نکنی.
    هر کی خواست به شما میل بزند آن آدرس را وارد می کند.

  174. هادی می‌گوید:

    دست حسین آقا درد نکنه چون که …

  175. جواد می‌گوید:

    سلام مدتی است که دارم نوشته هایت را می خوانم . راستش نوشته هایت افت و خیز داره . یعنی بعضی جاها خیلی خوبه اما بعضی جاهاش یک کم تکراری شده امیدوارم با خلاقیتی که درای همیشه حرفهای نو بزنی .مطمئن باش انقدر حرفهای نگفته هست که کم نمی آوری. راستی زیاد به تعریف ها کاری نداشته باش. یادت باشد که تو باید همیشه بهترین ها را بنویسی هم از نظر محتوا هم از نظر کیفیت . حداقل به خاطر موضوعی که می نویسی .

  176. حامی می‌گوید:

    به قول دخترخاله ام (که البته درباره یکی دیگه حرف می زد) توآدم نیستی! تورو باید ببرنت تیمارستان!!!
    باورکن..
    کی می تونه اینجوری بنویسه!! اینارو واقعا می نویسی یا بهت وحی میشه؟!!
    به نظر من که، تو مثل آدم نیستی.. غیرعادی ای…یا شاید از این استثنایی هایی!!!
    یا از آسمون افتادی یا راست راستی دیوانه ای!!
    تورو باید ببرن تیمارستان!! تودیوانه ای….

  177. دوستدارشما می‌گوید:

    بابا در مورد هاشمی وطایفه اش ننویس توروخدا!
    می زنن ترورت می کنندا!!!
    تورو به اون بابای شهیدت مواظب خودت باش! نزار بگیرنت ازمون!!
    زنده باشی تاظهور!

  178. قالب نو مبارک

    سلام برادر…میشه تو آوینی بشی؟

  179. مرضیه می‌گوید:

    ما از مرگ نمی ترسیم که مرگ ما شهادت است و شهادت عند رب….حیات عند رب نقطه پایانی معراج بشریت است که به ان جز با شهادت وصل نمی توان یافت.
    ماییم که بار تاریخ را به دوش گرفتیم تا جهان را به سرنوشت محتوم خویش برسانیم……..
    این جملات زیبا را همین الان داشتم از شهید اوینی گوش می کردم. بهانه ای شد در کامنت های شما هم یادی بشه از این عزیز.
    راستی هیچ فکر کرده ایم که نوشته های این وبلاگ دقیقا مثل جملات سید مرتضی به دل می نشینه.

  180. پرسه زن می‌گوید:

    سلام به بروبچ حامی ولایت…
    خواستم بگم من گاهی اوقات واقعا فکرمیکنم تو انتخابات تقلب شده!!!
    چون هرچی نگا میکنم کسی حامی احمدی نژاد نیست؟!!!…..
    بابا مگه همین شماها نبودید که۲۴ میلیون بهش رای دادید پس چرا همه تون تازگی ها پشتشو خالی کردید؟!!!
    اون از سران فتنه و حامیانشون!!! اینم از بچه های مثلا ولایی!!!
    باباهمین احمدی نژاد بود که منصب ریاست جمهوریو ولایی کرد وگرنه به قول (ف.ه) تا قبل ازاون که رئیس جمهورا رهبریت رو کرده بودن یه مقام تشریفاتی!!!
    درسته انتقاد بهشون وارده اما قبول کنید مظلومیت ایشون هم کم ازکسایی که ازشون حرف می زنید نیست!!!
    یادمون نره دولت های گذشته چی بودن واین دولت چگونه است!!
    همین احمدی نژادی که خیلی ها ولایت پذیریش رو با مشایی نقد می کنند تا بحال نشده آخر حرفاش برای رهبری دعا نکنن…
    باور کنید ایشونم تنهاست…..!
    مخصوصا حالا تواین شرایط!!!که به خاطر زنده کردن شعارو آرمان های خمینی خیلی ها بهشون فشار میارن!!
    هم خارجی ها هم داخلی ها!!
    مطمئن باشید اگه کم کاری کنید همون حضرت آه -خمینی دوم- ازتون گله مند میشن!!!
    با انصاف باشید!
    یاعلی

  181. مشتری می‌گوید:

    سلام
    خواستم بگم اگه میشه پاراگراف پاراگراف بنویسید..
    چون خیلی از اوقات آدم یهو وسط متن گم می کنه کجاست!!!
    فونتتون یه کم بزرگتر کنید بهتره
    تا پست بعد- حق نگهدار

  182. من همونم که همیشه غم و غصم بیشماره می‌گوید:

    تو مغرور شدی

    تو مغرور شدی

    تو مغرور شدی

  183. حامد حیدر می‌گوید:

    سلام
    دیروز (۲۰ فروردین) روز تولدم بود…
    اما اصلا خوشحال نبودم.
    خوشحال نبودم از اینکه روز تولد من یکی از بهترین ها محل زندگیش رو عوض کرد و از ما زمینی ها خداحافظی کرد.
    همیشه در روز تولدم خوشحال بودم، جشن می گرفتم ( حتی جشنی کوچیک ) اما امسال نمی دونم چرا اصلا نمی تونستم اون حامد قبلی نبودم.
    بعد از اینکه امسال از سفر راهیان نور اومدم نمی تونستم همون آدم قبلی باشم.
    نمی دونم شاید از شانسم بود چون تو این سفر از دو تا از شهدا خواسته بودم که منو کمک کنن. یکی از اونها شهید صیاد بود و دیگری شهید آقا مرتضی ، غافل از اینکه شهادت این دو بزرگوار ۲۰ و ۲۱ فروردین باشه….
    حالم زیاد خوب نیست.
    التماس دعا

  184. ترنج می‌گوید:

    مثل همیشه زیبا و تاثیر گذار…
    به امید ظهور آقا .
    التماس دعا

  185. پری می‌گوید:

    به امام رضا (ع) میگن ضامن آهو. ما آدما از این اسم خوشمون میاد. چون معتقدیم امامی که آهو رو ضمانت میکنه، مگه میشه آدما رو، شیعه هاشو ضمانت نکنه. این درست. اما باید ببینیم که آیا ما هم به اندازه ی اون آهو معرفت داریم که ضامنمون رو روسیاه نکنیم، برگردیم، گناه نکنیم…

  186. رضا امیدی می‌گوید:

    تا همین چندروز پیش داشتم با خودم فکر میکردم چقدر سبک نوشته هایتان تکراری شده . کلماتی که انتخاب می کردید عبارات اسامی تشبیهات و کنایات این اواخر همه شان زیادی یکنواخت شده بود و دیگر مثل آن اوایل ذوق این را نداشتم که هر مطلب را چند بار با صدای بلند در خلوت و تنهایی هایم بخوانم اما این نوشته دوباره قطعه ۲۶ را احیا کرد. خدا شما را برای فضای سایبر حفظ کند .
    در ضمن از سایر دوستان هم می خواهم اینقدر برای آقای قدیانی آرزوی شهادت نکنند . تصور کنید همسر ایشان با خواند این کامنت ها چه حالی می شود ! برایتان عمر با عزت و انشاله بعد از ۱۲۰ سال خدمت به اسلام آرزوی شهادت در راه دوست دارم . یا علی . التماس دعا .

  187. حیات باطنی می‌گوید:

    سلام
    طیب الله انفسکم

  188. امین عارفی می‌گوید:

    به نام حی سبحان

    سلام
    کار بنده بعد از خوندن مطالب شما سکوته.
    و الان هم مثل همیشه فقط سکوت می‌کنم.
    قلم شما ناگفته‌ای باقی نمی‌گذارد.
    قلمتان پر تپش و حکومتی.

    یا علی مددی

    انا مجنون‌الحسین یا ثارالله

  189. فرزان حدادی می‌گوید:

    با سلام …. با مطلبی در زمینه هدفمندسازی یارانه ها به روزم. یا علی.

  190. دانشجو بسیجی می‌گوید:

    سلام
    فوق العاده اید
    یه فرزند شهید به معنای واقعی کلمه.

  191. سعید می‌گوید:

    سلام خوش بحالت که در خواب می بینیش. من که ۳۰ سال است ندیدمش و حتی از صورتش هم یک تصویر مه برایم مانده.

  192. ............... می‌گوید:

    سلام اقای قدیانی درست ۲ روز بعد از اینکه قسمت شد برم سر مزار پدرتون قسمت شد خودتونم ببینم امروز تو وزارت کشور درست پشت سر شما نشسته بودم من و دوستم باورمون نمیشد که خود شما باشید و چه خوب میشد اگر شما هم یکی از دلنوشتاتون می خوندید این جوری برنامه دیگه هیچ چیز کم نداشت.

  193. راهی می‌گوید:

    حالا زمینه عکس بالای وبلاگ هم روشن کنید که به رنگ زمینه بیاد و بیرون نزنه از قالب .
    یاعلی

  194. پرنده می‌گوید:

    سلام حرف که نداره هیچ حرف دل ما هم هست انگار هر کسی عاشق جمهوری اسلامی ست خوابش سیاسی ست. افسوس که کسی گوش شنیدن نداره خواهرم دیشب خواب دیده که همت و باکری را می خواهند ترور کنند!!! ان ها که شهید شدند این دلسوختگان چند بار باید شهید شوند؟
    پارسال تو بهبوحه قبل و بعد انتخابات چه خواب ها که ندیدم از بعضی هاش ترسیدم و نذر کردم بعضی هارو تعریف کردم و انگار کسی گوش نداد اما، اصلا یادم نبود سال انتخاباتیست، خواب امام خمینی رو با سید احمد دیدم سرتاپا سیاه پوشیده بودند و سید احمد مضطرب و ناراحت بود و خمینی عصبانی ، مثل همیشه اول به خوابم خندیدم منو چه به امام خمینی ، بعدا دوزاریم افتاد…. بماند چه خوابها که ندیدیم
    اما دوتاش محاله که در ماه نباشه ۱ زلزله ۲ جنگ… همیشه تانک ها رو تو کوچمون میبینم در حال فرارم این اخریه که اون هفته بود، خواب دیدم که ( خدایا نیار اون روز رو) نه تنها کشور بدست ما نیست بلکه توی اردوگاهی که دروازه داشت و تو نمیتونستی از اون دروازه پاتو بیرون بزاری ، زندونی بودیم زبونشون رو بلد نبودم و نمیدونم کجایی بودن انگلیسی صحبت نمی کردن . اما من رفتم تا به یکی از اون درجه داراشون چیزی بگم……. درازه سرتون درد میاد … اقای قدیانی عزیز کسی به خواب ما جز خدا نگاه نمیکند من برای احمدی نژاد کامنت گذاشتم گفتم که ایناها روز عاشورا شلوغ میکنن کاش کسی گوش می کرد تا لااقل….

  195. دانشجوی امیر کبیر می‌گوید:

    نمیدونم چرا کامنتای منو تائید نمیکنید!؟ من که فقط آرزو کرده بودم همه صداتونو بشنون

  196. گمنام می‌گوید:

    “….. ما بعد از زلزله هم خطاب مان با “سقای دشت کربلا ابا الفضل” است؛ ای اهل حرم، میر و شیخ و خاتمی و علی اکبرهای قلابی خواستند علمدار انقلاب تنها بماند و زلزله بیاندازند در انقلاب اسلامی اما تو پشت و پناه ماه بودی و دستگیر حضرت آه. زلزله فتنه، دو هزار و پانصد ریشتر ماهواره داشت اما چون ماهپاره ما ریشه در دستان بریده تو داشت، حریفش نشد. ابا الفضل علمدار! خامنه ای را چه خوب نگه داشته ای. تهران ما را هم نگهدار. ما گنه کاریم اما تو نگهدار شهر ما باش. تو ما بدها را نبین…”
    خیلی باهاش حال کردم
    مرحبا-حق یارت

  197. سلام
    خدا خیرت بده
    یا زهرا.س.

  198. حامد می‌گوید:

    سلام/
    جالب بود و لذت بردم.

  199. امیر می‌گوید:

    سلام
    مطلب شما در مورد صیاد دلهارو تو مسجد و بین بچه های بسیج خوندم … البته با اجازتون دیگه … راضی هستید که ؟ ولی تو ۴۰ دقیقه ای که طول کشید ت مطلب تموم بشه هیچ کس جیک نزد … همه کیف کردن از این قلم …
    آدرس دقیق بابا اکبر لطفا؟ حتما بگو

  200. اویس می‌گوید:

    سلام
    ماهم از این ساندیس ها محروم نشدیم …
    حتی از سوار همون اتوبوسی شدیم که شهدا شدند و راهی را رتیم که آنها …
    ولی این کجا و آن کجا

  201. روح اله می‌گوید:

    ای کاش علی اکبر های خیابان کاخ هم به مانند تو گه گاهی خواب ببینند
    گویا آنها سالهاست که خود را به خواب می زنند تا خواب نبینند آن بسیجی را که در بالای خاکریز با خدای خود عشق بازی میکرد و جانش را با همنشینی با مولا معاوضه میکرد
    آنها سالهاست که سه راهی شهادت را رها کرده اند و در سعدآباد جا خوش کرده اند
    اما در دنیایی که عده ای از بابت اینکه بازی مسی را می بینند خدا را شکر می کنند جوانان پایگاه های بسیج هرشب از این لطف خدا که مولایی چون سید علی دارند در درگاه خدا به سجده می افتند و آنهایی که همیشه با چشمانی پف کرده صبح ها به سعد آباد می رفغتند چون باید تا نیمه شب قوتبال منچستر را میدیدند و آرزوی داشتن پیراهن یک فوتبالیست کافر …..دارند گویا سالهاست که چشم های پف کرده رهروان مولا را نمی بینند که شب ها ندای العفو سر می دهند و دعای قنوت صیاد را می خوانند (اللهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیله) آرزوی داشتن چفیه سید علی را دارند.
    آری اگر امروز هم حسین بود همین فتنه گران دعوت نامه برایش می فرستاند و هنگامی که مسلم در کوچه ها فریاد کمک بر می آورد آنها به کمکش نمی رفتند چون بازی بارسلونا است و تنها بسیجیان مظلوم شمال شهر باشند که مسلم را یاری کنند چون به مسلم آدرس خیابان کاخ را دادند و گفته بودند که بیا این جا تا ما یاریت کنیم
    اما امروز آنهایی که تا دیروز با رمز یا زهرا برای این انقلاب میخواستند عملیات کنند که خدا این توفیق را به آنها هم نداد امروز با رمز یا ندا و با بیسیم چی بودن میر حسین برای نتانیاهو و اوباما می خواند که عملیات کنند و ما را سرنگون کنند اما باید بگوییم ما از نسل همانهایی هستیم که برای اعلامیه اما جانشان را میدادند(همت و باکری) هستیم که همچون پدرانمان در سه راهی شهادت می ایستیم .
    آری در روز ۹ دی از تمامی خیابان های ایران عطر سیب و بوی کربلا به مشام می رسید و گویا این سیدالشهدا بود که با علمدار بی دستش آمده بود تا ببیند سپاهی را که برای او به میدان آمده بودند وشاید به عباس گفته باشد که ای کاش مسلم به جای خیابان کاخ باید به میدان انقلاب می رفته است
    آری به خیابان کاخ نشینام بگویید که دیگر مسلم از خیابان آنها رد نخواهد شد تا صدایش را در گلو خفه کنید
    که اگر این بار مسلم از میدان انقلاب بگذرد کاخ هایتان را درخیابان کاخ خراب می کنیم

  202. تخریب چی می‌گوید:

    سلام جان من وتمام کس وکارم فدای یه تار موی سید علی جان عزیز سایه ی نائب بر حق امام زمان مستدام باد یازهرا

  203. امیر حسین می‌گوید:

    خیلی مردی !

  204. قدم کیلیک هایتان سر چشم

    ادامه ی درج پرونده اخراجی ها ۲ در وبلاگ هنر و ادبیات انقلاب:

    ” اخراجی ها + نظرات مخالف و موافق = ؟(چند) “
    ” فیلم هست یا فیلم نیست؟! “

    نقد و نظر شما مثل عسل است برای ما

  205. یاس می‌گوید:

    سلام
    چقدر قلم زیبایی دارین
    بااینکه تازه با قطغه ۲۶ آشنا شدم اما معمولا زیاد سر میزنم
    سرعت بروز کردنتون فوق العاده بالاست…
    بابا به فکر ما بدبخت بیچاره هام باشین
    جامیمونیم حتی از خوندنش

    واقعا خسته نباشی
    زیر نگاه حضرت زهرا.س

    یازهرا

  206. شکوفه می‌گوید:

    سلام.
    نوشته تان را در وبلاگم البته با ذکر منبع قراردادم.
    موفق باشید.

  207. مرد تنها می‌گوید:

    حآجى ایشالا خدا نگهت داره…..
    اللهم احفظ ابن الشهید حسین القدیانی…!!!

  208. یخ فروش جهنم می‌گوید:

    در عین حرف داشتن …..حرف نداری کارت خیلی درسته حاج حسین…
    راستی کاش بتونی در مورد حاجی(منصور) هم نزدیک فاطمیه یه مطلبی بنویسی…
    حاجی نفسش آدم و به عرش میبره….

  209. فرمانبر می‌گوید:

    بسم الله
    از روشنان آب
    تازلالی آیینه
    تا تماشای آفتاب
    چشم انداز هزاران دریچه سبز
    به بلندای قله رفیع سخنان ناب
    فرزند آیینه و آفتاب
    ذریه آب
    مولایمان خامنه ای ست..

    “فرمانبر” می خواهد محلی باشد برای آنانی که دغدغه مند آنند که مبادا دانه ای از مروارید سخنان مولایشان را از دست بدهند…
    “فرمانبر” می خواهد فقط و فقط حرف های “ره بر” را بشنود و هر آنچه را می فهمد در دنیای نابرابر سایبری فریاد کند…
    “فرمانبر” در ابتدای راه است و چشم انتظار یاری اندیشه های شما و نگاه گرم تان.
    یادتان باشد…”این جبهه نیرو ندارد.”
    وبلاگ دانشجویی- تحلیلی از بیانات مقام معظم رهبری (حفظهم الله) …

  210. دوست می‌گوید:

    سلام
    ایکاش یه نفر پیدا میشد یه کتابی مثل “دا”در مورد این هشت ماه دفاع مقدس مینوشت

  211. کامران نجف زاده می‌گوید:

    حسین
    یکی هم بنویس برای دل ها که بهم نزدیک شوند
    دل های آدم های عادی
    که رنگی شده

  212. فاطمه می‌گوید:

    سلام:خیلی مطالب وبلاگت جذاب و لایق خوندنه.لینکت کردم.موفق باشی

  213. گوه خوردی می‌گوید:

    کامران نجف زاده که هیچ گوهی نیست ولی انقدر بدبخت نشده که برای تو کامنت بزاره

  214. دوست می‌گوید:

    سلام
    ای کاش یه کتابی شبیه “دا”در مورد این هشت ماه دفاع مقدس نوشته بشه

  215. آدم زمینی می‌گوید:

    سلام و خدا قوت.

    مضاعف باشید انشاالله. قلمتان قوق العاده است.

    موفقیت توفیق بندگی خداست.
    موفق باشید.

  216. فروتن می‌گوید:

    سلام. قالب نو مبارک. همه چیز را عوض کردید به جز همین فونت کذایی! کمی هم به این بخش توجه کنید ممنون می شویم.
    آقای قدیانی! شما جای برادر بزرگتر من یا شاید هم اصلا قبول نداری و باشم یک رهگذر که گاه گاهی سر می زند و مطالب را می خواند. چند نکته هست امیدوارم بپذیرید:
    نوشته هاتان تکراری است. جملات تکراری و اصطلاحات تکراری تر برای اولین بار به دل می نشیند.
    گاهی اوقات نوشته هاتان تند می شود. قرار نیست حکایتتان بشود آن زیر دریایی. تا وقتی زیر آب است پنهان است اما امان از ندانم کاری که برای اثبات حضورش خود را وسط دریا برملا کند. امیدوارم توانسته باشم منظورم را برسانم.
    یک سئوال که شاید فضولی باشد اما در این فضای مجازی برای من شد یک علامت سئوال بزرگ. شما خانم محتشمی پور را می شناسید؟ همسر آقای تاج زاده؟ آیا در حوادث پارسال خانواده ی شما(منظور مادرتان است) مورد بازجویی قرار گرفت؟ چیزی شبیه به یک رفتار تند که شما و مادرتان را رنجانده باشد؟ می بخشید اما من به یک تضاد عجیب رسیدم از بابت خانم محتشمی پور و نوشته های شما!

  217. غربت می‌گوید:

    خطاب به … خوردی
    سر و کله پوک و پوچت رو تو قطعه ۲۶ نیار. دفعه آخرت باشه.بی شعور

  218. فروتن می‌گوید:

    امیدوارم از من رنجیده خاطر نشده باشید. آقای قدیانی! کمی هم از زیبایی ها زیبا بنویسید. باور کنید این جماعت اصلا ارزش این همه حرص خوردن ندارند. این ها از مردم ایران ضربه خورده اند جوری که نای پا شدن ندارند گرچه همه ی ما می دانیم گرگ ها زمستان ندارند. سئوالم هم که بی پاسخ ماند. شاید صلاح نبود به هر حال این علامت سئوال همچنان در ذهن من هست. موفق و پیروز باشید.

  219. فرید می‌گوید:

    حسین دیشب اینجا هم خبری بوده ما بی خبر بودیم!عجب ادمیه این گ…خوردی مثل من همه جا سرک می کشه البته دوراز جونم

  220. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    نوشته هات مثل همیشه قشنگ و با معنا
    کاش کد لوگوی سایتت رو هم بذاری که بتونیم ازش استفاده کنیم.

  221. محمد می‌گوید:

    خوب است.

  222. پری می‌گوید:

    خیلی گریه دار بود …

    راستی! محمدی از کرمانشاه راست میگه؟ : و علیه آشوبگران بپا می خیزد و جانش را هم تا مرز کشته شدن می دهد و سنگ می خورد به سرش و چند روز به کما می رود. و دیدم که پرستار می گفت زنده بماند خیلی شانس آورده.

    می دونستم سنگ خوردید اما نه به این شدت!! خدا بهمون رحم کرده ها!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.