من تو را برای “جنگ جنگ تا پیروزی” می خواهم و اینها تو را برای “صلح صلح تا شکست”
در شب حنابندان، “عالیجنابان شهادت”، سرمه خون به چشمان شان کشیدند و تا آسمان پر کشیدند. نخل های حاشیه اروند در متن ماجرا بودند و سرشان از بدن جدا شد اما ریشه شان هنوز در زمین است. دیروز رزمنده ای از عرض اروند رد شد اما امروز، چون منی در باتلاق نفس خود گیر کرده است و “سیم خاردار قدرت” و “مین حکمیت” ما را به چنگ خود انداخته است. نخل های حاشیه اروند هنوز ریشه خود را “آنکارد” نکرده اند و هیچ کدام، “بادی گارد” ندارند. نخل های حاشیه اروند هنوز بسیجی اند و هیچ کدام، کت و شلواری نشده اند. شهدای والفجر هشت، هنوز به نخل های حاشیه اروند می گویند؛ “برادر نخل”، “آقا نخل”، “سردار نخل”. ما “دکتر نخل” نمی شناسیم “آقا محسن”. آقایان دستگاه قضایی! اگر وبلاگم را نبندید من به شما قول می دهم تا آخر همین “دل نوشت” با آقا محسن رفیق شوم. قول دادیدها! “صفار هرندی” دلش برای “هاشمی دهه ۶۰” تنگ شده و من دلم برای “برادر محسن”. آقا محسن! خیلی وقت است روی شانه هایت، “چفیه” ندیده ایم. کاش این روزها باز هم “لباس خاکی” بپوشی و به جای ریاست و سیاست، برای شهادت بکوشی. آقا محسن! تو فرمانده “همت” بودی و سردار “باکری”. اگر شهید شده بودی، ما الان عکس تو را بزرگ تر زده بودیم به دیوار. ما اما مرده پرست نیستیم. “احمد کاظمی” هنوز زنده بود که در دیوار اتاقم عکسش را زدم. آقا محسن! من این متن را به هیچ روزنامه ای نمی دهم که گمان نبری کاسه ای زیر نیم کاسه است. آقا محسن! قلمت که دیروز “وصیت نامه” می نوشت، از قلمت که امروز “نامه” می نویسد، بهتر نبود؟ آقا محسن! در خاطرت آخرین بار کی زنده شد یاد فاطمیون؟ گاهی یاد شلمچه یاد فکه یاد مجنون را وسط نامه هایی که می نویسی، زنده کن. آقا محسن! من هنوز هم تو را دوست دارم. تو برای من هنوز هم نامزد شهادتی نه کاندیدای ریاست. نه! دکترا گرفتن عیب نیست؛ عیب این است که در کلاس بصیرت، نمره خواص ما با مدرک دکترا، از نمره عوام ما با مدرک سیکل، کمتر شود. آقا محسن! تو فرمانده پدرم بودی در “بیت المقدس”. گاهی از این زمین از این زمین آلوده به انواع مین، فاصله بگیر و به سنگر شهدا در بهشت سر بزن. آقا محسن! اگر به بهشت راهت دادند که هیچ، اگر نه، به سنگر شهدا سر بزن در همین بهشت زهرا. تو مرغ باغ شهادت بودی و عده ای دوست دارند بال و پرت را ببندند و به ریشه نخل های سر جدا، به ما بیچارگان، زان سو بخندند. آقا محسن! گاهی به خودت نامه بنویس. گاهی میانجیگری کن میان “دکتر رضایی” و “آقا محسن”. گاهی با حکمیت، اختلاف میان این دو را که زیادی دارد زیاد می شود، حل کن. آقا محسن! نخل های حاشیه اروند هم آیا عوض شده اند؟ آقا محسن! ببین استحکام ریشه شان را در دل خاک. آقا محسن! گاهی به جای “موبایل” با “بیسیم” صحبت کن و به جای ریاست، بزن به سیم شهادت. آقا محسن! همه ما را خوب است یک وقت هایی “موج” بگیرد تا امواج اروند از یادمان نرود. آقا محسن! قلم من “زهر” دارد اما “جام زهر” ندارد. آقا محسن! من هنوز هم شما را دوست دارم اما کلا از “نامه نگاری” دل خوشی ندارم؛ نامه، آدم را بی اختیار یاد کوفه می اندازد. نامه، آدم را یاد “حکمیت” می اندازد و این چنین که من دچارش شده ام، ناله آدم را در می آورد. آقا محسن! زمانی که وصیت نامه می نوشتی، می خواستی دست خودت را بسپاری دست خدا اما زمانی که نامه می نویسی، می خواهی کدام دست را در دست کدام دست بگذاری؟ آقا محسن! اینجا هم حاشیه اروند است و رد شدن از رود امتحان اللهی که روزی هزار بار جذر و مد دارد، جز با رمز “یا زهرا” ممکن نیست. آقا محسن! کاری نکنیم که امدادهای غیبی، غیب شان بزند. آقا محسن! من دارم به خودم می گویم؛ خدا اگر با آدم قهر کند، دیگر به آدم توفیق وصیت نامه نوشتن نمی دهد. آقا محسن! در آن صورت، هزار نامه خوبان، یکی “وفا” نکند. آقا محسن! عده ای تو را برای نامه می خواهند و من تو را برای وصیت نامه. آقا محسن! عده ای تو را برای حکمیت می خواهند و من تو را برای شهادت. آقا محسن! عده ای تو را برای خود می خواهند و من تو را برای خون. آقا محسن! عده ای تو را برای غفلت می خواهند و من تو را برای “همت”. آقا محسن! عده ای تو را برای آزادی آشوبگران می خواهند و من تو را برای آزادی “متوسلیان”. آقا محسن! من در کتم فرو نمی رود که حاج احمد شهید شده باشد و اگر برگردد به او خواهم گفت که چه کسانی با تیشه به جان ریشه نخل های سر جدای حاشیه اروند افتادند و چه کسانی اراده کردند میان “تیشه” و “ریشه”، آشتی ملی برقرار کنند. آقا محسن! قبول دارم زهر قلم، اعصاب آدم را خرد می کند؛ پس ببین ما چه می کشیم وقتی عده ای در جام ولایت، “زهر حکمیت” می ریزند. قلم من زهر دارد اما “جام زهر” ندارد. آقا محسن! سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد؛ نه جام زهر. آقا محسن! در دکان “قطعه ۲۶” را شاید بتوان بست ولی در باغ شهادت، باز باز است. گفت: کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز. آقا محسن! شما از جنس پروازید و عده ای شما را برای قفس می خواهند. حیف دم و باز دم شما نیست که به این فتنه مرده، دوباره جان بدهد؟ آقا محسن! شما بعد از هر حماسه ملت ما یک نامه نوشته اید. آقا محسن! این بار به جای نامه نوشتن در “جنگ روزگار”، وصیت نامه تان در “روزگار جنگ” را بخوانید. آقا محسن! “بسم رب الشهداء و الصدیقین”، تنها به نام خدایی است که از “بسم الله الرحمن الرحیم” بهتر است. آقا محسن! ولله من شما را دوست دارم. ولله دلم برای “برادر محسن” تنگ شده. صلح، صلح، صلح، صلح…آقا محسن! من حالم از این واژه بهم می خورد. آقا محسن! اینقدر که به اسم “صلح”، خون ریخته شده به اسم “جنگ”، خون ریخته نشده. حتی در “جنگ و صلح” تولستوی هم، این شمشیر صلح است که سینه جنگ را می درد. آقا محسن! من دلم برای جبهه تنگ شده. دلم برای جنگ، تنگ شده. آقا محسن! من تو را برای “جنگ جنگ تا پیروزی” می خواهم و اینها تو را برای “صلح صلح تا شکست”. آقا محسن! من تو را برای “بالا” می خواهم و اینها تو را برای “نشست”.
سلام
من از حادثه های کوچک می تورسم و آنانی شهید شدند ک از هیاهوهای بزرگ هم نترسیدند .
و خدا عاقبت همه مان را ختم به خیر کند
آقای قدیانی اینتر های متن رو زیاد کنید که پاراگراف های بیشتری داشته باشید و چشم ما تو خوندن خطوط را گم نکنه .
زنده باشید
التماس دعا
یا علی
میان این مسیر همچنان منتظر حضور گرم شماست .
((محسن رضایی داماد فواد صادقی؟))
افشای اطلاعاتی در مورد محسن رضایی و فواد صادقی:
۱- فواد صادقی:
که جدیدا دستگیر شده (برادر خانم محسن رضایی است)یعنی محسن رضایی میشود داماد فواد صادقی!
۲-ارتباط باسایت تابناک:
فواد صادقی بعد از پیشنهاد و تاسیس سایت تابناک، باتوجه به تجربه فیلتر شدن سایت “بازتاب” سابق بر این شد که افکار تند خود را از طریق سایت دیگر و جایگزین آن بازنشر بدهد که به همن خاطر دست به تاسیس سایت “آینده نیوز” زد.
۳-متاسفانه “فوادصادقی” چندی پیش در بخش “اخبار سری” وزارت اطلاعات مشغول به کار بودکه هنوز از ادامه فعالیت در این پست خبری نیست
افشاگری گنید لطفا…..
سلام برادر
هیچ ندارم که بگویم
جز….
امروزبرای شهداوقت نداریم
مابهرملاقات خداوقت نداریم
هرچندکه خوب است شهیدانه بمیریم
خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم!
شعر ولایت
______________________
دیشب این طبع، بی‌قرار شما
خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکسته‌تان
واژه‌هایم عیادتی بکند
***
چشم بد دور، عمرتان بسیار
کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری
تخت باشد خیالتان آقا!
***
چیست روباه در مصاف شیر؟!
چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور
میشود خواب دشمن آشفته
***
هست خاموشی‌ات پر از فریاد
در تو آرامشی است طوفانی
«الذی انزل السکینه» تو را
کرده سرشار از فراوانی
***
واژه‌ها از لبت تراویدند
پرصلابت، پرعاطفه، پرشور
آفریدند در دل مردم
عزت، آمادگی، حماسه، حضور
***
این حماسه همه ز یمن تو بود
گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا! تا ابد ولی محبوب
در دل عاشقان خود ماندی
***
سهم دلدادگان تو سلوی
قسمتِ دشمنان تو سجیل
رهبری نیست در جهان جز تو
که ز امت چنین کند تجلیل
***
نسل سوم چو نسل اول هست
با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر
هان! «فصل لربک وانحر»
***
گرچه در باغ سینه‌ات داری
لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها
گفتی اما نمی‌روی چو حسین
تا ابد زیر بار بدعت‌ها!
***
ناگهان در نماز جمعه شهر
عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لب‌ها
ذکر یا صاحب الزمان (عج) گل کرد
***
جان ایران! چه شد که جانت را
جان ناقابلی گمان کردی؟!
آبروی همه مسلمانان
اشک ما را چرا درآوردی؟!
***
جسم تو کامل است، ناقص نیست
می‌دهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد…
رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس!
با خواندن این مطلب دلم بیشتر از همیشه برای فرمانده سپاه محمد , شیر در زنجیر , حیدر رزمندگان حاج احمد متوسلیان تنگ شد …
آقا محسن ! عده ای تو را برای آزادی آشوبگران میخواهند و من تو را برای آزادی متوسلیان …………..
((محسن رضایی داماد فواد صادقی؟))
افشای اطلاعاتی در مورد محسن رضایی و فواد صادقی:
۱- فواد صادقی:
که جدیدا دستگیر شده (برادر خانم محسن رضایی است)یعنی محسن رضایی میشود داماد فواد صادقی!
۲-ارتباط باسایت تابناک:
فواد صادقی بعد از پیشنهاد و تاسیس سایت تابناک، باتوجه به تجربه فیلتر شدن سایت “بازتاب” سابق بر این شد که افکار تند خود را از طریق سایت دیگر و جایگزین آن بازنشر بدهد که به همن خاطر دست به تاسیس سایت “آینده نیوز” زد.
۳-متاسفانه “فوادصادقی” چندی پیش در بخش “اخبار سری” وزارت اطلاعات مشغول به کار بودکه هنوز از ادامه فعالیت در این نهاد مقدس خبری نیست
افشاگری گنید لطفا…..
سلام
بخش های لو رفته ای از وصیت نامه ی میر حسین موسوی
اول شدم!
علی لاریجانی چه جور آدمیه؟!
آری به خطا همیشه کوچک دیده
از آن بالا همیشه کوچک دیده
پیداست چرا برج نشین مغرور است
آدمها را همیشه کوچک دیده
یعنی میشود باز دوباره برادر محسن را ببینیم.؟
من میگویم نه.
چون دشمنان هیچ وقت بر روی من سرمایه گذاری نمیکنند تا وقتی امثال برادر محسن هستند تا بکنندشان دکتر رضایی.
حتی من نگران همان دخترک معصومی هستم که در راهپیمایی، جلوی دوربین سیما بغض کرده بود و شما برایش نوشتید. چون قطعا برای او هم نیز دشمن برنامه دارد نه من.
دیروز آقا محسن…امروز دکتر محسن…دیروز شهادت …امروز ریاست…
و خدایی ک همین نزدیکی است…
اینم خطاب ب “آقا محسن!”:
خدای ۲۲ بهمن هنوز هم زنده است. خدای طبس زنده است، خدای کربلای پنج ،خدای فاو،خدای مجنون زنده است، خدای خمینی زنده است…
ممنون از متن قشنگی ک نوشتید و حرفهایی ک در قالب این نامه گفتید…
باز جوید روزگار وصل خویش؟
پست جدید:
نماینده ی ملت در ریاست جمهوری ۱۱ چه کسی است؟
دمت گرم، منم دلم تنگ شده برای برادر محسن
سلام
من خیلی مطالب شما رو دوست دارم.هر روز اگه بتونم سر میزنم مطلبی رو که نوشتین پرینت میگیرم و برای خانوادم میخونم.موفق و موید باشید.
الله الله الله الله الله اکبر
جانم فدای یک لحظه عمر تو رهبر
التماس دعا
سلام بسیار زیبا بود.با تبادل لینک موافق هستی دوست من
معرکه ای حسین آقا. واقعا که حرف نداری
اینم داشته باش بد نیست
http://www.rajaanews.blogfa.com
ماشاللو چقد رپست زدید دیروز تا حالو.
ادم بعضی چیزها رو که می بینه از خودش ناامید می شه.بهترین کار ممکن تو این عالم بی شک عاقبت به خیریه.
اطلاع رسانی کنید رفقا : (( انتحار سیاسی فلسفیِ خاتمی ))
http://www.rajaanews.blogfa.com
سلام
ویدئو کلیپ زیر پس از زحمات فراوان بچه های هیات سینه زنان عمه السادات(س) تدوین و آماده سازی شده است و از شما نویسنده محترم درخواست داریم تا در صورت صلاحدید این کلیپ رو شما هم برای دانلود در وب سایتتون قرار بدین .
باشد که خداوند ما را وسیله ای برای بصیرت و آگاهی جامعه در این زمان فتنه قرار دهد .
ذکر نام منبع فراموش نشه :
نام کلیپ : «أین عمار؟»
مداح : کربلایی محمد علی بخشی
سینه زنان عمه السادات (س) شهر ری
فرمت ۳gp :
مستقیم :
http://www.netiran.info/uploads_group/1000/49/166.3gp
غیر مستقیم :
http://www.mediafire.com/?ixtlwwnntmz
فرمت mp4 :
غیر مستقیم :
http://www.mediafire.com/?tm0ny2em2hm
خدا قوت یا علی
ببینم این محسن رضائی چه کار باید بکنه تا شما راضی بشوی؟اینکه مثل شما شیفته آقامحمود احمدی نژاد نیست جرم است؟اینکه نگران آینده این کشور است ومی داند برای رسیدن به آرمانهای امام وشهدا هم که شده مثلا یکی از همان آرمانها که آزادی قدس شریف بود نیاز به یک کشور پیشرفته وقدرتمند اقتصادی است نه یه کشور جهان سومی جرم است!اینکه امروز می داند بالالخره اصلاح طلبان هم برخلاف تصور شما وذهن ازکار افتاده آرمانگرای شما در بدنه اجتماعی این کشور هواداران قابل توجهی دارد وهمینطور در بین دانشگاهیان ونخبگان !اگر امروز هنوز از دادن مجوز به اصلاح طلبان وحشت دارید بخاطر این است که نمی دانید با چه جمعیتی روبرو می شوید:۲۰ هزار نفر؟۵۰ هزار نفر؟۱۰۰ هزار نفر؟یا صدها هزار نفر؟
مردم این کشور فقط راهپیمایان ۲۲ بهمن نیستند؟اگر میلیونها نفر در ۲۲ بهمن به خیابان آمدند درمقابل ده ها میلیون به خیابان نیامدند؟بسیارند مردم محرومی که امروز بخاطر فقر وبدبختیشان از نظام شاکی هستند ولی متاسفانه شما نمی توانی آنها را ببینی چون ذهن آرمانگرایت نمی گذارد که ببینی!آه راستی چرا می توانی ببینی یه لحظه صبر کن یه جا خودت فردای ۲۲ بهمن نوشته بودی:بازهم تو تاکسی وصف نون مردمی را می بینی که غر می زنند!نتوانستی بین جمعیت زیاد ۲۲ بهمن واین مردم یه رابطه برقرار کنی بخاطر همین زدی جاده خاکی و گفتی:۲۲ بهمنی ها همان مردم غرغروی صف نانوائی هستند!نه عزیز ۲۲ بهمنی ها همان مردمی هستند که در صف تاکسی و یا نانوائی هرازچندگاهی درمقابل غرغرکردن مردم غرغرو واکنش نشان می دهند!نکند باورت شده همه مردم محروم تو ۲۲ بهمن بوده اند؟!!
نتیجه گیری:محسن رضائی بیشتر از تو وامثال تو توی جبهه ها زحمت کشیده!امروز هم برای سازندگی کشور آستینش را بالا زده تا اگر دوباره جنگ شد برای انجام یک عملیات ساده کفگیر کشور به ته دیگ نخورد!
ذهن آرمانگرای توست که دو محسن ساخته!
سلام
دیشب که داشتم دل نوشته تان رو میخوندم حال عجیبی چیزی شبیه غرور رو حس کردم.نمیخواستم برایتان بگویم ولی برادر گفت که چقدر به شما توهین میشود . وقتی شب شهادت علی بن موس الرضا کنار حرم ضامن آهو بودم برایتان زیارت امین الله خوندم تا خود آقا همیشه یاور کسی باشه که با نوشته هاش احساس غرور میکنم.قلمتان استوار
ولش کن برارد شاید مصلحت این باشدکه آقا محسن دیروز دکتر محسن امروز باشد .سردار دیروز دکتر امروز .یا شفته شهادت دیروز عاشق ریاست امروز. مهم این است مه مصلحت چیست همان مصلحتی که همیشه روپوش دروغین زیبایی بوده تا جلوی چشم ما حقیقت را ذبح کنند و همیشه این مصلحت مونتاژدین و دنیا بوده اصلا در دین هم همین بوده در مذهب هم همین بوده تاریخ را نگاه کن وتشیع مصلحت نابود کننده تشیع حقیقت بوده همچنان که اسلام حقیقت ذبیح اسلام مصلحت که آغاز نبرد مصلحت و حقیقت در سقیفه بود و مصلحت پیروز شد و از همان جا ادامه دارد و همچون خطی که از یک نقطه آغاز میشود و با زاویه ای یک درجه ای از هم دور میشوند و هرچه میگذرد فاصله بیشتر میشود تا آنجا که فاصله مصلحت و حقیقت میشود فاصله بین ظلم و عدل . جمود و جهاد ذلت و عزت یعنی گذته و حال…
به هر حال شاید مصلحت این باشد…
برای همینه که این بچه ها اینهمه دوست دارند دیگه .
خدا زبان همه ی مارو به تو داده
تو زبان همه ی ما هستی
پس دلگیر نشو و پا پس نکش . ؛ به اندازه ی همه ی ما محکم باش و ادامه بده .
که حرفای تو تنها حرفای تو نیست.
نامه تو تمام شد اما من هنوز با دکتر محسن رضایی آبم توی یه جوی نمی رود .
در جواب بچه مذهبی بی بصیرت همین را می گویم که آقا محسن از روزی دکتر محسن شد که به دستور آقا مبنی بر ماندن در سپاه عمل نکرد … حرف ولی فقیه را زمین زدن همین است بی بصرت جان … این ذهن حسین آقای ما نیست که دو تا محسن ساخته … این محسن رضایی ست که دو چهره شده است … از همان زمانی که گفتم … .
واحسرتا جامانده ایم ازشهدا…ممنون مثل همیشه محکم وباجسارت..خدای این نزدیکیها پشت وپناهتان
آقای قدیانی!
.
وای برمن و این دست و دل چلاق…
از نوشته هایت جا مانده ام.
هزاردرودم و…بدرود.
دوست خوبی به حق گفت که:
شما قلم و زبان همه مایید که توان نوشتن و گفتن را به زیبایی و رسایی شما نداریم
و
خوش به حال شما که در کنار حرم امام رضا کسی به یادتان هست و برایتان دعا میخواند.
خدا شما را دوست دارد.
و ما هم متشکریم
سلام، با مطلبی که مطالبه ازوبتان گذاشته بود آمدم. لینکتان کردم. التماس دعا.
اراده کردند میان “تیشه” و “ریشه”، آشتی ملی برقرار کنند
این عیکه اش عالی بود
اینطور که از شواهد بر میاد از دفتر مقامات بالا تماس گرفتن که در این دکون رو تخته می کنیم؟؟؟؟
حاجی یه اشاره کن می ریزیم خیابون بازم راهپیمایی
اگه ساندیس هم بدی که دیگه عالی میشه
انصافا هیچ وقت مثل این یکی دو ماه ساندیس به دهنمون خوشمزه نمیومده بود
سلام
مطلبتو خوندم یکبار ودوبار وسه بار
شاید اگر لفظ آقا محسن را حذف کنیم ویه کم متن را تغییر بدیم وصف حال خیلی ها باشه
از همسایه جبهه رفته ما تا خیلی از سران این مملکت وحتی خود من من که جنگ ندیدم اما دوبار مناطق جنگی را دیدم وهنوز درک نکردم
خوش به حالت با مدد از کدوم شهید نوشتی که اینجوری معرکه از آب در اومد
امروز این آقا محسن فقط نیست خیلی ها هستند که نتونستند عاقبت به خیر باشند توی این زمونه بنویس که زبان ما تویی چرا که قلم تورا نداریم
یا علی دست خدا به همراهت
دسته گل جدید فرقه ۴۰ پدر سبز
سلامتی آقا موسوی …..
بروزم تشریف بیاورید
بعضی از قسمت های دل نوشتت منو یاده مناظرهای احمدی نزاد انداخت.
” من شما رو دوست دارم … “
ای بابا این آقا محسن شما همون موقع هم دکتر؟؟؟ بود ولی خودشو برادر محسن جا زده بود!!!
خیلی سخت نگیر این اقا اون موقع هم نوکر هاشمی بود تا فدایی امام؟؟
سلام خیییییییییییییییلی قشنگ می نویسید . اجرتان با شهدا التماس دعا
حالا مثلن آقا محسن رو دوست نداشته باشید چی میشه؟آسمون به زمین میاد؟شما همون محمودو دوس داشته باشید بسه!
سلام دوست خوب
طرح صلوات برای شادی و سلامتی و توفیقات بیشتر رهبر گرانقدرمون که ۵تای این صلوات از زبان شما و هرکس که این کامنت را میبیند می روید.
التماس دعا
این بچه مذهبی الحق خوب خودشو شناخته
آخه بی بصیرتِ یا منافق یا غافل به فکر خودت باش
ناز نفست داش حسین
یا حق
با عرض سلام به شما دوست عزیز!
ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن ماه زیبای ربیع الاول
بهتون تبریک می گم.وبلاگ زیبا و پر محتوایی دارین
اگر با تبادل لینک موافقین وبلاگ منو با نام *راهی بسوی آسمان* لینک کنین و به من اطلاع بدین تا منم لینکتون کنم
منتظر حضور سبزتون هستم
با آرزوی موفقیت …
التماس دعا …
جالبه!!!
حالا رو آوردن به مذهب.
دیدن کفگیرشون به ته دیگ خورده حالا خودشون رو جایه بچه مذهبیا جا میزنن.
تو اکثر کامنتاشون تو وبلاگها و سایتها که ببینید خودشون رو بچه مذهبی جا میزنن…
بچه مذهبی شما که ادعاتون میشه بیشمارید چرا ۲۲بهمن جا زدید،همون دهها میلیونتون رو میاوردید خیابون تا این بحثا تموم بشه.
حالا هم که دیدید نه بابا جمعیتی ندارید گیر دادید به اینکه راهپیمایی ۲۲بهمن متعلق به هیچ جناح و گروهی نیست و سبزها هم شرکت کردن اما برایه حفظ اتحاد با مردم خودشون رو نشون ندادن…
بچه مذهبی بی بصیرت(بیشتر به منافق میزنی)،تو دلت برایه این مردم و نظام نسوخته،شما چون دلتون و یه چیزه دیگتون سوخته از این اراجیف میبافی.
بیشمار جان،مرگ بر منافق.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر …
حسین جان خسته نباشی مطالبت عالیه
اگه از انتقاد ناراحت نمیشی فونت وبلاگت رو عوض کن وبا فاصله بیشتر
دمتگرم
یاعلی
دمت گرم حسین آقا
عالی بود
سلام
از نوشته زیبای آقای قدیانی منقلب شدم. دست شما در نکنه . اما در جواب آن بچه مذهبی بی بصیرت! و تمام بچه مذهبی های بی بصیرت!!! بد نیست که عرض کنم نه تنها آقای قدیانی که همه کسانی که ۲۲ بهمن به ندای رهبر لبیک گفتند تابع مطلق ولایت فقیه هستیم و اگر ایشان روزی هم بفرمایند احمدی نژاد به این ملت و مملکت خیانت کرده ( در صورتی که تا امروز ما جز این ندیدیم که ایشون خواهان سرفرازی و قدرت ایران در منطقه و جهان بوده و در همین راستا حرکت کرده)مطمئن باشید از او هم نمی گذریم. من در نوشته های آقای قدیانی هیچ گاه جانبداری از فرد خاصی به خصوص ریاست محترم جمهوری ندیدم و شماها کلا عادت به مزخرف گویی دارید و نیش عقرب نه از بهر کین است که اقتدای طبیعتش این است! ضمنا فکر می کنم شما اسم بسیار با مسمایی روی خودتون گذاشتید البته اگر مذهبی اون را هم حذف کنید.
جواب این دوست عزیز عینا جواب من است به آن کامنت.
سلام
دوباره باید بگوییم مثل همیشه عالی بود .
در پناه حق بسیجی بمانید
سلام. مواظب باش سوتی ندی:
اولن: آقای هاشمی دهه ۶۰ همین آقای هاشمی ۸۸ است. شرایط عوض شده. آن موقه به امام تحمیل میکردند، حالا دیگر زمان تحمیل تمام شده و قدرت از دست ایشان در رفته و اوضاع به خواست ایشان نیست، حتمن خاطرات ایشان را بخوانید این موضوع را در میابید. خیلی از کسانی که حالا پاچه ما را گرفته اند و شده اند بلای جان زیر بال و پر ایشان بزرگ شده اند (همان دهه ۶۰ که ابوی شما و آقای هرندی میجنگیدند، این توله سگ ها زیر پر ایشان با اشرافی گری بزرگ شدند حالا شده اند نره سگ)
ثانین: آقا محسن هم همینطور. آقا جان چرا نمیفهمید. آدمها خیلی عوض نشده اند. این شرایط است که لایه های پنهان شده را به نمایش در میاورد. تو رو خدا این را بفهمید. همان “آقا محسن” که دوستش داشته اید و فرمانده همت بود (که بماند چطور همت را به کشتن داد) جام زهر را به همراه آقای هاشمی و موسوی به امام دادند (همان دهه ۶۰). اینها هیچ فرقی نکرده اند. نرخ نان آن روز “چفیه” بود و “برادر”؛ نرخ نان امروز “کت و شلوار” است و “دکتر”!
فهمیدی؟ نفسم بند اومد، انگشتام درد گرفت بابا!
این تحلیل شما مصداق بی انصافی است؛ من و شما هنوز به دنیا نیامده بودیم که هاشمی در زندان ساواک شکنجه های قرون وسطایی می شد و هنوز بچه بودیم که آقا محسن دستی در آتش جنگ با کفار داشت.
بی بصیرت جان!تو هنوز در حال و هوای انتخابات و رقابت اصلاح طلب با اصولگرا سیر میکنی برای همینم به حق بی بصیرتی چون هنوزم نفهمیدی که مسئله احمدی نژاد و مخالف احمدی نژاد نیست؛ از اولم نبوده.من به شخصه از احمدی نژاد اونقد بدم میاد که اگه تلویزیون صحبتاشو پخش کنه کانالو عوض میکنم اما بهش رای دادم و اگه قرار باشه یه بار دیگه دقیقا تو همون شرایط رای بدم بازم به احمدی نژاد رای میدم. البته من نه گدا و بیسواد و عوام هستم و نه از دولت صدقه و هدیه گرفته ام (با عرض پوزش-بابت تکرار این اهانتها- از همه کسانی که به ایشون رای دادن)اتفاقا چوب مهرورزی دولت عدالت محور از قبیل گرونی بیصدای بلیط قطار و نرخ مکالمات بین شهری، و کاهش درآمد همسرم به تنمونم خورده اینجور وقتا به رئیس جمهور نامرد از دل فحشم میدم.ما که مشهدی هستم از موقع گرون شدن بلیطای قطار مجبوریم برای کاهش هزینه با قطارای دیگه بریم مثلا با تهران-تربت میریم نیشابور پیاده میشیم-چون تو مشهد ایسگا نداره- و از اونجا با اتوبوس یا تاکسی میریم مشهد.منم به مامان و بابام نمیگم تا همسرم تحقیر نشه خلاصه درد سرت ندم با سیلی صورتمونو سرخ نگه میداریم اما هیچوقت تو هیچ انتخاباتی به اصلاح طلبان رای ندادیم و نخواهیم داد و نماز جمعه ۲۹ خرداد، راهپیمایی ۹ دی و ۲۲ بهمن اومدیم ازین به بعدشم میایم انشاءالله.به احمدی نژاد رای دادم چون در بدبینانه ترین حالت حداقل جسد نیمه جانی از اسلام و ارزشای انقلاب باقی میمونه که بشه بعدا احیاش کرد اما اگه اصلاح طلبا پیروز میشدن جسد که چه عرض کنم خاکستر اسلام و امام خمینی رو هم به باد میدن. این همون چیزیه که دشمنای انقلاب بعد این همه سال تو تحلیل رفتار مردم ایران هنوز حالیشون نشده ودر داخل هم بعضیا از همه جناحها، از درکش عاجزن بنابراین تو و اصلاح طلبان و دکتر محسن هم حالاحالاها باید تو کفش بمونین.
بی بصیرت جان!تو هنوز در حال و هوای انتخابات و رقابت اصلاح طلب با اصولگرا سیر میکنی برای همینم به حق بی بصیرتی چون هنوزم نفهمیدی که مسئله احمدی نژاد و مخالف احمدی نژاد نیست؛ از اولم نبوده.من به شخصه از احمدی نژاد اونقد بدم میاد که اگه تلویزیون صحبتاشو پخش کنه کانالو عوض میکنم اما بهش رای دادم و اگه قرار باشه یه بار دیگه دقیقا تو همون شرایط رای بدم بازم به احمدی نژاد رای میدم. البته من نه گدا و بیسواد و عوام هستم و نه از دولت صدقه و هدیه گرفته ام (با عرض پوزش-بابت تکرار این اهانتها- از همه کسانی که به ایشون رای دادن)اتفاقا چوب مهرورزی دولت عدالت محور از قبیل گرونی بیصدای بلیط قطار و نرخ مکالمات بین شهری، و کاهش درآمد همسرم به تنمونم خورده اینجور وقتا به رئیس جمهور نامرد از ته دل فحشم میدم.ما که مشهدی هستیم از موقع گرون شدن بلیطای قطار مجبوریم برای کاهش هزینه با قطارای دیگه بریم مثلا با تهران-تربت میریم نیشابور پیاده میشیم-چون تو مشهد ایسگا نداره- و از اونجا با اتوبوس یا تاکسی میریم مشهد.منم به مامان و بابام نمیگم تا همسرم تحقیر نشه خلاصه درد سرت ندم با سیلی صورتمونو سرخ نگه میداریم اما هیچوقت تو هیچ انتخاباتی به اصلاح طلبان رای ندادیم و نخواهیم داد و نماز جمعه ۲۹ خرداد، راهپیمایی ۹ دی و ۲۲ بهمن اومدیم ازین به بعدشم میایم انشاءالله.به احمدی نژاد رای دادم چون در بدبینانه ترین حالت حداقل جسد نیمه جانی از اسلام و ارزشای انقلاب باقی میمونه که بشه بعدا احیاش کرد اما اگه اصلاح طلبا پیروز میشدن جسد که چه عرض کنم خاکستر اسلام و امام خمینی رو هم به باد میدن. این همون چیزیه که دشمنای انقلاب بعد این همه سال تو تحلیل رفتار مردم ایران هنوز حالیشون نشده ودر داخل هم بعضیا از همه جناحها، از درکش عاجزن بنابراین تو و اصلاح طلبان و دکتر محسن هم حالاحالاها باید تو کفش بمونین.
با سلام کامنت قبلی دوتا اشکال تایپی داشت که اصلاحش کردم لطفا کامنت دومی رو بذارین ممنونم
حسین آقا … قدرت و سیاست بدجوری آدم رو از ماهیت و اصل و نسبش دور میکنه. تازگا هر وقت اسم رضایی میاد یاد اون ایما و اشاره هاش به کروبی تو مناظره اش میافتم. همون چندتایی که دوربین های زرنگ صدا و سیما ثبتشون کرده. خیلی منزجرم از این انسانهای سیاستمدارنمای ساده لوح. مسعود ده نمکی تو برنامه دیروز امروز فردا حرف قشنگی زد. گفت بعضی ها میخوان این قائله همیشه برپا باشه و مملکت و مسئولین و مردم همیشه درگیر این فتنه ها و فضاهای غبارآلود باشن. چون اگر این دردها درمان بشه و فتنه خاموش، اونوقت مردم گریبان همین سیاستمدارنماهای ساده لوح رو میگیرن و اونارو بازخواست میکنن. پس براشون بهتره که این درد همیشه وجود داشته باشه
.
بنفسی انت یا خامنه ای
.
.
یاعلی
بابا دیگه که همه افتخارات اونو لگد مال کردید ! مافیای سیگارش کردید !ساقی جام زهر هم کردید! ولش کنید !همینجوری پیش برید نظامو قشنگ از داخل پوکوندید .
بنده خدا از ترس برادران دیروزش به تته پته افتاده بود !
این رسمش نیست برادرا
به دوستان عزیزم بنده نالایق و بی نتام وهمینطور حسین قدیانی
من اسمم رو گذاشتم بی بصیرت زیرا امروزه دفاع کورکورانه از نظام یعنی بصیرت!بنده چون حاضر نیستم از نظام دفاع کورکورانه کنم عطای آن بصیرتی که تهش نادیده گرفتن ضعف های نظام ما است را به لقایش بخشیدم!این بصیرتی که برادر مسلمانش را به مزخرف گوئی متهم می کند ارزانی خودتان!
شما کلا تو حال وهوای خودت هستی!باشه چشم.شما آنچنان تمامیت خواه هستی که دفاع من از محسن رضائی را نیش عقرب می دانی!
من حق دارم نظر خودم را داشته باشم!ونظر من این است:احمدی نژاد یکی از پرکارترین وساده زیست ترین وهمزمان یکی از ضعیف ترین روسای جمهور تاریخ انقلاب است!
مطالب مفصلی بود که در قالب کامنت نمیگنجید.
یک پست نوشتم که حتمن مطالعه بفرمایید و نظرتون رو بنویسید حتمن و اشکالاتش رو یاداوری کنید
برای کامنت دادن روی عنوان مطلب (“آنچه ما میگوییم”) کلیک بفرمایید.
متشکرم و منتظرر نظرتون
saeed.feizian.ir
سلام آقای قدیانی_از دانشجویان بسیجی هستم -اگه شد در اولین فرصت زمانی را برای دیدار هماهنگ کنید-مطلبتون بسیار عالی بود واقعا لذت بردم
سلام آقای بی بصیرت
خیر مطمئن باش که ما به هیچ وجه کورکورانه از نظام دفاع نمی کنیم بلکه به وحدانیت خدا از روی آگاهی کامله و همه عزیزان و به خصوص جوانان عزیز این مرز و بوم را هم توصیه می کنیم که از مطالعه سیره رسول اکرم (ص) و ائمه معصوم (ع) غافل نشند تا راه راست را پیدا کنند. البته عرص من این نیست که ما تو راه راست و مستقیمیم. اما حداقلش اینه که تلاش می کنیم باشیم. به قول اون هموطن مشهدی ما در نهایت نارضایتی از دولت باید بدونیم چه مسیری را از قبل از انقلاب طی کردیم تا به این جا رسیدیم که به راحتی حاصل رنج و درد سالهای این مردم را هدر ندیم.. آیا درسته خون شهدا و درد و رنج جانبازا را با سر خم کردن جلوی آمریکا و انگیس و …، با پلمب کردن مراکز علمی و صنعتی به بهانه اینکه ما مسلمونا تروریستیم!!! و بنا داریم به بمب اتم دسترسی پیدا کنیم!!با گفتگوی بی فایده تمدنها، با ملاقات با جورج سوروس و نقشه و توطئه برای این انقلاب و نظام،با به به و چه چه منافق و مرتد و صهیونیسم و … عوض کنیم و چوب حراج به دستاوردهای این ملت مظلوم بزنیم ؟
فکر نکنید ریاست جمهورهای قبلی ما از موضع قدرت برخورد می کردند که اگر این جنین بود تمام دنیای استکبار علیه ما بسیج می شدند! اگر در زمان ریاست اصلاحات صدای ابرقدرتها در نیومد دلیلش این بود که تو کشور ما پیشرفتی نبود و تنها مرکز جدید که ممکن بود به پیشرفت ایران کمک کنه به یمن و برکت افکار غرب گرا پلمب شد. و رئیس جمهور ما فکر سیاست خارجی و مطرح کردن ایران به عنوان یک کشور متمدن!! ( مثلا رئیس جمهور با دست دادن با دختر خانمهای زیبای خارجکی در صدد بود به دنیا بفهمونه که ما هم متمدنیم!!) بود. اما انجا که صحبت از روابط اقتصادی میشد ما تحریم بودیم!! اگرچه اسناد این خیانتها بعدها منتشر خواهد شد و تاریخ قضاوت خواهد کرداما حداقل شما جوان عزیز روشنفکر با یک تحقیق ساده ببینید در دوره ریاست جناح اصلاحات چند هواپیمای نو خریداری شد! چرا وقتی رئیس جمهور از فرانسه هواپیما خریداری کرد و وجه آن را نقدا پرداخت هنوز به ایران نرسیده پول را برگرداندند و از فروش هواپیما منصرف شدند؟!!! و چرا بعدا هواپیماهای دست چندمی که به ایران فروخته شد آون قدر پوسیده بود بعد از چند ماه همه از رده خارج شد؟! (اجازه بدید ناگفته ها فعلا بمونه و خیانتی که به این مردم شده)جناب رئیس جمهور که تمام مدت دم از گفتگو و … می زد!!! اینها ضعفه یا … ؟ خود قضاوت کنید! نگید دفاع کورکورانه که ممکنه خیلی از ناگفته ها مطرح بشه که شاید وقتش نباشه!!
به بچه مذهبی بی بصیرت …
ببخشید یا شما ایران تشریف ندارید یا اگر هستید از مرحله پرتید.چون از جمله شما باید مثال نقض برداشت کرد،این مردمی که ۲۲ بهمن اومدن تو خیابونا همشون بی بصیرت هستن،چون دارن دفاع کورکورانه از نظام میکنن.این مردم نظام رو با همه ضعفها و کاستیهاش قبول دارن که اومدن تو خیابون.البته اگه مثل دوستان سبزی باشی که خودشون هم تکلیفشون رو با خودشون مشخص نکردن که یه جا میگن میدون آزادی رو سبز کردیم یه جا هم میگن میدون آزادی پر از تانک بود،میگی این مردم رو با زور آوردن.
معنی دفاع کورکورانه از نظام رو هم فهمیدیم.کسی نگفته شما نظر نده،نظرت برایه خودت محترمه.
جالبترین نکته تو این وبلاگ اینه که حسین ما اصلا کاری به دولت نداره.نمیدونم این نظر شما چه ربطی به پستهای این وبلاگ داره؟یا به قول حسین ربط گودرز به شقایق.
خیلی قشنگ بود بسیجی دست مریزاد.خطاب به بی بصیرت:شما بچه مذهبی هستی در این شکی نیست شما بچه ی مذهب اسلام آمریکای هستی نه مذهب شیعه ی علوی.شما در حسینیه ی جماران سینه نمیزنید شما تکیه زده اید در بیت منتظری بیتی که به قول سید لبنانی ما اوهن من البیت العنکبوت. تشیع شما جعفری نیست تشیع شما بر مقتضی زمان و جبری است. ما شیعه ی اثنی عشری هستیم شما شیعه ی ابوموسی اشعری.ما بشر را در رساله ی حقوق امام سجاد میشناسیم و شما از بیانیه های سازمان ضد حقوق بشر.ما فقه را در لمعه میجوییم شما در لقمه.ما نستوه مان بهجت است که پیش خدا میرود و شما نستوه تان منتظری که پیش ندا میرود.ما گوشمان به صدای جمهوری اسلامی است و شما گوشتان به صدای آمریکا.ما همیشه پیرو ولایت بوده ایم اما شما هزار بار از رهبرانتان عبور کرده اید .حاج حسین حال کردی تو سبک خودت نوشتم
جناب بی بصیرت! بصیرت دفاع کورکورانه از نظام نیست بلکه تشخیص اهم از مهم آن هم بر مبنای ارزشهای مکتب اسلام ناب محمدی(ص)، نه ارزشهای غربی و شرقی، است.
سلام وبتون قشنگه و اینکه عکس قالب وبلاگتونم قشنگه و خیلی معنی داره .
راستی اگه باتبادل لینک موافقید لطفا منو لینک کنید بعد به من اطلاع بدید تامنم شمارو لینک کنم . موفق و موید باشید .
سلام آقای قدیانی ! خوب می نویسی و احساس خوبی هم داری. از نوشته هایت چنین استنباط می شود که خیلی به دوستان جبهه و جنگ و سالهای تلخ و شیرین و نه چندان دور دفاع مقدس وفادار مانده ای! و این در جای خود واقعاً خیلی ارزشمند است. ولی به نظر من به دکتر بودن و برادر بودن و … بودن نیست !!!
گاهی فقط یک انحراف و یک غفلت ممکن است ” بلعم باعورا ها ” را که مستجاب الدعوه هستند گمراه و مورد غضب خداوند سازد. ممکن است منتظری ها و عباس عبدی ها و گنجی ها و حجاریان ها و … ها و … ها را از راه بدر کند و بر عکس بوده اند کسانی که با امید به الطاف و بخشش خدای بزرگ و مهربان خیلی زود توانسته اند ره صد ساله را یک شبه بپیمایند.
خدا کند ما هم در معرض چنین آزمونهای سخت و حساسی قرار نگیریم که اگر چنین شد شاید خیلی زودتر از آقا محسن ها و … ها و … ها از راه بیراه شویم.
http://www.mardanenabard.ir
سلام خسته نباشید.
ای حرمت ملجاء درماندگان دور نما از در و راهم بده … حتماً شنیدید …. درخصوص علی بن موسی الرضا سلام الله علیه
اگه خواستید دانلود کنید با حجم ۱٫۷۸ مگابایت من از این لینک دانلود کردم . التماس دعا. یا علی
http://download74.mediafire.com/tgzgvgr3jbcg/itiynjzoozl/dar_in_ghat-e_az_behesht_mp3_low_quality.mp3
به نام خدایی که ما را بصیرت ولایی عطا فرمود.
برادر حسین, قلم انقلابی و تیزی داری.
با اجازت دل نوشتتو توی نشریه ی مرد امروز دانشگاه شهرکرد copy,paste کردم و اسم خودمو پاش نوشتم ، هیچکی هم نفهمید.
اگه حلالم کردی به وب سایت بالا کامنت بذار.
با سلام حسین جان خدا قوت امروز وبلاگتو دیدم یاد سه تقسیم بندی شهید حمیدباکری افتادم که گفت رزمندگان به سه دسته تقیسم می شوند .
۱- دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود پشیمان می شوند.
۲- دسته ای راه بی تفاوتی را بر می گزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
۳- دسته سوّم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسؤولیت می کنند که از شدّت مصائب و غصّه ها دقّ خواهند نمود.
ببخشید شما هنوز دنبال اسلام و جنگ و بسیجی هستی اونم تو قرن جدید لطفا از خواب بیدار شوید.
از اینکه به آقا محسن لقب دکتر یا چیزهای دیگه میدن، اینو بدون که آقا محسن هم خودش از این القاب خوشش نمیاد…………………
سردار کبیر ایران فقط سرداااااااااار سرلشکر محسن رضایی
سلام؛
۱- چند وقت بعد اینکه این مطلبو نوشتی به آقا محسن دادم خوند.
۲- قلبت پاکه ولی فکرت به دستات اجازه میده تا آزادی رو خفه کنی.
۳- آرزوی شهادت دارم برای تو و خودم…
یا مهدی
آقا محسن همیشه آقا محسن بوده و هست…