خامنه ای خمینی دیگر نیست!

نجوایی با علمدار انقلاب

در عالم، اسراری هست که جز به بهای “خون دل” فاش نمی شود؛…راستی، چه گفتی مولای ما در حرم امام به امام. کاش ما را به سینه پر از سکینه ات راهی بود. آه که صد سینه سخن برده بودی نزد روح الله. بیست سال است که بعد از خمینی بار رهبری این انقلاب بر دوش شماست. این بیست سال برای ما مثل یک چشم بر هم زدن گذشت و برای شما ای مولای ما، بیست سال طول کشید و این سرگذشت چه سخت گذشت. الا یا ایها الساقی که هر دودستت مست حسین بود، تحمل سختی های عشق را چه خوب به مولای جانباز ما داده ای. این صبر و این بصیرت مولای ما مدیون عنایت دو دست بریده توست. دعای مادرت “ام البنین” بدرقه راه انقلاب ماست:”یا لیت شعری اکما اخبروا، بان عباسا قطیع الیمین”. در “ناحیه علقمه” ما هر روز باید “زیارت عباس” بخوانیم:”السلام علیک ایها العبد الصالح”. این شکرانه پیروزی ماست. ما ممنون توایم ابالفضل. بوسه می زنیم بر دستان بریده ات. آستانه انقلاب ما در دستان بریده توست. در برابر لب های تشنه ات، گلوی خشکیده ات، سر تعظیم فرو می آوریم. “کل یوم تاسوعا”. “کل ارض خیمه العباس”. “کل نهر علقمه”. بریده باد زبانی که نخواند “سقای دشت کربلا ابالفضل”. “اربعین” نزدیک است؛ ای حضرت مهتاب، در این شب تنگ و تاریک فتنه از نور بصیرتت به صورت ما هم عنایتی کن. آخر ای ماه، تو تنها قمر بنی هاشم نیستی. تو ماه بنی آدمی. سقای دشت کربلا، انقلاب ما بیمه دستان بریده توست. مولای ما امان نامه دشمن را با دستان توست که پاره می کند. بیست سال است که ما هر زمان دل مان برای خمینی تنگ می شود مولای مان خامنه ای را نگاه می کنیم. خامنه ای، خمینی دیگر نیست؛ همان امام است؛ به صلابت امام، اما از امام، مظلوم تر. به تنهایی امام اما از امام تنهاتر. به غریبی امام اما از امام غریب تر. بیست سال رهبری زمان کمی نیست. بیست سال، که دشمن برای هر دقیقه بلکه هر ثانیه اش نقشه کشیده است. فتنه اخیر باورم هست به حوادث هفت ماه پیش بر نمی گردد. بیست سال است که مولای ما با تدبیر، مبدل به رویا کرده است برای دشمن، تغییر نظام ما را. مولای ما! بیست سال است که خواب دشمن را آشفته کرده ای و کارزارش را آشفته بازار. بیست سال است که علمدار انقلابی، با دستانی که زخمی از خصم و نشانی از جانبازی دارد. بیست سال است که چون مرد پای پیمان ات با امام ایستاده ای. پاره پاره کرده بودند اینها وصیت نامه شهدا را، اگر چون شمایی مولای ما نبود. اگر شما مولای ما نبودی، اینها اندیشه امام را در همان جماران حبس کرده بودند. اینها امام را برای موزه می خواستند. اینها حتی به روح امام “جام زهر” دادند. اینها انتقام امام را از شما می خواهند بگیرند. با اینها بود به روح امام هم زور می گفتند و یک “صحیفه نور” دیگر برایش می نوشتند که در هر صفحه اش هزار بار “باج” داشته باشد و هزار بار “تاج”. اینها دنبال “تخت” شاه اند نه صندلی امام. اینها حکایت دوری و دوستی، دل شان برای “شاه” تنگ شده اما انگار نه انگار که بیست سال است امام را ندیده اند. اینها می خواهند در “تخت جمشید” به جای “کورش” با “اسکندر” بیعت کنند:”ای کورش، آسوده بخواب که ما حتی با اسکندر هم در پیمان “۵ + مقدونیه” آشتی می کنیم”. “چنگیز” هم ذاتش آدم خوبی بود. تقصیر “آرش” بود که در مناظره آن تیرها را رها کرد طرف پسر رستم. “فردوسی” شاعر بود و از اصول دیپلماسی چیزی سر در نمی آورد؛ “اگر در برابر دشمن سر تعظیم فرو آوریم از آن به که خود را به کشتن دهیم”! بسی رنج بردی آقای فردوسی در این سال سی اما نه آن اندازه که مولای ما در این بیست سال بعد از امام زجر کشیده است. اینها می خواهند “عجم” را به دستور زبان سفارت انگلیس زنده نگه دارند. سعدیا، “حافظ” بی بصیرت نمیرد هرگز، مرده آن است که شفاف موضع گیری کند! به جان لسان الغیب همه چیز برعکس شده. آتش فتنه حتی به دامان شعر هم سرایت کرده:آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است؛ با دوستان، خیانت با دشمنان، مروت! آقای شاعر، “شهریار” کی گفت:”علی دیکتاتور است؛ برو ای گدای مسکین در خانه طلحه را بزن”؟! آیا مرد آن است که در کشاکش دهر، یک باجی هم به دشمن دهد؟! مگر نگفت:”غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است”؟! نه، مولای ما سید علی، غلام نمی خواهد؛ راحت انتقاد کنید. راحت نامه بنویسید. راحت جام زهر تعارف کنید. راحت ناسزا بگویید. شعار “مرگ بر اصل ولایت فقیه” با شما، آشتی کردن با ما. هلهله کشیدن در عاشورا با شما، میانجی گری با ما. گرگ شدن با شما، خر شدن با ما. هار شدن با شما، هالو شدن با ما. خار شدن با شما، چشم شدن با ما. استخوان شدن با شما، گلو شدن با ما. بریدن با شما، بی سر شدن با ما. عایشه شدن با شما، احترام سران فتنه با ما. دیکتاتوری با شما، شنیدن شعار مرگ بر دیکتاتور با ما. راحت باشید؛ هر چقدر بیشتر فتنه کنید، نظام بیشتر برای تان محافظ می گذارد. مهد دموکراسی ایست اینجا. اینجا ما از آن طرف بام افتاده ایم. ۳۰ سال است که در تلوزیون جمهوری اسلامی، “دیالمه” سانسور بود. ۳۰ سال است وصیت نامه یک شهید را در تلوزیون، کامل نخوانده اند. ۳۰ سال است که حضرات رنگ خون به خود ندیده اند. آخرین بار کی و کجا بر دستان پدر یک شهید بوسه زده اید. آنکه این عهد فراموش نکرده مولای ماست. دیروز یکی برایم کامنت گذاشته بود:”آیت که بود”؟ جواب دادم:”آیت، آیت الله نبود اما آیت خدا بود. آیت، معما نبود، کلید قفل معمای امروز بود. آیت لباس شخصی بود. منافقین را خوب می شناخت. آیت ۳۰ سال پیش پی به نفاق سران فتنه برده بود”. رسانه ملی ۳۰ سال است که آیت را به این آیت الله های قلابی فروخته است. کجا هستی ای آیت خدا تا این روزهای ما را ببینی؟ کجایی دیالمه؟…اینجا “سید علی” تنهاست و اصلا ما مانده ایم که او را با که مقایسه کنیم؛ مولای ما علی نیست که قنبر بخواهد، موسی نیست که هارون بخواهد، حسین نیست که زینب بخواهد. خمینی نیست که بسیجی بخواهد. پس کیستی خامنه ای که این چنین تنهایی. اینجا برای هر پروانه ای که دور شمع ولایت می گردد، یک حرف در می آورند. اینجا خواصی که قرار بود ناطق باشند، خاصیت خود را از دست داده اند و سکوت کرده اند. نه شیر می دهند نه بار می برند. به جای آنکه آدم نهج البلاغه باشند شتر این کتاب شده اند. اصلا شاید “دجال” همین فتنه ای باشد که ما بدان دچار شده ایم. شاید این جمعه از غصه دق کنیم شاید. باز هم نیا. خبر آمدن تو که نیامد، کاش خبر مرگ ما بیاید…اما کاش که همسایه ما می شدی. کاش “آقاسی” زنده بود. بهترین ابیات را می سرود برای این روزها:”پاک کن از دامن دین ننگ را، این عروسک های رنگارنگ را”. پاک کن مولای ما از دامان انقلاب این مهر به لب زده ها را.

***

در عالم، اسراری هست که جز به بهای “خون دل” فاش نمی شود. کاش گفته باشی اسرار درونت را به امام. شما ای مولای ما، شاید با امام در پاریس نبودی، شاید در جماران همسایه امام نبودی، اما همسایه آرمان امام بودی و با امام بودی، حتی بعد از امام. شما بیست سال است که ندیم و هم نشین آرمان امامی. صحیفه امام در دستان توست و وصیت نامه اش معیار راهت. چه می ماند از آن فریاد، اگر حنجره شما نبود. چه می ماند از آن علم، اگر دستان مجروح شما نبود. خمینی در حسینیه جماران می ماند اگر خامنه ای نبود. اینها در سر سودای سود دارند و غم بود و نبود. آنکه دغدغه انقلاب داشت، شما بودی. شما کی گفتی این انقلاب بی نام آقازاده ها در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست؟! وقت عزیزت بیست سال است که وقف امام شده. شما ای مولای ما، یادت هست بغضی که در گلو داشتی، وقت قرائت وصیت نامه امام؟…”من از خدمت همه خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم”. هیچ کس جز شما لیاقت خواندن آن وصیت نامه را نداشت:”من در میان شما باشم یا نباشم، اجازه ندهید این انقلاب دست نااهلان و نامحرمان بیافتد”. گویی مخاطب امام، شما بودی ای مولای ما. خط امام، خط شماست. شما از روی وصیت نامه امام برای ما مشق عشق می نویسی در شبهای پر از حادثه انقلاب. سرمشق های تو را امام گفته بود. اینها دارند در کلاس براندازی از روی غرب دیکته می نویسند. اینها اسلام را به دموکراسی فروختند و عجبا که چه ارزان فروختند. اینها فروختند دموکراسی را به دیکتاتوری. رای ملت را به منیت. ولایت را به حکمیت. وصیت نامه امام را به نامه های سرگشاده. جماران را به نیاوران. فکه را به مکه. خدا را به کعبه. علی را به رنگ سبزمعاویه. حسن را به همسرش. حسین را به آقازاده معاویه. “آقا” را به “آقا زاده ها”. خانواده شهدا را به خاندان هزار فامیل. دریا را به مرداب. انقلاب را به ضد انقلاب. اسلام ناب را به مردان با حجاب. کربلا را به کوفه. جزایر مجنون را به جزایر هاوایی. ولایت عشق را به ایالت عیش. “همت” را به غفلت. “باکری” را به ندا. ندا را به فریب. “امن یجیب” را به وردهای عجیب. هنر را به بازیگران غریب. دولت حماس را به ملت اسراییل. آزادگی را به مجسمه آزادی. مالک را به ابوموسی. چهارده خرداد را به یازده سپتامبر. خمینی بزرگ را به بوش کوچک. بت شکن را به بت. ابراهیم را به نمرود. نوحه نوح را به فرزند نوح. فرشته را به ابلیس. سر حسین را به یک مشت گندم. عطش را به آتش. آب را به سراب. خواب اصحاب کهف را به رویای دشمن. سکه اصحاب کهف را به دلار کاخ سفید. سگ اصحاب کهف را به روباه پیر. غار اصحاب کهف را به خانه اغیار. اصحاب کهف را به برادران یوسف. سوره کهف را به سوت و کف. کهف را به عنکبوت. “بیت رهبری” را به “اوهن البیوت”. رهبر را به قائم مقام. حقیقت را به مصلحت. شهادت را به اسارت. آزادگی را به بردگی. بندگی را به آزادی. نماز را به یوگا. مدینه را به شام. حنجره حسین را به شمر. علی اصغر را به حرمله. علی اکبر را به سم اسب. عاشورا را به آشوبگران. زیارت عاشورا را به تورهای مسافرتی. زیارت جامعه را به جامعه مدنی. مدینه النبی را به دهکده جهانی. “ملاصدرا” را به “مک لوهان”. “مطهری” را به “سروش”. “بهشتی” را به “فوکویاما”. ما را به “اوباما”. “آیت” را به “مصدق”. “دیالمه” را به “موسوی”. “بنت الهدی صدر” را به “رهنورد”. “متوسلیان” را به “بنی صدر”. “صد” را به “نود”. یتیم نوازی را به توپ بازی. صداقت را به نفاق. رای را به SMS. آحاد مردم را به نامرد مردم. سجاده را به فرش. دین را به زمین. غم خواری را به زمین خواری. جانبازی را به باندبازی. تهذیب را به تحزب. “در خیبر” را به باب مذاکره. ذوافقار را به تسامح. ذوالجناح را به تساحل. دفاع را به تخریب. جنگ تحمیلی را به جنگ نرم. نوای نینوا را به صدای آمریکا. سرخ علوی را به سبز اموی. اروند را به کیش. میش را به گرگ. “علی” را به “جرج”. “نصرالله” را به “سوروس”. حزب الله لبنان را به برج های دوبی. “کانال کمیل” را به کانال های سکسی. خون شهید را به منازعات سیاسی. ولایت را به احزاب سیاسی. پلاک شهدا را به “پلاک سیاسی” و به جای اقلیم امام، اینها سر از گلیم VOA در آوردند و عهد خود را گسستند و به سپاه BBC پیوستند. ببین از که بریدند و با که پیوستند. چه بد معامله ای کردند با گذشته خویش. حوای آدم را به هوای نفس فروختند و آدم را به آدم برفی و در ۹ دی آب شدند از خجالت ملت، ازگرمای آفتاب.

***

در عالم اسراری هست که جز به بهای خون دل فاش نمی شود. کاش گفته باشی اسرار درونت را به امام. آنکه پای خون شهدا ایستاد شما بودی ای مولای ما. پای اینها روی لاله هاست. اینها شقایق را پژمرده کردند. به بهانه حرس کردن شاخ و برگ های زائد؛ بخوان به اسم اصلاحات، می خواستند ریشه درخت انقلاب را بزنند. به خمینی می گفتی اینها را. می گفتی که از آبروی شان برای انقلاب امام مایه نگذاشتند. می گفتی سکوت شان را. می گفتی دعوت شان را به آشوب. می گفتی دست شان را در دست دشمن. می گفتی که دشمن از حنجره آنها چه ها گفت. می گفتی که استوانه ها تنهایت گذاشتند. می گفتی که این بار سنگین است. می گفتی که زخم زبان می زنند. می گفتی این صحنه آرایی ها را. این لشکر کشی ها را. می گفتی از آنهایی که قرار بود دست شان در دست تو باشد اما برایت سرگشاده ترین نامه ها را نوشتند. می گفتی که از همان اول هم ولایت فقیه را قبول نداشتند. می گفتی از ما و از رنجی که می بریم. از آلام ما. می گفتی که ما در این بیست سال یک آن تنهایت نگذاشتیم. می گفتی از عشق مستدام ملت به ولایت. می گفتی که ما از کوران این فتنه کور، رو سفید بیرون آمدیم. می گفتی که خواص، بابت گفته ها و نگفته ها مردود شدند. می گفتی سکوت شان را وقت فریاد و سکون شان را وقت حرکت. می گفتی از قصه پر غصه بی بصیرتی. می گفتی که عهد شکستند. می گفتی به امام متن نامه ها و بیانیه ها را. می خواندی برایش. می گفتی به امام که پای رای مردم ایستاده ای، به هزینه اتهام. به بهای آبرو. می گفتی پای آرمان امام ایستاده ای. می گفتی از عوالم انقلاب. از این روزهای سرد. می گفتی که زخم توده های آرزومند را التیامی. می گفتی از سختی های رهبری. رسول نبودن و پیامبری. امام نبودن و راهبری. می گفتی از اندوه و غم پنهانی خویش. می گفتی که در این بیست سال رهبری بر شما ای مولای خوبی ها چه گذشته است:سرخوش زسبوی غم پنهانی خویشم/چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم/در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش/چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم/لب باز نکردم به خروشی و فغانی/ من محرم راز دل طوفانی خویشم/یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی/عمری است پشیمان ز پشیمانی خویشم/از شوق شکر خند لبش جان نسپردم/شرمنده جانان ز گران جانی خویشم/بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر/افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم/هرچند “امین”، بسته دنیا نیم اما/دل بسته یاران خراسانی خویشم.



این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. دانشجوی هرز می‌گوید:

    هذه شقشقة

  2. ساجد می‌گوید:

    دست مریزاد.
    اللهم عجل لویلک الفرج و احفظ قائدنا الخامنه ای

  3. فاطمه می‌گوید:

    آخ جان اولین کسیم که نظر میدم فکر نمیکردم نضف شبم می نویسین!!! خدا قوت شما خواب ندارین؟
    باز هم مثل همیشه حرفایی زدید که گفتنش حداقل باعث میشه مخالفای ولایت کفری و عصبانی و موافقا هم به فکر و نظرشون فکر کنن.

  4. مهدی می‌گوید:

    سرت را به باد می دهی ای دوست


    پس به باد بگو بوزد!

  5. من می‌گوید:

    بیعتم را تا نگردانم به خون خویش رنگ
    هستم ای رهبر! به سودای تو نادرویش رنگ …. استاد میرشکاک


    نبینم سیگار بکشی ها!!

  6. گل کوهی می‌گوید:

    باز هم دست مریزاد.
    من هروقت برای ظهور امام زمان دعا می شود می ترسم. گاهی فکر می کنم شاید مردن قبل از ظهور ایشان بی خطرتر باشد. ازکجا می توانم مطمئن باشم که اگر امام زمان ظهور کر همراهش باشم و مثل این سران فتنه در برابر حق شورش نکنم؟؟

  7. amir می‌گوید:

    کارت خیلی درسته دمت گرم

  8. مائده می‌گوید:

    سلام برادر حسین
    اینجا برای هر پروانه ای که دور شمع ولایت می گردد، یک حرف در می آورند.
    چرا به کسانی که از ارزشها دفاع می کنند، میگن روشنفکر نیستی؟؟؟!!! …. معیار روشنفکری همونیه که غرب تعیین می کنه؟؟؟؟…. با پیشرفت علم انتظارم این بود که بصیرت هم یه تکونی به خودش بده…. اما ای کاش علم پیشرفت نمی کرد…..
    شرح حال رهبر عزیزم :
    خنده می بینی ولی از گریه ی دل غافلی
    خانه ما اندرون ابر است و بیرون آفتاب
    خیلی وقته خنده آقامونو ندیدیم….. علی تنهاست…. چرا کاری از دست ما برنمیاد؟؟؟؟


    بصیرت همان کاری است که از دست ما بر می آید.

  9. حسین می‌گوید:

    رسم دنیا همینه

  10. فرزند شهید می‌گوید:

    باز هم در دل شب اشکم را جاری کردید. اجرش با ساقی!

  11. بندانگشتی می‌گوید:

    نا قابل است! لینک دادمتان

  12. آیدین می‌گوید:

    سلام برادر
    خداقوت
    قلمت همواره در راه ولایت پررهرو وپرتوان
    دم شما گرم

  13. سلام برادر
    با اجازتون برای مطلبت جوابی در وبلاگم گذاشتم
    مرحمت کن بیا ونظر بده

  14. قسم به صبح می‌گوید:

    با خوندن این نوشته ها قلب آدم آتیش میگیره

  15. زهرا می‌گوید:

    بنفسی انت یا خامنه ای…
    ابالفضل علمدار خامنه ای نگهدار
    یاعلی

  16. عبدالزهراحسینی می‌گوید:

    اللهم احفظ نائب المهدی امامنا الخامنئی
    دست مریزاد حاج حسین اشک مارو درآوردی
    روح پدرت شاد
    دست خائنین به ولایت و امامت بشکند که در گرماگرم روزگار تنهایش گذاشتند اما غافل از اینکه ملت و امت با ولیشان عهد ازلی بسته اند و تا ظهور موعود پشت و پناه نائب موعود ایستاده اند.

  17. مدافع ایران می‌گوید:

    با تشکر از وبلاگ خوب شما
    خیلی مطالب پر محتوایی در اید

    امام آمد ومطلبی از صحیفه نور اما م +سخنرانی حالب آقای شجونی وتصاویر دردناک از جنایت منافقین در وبلاگ مدافع ایران

    عشق فقط عشق علی رهبر فقط سید علی
    یا علی

  18. کاشانی می‌گوید:

    سلام
    لینک شدید
    موفق و موید باشید

  19. علیرضا فتاح می‌گوید:

    بابا ای والله. چه قلمی داری شما!!

  20. مهران موزونی می‌گوید:

    حسین جان ، جانم فدای قلمت باد ، افتخار می کنم که امروز اولین کامنت این مطلب را بنده گذاشتم.
    افتخار میکنم که هر از گاهی قلم حقیر من ، در رجانیوز ، همسایه قلم مجنون تو می شود.
    تا کنون با تمام نوشته هایت خنده بر لبانم نشسته بود ، اما کلمات نورانی ای متن آتش به جانم زد و چشمه خشک شده چشمم را بعد از مدتها تَر کرد…بنویس حسین جان ..تا میتوانی بنویس چشم و چراغ ما…بنویس تا جانِ دشمن درآید.


    این احتمالم هست که جون خودم دربیاد!!

  21. سید علی.م می‌گوید:

    سلام مثل همیشه عالی بود خدا حفظت کنه حسین آقا،با نوشته هات خیلی صفا می کنم دعا میکنم خودم وشما و همه ی جوونای این مملکت فقط تو مسیر ولایت قدم برداریم.

  22. آبجی خانم می‌گوید:

    شهری به آتش می کشم گر تو لبت را تر کنی

    من چون گلی در دست تو کاش مرا پرپر کنی

    بر رشته های معجر زهرا(سلام الله علیها)فسم سید علی

    خنجر به حنجر می زنم گر تو هوای سر کنی

    خدا قوت موفق باشید.

  23. سید عمار می‌گوید:

    سلام
    جنبش سبز برنامه های ویژه ی دهه ی فجر را اعلام کرد
    بیاید و ببینید

  24. س-ر می‌گوید:

    مظلوم ترین فرد در وقایع اخیر، رهبر بود.

  25. خبرنگار می‌گوید:

    کوری چشم دشمنا / ما به سر مهر ولایت علی داریم

    دست خدا بر سر ماست / که علم داری مثل سید علی داریم …………..

  26. سلمان می‌گوید:

    سلام و درود خداوند بر مولایمان آقا سید علی خامنه ای … همان نازنینی که اگر بعضی ها را شش ماه است که سبز کرده اند، او درست هفتاد سال است که سبز شده. آقا بخش بزرگی از این هفتاد سال را سبز نوشته و سبز فکر کرده و سبز امر کرده است. آقا هفتاد ساله است. یعنی هفت ضربدر ده. هفت برای ما عدد مقدسی است. هفت برای ما عدد خوش یُمنی است. آقا در پایان دهمین هفت سال زندگی اش دارد ما را راه‌بری میکند. آقای ماست که هفت شهر عشق را گشته و بعضی که ادعایشان گوش فلک را پاره میکند هنوز اندر خوشحالی سوابق کوچک و بزرگ خودشانند. استوانه هایی که به اندازه یک خیار هم ضخامت ندارند. نخبگانی که به اندازه یک نخود ارزش ندارند. انقلابیون سابقی که از اول هم معلوم بود انقلابی نما هستند و تاجر. بازاریانی که داشتند یوسف ما رو به بهای یک نفس راحت اوباما میفروختند … اما آقای ما همنفس خمینی و جانشین کسی است که حسرت یک نفس راحت را بر دل سیاه اینان گذاشت

  27. پیامک های سیاسی می‌گوید:

    شهید سید مرتضی آوینی :

    امام (ره) به ما آموخت که “انتظار در مبارزه است” و این بزرگ ترین پیام او بود.

    ایام الله دهه فجر بر همه ی منتظران گرامی باد.

    به امید فجر نهایی.

  28. جواد آقایی می‌گوید:

    سلام
    شما می توانید به سوالات من پاسخ قانع کننده دهید؟
    منتظرم

    کربلا ببینمتان
    یا علی

  29. آ.ش.س می‌گوید:

    خدا قوت حسین اقا…..

  30. بسم رب الشهدا

    این چه فتنه است که آفت زده ایمان ها را
    “این عمار” که روشن بکند جان ها را
    “این عمار” که تبیین حقایق بکند
    “این عمار” که از دست شما دق بکند
    اشعث و اشعری و طلحه به هم ساخته اند
    تیغ تیز حکمیت به علی آخته اند
    لیک این قصه به تقدیر علی خواهد بود
    حکم اینجا فقط از آن ولی خواهد بود
    کربلایی هم اگر باشد در پیش چه باک!
    سر شمر است در اینجا که بیفتد بر خاک!

    ما حبیبیم و به جز عشق دراین دلها نیست
    “این عمار” که بیند که علی تنها نیست

  31. مازیار می‌گوید:

    اینهایی که نوشتی شعره !

  32. مازیار می‌گوید:

    آرین روبن

  33. سعید می‌گوید:

    ای یاد تو شورافکن و پیغام تو پر جوش
    آوای تو نجوای هزاران لب خاموش

    آنجا که تو رخساره نمایی همه چشمند
    وانجا که سخن ساز کنی جمله جهان گوش

    در سینه ترا گر نه غم خلق جهانست
    از نای تو شکوای قرون از چه زند جوش

    فریاد تو ویران‌گر بنیان نفاق است
    ای پرچم توحید ترا زیب بر و دوش

    بانک تو خروشی است ملامت‌گر تاریخ
    برخاسته از نای هزاران لب خاموش

    بد خواه تو در حشر سرافکنده خویش است
    همراه تو با عزت و اکرام هم‌آغوش

    تا بر ورق دهر نشیند سخن عشق
    هرگز نکند یاد ترا خلق فراموش

    پاس تو نگهدارد و جاه تو شناسد
    هر با خبر از دانش و هر بهره‌ور از هوش

  34. رها می‌گوید:

    اقای قدیانی بار هاست که نوشته های زیبای شما را میخوانم و هر بار بی اختیار اشک میریزم .انشاالله خدا پدر شهیدتان را بیامرزد و.حتما به شما افتخار خواهند کرد.

  35. ارّه بانو! می‌گوید:

    سلام. واقعا فوق العاده بود. دست مریزاد.
    با اجازه تون این پست قبل رو خواستم اس ام اسش کنم البته با کمی دخل و تصرف کوچولو! و خلاصه سازی کوچولو! ولی نمی دونم چرا نمیره! بازم انگار طولانی بود!!! حالا اگه فرستاده شد راضی باشید دیگه!


    منبع فراموش نشود؛ و بدون دخل لطفا.

  36. maspaso می‌گوید:

    سلام دوست عزیز
    می خوام یه سیستمکسب درآمد بهت معرفی کنم که ۳ تا دلیل برای معرفی اون دارم و این سه دلیل دلایل زیر هست:
    ۱- در هنگام فعال شدن حسابت مبلغ ۱۰۰۰۰ ریال به حسابت در سایت افزوده می شه
    ۲- هر وقت شروع به کار کردی در ازای هر نفری که به سایت معرفی می کنی ۱۰۰۰۰ ریال جایزه میگیری و به حسابت افزوده میشه
    ۳- و در صورتی هم که کسی با لینک زیر مجموعت عضو سایت بشه هم ۱۰۰۰ ریال به حسابت افزوده میشه
    من الان یه هفته است شروع کردم و تو این یه هفته از طریق معرفی سیستم به دیگران (همین کاری که الان دارم می کنم)۳۵۰۰۰ درآمد داشتم و ۳۰۰۰۰ تومنش به حسابم واریز شد.
    فقط یه لحظه فکر کن اگه این سیستمو به ۱۰۰ نفر در روز معرفی کنی و از این ۱۰۰ نفر ۱۰ نفر ثبت نام کنن تو روزانه ۱۰۰۰۰ تومن کاسبی.
    حالا تصمیم با خودته.
    از طریق آدرس زیر ثبت نام کن


    ادامه بدی پولدار میشی!!

  37. راهی می‌گوید:

    سلام دوست هیئتی
    این ها همه کار هیئت رفتن زیاد هست و نیست که روضه ولایت فقیه خواندن و دل خوانندگان را با کیلومتر ها فاصله پشت رایانه هایشان لرزاندن کار دیگری ست هر چند از همان جنس.

    شما علاوه بر اینکه دردمند هستید به نظرمیاد خیلی هم دنبال درد هستید. و این شاید از ریز بینی شما باشه ..

    به هر صورت اینها افکاریه که بعد خوندن مقاله ها تون در مورد شما تو ذهنم می شینه . مثل مطالبتون که عمیقا تو دلمون نشسته …….

    می گم واسه شعر آقا روضه خوندین ؟؟ آخه علاوه بر اینکه مقاله با شعر آقا تموم شد انگار با شعر آقا هم شروع شده بود.

    این ایام تو عزاداری های هئت به یاد ما هم باشید

    التماس دعا
    یا علی

  38. اراکی می‌گوید:

    شعر اخر از کیه ؟


    از رهبری

  39. یاسر می‌گوید:

    سلام رفیق
    خوشگل نوشتی

  40. komeil می‌گوید:

    حتما با ذکر منبع سلام بنده را به حسین اقا قدیانی ابلاغ کنید و بفرمائید
    اخوی تو که ما را مردی (کشتی)
    و بدون ذکر منبع عرض می کنم دفاع از ولایت کپی رایت نمی خواد دلاور.


    اینم حرفیه.

  41. هادی می‌گوید:

    آقا شبیه هیچ کس نیست شبیه خودش است .آقا را خدا نگه داشت چون انشاالله ماموریت بزرگی در پیش دارد وانشالله “سید خراسانی” است وقیام که بکندنفس فتنه گران جهان قطع خواهد شد.انشاالله…
    منتظر مصلح جهان میمانیم واز آقایمان حمایت می کنیم تا انشاالله انقلاب اسلامیمان گره بخورد به انقلاب جهانی مهدی(عج).

  42. komeil می‌گوید:

    حرف ز یاد دادا حسین
    جیگر ما را گرفتی به دندون نمکدون بدو خدمتتون !
    این بی قراری که می ندازی به جون ما مرهمم داره یا فقط زخم می زنی

  43. احسان می‌گوید:

    سلام

    با یک انتقاد به روزم

    بیا

  44. خانم معلم می‌گوید:

    آن « مرد » آمد … آن« مرد » در آفتاب آمد .

    اما هم اکنون هوایمان غبار گرفته است …
    و « او » در این غبار زشت نیست که بیاید ؟ ! …
    بیاییم برای آمدنش غبارروبی کنیم …

  45. G.P.C می‌گوید:

    سلام
    متاسفانه چند روز پیش از طرف گروهی که از مطالب وبلاگ ما عصبانی شده بودند و در عرصه کلام و منطق حرفی برای گفتن نداشتند اقدامی غیر اخلاقی برای بدنام کردن جی پی سی صورت گرفت. ما ضمن محکوم کردن این کار سخیف و پر حاشیه از تمام کسانی که از این طریق به آنها بی احترامی شده از طرف این گروه معلوم الحال معذرت خواهی می کنیم. همانطور که می دانید ۹۸ ممیز ۲ دهم درصد از کامنتهایی که ما می گذاریم همان آخرین پستی است که آپ می کنیم و به خاطر همین سریع مشخص می شود کامنتی که شامل مطالبی غیر از پست موجود در وبلاگ ماست از طرف ما نبوده. حالا این آدم بی کار بی ادب فاشیست متحجر مزدور مرتجعی که تاب دو کلام حرف منطقی نداشته آمده با آدرس وبلاگ ما برای دوستان عزیز ما کامنتهای مزاحمت آمیز گذاشته است. بنابراین دوستان در جریان باشند که هر کامنتی که با آدرس ما برایشان آمد و مطلبش غیر از پستهای موجود در وبلاگ بود بدانند که از طرف ما ارسال نشده. من شخصا برای اثبات حسن نیت جی پی سی قول می دهم برای کور شدن چشم این گروه متحجر هم که شده در یک برنامه ریزی دقیق تمام مطالب تمام وبلاگهایی که از این طریق به آنها جسارت شده را مطالعه کنم و نظرات خودم را نیز به روشی که غیر قابل سواستفاده باشد منتقل نمایم. این افراد مزدور همانهایی هستند که آقای بهمن آزادی را که نماد انقلاب ماست مدتیست در چنگال دیکتاتورمنشانه و قانون خفه کنانه خود حبس کرده اند و با توهم رای ۶۶درصدی یعنی رای سی میلیونی گمان کرده اند که می توانند بهمن ما را به زانو در آورند. بهمن ما رنگ عوض نمی کند. بهمن آزادی همان آزادی بهمنی بود که هست و خواهد بود.

  46. hastor/torabi می‌گوید:

    سلام
    هیچی نمی تونم بگم

  47. دانشجوی بیدار می‌گوید:

    علی جان اگه سرم بره نمی ذارم یه مو از سرت کم بشه

    بر مظلومیت ایشان باید گریست.اشک فقط برای معصومین نیست.برای حضرت ابوالفضل و زینب و… هم که در راه اسلام مجاهده کردند می گرییم. و بر جام زهر خمینی هم و بر خامنه ای…
    قلمت بران باد برادر…

  48. democracyatiran می‌گوید:

    سلام . لطفا خودتان توضیحی ارائه فرمایید . ممنوم از شما.

  49. اکینانیوز! می‌گوید:

    سلام! زیبا بود! زیبا! و حرف دل! تا به حال با وبلاگت آشنا نشده بودم!..اما خوشحال شدم! لینک شدید!..هم مطلبتان هم وبلاگتان!…یاعلی

  50. اکینانیوز! می‌گوید:

    راستی! شما با انتشارات قدیانی نسبتی دارید؟ اگه دوست داشتید می تونید به من بگید؟ ممنون می شم!..یاعلی


    خانوادگی،یه نسبت دور ولی اعتقادی یه نسبت نزدیک.

  51. بسیجی می‌گوید:

    سلام علیکم خوب هستید چرا گله سر نبستید؟ببخشید شوخی کردم.لطف کنید به وبه منم سر بزنید.اگه میشه قالب وبلاگتون رو برای من بفرستید

  52. دانشجوی بسیجی می‌گوید:

    سلام
    عالی بود
    پاینده باشید

  53. komeil می‌گوید:

    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811121474

    خاله سوسکه کارش به ابراز وجود تو سینمای جنگم رسید که اگه فیلم خوب نسازم منو با چی می زنی !!!
    چه گیری دادن به این زوایای پنهان و نا شناخته جنگ .مصادره گام به گام داشته های ملت .
    جنگ، فرمانده جنگ، رزمنده جنگ،…. استحاله شده را کی می پسنده ؟ ، توپ تو زمین کیه؟؟! یعنی راست می گفت ده نمکی!!
    به همه چیزمون یه نما اضافه شده ،عین تو !! وبلاگ نویس نما !؟!؟!؟!؟!
    دادا حسین گمانم باید کلاهمون را یه نمه بگذاریم بالاتر

  54. علیرضا می‌گوید:

    سلام استاد
    امروز رفته بودم قطعه ۲۶
    ده دقیقه ای گشتم ولی مزار ابوی پرکشیده تان را نیافتم.
    ولی از دور به ایشام هم تبریک گفتم و هم تشکر کردم به خاطر داشتن چنین خلفی
    با مقاله ای از شهید آوینی به روز هستم

  55. جهان بزرگی می‌گوید:

    سلام
    مدت کمیه که با وبلاگت آشنا شدم . یه نگاه کلی که به مطالبت انداختم اول طولانی بودن آن ها خیلی جلب توجه می کند …. فکر نمی کنی خواندن این همه مطلب خیلی سخت باشد ؟ نوشتنش که دیگه خیلی ……..
    امروز تو یک وبلاگ دیدم مطالبت رو به طور کامل برای دانلود گذاشته بود باید اونو دانلود کنم …

  56. komeil می‌گوید:

    دادا حسین دلم هم شور یده هم می شوره
    نه که فکر کنی می خوام از تو تقلید کنم که خودم مجتهدم !
    نمی دونم ترس استرس ضعف ایمان شک ،چه کوفتی افتاده به جونم گمان خودم ترس،
    ترسیدم . اما حتی نمی دونم از چی
    نگرانم
    قصه قصه اخه به من چه شده!
    می دونم که نباید این طور باشه اما فیتیله پیچم کرده
    خجالت زدم
    اگه با این حال فرج شد من چه گلی به سرم بگیرم ،بگم اقا فقط عرعر منو بپذیر
    عملش نمی صرفه ! خوبه قشنگه حق اما من ادمش نیستم
    ارامش
    ارامش من کجای این فتنه رنگ باخت
    نکنه اینن نفاق که می گن همینه ولی چطور شد که دامن منم گرفت
    حیرانی
    حالم به هم می خوره از این نکبتی که گرفتم
    تو چه کار می کنی؟
    حسین کش نشیم
    تواب چی بشیم؟!

  57. باران می‌گوید:

    اوووووووووووف/ اینهمه نظر! قبلنا اینجا اینجور بود؟

    طولانی بود نخوندم/ فک نمیکرردم به این زودی بروزیده باشین/ راستی تو پستهای قبلی اون قسمت بهشت زهرا تخیلی بود یا راست راستکی/ یه نمه ذهنی میزد/

    مددی..

  58. باران می‌گوید:

    خب اپیزود اولش رو خوندم

    …. …. …
    نقطه چین ها را بگیر جای نظر دادنها!

    میگم این تاییدیه دیگه چه صیغه ایست… چی را باید تایید کنی مومن؟!

    مددی.

  59. رضا قدیانی می‌گوید:

    شما و علی آقای دلبندتون فقط مال شعر و شاعری هستید که اگر نه به نام که به صفت بهره ای از علی و حسین علیهما سلام داشتید اوضاع اینگونه نبود که هست! ۲۱ سال سکوت از آن شما نبود که حاکمیت ، بطور مطلقه در کف با کفایت داشتید ولی شعر گفتید! شعری که امروز قافیه اش به تنگ آمده است چنانکه ۲۱ سال شعر خود را می خواهید با ۲۵ سال سکوت علی (ع) بر یک مدار بشمرید که قابل شمارش و جمع نیست که نیست! همانطوریکه ظلم شما با مظلومیت حسین (ع) قابل جمع نیست که دائم به کربلایی تشبث می کنید که در اون حسین نه بر کرسی حکومت که بر کرسی آزاداندیشی و اصلاح نشسته بود و بر سر جنگ نبود که همه وجودش صلح و سلم بود. حساب و منطق شما صرفا در یک دنیای رومانتیک و شاعرانه و مالیخولیایی و کاریکاتورگونه و البته تراژیک واجد معناست. آینده این مهم را ثابت می کند ، علی و حسین علیهما سلام همچنان اسطوره هایی انسانی باقی می مانند و این نگاشت این همانی تراژیک عصر ما بگونه ای طنز در کتاب تاریخ کودکان نگاشته می شود.

  60. فرزندرح ا... می‌گوید:

    سلام اخوی چند وقت بود اینترنتم قطع شده بود نمیتونستم بیام وبلاگت مثل عملی ها بدن درد گرفته بودم ولی صرف نظر از تعریف و تمجید از مطلبت که مثل بقیه مطالبت باحال بود تو این فکرودم که واقعا خدا توی این کله چی قرار داده . یه پست اینقدر خنده داره که دم پخش زمین میشه و پست بعدی بلافاصله اینقدر گریه داره که آدم میخواد زمینرو گاز بکیره . بگذریم …..
    می خواستم ببینم عکس از این ترسناک تر هم داشتی که واسه وبلاگت انتخاب کنی ؟ اگر داری تو رو خدا نذار آخه من شبها میام وبلاگت رو میبینم اونوقت تا صبح خوابم نمی بره . درضمن گفتم به یاد پیر طریقتمان رو درست کن بکنش فرزند روح ا… اومدی ابروش رو درست کنی زدی چشمش رو هم در آوردی نوشتی فرزندان روح ا…

  61. ابوالقاسم طالبی می‌گوید:

    سلام حسین جان .خسته نباشی دلاور .خدا قوت .کارت شده هر شب اشک گرفتن از ما .خیلی حال کردم .قلمت پر مرکب باد ای عزیز .


    علیک سلام.بابت الطاف شما ممنون.باعث افتخار من است که چون شمایی خواننده دل نوشته های من باشید.دنبال می کنم آثار زیبای تان را.

  62. منتظر می‌گوید:

    سلام خوشحالم از آشنایی با وبلاگتون من مطالبتون رو خیلی دوست دارم و میخونم اما اینجا رو ندیده بودم من از یکی از مطالب استفاده کردم توی وبلاگم به قول خودتان حرفی هست ؟؟؟؟؟؟؟؟
    یاعلی

  63. فرزندرح ا... می‌گوید:

    گفتم با اینهمه خواننده و اینهمه کامنت اگر بهت بگم بیا مطلب وبلاگ رو بخون و نظرت رو بگو با بی معرفتی هایی که من ازت سراغ دارم عمرا نمیای لذا تصمیم گرفتم یه پاراگراف کوچولو از مطلبت رو بیارم اینجا برات تا شاید به بهونه کامنت خوندنم شده بخونی نظرت رو بگی ولی حواست باشه خیلی برام مهم شدی که اینکار رو برات کردم مگر نه من برای هر کسی از این نوشابه سفارشی ها باز نمی کنم…..


    ولی باید بگویم ما تازه امیدوار شده ایم . تازه داریم به نتیجه می رسیم . تازه می خواهیم همه بلاهایی که در این چند ماه بر سر انقلاب و نظام و کشور و مردم مملکتمان آوردید را یکجا با شما تسویه کنیم . تازه مردم بیدار شده اند و تازه مردم فهمیده اند از اول بر سر چه چیزی باید با شما قهر میکردند و بر خلاف نظر علی مطهری و همفکرانش حالا حالا ها هم قصد آشتی ندارند . تازه سپاهیان علی دارند به بی بصیرتی ابو موسی اشعری پی می برند و دیگر هیچ کدامشان برای پذیرفتن حکمیت به علی فشار نمی آورند . تازه عمرو عاص و معاویه دستشان به لرز افتاده و برای دوستی با علی بیانیه خفت آمیز می نویسند . تازه مالک اشتر از پشت به خیمه های معاویه حمله کرده و در چند متری خیمه ها تا لحظاتی دیگر آماده فتح می شود و ان شا ا… پرچم پیروزی را خواهد برافراشت . تازه معاویه که چشمان غضب آلود مالک اشتر را در یک متری خیمه هایش دیده مشغول ارائه راهکار برای خروج از بحران شده است . تازه طلحه و زبیر متوجه شده اند که سوابق و پیشینه خوب در راه مبارزه برای اسلام و برخوردار بودن از پشتیبانی همسر پیغمبر برای کسی نان و آب نمی شود . تازه طلحه و زبیر متوجه شده اند ملاک حال فعلی افراد است که اگر کسی بدحال بشود حتی اگر از السابقون باشد علی با عمل به مر قانون چنان حالش را می گیرد که دیگر هوس بدحال شدن به سرش نزند .
    ادامه در کامنت بعدی

  64. فرزندرح ا... می‌گوید:

    ادامه از کامنت قبلی



    تازه مردم متوجه شده اند که خودشان از خواص بی خاصیت هم با خاصیت ترند هم با بصیرت تر . تازه مردم فهمیده اند اگر ازهمان اول مشکلشان را با طلحه و زبیر ریشه ای حل می کردند دیگر معاویه به سرش نمی زند یک سال بعد دوباره برای خون کردن دل علی غائله به پا کند . اگر از همان اول منتظر عماری که نیست نمی شدیم و خودمان برای تسویه حساب با طلحه و زبیر و معاویه چرتکه (شمشیر) بدست می گرفتیم این بلاها بر سرمان نمی آمد . حالا هم دیر نشده فقط حضرات بدانند دیگر زمان صفین و جمل و نهروان و مارقین و قاسطین و ناکثین گذشته است . ما خیلی وقت است ابوموسی اشعری را بازنشسته کرده ایم . برود در منزلش کنار بخاری بنشیند حقوق بازنشستگی بگیرد برنامه عمو پورنگ ببیند لذتش را ببرد . او از همان اول هم برای جنگ و تشخیص حق و باطل و این چیزها ساخته نشده بود . فقط جناب نخبه فاقد بصیرت لطف کند دهانش راببندد و حرف اضافی نزند . ابوذر و عمار و یاسر و مقداد نداریم ولی علی تا دلش بخواهد قنبر دارد که خودشان خوب بلدند مشکلات را حل بکنند .

  65. محمدیاش صلوات می‌گوید:

    حتی جناب عطار هم در کتاب تازه اش گریزی نیز به مقام عظما زده اسم کتابم هست تذکرة القاتلین:

    آن گرگ بیشه ی تزویر, آن تیغ مدرسه ی تکفیر, آن جیب دستگاه تبذیر, طلیعه دار قاتلین, محصول درس حوزه از نوع علمیه ای, السلطان علی خامنه ای- جنت فغان دوزخ مکان- از عجایب زمان و نوادر دوران, خالق ولایت و نائب امام زمان در این حکایت.

    نقل است که چون در حلقه ی مریدان از کوچه ای گذر میکردند, زنی “از منتقدان” خاکروبه ای خاکستربر سر وی بریخت. شیخ برآشفت و مریدان نعره ها زدند و یقه ها درانیدند که ای درة التاج زمین, کور می شدیم و نمی دیدیم. جملگی نعره برآوردند : به دار کشید این زندیقه را که حرمت شکست و جمال علمیان به خاکستر بیالود و چون قصد شکستن در کردند شیخ را دیدند در لمحه ای سر از تن زندیقه به حرکتی جدا کرد.مریدی انگشت از تعجب گزید و زبان به اعتراض گشود که : این چه رسم است و خلاف دیالوگ است که شیخ باستی شکر عافیت کرده که در این دنیا خاکستر بر سر شده, مگر خدای حق تعالی تخفیف گناهانش دهد.

    مراد مریدان دست به خرقه پاک کرد و فرمود: نشنیده ای که راویان ولایت از جهت فقاهت گفته اند

    چون به دار آویختی خلق خدا خود خدا گردی, الحق لنا

  66. محمد هادی می‌گوید:

    سلام.

    یادمان نرود؛
    امام یاور میخواهد، نه نوکر و عاشق.

    راستی آقای قدیانی، چشمان ما هنوز منتظر منّتند. اسپیس لطفاً.

  67. ناصر عزیزخانی می‌گوید:

    سلام دوست عزیز
    ما کم می آوریم- ما کم آورده ایم شهیدان مددی…

    امیدوارم در شعاع مهر حضرت دوست همواره جانتان آفتابی باشد…
    با درود و دعا

  68. محمدمهدی می‌گوید:

    آخ که چقدر دوست دارم و دیوونه این تیکه از حرف آقام که داره تو جمع تاکسی برگشتی های جنگ(قالیباف و محسن رضایی و شمخانیو…) خاطره احمد کاظمی رو تعریف میکنه.
    اونجا که میگه احمد گفت :انشالله خبر من رو بهتون برسونن

    کاش خبر مرگ ما بیاید

    ————سلام .خوبی؟ بازهم عشقی نوشتی
    حاج خانوم ما متنت رو خونده. میگه محمد مهدی جمع کن وبلاگت رو، به این میگن وبلاگ
    بهت حسودیم شد!!!

  69. محمد رضا می‌گوید:


    یا قمر بنی هاشم خودت به ما کمک کن که بتوانیم یار سید علی باشیم

  70. سیدمحمدرضا سیدموسوی می‌گوید:

    سلام
    درسته حسین جان.برای ما که بیست سال یک چشم بر هم زدن گذشت اما از کجا معلوم برای این آقا همان بیست سال باشد.ازکجا معلوم هان؟! آخر بعضی وقتها زمان خیلی کش میاید.وقتی برای یه خانواده ای چهل روز میشد چهل سال.بعید نیست بیست سال بشه… من که نمیدانم!
    آخر ای ماه!به درد دل من تسکینی.چون که بین تنهایی تو و ماه ما قرابت هست.گرچه ماه بودن ماه مارا ماهیان و ماکیان هم درک نکردند.ایکاش لباس شخصی ها بیشتر بودندمگر خود پیامبر لباس شخصی نبود.مگر دیروز در دیروز امروز فردا امام نگفت که میآمدِند در مجلس پیامبر و میگفتند محمد ص کدامتان است؟
    از این لباس شخصِی تر؟
    یوسف هم آمدنی ست انتظار یعقوب به سر خواهد رسید ای “بنیامین”!

  71. علی می‌گوید:

    دهمت گرم
    لینک کنید تا رستگار شوید!

  72. مهم نیست می‌گوید:

    سلام بر همگی
    متأسفانه همین افراط و تفریطها از جانب شماهاست که بزرگترین ظلم رو به ولایت فقیه می کنه، آدمها نه سیاه سیاه هستند، نه سفید سفید، هیچ کس رو نه در حد معصوم ببرید بالا، نه در فتنه گر بیارید پایین، تمام افراد خوبی ها و بدی هایی دارند، هر دو رو بذارید تو وزنه ترازو و با هم بسنجید و جفتش رو بیان کنید
    یک متأسفانه بزرگ دیگه هم اون که کسانی که این روزها شعارشون شده «مرگ بر ضد ولایت فقیه» و «مرگ بر منافق»، خودشون بزرگترین ظالمهای به رهبری هستند، چون با این کارهاشون دارن ملت رو از ولایت فقیه دلزده و ناامید می کنند، اگر روزی در آینده شنیدید که عوامل اسرائیل و انگلیس با نفوذ تو سپاه و بسیج دست به این کشت و کشتارها و قتلها و شکنجه ها زدند، اصلاً شک نکنید، چون دقیقاً سیاست استعمار پیر (تفرقه بنداز، حکومت کن) در وجنات و سکنات بسیج و سپاه دیده میشه
    فقط از خدا می خوام با رفتار این «حامی نماهای ولایت» مردم از اصل ولایت فقیه دلزده نشن، سرنوشت کشورمون یک جوری نشه که مثل عراق و افغانستان که از خدا می خواستند تا آمریکا بیاد اونها رو از دست طالبان و صدام نجات بده، مردم هم از این نظام و رهبری ناامید بشن
    اللهم عجل لولیک الفرج
    یا حسین


    کاش می گفتی کدام کارمان افراط و کدامیک تفریط است؛کاش می گفتی کدام مردم به خاطر کدام کار ما از ولایت زده شده اند.اما این را بدان اگر علی به عدالت نمی پرداخت و خون خوارج را بر زمین نمی ریخت این همه برای حسین در کربلا دشمن درست نمی شد!

  73. حسین می‌گوید:

    سلام، این رو ببین:
    http://www.mobarezclip.com/post-1271.aspx
    PDF و CHM نسخه نهائی وبلاگ حسین قدیانی که البته تصاویر متعددی هم بهش اضافه شده/ دانلود ها غیر مستقیم

    یک کم وقت گرفت ولی فکر کنم خوب شده. ببین و لطفاً نظر بده. عکس‌هاش رو خودم انتخاب کردم.

  74. محمد می‌گوید:

    شما با اقای قدیانی که بازداشت شده نسبتی داری؟


    تنها ابالفضلی که ما با او نسبت داریم قمر بنی هاشم است.

  75. شیما می‌گوید:

    نسیم کلماتتان طوفان به پا می کند. . . راستی چرا همیشه در تاریخ سرداران خوبی تنهای تنها می مانند. چقدر غم دارد دلم این روزها

  76. گمنام می‌گوید:

    عالی بود
    موفق و منصور باشید

  77. سطرانه می‌گوید:

    کل صفحه را ذخیره کردم…پرینت گرفتم…
    و دادم همه خانواده بخوانند…
    حالا هم قرار است ببرمش دانشگاه و بدمش مطهره.

  78. مهدی می‌گوید:

    بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر/افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

    یعنی خدا مارو می بخشه ؟ مولای ما پر درد داشته باشه و ما کاری نکنیم ؟

  79. رامین می‌گوید:

    خیلی وقته خنده آقامونو ندیدیم

  80. فراموش شده می‌گوید:

    از نظر بسیار سخیف و دور از عدالت و عقلانیت و مملو از احساسات بی پایه شما در خوردن ساندیس نظام بسیار متاسفم روح پدرت شاد و مساعدت روح او هدایت گر شما باشد در خواب یا بیداری که آنان عرق در حیاتند

  81. محسن می‌گوید:

    همون علمی که روز عاشورا رو دوش آقا ابوالفضل بود امروز رو دوش السید القائد خامنه ای است. ولی این دفعه دیگه نمی گذاریم این علم بفته. برای اسلام یک بار کافی لست که علم از رو دوش صاحب علم بیفته.

  82. 301040 می‌گوید:

    چند وقت پیش فردی با نام کاربری “حسین قدیانی” توی وبلاگ من بی فرهنگی می کرد. ببخشینا، ولی شما بودین یا فرد دیگه ای بوده؟


    یعنی من اینقدر وقت آزاد دارم که بیام به وبلاگ شما سربزنم؟!

  83. زائر شهید می‌گوید:

    فدای غربت سیدعلی… نقش ما تو این غربت؟……

  84. رهگذر می‌گوید:

    نمی شه اینجا اومد و بدون اشک ترکش کرد.
    مستدام باشید.

  85. چی بگم می‌گوید:

    سلام بر حسین آقای قدیانی
    ابتدای امر، دوست داریم عکس خودت رو هم ببینیم، اگر به همه حال نمیدی، میل کن برا خود م که حال کنم!
    (خواستم روحیتو بالا ببرم!، ولی اگه فرستادی، حال می کنیم داداش)
    ثانیا امر، مطلب قابل و پرکنایه ای بود؛ فقط اینکه ازدیاد مطلب از اثر اون و حوصله خوننده می کاهه
    ثالثا امر، ما هم می تونیم تو وبلاگ شما مطلب بفرستیم، ببخشید، برای وبلاگ شما
    رابعا امر، ارادت

    زت زیاد، یا حق

  86. مصطفی می‌گوید:

    کلام الله است” من چه بگویم!:لا تحزن ان الله معنا…وکان حقآ علینا نصرالمومنین

  87. مسیح می‌گوید:

    “امام آمد…”
    روزنامه نگار شصت و هشتی در بهمن ۵۷ چه کار می کند؟!!
    خوشحال میشم نظراتتون را بشنوم!!


    “امام زمان” آمد؛من دارم فکر می کنم این خبر را چجوری کار کنم.

  88. میعاد می‌گوید:

    بله آزاد هستید هرچه می خواهید بگید. همه علیه موسوی مظلوم چون در مقابل تقلب ایستاده است. اگر تقلب را می پذیرفت امروز او را هم اسم شمر و معاویه نمی اوردند.دمت گرم خیلی خوب بود.


    این آقا خودش دولت رو قبول کرده.تو دیگه چی میگی؟

  89. دلو می‌گوید:

    یه دکتر برو حتما عزیز دل برادر…

  90. مهرداد می‌گوید:

    برادر گرسنه ها دست به دامان آقاتون شدند. ایشالله که خیری از مملکتشون به گرسنه ها برسه. من واقعا امیدوارم ایشون بتونند عدالت علی پیشه کنند. همان علی که در مسجد رودروی خوارجی نماز می گذارد که کمر به قتلش بستند. زندگی مولایتان اینگونه است؟ چرا صحبت کردن با خدا از صحبت کردن با مولای شما آسان تر است و آداب کمتری می خواهد؟


    ۱-خوب فهمیدی؛گرسنه ها دست به دامان مولای ما هستند و شکم گنده ها دست به دامان اغیار.
    ۲-چون خدای بعضیا بی بی سی است!!

  91. امیری می‌گوید:

    قلمتان مستدام و
    عاقبتتان به خیر ان شا…

  92. سید می‌گوید:

    آقا بالا بری پایین بیای تیترتون اصلا جالب نیست

  93. محمد طاهر می‌گوید:

    لبیک یا خامنه ای اجرکم عندالله

  94. از یک انسان ازاده به انسانهایی که بت پرس می‌گوید:

    خداوند انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و اطاعت نکردن از غیر خود را از او خواست و به نظرم دوستان نیل به از بین بردن کاستی ها و امال و ارزوهای خود را در جسم خاکی و شخصیت پر کاستی رهبر ارزو می کنند بد نیست به جای بت درست کردن ، به فکر درست کردن عزت نفسی که خدا به انها داده است باشند
    به امید روزی که از قید بند های بندگی غیر خدا ازاد شوند


    خامنه ای بت نیست بت شکن است…

  95. یک پزشک می‌گوید:

    عالی بود . فقط همین

  96. مهرداد می‌گوید:

    حسین جان، من سر نماز یک مهر می خواهم و یک دل شکسته برای صحبت با خدا! برای های های گریستن. نمی دانم از کجا فهمیدی خدای من بی بی سی است؟ من فقط از تو سوال پرسیدم! تو مگر مرا می شناسی؟ برادر مروج دینت باش نه دور کننده! همین.


    من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف آنچنان است که آهسته دعا تنوان کرد.

  97. مرتضی می‌گوید:

    خیلی خیلی زیبا و تاثیر گذار
    خداوند اجرت برده
    همیشه نوشته هات می خونم چشام پر اشک می شه
    خدا شماهارو واسه انقلاب و رهبری حفظ کنه
    آمین

  98. قلم در دست دشمن می‌گوید:

    جای نگرانی نیست برادر
    تنها قلم در دست دشمن است، چه باک
    یا حق

  99. احمق شناس می‌گوید:

    پله سازان در جهان صنعتگرند پله می سازند و بالا می روند

  100. مصطفی نمازیان می‌گوید:

    بنام خدا. با مطالبی تحت عنوان”مردی در سایه” به روزم. یا علی

  101. حسن می‌گوید:

    و من الله توفیق
    عالی بود برادر – باز هم بنویس

  102. محمد می‌گوید:

    آقای قدیانی عزیز به لطف سایت الف که هر از گاهی پست های شما را لینک می کند به این وبلاگ سر می زنم ابتدا فکر کردم از آن دسته ی معدود بسیجی هایی هستی که تراوشات ذهنی شان برگرفته از تفکرات و مطالعه و منطق و … است، اما با پاسخی که به نظرات من و تعدادی دیگری از دوستان دادید که بیشتر جنبه ی تمسخر داشت و … متوجه شدم که شما هم همچون اکثر ولایی ها و ارزشی ها جزو باتوم به دستانید با این تفاوت که اندک سواد استفاده از کامپیوتر را هم می دانید !

  103. قل..... مراد می‌گوید:

    علیکم السلام
    آنچه نوشتید نادیده می گیرم و از درگاه الهی برای آن سرور ارجمند عقلی وافر و برای خویشتن ثروتی بی شمار آرزو می کنم امید که با این پول بتوانیم از این تورم و خوشه بندی ها و عنایات دولت کریمه مهر ورز رهایی یابیم
    ایدون بادا

  104. شورحسینی می‌گوید:

    نثر مسجعی بود که به بهانه ی کم آوردن کلمه مجاز به استفاده ازهرعبارتی بود. مثلن صد را به نود فروختند اصولا” مشکل دراین است که شورجای شعور راگرفته درهمه چیز وهمه وقت

  105. آیدین نوری می‌گوید:

    لبیک یا امام خامنه ای ( حفظه الله)

  106. با سلام
    اگر امیدی فرا روی بشر باشد قطعا ً ظهور مولایمان امام زمان است و تا قبل ظهور نیز اگر راهی برای نجات از گمراهی ها باشد پیروی از ولایت است
    ما همه سرباز توییم خامنه ای
    گوش به فرمان توییم خامنه ای

    mazloomtarin.blogfa.com

    لبیک یا خامنه ای

  107. مظلوم می‌گوید:

    علی گفت که دنیا و قدرت و پست و مقام باندازه آب بینی بز برام ارزش نداره ، ما شیعه او هستیم آفرین به ما که نه تهمت میزنیم نه افترا میبندیم نه صفحه میگذاریم و نه تملق میکنیم ، جز حق نمیگیم و از مظلوم حمایت میکنیم ، ما ستودنی هستیم چون فهمیدیم که تمام عمر ما در برابر تاریخ هیچه و تمام قدرت و اراده ما در برابر عظمت هستی هیچه و گفته و عملمون رو بخاطر منافع چند روزه دوره زندگیمون تنظیم نمیکنیم ، که انسان تن بفروشد و اما کلام را نفروشد که کلمه امانت خداست در نزد انسان . هیچ کس و هیچ چیزی ارزش افول و عدول از حق و راستی را ندارد.

  108. محمد حسین می‌گوید:

    در حفاظت ز امیرم حضرت خامنه ای … می شوم میثم تمار به دارم بزنید !

  109. .................... می‌گوید:

    ……………………

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.