و حالا شیخ در ورزش از نگاه کوثری

جهانگیر: به نام خدا. ما از الان، امید جان ساعت چنده؟

گلمکانی: من امروز ساعت نبستم.

شیخ: به شما که عرض کنم؛ الان ساعت…

جهانگیر: ما که هنوز شما رو به بیننده ها معرفی نکردیم.

شیخ: منو همه می شناسن، نیازی به معرفی ندارم.

جهانگیر: گفتم “امید” این مصیبت رو دعوت نکنیما؟!

گلمکانی: باحاله می خندیم.

شیخ: چی گفتین؟

جهانگیر: هیچی، داشتم می گفتم از الان به مدت چند ساعت در خدمت شما هستیم و به همه رشته های ورزشی خواهیم پرداخت. یک بخشی داریم به نام نامه های مردمی که امید گلمکانی زحمت آنرا می کشد. این نامه ها به قدری زیاده که ما اگر بخوایم تا صبحم بخونیم تموم نمی شه. ایمیل برنامه هم هست.

شیخ: نوش جان، من میل ندارم.

جهانگیر: میل چی رو ندارین؟

گلمکانی: شیخ مزاح می کنه.

جهانگیر: بله، خدا این برنامه رو ختم به خیر کنه. ما امروز یک کارشناس هم به برنامه دعوت کردیم که تا آخر برنامه در خدمت ایشان هستیم. جناب شیخ که معرف حضور همه هستن. یک سلامی با بینندگان ما بکنید.

شیخ: به شما که عرض کنم؛ داشتی یه چیز دیگه میگفتی! من کلا چقدر وقت دارم؟

جهانگیر: نگران وقت نباشید.

شیخ: این جوری که نمی شه. من می خوام زمان خودمو حساب کنم.

گلمکانی: اجازه بدین من حساب کنم.

جهانگیر: امید جان، اجازه بده شما شیخ یه سلامی بکنه.

شیخ: قبل برنامه که سلام علیک کردیم؛ چند بار سلام کنم؟!

جهانگیر: بینندگان را می گویم.

شیخ: بینندگان الان کجان؟ اینجا که کسی نیست. من به کی سلام کنم؟

جهانگیر: بینندگان الان پای گیرنده هاشون نشستن.

شیخ: ما چرا باید بهشون سلام کنیم؟

جهانگیر: خب اینا دارن ما رو می بینن دیگه!

شیخ: از کجا معلوم؟

جهانگیر: خب ما الان روی آنتنیم دیگه.

شیخ: به شما که عرض کنم؛ ما الان روی چی نشستیم؟

جهانگیر: روی آنتن.

شیخ: آنتن چیه؟

جهانگیر: حالا سلام می کنید یا نه؟

شیخ: اصلا از کجا معلوم بیننده ها دارن شبکه دو را نگاه می کنن؟

جهانگیر: الان ما رو اونایی می بینن که زدن کانال دو. یه سلام کنین، برنامه رو شروع کنیم.

شیخ: پس چرا ما اونا رو نمی بینیم؟

گلمکانی: تا به حال به این موضوع…

جهانگیر: امید جان؟!

شیخ: اصلا از کجا معلوم نزده باشن اون کانال؟!

جهانگیر: عیبی نداره، یه سلام بکن به همونا.

شیخ: به کیا؟

جهانگیر: به بیننده های اون کانال.

شیخ: به شما که عرض کنم؛ به بیننده های کدوم کانال سلام کنم. در ثانی مگه یکی دو نفرن، به چند نفر باید سلام کنم؟ به شما که عرض کنم؛ خب من یه نفرم، بیننده ها به ما سلام کنن!

جهانگیر: حالا سلام می کنی یا نه؟ بابا وقت برنامه داره همینطور میره!

شیخ: گفتی وقت، من الان چقدر از وقتم مونده؟

جهانگیر: تا صبح اینجایی.

گلمکانی: صبونه با هم می ریم کله پاچه.

شیخ: پس حالا حالاها وقت دارم. به شما که عرض کنم…

جهانگیر: میشه سلام کنین به بیننده ها، ما برناممون رو شروع کنیم؟

شیخ: مگه برنامه شروع نشده؟

جهانگیر: ادامه برنامه رو میگم.

شیخ: کدوم برنامه؟

گلمکانی: ورزش از نگاه کوثری.

شیخ: آهان. به شما که عرض کنم من خدمت همه بینندگان عزیز که در اقصانتوقاط گیتی دارن ما رو چیز می کنن…

گلمکانی: اقصانتوقاط دیگه چیه؟

جهانگیر: منظورشان اقصی نقاط بود. امید جان، خدا رو شکر مثل اینکه بالاخره می خوان سلام کنن.

شیخ: به شما که عرض کنم؛ چی داشتم می گفتم؟

جهانگیر: داشتین سلام می کردین.

شیخ: به کی سلام می کردم؟

جهانگیر: شیخ، داشت سلام می کرد دیگه، بد موقع امید جان پریدی وسط حرفش. تو به همون نامه های مردمی برس، به این چیزا کارت نباشه. زیاد حرف بزنی می فرستمت بغل ابوفاضلیا.

شیخ: ابوفاضلی دیگه کیه؟

جهانگیر: شما بالاخره سلام می کنی یا نه؟

شیخ: خواستم سلام کنم، امید جان پرید وسط حرفم دیگه.

جهانگیر: خب حالا سلام کن!

شیخ: به کی سلام کنم؟

جهانگیر: اصلا بی خیال سلام. ما برنده های هفته پیشو اعلام کنیم؛ از ۱ تا ۲۰۰۰۰؟

شیخ: اِ، شمام مثل فردوسی پور مسابقه sms دارین؟

جهانگیر: امیدجان، اینو ولش. از ۱ تا ۲۰۰۰۰؟

گلمکانی: ۱۳۵۵٫

جهانگیر: ۰۹۱۲ آخرش ۵۶۴۷٫

شیخ: اگه مردی وسطشو بگو.

جهانگیر: از ۲۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰؟

گلمکانی: ۲۰۰۰۶٫

شیخ: حالا بذار من بپرسم؛ ۳۳۶ ضرب در ۶۷۹؟!

گلمکانی: ۲۲۸۱۴۴٫

شیخ: حالا تو بگو جهانگیر: ۳۲۳ضرب در ۷۸؟

جهانگیر: ۲۵۱۹۴٫

شیخ: یه مرغ دارم روزی ۶ تا تخم میذاره.

جهانگیر: چرا ۶ تا؟

شیخ: پس چند تا؟

گلمکانی: ۸تا.

شیخ: این فاز نمی ده، من می رم چشم میزارم، شما قایم شین.

گلمکانی: یه بازی دیگه.

شیخ: ننه جون من زیر درخت آلبالو گم شده. سواد دارین؟

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. محسن می‌گوید:

    سلام
    خیلی عالی بود.
    کاش خود شیخ هم این ها رو می خوند!!!!

  2. تورنج می‌گوید:

    خب این که خیلی شبیه همون نود بود.شیخ خیلی حماقتاش رو تکرار کرد شما دیگه تکراری از بلاهتاش نگو.

  3. محمدمهدی می‌گوید:

    ممنون که لینکم کردی
    -متن قشنگت رو خوندم.خوب بود ولی قبلی یه چیز دیگه بود
    یه کله بنویسی بیشتر حال میده

    راستی یادم رفت سلام کنم.سلام

  4. hastor/torabi می‌گوید:

    سلام
    خیلی باحال بود
    مرسی

  5. سیدمصطفی می‌گوید:

    سلام
    بابا تو دیگه کی هستی؟
    دل درد گرفتم از خنده

  6. ا.زارعین می‌گوید:

    سلام خیلی عالی بود.همین خوبه پیش به سوی جلو ……………….ببیبم چه میکنی

  7. سلام
    به قول برو بچ وب گرد وب جالبی داری البته این مطلب آخری که نوشتی خیلی شبیه به آن مطلبی بود که برای فردوسی پور نوشته بودی اما در کل جالب بود
    ————-
    با سوتی های روزنامه جوان به رزوم

  8. علی می‌گوید:

    با نوشتن این چیزها ارزش نوشته هات رو پایین میاری تا حالا ۵بار نامه ات برای شهید همت رو خوندم وهر ۵ بار گریه کردم اما شما با این نوشته هات(دربارهشیخ…) اثر نوشته های دیگت رو کم می کنی التماست می کنم هفته اییه بار بنویسی اما قشنگ بنویسی

  9. راهی می‌گوید:

    اسباب سرگرمی ما هم که همیشه فراهم است
    یا علی

  10. عماد می‌گوید:

    ۹۰ را بهتر از برنامه کوثری تصویر کرده بودی

  11. سعید1358 می‌گوید:

    سلام
    باحال بود هر چند قبلیش باحال تر بود
    وای اون اولش که ریز نوشتی و این اخرش که ننجون کروی گم شده رو خیلی خوب اومدی
    انشالله که همه استوانه های بی خاصیت مسطح (….) بشن (تکبیر)
    اما خوشبختانه همه استوانه های ما هزار و یک خاصیت دارند حتی از عرق کاسنی و عرق بیدمشک هم بیشتر !
    خدا قوت مرد

  12. سعید1358 می‌گوید:

    آقای قدیانی من نمیخوستم اینجا مناظره کنم و به دوستمون جناب همزه پیشنهاد میکنم اگر میخواهد واقعا بحث کند تشریف بیاورند در وبلاگ من و یا آدرس وبلاگ بدهند که من خدمتشان برسم و بحث کنیم اما از انجا که وبلاگ شما پر بیننده است یک توضیح مختصر میدهم که برابر بشیم
    همزه عزیز انتخاب راه حق از باطل که مثل اتنخاب لپ لپ (همون شانسی های ۲ تومانی دوران بچگی ) نیست! معیار و ملاک داره و معیارش هم خود حق است خود قرآن و سنت است و معیارش افراد و نخست وزیر امام نیست خود امام هم نیست چه برسه به …….
    ایه ای هم که به آن اشاره کردم تفسیرش منطبق است بر معنی لفظی آن (مراجعه شود به المیزان)و جزو محکمات است و نه متشبهات
    اما از کجا معلوم حق کدام طرف است؟
    دلیل و معیار و برهان زیاد است البته اگر به دنبال حقیقت باشیم ولی :

    هر وقت امام را در وسط میدان جنگ نشناختید نگاهی به سپاه یزید کنید ببینید کدام سو می تازد . خیمه امام را می یابید

    حالا شما بگرد ببین مظهر پلیدی و ظلمت تو دنیای امروز کیا هستند و بعد ببین تو این فتنه اخیر کیا متمایل به اونا بودند و اونا ( همون سپاه اصلی یزید زمان ما) برای کدوم طرف دعوا شاباش میدادن

    راستی گفتی هموطن یاد بیجه مظلوم و خفاش شب معصوم و شهرام جزایری خوش تیپ افتادم یکی نیست بگه اخه اینا هموطنای ما هستند ! چرا باهاشون اینقدر خشن رفتار میشه ؟ آخه گناه دارند اینا خانواده دارند !
    همزه جان گرفتی ما رو؟ یعنی واقعا اگه کسی هموطن بود یعنی نباید کشته بشه؟ نباید محاکمه بشه؟ اخه عزیز دل برادر هر هموطنی که مهدی هاشمی نمیشه !
    مگه اونایی که حضرت امیر در جمل و نهروان و صفین کشت از بلاد کفر اومده بودند ؟ نه عزیزم اونا همشون مسلمون بودند و خیلی هاشون هم مثل من و شما خانواده شهید بودند و بیش از من و شما عبادت میکردند اما راه حق مگر فقط به نماز و روزه است؟!
    بنده هم جسارتا به شما و بیش از شما به خودم متذکر میشوم که در این وانفسا باید به حبل المتین ولایت متوسل شد .

    برادر عزیز استدلال ۲ نوع است
    ۱- استدلال وهمانی
    ۲ – استدلال عقلانی

    موفق باشید و سر بلند

  13. جواد می‌گوید:

    مرد حسابی نمی ترسی مردم روده بر بشن ؟ دیه شون خودت می دی؟

  14. سلام داش حسین خسته نباشی خیلی عالی بود

  15. سالار یوسفی می‌گوید:

    سلام حسین جان.خوبی؟طنزت مثل همیشه؛عالی بود.کولاک کردی.امروز هم <<وطن امروز>> خریدم،اما حسین قدیانی رو ندیدم.به مادرم گفتم دیگه وطن امروز نخره.نمی دونم چرا دو مطلب آخرت رو چاپ نکردند.مطلبت رو با این که روزنامه منتشر نکرد،اما پرینتش رو گرفتم.میرم برای مادرم بخونمش.منتظر فردا هستم که اگه مطلبت چاپ شد،روزنامه رو بخرم.
    جواب آخرین نظر من هم که داده بودی ترسم رو برطرف کرد.راستی این بلاگ فا،اجازه نمیده که بیش تر از ۲۰۰۰ کلمه نظر بدم.اون مطلبم اگر جاهاییش ناقص بود،به این علته.
    موفق باشی.


    اگر به خاطر “من”، وطن امروز می خری،نخر.فردا هم ندارم.

  16. علی...روان ستان می‌گوید:

    حسین سلام
    دنبال تعریف و تمجید آبکی که نیستی پسر !؟
    خب خدا رو شکر
    پس انتقاد هم می پذیری . فکر نمی کنم این پیر خرفت خیلی ارزش وقت گذاشتن و داشته باشه . البته اگه نبود کار و کسب اهل قلم رونقی نداشت ! خدایی دقت کن این هموطنان لر بخاطر دسته گلهای این شیخ تو مسائل سیاسی اظهار نظر نمی کنن !
    و در آخر
    ای اف بر این رفاقتی که به وبلاگ رفیقت سر نمی زنی ! البته بجای الف از ” ت ” هم می تونی استفاده کنی تا عمق فاجعه بیشتر نمایان بشه ! تو که همه رو لینک کردی ولی…
    البته شوخی کردم . بیا یه سری بزن و انتقادی ، تمجیدی چیزی بالاخره !
    یا علی

  17. من می‌گوید:

    خب اولاش زیادی تکراری بود ولی آخراش را خندیدم

    بعد آخه ما وسط مطلب طنزیم یه هو میگه : برخیزید …
    آدم گریه خنده ش قاطی میشه

  18. مرتضی می‌گوید:

    سلام
    خداقوت اخوی
    مطلب طنز بسیار خنده دار وجالبی بود.الان که دارم می نویسم نزدیک اذان صبحه ومنم حال وحوصله خوندن ندارم اما مگه میشه از طنزای شما صرف نظر کرد!
    اخوی من لینکت کردم.اصلا لازم نیست لینکم کنی یعنی من که توقع ندارم اما اگه خواستی با “پای ثابت”منو بلینک.
    موفق باشی
    یاعلی مدد

  19. محمد رضا می‌گوید:

    نسبت به مطالبی که از وبلاگتون تا الان خوندم
    من پایین ترین نمره رو به این مطلب می دم

  20. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    این متن رو مقایسه کن با متن ” گیری بر الگو گیری” ببین چقدر
    نرخ طنازی در مطالبت اومده پائین.

  21. ............. می‌گوید:

    🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.